مسیح علی‌نژاد
71.2K subscribers
10.5K photos
14.8K videos
12 files
3.15K links
ارسال ويديو، عكس و گزارش به اين آي دي
@MasihMedia


📱دریافت عکس و ویدیو در تلگرام و واتساپ:
0019176554910

توییتر: https://twitter.com/AlinejadMasih

اینستاگرام: https://www.instagram.com/masih.alinejad/
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
ممکن است زنی باشد که در این موقعیت قرار گرفته  و از ترس و حس ناامنی در برابر آزارگر جنسی،  بخواهد از خودروی در حال حرکت بیرون بپرد و یا مانند فرستنده این فیلم برایم بنویسد با وجود اینکه ترسیده بود اما تصمیم گرفت با او در اتوبان حرف بزند تا بتواند رفتار  این متعرض جنسی را با دوربین موبایل خود ثبت کند.

این روزها که موضوع قتل الهه حسین‌نژاد که به گفته برخی خبرگزاری‌های حکومتی به خاطر مقاومت دربرابر تعرض جنسی به قتل رسید، داغ است، من به یاد ویدیوهای زیادی افتادم که زنان ایرانی برای من از داخل خودروها می‌فرستادند. این ویدیو یکی از آن ویدیوهاست.

متجاوزان و متعرضانی که از حمایت قانون و فرهنگ مردسالار برخوردارند و تنها در صورتی که زنی به قتل برسد و این قتل توجه عمومی و رسانه‌ای را جلب کند، تازه شاید امیدی به گرفتار شدن متجاوز و قاتل باشد.
تجربه شما از آزارگران و متجاوزان جنسی تا زمانی که درباره‌اش صحبت نشود و متجاوزان رسوا نشوند یعنی تکرار این تجربه وحشتناک برای زنان دیگر و حاشیه امنیتی بهتر برای متجاوزان.
در برابر هیچ نوعی از آزار و تعرض و تجاوز جنسی سکوت نکنیم.
تصویر و پیام دریافتی:

سلام مسیح. من دختری ۲۲ساله‌ام. در تاریخ ۱۹ بهمن ساعت۱۳ به دلیل عجله مجبور به استفاده از ماشین شخصی برای یک‌مسیر شدم و از مبدا یعنی چهارراه یافت اباد تا مقصد یعنی آزادی ماشین گرفتم.

راننده پسرجوانی بود که پوست تیره رنگی داشت .تلاش زیادی برای صحبت کردن و دوستی با من داشت که دید موفق نمی‌شه. وقتی دیدم ادامه می‌ده من درخواست پیاده شدن از ماشینش رو کردم که اونجا مسیر رو عوض کرد و
من رو تو ماشین کتک میزد و من هرچی گریه میکردم بیشتر کتک میخوردم. تمام وسایلم و گوشیم رو گرفته بود و درهای ماشین قفل بود.
فکر می‌کنم ماشین ساینا یا تیبای سفید با شیشه‌های دودی بود که من اصلا متوجه این موضوع نشده بودم.

اون از من درخواست‌های جنسی می‌کرد و گفت یا تو ماشین باید انجامش بدی بذارم بری یا باید ببرمت بیابون.

ادامه👇
ادامه👆
خیلی زجر کشیدم و مقاومت کردم. در دستانش چاقو بود و من را تهدید به چاقو زدن می‌کرد. آلتش را بیرون آورده بود و به زور آزارم می‌داد. وقتی به خودم اومدم دیدم در اتوبان آزادگان هستم و ترجیح دادم بمیرم تا اینکه بهم تعرض شه و از ماشین خودم رو پرت کردم بیرون و پاهام آسیب دید. خدا خیلی کمکم کرد که هیچ ماشینی توی اتوبان از روم رد نشد. ولی اون آدم فرار کرد.
من به هیچکس جرات نکردم بگم چه بلایی سرم اومده و الان تصویرهای اذیت جنسی اون آقا روح من رو آزار میده.
من اون زمان هیچ پلاکی ازش نتونستم بردارم. اما تجربه تلخم رو خواستم باهات به اشتراک بگذارم.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ویدیو و پیام دریافتی:

«سلام مسیح جان
این آقای بی‌شرافت که توی فیلم می‌بینی اینجوری برای دوست من مزاحمت ایجاد می‌کنه. علتش اینه که دوستم چون تومور مغزی داشت و به خاطر عمل جراحی و رادیوتراپی نمی‌تونست داخل حرم چادر سرش کنه با پوششی به جز چادر به خاطر نذر خواهرش رفته بود حرم و این آقا همینجوری پشت سر ما میومد و چرت و پرت می‌گفت.
لطفا چهره‌ش رو منتشر کنید حداقل اطرافیانش بدونن که این آقا کارش همین آزارگری و مزاحمت برای خانم‌هاست.»

