انتشارات ققنوس
5.14K subscribers
1.6K photos
581 videos
108 files
1.13K links
کانال رسمی گروه انتشاراتی ققنوس
آدرس اینستاگرام:
http://instagram.com/qoqnoospub
آدرس فروشگاه:
انقلاب-خیابان اردیبهشت-بازارچه کتاب
آدرس سایت:
www.qoqnoos.ir
ارتباط با ما:
@qoqnoospublication
Download Telegram
#کتاب_کودک_نوجوان

من مانولیتو هستم.هشت و نیم سال سن دارم و همیشه اتفاقات عجیب و غریب برام می افته.بابابزرگم نیکلاس معتقده که میشه در مورد زندگی من ، به اندازه ی یک کوه ، کتاب دایره المعارف نوشت!😅
البته چون پدر بزرگم هست این حرف رو نمیگه چون واقعا حقیقت داره می گه.
یادتون باشه که هر کتاب من ، یه دایره المعارف بزرگه😉😉😉

🔶️موجود در نشر آفرینگان 🔶️

#نشرآفرینگان #کودک #کودک_کتابخوان #گروه_سنی_ج #گروه_سنی_ب #نشر_و_پخش_آفرينگان #داستان_طنز

🆔️@afarineganp
🆔️Instagram.com//afarinegan
🆔️Http://www.afarineganpub.com
🕸🕸🕸🕸🕸🕸

من فکر می کنم این جمله در دهان بعضی آدم ها طلسم می شود و نتیجه معکوس می دهد.
یک‌سری آدم ها مثل تو وقتی می گویند همه چیز درست می شود، نظام زندگی آدم به هم می ریزد. و من پاهایم هرگز از آن گِل ها بیرون نمی‌آید و همان‌جا توی باتلاق بدجور گیر می‌کنم.
من استانبول را دوست داشتم. کوچه‌ها و دیوارهای سنگی‌اش و خزه‌های روی چوب خانه‌های مشرف به آبش را.
ای کاش فرار می‌کردم و یک جایی توی آن شهر شلوغ بین ترک ها خودم را از تو پنهان می‌کردم. حالا اما صدای جیغ قطارها دست از سرم بر نمی‌دارند. موش‌خرماهای مرده دارند توی تنم فرو می روند و امروز دست و پایم را به خاطر این جنایت می‌بندند و هیچ یک از اهالی استانبول برای نویسنده‌ای ایرانی که در ژاپن می‌میرد گریه نخواهد کرد.
می‌بینی، هیچ‌چیز انگار هیچ‌وقت قرار نیست که درست شود.
کاش مرگ این‌قدر حالش از آدم‌هایی که دلشان می‌خواهد بمیرند به هم نمی‌خورد.

از داستان #فصل_قحطی_کنگر
#داستان_ایرانی
#نسرین_یوسفی
#انتشارات_ققنوس

@qoqnoospub
🕸🕸🕸🕸🕸

همیشه همین بوده زندگی‌ات.
همیشه واکنش داشته‌‌ باشی؟
موجی ایجاد کنی.
بلرزانی دنیا را.
کی شده فریاد بزنی رو به کوه و منتظر بمانی تا صدایت را برگرداند؟
تو انعکاس دیگران بوده‌ای همیشه.
چند بر هیچ جلو بوده‌ای از تاریخ اخته‌گی، همیشه و همیشه.
ابتر بوده تمام کارهات.

#شهری_از_خواب
#جابر_حسین‌زاده_نودهی
#داستان_ایرانی
#منتشرشد

@qoqnoospub
چشم‌های ترکمنی برای آدم‌برفی‌ها

یادداشت علی‌الله سلیمی بر رمان«فصل قحطی کنگر»
نوشته نسرین یوسفی

«نادی» شخصیت اصلی داستان «فصل قحطی کنگر» نوشته نسرین یوسفی، ناخواسته به سرنوشت تلخ و دردناکی دچار می‌شود که هرگز از آن رهایی نمی‌یابند.

