فراخوان انقلاب زنانه: همبسته و متحدانه در سراسر جهان در حمایت از #سپیده_قلیان بپا خیزیم!
روز ۱۹ مهرماه ۱۴۰۰، سپیده قلیان با حمله وحشیانه دست کم ۳۰ نفر از نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. روزها پس از بازداشت سپیده قلیان، خانواده سپیده و دوستداران او در بی خبری به سر می بردند تا معلوم شد سپیده در بند امنیتی ۲۰۹ زندان اوین در تهران زیر بازجویی بوده است و این شرایط تا به امروز و پس از سومین هفته بازداشت سپیده قلیان ادامه داشته است؛ وضعیتی که خانواده سپیده و حامیان او را بیش از پیش نگران کرده است.
هم اکنون جان سپیده قلیان در خطر است، جان زن جوان و جسوری در خطر است که صدای اعتراض به تبعیض و نابرابری علیه زنان و کارگران بوده و با اعلام دادخواهی بر ستم هایی که خود و دیگر زندانیان سیاسی متحل شده اند، بارها پرده از خشونتها و جنایات سیستماتیک از زندانها و دستگاه قضایی جمهوری اسلامی برداشته است. بنابراین بیش از هر زمانی ضروری است که در حمایت از سپیده قلیان که برای دفاع از آزادی و کرامت انسانی در گروگان حکومت اسلامی است دست به اعتراض زد، و آزادی فوری و بی قید و شرط او را متحدانه و همبسته خواستار شد.
بدینوسیله، انقلاب زنانه اعلام میدارد که مسئولیت امنیت جان سپیده قلیان به عهده جمهوری اسلامی است و همه انسانهای آزادیخواه، فعالین جنبشهای اعتراضی، رسانه ها و سازمانهای و نهادها مدافع حقوق انسانی را فرامیخواند تا به حمایت از سپیده قلیان با تمام قوا، در سراسر جهان، در داخل و خارج کشور تمام نیروی خود را بکار بگیرند. جمهوری اسلامی سپیده قلیان را به گروگان گرفته است، برای نجات جان سپیده، و رهایی این زن جسور و مبارز از چنگال حکومت گروگانگیر، اعتراضی وسیع لازم و حیاتی است.
انقلاب زنانه
۶ آبان ۱۴۰۰
۲۸ اکتبر ۲۰۲۱
#زن #زنان #انقلاب_زنانه
#انقلاب_آتی_ایران_یک_انقلاب_زنانه_است
https://tinyurl.com/thf6dz4s
روز ۱۹ مهرماه ۱۴۰۰، سپیده قلیان با حمله وحشیانه دست کم ۳۰ نفر از نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. روزها پس از بازداشت سپیده قلیان، خانواده سپیده و دوستداران او در بی خبری به سر می بردند تا معلوم شد سپیده در بند امنیتی ۲۰۹ زندان اوین در تهران زیر بازجویی بوده است و این شرایط تا به امروز و پس از سومین هفته بازداشت سپیده قلیان ادامه داشته است؛ وضعیتی که خانواده سپیده و حامیان او را بیش از پیش نگران کرده است.
هم اکنون جان سپیده قلیان در خطر است، جان زن جوان و جسوری در خطر است که صدای اعتراض به تبعیض و نابرابری علیه زنان و کارگران بوده و با اعلام دادخواهی بر ستم هایی که خود و دیگر زندانیان سیاسی متحل شده اند، بارها پرده از خشونتها و جنایات سیستماتیک از زندانها و دستگاه قضایی جمهوری اسلامی برداشته است. بنابراین بیش از هر زمانی ضروری است که در حمایت از سپیده قلیان که برای دفاع از آزادی و کرامت انسانی در گروگان حکومت اسلامی است دست به اعتراض زد، و آزادی فوری و بی قید و شرط او را متحدانه و همبسته خواستار شد.
بدینوسیله، انقلاب زنانه اعلام میدارد که مسئولیت امنیت جان سپیده قلیان به عهده جمهوری اسلامی است و همه انسانهای آزادیخواه، فعالین جنبشهای اعتراضی، رسانه ها و سازمانهای و نهادها مدافع حقوق انسانی را فرامیخواند تا به حمایت از سپیده قلیان با تمام قوا، در سراسر جهان، در داخل و خارج کشور تمام نیروی خود را بکار بگیرند. جمهوری اسلامی سپیده قلیان را به گروگان گرفته است، برای نجات جان سپیده، و رهایی این زن جسور و مبارز از چنگال حکومت گروگانگیر، اعتراضی وسیع لازم و حیاتی است.
انقلاب زنانه
۶ آبان ۱۴۰۰
۲۸ اکتبر ۲۰۲۱
#زن #زنان #انقلاب_زنانه
#انقلاب_آتی_ایران_یک_انقلاب_زنانه_است
https://tinyurl.com/thf6dz4s
Telegraph
سپیده قلیان
فراخوان انقلاب زنانه : یکشنبه ۲۸ نوامبر ۲۰۲۱، همبسته و متحدانه در سراسر جهان برای حمایت از #سپیده_قلیان به خیابانها می آییم!
انقلاب زنانه به همه شما انسانهای آزادیخواه، به ویژه به زنان که نقطه عطف جنبش سرنگونی اند، فراخوان میدهد برای خاموش نشدن صدای سپیده قلیان؛ صدای گویا و زبانِ روایتگر رنجها و دردها و اعتراض زنان زندانی؛ برای خاموش نشدن صدای کیفرخواست زنان علیه جمهوری اسلامی و علیه خشونت های سازماندهی شده حکومتی، روز یکشنبه ۲۸ نوامبر ۱۴۰۰، روزی برای سپیده قلیان، در سراسر دنیا، متحدانه و همبسته به خیابانها بیایید! امروز بیش از هر زمانی ضروری است که صدای سپیده قلیان را که به دلیل دفاع از آزادی و کرامت انسانی توسط جمهوری اسلامی به گروگان گرفته شده است، را به گوش جهان برسانیم و خواستار اقدام جدی و عاجل سازمانها و نهادهای بین المللی برای محکومیت جمهوری اسلامی و برای آزادی فوری و بی قید و شرط سپیده قلیان و همه زندانیان سیاسی باشیم.
🌐ارسال گزارشات تصویری، راه ارتباط، عضویت و فعالیت با انقلاب زنانه
پیامگیر تلگرام https://t.me/sjktamas
تلگرام، واتساپ ، سیگنال ۰۰۴۶۷۳۹۶۸۱۴۳۸
https://t.me/enghelabezananeh/25511
انقلاب زنانه به همه شما انسانهای آزادیخواه، به ویژه به زنان که نقطه عطف جنبش سرنگونی اند، فراخوان میدهد برای خاموش نشدن صدای سپیده قلیان؛ صدای گویا و زبانِ روایتگر رنجها و دردها و اعتراض زنان زندانی؛ برای خاموش نشدن صدای کیفرخواست زنان علیه جمهوری اسلامی و علیه خشونت های سازماندهی شده حکومتی، روز یکشنبه ۲۸ نوامبر ۱۴۰۰، روزی برای سپیده قلیان، در سراسر دنیا، متحدانه و همبسته به خیابانها بیایید! امروز بیش از هر زمانی ضروری است که صدای سپیده قلیان را که به دلیل دفاع از آزادی و کرامت انسانی توسط جمهوری اسلامی به گروگان گرفته شده است، را به گوش جهان برسانیم و خواستار اقدام جدی و عاجل سازمانها و نهادهای بین المللی برای محکومیت جمهوری اسلامی و برای آزادی فوری و بی قید و شرط سپیده قلیان و همه زندانیان سیاسی باشیم.