#زن‌_زندگی_آزادی
#دوربین_ما_اسلحه_ما
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این صحبتهای سانسور نشده بهمن فرزانه است. کسی که قاتل الهه حسین‌نژاد زن جوانی ست که در مسیر میدان آزادی به اسلامشهر توسط این راننده خودروی سواری به قتل رسید.

این صحبتها را گوش دهید. او به صراحت می‌گوید الهه را با چاقو زده است چون به گفته او "بی‌حیا" بود. صحبتهایی که در همان لحظه با تایید و تشویق ماموران همراه می‌شود که "خوبش کردی" و "حقش بود".
حتی اگر این صحبتها به قصد تشویق متهم به اعتراف کردن باشد باز هم نشان از این دارد که این طرز فکر، چه طرز فکر قابل قبول و موجهی حداقل در نزد بسیاری از طرفداران حکومت است.

از سوی دیگر با مرور صفحه اینستاگرام قاتل می‌بینیم که او به هیات‌های مذهبی حکومتی رفت و آمد داشته و خود را از مقلدان و پیروان خامنه‌ای می‌دانسته است.
حالا ابهامات بسیار بیشتری در ماجرای قتلی وجود دارد که یک سناریوی حکومتی می‌خواهد آن را به یک قتل صرفا با انگیزه سرقت گوشی تقلیل دهد. او در یکی از ویدیوهای مربوط به ساعات اولیه دستگیری می‌گوید، من گوشی اون رو می‌خواستم چی‌کار؟
و واقعا چه کسی باور می‌کند کسی با خودروی شخصی چند صد میلیونی به سرقت گوشی موبایل اقدام کند؟

ادامه👇
ادامه👆
وقتی این اطلاعات را می‌گذاریم کنار یازده روز لاپوشانی و عدم پیگیری ماجرا و ادعای اینکه هیچ تصویری از الهه در میدان آزادی و مسیر اسلامشهر ثبت نشده است، طبیعی‌ست که اولین ظن‌مان به یک قتل حکومتی دیگر از سوی یک عنصر آتش‌به‌اختیار باشد.

تنها زمانی اعلام شد که قاتل دستگیر شده که پرونده چنان ابعاد ملی و رسانه‌ای پیدا کرد که هزینه لاپوشانی آن بسیار بیشتر از هزینه قربانی کردن یک مهره فاسد و آتش به اختیار بود.

اینها همه احتمالاتی‌ست که به طور جدی باید مد نظر قرار گیرد و تا روشن شدن تمامی ابعاد و ابهامات این پرونده، باید گفت که متهم اصلی هر قصد و نیتی از قتل داشته باشد، دزدیدن گوشی تلفن همراه، قصد او نبوده است.

#الهه_حسین_نژاد
#زن‌_زندگی_آزادی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این ویدیوی کوتاه از لحظه حضور پدر و مادر الهه حسین‌نژاد در اداره آگاهی ست. در جایی از ویدیو مادر الهه می‌گوید که «دختر من مثل کارگر صبح می‌رفت و شب می‌آمد»
الهه از جنس مردم بود نه از جنس آقازاده‌های رانتی که در عمرشان جز زد و بند و دزدی و اختلاس کاری نکرده‌اند. او کمک خرج خانواده‌ خود بود و از برادر معلول کوچکتر از خود نیز مراقبت می‌کرد. آن شب او قرار بود زودتر به خانه بیاید تا از برادرش نیز مراقبت کند.

اما یک جانی و قاتل که در پستهای منتشر شده در صفحه اینستاگرامش، خود را پیرو خامنه‌ای می‌دانست، با ضربات چاقو او را به قتل رساند و چراغ عمر او را خاموش کرد و امید یک خانواده را اینچنین باد داد.

