انتشارات ققنوس
4.4K subscribers
1.53K photos
546 videos
108 files
1.12K links
کانال رسمی گروه انتشاراتی ققنوس
آدرس اینستاگرام:
http://instagram.com/qoqnoospub
آدرس فروشگاه:
انقلاب-خیابان اردیبهشت-بازارچه کتاب
آدرس سایت:
www.qoqnoos.ir
ارتباط با ما:
@qoqnoospublication
Download Telegram
#سمیه_نوروزی
هفته‌ی گذشته برای من هفته‌ی بلقیس سلیمانی بود. "بازی آخر بانو"ش را بیشتر دوست داشتم که درباره‌اش بعدا می‌نویسم. اما درباره‌ی "خاله‌بازی":
نوشتن از دختري جوان كه دستِ رد به سينه‌ی عشاق مي‌زند و براي ادامه تحصيل در رشته‌ی مورد علاقه‌اش، ادبيات از شهرستان به پايتخت مهاجرت مي كند، كار آساني نيست. چرا كه جدا از لزوم درك درست از جهانِ زنانه، نيز شناختِ هيجانات عاشقانه در سنين مختلف، نويسنده بايد حواسش باشد كه دچار كليشه‌هاي معمول نشود. به‌خصوص كه قهرمان اصلي رمان، ناهيد، از نقصي زنانه نيز رنج مي‌برد. نازايي در جامعه‌ای سنتي كه خانواده و روابط زناشويي حتما بايد با تولد فرزند دوام پيدا كند، به‌شدت به چشم مي‌آيد.
رمان از زبان ناهيد و با ايميلي از يك دوستِ قديمي آغاز مي‌شود. رفته‌رفته با توصيفِ زندگيِ ناهيد و مسعود خواننده تصويري مي‌گيرد از رابطه‌اي سراسر عاشقانه، موفق و بدون فرزند كه نشان از سنت‌شكني دارد. اما فصل بعد كه از زبان مسعود، در خانه‌ي زني ديگر و با حضور دو فرزند و درگيري‌هاي لفظي زن و شوهر روايت مي‌شود، اولين ضربه را بر سر خواننده فرود مي‌آورد. چه، خواننده فكر مي‌كند طبق معمول با مردي طرف است كه پس از ازدواج و تحمل زندگي مشقت‌بار با زني معمولي، مردِ سنتي داستانْ راهكار را در خيانت ديده و سراغ زني باكمالات رفته تا جبران مافات كند.
اما كار سختِ نويسنده از اين فصل به بعد سخت‌تر شده. نويسنده از طرفي بايد داستان را طوري جلو ببرد كه خواننده‌ي بيزار از كليشه را از دست ندهد، از طرفي آن‌قدر بايد مهارت داشته باشد كه خواننده‌ي داستان‌هاي عاشقانه‌ي تراژيك را نيز با خود همراه كند. اين‌جاست كه خانمِ نويسنده فلاش‌بكي مي‌زند به گذشته‌ي ناهيد و توصيفِ فضاي شهرستان و تپيدن‌هاي دلِ دختر هجده ساله براي خاستگار و مبارزه براي سنت‌شكني‌هاي معمولِ سال‌هاي پس از انقلابِ ايران.
