نگاهی به «گذرِ خان» و تخم نفرتی که علیه حوزههای علمیه پراکنده است
داستان «گذر خان»، پرکشش پیش میرود و مخاطب را با خود همراه میکند، اما اگر طول زمان را از آن بگیریم و پرش زمانی فصل آخر را کنار بگذاریم، با یک داستان بلند سروکار خواهیم داشت که نویسنده تا توانسته علیه هملباسانش تخم نفرت پراکنده است.
March 4, 2023
خبرگزاری فارس ـ گروه کتاب و ادبیات ـ حمید محمدی محمدی: رمان «گذرِ خان» نوشته سیدمحمدعلی ابطحی، روحانی اصلاحطلبی است که رئیسدفتر، معاون حقوقی و مشاور دولت خاتمی بوده است. این کتاب، اولین متنی است که این نویسنده ۶۳ ساله در گونه ادبیات داستانی و مشخصاً رمان منتشر کرده؛ وگرنه قبل از این، کتابهای دیگری هم داشته که به جز یک اثر منتشرنشده هیچ کدام رمان نبودهاند.
من در این نوشته، کاری به سوابق سیاسی آقای ابطحی ندارم و ضرورتی ندارد که به سابقه دستگیری او در خلال رویدادهای سال ۱۳۸۸ بپردازم. به مواضع او در موضوعات مختلف اجتماعی ـ سیاسی هم که عموماً از اردوگاه اصلاحطلبان شنیده میشود، التفاتی نخواهم داشت؛ چرا که «گذرِ خان» را باید به عنوان یک اثر داستانی، مستقل از دیدگاهها و سیمای سیاسی نویسندهاش به بررسی نشست.....
@qoqnoospub
yun.ir/1k6boa
داستان «گذر خان»، پرکشش پیش میرود و مخاطب را با خود همراه میکند، اما اگر طول زمان را از آن بگیریم و پرش زمانی فصل آخر را کنار بگذاریم، با یک داستان بلند سروکار خواهیم داشت که نویسنده تا توانسته علیه هملباسانش تخم نفرت پراکنده است.
March 4, 2023
خبرگزاری فارس ـ گروه کتاب و ادبیات ـ حمید محمدی محمدی: رمان «گذرِ خان» نوشته سیدمحمدعلی ابطحی، روحانی اصلاحطلبی است که رئیسدفتر، معاون حقوقی و مشاور دولت خاتمی بوده است. این کتاب، اولین متنی است که این نویسنده ۶۳ ساله در گونه ادبیات داستانی و مشخصاً رمان منتشر کرده؛ وگرنه قبل از این، کتابهای دیگری هم داشته که به جز یک اثر منتشرنشده هیچ کدام رمان نبودهاند.
من در این نوشته، کاری به سوابق سیاسی آقای ابطحی ندارم و ضرورتی ندارد که به سابقه دستگیری او در خلال رویدادهای سال ۱۳۸۸ بپردازم. به مواضع او در موضوعات مختلف اجتماعی ـ سیاسی هم که عموماً از اردوگاه اصلاحطلبان شنیده میشود، التفاتی نخواهم داشت؛ چرا که «گذرِ خان» را باید به عنوان یک اثر داستانی، مستقل از دیدگاهها و سیمای سیاسی نویسندهاش به بررسی نشست.....
@qoqnoospub
yun.ir/1k6boa
فارس
نگاهی به «گذرِ خان» و تخم نفرتی که علیه حوزههای علمیه پراکنده است
داستان «گذر خان»، پرکشش پیش میرود و مخاطب را با خود همراه میکند، اما اگر طول زمان را از آن بگیریم و پرش زمانی فصل آخر را کنار بگذاریم، با یک داستان بلند سروکار خواهیم داشت که نویسنده تا توانسته علیه هملباسانش تخم نفرت پراکنده است.
واکنش ابطحی به نقد کتابش در فارس: هیچ نفرتی علیه حوزه علمیه در «گذرِ خان» نیست
نویسنده کتاب «گذرِ خان» در واکنش به نقد اثرش در خبرگزاری فارس نوشت: این کتاب، نقل واقعیتهایی از حوزه علمیه است که نه با نگاه شیفتگی به آن پرداخته شده و نه با نگاه نفرت و البته داستان آن مربوط به حوزه قبل از انقلاب است که کمتر نقد تندی درباره آن وجود دارد.
March 4, 2023
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، سیدمحمدعلی ابطحی، روحانی اصلاحطلب و نویسنده کتاب «گذرِ خان» در واکنش به نقدی که امروز در حوزه ادبیات و کتاب این رسانه منتشر شد، نوشت: خبرگزاری فارس نقدی بر کتاب رمان گذر خان نوشته است؛ با تیتری کاملاً متفاوت با ماهیت اصلی کتاب. از توجهشان به کتاب متشکرم.
در تیتر آوردهاند که گذر خان و نفرتی که علیه حوزه علمیه پراکنده است. گرچه در نقد آقای حمید محمدی نشانی از نفرتپراکنی نیست، ولی شاید سهمیه مخالفت فارس با ما همان تیتر باشد که در محتوا تقریباً اثری از آن نیست.
گذر خان نقل واقعیتهایی از حوزه علمیه است که نه با نگاه شیفتگی به آن پرداخته شده و نه با نگاه نفرتو البته داستان آن مربوط به حوزه قبل از انقلاب است که کمتر نقد تندی در باره آن وجود دارد. حوزه پس از انقلاب، گذر خان دیگری میخواهد که با اصالت حوزههای قبل از انقلاب متفاوت است و به دلیل اینکه در موارد زیادی بنگاه کاریابی میشود، قابل نقد جدی است.
@qoqnoospub
http://fna.ir/1urcps
نویسنده کتاب «گذرِ خان» در واکنش به نقد اثرش در خبرگزاری فارس نوشت: این کتاب، نقل واقعیتهایی از حوزه علمیه است که نه با نگاه شیفتگی به آن پرداخته شده و نه با نگاه نفرت و البته داستان آن مربوط به حوزه قبل از انقلاب است که کمتر نقد تندی درباره آن وجود دارد.
March 4, 2023
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، سیدمحمدعلی ابطحی، روحانی اصلاحطلب و نویسنده کتاب «گذرِ خان» در واکنش به نقدی که امروز در حوزه ادبیات و کتاب این رسانه منتشر شد، نوشت: خبرگزاری فارس نقدی بر کتاب رمان گذر خان نوشته است؛ با تیتری کاملاً متفاوت با ماهیت اصلی کتاب. از توجهشان به کتاب متشکرم.