🌐ارسال گزارشات تصویری، راه ارتباط، عضویت و فعالیت با انقلاب زنانه
پیامگیر تلگرام https://t.me/sjktamas
تلگرام، واتساپ ، سیگنال ۰۰۴۶۷۳۹۶۸۱۴۳۸
https://t.me/enghelabezananeh/25511
حسن صالحی:
در روز جهانی منع خشونت علیه زنان به اتفاق چند تن از دوستان عزیز با پلاکاردهایی در حمایت از سپیده قلیان و زنانی که بدلیل دفاع از حقوق انسانی خود به اسارت جمهوری اسلامی درآمده اند در گردهمایی بیست و پنجم نوامبر در مالمو شرکت کردیم.
#سپیده_قلیان
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
تماس با ما:
https://t.me/no_execution1
+46737896505
@ICAE_Tamas
@hormozraha
در روز جهانی منع خشونت علیه زنان به اتفاق چند تن از دوستان عزیز با پلاکاردهایی در حمایت از سپیده قلیان و زنانی که بدلیل دفاع از حقوق انسانی خود به اسارت جمهوری اسلامی درآمده اند در گردهمایی بیست و پنجم نوامبر در مالمو شرکت کردیم.
#سپیده_قلیان
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
تماس با ما:
https://t.me/no_execution1
+46737896505
@ICAE_Tamas
@hormozraha
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فیلم کاملتری از روز جهانی منع خشونت علیه زنان در شهر مالمو سوئد با حمل پوسترهای انقلاب زنانه از سوی شماری از شرکت کنندگان در حمایت از سپیده قلیان و دیگر زنان در بند در ایران.
#سپیده_قلیان
#نه_به_تبعیض
#نه_به_خشونت_علیه_زنان
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
تماس با ما:
https://t.me/no_execution1
+46737896505
@ICAE_Tamas
@hormozraha
#سپیده_قلیان
#نه_به_تبعیض
#نه_به_خشونت_علیه_زنان
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
تماس با ما:
https://t.me/no_execution1
+46737896505
@ICAE_Tamas
@hormozraha
حال سپیده قلیان در پی ابتلا به کرونا و خونریزی معده در زندان بوشهر وخیم اعلام شده و جان او در خطر است
با وجود مثبت شدن آزمایش کرونا و خونریزی معده سپیده قلیان، این زندانی سیاسی صرفا به قرنطینه زندان منتقل شده و به وضعیت او رسیدگی نمیشود.
این زندانی سیاسی هر چه زودتر باید آزاد شود.
#سپیده_قلیان
#آزادشان_کنی
با وجود مثبت شدن آزمایش کرونا و خونریزی معده سپیده قلیان، این زندانی سیاسی صرفا به قرنطینه زندان منتقل شده و به وضعیت او رسیدگی نمیشود.
این زندانی سیاسی هر چه زودتر باید آزاد شود.
#سپیده_قلیان
#آزادشان_کنی
🔴سپیده رشنو زن معترض به محجبه ای که تذکر حجاب در اتوبوس میداد، شنبه ۲۵ تیرماه بازداشت شد.
#سپیده_رشنو ۲۸ ساله، هنرمند و داستاننویس است و علاوه بر این در زمینه ویراستاری فعالیت میکند.
ما خواهانه آزادی فوری و بدون قید و شرط سپیده رشنو و کلیه زندانیان سیاسی هستیم.
#دادخواهی
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#محاکمه_سران_رژیم
https://t.me/no_execution1
+46737896505
@ICAE_Tamas
@hormozraha
#سپیده_رشنو ۲۸ ساله، هنرمند و داستاننویس است و علاوه بر این در زمینه ویراستاری فعالیت میکند.
ما خواهانه آزادی فوری و بدون قید و شرط سپیده رشنو و کلیه زندانیان سیاسی هستیم.
#دادخواهی
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#محاکمه_سران_رژیم
https://t.me/no_execution1
+46737896505
@ICAE_Tamas
@hormozraha
#سپیده_رشنو به «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور از طریق ارتباط با افراد خارجنشین و فعالیت تبلیغی علیه جمهوری اسلامی و تشویق مردم به فساد و فحشا» متهم شد. اینهمه جرم با بی حجابی صورت گرفت!!
#نه_به_حجاب_اجباری https://t.co/CPTtnsGzx4
#نه_به_حجاب_اجباری https://t.co/CPTtnsGzx4
سپیده رشنو موقتا آزاد شد
امروز سهشنبه ۸ شهریور ۱۴۰۱، سپیده رشنو شهروند معترض به حجاب اجباری با تودیع قرار وثیقه ۸۰۰ میلیون تومانی، به صورت موقت تا پایان مراحل دادرسی آزاد شد.
آزادی سپیده رشنو را به همه زنان و مردان آزادیخواه و برابری طلب تبریک می گوییم.
سپیده رشنو را در تیرماه امسال بدنبال درگیری تعدادی از زنان با اوباش امر به معروف در یک بی آر تی دستگیر کردند. سپس او را وحشیانه مورد ضرب و شتم قرار دادند بطوریکه به دلیل خونریزی از ناحیه شکم او را برای چند ساعت به بیمارستان منتقل کردند. روز دوشنبه ۷ شهریور ماه ۱۴۰۱ جلسه رسیدگی به اتهامات او توسط رئیس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران او را به “اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور از طریق ارتباط با افراد خارج نشین، فعالیت تبلیغی علیه جمهوری اسلامی و تشویق مردم به فساد و فحشاء” متهم کرد و سپس روز شنبه ۸ مردادماه ویدئویی از اعترافات اجباری وی توسط خبرگزاری صدا و سیما منتشر شد.
خواستند سپیده رشنو را درهم بشکنند ولی او به قهرمان مردم تبدیل شد
#سپیده_رشنو
#حجاب_بی_حجاب
امروز سهشنبه ۸ شهریور ۱۴۰۱، سپیده رشنو شهروند معترض به حجاب اجباری با تودیع قرار وثیقه ۸۰۰ میلیون تومانی، به صورت موقت تا پایان مراحل دادرسی آزاد شد.
آزادی سپیده رشنو را به همه زنان و مردان آزادیخواه و برابری طلب تبریک می گوییم.
سپیده رشنو را در تیرماه امسال بدنبال درگیری تعدادی از زنان با اوباش امر به معروف در یک بی آر تی دستگیر کردند. سپس او را وحشیانه مورد ضرب و شتم قرار دادند بطوریکه به دلیل خونریزی از ناحیه شکم او را برای چند ساعت به بیمارستان منتقل کردند. روز دوشنبه ۷ شهریور ماه ۱۴۰۱ جلسه رسیدگی به اتهامات او توسط رئیس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران او را به “اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور از طریق ارتباط با افراد خارج نشین، فعالیت تبلیغی علیه جمهوری اسلامی و تشویق مردم به فساد و فحشاء” متهم کرد و سپس روز شنبه ۸ مردادماه ویدئویی از اعترافات اجباری وی توسط خبرگزاری صدا و سیما منتشر شد.
خواستند سپیده رشنو را درهم بشکنند ولی او به قهرمان مردم تبدیل شد
#سپیده_رشنو
#حجاب_بی_حجاب
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سپیده_رشنو : فعلا دارای هیچ حساب کاربری در فضای مجازی نمی باشد.
