رضوانه محمدی، نجمه واحدی و هدی عمید سه زن شجاع و سه شهروند مسؤل و آگاه
رضوانه محمدی، نجمه واحدی و هدی عمید سه زن شجاع و سه شهروند مسؤل و آگاه بودند که هر وقت حقوق یک شهروند نقص میشد یا شهروندی زندانی میشد آنها همیشه در شبکههای اجتماعی صدایش میشدند. حالا هر سه خودشان در زندان هستند و کمتر کسی صدای آنهاست. خانوادهها تقریبا سکوت کردهاند، فعالان حقوق زنان به جز سه چهار نفر اکثریتشان کاملا سکوت کردهاند، فعالان سیاسی که دغدغهشان فقط خودیها است و بس، سلبریتیها و هنرپیشهها، قهرمانشان یا یک چهره فیک و دروغگوی آمریکایی است که به نام مخالفت با تحریم نقض حقوق زنان ایرانی را در غرب کاملا سانسور میکند، یا اینکه این موضوع چه ربطی به هنرپیشهها دارد، تعداد زندانیها زیاد است و نمیشود که هر روز در مورد یکی هشتگ زد. رسانهها هم که اطلاعاتی در مورد این سه زن زندانی ندارند و جامعه هم کاملا یا این سه زن را نمیشناسد یا دردها آنقدر زیاد است که زندانی اندیشه، فراموش میشود، به ایرانیان خارجنشین هم که میگویند هیس شما حرف نزنید اوضاع بدتر میشود. حالا سوالم این است که اوضاع از این بدتر هم میشود که اسیری از یاد رفته باشد و هیچ کس کاری برای آزادیشان نکند، دقیقا چه کسی باید صدای سه تن از شریفترین زنان ایرانی باشد که با آگاهی از خطر بازداشت فعالیت مدنی و انسانی کردند؟ آنها قهرمانهای واقعی هستند که مردم عادی حتی نامشان را هم نشنیدهاند. صدای نجمه و هدی و رضوانه باشیم.
#نجمه_واحدی
#هدی_عمید
#رضوانه_محمدی
رضوانه محمدی، نجمه واحدی و هدی عمید سه زن شجاع و سه شهروند مسؤل و آگاه بودند که هر وقت حقوق یک شهروند نقص میشد یا شهروندی زندانی میشد آنها همیشه در شبکههای اجتماعی صدایش میشدند. حالا هر سه خودشان در زندان هستند و کمتر کسی صدای آنهاست. خانوادهها تقریبا سکوت کردهاند، فعالان حقوق زنان به جز سه چهار نفر اکثریتشان کاملا سکوت کردهاند، فعالان سیاسی که دغدغهشان فقط خودیها است و بس، سلبریتیها و هنرپیشهها، قهرمانشان یا یک چهره فیک و دروغگوی آمریکایی است که به نام مخالفت با تحریم نقض حقوق زنان ایرانی را در غرب کاملا سانسور میکند، یا اینکه این موضوع چه ربطی به هنرپیشهها دارد، تعداد زندانیها زیاد است و نمیشود که هر روز در مورد یکی هشتگ زد. رسانهها هم که اطلاعاتی در مورد این سه زن زندانی ندارند و جامعه هم کاملا یا این سه زن را نمیشناسد یا دردها آنقدر زیاد است که زندانی اندیشه، فراموش میشود، به ایرانیان خارجنشین هم که میگویند هیس شما حرف نزنید اوضاع بدتر میشود. حالا سوالم این است که اوضاع از این بدتر هم میشود که اسیری از یاد رفته باشد و هیچ کس کاری برای آزادیشان نکند، دقیقا چه کسی باید صدای سه تن از شریفترین زنان ایرانی باشد که با آگاهی از خطر بازداشت فعالیت مدنی و انسانی کردند؟ آنها قهرمانهای واقعی هستند که مردم عادی حتی نامشان را هم نشنیدهاند. صدای نجمه و هدی و رضوانه باشیم.
