اندیشکده خرد جنسی
11.2K subscribers
1.79K photos
682 videos
31 files
927 links
تلاش برای توصیف، تحلیل و تولید گفتمان با تکیه برجمهوریت، در حوزه زیست جنسی مان.

ارتباط با ادمین
@Yek_pishnahad_sade
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
- چقدر مردم باید معطل بمانند تا یک فقیه دید اش باز شود و نظر اش را تغییر دهد؟ آیا مردم همیشه باید هزینه ی این را بپردازند؟
در اینجا یک اشکال مبنایی وجود دارد...
@kherad_jensi

برشی از ارائه ی دکتر صدیقه وسمقی در قسمت سی و دوم مجموعه خرد جنسی.

لینک گفتگوی کامل:
https://www.aparat.com/v/02hVc
همراهان گرامی سلام
با حمایت مالی شما هزینه ی پیش تولید مجموعه سوم خرد جنسی تهیه شد.
انشاالله به زودی تولید سری تازه را آغاز خواهیم کرد.

ممنون محبت، حسن ظن و اعتماد همه ی شما دوستان هستیم.🍀🌸🌺🌼

ضمنا تا ده روز آینده قسمت جدید بارگذاری نخواهد شد.
@kherad_jensi
📝📝📝دختران عشایر، دختران صبر و سکوت

✍️مهتا بذرافکن

اخیرا رئیس سازمان امور عشایر ایران در مصاحبه با ایلنا با انتقاد از کم‌توجهی به زنان عشایری گفت در حوزه عشایری بخش زنان مغفول و مظلوم واقع شده است، اما مهمترین مسائل زنان و دختران عشایر چیست؟

بارها دیده و ‌شنیده ایم که زنان عشایر زودتر از آن چه که فکر کنیم پیر و شکسته می شوند و دیری نمی پاید که رنگ جوانی از رخسار دختران کم سن و سال محو می شود در حالی که آنها با آن همه کار و تلاش نیز حق دارند زندگی بهتر و راحت تری داشته باشند اما ندارند و لازم است بیش از پیش به مسائل آنها به عنوان بخشی از جامعه زنان ایران پرداخته شود و بررسی مسائل زنان عشایر را با دختران عشایر شروع می کنیم.

نرخ بیسوادی زنان عشایر، نرخ بالایی است و براساس برخی از پژوهش‌ها نرخ بیسوادی زنان عشایر پیش از انقلاب تا ۸۳ درصد می رسید و بعد از انقلاب این رقم حدود ۲٠ درصد کاهش یافته و خوشبختانه در نسل جدید آموزش دختران رو به افزایش است.

دختران عشایر به دلیل نبود دسترسی به مدارس پس از گذراندن پنج کلاس ابتدایی - در قالب مدارس سیار عشایری - فرصت و اجازه ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر پیدا نمی کنند و البته این امر دلایل مختلفی دارد.

حضور عشایر در مناطق صعب‌العبور، کوچ‌نشین بودن، سختی تهیه ملزومات مدرسه، مخاطرات طبیعی همچون خطر حمله حیوانات وحشی، هراس از مزاحمت بیگانگان در مسیرهای طولانی و صعب العبور موانع مهم تحصیل دختران است.

با وجود این موانع استعدادهای سرشار آنان به ناچار محدود به آموزش زیردست مادرانشان برای یادگیری اصول چرخاندن زندگی عشایری از همسر داری وبچه داری، آشپزی و رختشویی، گرفته تا دوشیدن شیر گوسفند، تهیه هیزم، حمل آب، تهیه محصولات دامی و صنایع دستی می شود.

صرف نظر از نبود دسترسی به امکانات آموزشی، مسایل فرهنگی و نحوه نگرش خانواده ها به امر تحصیل دختران و اعتقاد به نا‌کارآمدی تحصیل دختران از دید والدین مسأله تحصیل دختران را پیچیده تر کرده است، چراکه بسیاری از خانواده ها حتی اگر امکان ادامه تحصیل در شهر یا روستا برای دخترانشان مهیا شود، ادامه تحصیل را غیرضروری و نامفید دانسته و این اجازه را به دخترانشان نمی دهند.

در حالی که پسران صرفا به دلیل جنسیت این اجازه وفرصت را پیدا می کنند که تحصیلات خود را در شهر یا روستای همجوار و گاه در قالب مدارس شبانه روزی ادامه دهند.
این در حالی است که مدارس شبانه روزی مختص دختران عشایر چندان وجودخارجی ندارد که خانواده ها برای آموزش دختران در مقاطع بالاتر مجاب شوند.