#الهه_حسین_نژاد
#زن‌_زندگی_آزادی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
این فایل صحبتهای همسر سابق بهمن فرزانه، قاتل الهه حسین‌نژاد است که با یک رسانه داخلی گفتگو کرده است.
او می‌گوید خودش و خانواده‌اش نیز از دست این شخص فراری بودند چرا که مدام تهدیدشان می‌کرد. نکته مهم صحبتهای همسر سابق بهمن فرزانه آنجاست که می‌گوید او یک مجرم سابقه‌دار بود. او می‌گوید که همسر سابقش یک بار با کیف و وسایل یک زن به خانه آمده بود و ظاهرا کاری کرده بود که آن زن همه وسایلش را در خودرو او جا گذاشته و گریخته بود.
تما بعد از شکایت آن زن در اردبیل دستگیر شد و به زندان افتاد و در نهایت تنها بعد از دادن پول به شاکی و کسب رضایتش توانست از زندان آزاد شود.

اینجاست که سوالی مهم پیش می‌آید که چطور شخصی با سابقه کیفری آن در رابطه با آزار و تهدید زنان مسافر، در اسنپ همچنان مشغول به کار بود؟
شرکت اسنپ البته منکر این شده است که الهه حسین‌نژاد در زمان شیفت کاری قاتل سوار خودروی او شده است، اما تایید کرده است که او راننده این شرکت کرایه خودروی اینترنتی بوده است.
ادامه👇
ادامه👆
سوال اما این است که چطور یک فرد سابقه‌دار توانسته به عنوان راننده اسنپ مشغول به کار شود؟ آیا با رابطه و سفارش خاص، سوابق کیفری او نادیده گرفته شده بود؟
آیا تصاویر خامنه‌ای در صفحه اینستاگرام او همراه با تصاویر مراوداتش با مداح‌های حکومتی، نشان از استفاده از روابط خاص، به جای رعایت ضوابط برای کار در اسنپ نبوده است؟

هرچه جزئیات و شواهد بیشتری در مورد قاتل الهه حسین‌نژاد منتشر می‌شود، بیشتر می‌فهمیم که چرا ۱۱ روز هیچ اراده‌ای برای دستگیری قاتل و نور تابانده شدن بر روی این پرونده وجود نداشت و تنها پس از فشار افکار عمومی و موج رسانه‌ای سیستم امنیتی اقدام به بازداشت او کرد.

#الهه_حسین_نژاد
#زن‌_زندگی_آزادی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز این روایت تکان‌دهنده از یک تجاوز سریالی در مشهد را یکی از زنان قربانی تجاوز برایم افشا کرد.
ماجرا از این قرار است:

شب بود. حوالی ساعت ۱۰، زنی بعد از کار از بیمارستانی در مشهد به سمت خانه‌اش می‌رفت. ناگهان صدایی از ماشینش شنید. خودرو را متوقف کرد و پیاده شد و همه‌چیز را بررسی کرد. وقتی که برگشت و پشت فرمان نشست، مردی وارد به سرعت وارد ماشین شد و چاقویی که همراهش داشت را به بازویش فرو کرد. چهار بار ضربه زد تا ساکتش کند و بتواند تجاوز کند.

این زن می‌گوید:
«از ترس گفتم هر کاری می‌خواهی بکن. اون شب بهم تجاوز کرد…»

اما این تازه آغاز کابوس بود. پلیس آمد، او به بیمارستان منتقل شد، شکایت کرد، اما واکنش مأموران برایش از زخم‌های چاقو دردناک‌تر بود.

«رفتم آگاهی، آنجا گفتند از کجا معلوم؟ شاید دوست‌پسرت بوده، می‌خوای ماجرا رو جور دیگه‌ای جلوه بدی. گفتم من زن متأهلم، چاقو خوردم! گفت شاید با دوست پسرت درگیر شدی…»

ادامه👇
ادامه👆
دادگاه هم فرقی نداشت. قاضی به‌جای پیگیری حقیقت، از او خواست شاهد بیاورد. وقتی این زن اعتراض کرد که حاج‌آقا اگر این اتفاق برای خانواده خودت افتاده بود هم از آنها شاهد می‌خواستی؟ این زن می‌گوید:
« قاضی گفت گمشو بیرون! از من شاهد خواستن… زمان تجاوز!»

