#دانش قدرت است ! حرفِ مُفت !
آدم میتواند دانش خیلی زیادی داشته باشد بدون اینکه به خاطرِ دانشاش کمترین قدرتی داشته باشد. بنابراین هرودوت به درستی خلافِ این را میگوید: «بدترین درد در میانِ آدمیان نصیبِ کسی است که بسیار میداند و هیچ نمیتواند.»
#آرتور_شوپنهاور
#متعلقات_و_ملحقات ۳۴۷
💙 Join us : @philosophibisansoor
آدم میتواند دانش خیلی زیادی داشته باشد بدون اینکه به خاطرِ دانشاش کمترین قدرتی داشته باشد. بنابراین هرودوت به درستی خلافِ این را میگوید: «بدترین درد در میانِ آدمیان نصیبِ کسی است که بسیار میداند و هیچ نمیتواند.»
#آرتور_شوپنهاور
#متعلقات_و_ملحقات ۳۴۷
💙 Join us : @philosophibisansoor
#دانش_سیاسی
#آشنایی_با_تعاریف_سیاسی
#گزیستانسیالیسم
📚
💠اگزیستانسیالیسم یا هستیگرایی یا باور به اصالت وجود (به انگلیسی: Existentialism) اصطلاحیست که به کارهای فیلسوفان مشخصی از اواخر سدهٔ نوزدهم و اوایل سدهٔ بیستم اعمال میشود که با وجود تفاوتهای مکتبی عمیق در این باور مشترکند که اندیشیدن فلسفی با موضوع انسان آغاز میشود نه صرفاً اندیشیدن موضوعی. در هستیگرایی نقطه آغاز فرد به وسیلهٔ آنچه «نگرش به هستی» یا احساس عدم تعلق و گمگشتگی در مواجهه با دنیای به ظاهر بیمعنی و پوچ خوانده میشود مشخص میشود.
⭕️توضیح
💠طبق باور اگزیستانسیالیستها زندگی بیمعناست مگر اینکه خود شخص به آن معنا دهد؛ این بدین معناست که ما خود را در زندگی مییابیم، آنگاه تصمیم میگیریم که به آن معنا یا ماهیت دهیم همانطور که سارتر گفت ما محکومیم به آزادی یعنی انتخابی نداریم جز اینکه انتخاب کنیم؛ و بار مسئولیت انتخابمان را به دوش کشیم بعضی مواقع اگزیستانسیالیسم با پوچگرایی اشتباه گرفته میشود در حالی که با آن متفاوت است، پوچگرایان عقیده دارند که زندگی هیچ هدف و معنایی ندارد در حالی که اگزیستانسیالیستها بر این باورند که انسان باید خود معنا و هدف زندگی اش را بسازد.
💠اگزیستانسیالیسم مکتبی که معیار کمال انسان را فقط در آزادی او می داند، و معتقد است که تنها موجودی که آزاد آفریده شده انسان میباشد و محکوم هیچ جبر و ضرورت و تحمیلی نیست و هر چیزی که بر ضد آزادی و منافات با آن داشته باشد، انسان را از انسانیت خارج می نماید. و اگر انسان خود را وابسته و متعلق و بنده چیزی نماید از انسانیت خارج شده است. و پیروان این اندیشه می گویند اعتقاد به خداوند نوعی اسارت و مانع رشد بشر است.
💠اگزیستانسیالیسم از واژهٔ اگزیستانس به معنای وجود بر گرفته میشود. سورن کییرکگور را نخستین اگزیستانسیالیست مینامند، میان «اگزیستانسیالیسم بیخدایی» و «اگزیستانسیالیسم مسیحی» تفاوت هست. از میان شناختهشدهترین اگزیستانسیالیستهای مسیحی میتوان از سورن کییرکگور، گابریل مارسل، و کارل یاسپرس نام برد.
پس از جنگ جهانی دوم جریان تازهای به راه افتادکه میتوان آنرا اگزیستانسیالیسم ادبی نام نهاد. از نمایندگان این جریان تازه میتوان سیمون دوبووآر، ژان پل سارتر، آلبر کامو و بوریس ویان را نام برد.
📚@philosophibisansoor
#آشنایی_با_تعاریف_سیاسی
#گزیستانسیالیسم
📚
💠اگزیستانسیالیسم یا هستیگرایی یا باور به اصالت وجود (به انگلیسی: Existentialism) اصطلاحیست که به کارهای فیلسوفان مشخصی از اواخر سدهٔ نوزدهم و اوایل سدهٔ بیستم اعمال میشود که با وجود تفاوتهای مکتبی عمیق در این باور مشترکند که اندیشیدن فلسفی با موضوع انسان آغاز میشود نه صرفاً اندیشیدن موضوعی. در هستیگرایی نقطه آغاز فرد به وسیلهٔ آنچه «نگرش به هستی» یا احساس عدم تعلق و گمگشتگی در مواجهه با دنیای به ظاهر بیمعنی و پوچ خوانده میشود مشخص میشود.
⭕️توضیح
💠طبق باور اگزیستانسیالیستها زندگی بیمعناست مگر اینکه خود شخص به آن معنا دهد؛ این بدین معناست که ما خود را در زندگی مییابیم، آنگاه تصمیم میگیریم که به آن معنا یا ماهیت دهیم همانطور که سارتر گفت ما محکومیم به آزادی یعنی انتخابی نداریم جز اینکه انتخاب کنیم؛ و بار مسئولیت انتخابمان را به دوش کشیم بعضی مواقع اگزیستانسیالیسم با پوچگرایی اشتباه گرفته میشود در حالی که با آن متفاوت است، پوچگرایان عقیده دارند که زندگی هیچ هدف و معنایی ندارد در حالی که اگزیستانسیالیستها بر این باورند که انسان باید خود معنا و هدف زندگی اش را بسازد.
