انتشارات ققنوس
موسسه آوانامه #تسلي_بخشي_هاي_فلسفي را صوتي كرد @qoqnoospub
هر كجا برويم دردهايمان را بر شانههايمان ميبريم و چه واژه عميقي است #تسلي
اگر اين #تسلي شنيدني هم شود، تسليبخشتر نخواهد بود؟
#موسسه_آوانامه #تسلي_بخشي_هاي_فلسفي را صوتي كرد
#فلسفه #تسلي_بخشي #تسلي_بخشي_فلسفي #كتاب_صوتي #الن_دوباتن #ققنوس
@qoqnoospub
اگر اين #تسلي شنيدني هم شود، تسليبخشتر نخواهد بود؟
#موسسه_آوانامه #تسلي_بخشي_هاي_فلسفي را صوتي كرد
#فلسفه #تسلي_بخشي #تسلي_بخشي_فلسفي #كتاب_صوتي #الن_دوباتن #ققنوس
@qoqnoospub
Delbar Jan
Alireza Pishgah
#دلبر_ديوانهپسند
#عليرضا_پيشگاه
كيست نجاتم بدهد از غم بيحد و حساب
دلبر ديوانه پسند
اشك مرا بين و بخند
از تو فقط نيش و گزند ميرسد و ميرسد
اي واااااااااااااي
@qoqnoospub
#عليرضا_پيشگاه
كيست نجاتم بدهد از غم بيحد و حساب
دلبر ديوانه پسند
اشك مرا بين و بخند
از تو فقط نيش و گزند ميرسد و ميرسد
اي واااااااااااااي
@qoqnoospub
Barfe no
Ahmad Shamloo
برفِ نو، برفِ نو، سلام، سلام!
بنشین، خوش نشستهای بر بام.
پاکی آوردی ــ ای امیدِ سپید!
همه آلودگیست این ایام !
#احمد_شاملو
از دفتر#باغ_آینه
@qoqnoospub
بنشین، خوش نشستهای بر بام.
پاکی آوردی ــ ای امیدِ سپید!
همه آلودگیست این ایام !
#احمد_شاملو
از دفتر#باغ_آینه
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
@qoqnoospub
با سلام
مراسم جشن چاپ پنجاهم کتاب ملّت عشق روز چهارشنبه 11 بهمن 1396 ساعت 16 در خانه هنرمندان ايران، سالن استاد جليل شهناز با حضور فرهیختگان، ادبيان و هنرمندان عرصه تئاتر و سينما، برگزار میشود.
در این مراسم بانو اسين چلبی؛ بيست و دومين نواده مولانا، بانو فروزنده اربابی؛ عضو ايرانی بنياد بينالمللی مولانا، جناب آقای دکتر توفيق سبحانی؛ مولانا پژوه، جناب آقای علی دهباشی؛ مدير مسئول مجله بخارا، بانو پری صابری، کارگردان تئاتر شمس پرنده، جناب آقای مجيد قاسمی؛ مدير مؤسسه فيديبو و آقای ارسلان فصيحی، مترجم کتاب ملّت عشق، سخنرانی خواهند کرد.
شرکت در این مراسم برای عموم علاقمندان آزاد است.
#جشن #کتاب #رونمایی #امضا
#رمان #ملت_عشق
#شمس #مولانا #تاریخ #عرفان #شعر #گروه_انتشاراتی_ققنوس #انتشارات_ققنوس
@qoqnoospub
مراسم جشن چاپ پنجاهم کتاب ملّت عشق روز چهارشنبه 11 بهمن 1396 ساعت 16 در خانه هنرمندان ايران، سالن استاد جليل شهناز با حضور فرهیختگان، ادبيان و هنرمندان عرصه تئاتر و سينما، برگزار میشود.
در این مراسم بانو اسين چلبی؛ بيست و دومين نواده مولانا، بانو فروزنده اربابی؛ عضو ايرانی بنياد بينالمللی مولانا، جناب آقای دکتر توفيق سبحانی؛ مولانا پژوه، جناب آقای علی دهباشی؛ مدير مسئول مجله بخارا، بانو پری صابری، کارگردان تئاتر شمس پرنده، جناب آقای مجيد قاسمی؛ مدير مؤسسه فيديبو و آقای ارسلان فصيحی، مترجم کتاب ملّت عشق، سخنرانی خواهند کرد.