اما او تسلیم نشد. با پیگیری‌های زیاد، پنج زن دیگر هم به پرونده اضافه شدند که به همان شکل مورد تجاوز قرار گرفته بودند. آنها یکدیگر را پیدا کردند. برخی ترس از آبرو و قضاوت خانواده خود داشتند. اما همگی یک کابوس مشترک را از سر گذرانده بودند و روایت‌هایی مشابه داشتند.
همگی مورد تجاوز قرار گرفته بودند؛ همه با یک شیوه.
پرونده بزرگ و بزرگ‌تر شد تا جایی که هزینه سر دواندن و ماستمالی کردن و کوچک‌انگاری جرم و حتی متهم کردن زنان برای انصراف از پیگیری شکایت، برای سیستم امنیتی از هزینه گرفتن و برخورد با متجاوز بیشتر شد.

در نهایت متجاوز به دام افتاد و صحنه جرم را بازسازی کرد. حالا متهم دو وکیل دارد و در انتظار حکم نهایی‌ست.

دربرابر تجاوز کنار هم و صدای همه باشیم. جامعه برای متجاوزان امن است اگر تنها امید به پیگیری از سوی سیستمی داشته باشیم که خود بزرگترین حامی متجاوز است. هزینه تجاوز را برای متجاوز و حامیان تجاوز زیاد کنیم.

#زن‌_زندگی_آزادی
#تجربه_تجاوز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هانیه بهبودی قهرمان مسابقات مچ‌اندازی کشور توسط همسرش در خانه به قتل رسید. برگی دیگر از کتاب قطور زن‌کُشی در ایران.
این بار قاتل انگیزه قتل را نداشتن پوشش مناسب در اینستاگرام و انتشار تصاویر همسرش عنوان کرده است. گفته شده است او به خاطر موفقیت‌های ورزشی همسرش و اینکه برخی تصاویر او در سطح شهر فریمان به عنوان قهرمان رشته مچ‌اندازی زنان بر روی بیلبورد رفته بود، عصبانی و منتظر فرصتی برای این جنایت بود.
قاتل بنا به اعترافات خود بعد از اینکه همسرش از مسابقات مچ‌اندازی گرگان بازگشته بود، فرزند کوچک ۴ ساله‌شان را در خانه یکی از بستگان می‌گذارد و به منزل می‌رود. آنجا جایی‌ست که ابتدا گلوی همسرش را فشار می‌دهد تا بی‌هوش شود و سپس با کارد سلاخی مچ هر دو دست او را می‌برد تا مرگ او ناشی از خودکشی قلمداد شود.
با این حال پس از انتقال او به بیمارستان این زن همچنان زنده بود اما به خاطر از دست دادن خون زیاد جانش را از دست می‌دهد.

ادامه👇
ادامه👆
قاتل محصول کارخانه آدم‌کشی و زن‌ستیزی جمهوری اسلامی‌ست. مردی که غیرتش اجازه نمی‌دهد تصویر زنش به عنوان قهرمان یک رشته ورزشی روی بیلبورد برود یا در اینستاگرام منتشر شود. مردی که به پوشش و حجاب زن خود حساس است و به خاطر اینکه این زن زیر بار پوشش اجباری مطلوب شوهرش نمی‌‌رفت او را به قتل رساند.
تا کی باید شاهد از دست رفتن جان زنان این سرزمین توسط موجودات نر دست‌پرورده مکتب جنایت و خون و خشونت، آخوند باشیم؟

#نه_به_حجاب_اجباری
#نه_به_خشونت_علیه_زنان
#زن‌_زندگی_آزادی
.
هر روز صبح با خبر جنایت و قتلی جدید بیدار می‌شویم و این ‌بار نوبت قتل حکومتی مجاهد کورکور بود. جمهوری اسلامی او را که به خاطر دفاع از خون به ناحق ریخته شده کیان پیرفلک مقابل قاتلانش قد علم کرده بود، درست در سالروز تولد کیان اعدام کرد.
از جمهوری اسلامی این میزان رذالت و پلشتی قابل انتظار است. مجاهد کور کور را در شرایطی اعدام کردند که خبر رد شدن فرجام‌خواهی او در دیوان عالی کشور را تا دیروز اجازه انتشار نداده بودند و افکار عمومی منتظر رای فرجام‌خواهی او بود.
تنها وقتی او را به پای چوبه دار بردند اعلام شد که دیوان عالی کشور فرجام‌خواهی در این پرونده را رد کرده است.
آنها متخصص آدم کشتن هستند. گروگان‌ها و قربانیان خود را نگه می‌دارند و زمانی اعدام می‌کنند که به خیال خود جامعه متوجه جنایتی دیگر باشد و کشتن گروگان‌ها عواقب کمتری برایشان داشته باشد.
مجاهد کورکور در شرایطی اعدام شد که خواهرش که بزرگترین حامی و صدای او بود همین چند هفته پیش بر اثر عوارض ابتلا به سرطان در بیمارستان درگذشته بود.
مجاهد را بی‌کس فرض کردند و او را کشتند. مجاهد یک ایران خواهر و برادر دارد که حالا دادخواه خون به ناحق ریخته شده او هستند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیوی دریافتی:

