#مهدی_یزدانی_خرم:
ما با یک رمان ضدمارکسیستی روبهرو هستیم به دلیل اینکه اگر مارکسیسم را و نگاه مارکسیستی را نگاهی بدانید که به تاریخ ایمان دارد و محتوم میداند ..
@qoqnoospub
ما با یک رمان ضدمارکسیستی روبهرو هستیم به دلیل اینکه اگر مارکسیسم را و نگاه مارکسیستی را نگاهی بدانید که به تاریخ ایمان دارد و محتوم میداند ..
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
#مهدی_یزدانی_خرم: ما با یک رمان ضدمارکسیستی روبهرو هستیم به دلیل اینکه اگر مارکسیسم را و نگاه مارکسیستی را نگاهی بدانید که به تاریخ ایمان دارد و محتوم میداند .. @qoqnoospub
#مهدی_یزدانی_خرم:
ما با یک رمان ضدمارکسیستی روبهرو هستیم به دلیل اینکه اگر مارکسیسم را و نگاه مارکسیستی را نگاهی بدانید که به تاریخ ایمان دارد و محتوم میداند تاریخ را، این رمان به هیچ عنوان به تاریخ ایمان ندارد و برای همین به سمت فانتزی میرود: برای دستانداختن تاریخ. تاریخی که در این رمان دستافتاده میشود، تاریخی که تخریب میشود، تاریخی که تکهتکه میشود بخشیاش تاریخ رسمی است، بخشیاش تاریخ شخصی و فردی شخصیت است، ولی در آن انگارههای آشنا برای مخاطب امروز ایرانی خیلی زیاد است، مخصوصاً کسانی که دههی شصت و هفتاد را تجربه کردهاند. این تاریخ مدام دارد متورم میشود و هی میترکد، منفجر میشود. در دههی شصت و هفتاد بسیطشدن جهان برای خیلی از نویسندهها و آرتیستهای آوانگارد خیلی مسئلهی مهمی بود. اصلاً برای همین اینقدر کانسپچوال آرت و هنرهای خیابانی و مفهومی و هنرهای آوانگارد خیابانی جذابیت پیدا کردند در اعتراض به این قضیه... از آن سنت هم نویسنده دارد استفاده میکند برای نشاندادن این امر بسیط، این ترکیدن تاریخ رسمی، تاریخی که انبوهی از اذهان ایرانی و غیرایرانی بهش ایمان دارند. و شاید از این منظر، با توجه به تمایلات فکریای که من در فرید حسینیان تهرانی میشناسم، بتوان گفت که هجویهای بر نگاه تاریخی در رمان را میتوانیم ببینیم. (پاره ای از گفتار روز رونمایی)
#من_آلیس_نیستم_ولی_اینجا_خیلی_عجیبه
#رمان
#رمان_ایرانی
#رمان_فارسی
#داستان_ایرانی
#داستان
@qoqnoospub
ما با یک رمان ضدمارکسیستی روبهرو هستیم به دلیل اینکه اگر مارکسیسم را و نگاه مارکسیستی را نگاهی بدانید که به تاریخ ایمان دارد و محتوم میداند تاریخ را، این رمان به هیچ عنوان به تاریخ ایمان ندارد و برای همین به سمت فانتزی میرود: برای دستانداختن تاریخ. تاریخی که در این رمان دستافتاده میشود، تاریخی که تخریب میشود، تاریخی که تکهتکه میشود بخشیاش تاریخ رسمی است، بخشیاش تاریخ شخصی و فردی شخصیت است، ولی در آن انگارههای آشنا برای مخاطب امروز ایرانی خیلی زیاد است، مخصوصاً کسانی که دههی شصت و هفتاد را تجربه کردهاند. این تاریخ مدام دارد متورم میشود و هی میترکد، منفجر میشود. در دههی شصت و هفتاد بسیطشدن جهان برای خیلی از نویسندهها و آرتیستهای آوانگارد خیلی مسئلهی مهمی بود. اصلاً برای همین اینقدر کانسپچوال آرت و هنرهای خیابانی و مفهومی و هنرهای آوانگارد خیابانی جذابیت پیدا کردند در اعتراض به این قضیه... از آن سنت هم نویسنده دارد استفاده میکند برای نشاندادن این امر بسیط، این ترکیدن تاریخ رسمی، تاریخی که انبوهی از اذهان ایرانی و غیرایرانی بهش ایمان دارند. و شاید از این منظر، با توجه به تمایلات فکریای که من در فرید حسینیان تهرانی میشناسم، بتوان گفت که هجویهای بر نگاه تاریخی در رمان را میتوانیم ببینیم. (پاره ای از گفتار روز رونمایی)
#من_آلیس_نیستم_ولی_اینجا_خیلی_عجیبه
#رمان
#رمان_ایرانی
#رمان_فارسی
#داستان_ایرانی
#داستان
@qoqnoospub