طرد شدگی به واسطه برخی علایم و نشانه‌های فرو رفتن طولانی‌مدت در درون خویش و فاصله گرفتن از آدم‌های پیرامون که روزی حشر و نشر و گپ و گفت عادی و معمولی با آن‌ها داشتیم اما به دلایل گوناگون رفتار غیرمتعارف، از نظر دیگران، برگزیده‌ایم، سرنوشت ناخواسته‌ای است که ممکن است هر یک از ما، یا آدم‌های اطراف‌مان به آن دچار ‌شوند و برای رهایی از این شرایط دشوار و غیرمعمول مدت‌های طولانی و حتی سال‌های متمادی دست‌وپا بزنیم و چه بسا ممکن است هرگز از این چاه تنهایی رهایی نیابیم. مانند شخصیت اصلی داستان«فصل قحطی کنگر» نوشته نسرین یوسفی، که در آن، «نادی» شخصیت زن و محوری داستان، ناخواسته به سرنوشت تلخ و دردناکی دچار می‌شود که هرگز از آن رهایی نمی‌یابند. هرچند در همه سال‌های طردشدگی، به زندگی در کنار سایر اعصای خانواده، به ویژه «نادر» و«اختر»؛ برادر و خواهری که در قید حیات هستند فکر کرده و همواره انتظار آمدن آن‌ها را دارد که بیایند تا او را از بند آسایشگاهی که در آن نگه‌داری می‌شود آزاد سازند که بار دیگر طعم زندگی در کنار خانواده را بچشد. داستان از جایی شروع می‌شود که نادی در آسایشگاهی در کشور ژاپن با خیال‌ها و رویاهایش روزگار می‌گذراند. دلمشغولی‌های ناچیز و چه بسا بیهوده‌ای را دنبال می‌کند که در شرایط موجود، او را به ادامه زندگی پویند می‌زند؛ با کلاغ‌های باغ آسایشگاه مدام درگیر است و با باغبان آسایشگاه رابطه تعریف‌نشده و سر و سرّی دارد که می‌کوشد از چشم مسئولان آسایشگاه دور نگه‌دارد. نادی به این دلمشغولی‌ها به عنوان اسرار زندگی جدیدش در آسایشگاه نگاه می‌کند و خود را صاحب هویت تازه‌ای می‌پندارد. با این حال، دغدغه‌ها و دلمشغولی‌های دوران حضور در آسایشگاه را مقطعی می‌داند و آرزوی پیوستن به جمع خانواده‌ای را دارد که عملاً دیگر وجود خارجی ندارد. نادر در آن سوی دنیا اقامت گزیده و اختر که ظاهراً در نزدیکی‌های نادی اقامت دارد، هیچ نشانه‌ای از حضور خود برجا نگذاشته و به نظر می‌رسد نادی، علاوه بر این‌که از زندگی خواهر و برادرش به شکل تعمدی کنار گذاشته شده، به نوعی به‌عمد از سوی خواهر و برادرش فراموش هم شده است. در یادآوری‌های ذهنی نادی از گذشته، مخاطب با خانواده به‌شدت آشفته‌ای مواجه می‌شود که از جریانات سیاسی و اجتماعی لطمه دیده و ازدست‌دادن مادرِ خانواده در این جریانات، عملاً باعث از هم پاشیدن تاروپود خانواده شده است. پس از مرگ دردناک مادر، فرزندان خانواده؛ نادر، نادی و اختر راه مهاجرت و گریز از زادگاه و سرزمین خود را در پیش گرفته و در این گریز و گذار، تعادل روحی نادی به هم خورده و از برادر و خواهر خود جدا افتاده و سرانجام سر از آسایشگاهی در ژاپن در آورده و روزها و شب‎های دلگیر و تنهایی‌اش شروع شده است. شکل روایی داستان به گونه‌ای که تقریبا همه داستان در قالب نامه‌ای بلند بالا از سوی نادی به برادرش، نادر نوشته و روایت می‌شود. حتی آن بخش‌هایی که به گذشته مربوط است و نادر خودش هم در آن حضور داشته است. در مجموع، رمان «فصل قحطی کنگر» قصه زن تنها و طرد شده است که قربانی تب و تاب اجتماع و خانواده شده و در گریز ناخواسته به سرنوشت تلخ و محتومی دچار شده که فصل‌های پوسته و سرد زندگی‌اش را رقم زده و او برای رهایی از این موقعیت دشواری که در آن گرفتار شده، هر چه بیشتر دست‌وپا می‌زند، بیشتر در عمق تنهایی فرو می‌رود و به نوعی در قعر نیستی دفن می‌شود. سطرهای پایانی داستان به شکل تاثیرگذاری این موقعیت دردناک و بهت‌آور را روایت می‌کند: «من در برف حبس می‌شوم و فردا صبح با کلاغی که روی شانه‌ام زیر چمدان به خواب رفته در خواب می‌مانم و تو هر سال زمستان به یاد من برای آدم‌برفی‌هایی که درست می‌کنی چشم‌های ترکمنی می‌گذاری. تو درست می‌گویی نادر. بگذار اختر گریه‌اش را بکند و تو برای همیشه خشمگین باشی که نمی‌توانی متقاعدمان کنی که من حالم خوب نیست. حق با توست. من خوب نمی‌شوم، حتی این‌جا، بعد از بیست سال، در آسایشگاه. و، برای آن‌که این‌همه فکر از سرم بیرون برود و من شبیه تو و اختر به دنیا نگاه کنم، باید به قدر کافی برف بیاید و سرم را منجمد کند تا خیال مثل ساقه‌های خشکیده کنگر، که از شکاف‌های قبر مادر بیرون می‌زدند، از سرم بیرون برود. بلندگو آخرین اخطار را می‌دهد و بعد آهنگ مردی را پخش می‌کند که تمام عمر برای رسیدن به ستاره‌اش جاده‌ها را طی می‌کرد.»

