انتشارات ققنوس
4.98K subscribers
1.58K photos
571 videos
108 files
1.13K links
کانال رسمی گروه انتشاراتی ققنوس
آدرس اینستاگرام:
http://instagram.com/qoqnoospub
آدرس فروشگاه:
انقلاب-خیابان اردیبهشت-بازارچه کتاب
آدرس سایت:
www.qoqnoos.ir
ارتباط با ما:
@qoqnoospublication
Download Telegram
انتشارات ققنوس
#گروه_انتشاراتي_ققنوس #فرهنگ_بروبچه_هاي_ترون :كلمه هاي ويژه؛ واژه ها؛ اصطلاحات، و #ضرب_المثلهاي #تهراني اثر استاد #مرتضي_احمدي را تجديد چاپ كرد @qoqnoispub
فرهنگ بروبچه‌های ترون/ از #بابا_شمل و #بابا_بیل‌زن تا #مدآقا و #ملا_یزقل و هوار هوار
فرهنگ > کتاب - کتاب «فرهنگ بروبچه‌های ترون»؛ کلمه‌های ویژه، واژه‌ها، اصطلاحات و #ضرب_المثل‌های_تهرانی است که به همت #مرتضی_احمدی #دوبلور و #بازیگر_پیشکسوت #سینما و #تلویزیون منتشر شده است.

مرتضی احمدی در خصوص #زبان_تهرانی معتقد است: زبان تهرانی، زبانی است شیرین و جذاب و همه پسند و همه گیر که در این شصت هفتاد سال اخیر به همه جا نفوذ کرده و در آینده نیز به نفوذش می افزاید و به همه جا سرک می کشد. اگر این حرکت تداوم خود را حفظ کند - که می کند- شاید صد الی صدوپنجاه سال دیگر زبان تهران جایگزین سایر لهجه ها شود اما خود بچه های تهران آن هنگام دیگر نیستند که برپایی امپراتوری زبانشان را جشن بگیرند.

#آبکی:مشروب الکلی در اصطلاح جاهل ها
#ایکبیری: کثیف و بدترکیب، سروصورت زشت و کریه
بابا بیل زن: کسی که خود هزار جور گرفتاری دارد و می خواهد گرفتاری دیگران را برطرف کند.
بابا شمل: داش مشدی، قلدر، بزن بهادر، لوطی
جن بو داده: به بچه هایی که لاغر و ریزنقش و مردم آزارند.
سگ صفت: چاپلوس و متملق. نان به نرخ روزخور
سگ محلی: بی اعتنایی.

فحش های آب نکشیده: فحش های نو شنیده نشده

قازورات: از بین رفتنی، به دردنخور، دورریختنی
قاطی ور قاطی: مخلطو شده، درهم
گربه شورک: شستشوی سطحی با کمی اب
ملا یزقل(yazqal): نزول خوار، حرام خوار
میخ طویله: کوتوله، قد کوتاه
ننه دوغ مال: زن شلخته، بی سلیقه و کثیف

وردار و ورمال: رند و شارلاتان و حقه باز
هاپارتی: گستاخ، بی حیا و خودسر(همچنین بی چا دهن)
هوار هوار: داد و فریاد، عربده
یُقُر: تنومند، بدقواره
یقنلی بقال(yaqnali): بقال بی سلیقه و کثیف و بی مشتری


مؤلف ‏این فرهنگ که از هنرمندان نامدار سینما و تئاتر ایران است و خود در تهران زاده و بزرگ شده است، درباره روش ‏تالیف کتابش می نویسد:«من برای جمع آوری «فرهنگ بر و بچه های ترون» به یاری حافظه ام متکی بودم و گپ زدن ‏با بچه محل های هم سن و سالم و بچه های اصیل تهران و یادداشت کردن نکاتی که در گفته هایشان می یافتم.امیدوارم با این کار کمی از دینم را به زادگاهم ادا کرده باشم.»
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
خاطرات #مرتضی_احمدی تجدیدچاپ شد @qoqnoospub
«من و زندگي» خاطرات «مرتضي احمدي» از دوران کودکي تا بزرگسالي و زندگي حرفه اي شخصي اوست.
«مرتضي احمدي» درسال 1303 در جنوبي ترين نقطه تهران در خانواده اي مذهبي به دنيا آمد.همچنان که خود در فصل اول کتاب به آن اشاره مي کند پدرش سقط فروشي داشت.
«مرتضي احمدي» در اين کتاب با بياني شيرين به شرح خاطرات قديم و دوران کودکي خود مي پردازد و با چنان شيريني به وصف محله قديم خود و تهران آن زمان و آب و هواي زمستان هاي پر برف و هواي تابستاني ييلاقي تهران مي پردازد که خواننده را با خود به آن دوران مي برد. از صفا و بي غل و غشي مردمان روزگار گذشته تا اعتقادهايشان و رسوم مختلفي که در ماه هاي مختلف سال برگزار مي کردند، از خاطرات کودکي اش در نوحه خواني دسته هاي سينه زني ماه هاي محرم و مؤذن محل بودن در ماه رمضان تا خاطراتش از گردو فروشي ها و جغور بغوري ها و بستني محمد ريش. او دوران کودکي و نوجواني خود را در سال هايي پر التهاب گذراند؛ سال هاي کشف حجاب و قوانين تازه اي که پس از آن درمورد نحوه لباس پوشيدن به خصوص در مدارس و مختلط شدن مدارس مي رسيد و پس از آن آغاز جنگ جهاني دوم و تحولات داخلي ايران. «مرتضي احمدي» اسفندماه سال 1322 وارد خدمت راه آهن مي شود که درهمان سال هم وارد تئاتر حرفه اي مي شود. اودراين بخش از کتاب مي نويسد: «همه چيز من در يک کلمه خلاصه مي شد: «تئاتر... من از نوجواني علاقه زيادي به صداي استاد جواد بديع زاده داشتم. هر کجا گرامافوني بود (بوقي) و صفحه اي روي آن در گردش، مثل اين که من را با ميخ کنارش به زمين کوبيده باشند، پايم ديگر پيش نمي رفت، سيخ شده، زل زل توي بوقش نگاه مي کردم، با يک دنيا ذوق و شوق کنارش قنبرک مي ساختم و بي خبر از همه جا سراپا گوش مي شدم.»
#من_و_زندگي #مرتضي_احمدي #هنرپيشه #دوبلور #فيلم #بيوگرافي #ققنوس #گروه_انتشاراتي_ققنوس