انتشارات ققنوس
5.59K subscribers
1.73K photos
633 videos
109 files
1.18K links
کانال رسمی گروه انتشاراتی ققنوس
آدرس اینستاگرام:
http://instagram.com/qoqnoospub
آدرس فروشگاه:
انقلاب-خیابان اردیبهشت-بازارچه کتاب
آدرس سایت:
www.qoqnoos.ir
ارتباط با ما:
@qoqnoospublication
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اولین دیدار....
اولین خاطره.... 📚📚 لحظه‌ای پای صحبت‌های آقای جواد مجابی بنشینیم به بهانه چهل و دومین سال فعالیت انتشارات ققنوس و انتشار کتاب تازه ایشان با نام در این تیمارخانه .
#رمان
#داستان
#تیمارخانه #جواد_مجابی #ققنوس
@qoqnoospublication
#گور_خواب
نوشته #بابك_تبرايي منتشر شد. بخشي از اين رمان را مي‌توانيد دانلود كنيد و بخوانيد. اين شيوه‌ي جالبي است كه موسسه انتشاراتي ققنوس براي معرفي كتاب‌هاي خود برگزيده است.
👇👇
@QOQNOOSPUB
شب رونمايي از كتاب " كارنامه مصدق"

با حضور:
ناصر تکمیل همایون
داریوش رحمانیان
محمد ترکمان
زهره حسین‌زادگان
علی دهباشی
.
🔝رونمایی از کتاب: “کارنامه مصدق” اثر ارسلان پوریا
.
📅یکشنبه دوازدهم اسفند ۱۳۹۷. ساعت پنج بعداز ظهر
🔸میدان فلسطین طالقانی غربی ضلع جنوبی خیابان طالقانی پلاک ۵۱۴ . خانه گفتمان شهر
.
ورود براي عموم آزاد است.
👇👇👇👇
https://bit.ly/2XxyGw6
@qoqnoospub
به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا) رمان #قم_رو_بیشتر_دوست_داری_یا_نیویورک؟ نوشته راضیه مهدی‌زاده به تازگي از نشر هيلا روانه بازار شده است. این رمان در ۱۴ فصل نوشته شده است و داستان زندگی زن جوانی است که از ایران تا آمریکا کشیده می‌شود.

عناوین فصول این رمان به ترتیب عبارت‌اند از:«چشماتو ببند، بعدش بهشته»، «کافه‌های بی‌قرار قاره‌های دور»، «خانه نیستم، برگشتم تماس می‌گیرم»، «قم رو بیشتر دوست‌داری یا نیویورک؟»، «بوی کتلت در عید شکرگزاری»، «پوریا و پریا»، «چشم‌های مامی»، «زن در میدان زمان»، «راز بهار نارنج»، «رودخانه هادسون و ماهی‌های نورانی‌اش»، «قطار لرزان»، «دودنیایی‌ها»، «راز فارسی من و مام هالیما» و «بگو دلت هوای نان تازه کرده».
بخشي از رمان: «به اتاقم می‌روم. پیراهن کوتاه را درمی‌آورم و پیراهن بلند گلدار مادر را که انگار منشأ همه عطر کتلت است می‌پوشم. وارد آشپزخانه می‌شوم، سیب‌زمینی را رنده می‌کنم و یخ گوشت چرخ‌کرده را باز می‌کنم.

راضيه مهدي‌زاده، لیسانس فلسفه از دانشگاه تهران و فوق لیسانس مطالعات سینمایی از دانشگاه هنر تهران گرفته است
ادامه مطلب👇👇👇👇
http://www.ibna.ir/fa/doc/book/272648
@qoqnoospub
معرفی کتاب:
مجموعه داستان "قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟" نوشته‌ی راضیه مهدی زاده توسط نشر هیلا در اسفند ۱۳۹۷ منتشر شد.