خاله بازي شايد رماني‌ست زنانه با توصيفِ دقيقِ روابطِ مربوط به زن‌ها و تصميم‌گيري‌هاي گاه هيجان‌زده‌ي زنان. جز ناهيد كه زنِ اصلي رمان است، نقش كليديِ دو زنِ ديگر داستان را نيز نبايد ناديده گرفت. دوستِ ناهيد كه ازدواج نكرده و روحيه‌اي شاد دارد و زنِ ديگر مسعود كه به‌نوعي قرباني مي‌نمايد. اما با خواندنِ رمان نه تنها ناهيد، كه اين دو زنِ اصلي و ديگر زنانِ رمان را قربانياني مي‌بينيم كه از پيش نقش‌هايي را پذيرفته‌اند و هرقدر هم خود را شاد يا معترض نشان مي‌دهند، باز نمي‌توانند از زير نگاهِ مردسالارانه‌ي سنتي بيرون بيايند و درست تصميم بگيرند. اتفاقي كه براي زنِ ديگر مسعود مي‌افتد، تصميم‌هايي كه ناهيد در طي زندگي‌اش مي‌گيرد، مسئوليتي كه دوستِ ناهيد خواسته يا ناخواسته براي خودش تعريف مي‌كند، اوضاع دو بچه‌اي كه مابين اين دو زندگي قرار گرفته‌اند، زن و شوهري كه به دليل تعدد فرزند، چوب حراج مي‌زنند به فرزندِ آخر و... نشان از قرباني بودنِ زنانِ داستان دارد. از طرفي، نويسنده با هوشياري كامل فصل آخر را طوري تمام مي‌كند كه خواننده نتواند تمام تقصيرها را بر گردن مرد داستان بيندازد. شايد به‌نوعي مي‌خواهد نشان دهد تمام شخصيت‌هاي درگير با زندگي، قرباني‌ شرايط سياسي، فرهنگي و اجتماعي شده‌اند...
خاله بازي رماني‌ست اجتماعي با دركي درست از عناصر تشكيل زندگي در جامعه: زن، مرد، عشق، زناشويي و مرگ.
#کی_چی_خونده
@qoqnoospub
Forwarded from داستان ایرانی
#محمد_اسماعیل_حاجی_علیان

#چی_خوندم_توی_این_هفته
نمی دانم تاحالا چندتا از داستانهای محمدرضا گودرزی رو خوندید؟ از داستان های کوتاه مجموعه اگه تو بمیری نشر افق بگیر تا داستان بلند نعش کش و تا مجموعه داستان تازه منتشر شده اش # بگذار_برسانمت با #نشر_هیلا #چاپ_اول_1395
در آثار داستانی محمدرضا گودرزی نوعی فانتزی خاص وجود دارد که رگه هایی از طنز خاصی از موقعیت ها بوجود می آورد که دلنشین است و خودمانی. نثر همه آثارش تا کنون نثر روان و سلیسی است که تلاش دارد از هرگونه پیچیدگی زبانی به دور باشد. آدمهای قصه هایش آدمها معمول جامعه اند ولی در موقعیت ایجاد شده رفتار معمول ندارند و این تضاد بازهم بر شوخ طبعی داستانهای گودرزی می افزاید. دغدقه مدرن ، نثر روان و گسستگی روایت همراه با سایر ویژگیهای فرم داستانی مدرن گودرزی را در جرگه داستان نویسان مدرن قرار می دهد - مطابق نظریه ژانر، نظریه مورد علاقه ایشان در نقد- و این اثر هم از همین گونه است. اغلب داستانها از 4 یا 5 صفحه تجاوز نمی کند و برشی کوتاه از زندگیها را به نمایش می گذارد. هرچند در چند داستان این مجموعه شخصیتی به داستان دیگر سریده اند و نقش گرفته اند.
نکته جالب اغلب کتابهای محمدرضا گودرزی اینست که خود نویسنده و فرایند خلق اثر داستانی و دغدقه ها و دلمشغولی نویسندگی همیشه حضوری تاثیر گذار دارند. کتاب خواندن شخصیت ها یا بهتر است بگویم شخصیت های متفاوت کتابخوان موجود در آثارشان- بخصوص همین کتاب بگذار برسانمت- نوعی آرمانخواهی هنرمندانه است و -متاسفانه باید بگویم- آرزوی انسانی جامعه روشنفکری ایران.
میخواستم کتاب را معرفی کنم ولی رفتم به صحرای کربلا.
#بگذار_برسانمت در 114 صفحه کتابی است که امروز در مسیر رفت و برگشت و در وقتهای اضافه و زمانهای انتظارم خواندم و روز شادی را برایم رقم زد. ناگفته نماند که من گرایش ناخواسته ای به طنز زیبای آثار گودرزی دارم و برایم لذتش را دو چندان کرد.
بنظرم بعد ایرج پزشکزاد طنازترین داستان نویس معاصر گودرزیست.
دعوت به خوانش #بگذار_برسانمت و بقیه آثار محمد رضا گودرزی، دعوت به خوانش طنازانه زندگیست در کمال جدی گری.