💠اگزیستانسیالیسم مکتبی که معیار کمال انسان را فقط در آزادی او می داند، و معتقد است که تنها موجودی که آزاد آفریده شده انسان میباشد و محکوم هیچ جبر و ضرورت و تحمیلی نیست و هر چیزی که بر ضد آزادی و منافات با آن داشته باشد، انسان را از انسانیت خارج می نماید. و اگر انسان خود را وابسته و متعلق و بنده چیزی نماید از انسانیت خارج شده است. و پیروان این اندیشه می گویند اعتقاد به خداوند نوعی اسارت و مانع رشد بشر است.
💠اگزیستانسیالیسم از واژهٔ اگزیستانس به معنای وجود بر گرفته میشود. سورن کییرکگور را نخستین اگزیستانسیالیست مینامند، میان «اگزیستانسیالیسم بیخدایی» و «اگزیستانسیالیسم مسیحی» تفاوت هست. از میان شناختهشدهترین اگزیستانسیالیستهای مسیحی میتوان از سورن کییرکگور، گابریل مارسل، و کارل یاسپرس نام برد.
پس از جنگ جهانی دوم جریان تازهای به راه افتادکه میتوان آنرا اگزیستانسیالیسم ادبی نام نهاد. از نمایندگان این جریان تازه میتوان سیمون دوبووآر، ژان پل سارتر، آلبر کامو و بوریس ویان را نام برد.
📚@philosophibisansoor
#دانش_سیاسی
#آشنایی_با_تعاریف_سیاسی
#نهیلیسم_یا_پوچ_گرایی
💠شرح نهیلیسم یا پوچ گرایی:
یک مکتب فکری ست که هر گونه واقعیتی را نفی می کند. یک پوچ گرا در واقعیت داشتن هر آنچه فکرش را بکنید شک دارد...حتی در وجود خودش هم شک دارد. او از این شک به عدم اعتقاد رسیده است و هرچه بگویید را اینگونه پاسخ می دهد:
🔮«از کجا معلوم که این جمله صحیح باشد؟ من قبول ندارم!!»
💠این نقطه نظر افراطی، نتیجه ی نظام های معیوب فلسفی غرب است که یکی پس از دیگری آمدند و هریک دیگری را نقض کردند و بنیان دیگر فلسفه ها را زیر سؤال بردند...دریغ از لحظه ای آرامش و هماهنگی و دریغ از لحظه ای اتحاد که در فلسفه ی غرب برقرار باشد!
💠وقتی هر جریان فلسفی به جریان دیگر ایراد می گیرد و آن را از اساس اشتباه می داند، طبیعی ست که جریان جدیدی ایجاد شود و بگوید:
«شما فلاسفه قرن هاست که بر سر هم می کوبید و بر سر شناخت حقیقت به هیچ نتیجه ای نمی رسید. یا حقیقتی نیست یا اگر هست قابل تشخیص نیست وگرنه بعد این همه مدت به نتیجه می رسیدید.
💠لذا بودن یا نبودن حقیقت سودی به حال ما ندارد و فکر کردن به آن بیهوده است. هر کسی از پیش خود فرضیاتی می گیرد و بر اساس آن زندگیش را بنا می کند. نیازی هم به استدلال خاصی برای این اهداف و فرضیات نیست؛ زیرا اگر برایشان استدلال کنیم، خود این استدلال ها فرضیاتی نیاز دارند!»
📚 @philosophibisansoor
#آشنایی_با_تعاریف_سیاسی
#نهیلیسم_یا_پوچ_گرایی
💠شرح نهیلیسم یا پوچ گرایی:
یک مکتب فکری ست که هر گونه واقعیتی را نفی می کند. یک پوچ گرا در واقعیت داشتن هر آنچه فکرش را بکنید شک دارد...حتی در وجود خودش هم شک دارد. او از این شک به عدم اعتقاد رسیده است و هرچه بگویید را اینگونه پاسخ می دهد:
🔮«از کجا معلوم که این جمله صحیح باشد؟ من قبول ندارم!!»
💠این نقطه نظر افراطی، نتیجه ی نظام های معیوب فلسفی غرب است که یکی پس از دیگری آمدند و هریک دیگری را نقض کردند و بنیان دیگر فلسفه ها را زیر سؤال بردند...دریغ از لحظه ای آرامش و هماهنگی و دریغ از لحظه ای اتحاد که در فلسفه ی غرب برقرار باشد!
💠وقتی هر جریان فلسفی به جریان دیگر ایراد می گیرد و آن را از اساس اشتباه می داند، طبیعی ست که جریان جدیدی ایجاد شود و بگوید:
«شما فلاسفه قرن هاست که بر سر هم می کوبید و بر سر شناخت حقیقت به هیچ نتیجه ای نمی رسید. یا حقیقتی نیست یا اگر هست قابل تشخیص نیست وگرنه بعد این همه مدت به نتیجه می رسیدید.
💠لذا بودن یا نبودن حقیقت سودی به حال ما ندارد و فکر کردن به آن بیهوده است. هر کسی از پیش خود فرضیاتی می گیرد و بر اساس آن زندگیش را بنا می کند. نیازی هم به استدلال خاصی برای این اهداف و فرضیات نیست؛ زیرا اگر برایشان استدلال کنیم، خود این استدلال ها فرضیاتی نیاز دارند!»
📚 @philosophibisansoor