نویسنده رمان «انگار خودم نیستم» مطرح کرد:
اولویت نوشتن زنان از جنس و مسائل مربوط به خودشان باشد.
http://www.ibna.ir/fa/doc/shortint/256495
@qoqnoospub
اولویت نوشتن زنان از جنس و مسائل مربوط به خودشان باشد.
http://www.ibna.ir/fa/doc/shortint/256495
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
نویسنده رمان «انگار خودم نیستم» مطرح کرد: اولویت نوشتن زنان از جنس و مسائل مربوط به خودشان باشد. http://www.ibna.ir/fa/doc/shortint/256495 @qoqnoospub
نویسنده رمان «انگار خودم نیستم» مطرح کرد:
اولویت نوشتن زنان از جنس و مسائل مربوط به خودشان باشد.
یاسمن خلیلیفرد درباره سطحی کیفی آثار ادبی نویسندگان زن امروز میگوید: نویسندگان زن امروز نسبت به گذشته دغدغهمندتر مینویسند و در به تصویر کشیدن معضلات زنان و دغدغههایشان موفق عمل کردهاند.
اولویت نوشتن زنان از جنس و مسائل مربوط به خودشان باشد.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، دومین رمان یاسمن خلیلیفرد به نام «انگار خودم نیستم» از سوی انتشارات ققنوس منتشر شد.
http://www.ibna.ir/fa/doc/shortint/256495
یاسمن خلیلیفرد در گفتوگو با ایبنا درباره فضای رمان جدید خود گفت: رمان «انگار خودم نیستم» هم فضایی مشابه کتاب قبلیام دارد . در این رمان هم مشخصههای نوستالژیک رمان قبلیام وجود دارد و چیزی که در این رمان برایم خیلی مهم بوده، روابط بین آدمهاست. کلا من در کتابهایم به روابط بین آدمها میپردازم و این مساله برایم خیلی مهم است. در این رمان هفت راوی وجود دارد که چهارتای آنها زن و بقیه مرد هستند و داستان از زبان راویها بیان میشود.
نویسنده «یادت نرود که..» درباره دشواری نوشتن از زبان مرد برای یک نویسنده زن گفت: اینکه از زبان مردها بنویسی، سختیهای خاص خودش را دارد اما من به واسطه اینکه رشته سینما خواندهام و مباحث روانشناسی زیادی مطالعه کردهام به شخصیتپردازی جنس مرد آشنا هستم. همچنین تجربیات فیلمنامهنویسیام هم در این بین موثر بوده است.
خلیلیفرد درباره شباهتها و تفاوتهای این رمان با کتاب قبلی خود توضیح داد: این دو رمان بهواسطه فضا به هم شباهت دارند. در هر دو این کتابها به جزئیات روابط شخصیتها پرداختهام و خاطرات و گذشته نقش پررنگی در این دو کتاب داشتهاند. در کتاب «یادت نرود که...» سنام کمتر از الان بود و به همان نسبت تجربه کمتری داشتم. در آن کتاب بعضی جاها زیادهگویی کردهام و از توصیف برخی چیزها نتوانستهام بگذرم. البته در کل کتابهای من خیلی حالت توصیفی و فیلمنامهای دارد. کار نوشتن رمان «یادت نرود که...» را سال 1391 به پایان رساندم. اما این رمان تقریبا دوسال و نیم در ارشاد ماند تا مجوز گرفت و به همین دلیل سال 1394 منتشر شد. در رمان «انگار خودم نیستم» فکر می کنم به دلیل بالاتر رفتن سن و تجربه زیستهام پختهتر عمل کردهام و توانستهام از زواید کار بزنم. در این رمان سعی کردم از زوائد و توصیفات بیش ازاندازه و خستهکننده بپرهیزم.