ازدواج در سن کودکی برای دخترانی که ترک تحصیل کرده اند امری بسیار عادی است و البته عدم دسترسی به امکانات بهداشتی به ویژه آموزش های مربوط به کنترل جمعیت و تنظیم خانواده نیز باعث می‌شود که این دخترکان در سن بسیار پایین مادر شده و پشت سر هم زایمان کنند و حتی گاهی تا ۱۲ بار بچه بدنیا می آورند و در جوانی جسمشان فرسوده می شود که با توجه به شیوه زندگیشان و سختی های آن توان بسیاری را از آنان به تحلیل می برد و آثار آن بزودی در جسم و روان شان نمودار می شود. .

رؤیاهای این دختران با استعداد های سرشار از یک جهت قربانی عدم توسعه یافتگی و برنامه ریزی در بخش زنان عشایر شده و از طرفی به خاطر وجود نقص فرهنگی نیز مطالبه ای برای آموزش و پرورش دختران از سوی جامعه عشایری وجود نداشته و یا بسیار اندک است.

درحالی که در تاریخ عشایر ایران زنان فرهیخته ای چون بی بی مریم بختیاری چون ستاره ای در مطالبات حقوق زنان بویژه در امر آموزش می درخشند، بخش زیادی از دختران عشایر از رسیدن به جایگاه رفیع علمی و پژوهشی محروم هستند و لازم است برای ارتقا کیفیت زندگی آنها برنامه ریزی و سیاست گذاری ویژه ای در پیش گرفته شود.
@kherad_jensi
@RuralWomenIssues
مقدمه ای بر ارتباط معماری شهری با زیست جنسی!
✍️یاسر عرب

ضرب المثلی بین مردم ما رایج است که اگر در جمعی شلوغی و ازدحام صوتی از حد متعارف بگذرد می گویند «مثل اینکه سنگ پا/ طاس، در حمام زنانه گم شده!» یا به شکل خلاصه «حمام زنانه شد!» این کنایه جنسیتی البته اشاره به رازی بزرگ دارد و آن فضا سازی حمام عمومی به عنوان "مفری" برای گعده های زنانه در ایران قدیم است تا ایشان بتوانند با گفتمانِ "مستوری ناموس" که کالبد شهری را همواره منضبط می کند همزیستی پیدا کنند. وجوه دیگر این مفر را سیاح فرانسوی گاسپاردروویل می نویسد: « ... زنان ایرانی حمام را بهترین نقطه تجمع خویش می دانند . دید و بازدیدها در حمام صورت می گیرد و در هر گوشه ای از آن جوخه ای از زنان که مشغول درد و دل اند به چشم می خورد . سر صحبت از وضع خانواده ها در گرمابه ها باز می شود . اشارات رشک آلوده و شکوه و شکایات و صلاح اندیشی با گیس سفیدان و پیرزنان ، صحنه حمام را به صورت ساحت دادگاه در می آورد.»
گویا تنها فرصت و مجال حمام زنانه بود که به آنها امکان می داد تا با علاقه مندان و دوستان یکدل همدلی کنند بی آنکه سخن چینان در آن غوغا و جنجال گوشخراش حمام زنان بتوانند استراق سمع کنند و گفته های آنان را بزرگ و بزرگتر کرده و تحویل شوهر و هوو و مادرشوهر و خواهرشوهر و ... بدهند.

این مفرها البته منحصر به حمام نبوده و سفره های نذری، زیارت اهل قبور و امام زاده ها و مجالس روضه، تعزیه و .. را نیز در بر می گرفته است. در شرایطی که معماری یا توسعه شهری در تسخیر امر سیاسی، و امر سیاسی متناسب با ذائقه ی اقتدار گرای مردانه طراحی شده و محیط های شهری عملا در تسخیر مردان است (زورخانه، قهوه خانه، خرابات، و...)، زنان که از خیابان و پیاده رو سهمی برای تامل و درنگ ندارند، کار مطالبات را به جایی می رسانند که در اواخر دوره ی قاجار می توانند با گفتمان سازی و چانه زنی دارای رسمیت، تفکیک، سهم خواهی و بالاخره "پیاده رو" ی خود شوند!

آرش صابری جوان ترین مهمان مجموعه خرد جنسی (تا کنون) است. اما علی رغم این جوانی، ذهن سیال و مطالعات پیرامونی و نگاه بین رشته ای او باعث شد تا برای گشایش تیتر مذکور، میزبانِ ارائه ی مقدماتی او باشیم. ایشان به زیبایی نشان می دهد کلیشه های تثبیت شده ی ما در خصوص چیستی معماری ایرانی قابل ترک انداختن است و تبیین می کند که معماری فلات مرکزی ایران به جای معماری ایرانی برساختِ غالب و قالب شده است. (همچنان که مدل حجاب و پوشیه/ روبنده ی زنانِ کلان شهرها در زمان قاجار را به اشتباه تعمیم به سبک پوششی تمام بانوانِ ایرانِ قاجاری می دهیم) و همینطور که تصورمان به اشتباه از معماری اصیل توده ی مردم یا ایرانِ قدیم، مثلا خانه های کاشان است!