«سلام مسیح.
امروز ساعت ۳ بعد از ظهر داشتم میرفتم سالن. توی کوچه بودم که
اول کوچه دیدم یه موتور سرعتش رو کم کرد و
کنارم پیاده شد.
فکر کردم می‌خواد گوشیم رو بزنه.
اومدم گوشیم رو بگذارم توی کیفم که دیدم پشت سرمه و نشسته و دامنم رو با اینکه بلند بود می‌خواد بکشه بالا.
خیلی ترسیده بودم و فقط تونستم این فیلم رو ازش بگیرم.
نمی‌دونستم مراقب گوشی و جونم باشم یا مراقب دامنم که کشیده بود بالا و داشت خودارضایی می‌کرد.
پلاکشم پوشونده بود.»

#دوربین_ما_اسلحه_ما
#زن‌_زندگی_آزادی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این لحظه آزادی حورا نیکبخت استاد دانشگاه و فعال حقوق زنان از زندان اوین است. او به زبان کُردی رو به دوربین می‌گوید: «ما زنان زنده خواهیم ماند تا بر گور شما برقصیم».
او در پایان صحبت‌هایش پارچه نوشته‌ای با شعار «ژن، ژیان، ئازادی» در دست می‌گیرد.
تو با این زنان در حال جنگ هستی خامنه‌ای. زنانی که درست در لحظه آزادی و مقابل زندان اوین هم اینچنین تحقیرت می‌کنند.

او چندی پیش نامه‌ای از زندان منتشر کرد. خوب است بخشی از نامه او را در روز آزادی‌اش مرور کنیم. او نوشته بود:

در حیاط بند که می‌نشینم و به آسمان نگاه می‌کنم، این بخش از کتاب مشهور رُز مری تانگ به ذهنم متبادر می شود:

"هر گاه زنی از پذیرش ایدئولوژیِ مردسالاری خودداری کند و بی اعتمادی خود را با پس زدنِ زنانگی (تسلیم و فرودستی) علنی سازد، مردان برای به انجام رساندن کاری که تربیت در انجامِ آن ناکام بوده است به زور متوسل می شوند."

ادامه 👇
ادامه👆
من از حقوق اولیه‌ی انسانی‌ام محرومم و حالا که به این نداشته‌ها معترضم، حق استفاده از گستره‌ی آسمان و زمین را هم ندارم. حتما باید متنبه شوم و سپاس گذار باشم که زیر سایه‌ی ولایت مطلقه‌ی فقیه دمم بازدم دارد. قطعا این طور نخواهد شد؛ جمهوری اسلامی چنین چیزی را هرگز نه از من، که از هیچ زنِ برابری خواهی نخواهد دید.

اینجا با تنوع و تکثر رنج‌هایی آشنا شدم که محصول این حکومت شوم اند و شرمساری‌ام بسیار بیشتر شد؛ شرمساری از اینکه نتوانسته‌ام برای اقلیت‌های تحت ستم کاری بکنم. وقتی خاطرات هم بند هایم را از روزهای انفرادی‌شان می‌شنوم، از بُنِ وجود عذاب می‌کشم که چرا از چنین جنایت‌هایی بی‌خبر بودم و چرا، با وجود آگاهی‌ام از جنایت کار بودنِ جمهوری اسلامی، از عمق توحشش تصوری نداشتم.

تمام قد از پخشان عزیزی‌ها و شریفه محمدی‌ها عذر می‌خواهم، عذر می‌خواهم که از امتیازاتم غافل بودم و برای حقوقِ این زنان تحت ستمِ مضاعف نجنگیدم.

