انتشارات ققنوس
4.4K subscribers
1.53K photos
546 videos
108 files
1.12K links
کانال رسمی گروه انتشاراتی ققنوس
آدرس اینستاگرام:
http://instagram.com/qoqnoospub
آدرس فروشگاه:
انقلاب-خیابان اردیبهشت-بازارچه کتاب
آدرس سایت:
www.qoqnoos.ir
ارتباط با ما:
@qoqnoospublication
Download Telegram
-بعضی آدما رو پول خراب می کنه. بی جنبه ان دیگه! تا یک قرون دو زار ته جیب شون صدا می ده، هوایی می شن .
گفتم:
-اونایی که پول ندارن و خراب می شن چی؟
عادل جواب داد:
-خب بعضی آدمها رو هم بی پولی خراب می کنه. اونقدر عقده تلنبار میشه توی روح و روان شون که از حالت عادی در می آن و آنرمال میشن . عوضی می شن. برای رسیدن به پول دست به هر کاری می زنن. اختلاس . دزدی . آدمکشی . جنایت...
سرم را روی دست عادل جابجا کردم . مثل همیشه صدایش در آمد و اعتراض کرد . گفتم:
-تو رو چی خراب می کنه؟
-من؟
-آره... تو ...
-من... خب، منو تو خراب می کنی.
پهلوهایم را نرم قلقلک می داد و حرف می زد .
-اگه یه روزی نباشی یا دیگه منو نخوای ، من خراب میشم . خراب چیه؟ داغون می شم . اصلا می میرم !
#خواب_عمیق_گلستان
#پروانه_سراوانی
@qoqnoospub
وقتی پایت زخمی شده ، مراقبی. هشیار می شوی که روی زمین چیزی نیفتاده باشد که در پایت فرو برود .چاله چوله ای نباشد که ناگاه سکندری بخوری و روی پای آزار دیده ات بیفتی . حتی مراقبی مبادا پوست تخمه ی بی خطری توی زخم و جراحتت برود . زخم یادت می دهد که پا را کجا بگذاری و کجا نگذاری . زمین صاف پیدا می کنی . از زمین ناهموار دوری می کنی . گاهی هم آنقدر ترسو می شوی که ترجیح می دهی تا خوب شدن زخم در خانه ات بنشینی و بیرون نروی ، مبادا که بالا و پایین زمین سر زخمت را باز کند .
من پانزده سال با زخمم نشستم درون خانه ام . در دنیا را روی خودم بستم .پرده های پنجره ام را کشیدم و نشستم و هی به زخمم نگاه کردم و پیر شدم .
با آدم ها هم همین است . وقتی کسی به تو زخم زده ، چشمت می ترسد. جرات نمی کنی از کنار بقیه رد بشوی .می ترسی مبادا مجروح ترت کنند . مبادا انگشت بگردانند توی جراحتت .مبادا چوب فرو کنند توی زخم خونریزت . هی مراقبی . هی حواس جمع از بغل شان رد می شوی . اگر کسی لبخند بزند می ترسی مبادا بخواهد حقه ای سوار کند. اگر کسی گریه کند می ترسی مبادا بخواهد دلت را به رحم بیاورد . اگر کسی دلسوزی کند می ترسی مبادا بخواهد فریبت بدهد. اگر کسی دستت را بگیرد می ترسی مبادا قصد داشته باشد از بغلت یک تکه ی چرب و فربه بکند و ببرد. زخم های آدم ها ، ترسوشان می کند . هراسان شان می کند . تخم بیم و وهم می ریزد توی جان شان و دیگر از آن به بعد نمی گذارد با خیال راحت زندگی کنند . نمی گذارد با خیال راحت معاشرت کنند ، دوستی کنند ، حرف بزنند، نگاه کنند و بخندند.
یک ترازو می گیری توی دستت و همه چیز را وزن می کنی. همه چیز را ترازو می زنی و مظنه می کنی تا ببینی هرچیزی با کدام چیز می خواند و با کدام چیز نمی خواند. ببینی چند درصد می شود به کسی یا چیزی اعتماد کرد. اعتماد که نه ، یک تکیه ی نیم بند ِ مدت دار. حتی کلمه ی تکیه کردن هم زیادی ست . باید گفت یک معاشرت بی اعتماد بی ریشه ی به درد نخور .یک سلام و علیک و چشم توی چشم شدن و شانه به شانه ایستادن ظاهری و ریاکارانه .

#خواب_عمیق_گلستان
#پروانه_سراوانی
@qoqnoospub
اسم هر سه مان را هم با « گل » شروع کرده بود و به احدی اجازه نمی داد ما را «گلی » صدا کنند. هر کدام اسم کامل خودمان را داشتیم. همه جا و برای همه . اگر می شنید کسی از قانونش تخطی کرده، فی الفور تذکر می داد که: "هیچ کی گلی صداشون نکنه . اینا همه شون گل ان. منتهی هر گلی یه نشونی داره. یکی بوی گل داره. یکی دشت گله. یکی گلستانه! "
#خواب_عمیق_گلستان
#پروانه_سراوانی
#ققنوس
@qoqnoospub
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿

#پري_از_بال_ققنوس

اسمش کیان است. گلی را طوری تلفظ می‌کند که لامِ گلی گیر می‌کند زیر زبانش. اولین‌باری که این‌طوری صدایم کرد به لهجه بریتیش و امریکنش خندیدم، الآن هربار آن لام لعنتی دلم را می‌لرزاند. چندسال از من کوچک‌تر است؟ ده سال؟ پانزده سال؟
اسم قشنگی دارد. اگر پسر داشتم اسمش را کیان می‌گذاشتم. بعد وقتی صدایش می‌کردم «ک» را طوری توی دهانم می‌چرخاندم که ته «ک» بچسبد به دندان‌های پایینی‌ام. کیف می‌کردم از غلیظ‌گفتن «ک». اسم پسر دیگرم را هم شاید می‌گذاشتم کیارش، کاووس، کوشا. دوست دارم اسم بچه‌ها به هم بیاید.
هاها. فعلا که تمام پسرهای عالم قحط آمده بود برای من. من و حفره سترون توی دلم . من کجا و پسرهایی که اسم‌هاشان با هم هارمونی داشته باشند کجا؟ خدای بالای سرم تصمیم گرفته همه پسرها و دخترهای دنیا را به رَحِم خشک من حرام کند و به دامن زن‌های دیگر ببخشد.

#رقصیدن_نهنگ_ها_در_مینی_بوس
#پروانه_سراوانی
#ققنوس

@QOQNOOSPUB