اینکه چگونه قبل یا همراه تغییرات پوششی، معماری ایرانی دچار کشف حجاب! شد و ارتباط فضا سازی شهری دو پهلوی و به میان و میدان آوردن زنان چطور خود زمینه ساز براندازی و انقلاب 57 گردید از دیگر نکات فرعی است که در این گفتگو به آن پرداخته ایم. اگر برای شما قابل پذیرش نیست که در زمان قاجار ما اولین دخترهای آبی و زنان مبدل پوش برای نفوذ به "فضا"، جمع و امر مردانه را داشته ایم توصیه می کنم این برنامه را ببینید.
@kherad_jensi

https://www.aparat.com/v/PeTo0
لغات زنانه، لغات مردانه

✍🏻احسان رضایی

در زبان‌شناسی جنسیت، تفاوت‌های زنان و مردان در استفاده از زبان و لغات مختلف بررسی می‌شود. اما یک جنبۀ دیگر موضوع، تفاوت زبانیِ یک فرد یا اجتماع در وقت سخن گفتن یا نوشتن دربارۀ افراد مختلف است. اینکه ما وقتی دربارۀ یک زن حرف می‌زنیم از چه لغاتی استفاده می‌کنیم، وقتی از یک مرد می‌گوییم چه عباراتی به کار می‌بریم؟

در یک تحقیق جدید و جالب، ۳ و نیم میلیون کتاب داستانی و غیرداستانی که بین سال‌های ۱۹۰۰ تا ۲۰۰۸ به زبان انگلیسی منتشر شده بود را به یک برنامۀ کامپیوتری دادند تا از میان ۱۱ میلیارد کلمه، صفاتی که در متن آنها برای مردان و زنان به کار رفته بررسی شود. نتیجه این بود: معمولاً مردها بر اساس خصوصیات اخلاقی و رفتاری و زن‌ها بر پایه ویژگی‌های ظاهری توصیف شده‌اند.

این تحقیق که در دانشگاه کپنهاک دانمارک انجام شده، نشان می‌دهد که توصیف‌های مردانه اغلب به شخصیت، افکار و رفتارهای افراد می‌پردازد. اما نسبت صفات مربوط به جسم و ظاهر در مورد زنان ۵ برابر بیشتر از مردان است.
طبق این تحقیق پرکاربردترین صفات برای مردان و زنان در ادبیات انگلیسی از این قرار هستند:

📌رایجترین صفات زنانه:

صفات مثبت: beautiful (خوشگل)، lovely (دلپذیر)، chaste (پاکدامن)، gorgeous (جذاب)، fertile (زایا)، beauteous (زیبا)، sexy (خواستنی)، classy (باکلاس)، exquisite (ظریف)، vivacious (سرزنده)، vibrant (پرجنب و جوش)

صفات منفی: battered (با روحیۀ خراب)، untreated (مریض‌احوال)، barren (نازا)، shrewish (سلیطه)، sheltered (ببو)، heartbroken (دل‌شکسته)، unmarried (عزب)، undernourished (دچار سوء تغذیه)، underweight (لاغر)، uncomplaining (ناخوشایند)، nagging (نق‌نقو)

📌رایجترین صفات مردانه:

صفات مثبت: just (منصف)، sound (سالم و تندرست)، righteous (درستکار)، rational (منطقی)، peaceable (اهل مدارا)، prodigious (فوق‌العاده)، brave (شجاع)، paramount (مهم)، reliable (قابل اعتماد)، sinless (بی‌گناه)، honorable (شریف)

صفات منفی: unsuitable (ناباب)، unreliable (غیرقابل‌اعتماد)، lawless (یاغی)، inseparable (آویزان)، brutish (بی‌شعور)، idle (علاف)، unarmed (غیرمسلح)، wounded (زخمی)، bigoted (متعصب)، unjust (بی‌انصاف)، brutal (بی‌رحم)

جالب بود اگر چنین پژوهشی بر روی ادبیات فارسی هم انجام می‌شد. فعلاً خبر این تحقیق و یافته‌هایش را اینجا ببینید:
https://futurity.org/adjectives-gender-descriptions-books-2143682-2/

@ehsanname
@kherad_jensi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
- دختر آبی از اواخر قاجار همیشه و همه جا حضور داشته!

