کتاب #دولت_و_ فرودستان» وشته #تورج _اتابکی به فراز و فرود #تجدد_آمرانه در #ترکیه و #ایران میپردازد. این کتاب توسط #آرش_عزیزی به فارسی برگردانده شده است. دولت و فرودستان به سازش و مقاومت در برابر #مدرن_سازی، رابطه بین مردم عادی و دولت در ترکیه و ایران و واکنش جامعه به #اصلاحات و تجدد آمرانه میپردازد.
این کتاب دربردارنده یازده مقاله است که سازش و مقاومت در برابر مدرنسازی، رابطه بین مردم عادی و دولت در ترکیه و ایران و واکنش جامعه به اصلاحات و تجدد آمرانه در این کشورها را مورد بررسی قرار میدهد. «زمان، انضباط کاری و مدرنسازی در ترکیه و ایران: برخی ملاحظات تطبیقی» نوشته تورج اتابکی، «کارگران و دولت در اواخر امپراتوری عثمانی» اثر دونالد کواترت، «میهمانان ناراضی: فرودستان ایران در حاشیههای امپراتوری تزاری» به قلم تورج اتابکی از جمله مقالات این کتاب است.
«مدرنسازی امپراتوری عثمانی و امتیازات ویژه: واکنش ارتدوکسهای یونانی به سیاستهای ترکهای جوان»، نوشته ونجلیس کچ ریوتیس، «اصلاحات از بالا، مقاومت از پایین: مخالفان نظم نوین در ایران، 1927 تا 1929» اثر استفانی کرونین، «میراث عثمانی جمهوری کمالیستی» به قلم اریک یان زوخر، «در کنار یا برکنار از کارگران ایران: آبادان، اردیبهشت 1308» نوشته کاوه بیات، «واکنشهای صوفیان به اصلاحات در پی مبارزه ملی در ترکیه» اثر هولیا کوچوک، «واکنش به تجدد آمرانه در ترکیه: واقعه منمن و پیدایش یک اسطوره و نزاع بر سر آن (1930 ـ 1931)»، نوشته امید آزاک، «اقتدار و عاملیت: بازنگری کنشگری زنان در دوره رضاشاه» اثر افسانه نجمآبادی، «چندهمسری پیش و پس از اجرای قانون مدنی سوئیس در ترکیه» به قلم نیکول آ.ن.م. فان اوس بخشی دیگر از مقالات این کتاب را شامل میشود. نمایه نیز پایان بخش این کتاب تاریخی است.
تورج اتابکی در پیشگفتار کتاب مینویسد که تاریخ اجتماعی خاورمیانه، در مقایسه با دیگر شاخههای تاریخنگاری، حوزهای است که هنوز جای زیادی برای کاوش دارد. تاریخنگاری خاورمیانه، همچون تاریخنگاری اروپا، تا پیش از قرن بیستم تحت سلطه تاریخنگاری سیاسی، سلسلهای و نسبشناسانه و روایتهای زندگی و زمان نخبگان بود، اما با رشد چشمگیر و جهانی جامعهشناسی به عنوان موضوع دانشگاهی، به خصوص در پنجاه سال اخیر، بسیاری از مورخان به تدریج تاریخ اجتماعی جوامع خاورمیانه را رشته دانشگاهی مقبولی دانستند.