بی‌مکانی و نداشتن قرار، موضوع اصلی این داستان‌هاست. یکی را برای یافتن شهری آرمانی به سقراط و خرابه‌های یونان می‌کشاند و دیگری را به کشتن مادربزرگ و فرستادنش به بهشت. یکی دیگر را به خانه‌ای در شهر نیویورک امید می‌دهد و آن یکی فکر می‌کند در چشم‌های مادرش چیزی تغییر کرده و باید از بوستون بلیط اتوبوس بگیرد و راهی شود تا نگاهی دوباره به مادر بیندازد. دیگری می‌گردد و مرده‌های کشور و سرزمینش را در مرزهای دور شهری دیگر زنده می‌کند و یکی دیگر در قطاری با یک سرباز آمریکایی رو در رو می‌شود و...
#روزشمار_ادبی
@adabiatemaa
@qoqnoospub
من همان شخصي هستم كه گزارش عكسبرداري و اسكن راديولوژي را با خونسردي به مريض‌ها مي دهد


«دقيقا در اتاق نمايش تصوير راديولوژي، ما با مريض‌ها به مثابه يك كل انساني برخورد نمي كنيم ما به نواحي متورم اندازه غدد و رشدشان نگاه مي‌كنيم. ..
هميشه همه چيز در مورد اعضاست، اعضاي بدن هيچ وقت در مورد انسان‌ها يا يك بدن درسته نيست.
ولي الان به مريض‌ها و احساساتشان فكر مي‌كنم و به چهره خيره‌شان به دكتر زماني كه گزارش عكسبرداري رو براشون مي خونه

و اين موضوع منو به فكر فرو مي‌بره»

#انسان_موجودي_يكروزه #الوين_يالوم #نازي_اكبري #ققنوس
@qoqnoospub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کتابی که می‌خوانی نباید به جای تو بیندیشد، باید تو را به اندیشیدن وا دارد...
📚📚

گزارش تصویری رونمایی از کتاب کارنامه مصدق اثر ارسلان پویا
با سخنرانی ناصر تکمیل همایون
داریوش رحمانیان
محمد ترکمان
زهره حسین‌زادگان
علی دهباشی
کارنامه‌ مصدق یکی از منابع مهم و دست اول درباره دوران نخست وزیری مصدق است.
انتشار متن کامل این کتاب ارزشمند، سند مهم دیگری در اختیار علاقه‌مندان به تاریخ معاصر ایران و نیز پژوهشگران تاریخ می‌گذارد تا با شناختی دقیق، به دور از غرض و پیشداوری، بتوانند با بخشی از گذشته مبارزات ضد استبدادی و ضد استعماری مردم ایران آشنا شوند.
.
#کتاب
#کارنامه_مصدق
#ارسلان_پوریا
#عکس
#ویدیو
#تاریخ
#تاریخ_ایران
#ایران
#انتشارات_ققنوس
@qoqnoospub
خصلتِ آدمیزاد این است که
به دنبال آنچه ندارد می دود
و آنچه دارد اصلاً نمی بیند
و به داشتنش مثل یک حق طبیعی
عادت می کند

#نازی_صفوی
#دالان_بهشت
#ققنوس
@qoqnoospub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قصد دارید چه کتاب‌هایی را در تعطیلات نوروز بخوانید؟🤔
کتاب، بهترین هدیه و نفیس ترین میراث نیاکان بزرگ بشر است که برای بهره برداری و استفاده فرزندان و آیندگان به یادگار گذاشته اند و نیز مکتب فضیلتی است که در هر زمان و مکان، درهای آن مکتب مقدس، به روی همه باز است.
بیایید در این سال جدید به یکدیگر کتاب هدیه دهیم😍
‌.
برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت پیروز

