کانال محمد امین مروتی
1.73K subscribers
1.95K photos
1.64K videos
136 files
2.9K links
Download Telegram
نکته:

مرا اتفاقاتی پیر کردند، که هرگز رخ ندادند. (ماتسوئو باشو)
5👌2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بریده‌ای از گفتگوی سایت دیدار نیوز

#استاد_جعفری با
#دکتر_ناصر_مهدوی

نبرد عشق با نفرت و انزجار

عنوان: چرا جامعه‌ی امروز به‌شناخت مولانا نیازمند است؟

#نشان‌را‌دنبال‌کنید
@kanoon_neshan
2
آیه هفته:
و َإِن أَسَأتُم فَلَها: اگر بدی کنید به خود بدی کرده‌اید. (اسراء/٧)

کلام هفته:
اگر از آخرین کتابی که خوانده اید، یا آخرین باری که مسواک زده اید، 24ساعت می گذرد، لطفا دهانتان را باز نکنید!(ضرب‌المثل فرانسوی)

شعر هفته:
خون گشته مرا ز هجر یاران، دیده
زین غم شده چون سیل بهاران، دیده
گر دست به من زنند می ریزد اشک
مانند درخت‌های باران دیده (قبلان‌بیگ: قورچی و محافظ شاه صفوی)

داستانک:
«شب را در کرمانشاه بیتوته کردیم (=خوابیدیم). جماعت کثیری آمده بودند به تظلم (=دادخواهی)، گویا والیِ آن‌جا، ظلم را از حد گذرانده است. سرِ خُلق نبودیم (=بی‌حوصله بودم)، دادیم همه را با چوب‌ مفصل زدند!» (سفرنامه ناصرالدین شاه)

طنز هفته:
آورده‌اند که در مازندران حاکمی بود عَلا نام، سخت ظالم و متکبر. از قضا بیماری وبا و خشکسالی بر آن دیار عارض شد، مردم برای طلب باران بیرون شهر رفتند و نماز خواندند و چون به مسجد بازگشتند امام مسجد بر فراز منبر نشست دست به دعا برداشت و گفت«اللهم ادفع عنّا وباء و البلاء و العلاء»: خدایا از ما وبا و بلا و علا را بگردان.
👍2
فیلم هفته: پسری به نام سیلبوت (2018)

محمدامین مروتی

پسری به نام سیلبوت فیلمی به کارگردانی کامرون نوجنت و بازیگرانی همچون جولیان آتوکانی سانچز، جیک بیوزی، جی. کی. سیمونز است.
سیلبوت کودکی دوست داشتنی است که اتفاقی گیتار کودکانه و کهنه و زوار در رفته ای را در میان آشغال ها پیدا می کند و با آن مانوس می شود. مادربزرگ بیمارش به شوخی از او می خواهد آهنگی برایش بسازد. سیلبوت با تمام وجود آهنگی می سازد که همه تحسینش می کند و همین باعث حوادث بعدی می شود.
کلمه سیلبوت به معنی قایق بادی است که معلوم نیست وجه تسمیه اش چیست اما فیلم ساختاری کمیک هم دارد. خانواده او در ساختمانی چوبی زندگی می کنند که یکوری شده و با هر تکانی بیم خراب شدنش می رود.
نکته اصلی فیلم به نظر من کودکانه بودن آن است. سیلبوت برای دلش آهنگ را می سازد و هیچ ادعایی ندارد و بسیار طبیعی کارش را می کند و به همین دلیل کارش می گیرد.

دیدن فیلم را به همه کس توصیه می کنم.


29 شهریور 1404
صفحات نویسنده در فضای مجازی

روزنوشته های کوتاه محمدامین مروتی در تلگرام
شنبه ها: گفتارادبی/ هنری
یکشنبه ها:گفتار دینی
دوشنبه ها: گفتار اجتماعی-فرهنگی
سه شنبه ها: گفتار عرفانی با تاکید بر مولانا
چهارشنبه ها: گفتار فلسفی
پنجشنبه ها: خودشناسی و شیوه زندگی
جمعه ها: گفتارهای متفرقه
https://telegram.me/manfekrmikonan
لطفا برای دوستان علاقمند ارسال فرمایید.

تلگرام فرهنگی-فلسفی محمدامین مروتی:
https://telegram.me/manfekrmikonan
وبلاگ فرهنگی-فلسفی محمدامین مروتی:
http://amin-mo.blogfa.com/
فیس بوک محمدامین مروتی:
https://www.facebook.com/amin.morovati.9
اگر مطالب را مفید می دانید، لطفا با دوستانتان همرسانی کنید.
👍2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ذکر بر دار کردنِ حسنک وزیر- تاریخ بیهقی


▪️امیر حسنک، واپسین وزیر سلطان محمود غزنوی بود که به دستور پسر او، سلطان مسعود، و به فتوای خلیفه‌ی وقت بغداد، به قرمطی بودن متهم گشت و به دار آویخته شد.

