رضاخان بدون شک برجسته ترین شخصیت در صحنه سیاسی ایران است، آنچه راجع به پیشینه او می گویند و عقیده ای که راجع به او پیدا کرده اند ممکن است برای سرورم جالب توجه باشد.
رضا خان یکی از اهالی سوادکوه در استان مازندران است، پدرش یک ایرانی و مادرش دختر یکی از مهاجرین قفقازی است، به عبارت دیگر یکی از اهالی قفقاز که وقتی نواحی آنها را روسیه بر اثر معاهده ترکمنچای از ایران جدا کرد، مهاجرت به ایران را بر زندگی تحت تسلط روسیه در محل خود ترجیح داده بود. به من گفت خدمت در نیروی قزاق را از ۱۵ سالگی شروع کرده بود، بدیهی است که تمام علاقه اش متوجه حرفه سپاهی گریش می باشد. مردی نیرومند و خوش اندام با استخوان بندی درشت است، بلندقدتر از اشخاص معمولی، با صدای بلند و صراحت بیان که بین ایرانی ها نادر است، در صحبت کردن بدون اتلاف وقت( تعارفی که ایرانی ها برای مبادله جملات ظریف اما کاملا بی معنی، دوست دارند) . او بی درنگ وارد اصل مطلب می شود. در مذاکراتی که من و او تا کنون داشته ایم، هیچ گاه راجع به خودش یا راجع به کابینه ای که عضو آن است چیزی نگفته، بلکه فقط به خاطر کشورش صحبت کرده است. در اشاراتش به قدرتهای خارجی صرفا توجهش به اثر مفید یا غیر مفیدی است که آنها می توانند روی خوشبختی و آبادانی ایران بگذارند.
کاملا طبیعی است که با توجه به خانواده و ریشه و پرورش محدود رضاخان، او باید یک مرد بی اطلاع و بی معلومات باشد، ولی دست پاچگی و خود را باختن و یا رفتار ناشیانه ای نشان نمی دهد.
او وقار طبیعی قابل توجهی دارد و نشانی از عدم تسلط بر خود نه در گفتارش دیده می شود و نه در رفتارش.
در صحبت با اولین برداشت برای من حاصل شد که او مغزی به کار نگرفته دارد نه یک مغز خالی، بلکه مغزی که نقطه نظرهای تازه ای را که مسئولیتهای غیر منتظره و جدید به او محول کرده بود جست و جو و جذب می کرد.و موفقانه کوشش می نمود اولویتها ( مساعل اصلی) را مشخص و توجه خود را به آنها معطوف نماید تا نتیجه گیری مستقل برای او مقدور گردد.
اتمام بخش دوم.
#رضا_شاه_پهلوی
#از_آلاشت_تا_ژوهانسبورگ
#نوشته_نادر_پیمایی
#قسمت_نوزدهم
@mobarezan_vatannews
رضا خان یکی از اهالی سوادکوه در استان مازندران است، پدرش یک ایرانی و مادرش دختر یکی از مهاجرین قفقازی است، به عبارت دیگر یکی از اهالی قفقاز که وقتی نواحی آنها را روسیه بر اثر معاهده ترکمنچای از ایران جدا کرد، مهاجرت به ایران را بر زندگی تحت تسلط روسیه در محل خود ترجیح داده بود. به من گفت خدمت در نیروی قزاق را از ۱۵ سالگی شروع کرده بود، بدیهی است که تمام علاقه اش متوجه حرفه سپاهی گریش می باشد. مردی نیرومند و خوش اندام با استخوان بندی درشت است، بلندقدتر از اشخاص معمولی، با صدای بلند و صراحت بیان که بین ایرانی ها نادر است، در صحبت کردن بدون اتلاف وقت( تعارفی که ایرانی ها برای مبادله جملات ظریف اما کاملا بی معنی، دوست دارند) . او بی درنگ وارد اصل مطلب می شود. در مذاکراتی که من و او تا کنون داشته ایم، هیچ گاه راجع به خودش یا راجع به کابینه ای که عضو آن است چیزی نگفته، بلکه فقط به خاطر کشورش صحبت کرده است. در اشاراتش به قدرتهای خارجی صرفا توجهش به اثر مفید یا غیر مفیدی است که آنها می توانند روی خوشبختی و آبادانی ایران بگذارند.
کاملا طبیعی است که با توجه به خانواده و ریشه و پرورش محدود رضاخان، او باید یک مرد بی اطلاع و بی معلومات باشد، ولی دست پاچگی و خود را باختن و یا رفتار ناشیانه ای نشان نمی دهد.
او وقار طبیعی قابل توجهی دارد و نشانی از عدم تسلط بر خود نه در گفتارش دیده می شود و نه در رفتارش.
در صحبت با اولین برداشت برای من حاصل شد که او مغزی به کار نگرفته دارد نه یک مغز خالی، بلکه مغزی که نقطه نظرهای تازه ای را که مسئولیتهای غیر منتظره و جدید به او محول کرده بود جست و جو و جذب می کرد.و موفقانه کوشش می نمود اولویتها ( مساعل اصلی) را مشخص و توجه خود را به آنها معطوف نماید تا نتیجه گیری مستقل برای او مقدور گردد.
اتمام بخش دوم.
#رضا_شاه_پهلوی
#از_آلاشت_تا_ژوهانسبورگ
#نوشته_نادر_پیمایی
#قسمت_نوزدهم
@mobarezan_vatannews