زنان در معماری
📑 [بازنشر از رویدادهای معماری]
🖊 نویسنده: فرشید موسوی | معمار
🖌 ترجمه: نیلوفر رسولی | دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران، دانشگاه تهران
همهی ما آگاهیم که معمار شدن مستلزم پرشی است به سوی ناشناخته[ها]. هیچ کتابی نمیتواند شما را به کمال برای این امر آماده کند. برای ظهور در مقام معمار، ناگزیر لازم است که مسیرتان را به سوی حوزههای ناآشنا هدایت کنید: فرهنگ، سیاست، صنعت ساخت، نهادهای قانونی، استفاده کنندگان، تکنولوژیهای در حال ظهور، مهندس مشاور، تصمیم گیرندگان، اجتماعات مختلف، این فهرست بیانتهاست… و برای یک زن، حوزهی ناآشنای دیگری هم هست، چرا که او در سیستمی مشغول به کار است که چندان برای او مهیا نشده است.
به نظر میرسد که بحث دربارهی زنان در معماری، چه استواری بر محور نیاز به معماران زنِ بیشتر و چه اینکه چگونه بدن زنانه میتواند فرمهای شهوتانگیزی را در معماری برپا کند، در بازنمایی نوعی از «زن» آرمانیشده به دام افتاده است. این تصور بنیاداً محافظهکارانه است. برای خلاقیت، لازم است که معماران چنین رویکردهای محدود را پشت سر بگذارند و از ناشناختهها استقبال کنند. اگر فرض به این باشد که جنسیت زنانه میتواند به مثابه منبعی برای خلاقیت باشد، حضور زنان در معماری میتواند از دیالکتیک معماران زن در تقابل با معماران مرد و دیگری انگاشته شدن زنان رهایی یابد.
یکی از مفیدترین تئوریهای جنسیت که به آن برخوردهام، مفهوم دلوز و گاتاری در ارتباط با «زن شدن» است. این [مفهوم] تعاریف بیولوژیکی جنسیت را آشکار کرده و و جنسها را به «مرد بودن» در مقابل «زن بودن» بازمفهوم سازی کرده است: جایی که «مرد بودن» وضعیتی معلوم است و «زن شدن» فرآیند تبدیل شدن به چیزی غیر از وضعیت معمول. اهمیت «زن شدن» در این است که چنین امری خلاقانه و از منظر جنسی خنثی است که مردان و زنان میتوانند آن را یک شکل پذیرا باشند. هرچند مفهوم «زن بودن» تلویحاً با «مرد بودن» در تقابل است، «زن شدن» زایاست- فرآیند رهایی از مرسومات و تقبل فرآیندهای کاملاً متفاوت شدن.
از لحاظ معماری، وضعیت معمول (مرد بودن) میتواند اشاره به استفاده از سازوکار طراحی از قبل تعیین شده را داشته باشد، که میتواند اختصاراً به صدر-قعر یا پایین- بالا توصیف شود. نامگذاری معمول هر دو سازوکار به خاطر روالی است که فرآیند طراحی در خلال ایجاب قوانین فرمالِ متعین طی میکند، چه در مقیاس کلی و چه جزیی. بنابراین، «مرد بودن» در جستوجوی مدیریت یا متعین کردن فضای مصنوع از طریق این تجربههای قبلی و سازوکار خودمختار است. با این حال، با توجه به این که مشخصهی محیط معاصر ما با جریان نیروهای پویا است، چنین سازوکارهایی تولید معماری را که با جدا شدن از فرآیند تغییر منزوی میشود، به خطر میاندازند. رویکرد نوآورانه (یا «زن شدن») از نیروهای متکثر درون محیطهایی خارج از قواعد مرسوم بهره میجوید، نه آن محیطهایی که قواعدِ کاملاً مبتنی بر فرم ملکهی ذهن و بدل به قانونشان شده است. به این شکل «زن شدن» ظرفیتهایی را شناسایی میکند، سازوکار جدیدی را شکل داده و فرمهایی را میسازد.