در تیتر آوردهاند که گذر خان و نفرتی که علیه حوزه علمیه پراکنده است. گرچه در نقد آقای حمید محمدی نشانی از نفرتپراکنی نیست، ولی شاید سهمیه مخالفت فارس با ما همان تیتر باشد که در محتوا تقریباً اثری از آن نیست.
گذر خان نقل واقعیتهایی از حوزه علمیه است که نه با نگاه شیفتگی به آن پرداخته شده و نه با نگاه نفرتو البته داستان آن مربوط به حوزه قبل از انقلاب است که کمتر نقد تندی در باره آن وجود دارد. حوزه پس از انقلاب، گذر خان دیگری میخواهد که با اصالت حوزههای قبل از انقلاب متفاوت است و به دلیل اینکه در موارد زیادی بنگاه کاریابی میشود، قابل نقد جدی است.
@qoqnoospub
http://fna.ir/1urcps
فارس
واکنش ابطحی به نقد کتابش در فارس: هیچ نفرتی علیه حوزه علمیه در «گذرِ خان» نیست
نویسنده کتاب «گذرِ خان» در واکنش به نقد اثرش در خبرگزاری فارس نوشت: این کتاب، نقل واقعیتهایی از حوزه علمیه است که نه با نگاه شیفتگی به آن پرداخته شده و نه با نگاه نفرت و البته داستان آن مربوط به حوزه قبل از انقلاب است که کمتر نقد تندی درباره آن وجود دارد.
تمدن آزتك از مجموعه تاريخ جهان منتشر شد:
شهر سفید درخشانی که دیاز آن را ستوده بود تِنوچتیتلان، کانون تمدنی پرتكاپو اما محکوم به فنا، بود که امروز آن را آزتک میخوانند.
به مدت دویست سال تا آمدن اسپانیاییها آزتکها در درۀ مکزیک و فراتر از آن رشد و پیشرفت داشتند و با جنگ و داد و ستد توانسته بودند امپراتوریای غنی و قدرتمند تشکیل دهند.
آزتكها مردمانی بودند که سریع میآموختند و بسیار از فرهنگهاي دیگر وام میگرفتند. در واقع آزتکها اسفنجوار میتوانستند جنبههای گوناگون تمدن دیگران را جذب کنند. آنها خدایان و رسمها، زبان و فلسفه، تاریخ و نیاکان، صنعت و کشاورزی را از دیگران گرفتند و نیکبختی نیز با آنها همراه بود، زیرا حتی در آن زمان هم مکزیک میراث فرهنگی غنیای داشت که آزتکها توانستند از آن بهره گیرند.
اما اسپانیاییها شهرهای آزتک را با خاک یکسان کردند و با الگو گرفتن از شهرهای اسپانیایی آنها را از نو ساختند و زبان، فرهنگ و دین خود را به آزتکهای در اسارت تحمیل کردند. هدف فاتحان از میان برداشتن همۀ نشانههای تمدن آزتک از سرزمینی بود که آن را «اسپانیای نو» نامیدند.
اما اسپانیاییها موفق نشدند. با وجود سالها خفقان بیرحمانه، آزتکها توانستند از بسیاری از جنبههای آنچنان تاب آورند که سنتهای آنها با فرهنگ و دین مکزیک امروز کاملاً گره خورده است. ..
#تمدن_آزتك
#مجموعه_تاريخ_جهان
#منتشرشد
@qoqnoospub
شهر سفید درخشانی که دیاز آن را ستوده بود تِنوچتیتلان، کانون تمدنی پرتكاپو اما محکوم به فنا، بود که امروز آن را آزتک میخوانند.
به مدت دویست سال تا آمدن اسپانیاییها آزتکها در درۀ مکزیک و فراتر از آن رشد و پیشرفت داشتند و با جنگ و داد و ستد توانسته بودند امپراتوریای غنی و قدرتمند تشکیل دهند.
آزتكها مردمانی بودند که سریع میآموختند و بسیار از فرهنگهاي دیگر وام میگرفتند. در واقع آزتکها اسفنجوار میتوانستند جنبههای گوناگون تمدن دیگران را جذب کنند. آنها خدایان و رسمها، زبان و فلسفه، تاریخ و نیاکان، صنعت و کشاورزی را از دیگران گرفتند و نیکبختی نیز با آنها همراه بود، زیرا حتی در آن زمان هم مکزیک میراث فرهنگی غنیای داشت که آزتکها توانستند از آن بهره گیرند.
اما اسپانیاییها شهرهای آزتک را با خاک یکسان کردند و با الگو گرفتن از شهرهای اسپانیایی آنها را از نو ساختند و زبان، فرهنگ و دین خود را به آزتکهای در اسارت تحمیل کردند. هدف فاتحان از میان برداشتن همۀ نشانههای تمدن آزتک از سرزمینی بود که آن را «اسپانیای نو» نامیدند.
اما اسپانیاییها موفق نشدند. با وجود سالها خفقان بیرحمانه، آزتکها توانستند از بسیاری از جنبههای آنچنان تاب آورند که سنتهای آنها با فرهنگ و دین مکزیک امروز کاملاً گره خورده است. ..
#تمدن_آزتك
#مجموعه_تاريخ_جهان
#منتشرشد
@qoqnoospub
بخشی از کتاب درون اردوگاهها :
«وقتی شنیدند بابت استفاده از واتساپ آنجا هستم، گفتند قطعاً مدتی طولانی در آنجا خواهم بود.» معلوم شد اکثر بازداشتیهای این بازداشتگاه قزاقهایی بودند که روابطی با قزاقستان داشتند و بسیاریشان بابت استفاده از واتساپ در آنجا به سر میبردند.
ارباقیت نود و هشت روز آینده را در آن بازداشتگاه گذراند. چون آنجا یک زندان پیش از دادگاه بود، رفتارشان حتی از اردوگاههای بازآموزی رسمی هم وحشیانهتر بود. ارباقیت به یاد میآورد: «ساعت 6 صبح زنگ بیدارباش را میزدند و مجبورمان میکردند در سلول بدویم. به خاطر غل و زنجیر سنگین بسته به دست و پایمان، بعضی وقتها از قوزک پایمان خون میآمد. بعد بایست روی سکوی مشترکمان مینشستیم و اجازۀ تکان خوردن نداشتیم. نبایست حرکت میکردیم. بالاخره کسی تکان میخورد و بعد کتکمان میزدند.»