#حجاب_بی_حجاب
#انقلاب_آتی_ایران_یک_انقلاب_زنانه_است
#حجاب_بی_حجاب
#انقلاب_آتی_ایران_یک_انقلاب_زنانه_است
#سپیده_قلیان در پی اعتصاب غذا به بیمارستان اعزام شد
سپیده قلیان، فعال مدنی محبوس در زندان اوین که در اعتراض به نگهداری وی در زندانی دور از خانواده و محل زندگیاش از روز جمعه ۱۸ شهریور دست به اعتصاب غذا زده است، روز ۲۲ شهریور در پی وخامت وضعیت جسمی به بیمارستان طالقانی اعزام شد.
سپیده قلیان روز ۲۲ شهریور در پی افت فشار به بیمارستان طالقانی اعزام شد و همچنان در اعتصاب غذا بسر میبرد.
سپیده بارها شجاعانه در برابر مامورین و بازجویان رژیم ایستاد و هیچ گاه از مبارزه دست بر نداشته است و باید فورا و بدون قید شرط آزاد شود.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
تماس با ما:
https://t.me/no_execution1
+46737896505
@ICAE_Tamas
@hormozraha
سپیده قلیان، فعال مدنی محبوس در زندان اوین که در اعتراض به نگهداری وی در زندانی دور از خانواده و محل زندگیاش از روز جمعه ۱۸ شهریور دست به اعتصاب غذا زده است، روز ۲۲ شهریور در پی وخامت وضعیت جسمی به بیمارستان طالقانی اعزام شد.
سپیده قلیان روز ۲۲ شهریور در پی افت فشار به بیمارستان طالقانی اعزام شد و همچنان در اعتصاب غذا بسر میبرد.
سپیده بارها شجاعانه در برابر مامورین و بازجویان رژیم ایستاد و هیچ گاه از مبارزه دست بر نداشته است و باید فورا و بدون قید شرط آزاد شود.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
تماس با ما:
https://t.me/no_execution1
+46737896505
@ICAE_Tamas
@hormozraha
نامه هفت زن زندانی سیاسی از زندان اوین “علیه حکم اعدام”
…
مجازات «اعدام» با سلب «حق حیات» یکی از فاحش ترین موارد نقض حقوق بشر است که جراحت ناشی از آن هرگز التیام پیدا نمیکند .
دهه هاست که جامعه ایران درد اعدام عزیزانش را بر دل نشاند و این روزها دوباره شاهد اعدام تعدادی از جوانان معترض بوده ایم که تعدادی از آنها هنوز در معرض خطر اعدام قرار دارند . ما زنان زندانی سیاسی در محبسی به سر میبریم که سایه شوم احکام «اعدام» و تهدید به «مرگ» بر سر تعدادی از همبندیهایمان سنگینی کرده است . فعالان محیط زیست که به باور مردم ایران از شریفترین و پر تلاش ترین ایرانیان برای حفظ محیط زیست و آینده سرزمینمان ایران هستند ، از جمله آنها میباشند . آنها با پرونده سازی های بی اساس سپاه پاسداران بازداشت شدند و ۲ سال در سلولهای انفرادی بند امنیت تحت فشارهای روحی و روانی و جسمی قرار گرفتند ، تا به کارهای نکرده ای اعتراف کنند که بازجویان سپاه «اعدام» را برایشان تدارک ببینند. یکی از منزجرترین ابزارهای بازجویان برای اعمال فشار برای اخذ اعتراف ، نمایش صحنه «اعدام» برایشان بوده و حقیقتا تهدید به «اعدام» در تنهایی و بی کسی سلولهای انفرادی ، فاصله چندانی با «اعدام» ندارد . #سپیده_کاشانی و #نیلوفر_بیانی دو همبندی ما در کنار سایر همکارانشان در چنین شرایطی روانه دادگاه فرمایشی شده و بدون وجود هیچ نوع ادله قانونی و مستندات حقوقی «جاسوس» خوانده شده و حتی با اتهام «افساد فی الارض» مواجه شدند.
#مریم_حاج_حسینی یکی دیگر از همبندیان ما ، که از برگزیدگان و منتخبان علمی کشور است ، به مدت ۴۱۲ روز را در خانه امن وزارت دفاع در منطقه ای دور از شهر تهران (منطقه ای کوهستانی ) حبس بوده و همواره با تهدید حکم «اعدام» به موجب اتهام «افساد فی الارض» مواجه بوده است .
#مهوش_شهریاری و #فریبا_کمال_آبادی ماههای طولانی در سلولهای انفرادی و تحت فشار های روحی و روانی و جسمی شدید، از بدو بازداشت به دلیل باورهایشان با تهدید حکم «اعدام» به موجب اتهام افساد فی الارض و جاسوسی مواجه بوده اند به طوری که بازجویانشان در بازداشت اخیرشان به صراحت از تلاش وزارت اطلاعات برای تاب دادن ۷ جسد بهائی سخن گفته است .
فشارهای روانی و شکنجه های جسمی علیه #زینب_جلالیان برای اخذ اعتراف دروغ مبنی بر انجام عملیات مسلحانه صورت گرفت که او هرگز نپذیرفت . هر چند تلاشهای نهادهای امنیتی برای «اعدام» #شیرین_علم_هولی منجر به «اعدام» او شد .
واقعیت اینست که ما از درک عمق اضطراب و رنجی که بر جانشان نشسته ناتوانیم ، اما موظفیم علیه «اعدام» ، زیستن زیر تهدید هولناک «مرگ» در تنهایی «سلولهای انفرادی» ، فریاد بر آوریم .
ما تعدادی از زندانیان سیاسی بند زنان زندان اوین تصمیم گرفتیم به بهانه پنجمین سالگرد بازداشت فعالان محیط زیست حمایت خود را از آنها اعلام نموده و خواهان پشتیبانی نهادهای بین المللی حقوق بشری و افکار عمومی و آزادیخواهان برای آزادی آنها شویم . در همین راستا بر حمایت از «روایت گری» جهت ثبت واقعیت های تاریخی تاکید می کنیم ، چرا که آن را تلاشی برای توقف فجایع انسانی میدانیم ، بنابراین از گامهای مهم زندانیانی چون سپیده کاشانی ، نیلوفر بیانی تا علارغم همه مخاطرات احتمالی ، به افشای ابعاد جنایت و سرکوب در تاریکخانه های امنیتی و آگاه شدن افکار عمومی بپردازند ، حمایت و قدردانی میکنیم. در پایان انزجار خود را از حکم اعدام و سلب «حق حیات » و هرگونه «شکنجه» روحی و روانی چون تهدید به اعدام و شکنجه های جسمی اعلام نموده و از افکار عمومی میخواهیم برای توقف حکم «اعدام» معترضین از پای ننشینند .
#هستی_امیری
#نوشین_جعفری
#رها_عسگری_زاده
#سپیده_قلیان
#نرگس_محمدی
#عالیه_مطلب_زاده
#بهاره_هدایت
…
مجازات «اعدام» با سلب «حق حیات» یکی از فاحش ترین موارد نقض حقوق بشر است که جراحت ناشی از آن هرگز التیام پیدا نمیکند .
