#ترس، به عنوان یکی از واکنش های غریزی انسان، نسبت به عامل دردآفرین بیرونی و یا تهدید آن عامل، بروز می کند. در حالیکه ترس به ریشه ها و پایه های غریزی رفتار #انسان باز می گردد، مهارترس نیازمند مکانیزم های پیچیده، اکتسابی و ازادی روح و روان انسان است. کار جدی و داوطلبانه ای می طلبد که وقت گیر، سخت و پرهزینه است پس، ترس بلافاصله و به آسانی در رفتار انسان بروز می کند و ریشه می دواند اما غلبه بر ترس، وقت زیاد و کار دشواری می خواهد. استمرار ترس و درونی کردن آن که ناشی از تهدید درد است، سبب عادی شدن ترس شده و به تدریج با افزایش زمان و کاهش سطح کیفی تفکرورزی و اراده گرایی در فرد، به دلیل فقر مادی یا معنوی و قحطی فکری و #فرهنگی، ترسو بودن به صورت عادی و حتی بدیهی در وجود انسان های جامعه ی #استبداد زده در آمده و افراد در صدد برمی آیند که براساس آن، نه تنها عمل کنند بلکه آن را توجیه کرده و یا نادیده انگارند. در نتيجه، ترس اجتماعی می شود، فراگیر می شود و افراد آن را به عنوان بخشي ذاتي از رفتار خویش می پندارند در ادامه این مسیر است که در #جامعه ای که ترسیدن تبدیل به #هنجار می شود، نترسیدن تبدیل به نوعی #ناهنجاری می شود و به همین دلیل تشخیص و شناسایی رفتار ناهنجار- طغیان گری و #شجاعت به خرج دادند که در مقايسه با رفتار هنجارمند اکثریت در اقلیت قرار می گیرد به راحتی قابل شناسایی و سرکوب است.
#روانشناسی_اجتماعی_استبداد
#کورش_عرفانی
@philosophibisansoor
#روانشناسی_اجتماعی_استبداد
#کورش_عرفانی
@philosophibisansoor