شرکت در این مراسم برای عموم علاقمندان آزاد است.
#جشن #کتاب #رونمایی #امضا
#رمان #ملت_عشق
#شمس #مولانا #تاریخ #عرفان #شعر #گروه_انتشاراتی_ققنوس #انتشارات_ققنوس
@qoqnoospub
عشق را بايد از نو آفريد
#الیف_شافاک نویسنده اهل ترکیه و نويسنده رمان پرفروش #ملت_عشق در یادداشتی خواندن پنج کتاب مهم و مؤثر را به خوانندگان پیشنهاد میکند
از جمله کتاب #عشق_سیال
@qoqnoospub
#الیف_شافاک نویسنده اهل ترکیه و نويسنده رمان پرفروش #ملت_عشق در یادداشتی خواندن پنج کتاب مهم و مؤثر را به خوانندگان پیشنهاد میکند
از جمله کتاب #عشق_سیال
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
عشق را بايد از نو آفريد #الیف_شافاک نویسنده اهل ترکیه و نويسنده رمان پرفروش #ملت_عشق در یادداشتی خواندن پنج کتاب مهم و مؤثر را به خوانندگان پیشنهاد میکند از جمله کتاب #عشق_سیال @qoqnoospub
عشق را بايد از نو آفريد
#الیف_شافاک نویسنده اهل ترکیه و نويسنده رمان پرفروش #ملت_عشق در یادداشتی خواندن پنج کتاب مهم و مؤثر را به خوانندگان پیشنهاد میکند
از جمله کتاب #عشق_سیال
عشق سیال :در باب ناپایداری پیوندهای انسانی» نوشته #زیگمونت_باومان
زیگمونت باومان، جامعهشناس و فیلسوف لهستانی که یکی از مهمترین شخصیتهای تاریخ در زمینه تئوریهای جامعهشناسی است، سال گذشته از دنیا رفت. کتاب «عشق سیال :در باب ناپایداری پیوندهای انسانی» نوشته باومان نه تنها زاویه دید ما به همه چیز بلکه مفاهیم و اصطلاحات به کار رفته در زندگیمان را نیز مورد پرسش قرار میدهد. برای مثال به نظر میرسد عبارت «فاجعه پناهندگان» بدین معناست که پناهندگان موجب ایجاد فاجعهای شدند و بقیه باید راهحلی برایش بیابند، اما از دیدگاه نویسنده لهستانی فاجعه اساسی در عدم همکاری «ما» و «آنها»ست. عدم توانایی انسانها در همکاری با یکدیگر نشاندهنده فاجعهای در انسانیت است. صدای باومان به ما کمک میکند بار دیگر به مفاهیم و مضامین دوره معاصر بیندیشیم و تلاش کنیم پیچیدگیهای دنیای امروز را حل کنیم. در عصر حاضر به چنین دانشی نیاز داریم.
#گروه_انتشاراتي_ققنوس #ملت_عشق #عشق #ناپايداري_عشق #فلسفه_عشق #عشق_مدرن
@qoqnoospub
#الیف_شافاک نویسنده اهل ترکیه و نويسنده رمان پرفروش #ملت_عشق در یادداشتی خواندن پنج کتاب مهم و مؤثر را به خوانندگان پیشنهاد میکند
از جمله کتاب #عشق_سیال
عشق سیال :در باب ناپایداری پیوندهای انسانی» نوشته #زیگمونت_باومان
زیگمونت باومان، جامعهشناس و فیلسوف لهستانی که یکی از مهمترین شخصیتهای تاریخ در زمینه تئوریهای جامعهشناسی است، سال گذشته از دنیا رفت. کتاب «عشق سیال :در باب ناپایداری پیوندهای انسانی» نوشته باومان نه تنها زاویه دید ما به همه چیز بلکه مفاهیم و اصطلاحات به کار رفته در زندگیمان را نیز مورد پرسش قرار میدهد. برای مثال به نظر میرسد عبارت «فاجعه پناهندگان» بدین معناست که پناهندگان موجب ایجاد فاجعهای شدند و بقیه باید راهحلی برایش بیابند، اما از دیدگاه نویسنده لهستانی فاجعه اساسی در عدم همکاری «ما» و «آنها»ست. عدم توانایی انسانها در همکاری با یکدیگر نشاندهنده فاجعهای در انسانیت است. صدای باومان به ما کمک میکند بار دیگر به مفاهیم و مضامین دوره معاصر بیندیشیم و تلاش کنیم پیچیدگیهای دنیای امروز را حل کنیم. در عصر حاضر به چنین دانشی نیاز داریم.