این منتقد سینما درباره اولویت موضوعی زنان نویسنده امروز ایران عنوان کرد: ما در جامعهای زندگی میکنیم که زنان در بخشهای مختلف فرهنگی، اجتماعی و ... مشکلات زیادی دارند. پس عجیب نیست که اولویت نوشتن زنان از جنس و مسائل مربوط به خودشان باشد. به دلیل مشکلات زیادی که زنان جامعه ما در بخشهای مختلف دارند، چه نویسندگان و چه فیلمسازان زن ترجیح میدهند که به مسائل مربوط به خودشان بپردازند. البته همیشه استثنا هم وجود دارد و ممکن است در این بین نویسندگان زنی هم باشند که به مسائل عمومیتری بپردازند. برای خود من هم دغدغههای زنان مهم است و در داستانهایم سعی کردهام که به این دغدغهها به طور عمیقی بپردازم و سطحی عمل نکنم.
این نویسنده درباره جریان ادبیات معاصر امروز و سطح کیفی آثار ادبی زنان اهل قلم گفت: من جریان ادبی امروز را دنبال میکنم و به نظرم تعداد نویسندگان زن نسبت به قبل بیشتر شده که خودش اتفاق خیلی خوبی است. در گذشته ما چهرههای شاخصی چون غزاله علیزاده و سیمین دانشور داشتیم. به نظرم نویسندگان زن امروز نسبت به گذشته دغدغهمندتر مینویسند و در به تصویر کشیدن معضلات زنان و دغدغههایشان موفق عمل کردهاند. نمونه این نویسندگان هم چهرههای شاخصی مانند؛ بلقیس سلیمانی، فریبا وفی و زویا پیرزاد هستند.
خلیلیفرد درباره میزان استقبال مخاطب از رمان قبلی خود و دلیل احتمالی آن توضیح داد: من هنگام نوشتن رمان اولم خیلی به مخاطب فکر نمیکردم و تنها به چیزی که دوست داشتم روی کاغذ بیاورم میاندیشیدم. در کتاب دومم هم همینطور بود. بر اساس بازخوردهایی که از خوانندگانم گرفتم، فکر میکنم دلیل این استقبال توجه به گذشته و روابط آدمها در دنیای معاصر بود. رابطه کاراکترهای رمان اولم، فروغ و کیوان برای خوانندگان جذاب بود و اذعان میکردند که این نوع رابطه را تجربه کردهاند و در زندگی و روابط خود اینگونه آدم ها را دیدهاند. خوانندگان رمان اولم به نوعی با شخصیتها همذاتپنداری کرده بودند. من با رمان اولم مخاطب زیادی پیدا کردم و امیدوارم همین اتفاق برای رمان دومم هم بیفتد. البته من مناسبات و فعالیتهای سینمایی هم دارم و انتشارات ققنوس هم چه در زمینه نشر و چه در زمینه پخش و توزیع کتاب، نشر خوشنامی است. بنابراین امید زیادی به جذب مخاطب این کتاب دارم.
@qoqnoospub
اولویت نوشتن زنان از جنس و مسائل مربوط به خودشان باشد.
یاسمن خلیلیفرد درباره سطحی کیفی آثار ادبی نویسندگان زن امروز میگوید: نویسندگان زن امروز نسبت به گذشته دغدغهمندتر مینویسند و در به تصویر کشیدن معضلات زنان و دغدغههایشان موفق عمل کردهاند.
اولویت نوشتن زنان از جنس و مسائل مربوط به خودشان باشد.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، دومین رمان یاسمن خلیلیفرد به نام «انگار خودم نیستم» از سوی انتشارات ققنوس منتشر شد.
http://www.ibna.ir/fa/doc/shortint/256495
یاسمن خلیلیفرد در گفتوگو با ایبنا درباره فضای رمان جدید خود گفت: رمان «انگار خودم نیستم» هم فضایی مشابه کتاب قبلیام دارد . در این رمان هم مشخصههای نوستالژیک رمان قبلیام وجود دارد و چیزی که در این رمان برایم خیلی مهم بوده، روابط بین آدمهاست. کلا من در کتابهایم به روابط بین آدمها میپردازم و این مساله برایم خیلی مهم است. در این رمان هفت راوی وجود دارد که چهارتای آنها زن و بقیه مرد هستند و داستان از زبان راویها بیان میشود.