#نجمه_واحدی
#هدی_عمید
#رضوانه_محمدی
Instagram
بازداشت غیرقانونی هدی عمید و نجمه واحدی و رضوانه
جمعی از فعالین حقوق زنان با هم متحد شده اند تا سکوت خبری علیه بازداشت غیرقانونی هدی عمید و نجمه واحدی و رضوانه محمدی را بشکنند. همراه شویم:
#امنیت_جامعه_مدنی_امنیت_جامعه_است
#فعالین_حقوق_زنان_را_آزاد_کنید
#دادرسی_عادلانه
#هدی_عمید_کجاست
#نجمه_واحدی_کجاست
#رضوانه_محمدی_کجاست
جمعی از فعالین حقوق زنان با هم متحد شده اند تا سکوت خبری علیه بازداشت غیرقانونی هدی عمید و نجمه واحدی و رضوانه محمدی را بشکنند. همراه شویم:
#امنیت_جامعه_مدنی_امنیت_جامعه_است
#فعالین_حقوق_زنان_را_آزاد_کنید
#دادرسی_عادلانه
#هدی_عمید_کجاست
#نجمه_واحدی_کجاست
#رضوانه_محمدی_کجاست
Instagram
Masih Alinejad
جمعی از فعالین حقوق زنان با هم متحد شده اند تا سکوت خبری علیه بازداشت غیرقانونی هدی عمید و نجمه واحدی و رضوانه محمدی را بشکنند. همراه شویم: #امنیت_جامعه_مدنی_امنیت_جامعه_است #فعالین_حقوق_زنان_را_آزاد_کنید #دادرسی_عادلانه #هدی_عمید_کجاست #نجمه_واحدی_کجاست…
Forwarded from ما شهروندان دیجیتال
گفتوگوی توییتری با رضوانه محمدی، فعال حقوق الجیبیتی
کمپین «ما شهروندان دیجیتال» با «رضوانه محمدی» درباره تهدیدهای آنلاین علیه جامعه دگرباشان گفتوگو کرده است.
+ رضوانه جان، شما حدود دو سال پیش بازداشت شدید، و سال گذشته با اتهام عادی سازی روابط همجنسخواهانه دادگاهی و به ۵ سال زندان محکوم شدید. تجربه شما از واکنش «شهروندان دیجیتال» در ارتباط با اتهامهای شما چه بود؟
– واکنشها چند دسته بود و باید طولانی جواب بدم، پس پوزش بابت همین مساله: در ابتدا که تازه بازداشت شده بودم صحبتی از فعالیت من در زمینه حقوق الجیبیتیها در فضای مجازی مطرح نبود و همین مساله برای پرونده من هم مناسب بود. اما تقریبا هفته دوم بازجویی چیزهای عجیبی از من پرسیده میشد. از من درباره روابط عاطفی میپرسیدند یا بحثهای عجیب دیگهای که اصلا سر در نمیآوردم. تا روزی که با وثیقه آزاد شدم و مطالب جعلی یک وبسایت درباره خودم رو دیدم که ادعا کرده بود من پول میگرفتم و یا اینکه توی خونه «تیمی» در تهران زندگی میکردم. (که خب کذب محض بود و من با خانوادهام در تهران زندگی میکردم).
پیشتر کسی برای مطالب این وبسایت در خصوص دیگران در دادگاه هم محکوم شده بود. حالا اینکه آیا پشت این مطلب هم همون فرد بوده یا نه پرسش دیگری هست. تنها و مهمترین تفاوت این بود که، این وبسایت جعلی وقتی من هنوز در اتاق بازجویی بودم و برای بسیاری از مسائل جواب پس میدادم این مطالب دروغ رو مطرح و عملا قصد سنگینتر کردن پروندهام رو داشت.
