"صدای ملّت"
7.95K subscribers
142K photos
69.2K videos
162 files
4.23K links

ولاتلبسوا الحق‌ بالباطل‌ و تکتموا‌ الحق‌ وانتم‌تعلمون‌. حق را با باطل در نیامیزید، حقیقت را که خود می‌دانید پنهان نکنید.

@sedayeslahat
Download Telegram
🔴 متهم 6 میلیارد یورویی، رکورد بابک زنجانی را شکست

بزرگ ‌ترین کلاهبرداری در تاریخ ایران حدود شش ‌میلیارد و 656 میلیون یورو بدهی دارد، یعنی سه برابر بدهی بابک زنجانی به وزارت نفت. این پرونده‌ البته به گفته برخی منابع آگاه، محدود به پتروشیمی نیست و پا در بنادر ایران هم دارد./ انتخاب
فساد٦/٦میلیارد یورویى فساد پتروشیمى
١٥متهم دارد
دور زدن تحریم! ٨٩ تا٩٢
دوره سردار قاسمى وزیر نفت احمدى نژاد
مجلس٨سرپوش گذاشت اما با سماجت #حمیدرضا_کاتوزیان به ق. ق رفت!
١٠نفراز متهمان مدیران ارشد نفتى دولت ا. ن هستند
مابقى مثل شیخ الاسلام شرکت واسطه دلالى بوده اند
همه را باید ببینیم
🔻 پشت‌پرده‌ی حمله به وزیرارتباطات طی روزهای اخیر

🔹طی روزهای اخیر ویدئویی در فضای مجازی توسط چند کاربر ارزشی ولی بدون شناسنامه منتشر شد که در آن ادعا شده بود یکی از هزاران دکل مخابراتی نصب شده در مناطق محروم به خاطر آنتن‌دهی منزل شخصی آشنایان آذری‌جهرمی انجام شده!

🔹جدا از عجیب بودن این ادعا با هدف تخریب چهره وزیر جوان ، برای رسانه‌ها کنجکاوی بوجود آمد که پشت پرده تولید و توزیع این تخریب‌ها شناسایی شوند تا هدفشان روشن شود؛
مشخص شد فردی که ویدئو را تولید کرده فردی به نام امیر قربانی است‌که در رسانه‌ای به نام "راه‌دانا" فعالیت می‌کند!

👤یاشار سلطانی در توییتر گفته:

🔹‏رسانه #دانا منتصب به سازمان #بسیج است.

🔹امیر قربانی هم خیلی کاره‌ای نیست و به ادعای مدیرمسئول سایت فردا، بخاطر #تخلفات_رسانه‌ای درگیر دادگاه شده.

🔹همه کاره #دانا #حمیدرضا_زندی است که با لابی #ژن_خوب علی عسگری ، مدیرکل فضای مجازی معاونت استان‌های صداوسیما شد.

@sedayeslahat
Forwarded from "صدای ملّت"
♨️ فیش حقوقی ٩٩میلیون تومانی #حمیدرضا_عراقی؛ مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران!

▪️او در ابتدای دولت روحانی در اقدامی ریاکارانە از دریافت یارانه ۴۵۵۰۰ تومانی انصراف داد

👇👇👇
@sedayeslahat
🔴 "موشک نقطه‌زن؛ حتی به مردم‌سالاری دینی!"

✍️ #حمیدرضا_جلایی‌پور:

🔸در فرآیند تاییدصلاحیت‌های کاندیداهای مجلس یازدهم (که انتخابات آن در اسفند ۹۸ برگزار می‌شود) نقطه به نقطه کرسی‌ها نمایندگی در سراسر ایران هدف ارزیابی حذف-اطلاعاتی قرار گرفته است. چرا «مهندسی حذف» این‌بار «ویژه»، دقیق و نقطه به نقطه است؟ زیرا:

۱. در دوره‌های قبل در زمان مبارزات انتخاباتی فقط اصلاح‌طلبان شاخص و افراد رای‌آور حذف می‌شدند. اما این‌بار در سراسر کشور هر کاندیدای با پتانسیل رای‌آوری که در اردوگاه «نظامی‌گرا‌ها» نیست، حذف شده است.