همشهری آنلاین
#فصل_قحطی_کنگر
#نسرین_یوسفی
#داستان_ایرانی
#منتشرشد

@qoqnoospub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
همه ما كودكان بزرگی هستيم كه نياز به رويابافی داريم

این کتاب داستان زندگی مردی است که بلد نبود بگوید دوستت دارم... و آن را با یاری گرفتن از سنگ‌ها بیان کرد.
کاخی که او ساخت زیباترین نامۀ عاشقانه‌ای است که آدمی می‌تواند برای فرزند خود به یادگار بگذارد، زیرا کلمات حجاری‌شده در سکوت شب بسیار قدرتمندند.

فردینان شوال،  معروف به پستچی شوال، در قرن نوزدهم به دنیا آمد و بیش از سی سال از عمر خود را صرف ساختن کاخی فوق‌العاده کرد، آن هم به‌تنهایی، فقط با دست‌ها، چند ابزار و فرغونش.

انتشارات آفرینگان رؤیای یک دیوانه را که  اثری اقتباسی است از نادین مونفیس از زندگی پستچی شوال با ترجمه خوب فرزانه مهری به تازگی منتشر کرده.

تعداد صفحات ۱۱۷
قیمت ۲۸ تومن

#رویای_یک_دیوانه #فرزانه_مهری #آفرینگان #انتشارات_آفرینگان #گروه_انتشاراتی_ققنوس #داستان_نوجوان
@afarineganp
@qoqnoospub
@qoqnoosp
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
عشق چیست؟ حقیقت چه معنایی دارد؟
عشق وجود دارد؟

به راستی فلسفه و مطالعه آن به چه کار می‌آید؟ فلسفه می‌تواند همه هستی آدمی را زیر و زبر کند. این کتاب به خوبی می‌آموزد که چگونه فلسفه را نه فقط در کلاس درس که در زندگی روزانه نیز می‌توان به کار بست...