نویسنده «یادت نرود که..» درباره دشواری نوشتن از زبان مرد برای یک نویسنده زن گفت: اینکه از زبان مردها بنویسی، سختیهای خاص خودش را دارد اما من به واسطه اینکه رشته سینما خواندهام و مباحث روانشناسی زیادی مطالعه کردهام به شخصیتپردازی جنس مرد آشنا هستم. همچنین تجربیات فیلمنامهنویسیام هم در این بین موثر بوده است.
خلیلیفرد درباره شباهتها و تفاوتهای این رمان با کتاب قبلی خود توضیح داد: این دو رمان بهواسطه فضا به هم شباهت دارند. در هر دو این کتابها به جزئیات روابط شخصیتها پرداختهام و خاطرات و گذشته نقش پررنگی در این دو کتاب داشتهاند. در کتاب «یادت نرود که...» سنام کمتر از الان بود و به همان نسبت تجربه کمتری داشتم. در آن کتاب بعضی جاها زیادهگویی کردهام و از توصیف برخی چیزها نتوانستهام بگذرم. البته در کل کتابهای من خیلی حالت توصیفی و فیلمنامهای دارد. کار نوشتن رمان «یادت نرود که...» را سال 1391 به پایان رساندم. اما این رمان تقریبا دوسال و نیم در ارشاد ماند تا مجوز گرفت و به همین دلیل سال 1394 منتشر شد. در رمان «انگار خودم نیستم» فکر می کنم به دلیل بالاتر رفتن سن و تجربه زیستهام پختهتر عمل کردهام و توانستهام از زواید کار بزنم. در این رمان سعی کردم از زوائد و توصیفات بیش ازاندازه و خستهکننده بپرهیزم.
این منتقد سینما درباره اولویت موضوعی زنان نویسنده امروز ایران عنوان کرد: ما در جامعهای زندگی میکنیم که زنان در بخشهای مختلف فرهنگی، اجتماعی و ... مشکلات زیادی دارند. پس عجیب نیست که اولویت نوشتن زنان از جنس و مسائل مربوط به خودشان باشد. به دلیل مشکلات زیادی که زنان جامعه ما در بخشهای مختلف دارند، چه نویسندگان و چه فیلمسازان زن ترجیح میدهند که به مسائل مربوط به خودشان بپردازند. البته همیشه استثنا هم وجود دارد و ممکن است در این بین نویسندگان زنی هم باشند که به مسائل عمومیتری بپردازند. برای خود من هم دغدغههای زنان مهم است و در داستانهایم سعی کردهام که به این دغدغهها به طور عمیقی بپردازم و سطحی عمل نکنم.
این نویسنده درباره جریان ادبیات معاصر امروز و سطح کیفی آثار ادبی زنان اهل قلم گفت: من جریان ادبی امروز را دنبال میکنم و به نظرم تعداد نویسندگان زن نسبت به قبل بیشتر شده که خودش اتفاق خیلی خوبی است. در گذشته ما چهرههای شاخصی چون غزاله علیزاده و سیمین دانشور داشتیم. به نظرم نویسندگان زن امروز نسبت به گذشته دغدغهمندتر مینویسند و در به تصویر کشیدن معضلات زنان و دغدغههایشان موفق عمل کردهاند. نمونه این نویسندگان هم چهرههای شاخصی مانند؛ بلقیس سلیمانی، فریبا وفی و زویا پیرزاد هستند.
