این ویدیو لحظه کشته شدن محمد مقصودی دوست و همرزم ابول کورکور است که او نیز چندی پیش در محاصره ماموران جمهوری اسلامی با شلیک به سر خود به زندگی‌اش پایان داد.
َمحمد مقصودی نیز پس از محاصره توسط نیروهای سرکوبگر و شلیک به پاهایش تصمیم گرفت به زندگی خود خاتمه دهد.
پیکر او پس از دو روز تحویل خانواده‌اش شد و با حضور گسترده مردم ایذه و ایل او به خاک سپرده شد.
به راستی چه جانوارنی هستید و چه بر سر این جوانان آوردید، که مرگ خودخواسته را به اسارت به دست شما ترجیح می‌دهند.

#محمد_مقصودی
#ایذه

اینجا استادیوم فوتبال در تبریز است. همان تماشاگرانی که رقص آذری قبل از برگزاری مسابقه بین دو تیم تراکتورسازی تبریز و نساجی مازندران را تشویق کردند، به محض اینکه میکروفون به مداح حکومتی داده شد و او مشغول نوحه‌خوانی شد با پرتاب اشیاء و هو کردن اجرای او را ناتمام گذاشتند.
آیینه تمام نمایی از وضعیت مردم ایران که سرزمین خود را در اشغال آخوند می‌بینند.

#تراکتور_سازی
#تبریز

این وضعیت مردم در شرایط بی‌برقی و در گرمای خوزستان و شهرهای جنوبی ایران است.
این مرد که با بادبزن بالای سر دو طفل شیرخوار نشسته است امید دارد که صدایش به گوش مسئولان جمهوری اسلامی برسد.
مسئولینی که اساسا جز به دزدی‌ها و غارت بیشتر در این روزها به چیزی فکر نمی‌کنند.

ویدیوهای دیگری نیز از شهروندان در خوزستان منتشر شده بود که در ساعت‌های قطعی برق کودکان کوچک و آسیب‌پذیر خود را به داخل خودرو می‌برند و در خودرو کولر روشن می‌کنند.

#بی_برقی #قطع_برق #خوزستان

پانزده سال پیش در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ جلادان جمهوری اسلامی، پنج جان شیفته را در زندان اوین به دار آویختند. فرزاد کمانگر، شیرین علم‌هولی، فرهاد وکیلی، مهدی اسلامیان و علی حیدریان.
در این میان فرزاد کمانگر معلم بود. معلمی که چنان نگران آینده فرزندان این سرزمین بود که حتی در روزهایی که سایه طناب دار بالای سرش بود، چنین باشکوه و زیبا از امید و از فردای روشن این کودکان و این سرزمین می‌گفت.

فرزاد کمانگر امروز نیست اما یادش و میراثش برای ما باقی مانده است. کودکانی که به آنها امید داشت، امروز جوانانی برومند هستند که روزی بی‌شک رویای او را برای یک ایران آزاد و عاری از ظلم و تبعیض به واقعیت تبدیل می‌کنند.

#فرزاد_ کمانگر
#نه_به_اعدام

این اتفاق در شهر نجف‌آباد اصفهان رخ داده است و طی آن یک جوان به مجری مراسم مذهبی مربوط به جشن تکلیف دختران حمله کرد. مجری این مراسم پس از این حمله از روی سن پایین پرید و گریخت.
از سرنوشت و هویت این جوان اطلاعی در دست نیست. گفته شده است پس از اینکه مجری مراسم خطاب به این کودکان گفت "ایشالا عروسی‌تون" این جوان به روی سن رفت و با مجری مراسم درگیر شد.
#زن‌_زندگی_آزادی
#نجف_آباد