#درون_اردوگاهها
#منتشرشد
@qoqnoospub
«وقتی شنیدند بابت استفاده از واتساپ آنجا هستم، گفتند قطعاً مدتی طولانی در آنجا خواهم بود.» معلوم شد اکثر بازداشتیهای این بازداشتگاه قزاقهایی بودند که روابطی با قزاقستان داشتند و بسیاریشان بابت استفاده از واتساپ در آنجا به سر میبردند.
ارباقیت نود و هشت روز آینده را در آن بازداشتگاه گذراند. چون آنجا یک زندان پیش از دادگاه بود، رفتارشان حتی از اردوگاههای بازآموزی رسمی هم وحشیانهتر بود. ارباقیت به یاد میآورد: «ساعت 6 صبح زنگ بیدارباش را میزدند و مجبورمان میکردند در سلول بدویم. به خاطر غل و زنجیر سنگین بسته به دست و پایمان، بعضی وقتها از قوزک پایمان خون میآمد. بعد بایست روی سکوی مشترکمان مینشستیم و اجازۀ تکان خوردن نداشتیم. نبایست حرکت میکردیم. بالاخره کسی تکان میخورد و بعد کتکمان میزدند.»
#درون_اردوگاهها
#منتشرشد
@qoqnoospub
بخشی از کتاب درون اردوگاهها :
«وقتی شنیدند بابت استفاده از واتساپ آنجا هستم، گفتند قطعاً مدتی طولانی در آنجا خواهم بود.» معلوم شد اکثر بازداشتیهای این بازداشتگاه قزاقهایی بودند که روابطی با قزاقستان داشتند و بسیاریشان بابت استفاده از واتساپ در آنجا به سر میبردند.
ارباقیت نود و هشت روز آینده را در آن بازداشتگاه گذراند. چون آنجا یک زندان پیش از دادگاه بود، رفتارشان حتی از اردوگاههای بازآموزی رسمی هم وحشیانهتر بود. ارباقیت به یاد میآورد: «ساعت 6 صبح زنگ بیدارباش را میزدند و مجبورمان میکردند در سلول بدویم. به خاطر غل و زنجیر سنگین بسته به دست و پایمان، بعضی وقتها از قوزک پایمان خون میآمد. بعد بایست روی سکوی مشترکمان مینشستیم و اجازۀ تکان خوردن نداشتیم. نبایست حرکت میکردیم. بالاخره کسی تکان میخورد و بعد کتکمان میزدند.»
#درون_اردوگاهها
#منتشرشد
@qoqnoospub
«وقتی شنیدند بابت استفاده از واتساپ آنجا هستم، گفتند قطعاً مدتی طولانی در آنجا خواهم بود.» معلوم شد اکثر بازداشتیهای این بازداشتگاه قزاقهایی بودند که روابطی با قزاقستان داشتند و بسیاریشان بابت استفاده از واتساپ در آنجا به سر میبردند.
ارباقیت نود و هشت روز آینده را در آن بازداشتگاه گذراند. چون آنجا یک زندان پیش از دادگاه بود، رفتارشان حتی از اردوگاههای بازآموزی رسمی هم وحشیانهتر بود. ارباقیت به یاد میآورد: «ساعت 6 صبح زنگ بیدارباش را میزدند و مجبورمان میکردند در سلول بدویم. به خاطر غل و زنجیر سنگین بسته به دست و پایمان، بعضی وقتها از قوزک پایمان خون میآمد. بعد بایست روی سکوی مشترکمان مینشستیم و اجازۀ تکان خوردن نداشتیم. نبایست حرکت میکردیم. بالاخره کسی تکان میخورد و بعد کتکمان میزدند.»
#درون_اردوگاهها
#منتشرشد
@qoqnoospub
میتوان نقشِ مبهمِ عشق در درمانِ روانکاوانه را تعیین کرد:
گرچه روانکاو باید ماهرانه عشقِ ناشی از انتقال را اداره کند، قطعاً نباید تسلیمِ افسونِ آن شود ــ چرا؟
زیرا عشق، در اساسیترین شکلش، شاملِ درونیسازیِ برخورد یا تصادمی پیشایند و بیمعنا است: از طرفی، رخدادِ عشق بهشدت پیشایند است، هرگز نمیتوان وقوعِ آن را پیشبینی کرد؛ از طرف دیگر، وقتی به «عشقِ حقیقیِ» خویش برمیخوریم، به نظر میرسد که گویی در تمامِ زندگیمان منتظرِ چنین لحظهای بودهایم؛ گویی، بهنحوی اسرارآمیز، همۀ زندگیِ پیشینمان ما را بهسوی این برخورد میکشانده است . . .
بنابراین، دستورِ اخلاقیِ اصلیِ روانکاوی تسلیمنشدن به وسوسۀ نمادینسازی/درونیسازی است: در لحظۀ «خروج از انتقال» که مشخصۀ پایانِ درمان است، سوژه میتواند رخدادهایی را که داستانِ زندگیاش پیرامونِ آنها بهشکلِ یک کلِ معنادار تبلور یافته است در پیشایندیِ بیمعنایشان ادراک کند.
#باقیمانده_تقسیم_ناپذیر
درباره شلینگ و موضوعات مرتبط
#اسلاوی_ژیژک
#علی_حسنزاده
#ققنوس
#منتشرشد
@qoqnoospub
گرچه روانکاو باید ماهرانه عشقِ ناشی از انتقال را اداره کند، قطعاً نباید تسلیمِ افسونِ آن شود ــ چرا؟
زیرا عشق، در اساسیترین شکلش، شاملِ درونیسازیِ برخورد یا تصادمی پیشایند و بیمعنا است: از طرفی، رخدادِ عشق بهشدت پیشایند است، هرگز نمیتوان وقوعِ آن را پیشبینی کرد؛ از طرف دیگر، وقتی به «عشقِ حقیقیِ» خویش برمیخوریم، به نظر میرسد که گویی در تمامِ زندگیمان منتظرِ چنین لحظهای بودهایم؛ گویی، بهنحوی اسرارآمیز، همۀ زندگیِ پیشینمان ما را بهسوی این برخورد میکشانده است . . .
بنابراین، دستورِ اخلاقیِ اصلیِ روانکاوی تسلیمنشدن به وسوسۀ نمادینسازی/درونیسازی است: در لحظۀ «خروج از انتقال» که مشخصۀ پایانِ درمان است، سوژه میتواند رخدادهایی را که داستانِ زندگیاش پیرامونِ آنها بهشکلِ یک کلِ معنادار تبلور یافته است در پیشایندیِ بیمعنایشان ادراک کند.