خلیلیفرد درباره میزان استقبال مخاطب از رمان قبلی خود و دلیل احتمالی آن توضیح داد: من هنگام نوشتن رمان اولم خیلی به مخاطب فکر نمیکردم و تنها به چیزی که دوست داشتم روی کاغذ بیاورم میاندیشیدم. در کتاب دومم هم همینطور بود. بر اساس بازخوردهایی که از خوانندگانم گرفتم، فکر میکنم دلیل این استقبال توجه به گذشته و روابط آدمها در دنیای معاصر بود. رابطه کاراکترهای رمان اولم، فروغ و کیوان برای خوانندگان جذاب بود و اذعان میکردند که این نوع رابطه را تجربه کردهاند و در زندگی و روابط خود اینگونه آدم ها را دیدهاند. خوانندگان رمان اولم به نوعی با شخصیتها همذاتپنداری کرده بودند. من با رمان اولم مخاطب زیادی پیدا کردم و امیدوارم همین اتفاق برای رمان دومم هم بیفتد. البته من مناسبات و فعالیتهای سینمایی هم دارم و انتشارات ققنوس هم چه در زمینه نشر و چه در زمینه پخش و توزیع کتاب، نشر خوشنامی است. بنابراین امید زیادی به جذب مخاطب این کتاب دارم.
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
عكس از #كتابفروشي_گلها_المپيك @qoqnoospub
نویسنده این کتاب با نثرى جذاب و روان براى تمام مخاطبینى که به بیش از سى و هشت زبان در سراسر جهان کتابش را مىخوانند حرفهایى مىزند که شاید تا پیش از این در جایى نشنیده باشند
داستان این رمان درباره مرتاضی هندی است که برای خرید یک تخت میخی به فروشگاه آیکیا در پاریس میرود و چون جایی ندارد تا شب را آنجا بماند، در فروشگاه میماند تا صبح فردا تخت را تحویل بگیرد و به خانهاش برگردد ...
صبح فردا جمعی از مامورهای فروشگاه وارد میشوند. مرتاض هم از ترس در یک جالباسی مخفی میشود و نمیداند ماموران برای بردن همان جالباسی آمدهاند. به این ترتیب مرتاض به همراه جالباسی درون کامیونی گذاشته میشود که درون آن عدهای از مهاجران غیرقانونی آفریقایی مخفی شدهاند و قرار است از طریق کانال مانش به انگلستان بروند…
در قسمتی از این رمان می خوانیم:
اگرچه او نمیدانست در ساعات آینده چه بر سرش میآید، خوشحال بود که آن جاست. در آن ساعت، بایستی در هواپیما میبود و به خانهاش بر میگشت. عجیب بود که دلش برای این اتفاق تنگ نمیشد؛ دست کم حالا، آن جا و بلافاصله، زیرا فشار سفر کمی او را از پا درآورده بود. به خودش گفت مسافرتی باورنکردنی و نیز ملاقات با شخصیتهایی شگفت انگیز را پیش رو خواهد داشت. باید از این شبیخونِ خوشی استفاده میکرد زیرا قطعا تا چند لحظه دیگر وقتی در تختش و تنهایی به افسردگی تبعیدیها، انسانهای بیثبات، خانه نشینهایی که دور از سرزمینهایشان غم وطنشان را داشتند، بداقبالها و کسانی که دیگر هیچ شاخهای نداشتند که به آن آویزان شوند فکر میکرد، حوصلهاش سر میرفت.
اثر #رومن_پوئرتلاس
ترجمه #ابوالفضل_اللهدادی #ققنوس
@qoqnoospub
داستان این رمان درباره مرتاضی هندی است که برای خرید یک تخت میخی به فروشگاه آیکیا در پاریس میرود و چون جایی ندارد تا شب را آنجا بماند، در فروشگاه میماند تا صبح فردا تخت را تحویل بگیرد و به خانهاش برگردد ...