دهه هاست که جامعه ایران درد اعدام عزیزانش را بر دل نشاند و این روزها دوباره شاهد اعدام تعدادی از جوانان معترض بوده ایم که تعدادی از آنها هنوز در معرض خطر اعدام قرار دارند . ما زنان زندانی سیاسی در محبسی به سر میبریم که سایه شوم احکام «اعدام» و تهدید به «مرگ» بر سر تعدادی از همبندیهایمان سنگینی کرده است . فعالان محیط زیست که به باور مردم ایران از شریفترین و پر تلاش ترین ایرانیان برای حفظ محیط زیست و آینده سرزمینمان ایران هستند ، از جمله آنها میباشند . آنها با پرونده سازی های بی اساس سپاه پاسداران بازداشت شدند و ۲ سال در سلولهای انفرادی بند امنیت تحت فشارهای روحی و روانی و جسمی قرار گرفتند ، تا به کارهای نکرده ای اعتراف کنند که بازجویان سپاه «اعدام» را برایشان تدارک ببینند. یکی از منزجرترین ابزارهای بازجویان برای اعمال فشار برای اخذ اعتراف ، نمایش صحنه «اعدام» برایشان بوده و حقیقتا تهدید به «اعدام» در تنهایی و بی کسی سلولهای انفرادی ، فاصله چندانی با «اعدام» ندارد . #سپیده_کاشانی و #نیلوفر_بیانی دو همبندی ما در کنار سایر همکارانشان در چنین شرایطی روانه دادگاه فرمایشی شده و بدون وجود هیچ نوع ادله قانونی و مستندات حقوقی «جاسوس» خوانده شده و حتی با اتهام «افساد فی الارض» مواجه شدند.
#مریم_حاج_حسینی یکی دیگر از همبندیان ما ، که از برگزیدگان و منتخبان علمی کشور است ، به مدت ۴۱۲ روز را در خانه امن وزارت دفاع در منطقه ای دور از شهر تهران (منطقه ای کوهستانی ) حبس بوده و همواره با تهدید حکم «اعدام» به موجب اتهام «افساد فی الارض» مواجه بوده است .
#مهوش_شهریاری و #فریبا_کمال_آبادی ماههای طولانی در سلولهای انفرادی و تحت فشار های روحی و روانی و جسمی شدید، از بدو بازداشت به دلیل باورهایشان با تهدید حکم «اعدام» به موجب اتهام افساد فی الارض و جاسوسی مواجه بوده اند به طوری که بازجویانشان در بازداشت اخیرشان به صراحت از تلاش وزارت اطلاعات برای تاب دادن ۷ جسد بهائی سخن گفته است .
فشارهای روانی و شکنجه های جسمی علیه #زینب_جلالیان برای اخذ اعتراف دروغ مبنی بر انجام عملیات مسلحانه صورت گرفت که او هرگز نپذیرفت . هر چند تلاشهای نهادهای امنیتی برای «اعدام» #شیرین_علم_هولی منجر به «اعدام» او شد .
واقعیت اینست که ما از درک عمق اضطراب و رنجی که بر جانشان نشسته ناتوانیم ، اما موظفیم علیه «اعدام» ، زیستن زیر تهدید هولناک «مرگ» در تنهایی «سلولهای انفرادی» ، فریاد بر آوریم .
ما تعدادی از زندانیان سیاسی بند زنان زندان اوین تصمیم گرفتیم به بهانه پنجمین سالگرد بازداشت فعالان محیط زیست حمایت خود را از آنها اعلام نموده و خواهان پشتیبانی نهادهای بین المللی حقوق بشری و افکار عمومی و آزادیخواهان برای آزادی آنها شویم . در همین راستا بر حمایت از «روایت گری» جهت ثبت واقعیت های تاریخی تاکید می کنیم ، چرا که آن را تلاشی برای توقف فجایع انسانی میدانیم ، بنابراین از گامهای مهم زندانیانی چون سپیده کاشانی ، نیلوفر بیانی تا علارغم همه مخاطرات احتمالی ، به افشای ابعاد جنایت و سرکوب در تاریکخانه های امنیتی و آگاه شدن افکار عمومی بپردازند ، حمایت و قدردانی میکنیم. در پایان انزجار خود را از حکم اعدام و سلب «حق حیات » و هرگونه «شکنجه» روحی و روانی چون تهدید به اعدام و شکنجه های جسمی اعلام نموده و از افکار عمومی میخواهیم برای توقف حکم «اعدام» معترضین از پای ننشینند .
#هستی_امیری
#نوشین_جعفری
#رها_عسگری_زاده
#سپیده_قلیان
#نرگس_محمدی
#عالیه_مطلب_زاده
#بهاره_هدایت
#سپیده_قلیان دقایقی پیش در تماس کوتاهی به خانوادهاش خبر داده که به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده است.
در این تماس کوتاه، به سپیده اجازه داده نشده درباره وضعیت خودش، نحوه رفتار ماموران و اتهامی که به او زدهاند و بهانه بازداشت مجددش چیزی بگوید.
دیروز، چند ماشین لباس شخصی ماموران امنیتی مسلح به اتومبیل حامل سپیده قلیان در جاده قم به اراک (مسیر تهران به دزفول)، حمله کرده و وی را از خانوادهاش جدا کرده و با خود بردند.
در این تماس کوتاه، به سپیده اجازه داده نشده درباره وضعیت خودش، نحوه رفتار ماموران و اتهامی که به او زدهاند و بهانه بازداشت مجددش چیزی بگوید.
دیروز، چند ماشین لباس شخصی ماموران امنیتی مسلح به اتومبیل حامل سپیده قلیان در جاده قم به اراک (مسیر تهران به دزفول)، حمله کرده و وی را از خانوادهاش جدا کرده و با خود بردند.
نامه سپیده در پاسخ به سخنگوی قوه قضائیه:
«به نام خداوند رنگین کمان»
کشته ندادیم که سازش کنیم! تنها چهار ساعت از خروجم از زندان اوین گذشته بود و تنها چهار ساعت شاهد خیابانِ پس از «زن، زندگی، آزادی» بودم. هنوز حتی نصف مسیر تا خانه را هم طی نکرده بودم، که در جاده بازداشت شدم و روانهی بازداشتگاه بند ۲۰۹ اوین شدم. در این فاصلهی کوتاه از هیچ تحقیر و آزاری برای من کم نگذاشتند. شدیداً ضربوشتم شدم. به قول خودشان «خرکش»م کردند. مردی در راهروی «۲۰۹» مرا تهدید به تجاوز کرد. گفت دست و پایت را میبندیم و حسابت را خیلی خوب میرسیم. و راستش ابعاد «حسابرسی» از چند ده هزار بازداشتی جنبش «زن، زندگی، آزادی»، هم در تاریکخانهی جنایات چهار دههی اخیر جای ویژهای دارد و هم در روند دادخواهی...اما آنچه روشن است: عهد ما اما هنوز پابرجاست. «آزادی» نه دادنی، که گرفتنیست و من، سپیده قلیان، بر سر عهدی که با مردم جان به لب رسیدهی ایران بستهام ایستادهام: من در دادگاه فرمایشی، به ریاست کسی که حکم اعدام انقلابیون را امضا کرده نمیروم و هیچ مشروعیتی نه برای دادگاههای فرمایشی و نمایشیشان و نه برای حکم صادره قائل نیستم و به صراحت اعلام میکنم، تا حکومت اعدام اسلامی بر سر کار است، و مادام که «کاشفان فروتن چشمه» و معترضین به استبداد، گروگان حکومت اسلامی و دادگاههای فرمایشی و ناعادلانه هستند، در هیچ دادگاهی شرکت نخواهم کرد...به امید سرنگونی ضحاک زمانه.»
