فکر میکنی چطور میشود که آدم با یکی دوست میشود؟
به یکی علاقهمند میشود؟
با یکی احساس نزدیکی میکند؟
حرف برای گفتن دارد؟
به نظرش آشنا میآید؟
گفت:« راستش را بخواهی من فکر میکنم آدم خودش را گول میزند. هیچکس واقعا آشنای آدم نیست، هیچ آشنایی بدون درد و گرفتاری نیست، هیچ آشنایی دوام ابدی ندارد. ما با همه آشناییها، باز یک گوشه قلبمان خالی میماند.
هیچکس تمام تنهایی آدم را پر نمیکند. هر چقدر بخواهی به کسی نزدیک شوی، بیشتر دردت میآید.»
#یک_روز_بلند_طولانی
#گيتي_صفرزاده
#هیلا
@qoqnoospub
به یکی علاقهمند میشود؟
با یکی احساس نزدیکی میکند؟
حرف برای گفتن دارد؟
به نظرش آشنا میآید؟
گفت:« راستش را بخواهی من فکر میکنم آدم خودش را گول میزند. هیچکس واقعا آشنای آدم نیست، هیچ آشنایی بدون درد و گرفتاری نیست، هیچ آشنایی دوام ابدی ندارد. ما با همه آشناییها، باز یک گوشه قلبمان خالی میماند.
هیچکس تمام تنهایی آدم را پر نمیکند. هر چقدر بخواهی به کسی نزدیک شوی، بیشتر دردت میآید.»
#یک_روز_بلند_طولانی
#گيتي_صفرزاده
#هیلا
@qoqnoospub
اگر قرار باشد آدم یکبار زندگی کند
شاید بهتر باشد دنبال رویاهایش برود.
جواب داد:
«من به آنطرفش فکر میکنم، به چیزهایی که دور انداخته شدند تا یک آدم به رویاهایش برسد.»
#یک_روز_بلند_طولانی
#گيتي_صفرزاده
#هیلا
@qoqnoospub
شاید بهتر باشد دنبال رویاهایش برود.
جواب داد:
«من به آنطرفش فکر میکنم، به چیزهایی که دور انداخته شدند تا یک آدم به رویاهایش برسد.»
#یک_روز_بلند_طولانی
#گيتي_صفرزاده
#هیلا
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
متن بخشی از گفتگوی گیتی صفرزاده با بامداد جنوب در پست بعدی به همراه لینک متن کامل @qoqnoospub
🔻گیتی صفرزاده در گفتوگو با بامداد جنوب:
*زنان، ذاتا قصهگو هستند*!
http://bamdad24.ir/fa/news/11603
⤵
@BamdadDaily
این گله شما از سیاسیون بهعنوان یک نویسنده قابلدرک است اما چرا میان خود نویسندگان و خاصه شاعران، اینهمه چنددستگی و گاه کدورت و عداوت است؟
متاسفانه این مسالهای که اشاره میکنید به شکل ناراحتکنندهای وجود دارد. شاید یکبخشی از آن به شرایط اجتماعی و تاریخی ما مربوط باشد، یک نوع روحیه عداوت و بغض انگار درونمان تلنبار شده است، هنرمندانمان هم خالی از این خصوصیت نیستند اما چون اصولا برای هنر و هنرمند جایگاه قدسی قائل هستیم دیدن این ویژگی میان آنها برایمان سختتر و عجیبتر است. چنددستگی در فضای هنر البته همه جای دنیا وجود دارد و لزوما بد هم نیست اما وقتی پای عداوت به میان میآید، ماجرا تلخ میشود. به نظر میآید جریان هنری و روشنفکری ما جای زخمهایش از تاریخ را سختتر از مردم عادی توانسته درمان کند اما ما همگی میتوانیم در یک پروسه همدلی و انجام مسوولیت این فضا را عوض کنیم. کتاب #یک_روز_بلند_طولانی من را نشر #ققنوس منتشر کرد. برخورد ققنوس با کتاب من، چه در مرحله دریافت و بررسی اثر، چه آمادهسازی و چاپ و بعد اطلاعرسانی و پخش، بهقدری حرفهای، متعهدانه و انسانی بود که ناخودآگاه به من هم حس مسوولیت و ارزشمندی در مقابل کارم و افراد فرهنگی که با آنها طرفم میدهد. با ایجاد همین فضاهاست که ما کمکم به خودمان و دیگران فرصت تغییر و برخورد مناسب را میدهیم
.
ظاهرا شما در عرصه ژورنالیستی هم فعال هستید. مضافا در حوزه کودک و نوجوان هم دستی بر قلم دارید. این چندوجهی بودن قلم شما قابلتحسین است.
