فلسفه بدون سانسور
1.42K subscribers
162 photos
119 videos
124 files
30 links
هر آنچه که یک ذهن اندیشمند نیاز دارد

کتاب

کلیپ فلسفی

مطالب ناب فلسفی و علمی




جهان با نگرش درونت تغییر خواهد کرد
Download Telegram
فلسفه بدون سانسور
#علم نگاهی به چگونگی تشکیل حیات در #زمین #مقاله #بخش_اول این پرســش بنیادین کــه »چگونــه زندگی روی زمین آغاز شــد؟«، یکی از کهنترین سؤاات در میان همه فرهنگ هــا، اقوام، مذاهــب و جوامع گوناگون در تاریخ شناخت شده بشر است. تا پیش از کشفیات دانشــمندان…
چگونگی تشکیل #حیات بر زمین

#مقاله
#بخش_دوم
درباره بررســی چگونگی آغاز زندگی روی زمین،
لازم است ابتدا به کلیات چهارچوب حیات بپردازیم و
ببینیم که زندگی در علوم زیستی به چه معناست و در
چه محدوده هایی تعریف میشود. حیات بنا به نظر
اکثریت دانشمندان در علم اینگونه تعریف میشود:
هر مجموع های که دارای »متابولیســم-فعالی
شیمیایی« باشــد و با »مصرف انرژی« بتواند »رشد«
و »تولید مثل« کند. این مجموعه باید دارای خواصی
باشــد که بتواند آن را »منحصربه فرد کرده و امکان
»تغییر در نســلهای بعدی« را داشــته باشد. در یک
تعریف کلی موجود زنده یک بیوسیســتم است که به
وسیله یک غشا یا دیواره محصور و از محیط اطرافش
متمایز شــده، فرمی از انرژی را از محیط میگیرد و با
تبدیل و مصرف انرژی و به کارگیری مواد محیط، کالبد
خود را ساخته یا تعمیر میکند و به طور فعال با صرف
انرژی و غلبه بر آنتروپی، جلوی متلاشی شــدن کالبد
خود را میگیرد. درعین حال این بیوسیستم حاوی یک
بســته اطلاعاتی اســت که در فرایند همانندسازی و
تولید مثل عینا؛ ولی به طور نادقیق در بیوسیستم های
دیگر کپی سازی میشــود. براساس این تعریف همه
گونه های گیاهــان، جانوران انســان به عنوان گونه
هومو ســاپینس در این فرمانرو سلســله قرار دارد.
قارچها، آغازیان و باکتر یها همگی به عنوان موجود
زنده محسوب میشوند. در میان تمام انواع گونه های
موجــودات زنــده، از باکتریها به عنوان ســاده ترین
موجود زنده تا انســان به عنوان دارنده گسترده ترین و
پیچیده ترین شبکه عصبی در میان گونه های جانوری،
همه در پایه ترین واحد زیســتی دارای سلول هستند.
درواقع ســلول واحد بنیادین ســاختاری و کارکردی
همه جانداران ارگانیسم های موجودات زنده است.
سلول مهمترین نقطه اشتراک همه موجودات زنده چه تک سلولی و چه پر سلولی است.

@Philosophibisansoor
آتنیان!  نخست باید در برابر تهمت هائی که مدعیان دیرین بر من نهاده اند از خود دفاع کنم و آنگاه به گفته های مدعیان تازه بپردازم، زیرا گروه نخستین دیرگاهی است که از من به شما شکایت کرده اند و با اینکه هرگز سخنی راست نگفته اند از آنان بیش از آنیتوس و هوا- خواهانش بیم دارم هر چند اینان نیز خطرناکند. مدعیان دیرین در زمانی از من شکایت آغاز کرده اند که شما هنوز کودک بودید، و گفته اند سوفیستی هست سقراط نام که می کوشد به اسرار آسمان و زیر زمین پی ببرد و می تواند بد را نیک جلوه دهد. خطر آنان برای من بیش از خطر مدعیان کنونی است زیرا هر که سخنشان را شنیده زود معتقد شده است که کسی که در پی دست یافتن به آن گونه رازهاست بی گمان منکر خدایان است. آن مدعیان بسیارند و آن سخنان را هنگامی به شما گفته اند که یا کودک بودید یا در آغاز جوانی. از اینرو گفته های ایشان را زود باور می کردید و من حضور نداشتم تا از خود دفاع کنم. بدتر اینکه آنان را نمی شناسم و نمی توانم بگویم کیانند، مگر آنکه برحسب اتفاق شاعری کمدی نویس در میانشان باشد.

در برابر آن گروه که بعضی از روی کینه و دشمنی مرا بدنام ساخته اند و برخی دیگر دروغ های بدگویان را باور کرده و آنگاه به بدگوئی از من پرداخته اند نمی دانم چگونه از خود دفاع کنم زیرا نه می توانم یکی از آنان را به دادگاه بیاورم و نه گفت و شنودی با آنان بکنم بلکه ناچارم با انبوهی از اشباح و سایه ها دربیفتم و پرسش هائی کنم بی آنکه پاسخی بشنوم.