برشی از ارائه ی جناب آرش صابری در قسمت سی و سوم مجموعه خرد جنسی.
@kherad_jensi
لینک گفتگوی کامل:
https://www.aparat.com/v/PeTo0
جامعه ی جنسی شده و انقلاب جنسی
✍️یاسر عرب

از چه سالهایی سن ازدواج در کشورهای غربی بالا رفت؟ چرا نوع پوشش انگلوساکسونها طی یک سده چنین به سمت نمایش بدن گرایید؟ چه اتفاقی برای کیان خانواده افتاد و بکارت چگونه اهمیت خود را از دست داد؟ نقش انقلاب صنعتی و یا نظام کاپیتالیستی در این تحولات چه بود؟ ابداع قرصهای ضد بارداری چه نقشی در دگرگونی زیست جنسی غرب داشت؟ این تحولات خود با آمار تولدهای خارج از ازدواج چه کرد؟ راستی قهرمانهای کودکان آسیایی چه کسانی هستند؟ سبک زندگی جنسی این قهرمان ها چگونه است؟ و صدها سوال دیگر ...

سالهای 1920 و 1960 دو دوره ی شناخته شده برای تحولات (کلاسیک) زیست جنسی در جامعه ی غرب است. برخی از اصحاب علوم اجتماعی این تغییرات را ذیل عنوان انقلاب جنسی فهم و تبیین می نمایند و با همین دست فرمان تحولات جامعه ی ما در حوزه ی زیست جنسی را تبعات این رفرم ها در سبک و سیاق زیست انسان غربی می دانند.

دکتر سید کمیل حسینی یکی از همین افراد، در این قسمتِ مجموعه خرد جنسی به تشریح نظریه ی خود می پردازد. فارغ از موضع له یا علیه، بسیار بجاست که ما با منطق درونی این "گفتمان" و نحوه مواجه اش با پدیده های گوناگون (از جمله نگاه اش به زیست جنسی جامعه ی خودمان) آشنا شویم. چرا که فهم این مواجه به ما یاری می رساند تا ابعاد دیگری از این منظومه فکری را درک نماییم. (همچنان که خود ایشان برای تبیین نظریه ی سکس و سرمایه، مثالهایی چون حضور نظامی ایران در سوریه و انتفاع اقتصادی ترکیه بعد از جنگ مثالی میاورد) و این تعمیم و درک چند جانبه به ما یاری می رساند تا فهم درستی از نظام معرفتی این گفتمان پیدا کنیم.

نکته ی دیگر فضای ایجابی است که این رویکرد به آن ورود پیدا کرده. گفتمانی که در دیسکورس خویشتن داری جنسی رشد داشته و صرفا جنبه های احتیاطی و سلبی زیست جنسی را می پرداخته (و نگارنده گمان می کند خود او و مهمان این قسمت در آن بالیده اند) حالا جوانه هایی زده است که با نگاه مثبت به نضج و نمو و رشد و تربیت و تشویق، برای پاسخگویی به نیازهای علمی و عملی جامعه رو آورده است. از جمله ی این تحرکات ایجابی تربیت جنسی به روش آرمانا است که با تلاش مستمر جناب سید کمیل حسینی حالا به بار نشسته. ثمری که مانند هر روش علمی دیگر در طول زمان حتما نیاز به پرورش و اصلاح و تنقیح داشته و دارد اما در عین حال نشانه ای از حرکتی دغدغه مندانه در توجه به تربیت جنسی کودکان و اصلاح وضع نابسامان موجود است.

نیمه ی دوم ارائه ایشان به موضوع تربیت جنسی به روش آرمانا اختصاص یافته تا سطوح مختلف و لایه های گوناگون روش خود را برای مخاطب تبیین نمایند. بدیهی است نظرات بحث انگیز مختلفی چون طبیعی یا غیر طبیعی بودن همجنسگرایی یا وضعیت درمان ترنسکشوال ها از جانب ایشان مطرح باشد که انشا الله در فصل گفتگوی جمعی مورد مداقه و مناظره قرار خواهد گرفت.

@kherad_jensi

https://www.aparat.com/v/VrDPe
رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران:
⭕️امنیت جنسی از حقوق افراد جامعه است

🔹نتیجه تحقیقات صورت گرفته بر روی ۳۰۰ نفر، حاکی از این است که 90 درصد افراد به نوعی تجربه آزارجنسی را داشتند
🔹نتیجه تحقیقات درباره نگرانی افراد از اینکه در معرض آزار جنسی قرار بگیرند نشان میدهد، بر اساس یک شاخص 50 درصد نگرانی زیاد داشتند، 40 درصد متوسط و تنها 10 درصد از این موضوع نگرانی کمی داشتند. این شاخص‌ها نشان می‌دهند که این پدیده کم تکرار و نادر نیست.
🔹در جامعه ما نوعی ناتوانی فردی و نهادی در مواجهه با این معضل وجود دارد و افراد در برخورد با این پدیده توانمند نیستند و موضع انفعال را در پیش می‌گیرند.
👤عالیه شیربیگی:
🔹 براساس تحقیقات ۴٠درصد زنان در محیط کار مورد آزار قرار گرفته ‌اند

#مهسا_قوی_قلب
بیشتربخوانید👇👇

http://yon.ir/9f3Pf
@irannewspaper

@kherad_jensi
Forwarded from کاربین karbin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
میدونید تو کپسولهای دست ساز ترک اعتیاد و داروهای جنسی عطاریها چیه ؟
همراهی با کاربین را به دوستان خود پیشنهاد دهید
https://t.me/joinchat/AAAAAFZFzhivXvMPsSq_dg

اینستاگرام karbin.97
چرا از تصویر بالا به تصویر پایین رسیده ایم؟

لطفا نظر خود را کامنت کنید.
@kherad_jensi
Arab.pdf
546 KB
همسر کشی به سبک ایرانی!