#سپیده_قلیان
https://telegra.ph/No-Execution-04-12
Telegraph
No Execution
نامه سپیده قلیان از زندان اوین: «مهدی یراحی، تو صدای مردمی»
سپیده قلیان خطاب به مهدی یراحی: «کاش این صدای من میلههای زندان اوین را طی کند و به انفرادی تو برسد که بدانی "به نام او که اسم رمز ماست" میمانیم تا پس بگیریم.»
سپیده قلیان، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، در نامهای که به دست زمانه رسیده است، از مهدی یراحی، خوانندهای که به تازگی به دلیل انتشار موزیک «روسریتو» در مخالفت با «حجاب اجباری» بازداشت شد، حمایت کرده و او را «صدای مردم» خوانده است.
متن کامل نامه سپیده قلیان:
من با صدای تو زندگی کردهام، مهدی یراحی. تو میتوانستی در سمت قدرت بایستی. میتوانستی سفیر حاکمیت باشی و در تورهای اروپایی، نمایش رنگین ایفا کنی تا سفرهی رنگین داشته باشی. اما تو جای دیگری ایستادی. میدانستی هزینه دارد و صدای ما در خوزستان شدی. میدانستی هزینه دارد و صدای «مظاهرات سلمیه» زن عرب شدی. صدای سپیده رشنو در مقاومت علیه حجاب اجباری، صدای توماج، صدای کارگران، زندانیان و تمام آنانی شدی که زادهی رنجاند.
من با صدای تو زندگی کردهام، مهدی یراحی. من تمام خوزستان که جانم است را با صدای تو گز کردهام. در زمان سیل و در زندان سپیدار با ترانههای تو رقصیدیم و از نو بلند شدیم. من جای تو را در قلب مردم دیدم. همان مردمی که تو و امثال تو را به جرم گفتن از رنجهایشان، چه از سوی دیکتاتوری غالب و چه از سمت دیکتاتورهای مغلوب انگ «تجزیهطلبی» خوردهاند. آنها از همین مردمی بودن، بیشیله و پیله و حتی به غایت معمولی بودنت و اما به شدت یگانه و شگفتانگیزت میترسند.
من با صدای تو زندگی کردهام، مهدی یراحی. من زندگی را با صدای تو چشیدهام، مهدی یراحی. تو را چیزهای زیادی به من پیوند میزدند. «سفر چرا بمان و پس بگیر» این حرف و صدای تو را تنها کسی درک میکند که انتخاب رفتن و سفر از وطن پیش رویش بوده و اما تصمیم به ماندن و پس گرفتن گرفته است.
من با صدای تو زندگی کردهام، یراحی. موطنم را نفس کشیدهام، تبعید را دوام آوردهام با صدای تو، از اینرو خوب میدانم کار بزرگ تو، نه در روزهای اوج جنبش، که در روزهای اوج سرکوب، در روزهای محبوس شدن صداهای انقلاب رقم خورد. وقتی تمام تلاش دستگاه سرکوب مُسری کردن ترس و سکوت بود، تو سکوت را شکستی و از حیات «زن، زندگی، آزادی» خواندی تا به یاد همه بیاوری که زن، زندگی، آزادی، نه فقط لحظه و برشی از تاریخ، که جنبشی همچنان مداوم است.
حالا دستگاه سرکوب میخواهد تو و صدایی که تا عمیقترین حدود قلبهای مردم رسیده است را با انفرادی و فشار مجبور به اعتراف اجباری کند. این تویی که به خاطر انتشار اعترافات سپیده رشنوی عزیز و قهرمان ما پخش آثارت در صدا و سیمای نکبت جمهوری اسلامی را ممنوع کردی، این تو بودی که به خاطر باز بخشیدن کرامت کارگر فولاد با لباس کارگر به صحنه رفتی، این تو بودی که همزمان هم علیه استبداد خواندی و هم از بیزاری از نکبت جنگ سرودی. و من فکر میکنم کاش این صدای من میلههای زندان اوین را طی کند و به انفرادی تو برسد که بدانی «به نام او که اسم رمز ماست» میمانیم تا پس بگیریم.
سپیده قلیان ــ زندان اوین
۷ شهریور ۱۴۰۲
https://telegra.ph/No-Execution-08-31
#سپیده_قلیان
#مهدی_یراحی
@nedaeziran
سپیده قلیان خطاب به مهدی یراحی: «کاش این صدای من میلههای زندان اوین را طی کند و به انفرادی تو برسد که بدانی "به نام او که اسم رمز ماست" میمانیم تا پس بگیریم.»
سپیده قلیان، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، در نامهای که به دست زمانه رسیده است، از مهدی یراحی، خوانندهای که به تازگی به دلیل انتشار موزیک «روسریتو» در مخالفت با «حجاب اجباری» بازداشت شد، حمایت کرده و او را «صدای مردم» خوانده است.
متن کامل نامه سپیده قلیان:
من با صدای تو زندگی کردهام، مهدی یراحی. تو میتوانستی در سمت قدرت بایستی. میتوانستی سفیر حاکمیت باشی و در تورهای اروپایی، نمایش رنگین ایفا کنی تا سفرهی رنگین داشته باشی. اما تو جای دیگری ایستادی. میدانستی هزینه دارد و صدای ما در خوزستان شدی. میدانستی هزینه دارد و صدای «مظاهرات سلمیه» زن عرب شدی. صدای سپیده رشنو در مقاومت علیه حجاب اجباری، صدای توماج، صدای کارگران، زندانیان و تمام آنانی شدی که زادهی رنجاند.
من با صدای تو زندگی کردهام، مهدی یراحی. من تمام خوزستان که جانم است را با صدای تو گز کردهام. در زمان سیل و در زندان سپیدار با ترانههای تو رقصیدیم و از نو بلند شدیم. من جای تو را در قلب مردم دیدم. همان مردمی که تو و امثال تو را به جرم گفتن از رنجهایشان، چه از سوی دیکتاتوری غالب و چه از سمت دیکتاتورهای مغلوب انگ «تجزیهطلبی» خوردهاند. آنها از همین مردمی بودن، بیشیله و پیله و حتی به غایت معمولی بودنت و اما به شدت یگانه و شگفتانگیزت میترسند.
من با صدای تو زندگی کردهام، مهدی یراحی. من زندگی را با صدای تو چشیدهام، مهدی یراحی. تو را چیزهای زیادی به من پیوند میزدند. «سفر چرا بمان و پس بگیر» این حرف و صدای تو را تنها کسی درک میکند که انتخاب رفتن و سفر از وطن پیش رویش بوده و اما تصمیم به ماندن و پس گرفتن گرفته است.
من با صدای تو زندگی کردهام، یراحی. موطنم را نفس کشیدهام، تبعید را دوام آوردهام با صدای تو، از اینرو خوب میدانم کار بزرگ تو، نه در روزهای اوج جنبش، که در روزهای اوج سرکوب، در روزهای محبوس شدن صداهای انقلاب رقم خورد. وقتی تمام تلاش دستگاه سرکوب مُسری کردن ترس و سکوت بود، تو سکوت را شکستی و از حیات «زن، زندگی، آزادی» خواندی تا به یاد همه بیاوری که زن، زندگی، آزادی، نه فقط لحظه و برشی از تاریخ، که جنبشی همچنان مداوم است.