#محمد_اسماعیل_حاجی_علیان
#کی_چی_خونده
انتشارات ققنوس
Photo
#ناهید_قادری
من اين هفته کتابي از خالد حسيني نويسنده افغان مطالعه کردم اسم کتاب وکوهستان به طنين مي آيد بعداز مطالعه کتاب بادبادک باز وهزاران خورشيد تابان مشتاق کار بعدي خالد حسيني شدم کتاب توسط انتشارات ققنوس سال نود ودو چاپ شده با ترجمه روان نسرين ظهيري . کل کتاب تقريبا سه دوره از تاريخ افغانستان را نشان ميدهد افغانستان اباد ،افغانستان در جنگ واکنون افغانستان .توجه خالد حسيني به ادبيات فولکلور افغان ،فرهنگ اين کشور بسيار ستودني است هر چند با حکايت گونه اي که از حکايتهاي فولکلور افغانستان است ودر ابتداي فصل اول توسط پدر خانواده براي فرزندان گفته ميشود. تقريبا داستان لو مي رود ولي خالدحسيني با رواياتي که هر شخص پيرامونش ميگردد وبه صورت اول شخص بيان ميکند وهر فصل روايات اشخاص داستان را به سرانجام مي رساند تلاش کرده است براي طرح جديد تري ،اما گاهي حشو در فصلها از زيبايي کارمي کاهد در مجموع همان طور که از حسيني انتظار مي رود اين کار نيز يکي از کارهاي درخشان اوست البته هنوز معتقدم بادبادک باز بر قلع رفيع کارهاي حسيني قرار دارد.
#کی_چی_خونده
@qoqnoispub
انتشارات ققنوس
منصور یوسفی کیا: سرگرم خوانش کتاب عشق خداست، نوشتهٔ اکنات ایسواران و ترجمهٔ شهرام نقش تبریزی. نشر ققنوس، چاپ اول ۱۳۹۳ هستم @qoqnoospub
داستان ایرانی:
منصور یوسفی کیا:
سرگرم خوانش کتاب عشق خداست، نوشتهٔ اکنات ایسواران و ترجمهٔ شهرام نقش تبریزی. نشر ققنوس، چاپ اول ۱۳۹۳ هستم.
از میان کتاب هایی که تاکنون در مورد عشق خوانده و دیده ام، این کتاب نگاهی کلی تر و البته عمیق تر به مقوله عشق دارد. و عشق را راهی برمی گزیند برای رسیدن به حقیقت و خدا. در این میان از بازگویی و بازشناسی عشق زمینی هم غافل نمی شود. #کی_چی_خونده
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
#از_داستان_ايراني_حمايت_كنيم #سگ_خارجی از #سمیرارشیدپور #داستان #داستان_ایرانی #ققنوس @qoqnoospub
#مریم_ناصری

 داستان سگ خارجی
نویسنده سمیرا رشید پور

داستان توسط دختری روایت می شود که به دنبال برادرانش می گردد. سه برادر دار د و در داستان فقط برادر می مانند، بدون اسمی خاص.
 او داستان را از دهه ی شصت و در زمان جنگ در منطقه ی جنگی شروع و به این زمان می رسد. ناملایمات دوران آوارگی ، جنگ زده بودن و در چادر ها و اردوگاها و زدر آتش بمبارانها را به زیبایی به تصویر می کشد. او داستان را به روش سیال ذهن و نیز فلاش بک روایت می کند.. تصاویر بسیار زیبایی را خلق کرده و چنان خواننده را به درون داستان می برد که رهایی سخت می شود.
زمان داستان بیش تر از بیست سال می گذرد، وقتی او به دانشگاه تهران می آید و شهر تهران را که در خیال به زن قرمز پوشی تصور می کرده، بسان غولی می بیند که پاهایش در جنوب شهر و..