#باقیمانده_تقسیم_ناپذیر
درباره شلینگ و موضوعات مرتبط
#اسلاوی_ژیژک
#علی_حسنزاده
#ققنوس
#منتشرشد
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس رمان «صومعه پارما» نوشته استاندال را با ترجمه محمد نجابتی منتشر و راهی بازار نشر کرد.
صادق وفایی
به گزارش خبرنگار مهر، رمان «صومعه پارما» نوشته استاندال دویستوسیویکمین عنوان «ادبیات جهان» و صدونودوهفتمینرمانی است که اینناشر در قالب اینمجموعه منتشر میکند. ترجمه فارسی پیشرو از اینکتاب براساس نسخهای انجام شده که انتشارات گالیمار سال ۲۰۰۸ در قالب مجموعه «Folioplus calssiques» منتشر کرده است.
ماری آنری بِیل نویسنده فرانسوی معروف به استاندال یکی از مولفان سبک رئالیسم، نگارنده رمان «سرخ و سیاه» است که سال ۱۷۸۳ است و سال ۱۸۴۲ درگذشت. او رمان «صومعه پارما» را سال ۱۸۳۹ یعنی ۹ سال پس از «سرخ و سیاه» منتشر کرد که اتفاقاتش سال ۱۸۳۰ و بیشتر در شهر پادووا در ایتالیا رخ میدهند. استاندال در پیشگفتار کتابش به مخاطب تذکر میدهد شاید ایتالیاییبودن شخصیتهای رمان جاذبهای نداشته باشد چون قلب مردمان اینکشور با قلب فرانسویان تفاوت زیادی دارد. اما ایتالیاییها انسانهای بیریا و درستکاریاند و اگر کسی تهدیدشان نکند، آنچه در دل دارند، به زبان میآورند.
https://www.mehrnews.com/news/5723961
@qoqnoospub
صادق وفایی
به گزارش خبرنگار مهر، رمان «صومعه پارما» نوشته استاندال دویستوسیویکمین عنوان «ادبیات جهان» و صدونودوهفتمینرمانی است که اینناشر در قالب اینمجموعه منتشر میکند. ترجمه فارسی پیشرو از اینکتاب براساس نسخهای انجام شده که انتشارات گالیمار سال ۲۰۰۸ در قالب مجموعه «Folioplus calssiques» منتشر کرده است.
ماری آنری بِیل نویسنده فرانسوی معروف به استاندال یکی از مولفان سبک رئالیسم، نگارنده رمان «سرخ و سیاه» است که سال ۱۷۸۳ است و سال ۱۸۴۲ درگذشت. او رمان «صومعه پارما» را سال ۱۸۳۹ یعنی ۹ سال پس از «سرخ و سیاه» منتشر کرد که اتفاقاتش سال ۱۸۳۰ و بیشتر در شهر پادووا در ایتالیا رخ میدهند. استاندال در پیشگفتار کتابش به مخاطب تذکر میدهد شاید ایتالیاییبودن شخصیتهای رمان جاذبهای نداشته باشد چون قلب مردمان اینکشور با قلب فرانسویان تفاوت زیادی دارد. اما ایتالیاییها انسانهای بیریا و درستکاریاند و اگر کسی تهدیدشان نکند، آنچه در دل دارند، به زبان میآورند.
https://www.mehrnews.com/news/5723961
@qoqnoospub
«اسب چوبی» به کتابفروشیها آمد/رمانی دیگر از الهام فلاح
صادق وفایی
به گزارش خبرنگار مهر، انتشارات ققنوس رمان «اسب چوبی» نوشته الهام فلاح را بهتازگی منتشر و راهی بازار نشر کرده است. اینناشر، پیشتر کتابهای داستانی «همه دختران دریا»، «سامار»، «زمستان با طعم آلبالو»، «به من نگاه کن» و «خونخواهی» را از اینداستاننویس چاپ کرده است.
رمان جدید الهام فلاح درباره کسانی است که با وجود همه تلاش و کوششی که برای بهبود زندگی و روابطشان دارند، موفق نمیشوند حتی یکقدم در اینراه پیش بروند. داستان اینکتاب درباره زنانی است که عشقی در دل دارند اما از مطرحکردنش میترسند و با زنجیری بسته و محدود شدهاند که زنان دیگر آن را بافتهاند.
نگارش «اسب چوبی» تابستان ۱۴۰۰ به پایان رسیده و دربردارنده فصول کوتاه و زیادی است که عنوان هرکدام یکمصرع یا سطر از اشعار مختلف است. ....
فلاح رمان «اسب چوبی» را به مادرش و تمام زنانی که دختری در آغوش دارند تقدیم کرده است.
https://www.mehrnews.com/news/5726505
@qoqnoospub
صادق وفایی
به گزارش خبرنگار مهر، انتشارات ققنوس رمان «اسب چوبی» نوشته الهام فلاح را بهتازگی منتشر و راهی بازار نشر کرده است. اینناشر، پیشتر کتابهای داستانی «همه دختران دریا»، «سامار»، «زمستان با طعم آلبالو»، «به من نگاه کن» و «خونخواهی» را از اینداستاننویس چاپ کرده است.
رمان جدید الهام فلاح درباره کسانی است که با وجود همه تلاش و کوششی که برای بهبود زندگی و روابطشان دارند، موفق نمیشوند حتی یکقدم در اینراه پیش بروند. داستان اینکتاب درباره زنانی است که عشقی در دل دارند اما از مطرحکردنش میترسند و با زنجیری بسته و محدود شدهاند که زنان دیگر آن را بافتهاند.
نگارش «اسب چوبی» تابستان ۱۴۰۰ به پایان رسیده و دربردارنده فصول کوتاه و زیادی است که عنوان هرکدام یکمصرع یا سطر از اشعار مختلف است. ....
فلاح رمان «اسب چوبی» را به مادرش و تمام زنانی که دختری در آغوش دارند تقدیم کرده است.
https://www.mehrnews.com/news/5726505
@qoqnoospub
معرفی کتاب "آن وقتها که ریش پدر هنوز قرمز بود و و وقتی که پدر سبیلش را تراشید"
صفحه آخر شماره یکشنبه ۲۱ اسفند روزنامه سازندگی
@qoqnoospub
صفحه آخر شماره یکشنبه ۲۱ اسفند روزنامه سازندگی
@qoqnoospub
«تمدن آزتک» منتشر شد/شهرهایی که اسپانیاییها با خاک یکسان کردند
کتاب «تمدن آزتک» نوشته لوئیس واربرتون با ترجمه سیما مولایی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «تمدن آزتک» نوشته لوئیس واربرتون بهتازگی با ترجمه سیما مولایی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب هشتادوهفتمینعنوان از مجموعه «تاریخ جهان» است که اینناشر ترجمهاش را چاپ میکند.