حالا دستگاه سرکوب میخواهد تو و صدایی که تا عمیقترین حدود قلبهای مردم رسیده است را با انفرادی و فشار مجبور به اعتراف اجباری کند. این تویی که به خاطر انتشار اعترافات سپیده رشنوی عزیز و قهرمان ما پخش آثارت در صدا و سیمای نکبت جمهوری اسلامی را ممنوع کردی، این تو بودی که به خاطر باز بخشیدن کرامت کارگر فولاد با لباس کارگر به صحنه رفتی، این تو بودی که همزمان هم علیه استبداد خواندی و هم از بیزاری از نکبت جنگ سرودی. و من فکر میکنم کاش این صدای من میلههای زندان اوین را طی کند و به انفرادی تو برسد که بدانی «به نام او که اسم رمز ماست» میمانیم تا پس بگیریم.
سپیده قلیان ــ زندان اوین
۷ شهریور ۱۴۰۲
https://telegra.ph/No-Execution-08-31
#سپیده_قلیان
#مهدی_یراحی
@nedaeziran
Telegraph
No Execution
متن نامه سپیده قلیان از زندان اوین:
«سالهاست که در تبعید به سر میبرم. طی این سالها برای رفع این حکم دست به هر کاری زدهام؛ نامه نگاری، مذاکره، مناقشه، تحصن، اعتصاب. گفتهام جان و نان خانوادهام در خطر است، هر هفته طی کردن هزاران کیلومتر راه مصیبت است. اما هر بار با ادامهی روند تبعید به من محرز شده است که حرف نماینده سازمان زندانها در زندان بوشهر درست بود: جنازهت به خوزستان بازخواهد گشت.
علی ایحال در این مصیبتکده که ملتمان مرگ را نفس میکشد صحبت از رنج نفی بلد برای من و خانوادهام شاید بیجهت باشد. نفی بلد من در برابر اینکه جمهوری اسلامی در روز روشن میتواند کودک ۱۶ ساله را سلاخی کند هیچ است. اما این نامه را ثبت کردم که بگویم اگر این کیلومترها روزی قاتل خانوادهام شد، یادمان باشد که به غیر از مذاکره و مناقشه با نامسئولین نامحترم جمهوری اسلامی و تحصن، اعتصاب و نامهنگاری با آنها، به مردم نیز گفتهام: من سپیده قلیان پنج سال است که به دستور وزارت اطلاعات به نفی بلد محکوم شدهام!
سپیده قلیان
آذر ۱۴۰۲ زندان اوین»
#سپیده_قلیان
«سالهاست که در تبعید به سر میبرم. طی این سالها برای رفع این حکم دست به هر کاری زدهام؛ نامه نگاری، مذاکره، مناقشه، تحصن، اعتصاب. گفتهام جان و نان خانوادهام در خطر است، هر هفته طی کردن هزاران کیلومتر راه مصیبت است. اما هر بار با ادامهی روند تبعید به من محرز شده است که حرف نماینده سازمان زندانها در زندان بوشهر درست بود: جنازهت به خوزستان بازخواهد گشت.
علی ایحال در این مصیبتکده که ملتمان مرگ را نفس میکشد صحبت از رنج نفی بلد برای من و خانوادهام شاید بیجهت باشد. نفی بلد من در برابر اینکه جمهوری اسلامی در روز روشن میتواند کودک ۱۶ ساله را سلاخی کند هیچ است. اما این نامه را ثبت کردم که بگویم اگر این کیلومترها روزی قاتل خانوادهام شد، یادمان باشد که به غیر از مذاکره و مناقشه با نامسئولین نامحترم جمهوری اسلامی و تحصن، اعتصاب و نامهنگاری با آنها، به مردم نیز گفتهام: من سپیده قلیان پنج سال است که به دستور وزارت اطلاعات به نفی بلد محکوم شدهام!
سپیده قلیان
آذر ۱۴۰۲ زندان اوین»
#سپیده_قلیان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سامان رشنو برادر سپیده رشنو دانشجویی که به دلیل تمرد از به سر کردن حجاب اسلامی به سه سال و یازده ماه حبس شده است در شبکه ایکس نوشت:
«ما طاقت نبودنتو نداریم.
تونبایدبری زندان.
خواستم خواهش کنم صدای سپیده باشین تا قبل از اینکه دیر بشه.»
جای سپیده در زندان نیست. جای سرکوبگران زنان در زندان است. صدایش باشیم.
#سپیده_رشنو
«ما طاقت نبودنتو نداریم.
تونبایدبری زندان.
خواستم خواهش کنم صدای سپیده باشین تا قبل از اینکه دیر بشه.»
جای سپیده در زندان نیست. جای سرکوبگران زنان در زندان است. صدایش باشیم.
#سپیده_رشنو
استقبال زنان زندانی در اوین از مقامات قضایی!!
روز چهارشنبه شش دیماه زمانی که قضات دادگاه انقلاب و مقامات قضائی به بند زنان آمدند و مواجهه و مقاومت زنان در مقابل سرکوب، شکنجه، زندان و اعدام شکل گرفت، صحنههایی بهیاد ماندنی به تصویر کشیده شد.
صحنهای که مقابل چشمانم بود تصویری واضح و قدرتمند از برپاییِ یک” داد”گاه و” داد”خوهی مردمی علیه عوامل قضائیِ دخیل در جنایتها بود که احکام ضد بشری را صادر و اجرا کرده بودند.
زنانی که در داخل زندان با شجاعت و شهامت در مقابل قضات صادر کننده احکامشان ایستاده بودند و تنها خواستهشان توقف سرکوب و خشونت علیه مردم ایران بود.
آنها فریاد میزدند و از مقامات میخواستند که اعدام و شکنجه را متوقف کنند.
قضات و مقاماتی که در میان دهها نیروی امنیتی جرات بیرون آمدن از در اتاق یا پذیرفتن ورود ما زنان به اتاقهایشان را نداشتند.
این لحظه همان لکنت زبان جنایتکار در مقابل دادخواه است.
صحنه عجیبی بود. ما زندانیان جلوی در ایستاده بودیم و تکان نمیخوردیم. نیروهای امنیتی و زندانبانها ما را به اینطرف و آنطرف میکشیدند. یکی دو بار زمین خورده اما دوباره بلند شدیم و ایستادیم. دستهایمان را به شکل قلاب زنجیر کردیم و شعار و سرود خواندیم.
یک لحظه در راهروی بند هیچ نبود جز فریاد طنینانداز زنان : “محسن شکاری” “محسن شکاری” “محسن شکاری”.. و تصویر عموزاد از لای نردههای پنجره افسرنگهبانی که سرش پائین و پائینتر میافتاد، تصویری به یاد ماندنی شد در خاطرمان.
ای کاش عکاسی از آن لحظه عکس میگرفت.
این شکوه فریاد دادخواهی علیه بیدادگر و ظالم است. این زیبایی سر برآوردن عدالتخواهی در بارگاه ظلم بیامان، در بند زنان است.
در آن لحظه #گلرخ را میبینم که با یکی از ماموران بحث میکند و میگوید به جای عقب راندن ما یک بار رو به سوی آنان بگیر و به آنان بگو جنایت بس است. قتل و کشتار بس است. به جای ما آنان را متوقف کن که دستشان در خون است.