۲. بر اساس بررسی‌های اولیه تقریبا دو سوم از کاندیداهای ثبت‌نام کرده، حدود ۹۰۰۰ نفر، از فرآیند انتخابات حذف شده‌اند. مهندسی حذف‌ کاندیداهای کرسی‌های نمایندگی این‌بار کلی و مبهم اعمال نشده بلکه خیلی جزئی، دقیق و نقطه به نقطه انجام شده است. بطوری‌که هم‌اکنون ۲۳۰کرسی سرنوشتش قبل از انتخابات معلوم است. ۱۶۰کرسی برای «جوانان مومن انقلابی» (یا کرسی‌های مورد حمایت نظامی‌گراها) از الان قطعی است و هیچ کاندیدایی امکان رقابت جدی با آنها را ندارد. ۷۰کرسی هم فقط رقابت بین «اصول‌گرایان تندرو» است.

۳. کاندیداهای اصلاح‌طلب تاییدشده در کل کشور (غیر از تهران) فقط ۱۷نفر هست و کاندیداهای میانه‌روها هم ۱۲نفر هستند؛ ولی این افراد در شهرهایی تایید شده‌اند که اساسا امکان رقابت ندارند و در شهرهایی که امکان پیروزی داشتند، حذف شده‌اند. در تهران هم ۱۴نفر تایید شده‌اند که بعضی از آنها مورد تایید اصلاح‌طلبان نیستند. از آنجا که برای پیروزی این عده حتی در تهران حداقل به مشارکت ۴۰در‌صد تهرانی‌ها نیاز است، که امکان تحقق آن کم است؛ لذا باخت این کاندیداها نیز به طور جدی محتمل است.

۴. کاندیداهای "احزاب اصلی" اصلاح‌طلب همه ردصلاحیت شده‌اند. بیش از بیست دبیرکل تشکل‌های سیاسی در جبهه اصلاحات ردصلاحیت شده‌اند و فقط حزب کارگزاران پنج کاندیدا دارد. از جریان احمدی‌نژاد و اعتدال‌وتوسعه هم همگی ردصلاحیت شده‌اند.

۵. چنان مهندسی کرسی‌ها نقطه به نقطه و دقیق بوده است که تا الان حتی «امکان رای تاکتیکی» را هم از شهروندان گرفته‌اند.

🔸معنای این "مهندسی حذف" چیست؟ معنای آن این است که با این مهندسی نقطه به نقطه حتی «مردم‌سالاری دینی» مورد ادعای "هسته اصلی قدرت" هدف قرار گرفته است.

🔸اصلاح‌طلبان تفسیرشان از قانون اساسی "دموکراسی سازگار با دین" است. بدین‌معنا که اگر در ایران سازو‌کارهای انتخابات سالم، منصفانه و آزاد اعمال شود؛ بعید است که مجموعه مردم به کسانی رای دهند که با مسلمات دینی سرناسازگاری داشته باشند. لذا وقتی در کشوری مثل ایران با شهروندانی دیندار لوازم دموکراسی (مثل انتخابات سالم) از سوی حاکمیت رعایت شود، محصول آن سازگار با دین است.

🔸اما دو دهه است "هسته اصلی قدرت" و اصول‌گرایان می‌گویند ما به "دموکراسی سازگار با دین" که پدیده‌ای غربی است، اعتقادی نداریم؛ ولی به "مردم‌سالاری دینی" اعتقاد داریم.

🔸مردم‌سالاری دینی بدین معنا است که: حاکمیت قبل از انتخاب مردم سعی می‌کند از طریق نظارت شورای نگهبان کاندیداهای مومن و معتقد به اسلام و نظام را شناسایی کند؛ آنگاه مردم ایران مجاز هستند که به این کاندیداها احراز صلاحیت شده رای بدهند-این می‌شود مردم‌سالاری دینی.

🔸حالا نکته‌ای که در این انتخابات اتفاق افتاده، "موشک حذف" فقط "دموکراسی سازگار با دین" را نشانه نرفته است؛ بلکه "مردم‌سالاری دینی" اصول‌گرایان را هم نشانه گرفته است.

🔸زیرا نه فقط کاندیداهای اصلاح‌طلب که کاندیداهای اصول‌گرای میانه‌رو و کاندیداهای عدالت‌طلب غیرخودی را با دقت و نقطه به نقطه در سراسر کشور حذف کرده است.