#فلسفه #آفرینگان #انتشارات_آفرینگان #گروه_انتشاراتی_ققنوس #داستان_نوجوان
@afarineganp
@qoqnoospub
@qoqnoosp
Forwarded from Afarinegan Publisher
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
همه قریبن وختی خدت هم قریبه ای📙

چطور میشود کمی بیشتر انسان بود؟؟

جامنی...
موجود فرازمینی سردرگم،تنها و غریب،که دوستی ها،قدرت پذیرش و عشق میان موجودات و گیاهان روی کره زمین را پیدا میکند.
جامنی که حتی میان دوستان خودش هم غریبی می‌کند، اولین‌بار وقتی موجودات زمینی را می‌بیند حس می‌کند در خانه‌اش است. شخصیت‌های این داستان منحصربه‌فرد و استثنایی‌اند،خرسی که دیگر جانش به لبش رسیده از بس موجودات دیگر از او می‌ترسند و از دستش فرار می‌کنند،توله‌سگی که زبانِ ابراز عشق ندارد، زنبورهایی که نگرشی عمیق و پیچیده نسبت به عشق دارند، پوچی‌ای که در وجود خودش تردید می‌کند، روحی که با مرگ کنار می‌آید، و خارپشتی درون‌گرا که به آرامی به جامنی اجازه می‌دهد دلواپسی‌های هنری‌اش را ببیند. در عین حال، حضور کنجکاوانۀ جامنی به این شخصیت‌ها اجازه می‌دهد که طوری راحت حرف دلشان را بزنند که تا قبل از آن اصلاً نمی‌توانستند. و این است قدرت گوش شنوا داشتن.

نویسنده:جامنی سان
مترجم:نوشین سلیمانی

تعداد صفحات۲۹۵
قیمت ۹۵۰.۰۰۰﷼

#فلسفه #آفرینگان #انتشارات_آفرینگان #گروه_انتشاراتی_ققنوس #داستان_نوجوان
@afarineganp
@qoqnoospub
@qoqnoosp
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
قایم موشک با گاو جادویی

دیزی یه گاو خیلی استثنایی است...
او میتواند مثل آفتاب پرست به رنگ چیزهای دوروبرش دربیاید.برای همین قایم موشک بازی اش معرکه است...
آیا دوستش جیک میتواند او را پیدا کند؟

نویسنده:الی سندل
مترجم:فریده خرمی

تعداد صفحات۲۸
قیمت ۷۰.۰۰۰﷼

#فلسفه #آفرینگان #انتشارات_آفرینگان #گروه_انتشاراتی_ققنوس #داستان_کودک
@afarineganp
@qoqnoospub
@qoqnoosp
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تازه های نشر آفرینگان

ماجراجویی مدی و جیمی برای داروخوردن...


🔻کتاب مدی کوچولو دوست ندارد دارو بخورد
نویسنده دونا کیسامی
مترجم سرور صیادی
۲۸صفحه
قیمت ۶۵۰.۰۰۰﷼

🔻کتاب جیمی و داروهای جادویی
نویسنده لیز گوگرلی
مترجم سرور صیادی
۳۲ صفحه
قیمت ۶۵۰.۰۰۰﷼

▪️کتاب آموزشی مناسب برای گروه سنی الف، و بچه هایی که داروخوردن براشون اصلا راحت نیست▪️