مبارک بادت این سال و همه سال
همایون بادت این روز و همه روز

چو آتش در درخت افکند گلنار
دگر منقل منه آتش میفروز

چو نرگس چشم بخت از خواب برخاست
حسد گو دشمنان را دیده بردوز

بهاری خرم است ای گل کجایی
که بینی بلبلان را ناله و سوز

جهان بی ما بسی بوده‌ست و باشد
برادر جز نکونامی میندوز

نکویی کن که دولت بینی از بخت
مبر فرمان بدگوی بدآموز

منه دل بر سرای عمر سعدی
که بر گنبد نخواهد ماند این گوز

دریغا عیش اگر مرگش نبودی
دریغ آهو اگر بگذاشتی یوز
.
پیشاپیش نوروز مبارک🌸🌸💐
.
#نوروز
#عید
#کتاب
#عیدی
#کتاب_بهترین_هدیه
#کتاب_بهترین_عیدی
#هدیه
#کتاب_خوب
#انتشارات_ققنوس

@qoqnoospub
همزمان با انتشار چاپ دوم #وحدت_اشیا، یادداشت #رابرت_استرن بر ترجمه فارسی کتاب
👇👇👇👇👇
@qoqnoospublication
انتشارات ققنوس
همزمان با انتشار چاپ دوم #وحدت_اشیا، یادداشت #رابرت_استرن بر ترجمه فارسی کتاب 👇👇👇👇👇 @qoqnoospublication
یادداشت رابرت استرن بر ترجمۀ فارسی کتاب «وحدت اشیا: هگل، كانت و ساختار ابژه»


براي آماده سازیِ ترجمه فارسیِ نخستين كتاب من، با عنوان «هگل، كانت و ساختار ابژه» كه در سال ١٩‌٩٠ از سوی انتشارات راتلج منتشر شد، از محمدمهدی اردبيلی و مهدی محمدی‌اصل بسيار سپاسگزارم. عنوان كتاب من در اين ترجمه تغيير كرده است تا مضمون اصلی كتاب را بهتر منعكس کند. اين كتاب به اين دغدغه می‌پردازد كه چه چيزی يك ابژه‌ی فردی را به ابژه‌ای فردی بدل می‌سازد، و بدين طريق، وحدتش در مقام چنين ابژه‌ای چگونه بايد تبيين شود؟ در نتيجه، دغدغه‌ی محوری كتاب معنادار ساختن «وحدت اشيا» است. در اين كتاب استدلال شده است كه كانت و هگل پاسخ‌هايی عميقاً متفاوت به اين پرسش داده‌اند، و اختلافشان در پاسخ به اين پرسش، نشان‌دهنده‌ی جدايی ايدئاليسم استعلايی كانت از ايدئاليسم ابژكتيو هگل است.
بنا به ادعای من، كانت از اسلاف تجربه‌گرايش نگرشی اساساً اتميستی را به ارث برده بود؛ نگرشی كه بر اساس آن، وحدت اشيا را بايد با فعاليت سوژه‌ی تاليف‌كننده توضيح داد كه به كمك تحميل مقولات متعدد بر كثرتی از تجارب، اين كثرت را درون يك ابژه مجتمع می‌سازد. در نتيجه، ساختار جهان را سوژه بر جهان تحميل كرده است، و قوام ابژه‌های وحدت‌يافته از بطن اين فرآيند ظاهر می‌شود.
از سوی ديگر، نشان داده‌ام كه هگل رويكردی ارسطويی‌تر اتخاذ كرده است كه بر اساس آن، وحدت افراد را بايد به كمك جوهری كلی توضيح داد كه اين افراد را متمثل می‌سازد، به نحوی كه، براي مثال، موجودات در مقام اسب، سگ يا انسان هستند كه به افراد بدل می‌شوند. نشان داده‌ام كه به نظرِ هگل، چنين كلياتی بخشی از ساختار هستی‌شناختی واقعيت بماهو هستند؛ در نتيجه، او منكر هر نقشی برای سوژه‌ی تاليف‌كننده‌ی كانتی می‌شود، و بدين طريق، ايدئاليسم سوبژكتيو را رد كرده و ايدئاليسم ابژكتيو (یا به معنای هگلی‌تر ایدئالیسم مطلق) را به جايش می‌نشاند كه رويكردی رئاليستی به وحدت اشيا اتخاذ می‌كند.

