انتشارات ققنوس
Photo
گزارش بيبي سي از اولين مجموعه ژانر در ايران
#بيتابوت
شاید بتوان #لاله_زارع را اولین زن پلیسینویس سریالی قلمداد کرد
لاله زارع در ادبیات ژانر فارسیزبان به یک پدیده میماند. نویسندهای که تا مدتها پس از انتشار موفقیتآمیز رمانهای عاشقانهاش کسی از نام واقعی او خبر نداشت.
لاله زارع چهار رمان عاشقانه با نام مستعار «مژگان زارع» نوشت که مشهورترین آنها «آشیانی بر باد و مه» (شادان، ۱۳۹۴) است. اما همین نام مستعار نیز وقتی بر سر زبانها افتاد که رمان «قتل کیارش» را با افزودن وجه جنایی و معمایی به داستانهایش، طی چهار ماه هر شب و قسمت به قسمت در سایت اینترنتی «نودوهشتیها» منتشر کرد که به طور متوسط شبی چهار هزار خواننده داشت و سرانجام نیز در نظرسنجی از حدود هفتاد هزار کاربر این سایت، به عنوان رمان برتر سال سایت انتخاب شد.
شاید همین موفقیت کمنظیر بود که او را ترغیب کرد ضمن اعلام عمومی نام واقعیاش، از آن پس در کنار عاشقانهنویسی با همان نام معروفشدهاش مژگان، با نام واقعیاش نیز در ژانر پلیسی به نوشتن ادامه دهد.
لاله زارع که سابقه همکاری با برخی نشریات در حوزه حوادث دارد و دو داستان کوتاه پلیسی او نیز در جایزه ادبی «تهران» تقدیر شده، تا کنون دو رمان پلیسی هم منتشر کرده است.
اولین رمان پلیسی او «جمجمه جوان» نام داشت که سال گذشته در مجموعه ژانر نشر هیلا منتشر شد و دومی «بیتابوت» است که همین انتشاراتی آن را به تازگی روانه بازار کتاب کرده است. رمانی دویست صفحهای با همان شخصیت کارآگاه رمان قبلیاش، روزبه افشار، که به لحاظ ساختار روایی یک سر و گردن از «جمجمه جوان» بالاتر است.
با توجه به قدرت نویسندگی لاله زارع در ترسیم فضای پلیس و جنایت در ایران و نیز معرفی شخصیت کارآگاه دنبالهدار در بیش از یک رمان، شاید بتوان او را اولین زن پلیسینویس سریالی قلمداد کرد. همچنانکه برخی روزنامهنگاران ایرانی عنوان آگاتا کریستی ایران را به او دادهاند.
آنچه در رمانهای کارآگاه افشار و به طور خاص رمان «بیتابوت» لاله زارع بیشتر به چشم میآید، نه جنبه معمایی داستان، که ـ در پیروی از مکتب «ژرژ سیمنون» پلیسینویس مشهور فرانسوی ـ توجه ویژه به جنبههای روانی جنایت، سفر به لایههای زیرین شهر تهران و واشکافی روحیات مردم است.
http://www.bbc.com/persian/arts-46358059
@qoqnoospub
#بيتابوت
شاید بتوان #لاله_زارع را اولین زن پلیسینویس سریالی قلمداد کرد
لاله زارع در ادبیات ژانر فارسیزبان به یک پدیده میماند. نویسندهای که تا مدتها پس از انتشار موفقیتآمیز رمانهای عاشقانهاش کسی از نام واقعی او خبر نداشت.
لاله زارع چهار رمان عاشقانه با نام مستعار «مژگان زارع» نوشت که مشهورترین آنها «آشیانی بر باد و مه» (شادان، ۱۳۹۴) است. اما همین نام مستعار نیز وقتی بر سر زبانها افتاد که رمان «قتل کیارش» را با افزودن وجه جنایی و معمایی به داستانهایش، طی چهار ماه هر شب و قسمت به قسمت در سایت اینترنتی «نودوهشتیها» منتشر کرد که به طور متوسط شبی چهار هزار خواننده داشت و سرانجام نیز در نظرسنجی از حدود هفتاد هزار کاربر این سایت، به عنوان رمان برتر سال سایت انتخاب شد.
شاید همین موفقیت کمنظیر بود که او را ترغیب کرد ضمن اعلام عمومی نام واقعیاش، از آن پس در کنار عاشقانهنویسی با همان نام معروفشدهاش مژگان، با نام واقعیاش نیز در ژانر پلیسی به نوشتن ادامه دهد.
لاله زارع که سابقه همکاری با برخی نشریات در حوزه حوادث دارد و دو داستان کوتاه پلیسی او نیز در جایزه ادبی «تهران» تقدیر شده، تا کنون دو رمان پلیسی هم منتشر کرده است.
اولین رمان پلیسی او «جمجمه جوان» نام داشت که سال گذشته در مجموعه ژانر نشر هیلا منتشر شد و دومی «بیتابوت» است که همین انتشاراتی آن را به تازگی روانه بازار کتاب کرده است. رمانی دویست صفحهای با همان شخصیت کارآگاه رمان قبلیاش، روزبه افشار، که به لحاظ ساختار روایی یک سر و گردن از «جمجمه جوان» بالاتر است.
با توجه به قدرت نویسندگی لاله زارع در ترسیم فضای پلیس و جنایت در ایران و نیز معرفی شخصیت کارآگاه دنبالهدار در بیش از یک رمان، شاید بتوان او را اولین زن پلیسینویس سریالی قلمداد کرد. همچنانکه برخی روزنامهنگاران ایرانی عنوان آگاتا کریستی ایران را به او دادهاند.
آنچه در رمانهای کارآگاه افشار و به طور خاص رمان «بیتابوت» لاله زارع بیشتر به چشم میآید، نه جنبه معمایی داستان، که ـ در پیروی از مکتب «ژرژ سیمنون» پلیسینویس مشهور فرانسوی ـ توجه ویژه به جنبههای روانی جنایت، سفر به لایههای زیرین شهر تهران و واشکافی روحیات مردم است.
http://www.bbc.com/persian/arts-46358059
@qoqnoospub
BBC News فارسی
کتابخوان؛ چرا ایران 'ملکه جنایت' ندارد
اگر سرزمین ادبیات جنایی جهان ملکههایی چون پیدی جیمز و آگاتا کریستی، معروف به «ملکههای جنایت» دارد، ژانر جنایی در ادبیات داستانی ایران نه تنها تا کنون ملکهای نداشته است که اساساً تا همین اواخر، زنان نویسنده، حتی ژانرنویسان آنها، به این عرصه ظاهراً مردانه…