لفظ قابلتحسین که البته از لطف شماست ولی واقعیت امر این است که این خوششانسی را داشتم که در فضاهایی قرار بگیرم که موقعیت فعالیت برای بچهها را داشته باشم. در نشریات بچههای گلآقا، پرنده آبی و رشد فرصت حضور داشتم و چون نگاه بچهها برایم جذاب است، سعی کردم تا خودم را به این نگاه نزدیک کنم. تجربهای هم در سال گذشته در برگزاری کارگاههایی برای ترویج کتابخوانی میان بچهها با تعدادی از دوستان داشتیم که برایم بسیار شیرین بود. کار ژورنالیستی هم یکجورهایی شبیه کار تئاتر است برای اهل هنرهای نمایشی، یعنی همانطور که حضور در تئاتر احوال دیگری دارد، چون نفس تماشاگر را حس میکنید، کار ژورنالیستی هم یک ضربان زنده و روزانهای دارد که خیلی دلچسب است. از همه مهمتر اینکه فکر میکنم کسی که مینویسد باید تجربه زیسته بیشتری داشته باشد، باید کنجکاو باشد، به حوزههای مختلف سری بکشد و خود را از یکبعدی بودن جدا کند.
@qoqnoospub
*زنان، ذاتا قصهگو هستند*!
http://bamdad24.ir/fa/news/11603
⤵
@BamdadDaily
این گله شما از سیاسیون بهعنوان یک نویسنده قابلدرک است اما چرا میان خود نویسندگان و خاصه شاعران، اینهمه چنددستگی و گاه کدورت و عداوت است؟
متاسفانه این مسالهای که اشاره میکنید به شکل ناراحتکنندهای وجود دارد. شاید یکبخشی از آن به شرایط اجتماعی و تاریخی ما مربوط باشد، یک نوع روحیه عداوت و بغض انگار درونمان تلنبار شده است، هنرمندانمان هم خالی از این خصوصیت نیستند اما چون اصولا برای هنر و هنرمند جایگاه قدسی قائل هستیم دیدن این ویژگی میان آنها برایمان سختتر و عجیبتر است. چنددستگی در فضای هنر البته همه جای دنیا وجود دارد و لزوما بد هم نیست اما وقتی پای عداوت به میان میآید، ماجرا تلخ میشود. به نظر میآید جریان هنری و روشنفکری ما جای زخمهایش از تاریخ را سختتر از مردم عادی توانسته درمان کند اما ما همگی میتوانیم در یک پروسه همدلی و انجام مسوولیت این فضا را عوض کنیم. کتاب #یک_روز_بلند_طولانی من را نشر #ققنوس منتشر کرد. برخورد ققنوس با کتاب من، چه در مرحله دریافت و بررسی اثر، چه آمادهسازی و چاپ و بعد اطلاعرسانی و پخش، بهقدری حرفهای، متعهدانه و انسانی بود که ناخودآگاه به من هم حس مسوولیت و ارزشمندی در مقابل کارم و افراد فرهنگی که با آنها طرفم میدهد. با ایجاد همین فضاهاست که ما کمکم به خودمان و دیگران فرصت تغییر و برخورد مناسب را میدهیم
.
ظاهرا شما در عرصه ژورنالیستی هم فعال هستید. مضافا در حوزه کودک و نوجوان هم دستی بر قلم دارید. این چندوجهی بودن قلم شما قابلتحسین است.
لفظ قابلتحسین که البته از لطف شماست ولی واقعیت امر این است که این خوششانسی را داشتم که در فضاهایی قرار بگیرم که موقعیت فعالیت برای بچهها را داشته باشم. در نشریات بچههای گلآقا، پرنده آبی و رشد فرصت حضور داشتم و چون نگاه بچهها برایم جذاب است، سعی کردم تا خودم را به این نگاه نزدیک کنم. تجربهای هم در سال گذشته در برگزاری کارگاههایی برای ترویج کتابخوانی میان بچهها با تعدادی از دوستان داشتیم که برایم بسیار شیرین بود. کار ژورنالیستی هم یکجورهایی شبیه کار تئاتر است برای اهل هنرهای نمایشی، یعنی همانطور که حضور در تئاتر احوال دیگری دارد، چون نفس تماشاگر را حس میکنید، کار ژورنالیستی هم یک ضربان زنده و روزانهای دارد که خیلی دلچسب است. از همه مهمتر اینکه فکر میکنم کسی که مینویسد باید تجربه زیسته بیشتری داشته باشد، باید کنجکاو باشد، به حوزههای مختلف سری بکشد و خود را از یکبعدی بودن جدا کند.
@qoqnoospub