پس قبول کنید که دو نوع مدعی دارم. یکی آنان که سال ها پیش در بد نام ساختن من کوشیده اند و دیگر اینان که امروز بر من اقامه ی دعوی کرده اند. از اینرو نخست باید به تهمت های مدعیان پیشین پاسخ دهم زیرا شما ادعای ایشان را پیش از شکایت مدعیان کنونی شنیده و با توجهی بیشتر به آن گوش داده اید.

اینک می کوشم در این فرصت کوتاه گمان بدی را که از دیرباز به من پیدا کرده اید از دل شما بزدایم  و آرزو دارم در این کوشش کامیاب شوم و از دفاع خود نتیجه ای بدست آورم زیرا این هم به صلاح من است وهم به سود شما. ولی می دانم که این کار بس دشوار است و نمی دانم از عهده ی آن برخواهم آمد یا نه. به هر حال وظیفه ی من این است که به فرمان قانون گردن نهم و از خود دفاع کنم. نتیجه را به خواست خدا واگذار می کنم.

پس بگذارید تهمتی را که از دیرباز سبب بدنامی من شده است و ملتوس پایه ی ادعای کنونی خود قرار داده، به یاد بیاورم. مدعیان دیرین من چه گفتند؟ اگر سخنان ایشان را به صورت ادعا نامه ای درآوریم مضمون آن چنین خواهد بود: «سقراط رفتاری خلاف دین پیش گرفته و در پی آن است که به اسرار آسمان و زیر زمین پی ببرد. باطل را حق جلوه می دهد و این کار را به دیگران نیز می آموزد.»

#بخش_دوم

@philosophibisansoor


#بخش_دوم

مراحل رشد جنین

👈مراحل رشد جنین در آیات 12 تا 14 سوره مومنون بیان شده است:

مؤمنون:

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ طِینٍ«12» ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَكِینٍ«13» ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ«14»

✔️ترجمه:
و به يقين انسان را از عصار هاى از گل آفريديم (12) سپس او را نطفه اى در جايگاهى استوار قرار داديم (13) آنگاه نطفه را به صورت لخته خون (علقه) درآورديم پس آن علقه را گوشت جويده شده (مضغه) قرار داديم و آنگاه مضغه را استخوانهايى گردانيديم بعد استخوانها را با گوشتى پوشانيديم آنگاه آفرينشى ديگر پديد آورديم آفرين باد بر خدا كه بهترين آفرينندگان است(14)

👆مراحل ذكر شده بالا عبارتند از:

تبديل نطفه به لخته خون (علقه) و سپس تبديل به گوشت جويده شده (مضغه) و سپس تبديل به استخوان و سپس استخوان توسط گوشت پوشيده مي شود و سپس آفرينش ديگر.

👆اين گفته ي (اشتباه) #قرآن در مورد مراحل رشد جنين از قرنها قبل از #اسلام در جوامع آن زمانها رايج بوده است و محمد با شنيدن يا خواندن ان در جايي همان را وارد #قران كرده و به اعراب دور از علم و دانش بعنوان كلام #خدا خورانده.

🔹گالن(Galeni) پزشك مشهور يوناني در حدود سال 150 پس از ميلاد (450 سال قبل از #محمد) در تركيه ي فعلي نوشته است كه در زير توضيح ميدهيم.

👈خلقت جنين به چهار مرحله تقسيم مي شود.

🔹مرحله ي اول كه شكل مني (معادل نطفه) غالب است...

🔸وقتي كه با خون پرشد (معادل علقه)و هنوز قلب و مغز و كبد ساخته نشده اند و بي شكل است ولي داراي جسميت است و اندازه ي قابل ملاحظه اي دارد اين مرحله ي دوم است و شكل گوشت دارد (معادل مضغه) نه مني...

🔸مرحله ي سوم بدنبال مي آيد..كه در آن سه جزء مشخص، يك طرح كلي وراي همه ي قسمتهاي ديگر قابل مشاهده است. پيدايش سه جزء مشخص را واضحتر مي بيني معده را مبهمتر و دست و پاها را.

🔹سپس آنها شاخه (برجستگي كه دستها يا پا ها را مي سازند) توليد مي كنند.

👈در چهارمين و مرحله ي نهائي همه ي قسمتهاي اندامها مشخص شده اند...و حركت مي كند چون حيوان بطور كامل ساخته شده است....زمان آن براي طبيعت فرا رسيده است كه ارگانها را بطور دقيق بهم مرتبط كند و كامل كند.