برشی از داستان: مامان می گوید هر دو رفته اند، چه فرقی می کند، رفتن با بر نگشتن فرق داردمامان". بعد از رفتنش همه در سکوت به زندگی با او ادامه می دادند. شاید هم نه، کسی دیگر به او هم فکر نمی کرد. من آن وقت فهمیدم که رفتن با مردن یکی نیست. ( از متن کتاب)
#کی_چی_خونده
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
Photo
داستان ایرانی:
این هفته رمان "من آلیس نیستم ولی اینجا خیلی عجیبه ! از فرید حسینیان تهرانی نشر هیلا رو خواندم.
اگه در پی یک رمان متفاوت هستید حتما این کاررا بخوانید و اگر خواستید هر فصلش را که بخواهید بخوانید و ملزم نباشید از اول رمان را بخوانید باز هم این کتاب را بخوانید و البته یادتان باشد در طی مسیر یکسر با دست اندازهایی مواجه می شوید که ارجاعتان می هد به پاورقی.نترسید و ادامه بدهید... #کی_چی_خونده. @dastaniran
.@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
@qoqnoospub
#بابک_ابراهیم_پور : اگر مثل من به ادبیات مینیمالیستی علاقه دارید، خواندن این کتاب را به شما پیشنهاد می کنم: پسری که مرا دوست داشت، به قلم بلقیس سلیمانی، انتشارات ققنوس. این مجموعه اولین کتابی است که از بلقیس سلیمانی خواندم. مجاب شدم بقیه آثارش را هم بخوانم.
در این کتاب صد صفحه ای با داستانک هایی متنوع طرف هستیم که در فضا های متفاوتی روایت می شود. معیار مهمی که معمولا در داستانک ها و مینیمال ها وجود دارد، غافلگیری است که در این مجموعه این غافلگیری در پایان هر داستانک به وضوح برای مخاطب قابل تشخیص است. برخی داستانک ها به شدت دارای فرم و ساختار قدرتمندی هستند و پایان بندی خوبی دارند. مخاطب پس از خواندن هر داستانک مدتی در ذهنش داستان را بررسی می کند و حتی آن را در ذهنش ادامه می دهد. خواندن این مجموعه داستانک ایرانی را به شما عزیزان پیشنهاد میکنم.
#کی_چی_خونده
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
@qoqnoospub
#رحیم_رستمی
...از اتوبوس پیاده میشوم . اولین کسی را که میبینم به من لبخند میزند . پیرمردی است ژولیده با دندانهایی درشت . « کجا میری دخترم ؟ خسته نباشی .» سوار میشوم و چمدانم را صندلی عقب میگذارد .از تهران که راه افتادیم دل درد گرفتم . میگویم :« میدان امام ، خیابان شهید صدوقی ، کوچهء شهید غفاری...
مجموعه ای در سه قسمت به نام های چشم های سیاه ، مگر می شود قابیل ، هابیل را کشته باشد ؟ و سوم دی ماه در سال 1391 نوشته ی عالیه عطایی .در یکی از بهترین داستان این مجموعه به نام بهترین دوست من ، نویسنده فرم عالی را برای داستان انتخاب نموده است . توصیفِ معماری و اشکال هندسی ، گویا شخصیتی متفاوت در متن ایجاد کرده است .لحن داستان نیز گویا تابعِ اشکال و معماری است .( در ابتدای داستان ) . ..در ورودی همیشه باز بود و به نسبت سر در عمارت ، کوچک و بی تناسب . انگار زورکی به عمارت وصله شده و هیچ کس سعی نکرده بود به در...
مجموعه ای که پیشنهاد میشود آن را دوستان داستان نویس با دقت بخوانند .
#کی_چی_خونده
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
#گانگستری_از_دیار_حافظ @qoqnoospub
زندانبان در زندان نوشتن

نگاهی به رمان؛ «گانگستری از دیار حافظ» نوشته، قاسم شکری
چاپ اول، ۱۳۹۲ - ققنوس


رمان را می‌توان، رمان شخصیت نامید. شخصیتی که در اتاقی دربسته و شیشه‌ای نشسته است و با شش نامه‌ای که برای همسر سابقش می‌نویسد و شش تا تلفنی که به دختردایی زن سابقش می‌زند، خودش را برای مخاطب عریان می‌کند تا شخصیتش در ذهن مخاطب شکل گیرد. عادت‌های شخصی تا خانوادگی‌اش از خلال حرف‌هایی که در نامه به همسر سابقش می‌نویسد، هویدا می‌شود. حتی نظرات اجتماعی و سیاسی‌اش در باب مسائل روز را می‌توان در این تک‌گویی‌هایی که تحت عنوان نامه انجام می‌دهد، دید و شنید.