#گروه_انتشاراتي_ققنوس #ملت_عشق #عشق #ناپايداري_عشق #فلسفه_عشق #عشق_مدرن
@qoqnoospub
فرهنگسرای ارسباران برگزار می کند:
نقد و بررسی مجموعه داستان #دلتنگی_های_نقاش_خیابان_چهل_و_هشتم
اثر #جي_دي_سلينجر با ترجمه #احمد_گلشيري
سه شنبه ۱۰ بهمن ماه ، ساعت 17
@qoqnoospub
نقد و بررسی مجموعه داستان #دلتنگی_های_نقاش_خیابان_چهل_و_هشتم
اثر #جي_دي_سلينجر با ترجمه #احمد_گلشيري
سه شنبه ۱۰ بهمن ماه ، ساعت 17
@qoqnoospub
فروش ويژه
#ملت_عشق
در
مراسم جشن چاپ پنجاهم کتاب ملّت عشق
مراسم جشن چاپ پنجاهم کتاب ملّت عشق روز چهارشنبه 11 بهمن 1396 ساعت 16 در خانه هنرمندان ایران برگزار مي شود
@qoqnoospub
#ملت_عشق
در
مراسم جشن چاپ پنجاهم کتاب ملّت عشق
مراسم جشن چاپ پنجاهم کتاب ملّت عشق روز چهارشنبه 11 بهمن 1396 ساعت 16 در خانه هنرمندان ایران برگزار مي شود
@qoqnoospub
به مناسبت چهلمين سالگرد تاسيس #انتشارات_ققنوس
آيين اختتاميه مسابقه #آينده_نشر_كاغذي و افتتاحيه نمايشگاه آثار برتر در خانه هنرمندان چهارشنبه 18 بهمن ماه برگزار ميشود
@qoqnoospub
آيين اختتاميه مسابقه #آينده_نشر_كاغذي و افتتاحيه نمايشگاه آثار برتر در خانه هنرمندان چهارشنبه 18 بهمن ماه برگزار ميشود
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
با تشكر از رياست محترم #خانه_كتاب @qoqnoospub
📢اختتامیه مسابقه طرح و کاریکاتور و افتتاحیه نمایشگاه آثار برتر
در ابتکاری جالب نشر ققنوس دست به برگزاری مسابقهای با این موضوع زد که آینده نشر کاغذی چه خواهد شد.
📲هنرمندان خوب کشور آثار خوبی را به این جشنواره فرستادند و فردا ۱۸ بهمن ساعت ۱۶ در خانه هنرمندان ایران مراسم اختتامیه همزمان با افتتاح نمایشگاه برگزار میشود.
💿 حضور دوستان قطعا مایه دلگرمی یکی از ناشران خوب کشورمان خواهد شد که با اهتمامی ویژه سعی کردند موضوع مهمی را در قالبی هنرمندانه به همه علاقهمندان به کتاب گوشزد کنند.
@majidjaliseh
@qoqnoospub
در ابتکاری جالب نشر ققنوس دست به برگزاری مسابقهای با این موضوع زد که آینده نشر کاغذی چه خواهد شد.
📲هنرمندان خوب کشور آثار خوبی را به این جشنواره فرستادند و فردا ۱۸ بهمن ساعت ۱۶ در خانه هنرمندان ایران مراسم اختتامیه همزمان با افتتاح نمایشگاه برگزار میشود.
💿 حضور دوستان قطعا مایه دلگرمی یکی از ناشران خوب کشورمان خواهد شد که با اهتمامی ویژه سعی کردند موضوع مهمی را در قالبی هنرمندانه به همه علاقهمندان به کتاب گوشزد کنند.
@majidjaliseh
@qoqnoospub
داریوش رفیعی ۱۳۰۶–۱۳۳۷ خواننده موسیقی سبک کلاسیک ایرانی دهه ۱۳۳۰ خورشیدی بود.