کتابهای «مجموعه تاریخ جهان» برای عرضه چشم اندازی گسترده و ژرف از سیر تاریخ منتشر میشوند. اینمجموعه زمینههای فرهنگی رخدادهای تاریخی، اندیشههای سیاسی، فرهنگی و فلسفههای تاثیرگذار را در گذر تمدن بینالنهرین، مصر باستان، یونان، روم، اروپای قرون وسطی و ... معرفی میکند.
درباره تمدن آزتک باید از اینجا شروع کرد که مکزیکِ امروزی، اسپانیایی نیست. بلکه ترکیبی از فرهنگ اسپانیایی و فرهنگ بومی است که پیش از فتوحات اسپانیاییها شکوفا بود. بانفوذترین فرهنگ بومی اینمنطقه ....
ادامۀ مطلب👇🏻👇🏻👇🏻
https://zaya.io/ho696
@qoqnoospub
کتاب «تمدن آزتک» نوشته لوئیس واربرتون با ترجمه سیما مولایی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «تمدن آزتک» نوشته لوئیس واربرتون بهتازگی با ترجمه سیما مولایی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب هشتادوهفتمینعنوان از مجموعه «تاریخ جهان» است که اینناشر ترجمهاش را چاپ میکند.
کتابهای «مجموعه تاریخ جهان» برای عرضه چشم اندازی گسترده و ژرف از سیر تاریخ منتشر میشوند. اینمجموعه زمینههای فرهنگی رخدادهای تاریخی، اندیشههای سیاسی، فرهنگی و فلسفههای تاثیرگذار را در گذر تمدن بینالنهرین، مصر باستان، یونان، روم، اروپای قرون وسطی و ... معرفی میکند.
درباره تمدن آزتک باید از اینجا شروع کرد که مکزیکِ امروزی، اسپانیایی نیست. بلکه ترکیبی از فرهنگ اسپانیایی و فرهنگ بومی است که پیش از فتوحات اسپانیاییها شکوفا بود. بانفوذترین فرهنگ بومی اینمنطقه ....
ادامۀ مطلب👇🏻👇🏻👇🏻
https://zaya.io/ho696
@qoqnoospub
qoqnoos.ir
گروه انتشاراتی ققنوس | «تمدن آزتک» منتشر شد/شهرهایی که اسپانیاییها با خاک یکسان کردند
انتشارات ققنوس ، ناشر بیش از هزار عنوان کتاب در حوزههای گوناگونی چون ادبیات، داستان، تاریخ، فلسفه، روانشناسی و... ناشر برگزیده دوازدهمین، چهاردهمین و سی امین نمایشگاه کتاب ، ناشر برگزیده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال 1380
ضحاک و دوران سیاهش
همزمان با جمشید، در سرزمینی در همسایگی ایران ضحاک تازی با کشتن پدر خویش به حکومت میرسد، وی آنگاه از آشفتگی اوضاع استفاده میکند و به ایران میتازد و مردم که از جمشید برگشتهاند رو به ضحاک میآورند.
ضحاک دیرزمانی با کشتن جوانان و ایجاد ترس و وحشت در دل مردمان بر ایران حکومت میکند تا شبی که خوابی هولناک میبیند. او از این خواب هراسان و آشفته میشود. خوابگزاران او را آگاه میسازند که به دست فرزندی از تبار شاهان، که هنوز زاده نشده، از میان خواهد رفت. پس ضحاک دستور میدهد تا هر نوزادی که در خانوادهای از تبار شاهان زاده میشود در دم بکشند.
بیدادگری ضحاک سالیان دراز ادامه مییابد تا آنکه روزی آهنگری به نام کاوه، که ضحاک فرزندانش را کشته، سر به شورش مینهد. کاوه پیشبند چرمین خود را بر سر چوبی میکند و مردم را به پیکار با ضحاک فرامیخواند. این تکهچرم بعدها با نام درفش کاویان نماد ملی ایرانیان میشود.
ضحاک اهریمنی در نهایت به دست فریدون در غاری در کوه دماوند به بند کشیده میشود.
در تاریخهای دورۀ اسلامی باب کردن کارهای ناپسندی همچون بتپرستی، قطع اعضا و دار زدن را کار ضحاک دانستهاند.
بخشی از کتاب #تاریخ_اساطیری_ایران ، نوشتۀ عسکر بهرامی
@qoqnoospub
همزمان با جمشید، در سرزمینی در همسایگی ایران ضحاک تازی با کشتن پدر خویش به حکومت میرسد، وی آنگاه از آشفتگی اوضاع استفاده میکند و به ایران میتازد و مردم که از جمشید برگشتهاند رو به ضحاک میآورند.
ضحاک دیرزمانی با کشتن جوانان و ایجاد ترس و وحشت در دل مردمان بر ایران حکومت میکند تا شبی که خوابی هولناک میبیند. او از این خواب هراسان و آشفته میشود. خوابگزاران او را آگاه میسازند که به دست فرزندی از تبار شاهان، که هنوز زاده نشده، از میان خواهد رفت. پس ضحاک دستور میدهد تا هر نوزادی که در خانوادهای از تبار شاهان زاده میشود در دم بکشند.
بیدادگری ضحاک سالیان دراز ادامه مییابد تا آنکه روزی آهنگری به نام کاوه، که ضحاک فرزندانش را کشته، سر به شورش مینهد. کاوه پیشبند چرمین خود را بر سر چوبی میکند و مردم را به پیکار با ضحاک فرامیخواند. این تکهچرم بعدها با نام درفش کاویان نماد ملی ایرانیان میشود.
ضحاک اهریمنی در نهایت به دست فریدون در غاری در کوه دماوند به بند کشیده میشود.
در تاریخهای دورۀ اسلامی باب کردن کارهای ناپسندی همچون بتپرستی، قطع اعضا و دار زدن را کار ضحاک دانستهاند.