صدای فریاد دیگری را میشنوم. #سپیده سرش را از لای میلههای پنجره جلو میبرد و خطاب به عموزاد میگوید چرا محسن را کشتی؟ چرا محمد مهدی کرمی را کشتید؟
بیاختیار دیگری فریاد میکشد #ماشالله_کرمی کجاست؟ چرا آزادش نمیکنید؟
#محبوبه با لهجه جنوبی فریاد میزند کیان را خودتان کشتید. حالا میخواهید مجاهد کورکور را اعدام کنید؟
صدای #سروناز را از پشت در قفل شده و صورت پر حرارتش را از دریچه کوچکش میبینم و میشنوم فریاد میزند: “ محسن شکاری زنده است.” “ خون سرد نمیشه.”
از پشت درِ قفل شده، کمی دورتر از ما زنان فریاد میزنند رضا رسائی را نکشید و با مشت بر در می کوبند.
به نظرم میآید این باشکوهترین “داد”گاه است.
صدایم بلند میشود و به جمع سخنرانان میپیوندم.” این یک دادخواهی مردمی است . جلوه و تصویری از “ داد” گاه شما قضاتِ دادگاه انقلاب و مقامات قضائیست که دست به اِعمال شکنجه و اعدام زدهاید. خوب احساس کنید.
احساس کنید زمانی که در مقابل مردم رنجکشیده ایران با این پرسش مواجه خواهید شد “که چرا فرزندان این سرزمین را کشتهاید؟ چرا جوانان را اعدام کردهاید؟ چرا زنان و مردان را شکنجه و زندان کردهاید به چه حالی خواهید افتاد؟ شما الان که هنوز در مسند قدرتید و در داخل زندان جمهوریاسلامی در میان گارد مسلح محافظت میشوید، جرات ندارید که به میان ما نُه زن زندانی بیائید یا درِ اتاق را باز کنید و در مقابل ما بایستید و پاسخگوی رفتارتان باشید.
یقین دارم در پیشگاه مردم در روز دادخواهی نیز نخواهید توانست حتا یک کلمه بر زبان برانید. اینجا دادگاه مردمی در قلب زندان اوین در بند زنان سیاسی-عقیدتی برای امر دادخواهیست.
این تاریخ را به ذهنتان بسپارید.
صدای اعتراض بلندتر از قبل در تمام زوایای ساختمان میپیچد. “دست از صدور احکام اعدام بردارید. ماشین مرگ، اعدام و شکنجه را متوقف کنید. دلیل به اینجا آمدنمان نه احکامیست که علیه خودمان صادر شده است و نه زندانیست که با افتخار تحمل میکنیم. ما اینجا آمدهایم که بگوییم خشونت علیه مردم را متوقف کنید. آمدهایم بگوئیم مقاومت و اعتراض ادامه دارد و جنبش “زن، زندگی، آزادی” زنده است.”
موج فریاد رسای زنان در فضای زندان پیچیده بود . ای کاش صدابرداری بود و سکوت محض خفت الود مقامات و قضات را که قادر به براوردن یک کلمه از همان دهانهایی که احکام مرگ و زندان را پشت میزهایشان بلند میخوانند، نبودند، ضبط می کرد. این سکوت برای تاریخ شنیدنی است و قطعا تکرار خواهد شد.
گرچه این تصویر به دوربین هیچ عکاسی راه نیافت اما در روح و روان ما و ذهن جنایتکاران ثبت تاریخی شد. زنده باد مقاومت و امید
#نرگس_محمدی
۶ دی ۱۴۰۲
زندان اوین
#زن_زندگی_آزادی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
روز چهارشنبه شش دیماه زمانی که قضات دادگاه انقلاب و مقامات قضائی به بند زنان آمدند و مواجهه و مقاومت زنان در مقابل سرکوب، شکنجه، زندان و اعدام شکل گرفت، صحنههایی بهیاد ماندنی به تصویر کشیده شد.
صحنهای که مقابل چشمانم بود تصویری واضح و قدرتمند از برپاییِ یک” داد”گاه و” داد”خوهی مردمی علیه عوامل قضائیِ دخیل در جنایتها بود که احکام ضد بشری را صادر و اجرا کرده بودند.
زنانی که در داخل زندان با شجاعت و شهامت در مقابل قضات صادر کننده احکامشان ایستاده بودند و تنها خواستهشان توقف سرکوب و خشونت علیه مردم ایران بود.
آنها فریاد میزدند و از مقامات میخواستند که اعدام و شکنجه را متوقف کنند.
قضات و مقاماتی که در میان دهها نیروی امنیتی جرات بیرون آمدن از در اتاق یا پذیرفتن ورود ما زنان به اتاقهایشان را نداشتند.
این لحظه همان لکنت زبان جنایتکار در مقابل دادخواه است.
صحنه عجیبی بود. ما زندانیان جلوی در ایستاده بودیم و تکان نمیخوردیم. نیروهای امنیتی و زندانبانها ما را به اینطرف و آنطرف میکشیدند. یکی دو بار زمین خورده اما دوباره بلند شدیم و ایستادیم. دستهایمان را به شکل قلاب زنجیر کردیم و شعار و سرود خواندیم.
یک لحظه در راهروی بند هیچ نبود جز فریاد طنینانداز زنان : “محسن شکاری” “محسن شکاری” “محسن شکاری”.. و تصویر عموزاد از لای نردههای پنجره افسرنگهبانی که سرش پائین و پائینتر میافتاد، تصویری به یاد ماندنی شد در خاطرمان.
ای کاش عکاسی از آن لحظه عکس میگرفت.
این شکوه فریاد دادخواهی علیه بیدادگر و ظالم است. این زیبایی سر برآوردن عدالتخواهی در بارگاه ظلم بیامان، در بند زنان است.
در آن لحظه #گلرخ را میبینم که با یکی از ماموران بحث میکند و میگوید به جای عقب راندن ما یک بار رو به سوی آنان بگیر و به آنان بگو جنایت بس است. قتل و کشتار بس است. به جای ما آنان را متوقف کن که دستشان در خون است.
صدای فریاد دیگری را میشنوم. #سپیده سرش را از لای میلههای پنجره جلو میبرد و خطاب به عموزاد میگوید چرا محسن را کشتی؟ چرا محمد مهدی کرمی را کشتید؟
بیاختیار دیگری فریاد میکشد #ماشالله_کرمی کجاست؟ چرا آزادش نمیکنید؟
#محبوبه با لهجه جنوبی فریاد میزند کیان را خودتان کشتید. حالا میخواهید مجاهد کورکور را اعدام کنید؟
صدای #سروناز را از پشت در قفل شده و صورت پر حرارتش را از دریچه کوچکش میبینم و میشنوم فریاد میزند: “ محسن شکاری زنده است.” “ خون سرد نمیشه.”
از پشت درِ قفل شده، کمی دورتر از ما زنان فریاد میزنند رضا رسائی را نکشید و با مشت بر در می کوبند.
به نظرم میآید این باشکوهترین “داد”گاه است.
صدایم بلند میشود و به جمع سخنرانان میپیوندم.” این یک دادخواهی مردمی است . جلوه و تصویری از “ داد” گاه شما قضاتِ دادگاه انقلاب و مقامات قضائیست که دست به اِعمال شکنجه و اعدام زدهاید. خوب احساس کنید.
احساس کنید زمانی که در مقابل مردم رنجکشیده ایران با این پرسش مواجه خواهید شد “که چرا فرزندان این سرزمین را کشتهاید؟ چرا جوانان را اعدام کردهاید؟ چرا زنان و مردان را شکنجه و زندان کردهاید به چه حالی خواهید افتاد؟ شما الان که هنوز در مسند قدرتید و در داخل زندان جمهوریاسلامی در میان گارد مسلح محافظت میشوید، جرات ندارید که به میان ما نُه زن زندانی بیائید یا درِ اتاق را باز کنید و در مقابل ما بایستید و پاسخگوی رفتارتان باشید.