گفتگوی نسیم بیداری با یاسر عرب در خصوص همسر کشی و "ریشه های معرفتی" این پدیده ی اجتماعی.

(زاویه تحلیلی که کمتر به آن توجه می شود)

@kherad_jensi
@yaser_arab57
♦️تقدس‌بخشی به خانواده، مانع شناخت و تحول خانواده: پاسخی به دکتر فیاض‌بخش
(قسمت اول)

🔻استاد ارج‌مند دکتر محمدعلی فیاض‌بخش بر من منّت نهاده‌اند و بخشی از محتوای سخنان‌ام را درباره‌ی لزوم تحول خانواده نقد کرده‌اند.
https://t.me/NewHasanMohaddesi/2695

صمیمانه سپاس‌گزارام و از لطف‌شان بسیار ممنون‌ام! مرا مدیون خویش ساخته‌اند. هم‌چنین ایشان به من حسن نظر داشته‌اند که از این بابت نیز بسیار قدردان هستم. در مقام پاسخ به همان ترتیبی که ایشان بحث را دنبال کرده‌اند، پیش می‌روم:

1) از نظر بنده نیز تکلیف و توصیف دو مقام متمایز از هم هستند و با هم ناهم‌ساز نیستند. البته در دین اسلام تشکیل خانواده یک تکلیف نیست بل‌که صرفاً بدان توصیه شده است. تازه اگر در نگاه دینی، دین‌داران مکلّف به تشکیل خانواده باشند، این به هیچ‌وجه به معنای تقدّس خانواده نیست. مثل این است که کسی بگوید: «چون ما مکلف به تشکیل حکومت هستیم،‌ پس حکومت ما مقدس است»! اما از تکلیف نمی‌توان تقدس را نتیجه گرفت. دین اسلام ما را توصیه کرده است که از راه ازدواج به برخی نیازهای انسانی و اجتماعی خود به‌نحو مشروع و تنظیم شده پاسخ بدهیم. تشکیل خانواده در دین اسلام، به‌منزله‌ی یک اولویت مطرح شده است امّا این هرگز به این معنا نیست که خانواده مقدّس است و به هر ترتیب باید حفظ شود و برقرار بماند. همان‌طور که توصیه به تشکیل خانواده شده است، به همان نحو نیز راهی عقلانی برای طلاق و از بین بردن خانواده‌ی معین پیش‌بینی شده است. اساساً اشکال زنده‌گی اجتماعی زمان‌مند و زمینه‌مند هستند و نمی‌توان آن‌ها را ابدی تلقی کرد و تقدس بخشید. هر شکل از حیات اجتماعی، بر اساس شرایط زمانه پدید می‌آید و دوره به دوره لازم است اشکال حیات اجتماعی متناسب با اقتضائات زمانه و نیازهای مردمان مورد بازبینی قرار گیرند.

وانگهی، تکلیف امری هنجاری و از مقوله‌ی باید و نباید است و تلقی مقدس بودن امور،‌ از مقوله‌ی شناخت و از جنس باور است. بین این دو، تفاوت فاحشی وجود دارد. بحث من ناظر به باور مقدس بودن خانواده و عوارض این باور بود.

حتا اگر در این نکات دقیق نشویم و تفکیک منطقی تمایز مقام تکلیف و مقام توصیف را شرح و بسط ندهیم و با همان بیان دکتر فیاض‌بخش بپذیریم، آن‌چه عملاً رخ داده این است که مقدس پنداشتن خانواده عوارضی داشته است. در ایران اوّلاً، کسانی که از ایده‌ی تقدّس خانواده دفاع می‌کنند، عملاً به شکل موجود خانواده در ایران اصالت می‌بخشند،‌ در حالی که به نظر من اشکال حیات اجتماعی اصالت ندارند و آن‌چه اصالت دارد، همانا کیفیت زنده‌گی آدمی و به‌زیستی او و رشد و اعتلای آدمی در همین جهان است؛ ثانیاً، تقدّس‌بخشی به خانواده محقّقان را محافظه‌کار کرده است و این امر مانع شناخت دقیق خانواده در ایران شده است. گاهی نیز عملاً محققان اجازه نمی‌یابند که نتایج مطالعات مربوط به وضع نامطلوب خانواده را در فضاهای رسمی بیان کنند؛ ثالثاً، با تقدّس‌بخشی به شکل موجود خانواده، دیگر به‌سختی می‌توان طرح بدیلی برای خانواده ریخت و خواهان تغییر شکل آن شد.