#کتاب #آفرینگان #انتشارات_آفرینگان #گروه_انتشاراتی_ققنوس #داستان_کودک
@afarineganp
@qoqnoospub
@qoqnoosp
گذر خان روایت زندگی است.
روایت زندگی آدم‌هایی است که روزی در گذر خان، محلۀ نام‌آشنای قم، آمد و رفت داشته‌اند. داستانِ روضه‌خوانی نابیناست، که پسر نوجوانش می‌شود عصای دستش تا او را به مجالس روضۀ زنانه و مردانه ببرد و نیز داستان و سرنوشت همان پسر نوجوان است که پایش به حوزۀ علمیه و بعدِ آن ماجراهای سیاسی آن زمانه باز می‌شود. داستانی پرگفتگوست؛ گفتگوهای میان شخصیت‌های داستان از قوت‌های کتاب به شمار می‌آید. شخصیت‌‌پردازی‌ها، خلق موقعیت‌ها، و ورود راوی به درون و پشت‌صحنۀ زندگی روحانیت از ویژگی‌های در خور توجه داستان است که می‌توان برشمرد.
با توجه به حساس یا خاص بودن موضوع داستان، نویسنده تلاش می‌کند نگاهی به دور از تعصب یا ملاحظات معمول داشته باشد. او از زندگی شخصی و سیاسی و اجتماعی خود وام می‌گیرد، از همۀ آنچه در این سال‌ها دیده و شنیده بهره می‌گیرد، تا روایتی ملموس و خواندنی خلق کند.

#گذر_خان #محمدعلی_ابطحی #داستان_ایرانی

@qoqnoospublication
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
عشق چیست؟ حقیقت چه معنایی دارد؟
عشق وجود دارد؟

به راستی فلسفه و مطالعه آن به چه کار می‌آید؟ فلسفه می‌تواند همه هستی آدمی را زیر و زبر کند. این کتاب به خوبی می‌آموزد که چگونه فلسفه را نه فقط در کلاس درس که در زندگی روزانه نیز می‌توان به کار بست...

#فلسفه #آفرینگان #انتشارات_آفرینگان #گروه_انتشاراتی_ققنوس #داستان_نوجوان
@afarineganp
@qoqnoospub
@qoqnoosp
برای ما که نمی‌دانیم امروزه در چه وضعیتی به سر می‌بریم وقتی می‌گوییم «پسامدرنیست» منظورمان چیست؟
بمباران شهرهای ژاپن، جنگِ سرد، پیمانِ ژنوی که بیشتر زیر پا گذاشته شد تا حمایت؛ آری پسامدرنیست، در مفهوم اجتماعی‌اش، گویی واکنشی بود به این رویدادها، به روزهای پس از جنگ، چه جهانی‌اش چه غیرجهانی‌اش‌.
یعنی ما باید می‌پرسیدیم این چه جهانی است؟ با آن چه باید کرد؟
در کنار اینها، «متن»ها پس از مرگ اسطورگان ادبیات مدرن، یعنی جیمز جویس و ویرجینیا وولف، به سازه‌ای رؤیت‌پذیر تبدیل شدند، سازه‌ای که دست نویسندۀ خود را رو می‌کرد و مخاطب را با فضای میان «جهان‌ها» مواجه.برایان مک‌هیل در این کتاب در پی صادر کردن نظریۀ ادبی نیست، اما کتابش پر از نظریه است، همان‌طور که پر از تفسیر است؛ خب پسامدرنیست همین‌گونه است دیگر. او از روب‌گریه و ناباکوف و بکت سخن می‌آورد تا به دگرگونی امر غالب در فضای پسامدرنیست بپردازد. در واقع، ما با کتابی پسامدرنیستی برای تفسیر نویسنده-متن پسامدرنیستی مواجهیم.

نگاه سحر بکایی به #داستان_پسامدرنیستی

#برایان_مک‌هیل
#علی_معصومی
@qoqnoospublication
ديوانه می‌شوم وقتي به سرنوشت‌هايی فكر می‌كنم كه با هم تلاقی دارند، ولی به دليل نبود ارتباط و شجاعت رويارويي با همديگر از كنار هم رد می‌شوند و به هم نمی‌رسند.
دلم می‌خواهد با سر شيرجه بزنم لای صفحات رمان و شخصيت‌ها را مجبور كنم با همديگر حرف بزنند...

#مردی_در_دور_دست
#كاترين_پانكول
#فرزانه_فری
#داستان_فرانسوی
@qoqnoospublication