🔹بنابراين طبيعت موجب مي شود كه گوشت بر رو و اطراف استخوانها رشد كند.. و در انتهاي استخوانها ليگامنتها را قرار داد كه استخوانها را بهم نگه مي دارد و در سراسر اطراف استخوان پرده اي قرار داد كه به آن پريوستئال گفته مي شود."[1]

☝🏾️نکته ی جالب اینجاست كه گالن(Galeni) مراحل ذكر شده توسط #قرآن را با دقت و صحت بيشتر گفته است و باز می بینیم که #قرآن در حد علم زمان خود نیز ظاهر نشده است.

👆ولي اسلامگرايان نو انديش با تحريف در ترجمه بعضي از لغات اين ايات و تطابق ان با علم روز از ان #معجزه ميتراشند كه صد البته فقط براي فريب ذهن عوام #مسلمان كاربرد دارد.

💠در مورد مراحل رشد جنين در #قرآن به طور مفصلتر و تخصصي تر در يك متن جداگانه خواهيم پرداخت.
#نقد_قران
#نقد_اسلام

@philosophibisansoor


#بخش_دوم

دیوانه شدن انسان با لمس جن یا شیطان

بقره/275:

🖋الَّذِینَ یأْكُلُونَ الرِّبَا لَا یقُومُونَ إِلَّا كَمَا یقُومُ الَّذِی یتَخَبَّطُهُ الشَّیطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ..

✔️ترجمه: كسانى كه ربا مى خورند، برنمى خيزند مگر مانند برخاستن كسى كه #شيطان بر اثر تماس، او را ديوانه كرده است ...

منظور از اين ضرب المثل قرآنی كه گوید:

🖋إِلَّا كَما يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطان،

👈مجرد تشبيه و تقريب است براى اذهان آن عربهایى كه هرگاه كسى دچار غش و صرع ميشد، ميگفتند: شيطان با او تماس گرفته است.1️⃣

🔹قدما و حتي بعضي قبائل عقب افتاده امروز بر اين باورند كه بيماريها مخصوصا بيماريهاي رواني در اثر تماس يا وارد شدن #جن و #شيطان به بدن فرد ايجاد مي شود. محمد اين خرافه را نيز وارد قرآن كرده است.

مسخ شدن

👈تناسخ یا باززایی2️⃣(Reincarnation) یعنی زاییده شدن دوباره پس از مرگ، با اختلافاتی در مفهوم، از اعتقادات ادیانی مانند دائو، بوداگرایی، هندوگرایی، مانوی، برهمایی، جینیسم، سیکیسم و... است.4️⃣

🔹مسخ حالتی خاص از تناسخ است که در #قرآن و احادیث مختلفی به آن اشاره شده است.

🔸مسخ کردن یکی از عذاب‌های الهی است که عدم اعتقاد به آن موجب انکار #قرآن و دستورات صریح اسلام می‌گردد، این واژه به معنای تغییر یافتن انسان از حالتی به حالت دیگر و یا از موجودی به موجود دیگر می‌باشد، مانند تبدیل انسان به میمون و یا دیگر جانوران.

🔹یکی از معروفترین مسخ‌هائی که در #قرآن بدان اشاره شده، مسخ شدن قوم بنی اسرائیل به دلیل صید ماهی در روز شنبه بود:

🖋وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَواْ مِنكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِينَ (بقره/65)

✔️ترجمه : و بدون شک دانستید کسانی از شما که روز شنبه زیاده روی کردند، پس به آنها گفتيم میمونهائی رانده شده باشيد.

🖋فَلَمَّا عَتَوْاْ عَن مَّا نُهُواْ عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ كُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِينَ (الاعراف/166)

✔️ترجمه : پس هنگامی که (یهودیان) از آنچه از آن نهى شده بودند سرپيچى كردند به آنان گفتيم میمونهائی رانده شده باشيد.

در آیه دیگری کسانیکه #اسلام را قبول نکنند انسانهای لعنت شده‌ای هستند که به صورت خوک و میمون در آمدند:

🖋قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُم بِشَرٍّ مِّن ذَلِكَ مَثُوبَةً عِندَ اللّهِ مَن لَّعَنَهُ اللّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُوْلَئِكَ شَرٌّ مَّكَانًا وَأَضَلُّ عَن سَوَاء السَّبِيلِ (مائده/60)

✔️ترجمه: بگو! آيا شما را به بدتر از اين كيفر در نزد #الله با خبر سازم؟ آن کسانیکه #الله لعنتشان كرده و بر آنان خشمگین شده و از آنان میمون‌ها و خوک‌ها پديد آورده و (کسانیکه) طاغوت را بندگی کردند ایشان هستند كه از جایگاه بدتری برخوردارند و از راه راست گمراهتر هستند!

#نقد_اسلام

#نقد_قران

@philosophibisansoor
Forwarded from بینام
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️مصاحبه جاناتان میلر با استیون واینبرگ،فیزیکدان #آتئیست و دارنده جایزه #نوبل

#بخش_دوم
@philosophibisansoor