رفیعی در روز ۴ دی ۱۳۰۶، در بم به دنیا آمد. وی فرزند لطفعلی رفیعی، نماینده مردم بم در مجلس شورای ملی بود. پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی در همان شهر در جوانی بهخاطر موسیقی، تحصیل را در بم نیمهکاره گذاشت و به تهران آمد.
در تهران ابتدا با مصطفی گرگین زاده و سپس با مجید وفادار آشنا شد که حاصل آشنایی داریوش رفیعی با مجید وفادار ضبط ترانههایی مشهور مانند "زهره" ، "شب انتظار" ، "گلنار" و بسیاری ترانه مشهور دیگر شد.
داریوش رفیعی همچنین با جواد بدیعزاده خواننده مشهور ایرانی نیز آشنا بود، به طوری که تقریباً عضو دائمی خانواده او بود.
او در اوج شهرت براثر تزریق آمپول آلوده به کزاز مبتلا شد و در نهایت در بیمارستان هزار تختخوابی تهران (بیمارستان امام خمینی تهران) در روز ۲ بهمن ۱۳۳۷ سن ۳۱ سالگی درگذشت. او را در قبرستان ظهیرالدوله دفن کردند.
داستان جالب عشق داریوش رفیعی به زهره:
یاد ازآن روزی که بودی زهره یار من
دور از چشم رقیبان ، در کنار من
حالیا خالیست جایت ای نگار من
در شام تار من ...آخر کجایی زهره
پرویز خطیبی درباره وی می گوید:
شبی در دفتر روزنامه کار می کردم
برف سنگینی می بارید، دیدم کسی به پنجره می زند، داریوش رادیدم، سرو پا برهنه بدون کت و شلوار و کفش؛
آمد تو روی صندلی افتاد، گفتم چه شده؟
ناگهان گریه کرد و گفت: زهره ..
و با چشمان اشک آلود ترانه زهره را زمزمه کرد.
هنگام مرگ وی در بیمارستان دوستداران وی آهنگ (یاد ازآن روزی که بودی زهره یار من) را دسته جمعی خواندند و به یادش شمع روشن کردند.
درآن زمان بسیاری از مردم می خواستند بدانند زهره کیست که داریوش برای او ترانه خوانده است؟
او هزاران عاشق سینه چاک داشت، از جمله ستاره زیبا و مطرح سینما پروین غفاری و پروین خیربخش (فروزان) که شایعاتی درباره کشمکش آنها وجود داشته است.
او به هیچ کسی روی خوش نشان نمی داده است.
اکبر لقا خواننده پیشکسوت موسیقی می گوید:
هیچ وقت نفهمیدیم زهره کیست، هربار می گفتم زهره را بخوان اشکش سرازیر می شد، می پرسیدم این زهره کیست که اینگونه تو را به زانو درآورده است آن هم توئی که این همه خواهان و خاطرخواه داری؟
سکوت می کرد و ... به نقطه ای خیره می شد
استاد غلامعلی باشوکی می گوید:
زهره همان دختری است که در شیراز به او دل باخت ولی هرگز به او دست نیافت فقط یکی دو باری بعداً با وی ملاقاتی داشته است.
هرکس از زهره می پرسید داریوش می گفت: یک دختراست، یک زن است، یک سیاره است، مگر آدم نمی تواند برای یک سیاره ترانه بخواند؟
پروین غفاری در هنگام مرگ وی کنار او بوده می پرسد زهره کیست؟
او با حال زار می گوید زهره همان زهره ای است که عشقش مرا به این روز انداخت.
بی حال می شود و دوباره پروین از زهره می پرسد، او با ایما و اشاره می گوید: اگر زهره سراغم را گرفت بگوئید تا آخرین لحظه عمر منتظرت بودم
منتظرت بودم
پروین غفاری همچنین می گوید:
بعد از مرگ او زنی به منزل من زنگ زد، بعد از گریه های بی امان خود را (زهره) معرفی کرد؛
از آن پس متوجه شدم که داریوش رفیعی در سوز و گداز چه عشقی بوده و چرا به هیچ دختر و زنی روی خوش نشان نمی داده و با آنان بد رفتاری می کرده است.
او آتشی در سینه خود پنهان داشته است
زهره، ترانه ایست در دستگاه سه گاه با آهنگسازی مجید وفادار بر روی شعری از جهانگیر تفضلی
@qoqnoospub
رفیعی در روز ۴ دی ۱۳۰۶، در بم به دنیا آمد. وی فرزند لطفعلی رفیعی، نماینده مردم بم در مجلس شورای ملی بود. پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی در همان شهر در جوانی بهخاطر موسیقی، تحصیل را در بم نیمهکاره گذاشت و به تهران آمد.