- تهیه و تنظیم و اجرا: ارژنگ آقاجری

- آواز و دوتار: مهدیه یوسفی

- طراح گرافیک و مشاور تولید: امیرمهدی مصلحی


@NazariyehAdabi
1
«نمایش شاهکارهای جهان» یکی از ماندگارترین و فرهنگی‌ترین پروژه‌های تاریخ انیمه در ژاپن است. این مجموعه تلویزیونی بین سال‌های 1969 تا 1997 از شبکه‌ «نیپون انیمیشن» پخش شد، و هر سال به اقتباس یکی از شاهکارهای ادبی جهان اختصاص داشت.

پروژه از اواخر دهه‌ 1960 با هدف پیوند دادن ادبیات و انیمیشن آغاز شد. نخستین فصل‌های آن شامل آثاری چون «هایدی دختر آلپ» (1974) بود، که به کارگردانی ایسائو تاکاهاتا و با طراحی‌های اولیهٔ هایائو میازاکی ساخته شد. این اثر نقطه‌ آغاز درخشش نسل طلایی انیماتورهای ژاپنی شد.
پس از آن آثاری چون «آنِ گرین گیبلز»، «دیوید کاپرفیلد»، «بچه‌های کوه آلپ»، «تام سایر» و «پینوکیو»، روی آنتن رفتند، و با وفاداری شگفت‌انگیز به متن اصلی و پرداخت شاعرانهٔ داستان‌ها، به محبوب‌ترین برنامه‌های کودکان ژاپن بدل شدند.
در بسیاری از کشورها نسخه‌های دوبله‌شدهٔ این آثار از تلویزیون پخش می‌شد، و بخشی از خاطرات نسل‌های دهه‌های 1970 تا 1990 را شکل داد. در ایران دوبلهٔ فارسی این آثار توسط بهترین صداپیشگان و با ترجمه‌هایی عالی انجام می‌گرفت، که باعث شد بینندگان کودک و بزرگسال هم‌زمان از آنها لذت ببرند.
https://ara.tv/bbzs1
2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Ⓜ️ محمدرضا شجریان از درآمد تا فرود.


مثل هر هنرمند و چهره‌ی شاخصی، برای گفتن قصه‌ی زندگی اون هنرمند، باید برگردیم به دوران کودکیش. محمدرضا شجریان هم اون‌طور که توی شناسنامه‌ش اومده، متولد یکم مهر ماه ۱۳۱۹ست در مشهد. و مثل خیل عظیمی از چهره‌های این آب‌وخاک «وی در خانواده‌ای مذهبی چشم به جهان گشود...

📮https://youtu.be/q2Eo9d5tOwY?si=TqnHaFfV_yCi68k_



🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
1
اوج‌ بگیر‌ که ببینی‌
نه این که دیده شوی

ترجمه

https://t.me/deltaie_khon
1
گفتار ادبی


رستم و اسفندیار(قسمت نوزدهم)

محمدامین مروتی


فردا صبح اين رستم است كه زودتر از اسفنديار به ميدان درمي آيد. اسفنديار كه او و رخش را سالم مي بيند، تعجب مي كند و پي مي برد كه دست زال دستان در كار بوده است و به رستم مي گويد شنيده بودم كه زال جادوگر در موقع لزوم به خورشيد هم، دست پيدا مي كند ولي اين ادعا با عقل من جور درنمي آمد:
بـپـوشـيـد رسـتـم، سـلـيحِ نـبـرد
همي از جـهـان آفــريـن، يـاد كـرد
چـو آمــد بــرِ لـشـكـرِ نــامــدار
كـه كـيـن جويد از رزمِ اسـفنديـار،
چــو بـشنـيد آوازش اسـفـنـديـار
سـليحِ جـهـان پيشِ او گـشت، خوار
چنين گفت پس با پشوتن، كه شير،
بـپـيـچيد زِ چـنـگالِ مــردِ دلـيــر
شـنـيـدم كه دستانِ جـادوپـرسـت
به هـنگـام،2 يازد به خورشيد، دسـت
چــو خـشم آرد، از جــادوان بگذرد
بـرابـر نـكردم پـس ايـن بـا خـرد