به‌علاوه حتا اگر از منظر دینی خانواده مقدّس تلقی شود، چرا عالِم علوم انسانی می‌بایست از نگاه دینی تبعیت کند؟ مگر می‌توان در کار علمی، اعتقاد دینی را دخالت داد؟! کار علمی، فرآیندی انتقادی‌اندیشانه است، نه برنامه‌ای اعتقادی‌اندیشانه. چرا جامعه‌شناس ایرانی در کتاب "مقدمه‌ای بر جامعه‌شناسی خانواده"اش می‌گوید: "سخن دربارة حراست از مقدس‌ترین میراث اجتماعی است" (ساروخانی، 1396: 20). وقتی جامعه‌شناس خانواده، وظیفه‌ی خود را "حراست از مقدس‌ترین میرات اجتماعی" یعنی خانواده می‌داند، مگر می‌تواند به نقد بنیادی خانواده در ایران بپردازد و شکل دیگری از خانواده را تصور کند؟! وقتی جامعه‌شناس ایرانی از "ایمان به خانواده" سخن می‌گوید (همان: 21)، چه‌گونه می‌تواند معضلات خانواده را شناسایی کند و فجایع خانواده‌گی را در ایران برملا کند؟! از نظر من یکی از علل محافظه‌کاری جامعه‌شناسان خانواده در ایران همین ایده‌ی تقدّس خانواده است.

(ادامه دارد.) 👇

حسن محدثی گیلوایی
24 مهر 1398


#بازتعبیه‌ی_خانواده
@kherad_jensi
@NewHasanMohaddesi
♦️تقدس‌بخشی به خانواده، مانع شناخت و تحول خانواده: پاسخی به دکتر فیاض‌بخش
(قسمت دوم)

اما آقای دکتر فیاض‌بخش پرسیده‌اند: آیا ازدواج چندساله همان «متعه» یا «صیغه» نیست؟ در مقام پاسخ عرض می‌کنم که

1) خوش‌بختانه اسلام یکی از ادیان بزرگی است که نیاز جنسی را به‌طور کامل به‌رسمیت شناخته و البته خواهان پاسخ‌گویی به‌آن از راه مشروع و تنظیم شده است؛

2) هم‌چنین، خوش‌بختانه در فقه شیعی نیز صیغه یا متعه به‌عنوان راهی آسان برای پاسخ‌گویی به نیاز جنسی معرفی شده است و این از امتیازات فقه شیعی است و خوش‌بختانه فقه شیعی از این نظر از عرف ما بسیار جلوتر است؛

3) اما در صیغه یا متعه، خواهی نخواهی، نگاهی مکانیکی به رابطه‌ی جنسی و رابطه‌ی اجتماعی زن و مرد نهفته است و مسأله‌ی اصلی مورد توجه در آن، فقط نیاز جنسی است و ابعاد انسانی دیگر در آن مغفول مانده است. لذا در صیغه عملاً رابطه‌ی افراد وجهی ابزاری دارد و چه بسا یکی از دو طرف رابطه، به‌عنوان ابزاری برای ارضای نیاز جنسی دیده می‌شود و این البته با کرامت انسانی مغایرت دارد؛

4) واکنشی که در حال حاضر علیه صیغه شکل گرفته است، ناشی از همین وجه ابزارانگارانه‌‌ی آن است و از آن‌جایی که مردان، به‌ویژه مردان متأهّل از آن بیش‌تر بهره می‌برند، زنان احساس می‌کنند که طرح صیغه کرامت و انسانیت آنان را زیر سؤال می‌برد و آنان را به ابزاری برای تمتع مردان بدل می‌کند؛

5) امّا از امتیاز فقهی صیغه می‌توان به‌مثابه فرصت برقراری رابطه‌ی مشروع و قانونی بهره گرفت. در جامعه‌ای که زن و مرد برای برقراری رابطه با هم دائماً باید به دیگران مدرک نشان بدهند، صیغه می‌تواند راه را باز کند و اجازه دهد دختران و پسران ایرانی با استفاده از این امتیاز، رابطه‌ی مشروع و قانونی طولانی داشته باشند بدون این‌که ازدواج رسمی بکنند و زیر یک سقف بروند؛

6) اما ازدواج چندساله یا به تعبیر درست آقای احمدپور "ازدواج رسمی زمان‌مند"، از هر جهت شبیه ازدواج دائم است. تنها فرق آن این است که سقف رابطه باز است. این نوع ازدواج، ازدواج مشروط است؛ مشروط به تداوم رابطه‌ی اجتماعی بین زن و مرد و زنده بودن رابطه. در مورد حیات رابطه‌ی اجتماعی در پاسخ به آقای زمانیان به تفصیل سخن خواهم گفت. آرمان و هدف من در پیش‌نهاد ازدواج رسمی زمان‌مند (یا چندساله) حفظ کیفیت رابطه‌ی بین زوجین است. این پیش‌نهاد می‌خواهد از تداوم رابطه‌ی مرده و فسرده و تداوم رابطه‌ی اجتماعی نفرت‌انگیز و خصمانه بین زوجین جلوگیری کند؛