بخشی از کتاب #تاریخ_اساطیری_ایران ، نوشتۀ عسکر بهرامی
@qoqnoospub
نگاهي به «بنفش مايل به ليمويي» رمان ياسمن خليليفرد
پيچيدگيهاي روابط در گذر زمان
سميه سيديان
سومين رمان ياسمن خليليفرد، ادامهدهنده آثار پيشين اوست. «بنفش مايل به ليمويي» بر مبناي روابط انساني بنا نهاده شده و تا اندازهاي به مفهوم جديد ارتباطات پيچيدهاي كه ميان افرادي كه روزگاري با هم از يك خانواده بودند، پرداخته است.
«رابطه» در لغتنامه دهخدا به تفصيل معنا شده است. مترادف رابطه، انتساب، انس، بستگي، پيوستگي، پيوند، تماس، ربط، سروكار، نسبت و وابستگي است. اتفاقي در لايههاي زيرين داستان در حال شكلگيري است؛ پيوستگي عجيب ميان شخصيتهايي كه از هم دورند يا به اجبار از هم فاصله گرفتهاند.
به نظر ميرسد خليليفرد به بازي با راويهاي مختلف علاقه بسياري داشته باشد. او به سبب پيچيدگيهاي رواني، شخصيتها را وارد بازي ميكند. تمام روابط با جدايي آغاز ميشوند و با جدايي پايان مييابند. اغلب افراد زندگيشان را در حالي سپري ميكنند كه از يك رابطه از دست رفته با خود متعاليشان رنج ميبرند.
مفاهيم انساني و خانواده و زن از نقاط برجسته و قوت كارهاي ياسمن خليليفرد است. داستان رمان، حول محور زني به نام «شيانه» كه بازيگر تئاتر بوده، ميچرخد. نويسنده با وارد كردن سينما و تئاتر به درونمايه داستان، قدم بزرگي برداشته است.
زني بازيگر كه سالها در زمينه تئاتر فعاليت كرده و پس از جدايي از همسرش «نادر» كه او هم بازيگر بوده، به همراه دخترش«درنا» به پاريس نقل مكان ميكند. داستان از جايي آغاز ميشود كه «نادر» به همراه همسر جديدش «آيدا» و فرزندشان «پويا» مهمان منزل «شيانه» در پاريس ميشوند.
داستان از سه نظرگاه روايت ميشود: «شيانه»، «نادر»، «آيدا». مثلثي كه از روابطي در گذشته شكل گرفته است. «شيانه» كه هنوز از التهابات جدايي و تالمات روحي گذشته رنج ميبرد، درگير مسائل تازهاي هم ميشود. از طرفي مردي به نام «متيو» به او عشقي دارد و از طرفي ذهن خود او درگير هنرمند با استعدادي است به نام «موعظ». «موعظ» فردي است كه سالها قبل استاد «شيانه» بوده و سوءتفاهماتي در زندگي گذشته او و همسرش «نادر» رقم زده است. تا جايي كه به ظاهر با جدايي «نادر» و «شيانه» پايان يافته؛ اما حضور «شيانه» و «درنا» در پاريس سرچشمه اتفاقاتي تازه است.
عشق، در ميانسالي، چهرهاي دگرگون از خود نشان ميدهد. كما اينكه شخصيتهاي اصلي و راوي رمان هم از اين قاعده مستثني نيستند. عشق و آرامش در ميانسالي، همان تكيهگاهي است كه «شيانه» پس از سالها به دنبال آن است. او كه زني درونگراست، به سختي احساسات و اميالش را بروز ميدهد؛ اما بردبارانه در برابر عشقي نافرجام و دستنيافتني به زندگي ادامه ميدهد.
جدايي و مسائل پس از آن، نگرانيهاي مالي و بعدتر سركشيهاي دخترش «درنا» كه همه، تكانهها و پسلرزههاي جدايي او به شمار ميروند و از او زني محكم ساختهاند. بهرغم سرگشتگيهاي فراوان «شيانه»، «نادر» و «موعظ» هر كدام در ميان دردهايي پنهان به سر ميبرند. داستان با گذشتن از شخصيتهاي به ظاهر مدرن و روشنفكر، اشتباهات، سهلانگاريهاي افراد و... را به رخ ميكشد.
در اين ميان، مخاطب است كه با پيشروي داستان، بيقضاوت به تماشاي زندگي در زير پوست آدمهاي اين داستان كه به نوعي نماينده آدمهاي جامعه خودشان (تئاتر) هستند، مينشيند. خواننده از رهگذر روايت زندگي اين آدمها، استعداد، سرخوردگي، عدم اطمينان، حواشي و اتفاقات پشت پرده تئاتر و سينما و تاثير آنها بر زندگي عادي اين سه تن و افراد ديگر را ميبيند.
جدا از طرح جلد و نشانهاي از زمان و انتظار براي رسيدن به يك آرامش نسبي كه فرقي ندارد براي كدام از شخصيتها اتفاق بيفتد. مهم اين است كه اين انتظار نه فقط ميان هر سه نفر آنها، بلكه در مورد «درنا»، «متيو» و «پويا» نيز كه هر كدام به نوعي در ارتباط با سه راوي هستند، مشترك است، چراكه در نهايت مانند حلقههاي محكم زنجيري به هم متصلند. «نادر» به «شيانه» وصل است و هنوز مطمئن نيست كه «شيانه» كاملا از قلب و زندگياش بيرون رفته و آيدا به واسطه نياز «نادر» و «پويا» به شيانه مرتبط است و... به همين ترتيب، ارتباطات انساني شكل پيچيدهاي به خود ميگيرند؛ اما محور و گرداننده اصلي تمام اين ارتباطات «شيانه» است.
,,,,
ادامه در لينك زير
https://b2n.ir/b30462
روزنامه اعتماد سهشنبه 23 اسفندماه
@qoqnoospub
پيچيدگيهاي روابط در گذر زمان
سميه سيديان
سومين رمان ياسمن خليليفرد، ادامهدهنده آثار پيشين اوست. «بنفش مايل به ليمويي» بر مبناي روابط انساني بنا نهاده شده و تا اندازهاي به مفهوم جديد ارتباطات پيچيدهاي كه ميان افرادي كه روزگاري با هم از يك خانواده بودند، پرداخته است.
«رابطه» در لغتنامه دهخدا به تفصيل معنا شده است. مترادف رابطه، انتساب، انس، بستگي، پيوستگي، پيوند، تماس، ربط، سروكار، نسبت و وابستگي است. اتفاقي در لايههاي زيرين داستان در حال شكلگيري است؛ پيوستگي عجيب ميان شخصيتهايي كه از هم دورند يا به اجبار از هم فاصله گرفتهاند.
