هر عارضهای که تسکین پیدا کند
عارضهای دیگر به وخامت میگراید
بشر یک چاه است با دو سطل،
یکی پایین میرود تا پر شود،
دیگری بالا میآید تا خالی شود...
#مرفی
#ساموئل_بکت
@qoqnoospub
عارضهای دیگر به وخامت میگراید
بشر یک چاه است با دو سطل،
یکی پایین میرود تا پر شود،
دیگری بالا میآید تا خالی شود...
#مرفی
#ساموئل_بکت
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
. ۲۲ دسامبر سالروز درگذشت ساموئل بکت 👇👇👇 @qoqnoospublication
امروز دقیقاً سی و پنج سال از مرگ ساموئل بکت میگذرد. یکی از بزرگترین نمایندگان مدرنیسم ادبی در ادبیات اروپا و یکی از برجستهترین نمایشنامهنویسانه دورانها. کسی که تأثیر آثارش بر ادبیات جهان البته از مرزهای تئاتر درمیگذرد و رمان، شعر، و حتی فلسفهی معاصر را در بر میگیرد .
در تابستان سال ۱۹۸۹ بکت همسرش سوزان را از دست داد. اتفاقی که ضربه روحی شدیدی برایش بود. کمتر از پنج ماه بعد در اوایل دسامبرِ همان سال پرستارش او را در حالی که بیهوش شده بود در حمام یافت. در طی روزهای بعد او برای انجام آزمایشات متعدد پزشکی در مورد احتمال سکته قلبی و شرایط روحی و فیزیکیاش تحت مراقبت بود. رسیدگی پزشکی امّا موفقیتآمیز نبود. در یازدهم دسامبر ضعف جسمانی او تشدید شد و در نهایت به کما رفت. ده روز بعد در ساعت یک بعدازظهر روز جمعه ۲۲ دسامبر در تعطیلات کریسمس از دنیا رفت. او بنا به درخواستش در کنار همسرش در قبرستان مونپارناس در پاریس به خاک سپرده شد.
یکی از دوستانش ادیت فورنیه که در روزهای پایانی در تمامی دقایق در کنار بکت بود گفت که چند روز آخر در کنار تختش وقتی به او اطلاع دادم که واتسلاو هاول به ریاستجمهوری چکسلواکی رسید، لبخندی محو بر صورتش نشست. بکت چند سال پیش از آن نمایشنامهی «فاجعه» را به هاول تقدیم کرده بود. یکی از معدود آثارآشکارا سیاسی او و اثری که در نقد سرکوب و سانسور در نظامهای توتالیتر نوشته بود. لبخند محو بکت در آن روزهای آخر، احتمالاً واپسین پاسخ او به محنت جهان بود: امید و ادامه دادن. پیامی که سالها قبل در رمان «نامناپذیر» نیز گفته بود:
«… باید ادامه دهی، نمیتوانم ادامه دهم، ادامه میدهم.»
[در ویدئوی بالا پرفسور جیمز نولسون یکی از بزرگترین بکتشناسان جهان و دوست صمیمی ساموئل بکت که یکی از بهترین بیوگرافیها در مورد نویسنده ایرلندی را نیز نوشته، در مورد آرشیو بکت در دانشگاه ردینگ که مرکز اصلی مطالعات بکتشناسی در جهان است صحبت میکند.
نشر ققنوس ترجمهٔ زندگینامهٔ تحلیلی بکت به قلم #اندرو_ گیبسون یکی دیگر ازهمکاران بنیاد بینالمللی بکت و یکی از برجستهترین بکتشناسان حال حاضر جهان را در دست انتشار دارد.]
انتخاب و ترجمهٔ ویدیو از دکتر #فرهاد_محرابی عزیز
#ساموئل_بکت #جیمز_نولسون #انتشارات_ققنوس #وات #مرفی #در_انتظار_گودو #سهیل_سمی
@qoqnoospub
در تابستان سال ۱۹۸۹ بکت همسرش سوزان را از دست داد. اتفاقی که ضربه روحی شدیدی برایش بود. کمتر از پنج ماه بعد در اوایل دسامبرِ همان سال پرستارش او را در حالی که بیهوش شده بود در حمام یافت. در طی روزهای بعد او برای انجام آزمایشات متعدد پزشکی در مورد احتمال سکته قلبی و شرایط روحی و فیزیکیاش تحت مراقبت بود. رسیدگی پزشکی امّا موفقیتآمیز نبود. در یازدهم دسامبر ضعف جسمانی او تشدید شد و در نهایت به کما رفت. ده روز بعد در ساعت یک بعدازظهر روز جمعه ۲۲ دسامبر در تعطیلات کریسمس از دنیا رفت. او بنا به درخواستش در کنار همسرش در قبرستان مونپارناس در پاریس به خاک سپرده شد.
یکی از دوستانش ادیت فورنیه که در روزهای پایانی در تمامی دقایق در کنار بکت بود گفت که چند روز آخر در کنار تختش وقتی به او اطلاع دادم که واتسلاو هاول به ریاستجمهوری چکسلواکی رسید، لبخندی محو بر صورتش نشست. بکت چند سال پیش از آن نمایشنامهی «فاجعه» را به هاول تقدیم کرده بود. یکی از معدود آثارآشکارا سیاسی او و اثری که در نقد سرکوب و سانسور در نظامهای توتالیتر نوشته بود. لبخند محو بکت در آن روزهای آخر، احتمالاً واپسین پاسخ او به محنت جهان بود: امید و ادامه دادن. پیامی که سالها قبل در رمان «نامناپذیر» نیز گفته بود:
«… باید ادامه دهی، نمیتوانم ادامه دهم، ادامه میدهم.»
[در ویدئوی بالا پرفسور جیمز نولسون یکی از بزرگترین بکتشناسان جهان و دوست صمیمی ساموئل بکت که یکی از بهترین بیوگرافیها در مورد نویسنده ایرلندی را نیز نوشته، در مورد آرشیو بکت در دانشگاه ردینگ که مرکز اصلی مطالعات بکتشناسی در جهان است صحبت میکند.
نشر ققنوس ترجمهٔ زندگینامهٔ تحلیلی بکت به قلم #اندرو_ گیبسون یکی دیگر ازهمکاران بنیاد بینالمللی بکت و یکی از برجستهترین بکتشناسان حال حاضر جهان را در دست انتشار دارد.]
انتخاب و ترجمهٔ ویدیو از دکتر #فرهاد_محرابی عزیز
#ساموئل_بکت #جیمز_نولسون #انتشارات_ققنوس #وات #مرفی #در_انتظار_گودو #سهیل_سمی
@qoqnoospub