7) از نظر من صیغه می‌تواند مقدمه‌ی ازدواج رسمی زمان‌مند (ازدواج چندساله) باشد. افراد با صیغه، می‌توانند دوره‌ی عاشقی آغازین و آشنایی را سپری کنند و سپس در صورت داشتن تمایل و تعلق خاطر به هم، وارد مرحله‌ی ازدواج رسمی زمان‌مند بشوند و به‌نحو رسمی و با اعلام عمومی، زنده‌گی مشترک‌شان را تشکیل دهند. در واقع، صیغه مشکل ارائه‌ی مدرک برای دیگران را حل خواهد کرد.

(ادامه دارد.) 👇

حسن محدثی گیلوایی
24 مهر 1398

#بازتعبیه‌ی_خانواده
@kherad_jensi
@NewHasanMohaddesi
♦️تقدس‌بخشی به خانواده، مانع شناخت و تحول خانواده:‌ پاسخی به دکتر فیاض‌بخش
(قسمت سوم و نهایی)

آقای دکتر فیاض‌بخش بحث مرا درباره‌ی باور به تقدّس بکارت و پی‌آمدهای آسیب‌زای آن که بحثی جامعه‌شناختی بوده است، از روی علاقه و ذوق‌ورزی منطق‌اندیشانه، تغییر ساحت داده‌اند و وارد بحثی منطقی شده‌اند. این هم می‌تواند بحثی آموزنده باشد. ایشان از این جمله که گفته‌ام "باور به تقدس بکارت، امری غیراخلاقی و غیرانسانی است"، دو استنباط محتمل را بیان کرده‌اند:

1) "کسانی که «عدم بکارت» را لزوما نابکاری و بزه می‌شمارند، مرتکب بی‌اخلاقی و قضاوتی غیر انسانی شده‌اند"؛
2) «عدم اعتقاد به بکارت، یک امر اخلاقی و انسانی ‌است»
https://t.me/NewHasanMohaddesi/2695

ایشان با اولی موافقت کرده‌اند و دومی را واجد پی‌آمدهای فاسد دانسته‌اند و سرانجام پرسیده‌اند منظور کدام بوده است؟

در مقام پاسخ عرض می کنم که استنباط نخست درست است. استنباط دوم اما "عکس نقیض" سخن من نیست. از نظر من البته، "عدم اعتقاد به تقدس بکارت"، امری اخلاقی و انسانی است. اما این هم "عکس نقیض" آن جمله نیست. استنباط سومی هم می‌توان از آن سخن کرد که دکتر فیاض‌بخش به گمان‌ام از آن تغافل کردند: "باور به تقدّس بکارت، برخی پی‌آمدهای انسانی و اجتماعی آسیب‌زا دارد."

چون تمایل دارم هم خوداَم یاد بگیرم و هم بحث برای مخاطبان محترم روشن باشد، ناچار ام قدری بیش‌تر بکاوم و توضیح بدهم:

الف) در دانش منطق، به برخی از جملات خبری معنادار (فقط جملات خبری) که می‌توان درستی یا نادرستی‌شان را دقیقاً معلوم کرد "گزاره" می‌گویند؛ یعنی برای بررسی درستی و نادرستی آن‌ها معیار مشخص و همه‌گانی وجود دارد. پس هر جمله‌ای و هر جمله‌ی خبری‌ای، گزاره دانسته نمی‌شود. مثلاً "محمود بلند قد است" یک گزاره است. 88 از 8 بزرگ‌تر است، یک گزاره است. اما جمله‌ی "بعضی از سخنان سعدی مزخرف است" یگ گزاره نیست، چون معیار دقیقی برای سنجش درستی یا نادرستی آن وجود ندارد (یعنی سنجش مزخرف بودن برخی سخنان سعدی دقیقاً ممکن نیست).

ب) وقتی می‌توان از نقیض گزاره سخن گفت که اول مطمئن بشویم با یک گزاره سر و کار داریم.

ج) گزاره‌ها دو ارزشی هستند؛ یعنی یا درست‌اند یا غلط. نقیض یک گزاره، ارزشی عکس گزاره‌ی نخست دارد. اگر گزاره‌ی مورد بحث درست باشد، نقیض آن نادرست خواهد بود و بر عکس. مثلاً نقیض گزاره‌ی "محمود بلند قد است" می‌شود: "چنین نیست که محمود بلند قد باشد" یا "محمود بلند قد نیست."