به نظر ميرسد خليليفرد به بازي با راويهاي مختلف علاقه بسياري داشته باشد. او به سبب پيچيدگيهاي رواني، شخصيتها را وارد بازي ميكند. تمام روابط با جدايي آغاز ميشوند و با جدايي پايان مييابند. اغلب افراد زندگيشان را در حالي سپري ميكنند كه از يك رابطه از دست رفته با خود متعاليشان رنج ميبرند.
مفاهيم انساني و خانواده و زن از نقاط برجسته و قوت كارهاي ياسمن خليليفرد است. داستان رمان، حول محور زني به نام «شيانه» كه بازيگر تئاتر بوده، ميچرخد. نويسنده با وارد كردن سينما و تئاتر به درونمايه داستان، قدم بزرگي برداشته است.
زني بازيگر كه سالها در زمينه تئاتر فعاليت كرده و پس از جدايي از همسرش «نادر» كه او هم بازيگر بوده، به همراه دخترش«درنا» به پاريس نقل مكان ميكند. داستان از جايي آغاز ميشود كه «نادر» به همراه همسر جديدش «آيدا» و فرزندشان «پويا» مهمان منزل «شيانه» در پاريس ميشوند.
داستان از سه نظرگاه روايت ميشود: «شيانه»، «نادر»، «آيدا». مثلثي كه از روابطي در گذشته شكل گرفته است. «شيانه» كه هنوز از التهابات جدايي و تالمات روحي گذشته رنج ميبرد، درگير مسائل تازهاي هم ميشود. از طرفي مردي به نام «متيو» به او عشقي دارد و از طرفي ذهن خود او درگير هنرمند با استعدادي است به نام «موعظ». «موعظ» فردي است كه سالها قبل استاد «شيانه» بوده و سوءتفاهماتي در زندگي گذشته او و همسرش «نادر» رقم زده است. تا جايي كه به ظاهر با جدايي «نادر» و «شيانه» پايان يافته؛ اما حضور «شيانه» و «درنا» در پاريس سرچشمه اتفاقاتي تازه است.
عشق، در ميانسالي، چهرهاي دگرگون از خود نشان ميدهد. كما اينكه شخصيتهاي اصلي و راوي رمان هم از اين قاعده مستثني نيستند. عشق و آرامش در ميانسالي، همان تكيهگاهي است كه «شيانه» پس از سالها به دنبال آن است. او كه زني درونگراست، به سختي احساسات و اميالش را بروز ميدهد؛ اما بردبارانه در برابر عشقي نافرجام و دستنيافتني به زندگي ادامه ميدهد.
جدايي و مسائل پس از آن، نگرانيهاي مالي و بعدتر سركشيهاي دخترش «درنا» كه همه، تكانهها و پسلرزههاي جدايي او به شمار ميروند و از او زني محكم ساختهاند. بهرغم سرگشتگيهاي فراوان «شيانه»، «نادر» و «موعظ» هر كدام در ميان دردهايي پنهان به سر ميبرند. داستان با گذشتن از شخصيتهاي به ظاهر مدرن و روشنفكر، اشتباهات، سهلانگاريهاي افراد و... را به رخ ميكشد.
در اين ميان، مخاطب است كه با پيشروي داستان، بيقضاوت به تماشاي زندگي در زير پوست آدمهاي اين داستان كه به نوعي نماينده آدمهاي جامعه خودشان (تئاتر) هستند، مينشيند. خواننده از رهگذر روايت زندگي اين آدمها، استعداد، سرخوردگي، عدم اطمينان، حواشي و اتفاقات پشت پرده تئاتر و سينما و تاثير آنها بر زندگي عادي اين سه تن و افراد ديگر را ميبيند.
جدا از طرح جلد و نشانهاي از زمان و انتظار براي رسيدن به يك آرامش نسبي كه فرقي ندارد براي كدام از شخصيتها اتفاق بيفتد. مهم اين است كه اين انتظار نه فقط ميان هر سه نفر آنها، بلكه در مورد «درنا»، «متيو» و «پويا» نيز كه هر كدام به نوعي در ارتباط با سه راوي هستند، مشترك است، چراكه در نهايت مانند حلقههاي محكم زنجيري به هم متصلند. «نادر» به «شيانه» وصل است و هنوز مطمئن نيست كه «شيانه» كاملا از قلب و زندگياش بيرون رفته و آيدا به واسطه نياز «نادر» و «پويا» به شيانه مرتبط است و... به همين ترتيب، ارتباطات انساني شكل پيچيدهاي به خود ميگيرند؛ اما محور و گرداننده اصلي تمام اين ارتباطات «شيانه» است.
,,,,
ادامه در لينك زير
https://b2n.ir/b30462
روزنامه اعتماد سهشنبه 23 اسفندماه
@qoqnoospub
روزنامه اعتماد
پيچيدگيهاي روابط در گذر زمان
سميه سيديان
.
📚آدمها هر قدر عمق تنهاییشان بیشتر باشد، هرقدر زمان طولانیتری را در سیاهی چسبناک تنهایی و انزوا سر کرده باشند، بعدش شدیدتر احساس میکنند عاشق شدهاند. عمیقتر و کشندهتر. خیال میکنند طرف یگانه و دردانه است. اما نه. اینطور نیست. هرقدر گرسنهتر باشی غذا در نظرت لذیذتر خواهد بود حتی اگر یک تکه نان خالی باشد با پیاز. آدمها این را نمیدانند. خودم هم نمیدانستم. بعدها فهمیدم. تا وقتی توی زمین مسابقهای حالیت نمیشود مشتهای طرف مقابل چه برسرت آورده. تنت که سرد شد حالات میشود دو تا دندانت نیست و جناق سینهات خرد شده. میدانستم که احساس عجیبی که فکر میکردم لابد عشق است مرا وادار به چنین حماقتی و نوشتن آن جمله کرده بود. نوشته بودم: فکر کنم عاشق شدهام.
#اسب_چوبی
#الهام_فلاح
#ققنوس
@qoqnnospub
📚آدمها هر قدر عمق تنهاییشان بیشتر باشد، هرقدر زمان طولانیتری را در سیاهی چسبناک تنهایی و انزوا سر کرده باشند، بعدش شدیدتر احساس میکنند عاشق شدهاند. عمیقتر و کشندهتر. خیال میکنند طرف یگانه و دردانه است. اما نه. اینطور نیست. هرقدر گرسنهتر باشی غذا در نظرت لذیذتر خواهد بود حتی اگر یک تکه نان خالی باشد با پیاز. آدمها این را نمیدانند. خودم هم نمیدانستم. بعدها فهمیدم. تا وقتی توی زمین مسابقهای حالیت نمیشود مشتهای طرف مقابل چه برسرت آورده. تنت که سرد شد حالات میشود دو تا دندانت نیست و جناق سینهات خرد شده. میدانستم که احساس عجیبی که فکر میکردم لابد عشق است مرا وادار به چنین حماقتی و نوشتن آن جمله کرده بود. نوشته بودم: فکر کنم عاشق شدهام.