صبح فردا جمعی از مامورهای فروشگاه وارد میشوند. مرتاض هم از ترس در یک جالباسی مخفی میشود و نمیداند ماموران برای بردن همان جالباسی آمدهاند. به این ترتیب مرتاض به همراه جالباسی درون کامیونی گذاشته میشود که درون آن عدهای از مهاجران غیرقانونی آفریقایی مخفی شدهاند و قرار است از طریق کانال مانش به انگلستان بروند…
در قسمتی از این رمان می خوانیم:
اگرچه او نمیدانست در ساعات آینده چه بر سرش میآید، خوشحال بود که آن جاست. در آن ساعت، بایستی در هواپیما میبود و به خانهاش بر میگشت. عجیب بود که دلش برای این اتفاق تنگ نمیشد؛ دست کم حالا، آن جا و بلافاصله، زیرا فشار سفر کمی او را از پا درآورده بود. به خودش گفت مسافرتی باورنکردنی و نیز ملاقات با شخصیتهایی شگفت انگیز را پیش رو خواهد داشت. باید از این شبیخونِ خوشی استفاده میکرد زیرا قطعا تا چند لحظه دیگر وقتی در تختش و تنهایی به افسردگی تبعیدیها، انسانهای بیثبات، خانه نشینهایی که دور از سرزمینهایشان غم وطنشان را داشتند، بداقبالها و کسانی که دیگر هیچ شاخهای نداشتند که به آن آویزان شوند فکر میکرد، حوصلهاش سر میرفت.
اثر #رومن_پوئرتلاس
ترجمه #ابوالفضل_اللهدادی #ققنوس
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
@qoqnoospub
جنبش و گفتمان چپ در ایران ابتدا نه در تقابل با سرمایهداری، بلکه در مقابل فئودالیسم و در حمایت از کارگران بخشهای غیرصنعتی شکل گرفت، زیرا اساساً نه نظام سرمایهداری شکل گرفته بود و نه طبقة کارگر صنعتی.
جامعة ایران پیش از این و در طی قرنها، جنبش ضدفئودالی را به نمایندگی مزدکیان، خرمدینان، شیعیان و... تجربه کرده بود.
گفتمان چپ با تأسیس «حزب عدالت» در قفقاز و مستقر شدن بلشویکها در روسیه رنگ کمونیسم به خود گرفت. حزب عدالت به «حزب کمونیست ایران» تغییر نام داد و تداومبخش این گفتمان در چارچوب مارکسیستیـ لنینیستی شد.
در پی زوال این حزب در دورة رضا شاه، گفتمان چپ ایران در این مقطع به ابتکار تقی ارانی، نه در چارچوب فعالیت حزبی، بلکه با انتشار مجله «دنیا» و پایهگذاری یک محفل روشنفکری ادامه حیات داد.
گفتمان چپ در این مقطع به جای ترویح نگاه حزبی به مارکسیسم، در پی بسط مسائل تئوریک و به جای مخاطب قرار دادن طبقات فرودست، در صدد شناساندن آن به اقشار تحصیلکرده و روشنفکر بود.
#گفتمان_چپ_در_ايران #محمدعلي_احمدي #جنبش_چپ #حزب_عدالت #بلشويك #كمونيسم #حزب_كمونيسم_ايران #مجله_دنيا #روشنفكري #ققنوس
@qoqnoospub
جامعة ایران پیش از این و در طی قرنها، جنبش ضدفئودالی را به نمایندگی مزدکیان، خرمدینان، شیعیان و... تجربه کرده بود.
گفتمان چپ با تأسیس «حزب عدالت» در قفقاز و مستقر شدن بلشویکها در روسیه رنگ کمونیسم به خود گرفت. حزب عدالت به «حزب کمونیست ایران» تغییر نام داد و تداومبخش این گفتمان در چارچوب مارکسیستیـ لنینیستی شد.
در پی زوال این حزب در دورة رضا شاه، گفتمان چپ ایران در این مقطع به ابتکار تقی ارانی، نه در چارچوب فعالیت حزبی، بلکه با انتشار مجله «دنیا» و پایهگذاری یک محفل روشنفکری ادامه حیات داد.
گفتمان چپ در این مقطع به جای ترویح نگاه حزبی به مارکسیسم، در پی بسط مسائل تئوریک و به جای مخاطب قرار دادن طبقات فرودست، در صدد شناساندن آن به اقشار تحصیلکرده و روشنفکر بود.
