«خیلیها میدانند زندگیِ مقدر وجود ندارد و هر سرگذشتی در اصل زنجیرهای از تصادفهاست، اما کسانی هم که این واقعیت را میدانند، در مقطعی از زندگیشان، وقتی برمیگردند و به گذشته مینگرند، به این نتیجه میرسند که هر کدام از تصادفهای زندگیشان یک ضرورت بوده است.»
#اورهان_پاموک
#قلعه_سفید
ترجمهٔ #ارسلان_فصیحی
#انتشارات_ققنوس
@QOQNOOSPUB
#اورهان_پاموک
#قلعه_سفید
ترجمهٔ #ارسلان_فصیحی
#انتشارات_ققنوس
@QOQNOOSPUB
تجدیدچاپ شد
«خیلیها میدانند زندگیِ مقدر وجود ندارد و هر سرگذشتی در اصل زنجیرهای از تصادفهاست، اما کسانی هم که این واقعیت را میدانند، ..
#قلعه_سفید #اورهان_پاموک #ارسلان_فصیحی
@qoqnoospun
«خیلیها میدانند زندگیِ مقدر وجود ندارد و هر سرگذشتی در اصل زنجیرهای از تصادفهاست، اما کسانی هم که این واقعیت را میدانند، ..
#قلعه_سفید #اورهان_پاموک #ارسلان_فصیحی
@qoqnoospun
«زود گرفتند و بردند و مجبورم کردند زانو بزنم. پیش از آن که سرم را روی کُنده بگذارم، یکی را دیدم که انگار از میان درختها پرواز میکرد و میگذشت. حیرت کردم: من بودم، ریشم بلند شده بود و آنجا، بیآنکه پاهایم به زمین بخورد، بیصدا راه میرفتم. خواستم تصویرم را که از میان درختها میگذشت، صدا بزنم؛ صدایم درنیامد. سرم روی كُندهٔ درخت بود، پس گردنم مورمور میشد... گفتم چیزی که نزدیک میشود فرقی با خواب ندارد... خودم را رها کردم...»
#اورهان_پاموک
#قلعه_سفید
ترجمهٔ #ارسلان_فصیحی
#انتشارات_ققنوس
@qoqnoospub
#اورهان_پاموک
#قلعه_سفید
ترجمهٔ #ارسلان_فصیحی
#انتشارات_ققنوس
@qoqnoospub
سال ۱۳۸۲ #پاموک به دعوت #انتشارات_ققنوس یک هفته مهمان ما بود
#محمدعلی_سپانلو
#اورهان_پاموک
#ارسلان_فصیحی
@qoqnoospub
#محمدعلی_سپانلو
#اورهان_پاموک
#ارسلان_فصیحی
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
سال ۱۳۸۲ #پاموک به دعوت #انتشارات_ققنوس یک هفته مهمان ما بود #محمدعلی_سپانلو #اورهان_پاموک #ارسلان_فصیحی @qoqnoospub
اورهان پاموک در سال ۱۳۸۲ به دعوت انتشارات ققنوس يك هفته به تهران آمد و با برخی نویسندگان و شعرا و روشنفکران ایرانی ملاقات کرد و در نمایشگاه کتاب هم به سؤالهای علاقهمندان آثارش پاسخ داد. آن زمان هنوز چهار سال مانده بود که #جایزهٔ_نوبل را ببرد و در ایران پاموک را با دو رمان «زندگی نو» و «قلعهٔ سفید» میشناختند که من به فارسی ترجمه کرده بودم و ققنوس منتشرش کرده بود و فرایند انتشار همین کتابها باعث آشنایی و بعدها دوستی ما با این نویسندهٔ بزرگ و جهانی شده بود.
امروز که روز تولد اورهان پاموک است با خود گفتم عکسی از آن دوره به اشتراک بگذارم، عکسی است که زندهیاد #محمدعلی_سپانلو نیز مزینش کرده و من و #اورهان_پاموک خندان نیز در آن حضور داریم.
#ارسلان_فصیحی
@qoqnoospub
امروز که روز تولد اورهان پاموک است با خود گفتم عکسی از آن دوره به اشتراک بگذارم، عکسی است که زندهیاد #محمدعلی_سپانلو نیز مزینش کرده و من و #اورهان_پاموک خندان نیز در آن حضور داریم.
#ارسلان_فصیحی
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
#زندگی_نو اثر #اورهان_پاموک با ترجمه #ارسلان_فصیحی تجدیدچاپ شد @qoqnoispub
من بودم، ای فرشته، آنکه مدتها پس از نیمه شب از خانه خود، مثل بیگانهای ترسو که از خانه کسی دیگر میگریزد، بی سر و صدا بیرون میرفت و در کوچههای تاریک گم میشد. من بودم کسی که از پیادهرو، اشک در چشم و غرق در حس تنهایی، به پنجرههای روشن اتاقش چنان نگاه میکرد که انگار به زندگی شکننده و به هدر رفته آدمی دیگر نگاه میکند. من بودم آنکه در سکوت به پژواک گامهای مصممش گوش میداد و با جوش و خروش به سمت زندگی نو میدوید.
#زندگی_نو
#اورهان_پاموک
#ارسلان_فصیحی
#ققنوس
@qoqnoospub
#زندگی_نو
#اورهان_پاموک
#ارسلان_فصیحی
#ققنوس
@qoqnoospub