مرد زندانبانی که به زنش نامه می‌نویسد، معضلات اجتماعی و اقتصادی مردم را در کنار مسائل خانوادگی‌اش به بوتهٔ نقد می‌کشد. هرچند به صورتی کوتاه و گذرا و در حد طرح آن معضل. الگوی زبانی و لحن خاصی که نویسنده برای شخصیت زندانبان برگزیده‌است، شخصیتی بی‌خیال و باری به هر جهت ترسیم می‌کند که گویی حضور و وجود زن در زندگی‌اش چندان مطرح نیست.
یکی از جذابیت‌های متن رمان، استفادهٔ بجا و درست از ضرب‌المثل‌ها و لغز و سخن‌های نغز است که علاوه بر تأییدهای بیانی بر حرف و سخن راوی، اندکی مایهٔ طنز به اثر داده‌است تا مخاطب را همراه خودش کند.
مأمور زندان که به همسر سابقش نامه می‌نویسد، گویی در اصل نامه‌ها را برای خودش می‌نگارد؛(ص۱۳۲؛ این نامه‌ها رو هم که می‌نویسم نه به این خاطر که حتما به دست تو برسه و تو هم برگردی سر خونه و زندگی اولت.نه به خدا. فقط محض خاطر حظ و حالیه که از نوشتن می‌برم.) طرح رمان به گونه‌ای‌ست که گویی از اول هم قرار نبوده کسی غیر از زندانبان در این داستان حرف بزند. تک‌گویی طولانی که صدایی به جز صدای راوی اول شخص در آن نیست و معدود نقل قول‌های میان جملات راوی هم معلوم نیست راوی با امانتداری نقل‌شان کرده باشد! به گمانی می‌توان گفت؛ راوی در میان حرف‌های و نوشته‌های خودش زندانی شده‌است. مأمور زندانی که گرفتار زندان نوشته‌های خویشتن است و در آخر همین نوشتن‌های بی‌حاصل و نامه‌هایی که به مقصد نمی‌رسند و زنی که از دستش می‌رود، او را مجبور به خودکشی با گاز می‌کند.
بهره‌گیری از شیوهٔ نامه‌نگاری اگرچه در این رمان توجیه‌پذیر است ولی نوشتن نامه‌های طولانی در حد یک فصل پنجاه صفحه‌ای، هیچ توجیهی ندارد. به خصوص در عصر پیامک و ایمیل که داستان در آن اتفاق می‌افتد و حتی در قرن قبل هم قابل‌پذیرش نبوده‌است. با این حال قاسم شکری داستان خوبی با این شیوه خلق می‌کند که مخاطب را به دنبال خود می‌کشاند.
اگر سخن ارسطو را بپذیریم که؛ « پیرنگ شخصیت است.» و تعریف میلان کوندرا را که؛ « رمان نوعی تأمل در هستی از خلال شخصیت‌های تخیلی است.» رمان گانگستری از دیار حافظ ما را با شخصیتی آشنا می‌کند که خودش پیرنگ داستان است و شخصیت برساخته‌اش، موجبات تعمق در جهان پیرامون.
با تمام این اوصاف، نثر و زبان داستان و خرده‌روایت‌های گذشته و حال زندگی راوی چنان با لحنی خاص و ضرب‌المثل‌های گوناگون درهم تنیده شده‌اند که مخاطب را با خود می‌کشاند تا پایان داستان. به عبارتی راوی پرحرف داستان را مخاطب دوست می‌دارد. چرا که طنز حتی در جملات جدی‌اش تنیده شده‌است. و نقل‌قول‌های راوی حکم دومینویی را دارند که پشت سرهم به هم ضربه می‌زنند و مخاطب را هل می‌دهند به جلو.

۱۳۹۶/۲/۲۱- اهواز
منصور یوسفی‌کیا
#کی_چی_خونده
@qoqnoospub