#گفتمان_چپ_در_ايران #محمدعلي_احمدي #جنبش_چپ #حزب_عدالت #بلشويك #كمونيسم #حزب_كمونيسم_ايران #مجله_دنيا #روشنفكري #ققنوس
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
رونمايي و جشن امضاي كتاب #انگار_خودم_نيستم @qoqnoospub
جلسه رونمايى و جشن امضاى كتاب #انگار_خودم_نيستم نوشته #ياسمن_خليلى_فرد با حضور داريوش فرهنگ، بيتا فرهى، جميل رستمى، مهسا ملك مرزبان، لادن نيكنام، مهناز رونقى، آيت دولتشاه، شاهرخ گيوا، على الله سليمى، ليلى بخشى و بسيارى از دوستداران كتاب و داستان در كتابفروشى آوند قيطريه برگزار شد.
@qoqnoospub
@qoqnoospub
در فهرست راهیافته به مرحلهی نیمهنهایی جایزهی دوسالانهی #داستان_شیراز نام دو کتاب از #نشر_هیلا نیز جای گرفته است؛ به امید موفقتشان: #الفبایم_را_جدی_بگیر نوشتهی #پریناز_موسوي
@qoqnoospub
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
@qoqnoospub
#جایزه_داستان_شیراز فهرست #رمانهاى راهیافته به مرحلهی نیمهنهایی را منتشر کرد که در این فهرست دو کتاب از انتشارات #ققنوس و یک کتاب از نشر #هیلا ( #گروه_انتشاراتی_ققنوس ) نیز جای گرفتهاند:
#چینخوردگی نوشتهی #هادی_معصومدوست، #سوگواری_برای_شوالیهها نوشتهی #مرتضی_کربلاییلو و #کالت نوشتهی #بابک_تبرایی.
کربلاییلو برای این کتابش پیش از این نامزد دریافت #جایزه_احمد_محمود شده بود. نام چینخوردگی نیز در میان نامزدهای #جایزه_هفت_اقليم به چشم ميخورد
@qoqnoospub
#چینخوردگی نوشتهی #هادی_معصومدوست، #سوگواری_برای_شوالیهها نوشتهی #مرتضی_کربلاییلو و #کالت نوشتهی #بابک_تبرایی.
کربلاییلو برای این کتابش پیش از این نامزد دریافت #جایزه_احمد_محمود شده بود. نام چینخوردگی نیز در میان نامزدهای #جایزه_هفت_اقليم به چشم ميخورد
@qoqnoospub
گروه انتشاراتی ققنوس فاجعه تاسفبار غرق شدن سانچی را تسلیت میگوید و خود را شریک غم بازماندگان میداند.
@qoqnoospub
@qoqnoospub
دوست داشتن خداوندی که هیچ نقصی در او راه ندارد، سهل است. آنچه سخت است، دوست داشتن انسان های فانی است با همه ی خطا و ثوابشان. فراموش مکن آدمی هر چیزی را به اندازه ای می فهمد که نسبت به آن عشق دارد! پس تا زمانی که برای دیگران از صمیم قلب آغوش نگشایی و بخاطر خالق، مخلوق را دوست نداشته باشی، نه می توانی چنان که شایسته است بفهمی و نه به شکلی لایق دوست بداری..!
#ملت_عشق
#الیف_شافاک
#ققنوس
@qoqnoospub
#ملت_عشق
#الیف_شافاک
#ققنوس
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
ققنوس تفسيرها و تاويلها #د_انتظار_گودو را منتشر كرد @qoqnoospub
ققنوس منتشر كرد:
نام #بكت با #تئاتر_معاصر پيوند خورده است. در اين حيطه، او شخصيتي پيشروست. پيشرو بودن بكت در دو حوزه فرمي و محتوايي است. درهم شكني قاطع فرمهاي مانوس كلاسيك و ورود به عرصه هاي نومحتوايي دو ويژگي اصلي آثار اوست.
بررسي #تئاتر_مدرن و #تئاتر_پسامدرن بي نام بكت ميسر نيست. اين امر دلايل متعددي دارد.