(رابرت استرن، وحدت اشیا: هگل، کانت و ساختار اُبژه، نشر ققنوس، صص ۷-۸)
@qoqnoospublication
دیگر «من»، «من» نیست

یادداشت روزنامه #بانی_فیلم بر کتاب #انگار_خودم_نیستم

👇👇👇👇
@qoqnoospublication
انتشارات ققنوس
دیگر «من»، «من» نیست یادداشت روزنامه #بانی_فیلم بر کتاب #انگار_خودم_نیستم 👇👇👇👇 @qoqnoospublication
دیگر «من»، «من» نیست
یادداشتی بر رمان «انگار خودم نیستم» اثر یاسمن خلیلی‏فرد
رامین سلیمانی

یک نویسنده به سه چیز نیاز دارد‌؛ تجربه‌، مشاهده و تخیل؛ که دو تا و گه‌گاه یکی از آن‌ها جای دیگری را پر می‌کند. «ویلیام فاکنر»

یکی از دوستانم پدربزرگی داشت که دایم تشویقش می‏کرد به نوشتن خاطرات و یادداشت‏های روزانه. می‏گفت بنویس که یادت نرود. اگر می‏پرسیدی چه از یادم می‏رود می‏گفت همه چیز! اگر می‏پرسیدی چرا می‏گفت زمان بزرگ‏ترین دشمن حافظه است، درگیر زندگی که بشوی همه چیز از یادت می‏رود بنویس که اگر یادت رفت و تنها شدی جایی نوشته باشی، بخوانی و دوباره یادت بیاید.
رمان «انگار خودم نیستم» دومین رمان خانم یاسمن خلیلی‏فرد حکایت فراموشی و تنهایی آدم‏هاست. شخصیت‏هایی از جامعه‏ی شهری امروزی؛ با تحصیلات عالی و غرق شده در ابرشهری بی‏انتها که دایم بر وسعتش افزوده می‏شود. شخصیت‏های که گاه تعمداً و گاه از سر ضعف دچار فراموشی گذشته‏ی خود و احساسات‏شان نسبت به دیگران هستند، نوعی فراموشی حاصل از واکنشی روانی نسبت به تنهایی و دلایل آن.
«آن‏طور که از حرف‏هایشان متوجه می‏شوم معتقدند تنها بودن در شهری مثل تهران خیلی سخت است. فکر می‏کنم مگر تنهایی تهران و غیر تهران دارد؟ مگر برای تنهایی می‏شود جغرافیایی تعیین کرد؟ یعنی به خیال‏شان اگر مثلاً در پاریس تنها بودم حجم این تنهایی عوض می‏شد؟
به صندلی‏های لهستانی قدیمی کافه نگاه می‏کنم و می‏روم توی فکر. اصلاً انگار وقتی تنها بودم کمتر احساس تنهایی می‏کردم.»
رمان هفت راوری دارد که هر یک تلاش دارند داستان خود را روایت کنند و گاهی به کمک دیگر شخصیت‏ها می‏روند برای روایت داستان ایشان. نویسنده تلاش داشته با روایت درگیری‏های فردی شخصیت‏هایش رمانی از نوع روان‏شناسی بنویسد. تلاشی که در مورد بعضی شخصیت‏ها مانند «لعیا» و «کامروز» موفق‏تر بوده. به نظر می‏رسد تعدد راوی بزرگ‏ترین دشواری نویسنده بوده است. فراتر رفتن راوی از یک به چند علیرغم امکاناتی که در اختیار نویسنده برای ایجاد کشش و طرح پیرنگ‏های فرعی قرار می‏دهد هزینه‏هایی نیز به نویسنده تحمیل می‏کند، هزینه‏هایی که به نظر می‏رسد نویسنده از پس آن‏ها برآمده باشد.
شخصیت «لعیا» که از مهم‏ترین شخصیت‏های رمان است پس از سیزده سال به وطن برگشته به امید پیشرفت مهاجرت کرده و حاصل مهاجرتش تنها در برزخی خلاصه شده که برای خود و همسرش ساخته است. برزخی که تصمیم دارد به هر قیمتی از آن رهایی پیدا کند حتی به قیمت شکستن سکوتی که سال‏هاست خود و همسرش به آن دچار شده‏اند.
«برمی‏گردم و نگاهش می‏کنم: «کامروز، لازم نیست خودتو معذب کنی. من و تو خیلی وقته داریم خودمونو گوول می‏زنیم. زندگی ما دیگه نمی‏تونه ادامه پیدا کنه. من امرزو با آرمان صحبت کردم. توافقی از هم جدا می‏شیم.» نفس راحتی می‏کشم. حالا سبک‏تر از قبلم.»
موقعیت‏ها در سرتاسر رمان بر اساس تنش چیده شده، تنش‏هایی بر اساس تقابل میان شخصیت‏ها. مانند تقابل شانار با نامادری‏اش که ختم به درگیری فیزیکی و ترک خانه می‏شود. شخصیت «کتی» که بی‏شباهت به دخترخوانده‏اش نیست بزرگ‏ترین شورشی رمان است. زنی که زندگی پایدار و بی‏دغدغه‏اش با پزشکی موجه را فدای عشق نویافته‏اش کرده و پای طرد شدن از خانواده و دیگران ایستاده، ابایی ندارد که اعتراف کند آدم زندگی بی‏دردسر نبوده که آن‏طور زندگی را زندگی نباتی می‏داند.
انتخاب‏هایی که نویسنده به شخصیت‏ها می‏دهد میان بد و بدتر است، انتخاب‏هایی که ویژه‏ی آدم‏های خاکستری است، آدم‏هایی که واقعیت دارند و بُعد روشن و تاریک. تلاش شخصیت‏های اصلی برای نجات ارزش‏های به خطر افتاده در طول رمان گاه موفق است و گاه نه؛ موفق جایی که زندگی مشترک شخصیت‏های «نازنین» و «مسعود» با بحران جدی مرگ فرزند با فداکاری «مسعود» به تعادل تازه می‏رسد، تعادلی که نتیجه‏ی مواجهه با حقیقت و نبرد است؛ و ناموفق جایی که شخصیت‏های از مواجه با حقیقت سرباز می‏زنند، مانند کامروز که ترجیح می‏دهد صدای رقیبش را از گوشی همسرش نشنیده بود و در بی‏خبری رخوت‏انگیزِ خود باقی می‏مانند که گاهی در هپروت بودن بهترین اتفاق دنیاست!
25/11/1397
1