د) عکس نقیض گزاره، یعنی اولاً جای قسمت اول (موضوع) و قسمت دوم گزاره (محمول) را عوض کنیم و هم قسمت اول و هم قسمت دوم گزاره را منفی سازیم. مثلا عکس نقیض گزاره‌ی "هر معلمی انسان است" می‌شود "هیچ غیرانسانی معلم نیست."

حالا برگردیم به جمله‌ی محل مناقشه: "باور به تقدس بکارت، غیراخلاقی و غیرانسانی است."

این جمله به همین صورت، هنوز یک گزاره نیست، زیرا باری ارزشی دارد و هنجارین است. برای سنجش غیراخلاقی و غیرانسانی بودن چنین چیزی، معیاری همه‌گانی وجود ندارد. لذا اول جمله را تبدیل به گزاره می‌کنم:

"باور به تقدس بکارت، برخی پی‌آمدهای انسانی و اجتماعی آسیب‌زا دارد."

برای این‌که بتوان درستی این گزاره را سنجید، مهم‌ترین پی‌آمدهای آسیب‌زای گزاره‌ی مورد نظر را ذکر می‌کنم:
1) اضطراب بکارت در میان دختران و گاه والدین دختران (درباره‌ی این پدیده جداگانه خواهم نوشت)؛
2) تبدیل شدن ازدواج به "هندوانه‌ی دربسته"؛
3) کابوس "شب زفاف"؛
4) بی‌حرمت شدن زن مطلّقه در جامعه و در نزد مردان و زنان ایرانی؛
5) دشواری زن مطلّقه برای ازدواج مجدد؛
6) بکارت تقلّبی.

حالا عکس نقیض گزاره‌ی فوق می‌شود: "عدم وجود برخی پی‌آمدهای انسانی و اجتماعی آسیب‌زا، ناشی از عدم باور به تقدس بکارت است."

بنابراین، عکس نقیض گزاره‌ی "باور به تقدس بکارت، برخی پی‌آمدهای انسانی و اجتماعی آسیب‌زا دارد"، نیز درست است.

اما صرف نظر از این بحث منطقی، لُبّ سخن من در این باب این است که پاک‌دامنی (به‌منزله‌‌ی ارزشی عام و بشری و نه فقط مختص زنان)، نوعی فرهنگ، نوعی منش و شخصیت، نوعی روش، نوعی ادب و رفتار، و نوعی سلوک است. پاک‌دامنی امری فیزیکی نیست و به وجود یا عدم وجود یک غشا ربطی ندارد.

از نظر دینی نیز، پیامبر اسلام برای ما مسلمانان الگوی نقش است. او به زنان بر اساس بکارت یا عدم بکارت حرمت نمی‌نهاد. او به زن بسیار حرمت می‌نهاد. معروف است حتا در زمان مرگ نیز به رعایت حقوق آنان سفارش نمود. اغلب ازدواج‌های او با زنان غیرباکره صورت گرفت. امّ سلمه یکی از باشعورترین زنان پیامبر، هنگام ازدواج با او دو بچّه داشت.

(ادامه دارد.) 👇


حسن محدثی گیلوایی
24 مهر 1398

#بازتعبیه‌ی_خانواده
@kherad_jensi
@NewHasanMohaddesi
♦️تقدس‌بخشی به خانواده، مانع شناخت و تحول خانواده:‌ پاسخی به دکتر فیاض‌بخش
(قسمت سوم و نهایی)

👆با وجود چنین الگویی، چرا در قرن بیست و یکم، هم‌چنان باید معیاری جاهلانه را در مواجهه با زنان و نیز در تشکیل خانواده و زنده‌گی مشترک مد نظر قرار دهیم و دغدغه‌ی غشا داشته باشیم؟! چرا باید این همه درد و رنج را برای زنان در جوامع مسلمان پدید بیاوریم؟ چرا باید اجازه دهیم با برجسته‌سازی یک معیار نادرست، بسیاری از خانواده‌ها و زنده‌گی‌های مشترک با کابوس (کابوس زفاف) یا با فریب و دروغ (پدیده‌ی بکارت تقلبی) آغاز شوند؟! چرا باید انبوهی از آدمیان در دوره‌ای از زنده‌گی‌شان با اضطراب غشا زنده‌گی کنند (پیش‌نهاد می‌کنم در این مورد تحقیقی تجربی صورت گیرد.)

باری، مطلوب آن است که پاسخ به نقدهای بنده به ایده‌ی تقدّس بکارت، معطوف به ارایه‌ی راه‌حلی برای این‌گونه امور باشد، تا این بحث در جهتی مفید و مؤثر پیش برود.


حسن محدثی گیلوایی
24 مهر 1398

#بازتعبیه‌ی_خانواده
@kherad_jensi
@NewHasanMohaddesi
👍1