#بازنشر #یادداشت #ترجمه #زنان_در_معماری
@Koubeh
@memario
⭕️
ادامهٔ این مطلب را در وبسایت کوبه، وبسایت رویدادهای معماری یا با کلیک روی Instant View بخوانید.
http://telegra.ph/NI1-03-07
http://koubeh.com/NIL1/
https://goo.gl/WBaJrP
📑 [بازنشر از رویدادهای معماری]
🖊 نویسنده: فرشید موسوی | معمار
🖌 ترجمه: نیلوفر رسولی | دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران، دانشگاه تهران
همهی ما آگاهیم که معمار شدن مستلزم پرشی است به سوی ناشناخته[ها]. هیچ کتابی نمیتواند شما را به کمال برای این امر آماده کند. برای ظهور در مقام معمار، ناگزیر لازم است که مسیرتان را به سوی حوزههای ناآشنا هدایت کنید: فرهنگ، سیاست، صنعت ساخت، نهادهای قانونی، استفاده کنندگان، تکنولوژیهای در حال ظهور، مهندس مشاور، تصمیم گیرندگان، اجتماعات مختلف، این فهرست بیانتهاست… و برای یک زن، حوزهی ناآشنای دیگری هم هست، چرا که او در سیستمی مشغول به کار است که چندان برای او مهیا نشده است.
به نظر میرسد که بحث دربارهی زنان در معماری، چه استواری بر محور نیاز به معماران زنِ بیشتر و چه اینکه چگونه بدن زنانه میتواند فرمهای شهوتانگیزی را در معماری برپا کند، در بازنمایی نوعی از «زن» آرمانیشده به دام افتاده است. این تصور بنیاداً محافظهکارانه است. برای خلاقیت، لازم است که معماران چنین رویکردهای محدود را پشت سر بگذارند و از ناشناختهها استقبال کنند. اگر فرض به این باشد که جنسیت زنانه میتواند به مثابه منبعی برای خلاقیت باشد، حضور زنان در معماری میتواند از دیالکتیک معماران زن در تقابل با معماران مرد و دیگری انگاشته شدن زنان رهایی یابد.
یکی از مفیدترین تئوریهای جنسیت که به آن برخوردهام، مفهوم دلوز و گاتاری در ارتباط با «زن شدن» است. این [مفهوم] تعاریف بیولوژیکی جنسیت را آشکار کرده و و جنسها را به «مرد بودن» در مقابل «زن بودن» بازمفهوم سازی کرده است: جایی که «مرد بودن» وضعیتی معلوم است و «زن شدن» فرآیند تبدیل شدن به چیزی غیر از وضعیت معمول. اهمیت «زن شدن» در این است که چنین امری خلاقانه و از منظر جنسی خنثی است که مردان و زنان میتوانند آن را یک شکل پذیرا باشند. هرچند مفهوم «زن بودن» تلویحاً با «مرد بودن» در تقابل است، «زن شدن» زایاست- فرآیند رهایی از مرسومات و تقبل فرآیندهای کاملاً متفاوت شدن.
از لحاظ معماری، وضعیت معمول (مرد بودن) میتواند اشاره به استفاده از سازوکار طراحی از قبل تعیین شده را داشته باشد، که میتواند اختصاراً به صدر-قعر یا پایین- بالا توصیف شود. نامگذاری معمول هر دو سازوکار به خاطر روالی است که فرآیند طراحی در خلال ایجاب قوانین فرمالِ متعین طی میکند، چه در مقیاس کلی و چه جزیی. بنابراین، «مرد بودن» در جستوجوی مدیریت یا متعین کردن فضای مصنوع از طریق این تجربههای قبلی و سازوکار خودمختار است. با این حال، با توجه به این که مشخصهی محیط معاصر ما با جریان نیروهای پویا است، چنین سازوکارهایی تولید معماری را که با جدا شدن از فرآیند تغییر منزوی میشود، به خطر میاندازند. رویکرد نوآورانه (یا «زن شدن») از نیروهای متکثر درون محیطهایی خارج از قواعد مرسوم بهره میجوید، نه آن محیطهایی که قواعدِ کاملاً مبتنی بر فرم ملکهی ذهن و بدل به قانونشان شده است. به این شکل «زن شدن» ظرفیتهایی را شناسایی میکند، سازوکار جدیدی را شکل داده و فرمهایی را میسازد.
#بازنشر #یادداشت #ترجمه #زنان_در_معماری
@Koubeh
@memario
⭕️
ادامهٔ این مطلب را در وبسایت کوبه، وبسایت رویدادهای معماری یا با کلیک روی Instant View بخوانید.
http://telegra.ph/NI1-03-07
http://koubeh.com/NIL1/
https://goo.gl/WBaJrP
Telegraph
زنان در معماری
📑 [بازنشر از رویدادهای معماری] نویسنده: فرشید موسوی | معمار ترجمه: نیلوفر رسولی | دبیر سرویس ترجمان همهی ما آگاهیم که معمار شدن مستلزم پرشی است به سوی ناشناخته[ها]. هیچ کتابی نمیتواند شما را به کمال برای این امر آماده کند. برای ظهور در مقام معمار، ناگزیر…