@qoqnoospub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سریال #دلیران_تنگستان را به‌خاطر دارید؟
ویلهلم واسموس روستازاده اهل شمال آلمان همراه دلیران تنگستان اثر هندریک گروتروپ با ترجمه جواد سیداشرف
📚📚 در اثنای جنگ جهانی اول امپراتوری آلمان تلاش می‌کند مردم هند را به قیام علیه استعمار بریتانیا برانگیزاند. اما پروژه بزرگ «عملیات افغانستان» شکست می‌خورد و ناکام می‌ماند. در این گیر و دار در گوشه دورافتاده‌ای از ایران، در حاشیه خلیج‌فارس، جنبشی کوچک اما دیرپا علیه نیروهای متجاوز انگلیس در جریان است. در چنین اوضاعی واسموس، این روستازاده اهل شمال آلمان به این جنبش می‌پیوندد.
ویلهلم واسموس در بوشهر با شروع جنگ جهانی اول در به راه انداختن شورش‌هایی علیه منافع بریتانیا کوشش کرد. واسموس پس از پایان جنگ اسیر نیروهای بریتانیا شد. پس از آن به آلمان بازگشت و بر آن شد که خود به جنوب ایران بازگردد و به وعده‌های خود عمل کند که موفق نشد.
.@qoqnoospub
ققنوس از #مجموعه_ژانر منتشر کرد
#آدم‌نما اثری از #ضحی_کاظمی
👇👇👇
بعید بود آناهیتا با حرف زدن متقاعد شود. اما من فرصت کافی برای حرف زدن به او ندادم. انگار دلم می‌خواست آناهیتا را شکنجه کنم. دلم می‌خواست سرش را محکم بکوبم، دستش را بشکافم... حتی تماشای بالا آوردن نلسون روی آناهیتا برایم لذت‌بخش بود. اینها را به نلسون نمی‌گویم. حالا که گذشته و من نتوانستم خشمم را کنترل کنم. به خود پنهانم اجازه دادم بیرون بیاید و برای خودش ضیافتی بگیرد. باید از خودم شرمنده باشم. اما نیستم. حتی از اینکه حس شرمندگی و پشیمانی ندارم، خجالت نمی‌کشم. حس خوبی دارم. حس پیروزی و رهایی. به خودم در آینه نگاه می‌کنم. به چشم‌هایم، به لب‌های سرخ‌شده از خشم و هیجان و موهای قهوه‌ای کوتاهی که دوستش دارم. نلسون پشت سرم در آینه ظاهر می‌شود. برمی‌گردم به سمتش. یک دست لباس تمیز دیگر به سمتم دراز می‌کند. آستین لباسی که به تن دارم خونی است. باید دوباره لباسم را عوض کنم. نلسون از دستشویی بیرون می‌رود.
@qoqnoospub
تصویرهای تو
مثل شعله‌های آتش
نامکرر است
سبز آبی کبود من!
نارنجی!
آدم که از تماشای آتش
سیر نمی‌شود
می‌شود؟
خیال کن من آتش‌پرستم