در تهران ابتدا با مصطفی گرگین زاده و سپس با مجید وفادار آشنا شد که حاصل آشنایی داریوش رفیعی با مجید وفادار ضبط ترانههایی مشهور مانند "زهره" ، "شب انتظار" ، "گلنار" و بسیاری ترانه مشهور دیگر شد.
داریوش رفیعی همچنین با جواد بدیعزاده خواننده مشهور ایرانی نیز آشنا بود، به طوری که تقریباً عضو دائمی خانواده او بود.
او در اوج شهرت براثر تزریق آمپول آلوده به کزاز مبتلا شد و در نهایت در بیمارستان هزار تختخوابی تهران (بیمارستان امام خمینی تهران) در روز ۲ بهمن ۱۳۳۷ سن ۳۱ سالگی درگذشت. او را در قبرستان ظهیرالدوله دفن کردند.
داستان جالب عشق داریوش رفیعی به زهره:
یاد ازآن روزی که بودی زهره یار من
دور از چشم رقیبان ، در کنار من
حالیا خالیست جایت ای نگار من
در شام تار من ...آخر کجایی زهره
پرویز خطیبی درباره وی می گوید:
شبی در دفتر روزنامه کار می کردم
برف سنگینی می بارید، دیدم کسی به پنجره می زند، داریوش رادیدم، سرو پا برهنه بدون کت و شلوار و کفش؛
آمد تو روی صندلی افتاد، گفتم چه شده؟
ناگهان گریه کرد و گفت: زهره ..
و با چشمان اشک آلود ترانه زهره را زمزمه کرد.
هنگام مرگ وی در بیمارستان دوستداران وی آهنگ (یاد ازآن روزی که بودی زهره یار من) را دسته جمعی خواندند و به یادش شمع روشن کردند.
درآن زمان بسیاری از مردم می خواستند بدانند زهره کیست که داریوش برای او ترانه خوانده است؟
او هزاران عاشق سینه چاک داشت، از جمله ستاره زیبا و مطرح سینما پروین غفاری و پروین خیربخش (فروزان) که شایعاتی درباره کشمکش آنها وجود داشته است.
او به هیچ کسی روی خوش نشان نمی داده است.
اکبر لقا خواننده پیشکسوت موسیقی می گوید:
هیچ وقت نفهمیدیم زهره کیست، هربار می گفتم زهره را بخوان اشکش سرازیر می شد، می پرسیدم این زهره کیست که اینگونه تو را به زانو درآورده است آن هم توئی که این همه خواهان و خاطرخواه داری؟
سکوت می کرد و ... به نقطه ای خیره می شد
استاد غلامعلی باشوکی می گوید:
زهره همان دختری است که در شیراز به او دل باخت ولی هرگز به او دست نیافت فقط یکی دو باری بعداً با وی ملاقاتی داشته است.
هرکس از زهره می پرسید داریوش می گفت: یک دختراست، یک زن است، یک سیاره است، مگر آدم نمی تواند برای یک سیاره ترانه بخواند؟
پروین غفاری در هنگام مرگ وی کنار او بوده می پرسد زهره کیست؟
او با حال زار می گوید زهره همان زهره ای است که عشقش مرا به این روز انداخت.
بی حال می شود و دوباره پروین از زهره می پرسد، او با ایما و اشاره می گوید: اگر زهره سراغم را گرفت بگوئید تا آخرین لحظه عمر منتظرت بودم
منتظرت بودم
پروین غفاری همچنین می گوید:
بعد از مرگ او زنی به منزل من زنگ زد، بعد از گریه های بی امان خود را (زهره) معرفی کرد؛
از آن پس متوجه شدم که داریوش رفیعی در سوز و گداز چه عشقی بوده و چرا به هیچ دختر و زنی روی خوش نشان نمی داده و با آنان بد رفتاری می کرده است.
او آتشی در سینه خود پنهان داشته است
زهره، ترانه ایست در دستگاه سه گاه با آهنگسازی مجید وفادار بر روی شعری از جهانگیر تفضلی
@qoqnoospub
Forwarded from انتشارات ققنوس
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