تفسيرها و تآويلها
#در_انتظار_گودو
سرويراستار #هارولد_بلوم
ترجمه #بهروز_حاجيمحمدي #ساموئل_بكت
#ققنوس
@qoqnoospub
نام #بكت با #تئاتر_معاصر پيوند خورده است. در اين حيطه، او شخصيتي پيشروست. پيشرو بودن بكت در دو حوزه فرمي و محتوايي است. درهم شكني قاطع فرمهاي مانوس كلاسيك و ورود به عرصه هاي نومحتوايي دو ويژگي اصلي آثار اوست.
بررسي #تئاتر_مدرن و #تئاتر_پسامدرن بي نام بكت ميسر نيست. اين امر دلايل متعددي دارد.
تفسيرها و تآويلها
#در_انتظار_گودو
سرويراستار #هارولد_بلوم
ترجمه #بهروز_حاجيمحمدي #ساموئل_بكت
#ققنوس
@qoqnoospub
قاعده بیست و هفتم شمس:
این دنیا به کوه می ماند، هر فریادی که بزنی، پژواک همان را میشنوی. اگر سخنی خیر از دهانت برآید، سخنی خیر پژواک می یابد. اگر سخنی شر بر زبان برانی، همان شر به سراغت می آید. پس هر که درباره ات سخنی زشت بر زبان راند، تو چهل شبانه روز درباره آن انسان سخن نیکو بگو. در پایان چهلمین روز می بینی همه چیز عوض شده. اگر دلت دگرگون شود، دنیا دگرگون می شود.
#ملت_عشق
#الیف_شافاک
#ققنوس
@qoqnoospub
این دنیا به کوه می ماند، هر فریادی که بزنی، پژواک همان را میشنوی. اگر سخنی خیر از دهانت برآید، سخنی خیر پژواک می یابد. اگر سخنی شر بر زبان برانی، همان شر به سراغت می آید. پس هر که درباره ات سخنی زشت بر زبان راند، تو چهل شبانه روز درباره آن انسان سخن نیکو بگو. در پایان چهلمین روز می بینی همه چیز عوض شده. اگر دلت دگرگون شود، دنیا دگرگون می شود.
#ملت_عشق
#الیف_شافاک
#ققنوس
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
ققنوس و #ايشي_گورو @qoqnoospub
#ایشی_گورو را دیگر همه میشناسند. کیست که طرفدار کتاب و کتابخوانی باشد و نویسندگانی را که جایزه نوبل دریافت کردهاند نشناسد؟ اما نکتهای که درباره #ایشی_گورو باید گفت این که او در سال ۱۹۹۵ برای رمان #تسلی_ناپذیر جایزه چلتنهام را دریافت کرد؛ جایزهای برای کتابهایی که در سال انتشارشان آنقدری که سزاوارند تحسین نشدهاند. این جایزه از طرف تایمز و ساندیتایمز برگزار میشود. رمان دیگر او #هرگز_رهایم_مکن نیز در سال ۲۰۰۵ نامزد جایزه #بوکر شد، جایزه آرتور سی.کلارک را از آن خود کرد و در فهرست صد رمان برتر تایمز قرار گرفت. از این رمان فیلمی هم اقتباس شده که بسیار مورد توجه واقع شد. #غول_مدفون نیز در سال ۲۰۱۶ هم جایزه جهان فانتزی را از آن خود کرد و هم جایزهای از طرف بنیاد افسانهپردازی برای جوانان...
هرسه این کتابها پیش از نوبل گرفتن این نویسنده ترجمه و منتشر شده بود و حالا دیگر بارها و بارها تجدید چاپ میشوند. #گروه_انتشاراتی_ققنوس امیدوار است از خواندن این مجموعه لذت ببرید.
@qoqnoospub
هرسه این کتابها پیش از نوبل گرفتن این نویسنده ترجمه و منتشر شده بود و حالا دیگر بارها و بارها تجدید چاپ میشوند. #گروه_انتشاراتی_ققنوس امیدوار است از خواندن این مجموعه لذت ببرید.
@qoqnoospub