چرا اصلاحطلبان و پنجاهوهفتیها ناخودآگاه از شاهزاده رضا پهلوی میترسند؟
امیر موحد
رزمنده جنگ ایران و عراق
اصلاح طلب سابق
چهار دهه است که مردم ایران تاوان اشتباه تاریخی سال ۵۷ را میپردازند. انقلابی که قرار بود آزادی و عدالت بیاورد، ایران را به تاریکی استبداد دینی فرو برد. از دل همان انقلاب، اصلاحطلبان برآمدند؛ کسانی که خود را ناجی معرفی کردند اما عملاً نقش سوپاپ اطمینان برای بقای جمهوری اسلامی شدند. آنها و نسل پنجاهوهفتی، به جای مبارزه با استبداد، امروز همهی تیرهایشان را به سمت شاهزاده رضا پهلوی نشانه گرفتهاند. چرا؟ چون ناخودآگاه از او میترسند.
این ترس ریشه در چند حقیقت عمیق دارد:
شاهزاده مشروعیت تاریخی دارد، آنها ندارند. اصلاحطلبان و پنجاهوهفتیها تمام هویتشان را از جمهوری اسلامی گرفتهاند، اما شاهزاده فراتر از این نظام ایستاده است؛ وارث مشروطه و نمایندهی یک ایران مدرن. همین مشروعیت مستقل، وجود آنها را بیمعنا میکند.
شاهزاده هویتی روشن دارد، آنها در تاریکی خاکستری زندگی میکنند. اصلاحطلبان همیشه نیمچه اپوزیسیون بودهاند؛ نه آنقدر مخالف که برانداز محسوب شوند، نه آنقدر موافق که مسئولیت کامل بپذیرند. اما شاهزاده بیپرده و بیتعارف در کنار مردم و علیه استبداد ایستاده است. این شفافیت، نقاب اصلاحطلبان و پنجاهوهفتیها را از چهره میکند.
شاهزاده افکار عمومی را جذب میکند، آنها را نه. سالها اصلاحطلبان خود را تنها گزینهی «غیرحکومتی» جا زده بودند و پنجاهوهفتیها نیز با خاطرهی انقلاب زندگی میکردند. اما امروز بخش بزرگی از جامعه، شاهزاده را آلترناتیو واقعی میداند. این یعنی انحصار رسانهای و سیاسی اصلاحطلبان و پنجاهوهفتیها در هم شکسته است.
شاهزاده یادآور شکستهایشان است. هر بار نام او میآید، خاطرهی وعدههای توخالی اصلاحات و فاجعهی انقلاب ۵۷ دوباره زنده میشود. شاهزاده مثل آینهای است که نشان میدهد آنها چگونه فرصتها را سوزاندند و ایران را در باتلاق فرو بردند. طبیعی است که از چنین آینهای وحشت داشته باشند.
و مهمتر از همه، شاهزاده آیندهای بدون آنها را نمایندگی میکند. در ایران آزاد و مشروطهخواه، دیگر جایی برای کسانی که با نیمحقیقت و معامله زنده ماندهاند، نخواهد بود. اصلاحطلبان و پنجاهوهفتیها خوب میدانند که پایان بازی نزدیک است؛ و به همین دلیل با تمام قوا به جنگ کسی میروند که آیندهای متفاوت را نوید میدهد.
پس ترس آنها از شاهزاده، ترس از دست دادن نقاب، نقش و نان است. نقابِ اپوزیسیونبودنشان میافتد، نقش تاریخیشان نابود میشود و نانی که سالها از سفرهی قدرت خوردهاند، برچیده خواهد شد.
اما ملت ایران باید هوشیار باشد. ما نباید بار دیگر فریب بخوریم؛ نه با وعدههای توخالی اصلاحات، نه با تکرار خطای پنجاهوهفت. آیندهی ایران در دستان نسلی است که میخواهد از این چرخهی باطل بیرون بیاید؛ نسلی که در شاهزاده رضا پهلوی نماد اتحاد، شفافیت و مشروطهخواهی میبیند.
اینبار باید انتخابی آگاهانه کرد: یا ادامهی همان بازی قدیمی با اصلاحطلبان و پنجاهوهفتیها، یا گامی تازه به سوی آزادی و کرامت انسانی.