رستم دوباره خواهش از سر مي گيرد كه از جنگ رو بگردان تا من هرچه دارم به پايت بريزم و پس از آن به نزد شاه مي رويم و هر بلايي كه خواست بر سرم بياورد، قبول مي كنم ولي نخواه كه بر دستم بند زني:
چـنـين گفت رسـتـم به اسـفـنـديـار
كــه اي سـيـر نــاگـشـته از كــارزار
بـتـرس از جـهـانـدار˚ يـزدانِ پــاك
خــرد را مـكـن بـا دل اندر مــغـاك
مـن امــروز، نَز بـهــرِ جـنـگ آمدم
پـي پــوزش و نــام و نـنـگ آمدم
تـو بـا مـن بـه بيداد، كـوشــي همي
دو چـشــمِ خــرد را بـپوشـي هـمـي
به خـورشيد و ماه و به اِسـتــا و زَنـد
كــه دل را نـيـابـي بــه راهِ گــزنـد
بـرابـر هـمـي بـا تـو آيــم بـــه راه
كـنم هرچه فرمان دهي، پيشِ شــاه
اگــر كُشتنيم ، او كُشد ، شــايــدم
هـمـان نـيز، اگـر بـنـد فـرمـايــدم
نگه كن كه دانـايِ پيشين چه گفت:
كـه هرگـز مباد، اخـتـرِ شوم، جـفت
مكن نام من در جهان، زشت و خوار
كـه جُـز بد نيـايـد ازيــن كــارزار
جُز از بند، ديـگر تو را دسـت هست
به من بر، كه شاهي و يزدان پرست
كــه از بَـنـد، تا جـاودان، نــامِ بد
بـمـاند بـه مـن وَز تو انـجـامِ بــد

اما اسفندیار جواب می دهد:
بـه رسـتـم چـنـين گفت اسفنديار
كـه تـا چند گويي، سـخـن نابكار؟
مـرا گـويـي از راهِ يــزدان بـگرد؟
زِ فــرمـانِ شـاهِ جهانبان، بـگرد؟
كه هــر كو زِ فـرمـانِ شـاهِ جهان
بـگـردد، سـرآيـد بَر او بَر، زمــان
جز از بند گر1 كوشـش و كـارزار،
بـه پـيـشم دگرگونه پاسخ مـيـار

اسفنديار مي گويد چقدر فريب كاري و دفع الوقت مي كني. روز به پايان رسيد و رستم نااميد تير در كمان مي كند ولي مدتي درنگ مي كند و از خدا طلب مغفرت مي نمايد:
چـنين داد پاسخ كه چند از فريب
هـمـانا به تنگ اندر آمد، نشيـب
بدانست رستم كه لابه، بـه كــار
نـيايـد هـمي پيشِ اسـفـنـديـار
كـمان را بــه زه كرد و آن تيرِ گز
كــه پـيكانْـشْ را داده بُـد آبِ رَز
هـمي رانـد تـير گـز اندر كـمـان
سـر خـويـش كرده، سوي آسمان:
بــه پادافـرهِ2 ايــن گناهم مگير
تـويي آفـريـننده ي مـاه و تـيـر

اسفنديار كه مي بيند رستم براي شروع جنگ اين دست آن دست مي كند مي گويد انگار از تير و كمان سير نشده اي و تير اول را او بر رستم مي اندازد:
يـكـي تـيـر، بـر تـركِ رسـتـم بــزد
چـنــان كـز كـمـانِ ســواران، سِـزَد
تـهــمـتـن، گـز اندر كمان راند، زود
برآن سان كه سـيـمرغ، فـرموده بود
بـزد راست بـر چــشـمِ اسـفـنـديـار
سيه شد جهان، پـيـشِ آن نـامــدار
خــم آورد، بــالايِ ســــروِ ســهـي
ازو دور شـــد دانـــش و فـــرّهــي
چنين گفت رسـتـم به اسـفـنـديـار
كــه آوردي آن تـخمِ زُفتي1 به بــار
تــو آني كه گفتي كــه روئين تـنـم
بلند آسـمــان، بــر زمـيــن، بـرزنم
من از شستِ تو، هشت تيـرِ خـدنـگ
بـخــوردم، نـنـاليدم از نــام و ننـگ
بـه يـك تير، برگــشتـي از كــارزار
بـخـفـتـي بــر آن بــاره ي نـامـدار
هم اكنون به خاك انـدر آيد، سـرت
بـــســوزد دلِ مــهــربـان مـادرت
دنباله دارد....
1
نکته:

دزدی از بانک کار دله‌دزدهاست، دزدهای حرفه ای، بانک تاسیس می کنند. (برتولت برشت)
👌7
Jame Tohi
MohammadReza Shajarian
پر کن پیاله را
شاعر فریدون مشیری
آهنگ‌ساز فریدون شهبازیان
تکنواز ویلن حبیب‌الله بدیعی
خواننده محمدرضا #شجریان
گوینده آذر پژوهش

پر کن پیاله را
كاین آبِ آتشین
دیری‌ست ره به حالِ خرابم نمی‌برد
این جام‌ها كه در پیِ هم می‌شود تهی
دریای آتش است كه ریزم به كام خویش
گرداب می‌رباید و آبم نمی‌برد

