🌿🌿🌿🌿🌿🌿
#پری_از_بال_ققنوس
در كابينت را میبندم براي آخرين بار همه جا را از نظر میگذرانم، بسيار آهسته بعد كيفم را برمیدارم، لبخند میزنم. پسربزرگم را در آغوش میگيرم. سپس اولين آپارتمانش را كه همين حالا در اسبابكشی به آن كمكش كرده بودم، ترک میكنم
تا چند ساعت ديگر، در آپارتمان خالی خودم خواهم بود، در ششصد كيلومتری اين جا...
#كاش_چيزی_نمیماند_جز_لحظات_شيرين
#ويرژينی_گريمالدی
#فرزانه_مهری
#ققنوس
@qoqnoospub
#پری_از_بال_ققنوس
در كابينت را میبندم براي آخرين بار همه جا را از نظر میگذرانم، بسيار آهسته بعد كيفم را برمیدارم، لبخند میزنم. پسربزرگم را در آغوش میگيرم. سپس اولين آپارتمانش را كه همين حالا در اسبابكشی به آن كمكش كرده بودم، ترک میكنم
تا چند ساعت ديگر، در آپارتمان خالی خودم خواهم بود، در ششصد كيلومتری اين جا...
#كاش_چيزی_نمیماند_جز_لحظات_شيرين
#ويرژينی_گريمالدی
#فرزانه_مهری
#ققنوس
@qoqnoospub
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
#پری_از_بال_ققنوس
امروز به دنيا میآيی...
من آماده نيستم..
فقط برای معاينه دورهای آمده بودم....
#كاش_چيزی_نمیماند_جز_لحظات_شيرين
#ويرژينی_گريمالدی
#فرزانه_مهری
#تازههای_کتاب_ققنوس
@qoqnoospub
#پری_از_بال_ققنوس
امروز به دنيا میآيی...
من آماده نيستم..
فقط برای معاينه دورهای آمده بودم....
#كاش_چيزی_نمیماند_جز_لحظات_شيرين
#ويرژينی_گريمالدی
#فرزانه_مهری
#تازههای_کتاب_ققنوس
@qoqnoospub
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
#پری_از_بال_ققنوس
كاش خواب به سراغم ميامد، اما آن هم در جاي ديگري سكني گزيده، پس خودم را به افكار سياه ميسپارم تا مرا ببلعند.
دلتنگي شب هنگام از راه ميرسد...
#كاش_چيزی_نمیماند_جز_لحظات_شيرين
#ويرژينی_گريمالدی
#فرزانه_مهری
#تازههای_کتاب_ققنوس
@qoqnoospub
#پری_از_بال_ققنوس
كاش خواب به سراغم ميامد، اما آن هم در جاي ديگري سكني گزيده، پس خودم را به افكار سياه ميسپارم تا مرا ببلعند.
دلتنگي شب هنگام از راه ميرسد...
#كاش_چيزی_نمیماند_جز_لحظات_شيرين
#ويرژينی_گريمالدی
#فرزانه_مهری
#تازههای_کتاب_ققنوس
@qoqnoospub