#جامعه_مدنی_ایران
#همکاری_ملی
#زن_زندگی_آزادی
#أمیرموحد
@poshtpardeha
امیر موحد
رزمنده جنگ ایران و عراق
اصلاح طلب سابق
چهار دهه است که مردم ایران تاوان اشتباه تاریخی سال ۵۷ را میپردازند. انقلابی که قرار بود آزادی و عدالت بیاورد، ایران را به تاریکی استبداد دینی فرو برد. از دل همان انقلاب، اصلاحطلبان برآمدند؛ کسانی که خود را ناجی معرفی کردند اما عملاً نقش سوپاپ اطمینان برای بقای جمهوری اسلامی شدند. آنها و نسل پنجاهوهفتی، به جای مبارزه با استبداد، امروز همهی تیرهایشان را به سمت شاهزاده رضا پهلوی نشانه گرفتهاند. چرا؟ چون ناخودآگاه از او میترسند.
این ترس ریشه در چند حقیقت عمیق دارد:
شاهزاده مشروعیت تاریخی دارد، آنها ندارند. اصلاحطلبان و پنجاهوهفتیها تمام هویتشان را از جمهوری اسلامی گرفتهاند، اما شاهزاده فراتر از این نظام ایستاده است؛ وارث مشروطه و نمایندهی یک ایران مدرن. همین مشروعیت مستقل، وجود آنها را بیمعنا میکند.
شاهزاده هویتی روشن دارد، آنها در تاریکی خاکستری زندگی میکنند. اصلاحطلبان همیشه نیمچه اپوزیسیون بودهاند؛ نه آنقدر مخالف که برانداز محسوب شوند، نه آنقدر موافق که مسئولیت کامل بپذیرند. اما شاهزاده بیپرده و بیتعارف در کنار مردم و علیه استبداد ایستاده است. این شفافیت، نقاب اصلاحطلبان و پنجاهوهفتیها را از چهره میکند.
شاهزاده افکار عمومی را جذب میکند، آنها را نه. سالها اصلاحطلبان خود را تنها گزینهی «غیرحکومتی» جا زده بودند و پنجاهوهفتیها نیز با خاطرهی انقلاب زندگی میکردند. اما امروز بخش بزرگی از جامعه، شاهزاده را آلترناتیو واقعی میداند. این یعنی انحصار رسانهای و سیاسی اصلاحطلبان و پنجاهوهفتیها در هم شکسته است.
شاهزاده یادآور شکستهایشان است. هر بار نام او میآید، خاطرهی وعدههای توخالی اصلاحات و فاجعهی انقلاب ۵۷ دوباره زنده میشود. شاهزاده مثل آینهای است که نشان میدهد آنها چگونه فرصتها را سوزاندند و ایران را در باتلاق فرو بردند. طبیعی است که از چنین آینهای وحشت داشته باشند.
و مهمتر از همه، شاهزاده آیندهای بدون آنها را نمایندگی میکند. در ایران آزاد و مشروطهخواه، دیگر جایی برای کسانی که با نیمحقیقت و معامله زنده ماندهاند، نخواهد بود. اصلاحطلبان و پنجاهوهفتیها خوب میدانند که پایان بازی نزدیک است؛ و به همین دلیل با تمام قوا به جنگ کسی میروند که آیندهای متفاوت را نوید میدهد.
پس ترس آنها از شاهزاده، ترس از دست دادن نقاب، نقش و نان است. نقابِ اپوزیسیونبودنشان میافتد، نقش تاریخیشان نابود میشود و نانی که سالها از سفرهی قدرت خوردهاند، برچیده خواهد شد.
اما ملت ایران باید هوشیار باشد. ما نباید بار دیگر فریب بخوریم؛ نه با وعدههای توخالی اصلاحات، نه با تکرار خطای پنجاهوهفت. آیندهی ایران در دستان نسلی است که میخواهد از این چرخهی باطل بیرون بیاید؛ نسلی که در شاهزاده رضا پهلوی نماد اتحاد، شفافیت و مشروطهخواهی میبیند.
اینبار باید انتخابی آگاهانه کرد: یا ادامهی همان بازی قدیمی با اصلاحطلبان و پنجاهوهفتیها، یا گامی تازه به سوی آزادی و کرامت انسانی.
#جامعه_مدنی_ایران
#همکاری_ملی
#زن_زندگی_آزادی
#أمیرموحد
@poshtpardeha
👍250❤54🤬5👌5