بازجو علت آزادی‌خواهی و برابری خواهی‌ام را نخوردنِ گلاب و عسل و زعفران می‌داند؛ قاضی می‌گوید: "تو که بچه نداری، کاری نداری بیرون زندان؛ پس برو و حبست رو بکش."، اما برای انتقال به دادگاه به پاسیار اسلحه می‌دهند؛ برای اعزام به بیمارستان در پی حالِ به شدت بد جسمانی‌ام (ناتوانی در حرکت دادن دست‌ها و پاها) پابند می‌زنند و در همه‌ی لحظاتِ بستری بودن سه سرباز را همراه پاسیار بالای سر م نگه می‌دارند. تحقیر می‌کنند تا تو و اندیشه‌ات را بی‌ارزش جلوه دهند، هم زمان طوری عمل می‌کنند که میزان ترسشان از زنی عصیانگر رقت انگیز است.

نه تسلیم به رای زدم نه تجدید نظر خواهی کردم. تا وقتی که نفس می‌کشم از حقوق زنان خواهم گفت و خواهم نوشت. اگر تلاش‌هایم حتی در زندگی یک زن اثر گذار باشد، آن کاری را که باید بکنم کرده‌ام. رؤیای آزادی زنان تحمل حبس را برایم آسان می‌کند. در نهایت، اگر اغتشاش یعنی مختل کردنِ زن ستیزیِ سازمان یافته، من اغتشاش گرم و تا روز آزادی و برابری به اغتشاش ادامه خواهم داد.

حورا نیک‌بخت
بند زنان زندان اوین
تابستان ۱۴۰۳

#زن‌_زندگی_آزادی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از زمان مفقود شدن کبری رضایی شهروند افغانستانی مقیم ایران، اخبار ناپدید شدن و بعد پیدا شدن دستها و پاهای بریده شده‌اش تنها از طریق چند اکانت توییتری عمدتا ناشناس منتشر شد. هیچ روزنامه‌نگار و خبرنگار داخلی به صرافت این نیفتاد که خانواده‌اش را پیدا کند و درد پنجاه روز بی‌خبری و سپس خبر پیدا شدن دست و پاهای بریده شده این زن را رسانه‌ای کند. کسی به صرافت فشار به نهادهای امنیتی برای پیدا کردن و مجازات قاتل نیفتاد.
زنان ایران و افغانستان هر دو زخم خورده یک خنجر هستند. خنجر تحجر و تعصب و زن‌ستیزی.
ارزش جان کبری رضایی از ارزش جان هیچ زن دیگری در ایران کمتر نبود و نیست. تمام انسان‌ها با هم برابرند و در برابر ستمی که به زنان می‌شود نباید سکوت کرد.
حالا سوال این است. قاتل کبری رضایی کیست و کجاست؟

#زن‌_زندگی_آزادی
#کبری_رضایی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سپیده قلیان دختر مبارز و شجاع ایران با پایان دوران محکومیت ناعادلانه خود امروز از زندان اوین آزاد شد. او دو سال پیش بعد از اتمام محکومیت قبلی خود با خاطر همراهی با اعتراضات کارگران نیشکر هفت‌تپه، درست در لحظه آزادی و مقابل زندان اوین فریاد زد: «خامنه‌ای ضحاک، می‌کشیمت زیر خاک».
به خاطر همین کار او را دوباره به زندان انداختند و حالا بعد از دو سال و دو ماه و ۲۶ روز سربلند از اوین بیرون آمده است.
تقریبا ۳ ماه بیشتر از محکومیت که داشت و این نشان از کینه‌توزی و خشم جمهوری اسلامی نسبت به زنان شجاع و آزاده این سرزمین است.
قدر دان زنان و مردانی هستیم که برای آزادی، برای کرامت انسانی و حقوق شهروندی همه ایرانیان مبارزه می‌کنند.

#زن‌_زندگی_آزادی
#سپیده_قلیان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیوی دریافتی:

«مسیح جان اینجا بجنورد است. باز این زنها و مردهای بسیجی جمع شدند و دو طرف خیابون در نزدیکی چهارراه مخابرات صف بستند و پلاکاردهای حجاب دستشون هست.
خواستم اطلاعرسانی کنید.»

واقعا تصور اینها این است مردم با دیدن این شکل و شمایل و قیافه‌ها در خیابلن به قانون بدوی و ابلهانه حجاب اجباری تن می‌دهند. مردم هرچقدر از شما و قوانین داعشی شما متنفرند با این نمایش‌های خیابانی در راه خود مصمم تر خواهند شد. حجاب اجباری هیچگاه دیگر به سر زنان آزاده این سرزمین برنخواهد گشت.

#بچرخ_تا_بچرخیم
#زن‌_زندگی_آزادی
#نه_به_حجاب_اجباری