اما بخش دوم واکنشها که در بیرون از زندان خودم شاهدش بودم، وقتی بود که خبر برگزاری جلسه نخست دادگاهم منتشر شد. واکنشهای کاربران به ۳ دسته اصلی برای من تقسیم میشد. دسته ۱: کسانی که خودشون از اقلیتهای جنسی و حامی من بودند. دسته ۲: کسانی که سعی داشتند اثبات کنند این اتهام تهمت است و دستگاه امنیتی به من نسبت داده و من یک فعال زنان «غیرمنحرف» هستم. اما دسته ۳: که به نظر خودم اکثریت کابران را تشکیل میداد، کسانی بودند که از دادگاه و مجازات من نهفقط زندان بلکه شلاق، اعدام و سوزاندن من استقبال میکردند. باید اعتراف کنم ماجرای اولی که مطرح کردم بیشتر برای من آزاردهنده بود، چون من برای تخیلات و دروغهای دیگران هم بازجویی شدم. وزارت اطلاعات از ابتدا درباره گرایش من خبر داشت اما این مطلب فشار مضاعفی به خانواده من هم وارد کرد و غیرقابل بخشش است.
ادامهی این گفتوگو را اینجا بخوانید.
لینک در استوری در دسترس است.
#رضوانه_محمدی #برابری_جنسیتی #جامعه_رنگینکمانی #گفتگوی_توییتری
@Digitalshahrvand
کمپین «ما شهروندان دیجیتال» با «رضوانه محمدی» درباره تهدیدهای آنلاین علیه جامعه دگرباشان گفتوگو کرده است.
+ رضوانه جان، شما حدود دو سال پیش بازداشت شدید، و سال گذشته با اتهام عادی سازی روابط همجنسخواهانه دادگاهی و به ۵ سال زندان محکوم شدید. تجربه شما از واکنش «شهروندان دیجیتال» در ارتباط با اتهامهای شما چه بود؟
– واکنشها چند دسته بود و باید طولانی جواب بدم، پس پوزش بابت همین مساله: در ابتدا که تازه بازداشت شده بودم صحبتی از فعالیت من در زمینه حقوق الجیبیتیها در فضای مجازی مطرح نبود و همین مساله برای پرونده من هم مناسب بود. اما تقریبا هفته دوم بازجویی چیزهای عجیبی از من پرسیده میشد. از من درباره روابط عاطفی میپرسیدند یا بحثهای عجیب دیگهای که اصلا سر در نمیآوردم. تا روزی که با وثیقه آزاد شدم و مطالب جعلی یک وبسایت درباره خودم رو دیدم که ادعا کرده بود من پول میگرفتم و یا اینکه توی خونه «تیمی» در تهران زندگی میکردم. (که خب کذب محض بود و من با خانوادهام در تهران زندگی میکردم).
پیشتر کسی برای مطالب این وبسایت در خصوص دیگران در دادگاه هم محکوم شده بود. حالا اینکه آیا پشت این مطلب هم همون فرد بوده یا نه پرسش دیگری هست. تنها و مهمترین تفاوت این بود که، این وبسایت جعلی وقتی من هنوز در اتاق بازجویی بودم و برای بسیاری از مسائل جواب پس میدادم این مطالب دروغ رو مطرح و عملا قصد سنگینتر کردن پروندهام رو داشت.
اما بخش دوم واکنشها که در بیرون از زندان خودم شاهدش بودم، وقتی بود که خبر برگزاری جلسه نخست دادگاهم منتشر شد. واکنشهای کاربران به ۳ دسته اصلی برای من تقسیم میشد. دسته ۱: کسانی که خودشون از اقلیتهای جنسی و حامی من بودند. دسته ۲: کسانی که سعی داشتند اثبات کنند این اتهام تهمت است و دستگاه امنیتی به من نسبت داده و من یک فعال زنان «غیرمنحرف» هستم. اما دسته ۳: که به نظر خودم اکثریت کابران را تشکیل میداد، کسانی بودند که از دادگاه و مجازات من نهفقط زندان بلکه شلاق، اعدام و سوزاندن من استقبال میکردند. باید اعتراف کنم ماجرای اولی که مطرح کردم بیشتر برای من آزاردهنده بود، چون من برای تخیلات و دروغهای دیگران هم بازجویی شدم. وزارت اطلاعات از ابتدا درباره گرایش من خبر داشت اما این مطلب فشار مضاعفی به خانواده من هم وارد کرد و غیرقابل بخشش است.
ادامهی این گفتوگو را اینجا بخوانید.
لینک در استوری در دسترس است.
#رضوانه_محمدی #برابری_جنسیتی #جامعه_رنگینکمانی #گفتگوی_توییتری
@Digitalshahrvand