یقین دارم در پیشگاه مردم در روز دادخواهی نیز نخواهید توانست حتا یک کلمه بر زبان برانید. اینجا دادگاه مردمی در قلب زندان اوین در بند زنان سیاسی-عقیدتی برای امر دادخواهیست.
این تاریخ را به ذهنتان بسپارید.
صدای اعتراض بلندتر از قبل در تمام زوایای ساختمان میپیچد. “دست از صدور احکام اعدام بردارید. ماشین مرگ، اعدام و شکنجه را متوقف کنید. دلیل به اینجا آمدنمان نه احکامیست که علیه خودمان صادر شده است و نه زندانیست که با افتخار تحمل میکنیم. ما اینجا آمدهایم که بگوییم خشونت علیه مردم را متوقف کنید. آمدهایم بگوئیم مقاومت و اعتراض ادامه دارد و جنبش “زن، زندگی، آزادی” زنده است.”
موج فریاد رسای زنان در فضای زندان پیچیده بود . ای کاش صدابرداری بود و سکوت محض خفت الود مقامات و قضات را که قادر به براوردن یک کلمه از همان دهانهایی که احکام مرگ و زندان را پشت میزهایشان بلند میخوانند، نبودند، ضبط می کرد. این سکوت برای تاریخ شنیدنی است و قطعا تکرار خواهد شد.
گرچه این تصویر به دوربین هیچ عکاسی راه نیافت اما در روح و روان ما و ذهن جنایتکاران ثبت تاریخی شد. زنده باد مقاومت و امید
#نرگس_محمدی
۶ دی ۱۴۰۲
زندان اوین
#زن_زندگی_آزادی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صحبتهای #سپیده_رشنو قبل از رفتن به زندان
این شر است که برای فردیت و زندگی ما تصمیم می گیرد. این شر باید پایان یابد. همین الان اعتراض علیه اعدام در زندان ها جریان دارد. دفاع از جان و زندگی مهم است.
#زن_زندگی_آزادی
#نه_به_اعدام
این شر است که برای فردیت و زندگی ما تصمیم می گیرد. این شر باید پایان یابد. همین الان اعتراض علیه اعدام در زندان ها جریان دارد. دفاع از جان و زندگی مهم است.
#زن_زندگی_آزادی
#نه_به_اعدام
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قطعهٔ «اسب»
ترانه، ملودی و صدا: سپیده رشنو
سپیده رشنو، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
در گلویِ همهی ما فریادی است.
#سپیده_رشنو
#هنر_اعتراض
ترانه، ملودی و صدا: سپیده رشنو
سپیده رشنو، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
در گلویِ همهی ما فریادی است.
#سپیده_رشنو
#هنر_اعتراض
نامه #سپیده_قلیان از زندان اوین: قصه پخشان، قصه همه ماست
وضعیت جنگی است. پشت دیوارهای بلند و سیمهای خاردار این جبهه، ما زنانی هستیم که هر روز اسامی اعدامیان را زمزمه میکنیم و به آینده نگاه میکنیم. حکم اعدام پخشان عزیزی، زنی که روزگاری پناه کودکان جنگزده بود، تایید شده است. از این پس، بند ما زنی دارد که هر لحظه ممکن است نبودنش به قصهای تلخ و زخمی عمیق بر وجدان ما و شما بدل شود.
پخشان، نماد عشق به انسانیت است. اما اکنون او در برابر مرگی ایستاده که نه از عدالت که از کینه و انتقام سرچشمه گرفته است. همان مرگی که جمهوری اسلامی به کمک بشار اسد، برای هزاران انسان بیگناه در سوریه رقم زد و حالا همان داس خونین را دوباره به جان فرزندان این خاک انداخته است.
اما اینجا تنها قصه یک فرد نیست. اینجا داستان ما همه است. قصهی پخشان با قصه همه ما گره خورده است، با قصهی مادران چشمانتظاری که رد خون فرزندانشان در خیابان است، با قصه مردمانی که «زندگی» آرزویشان شده است.
جمهوری اسلامی میخواهد ما را از هم جدا کند، قصههای ما را پراکنده کند و ما را به گوشههای انزوا براند. اما ما میدانیم که امید، در گره خوردن همین قصههاست، در بافتن یک زنجیره محکم از دردها و مقاومتها، از اشکها و ایستادگیها.
ما نمیتوانیم و نمیخواهیم ساکت بمانیم. اگر امروز صدایمان را بلند نکنیم، فردا نوبت قصه دیگری خواهد بود. میخواهیم که این زنجیره را قویتر کنید. نگذارید قصه پخشان، قصهای بیپایان از حسرت و سکوت باشد. صدای او باشید، قصه او باشید.
باید با «زندگی» به جنگ «مرگ» رفت. از زندگی زنجیری بسازیم، در مقابل هر حلقه از طنابدار. دست من را میگیری که حلقهی بعدی زنجیر باشی؟
#زنجیره_حق_زندگی
سپیده قُلیان
بند زنان زندان اوین
۲۲ دیماه ۱۴۰۳
#پخشان_عزیزی
#نه_به_اعدام
وضعیت جنگی است. پشت دیوارهای بلند و سیمهای خاردار این جبهه، ما زنانی هستیم که هر روز اسامی اعدامیان را زمزمه میکنیم و به آینده نگاه میکنیم. حکم اعدام پخشان عزیزی، زنی که روزگاری پناه کودکان جنگزده بود، تایید شده است. از این پس، بند ما زنی دارد که هر لحظه ممکن است نبودنش به قصهای تلخ و زخمی عمیق بر وجدان ما و شما بدل شود.
پخشان، نماد عشق به انسانیت است. اما اکنون او در برابر مرگی ایستاده که نه از عدالت که از کینه و انتقام سرچشمه گرفته است. همان مرگی که جمهوری اسلامی به کمک بشار اسد، برای هزاران انسان بیگناه در سوریه رقم زد و حالا همان داس خونین را دوباره به جان فرزندان این خاک انداخته است.
اما اینجا تنها قصه یک فرد نیست. اینجا داستان ما همه است. قصهی پخشان با قصه همه ما گره خورده است، با قصهی مادران چشمانتظاری که رد خون فرزندانشان در خیابان است، با قصه مردمانی که «زندگی» آرزویشان شده است.
جمهوری اسلامی میخواهد ما را از هم جدا کند، قصههای ما را پراکنده کند و ما را به گوشههای انزوا براند. اما ما میدانیم که امید، در گره خوردن همین قصههاست، در بافتن یک زنجیره محکم از دردها و مقاومتها، از اشکها و ایستادگیها.
ما نمیتوانیم و نمیخواهیم ساکت بمانیم. اگر امروز صدایمان را بلند نکنیم، فردا نوبت قصه دیگری خواهد بود. میخواهیم که این زنجیره را قویتر کنید. نگذارید قصه پخشان، قصهای بیپایان از حسرت و سکوت باشد. صدای او باشید، قصه او باشید.
باید با «زندگی» به جنگ «مرگ» رفت. از زندگی زنجیری بسازیم، در مقابل هر حلقه از طنابدار. دست من را میگیری که حلقهی بعدی زنجیر باشی؟
#زنجیره_حق_زندگی
سپیده قُلیان
بند زنان زندان اوین
۲۲ دیماه ۱۴۰۳
#پخشان_عزیزی
#نه_به_اعدام