انتشارات ققنوس
5.15K subscribers
1.6K photos
581 videos
108 files
1.13K links
کانال رسمی گروه انتشاراتی ققنوس
آدرس اینستاگرام:
http://instagram.com/qoqnoospub
آدرس فروشگاه:
انقلاب-خیابان اردیبهشت-بازارچه کتاب
آدرس سایت:
www.qoqnoos.ir
ارتباط با ما:
@qoqnoospublication
Download Telegram
#گروه_انتشاراتی_ققنوس
#از_داستان_ایرانی_حمایت_کنیم
رمان شهريور...
زندگي 3 نسل إز زنان إيراني را به تصوير دراورده و نشأن مي دهد همگي اين زنهااگر چه سياسي نيستندهمگي فر باني سياست ميشوند

@qoqnoospub
#گروه_انتشاراتی_ققنوس
#از_داستان_ایرانی_حمایت_کنیم
رمان #شهريور...
زندگي 3 نسل إز زنان إيراني را به تصوير دراورده و نشأن مي دهد همگي اين زنهااگر چه سياسي نيستندهمگي فر باني سياست ميشوند
در کتاب شهریور هزار و سیصد و نمی دانم چند که با رفت و برگشت های ذهنی زن راوی شروع شده و خواننده را مدام از واقعیت به تخیل ، ازگذشته به حال می برد و می آورد و ذهنش را از قطعیتی که انتظارش را دارد دور می کند ولی به زیبایی این گم گشتگی را به تصویر می کشاند و باورپذیر . شناخت وسیع و عمیق نویسنده از جنوب و اشراف او بر جامعه شناختی و اقلیم آن منطقه وتکیه بر توانمندی و پویایی زنان از محورهای مهم آثار این نویسنده است . . رمان شهریور هزار و سیصد و نمیدانم چند رمانی تاریخی اجتماعی است که نویسنده در آن سه دوره ی زمانی را از زبان زن راوی به تصویر کشیده است که با روایتی ساده و گویا نظر خوانندگان عام و خاص را بخود جلب کرده است. . مطرح کردن موضوع بسیاردردناک و کمابیش فراموش شده حادثه سینما رکس آبادان : شعله ها از پایین خاموش شده بود و آب و ذغال و دوده با روغن تن آدم ها از زیر در سینما راه افتاده بود توی خیابان . اما فقط دود ، دود و گرما .(ص 138) تصویرهایی که با ماندگاری در ذهن خواننده حک می شوند از تصویر دا از کودکی زن راوی و از ری بخیر : خیلی زود در سیزده چهارده سالگی مادر مادرش و ولی قهری خواهرکوچکش شده بود . ( ص 29) وبلاخره جهان داستانی نژاد حسن ، جهانی سرشار از مفاهیم انسانی و عشق آرمان گرایانه است و تلاش اقشار فرودست برای کامیابی و بهروزی و زندگی بهتر .
#طلا_نژادحسن #داستان #داستان_ایرانی #هیلا #ققنوس
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
Photo
#از_داستان_ایرانی_حمایت_کنیم
‍ «من‌ کسی‌ را نکشته‌ام‌. همه‌اش‌ از همان‌ عکس‌ شروع‌ شد. نمی‌دانید چه‌ عکس‌ غوغایی‌ بود. رفته‌ بودم‌ برایشان‌ شعر بخوانم‌. باور کنید قبل‌ از آن‌ عکس‌ برایم‌ یک‌ پیرزن‌ و یک‌ پیرمرد ساده‌ بودند.» روایتی‌ جذاب‌ از به‌ قتل‌ رسیدن‌ پیرزن‌ و پیرمردی‌ تنها و با اصل‌ و نسب‌. پسر جوانی‌ که‌ برای‌ آن‌ها شعر می‌خواند و از این‌ طریق‌ مزدی‌ می‌ستاند به‌ ناگاه‌ خود را در مظان‌ اتهام‌ قتل‌ آن‌ دو می‌بیند، اما هیچ‌ شاهدی‌ بر این‌ ادعا یافت‌ نمی‌شود تا این‌که‌ خود زبان‌ به‌ اعتراف‌ می‌گشاید و پرده‌ از رازهایی‌ برمی‌دارد که‌ ریشه‌ در گذشته‌ او ریشه دارد. ولی..
#آبی_تر_از_گناه #محمدحسینی #داستان #داستان_ایرانی #جایزه_گلشیری #جایزه_مهرگان_ادب
#ققنوس
@qoqnoospub