کوبه
2.11K subscribers
525 photos
5 videos
50 files
395 links
عرصه‌ای آزاد برای اندیشیدن دربارهٔ معماری ایران
www.koubeh.com
t.me/koubeh
instagram.com/koubeh_com
linkedin.com/company/koubeh/

ارتباط با کوبه:
@koubehmedia_admin
contact.koubeh@gmail.com
Download Telegram
ریشه‎های معماری و شهر به‌مثابۀ معضل معرفت شناسی تاریخی؛ چند ایدۀ اولیه و ایدۀ پیشا معماریت یا proto Architecture

🖋احمد افلاکیان|پژوهشگر مطالعات معماری ایران


۱.در برابر پدیده‎ای چون «شهر» و مقوله‎ای چون «معماری» در حوزۀ شناخت و نقد و بر بستر انواع پارادایم‎های رایج پژوهشی با اسباب و ملاحظات معرفت شناختی آن‎ها، همواره می‎توان فروکاست بزرگی را یافت. فروکاستی که به بهای برپاداشتن دستگاه معرفتی و «سنجه»، پدیده را در درون نظام خود بازتعریف می‎کند و آن را با مقولات پارادایم و تحت سنجه‎هایی فرا و بیرون از خودش (به‌مثابه مقولاتی که به‌طور مستقل از آن موجودند)، در نهایت به‌مثابۀ «امر شناخته شده» در می‎آورد. لزوم برپاداشتن چنین پارادایم‎هایی برای شناخت در عرصۀ علم جدید، همان نیاز به اصول عام و خاص، قواعد و اسلوب‎هایی است که بیش از هر چیز، «مورد توافق» معرفتی‌اند. به این ترتیب، فرض بر این است که نبود چنین پارادایم‎هایی به بهای ملغمۀ بیان‎های متکثری است که در غیاب دستگاه معرفتی (و در نتیجه ارزشی)، «علمی» نخواهند بود.

۲. بر همین پایه، رشته-پارادایم‎هایی چون تاریخ هنر، زیبایی‎شناسی، جامعه‎شناسی، سیاست، اقتصاد، انسان‎شناسی، باستان‎شناسی و ... هر کدام بر پایۀ بنیانی تئوریک و از منظر ویژۀ قواعد و دستگاه معرفتی‎اش، پدیده را می‎شناسد و می‎شناساند. در چارچوب پارادایم، پدیده باید متناظر با واژگان و روابط ویژۀ پارادایم تعریف شود. پس مسألۀ اساسی تعیین این است که در منظر یک پارادایم ویژه، از معماری چه مراد می‎شود؟ آیا معماری خود یک پارادایم است، مجموعه‎ای نظام‎مند از قواعد زیبایی‎شناختی است، آن‎چه است که «معمار» انجام می‎دهد، آیا معماری مجموعۀ آثار و اشیای معمارانه است، آیا متضمن اصولی تکنیکی، عملکردی و ... است که ذاتی آن‌اند، آیا هنر است، زبان است، محصول روابط مادی و اجتماعی است، و ...؟ در اصل از منظر پژوهش پارادایم محور، شناخت «معماری»، شناخت چه چیزی است؟

۳. اگر چنان که برخی نظریات در حوزۀ معرفت‌شناسی تاریخی، شهر را سکونت‎گاهی با تعدادی معیار و خصیصۀ خاص تعریف می‎کنند که در عین حال بیانِ معرفت‎شناختی رخداد شهر نیز هست، در هر حال موضوع خود را از «شهر» به‌مثابۀ یک پدیدۀ ابژکتیو، به «شهر بودن» به‌مثابۀ یک مفهوم، common concept تغییر می‎دهند. شهر به‌مثابۀ یک ابژه، یعنی اوروک، لارسا، بابل، شوش و .... اسامی خاص که مونوگرافی ما از آن‎هاست. یک سکونت‎گاه خاص که «شهر» است. اوروک به‌عنوان قدیم‎ترین کاربرد واژۀ شهر در تاریخ مدون، دارای ویژگی ذاتی و منحصربه‌فردی در خود است که همانا «شهریتِ»آن است. چنان نوعی فضیلت یا شخصیت یا «هویتی جمعی» که «اوروک» به آن سان «هست». این ویژگی هستی‎شناختی، با رخداد نمونه‎های دیگری که آن‎ها نیز این نحوۀ بودن را در خود می‎بینند، به یک مفهوم، به «نامی عام» تبدیل می‎شود. در نتیجه می‎توان گفت شاید یکی از مهمترین آثار این امر، قابل نوشتن، قابل ترجمه شدن، قابل صدور شدن، دارای یکسری ویژگی‎ها و تشابهات با دیگران شدن ساخته‎هایی است که مثابۀ بخشی از کانتکست نامتعینِ پیش از تاریخ، بن‎مایۀ خوانش‌پذیری آن کانتکست ویژه نیز می‎شود.
#آغاز_معماری #نوسنگی #خاور_دور #احمد_افلاکیان #یادداشت #پیشامعماریت
⭕️
ادامهٔ این مطلب را در وب‌سایت کوبه یا با کلیک روی Instant View بخوانید:

@koubeh
http://telegra.ph/aa3-03-02
http://koubeh.com/aa3/