وی در ادامه میگوید: «در بررسی اجرای مدرنسازی در خاورمیانه به طور اعم و ترکیه و ایران به طور اخص با نقصانهای بسیار جدی در روایات و تحلیلهای تاریخی در مورد پذیرش و مقاومت در برابر تغییراتی مواجهایم که جوامع ایران و ترکیه در 200 سال گذشته با آن روبهرو بودهاند. گرچه مطالعه مدرنسازی در ترکیه و ایران موضوع پژوهشهای دانشگاهی متعددی بوده است، اما این پژوهشها تنها اجرای مدرنسازی از بالا را بررسی میکنند، یعنی اقداماتی را که نظامهای سیاسی برای تغییر جوامع، وضع قوانین و مقررات جدید و بنیان نهادن نهادهای اجتماعی و سیاسی جدید برمیگزینند. اما آنچه هنوز در این پژوهشها غایب به نظر میرسد این است که جامعه به این اصلاحات و تغییراتی که از بالا است چه واکنشی نشان داد؟»
این کتاب دربردارنده یازده مقاله است که سازش و مقاومت در برابر مدرنسازی، رابطه بین مردم عادی و دولت در ترکیه و ایران و واکنش جامعه به اصلاحات و تجدد آمرانه در این کشورها را مورد بررسی قرار میدهد. «زمان، انضباط کاری و مدرنسازی در ترکیه و ایران: برخی ملاحظات تطبیقی» نوشته تورج اتابکی، «کارگران و دولت در اواخر امپراتوری عثمانی» اثر دونالد کواترت، «میهمانان ناراضی: فرودستان ایران در حاشیههای امپراتوری تزاری» به قلم تورج اتابکی از جمله مقالات این کتاب است.
«مدرنسازی امپراتوری عثمانی و امتیازات ویژه: واکنش ارتدوکسهای یونانی به سیاستهای ترکهای جوان»، نوشته ونجلیس کچ ریوتیس، «اصلاحات از بالا، مقاومت از پایین: مخالفان نظم نوین در ایران، 1927 تا 1929» اثر استفانی کرونین، «میراث عثمانی جمهوری کمالیستی» به قلم اریک یان زوخر، «در کنار یا برکنار از کارگران ایران: آبادان، اردیبهشت 1308» نوشته کاوه بیات، «واکنشهای صوفیان به اصلاحات در پی مبارزه ملی در ترکیه» اثر هولیا کوچوک، «واکنش به تجدد آمرانه در ترکیه: واقعه منمن و پیدایش یک اسطوره و نزاع بر سر آن (1930 ـ 1931)»، نوشته امید آزاک، «اقتدار و عاملیت: بازنگری کنشگری زنان در دوره رضاشاه» اثر افسانه نجمآبادی، «چندهمسری پیش و پس از اجرای قانون مدنی سوئیس در ترکیه» به قلم نیکول آ.ن.م. فان اوس بخشی دیگر از مقالات این کتاب را شامل میشود. نمایه نیز پایان بخش این کتاب تاریخی است.
تورج اتابکی در پیشگفتار کتاب مینویسد که تاریخ اجتماعی خاورمیانه، در مقایسه با دیگر شاخههای تاریخنگاری، حوزهای است که هنوز جای زیادی برای کاوش دارد. تاریخنگاری خاورمیانه، همچون تاریخنگاری اروپا، تا پیش از قرن بیستم تحت سلطه تاریخنگاری سیاسی، سلسلهای و نسبشناسانه و روایتهای زندگی و زمان نخبگان بود، اما با رشد چشمگیر و جهانی جامعهشناسی به عنوان موضوع دانشگاهی، به خصوص در پنجاه سال اخیر، بسیاری از مورخان به تدریج تاریخ اجتماعی جوامع خاورمیانه را رشته دانشگاهی مقبولی دانستند.
وی در ادامه میگوید: «در بررسی اجرای مدرنسازی در خاورمیانه به طور اعم و ترکیه و ایران به طور اخص با نقصانهای بسیار جدی در روایات و تحلیلهای تاریخی در مورد پذیرش و مقاومت در برابر تغییراتی مواجهایم که جوامع ایران و ترکیه در 200 سال گذشته با آن روبهرو بودهاند. گرچه مطالعه مدرنسازی در ترکیه و ایران موضوع پژوهشهای دانشگاهی متعددی بوده است، اما این پژوهشها تنها اجرای مدرنسازی از بالا را بررسی میکنند، یعنی اقداماتی را که نظامهای سیاسی برای تغییر جوامع، وضع قوانین و مقررات جدید و بنیان نهادن نهادهای اجتماعی و سیاسی جدید برمیگزینند. اما آنچه هنوز در این پژوهشها غایب به نظر میرسد این است که جامعه به این اصلاحات و تغییراتی که از بالا است چه واکنشی نشان داد؟»