#مارتین_هایدگر در ایران فیلسوفی نام آشناست. گفتهاند که #هستی_و_زمان او مهمترین #شاهکار #فلسفی #قرن_بیستم است و آن را به بمبی در عالم فلسفه مانند کردهاند. گفتهاند که حتی منتقدانش از تأثیرش در امان نماندهاند. گفتهاند که این کتاب استوارترین ستونهای سنت #متافیزیک_غرب را به لرزه درمیآورد. ا#گزیستانسیالیسم، #ساختشکنی، #هرمنوتیک و #الهیات_مدرن، فصولی از نظریه و #نقد_ادبی و هنری، #روانکاوی و بسیاری از جنبشهای علوم انسانی معاصر را وامدار این کتاب خواندهاند. به این همه باید آوازة دشواری زبان، طرح شگفتانگیز و ژرفای مضامین آن را نیز افزود. این اوصاف چه بسا راست باشند و چه بسا به گزاف، در هر حال نه تأیید و نه انکار آنها گره از کار فروبستهای نمیگشاید. کتابها برای خواندن نوشته میشوند و هستی و زمان را باید خواند. #سیاوش_جمادی متولد 1330 تهران، فارغالتحصیل حقوق قضایی از دانشگاه تهران و فوق لیسانس ادبیات انگلیسی و فلسفه است. از این محقق و اندیشمند تاکنون ترجمه #نامههایی_به_ملینا (کافکا) (1377) تألیف و ترجمه #یادبود_ایوب در #جهان_کافکا (1379)، #هایدگر_و_سیاست (1381)، #متافیزیک چیست؟ (1382)، تألیف #سیری_در_جهان_کافکا (1383)، ترجمه #نیچه (#کارل_یاسپرس) (1383)، #زبان_اصالت (#تئودورآدرنو) (1385) و تألیف #زمینه_و_زمانه_پدیدارشناسی (1385) منتشر شده است. سیاوش جمادی به پاس تألیف سیری در جهان کافکا جایزه بیست و دومین دوره #کتاب_سال_ادبیات_جمهوری_اسلامی را دریافت و از "#متافیزیک_چیست" او در بیست و سومین دوره کتاب سال تقدیر به عمل آمد
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کتاب حاضر که شرح و بیانی کمابیش شفاف و منظم در بارۀ فلسفۀ #هایدگر پس از #هستی و زمان عرضه میکند همچون هستی و زمان از پرسش آغاز میشود و به پرسش میانجامد. لیکن این انجام نه به معنای ختم کلام بل گویای گشودگی و مفتوح ماندن اثر است.
عنوان کتاب خود پرسشی است که نویسنده جای جای به دلالتهای چهارگانه آن اشاره میکند و در باره هر یک به تفصیل توضیح می دهد. این بدان معناست که نویسند ه خود در ترجمه was heisst Denken رهگشای مترجم میشود و در عین حال مترجم را در این که کدام یک از دلالتهای چهارگانه را ملاک قرار دهد بلاتکلیف میگذارد. پیداست که دلالتهای دوم و سوم برای ترجمه عنوان کتاب مناسب نیستند چه این دو ذیل و تابع دلالتهای اول و چهارم قرار میگیرند. خواننده میتواند شرح مبسوط این دلالتها را در بخش دوم کتاب مشخصاً در درسگفتار ١، در گذار از درسگفتار ١ به ٢، در گذار از درسگفتار ٤ به ٥، و در درسگفتار آخر (١١)، مطالعه فرماید. آنچه در این صفحات میخوانیم صرفاً تکرار آنچه پیشتر آمده است نیست بلکه در هر بار پرسش یک گام واشکافته تر میشود.
@qoqnoospub
عنوان کتاب خود پرسشی است که نویسنده جای جای به دلالتهای چهارگانه آن اشاره میکند و در باره هر یک به تفصیل توضیح می دهد. این بدان معناست که نویسند ه خود در ترجمه was heisst Denken رهگشای مترجم میشود و در عین حال مترجم را در این که کدام یک از دلالتهای چهارگانه را ملاک قرار دهد بلاتکلیف میگذارد. پیداست که دلالتهای دوم و سوم برای ترجمه عنوان کتاب مناسب نیستند چه این دو ذیل و تابع دلالتهای اول و چهارم قرار میگیرند. خواننده میتواند شرح مبسوط این دلالتها را در بخش دوم کتاب مشخصاً در درسگفتار ١، در گذار از درسگفتار ١ به ٢، در گذار از درسگفتار ٤ به ٥، و در درسگفتار آخر (١١)، مطالعه فرماید. آنچه در این صفحات میخوانیم صرفاً تکرار آنچه پیشتر آمده است نیست بلکه در هر بار پرسش یک گام واشکافته تر میشود.
@qoqnoospub