من با سمندِ سركش و جادوییِ شراب
تا بی‌كرانِ عالمِ پندار رفته‌ام
تا دشتِ پر‌ستارۀ اندیشه‌های ژرف
تا مرزِ ناشناختۀ مرگ و زندگی
تا كوچه‌باغِ خاطره‌های گریز‌پا
تا شهرِ یادها
دیگر شراب هم
جز تا كنارِ بسترِ خوابم نمی‌برد
پر كن پیاله را

هان ای عقابِ عشق
از اوجِ قله‌های مه‌آلودِ دور‌دست
پرواز كن به دشتِ غم‌انگیزِ عمرِ من
آنجا ببر مرا كه شرابم نمی‌برد
آن بی‌ستاره‌ام كه عقابم نمی‌برد

در راهِ زندگی
با این‌همه تلاش و تقلا و تشنگی
با اینكه ناله می‌كشم از دل كه آب! آب!
دیگر فریب هم به سرابم نمی‌برد
پر كن پیاله را!

#گل‌های_تازه (شمارۀ ۷۷) در دستگاه ماهور

💐 سوم آبان‌ماه سالروز درگذشت فریدون مشیری (۱۳۰۵-۱۳۷۹)
@GolhayeTaze3
و بسیار خردمند باشد که مردم را بر آن دارد که بر راه صواب بروند، امّا خود بر آن راه که نموده است، نرود. و چه بسیار مردم بینم که امر به معروف‌ کنند و نهی از منکر و گویند بر مردمان که فلان کار نباید کرد و فلان کار بباید کرد، و خویشتن را از آن دور بینند، همچنان که بسیار طبیبانند که گویند فلان‌چیز نباید خورد که از آن چنین علّت به‌حاصل آید و آنگاه از آن‌چیز بسیار بخورند. و نیز فیلسوفان هستند- و ایشان را طبیبان اخلاق دانند- که نهی کنند از کارهای سخت زشت، و جایگاه چون خالی شود آن کار بکنند‌.
و جمعی نادان که ندانند که غور و غایت چنین کارها چیست؟ چون نادانند، معذور‌ند، ولکن دانایان که دانند معذور نیستند.

تاریخ بیهقی/ابوالفضل بیهقی
@Tafakkor
1
گفتار دینی


تفسير پديدارشناسانه‌ی قرآن

محمدامین مروتی


تفسير پديدارشناسانه‌ی قرآن یعنی فهم قرآن آن چنان که هست و به نظر می آید و فارغ از تئاویل و تفاسیر دور و دراز و مِن عِندی. یعنی خواندن قرآن با همان فراغ و ذهن بازی که یک متن دیگر را می خوانیم.

چنین تفسیر برای تقریب حداکثری به معنای متن، باید سه ویژگی مهم و اساسی داشته باشد:
اول اولویت دادن به نص، دوم لحاظ کردنِ فرهنگ روزگار نزول و سوم تامل در روح کلی و مشترک آیات (شرح منظومه ای قرآن).
این روش، تاویل غیرضروری را برنمی تابد و بنا را بر نص زبانی و فرهنگ آن زمان و روح کتاب می گذارد. این روش در مقابل روش هایی قرار دارد که می خواهند معانی مورد نظر خود را بر متن تحمیل کنند. (استثمار متن یا همان تفسیر به رای)
این روش همچنین در مقابل روش هایی است که بدون توجه به اسباب نزول و شرایط و کانتکست می خواهد حکمی جزئی و دلبخواه را به صورت گزینشی برکشد و به همه زمان ها و مکان ها سرایت دهد.
1
نکته:

اگر هر کس به اندازه دانشش سخن می گفت، سکوت عمیقی بر جهان حاکم می شد. (ناپلئون)
1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گفت: دانایی که گرگی خیره سر،
هست پنهان در نهاد هر بشر!

لاجرم جاری است پیکاری سترگ
روز و شب، مابین این انسان و گرگ

هرکه گرگش را در اندازد به خاک
رفته رفته می شود انسان پاک

آنکه با گرگش مدارا می کند
خلق و خوی گرگ پیدا می کند

و آن که از گرگش خورد هر دم شکست
گرچه انسان می نماید گرگ هست!

در جوانی جان گرگت را بگیر!
وای اگر این گرگ گردد با تو پیر

روز پیری، گرکه باشی همچو شیر
ناتوانی در مصافِ گرگ پیر

مردمان گر یکدیگر را می درند
گرگ هاشان رهنما و رهبرند

این که انسان است این سان دردمند
گرگ ها فرمانروایی می کنند،

و آن ستمکاران که با هم محرم اند
گرگ هاشان آشنایان هم اند

گرگ ها همراه و انسان ها غریب
با که باید گفت این، این حال عجیب؟!!!

#فریدون_مشیری

سوم آبان سالگرد درگذشت فریدون مشیری است.
4