#عباس_معروفی
@qoqnoospublication
📌جمجمه یک مرد و جنازه یک زن
نگاهی به دو رمان جنایی لاله زارع
مهسا فروهر

📌هردو اثر لاله زارع در ژانر جنایی و زیر ژانر پلیسی – معمایی نوشته شده‌اند. در هر رمان، داستان قتل متفاوتی طرح می‌شود اما وجه مشترک آن‌ها روزبه‌ افشار، کارآگاه جوان دایره دهم آگاهی تهران است که مسئول حل پرونده‌هاست.

📌در بی‌تابوت هم دوباره با بافت قدیمی شهر سر و کار داریم و البته حومه‌ها و شمال شهر تهران. حال و هوای وهم‌آلودی که در بی‌تابوت است جذاب‌تر از کار درآمده و معلوم است نویسنده با اعتماد به نفس بیشتری راجع به لایه‌های زیرین تهران دست به روایت زده است.

📌بی‌تابوت علاوه بر جنايي و معمايي بودن داراي جنبه‌هاي تريلر و دلهره آور نيز هست كه نويسنده به خوبي از پس آن بر آمده است.

#کتاب
#معرفی_کتاب
#پیشنهاد_کتاب
#ادبیات_جنایی_ایران
#جمجمه_جوان
#بی_تابوت
#لاله_زارع
#مهسا_فروهر


مجله‌ی جنایی‌خوانی

@jenaikhani
@qoqnoospub
یادداشت کامل اینجا👇👇

https://telegra.ph/lalehnovel-03-13
Dire
Mohsen Yeganeh
کنار هم ولی از هم بریدیم به چه روزای تاریکی رسیدیم
ما رفتیم و تهش نوری ندیدیم
مث یه قایق به گل نشسته پشیمونیم ته راهای بسته
من و تو و پلایی که شکسته
زمستون زده این رابطه رو اما نمیریم و نشستیم وسط سرما
تموم میشه یه روز صبر یکی از ما دیره
دلت خیلی نبود از اولش با من چقد فاصله بود از دل تو تا من
دیگه آخرشه یا تو برو یا من دیره

#دیره از #محسن_یگانه

@qoqnoospublication