#اسب_چوبی
#الهام_فلاح
#ققنوس
@qoqnnospub
«نگاهی از چندسو به ویراستار و ویراستاری» منتشر شد
کتاب «نگاهی از چندسو به ویراستار و ویراستاری» نوشته عبدالحسین آذرنگ توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.
عبدالحسین آذرنگ نویسنده و پژوهشگر تاریخ نشر کشور است که بهتازگی دو کتاب «نگاهی از چند سو به دانشنامهنگاری» و «نگاهی از چندسو به نشر کتاب» را هم با همکاری همینناشر منتشر کرده است. اینپژوهشگر پس از پرداخت به چاپ کتاب و دانشنامهنگاری که در دو کتاب دیگر انجام شده، در اینکتاب، برداشتها و تعریفهای رایج از ویراستار و ویراستاری را به چالش کشیده است. آذرنگ درباره برداشتها و تلقیهای نادرست از کار ویراستاری دغدغه داشته و معتقد است اینبرداشتهای اشتباه باعث محدود شدن ویراستاری به تغییرات و اصلاحات املایی، رسمالخطی، انشایی و جنبههای صوری میشوند. به اینترتیب ویرایش نه فقط از معنا و مصداق اصلی و ....
ادامۀ مطلب👇🏻👇🏻👇🏻
🔗https://zaya.io/knvxb
@qoqnoospub
کتاب «نگاهی از چندسو به ویراستار و ویراستاری» نوشته عبدالحسین آذرنگ توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.
عبدالحسین آذرنگ نویسنده و پژوهشگر تاریخ نشر کشور است که بهتازگی دو کتاب «نگاهی از چند سو به دانشنامهنگاری» و «نگاهی از چندسو به نشر کتاب» را هم با همکاری همینناشر منتشر کرده است. اینپژوهشگر پس از پرداخت به چاپ کتاب و دانشنامهنگاری که در دو کتاب دیگر انجام شده، در اینکتاب، برداشتها و تعریفهای رایج از ویراستار و ویراستاری را به چالش کشیده است. آذرنگ درباره برداشتها و تلقیهای نادرست از کار ویراستاری دغدغه داشته و معتقد است اینبرداشتهای اشتباه باعث محدود شدن ویراستاری به تغییرات و اصلاحات املایی، رسمالخطی، انشایی و جنبههای صوری میشوند. به اینترتیب ویرایش نه فقط از معنا و مصداق اصلی و ....
ادامۀ مطلب👇🏻👇🏻👇🏻
🔗https://zaya.io/knvxb
@qoqnoospub
qoqnoos.ir
گروه انتشاراتی ققنوس | «نگاهی از چندسو به ویراستار و ویراستاری» منتشر شد
انتشارات ققنوس ، ناشر بیش از هزار عنوان کتاب در حوزههای گوناگونی چون ادبیات، داستان، تاریخ، فلسفه، روانشناسی و... ناشر برگزیده دوازدهمین، چهاردهمین و سی امین نمایشگاه کتاب ، ناشر برگزیده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال 1380
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
خوشا به حال روحی كه آماده است تا فقس تن را رها كند و با خاموشی، پراكندگی يا بقا روبرو شود.
با وجود اين، چنين آمادگیای نبايد مثل آمادگی مسيحيان ناشی از عناد و لجاج باشد،
بلكه بايد حاصل تصميمی عاقلانه با عزمی راسخ باشد،
البته فقط در صورتی برای ديگران قانع كننده است كه عاری از مبالغه باشد...
#تاملات
#ماركوس_ارليوس
#عرفان_ثابتی
#انتشارات_ققنوس
#تجديدچاپ شد
@qoqnoospub
خوشا به حال روحی كه آماده است تا فقس تن را رها كند و با خاموشی، پراكندگی يا بقا روبرو شود.
با وجود اين، چنين آمادگیای نبايد مثل آمادگی مسيحيان ناشی از عناد و لجاج باشد،
بلكه بايد حاصل تصميمی عاقلانه با عزمی راسخ باشد،
البته فقط در صورتی برای ديگران قانع كننده است كه عاری از مبالغه باشد...
#تاملات
#ماركوس_ارليوس
#عرفان_ثابتی
#انتشارات_ققنوس
#تجديدچاپ شد
@qoqnoospub
77.pdf
767.3 KB
نگاهی به سه کتاب دربارۀ تاریخ، فلسفه و طب سنتی چین
مجله اطلاعات حکمت و معرفت
شماره ۱۶۵ زمستان ۱۴۰۲
صفحه ۷۷
@qoqnoospub
مجله اطلاعات حکمت و معرفت
شماره ۱۶۵ زمستان ۱۴۰۲
صفحه ۷۷
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
77.pdf
نگاهی به سه کتاب دربارۀ تاریخ، فلسفه و طب سنتی چین
مجله اطلاعات حکمت و معرفت
شماره ۱۶۵ زمستان ۱۴۰۲
صفحه ۷۷
@qoqnoospub
مجله اطلاعات حکمت و معرفت
شماره ۱۶۵ زمستان ۱۴۰۲
صفحه ۷۷
@qoqnoospub
78.pdf
356 KB
نگاهی به دو کتاب دربارۀ مدرنیته، روشنگری و فرهنگ مدرن
مجله اطلاعات حکمت و معرفت
شماره ۱۶۵ زمستان ۱۴۰۲
صفحه ۷۸
@qoqnoospub
مجله اطلاعات حکمت و معرفت
شماره ۱۶۵ زمستان ۱۴۰۲
صفحه ۷۸
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
78.pdf
نگاهی به دو کتاب دربارۀ مدرنیته، روشنگری و فرهنگ مدرن
مجله اطلاعات حکمت و معرفت
شماره ۱۶۵ زمستان ۱۴۰۲
صفحه ۷۸
@qoqnoospub
مجله اطلاعات حکمت و معرفت
شماره ۱۶۵ زمستان ۱۴۰۲
صفحه ۷۸
@qoqnoospub