🔸چرا در شرایطی که جامعه ایران با تراکم نارضایتی و مطالبات روبه‌روست، این مهندسی انجام می‌گیرد؟

🔸مثل روز روشن است که جامعه نارضایتی دارد: این جامعه اخیرا سه‌بار اعتراض سراسری داشته؛ این جامعه زیر شدیدترین تحریم‌ها هست، مردم در تشییع میلیونی پیکر سردار شهیدشان ده‌ها شهید دادند، این مردم همچنان در عزای فرزندانشان بخاطر اسقاط هواپیما هستند و روحشان از دروغی که به آنها گفته شده آزرده است و فضای ناامیدی و بی‌اعتمادی نسبت به حاکمیت بالا است،

🔸در چنین شرایطی، انتخابات "آزاد و سالم و دربرگیرنده" راه علاج معضلات این جامعه بود، اما چرا این "مهندسی حذف" صورت گرفته است؟

👈 متن کامل:
https://bit.ly/37S2Sqs

👇👇👇
@sedayeslahat
🔴 جمله کلیدی روحانی در مراسم ۲۲ بهمن ۱۳۹۸

✍️ #حمیدرضا_جلائی‌پور:

او در این مراسم گفت:

🔸«اگر رژیم گذشته مردم را آزاد می‌گذاشت تا در نوع حکومت و قانون اساسی انتخاب کنند و به انتخابات سالم، آزاد و ملی تن می‌داد، انقلاب نمی‌شد» پایان نقل‌قول

🔹مهندسی ویژه انتخابات در سال ۹۸ دوباره نشان داد «هسته سخت قدرت» در ایران از دو خطا همچنان سرمستانه غافل است:

۱-اول اینکه از تجربه سقوط شاه و پیروزی انقلاب اسلامی ۵۷ درس نمی‌گیرد. فکر می‌کند جمهوری اسلامی برخلاف رژیم پهلوی از «آمدن انقلاب» بیمه است. درصورتیکه نظام سیاسی که مبتنی بر «مهندسی مستمر حذف» است و نمایندگان همه اقشار را «دربر نمی‌گیرد» در وضعیت بحران دائمی به سر می‌برد. و در چنین جامعه‌ای هفتاد درصد مردم باور نمی‌کنند که ریشه این بحران را فقط می‌شود به دشمن خارجی حواله داد.

۲-خوشبختانه جامعه مدنی ایران تا حالا نشان داده است که از تجربه انقلاب ۵۷ درس گرفته است. ولی باز حاکمیت توجه ندارد که این وضعیت درس گرفتن و «انقلاب پرهیزی» در جامعه مدنی دائمی نیست. در صورت تداوم مهندسی سیاسی، نیروهای جامعه مدنی هم ممکن است صبرشان ته بکشد و از ناچاری فیلشان یاد هندوستان کند. ظهور شهروندان عاصی در اعتراضات مردمی ۹۶ و ۹۸ نشانه‌های این وضعیت بود. همچنین فیلم‌های جشنواره ۱۳۹۸ و خصوصا فیلم درخت گردو بازنمایی هنری نطفه چنین وضع عصیانی و انقلابی است-حتی اگر سفارش دهندگان چهار تا از این فیلم‌ها موسسه حاکمیتی اوج باشد! خطای بزرگ حاکمیت در ایران این است که فکر می‌کند دائم می‌تواند با ابزار نظارت استصوابی و دولت موازی سیلی به نمایندگان صداهای مختلف جامعه متکثر ایران بزند. درصورتی که مردم ایران در چند جنبش و اعتراض به حاکمیت یادآور شدند که چنین نکن. این سیلی زدن‌ها و درس نیاموختن‌ها خطای بزرگ حاکمیت‌های متوهم است.
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴 یک خطای رایج تحلیلی
🔵 به مناسبت پنجاه و سومین سالگشت درگذشت دکتر محمد مصدق

✍️ #حمیدرضا_عابدیان:

🔸در میان آنان که به امتناع اصلاحات در جمهوری اسلامی رسیده اند، صداهایی وجود دارد که علاوه بر نقد اصلاح طلبان، ریشه های این عدم موفقیت را به ساختار حقوقی جمهوری اسلامی ارجاع می دهد، ساختار دوگانه و پارادوکسیکالی که مانع از بسط جمهوریت در ایران شده است. هرچند خواندن تجربه ی دکتر محمد مصدق در تاریخ معاصر برای این دسته از کنشگران و تحلیلگران سیاسی می تواند بسیار الهام بخش و مفید باشد، اما معمولا با یک دریافت ناصحیح از قانون اساسی مشروطیت، کنش اصلاح جویانه ی مصدق، کنشی در چهارچوب یک قانون اساسی دموکراتیک تعبیر می شود که دست کم به لحاظ حقوقی، فاقد موانع بازدارنده بوده است!

🔸متاسفانه این یک خطای رایج تحلیلی در میان بخشی از فعالان سیاسی و مدنی ست که اجازه نمی دهد تا این تجربه سترگ تاریخ معاصر مورد بهره برداری دقیق و همه جانبه قرار گیرد تا جایی که یکی از مهم ترین سرفصل های تاریخ نهضت ملی ایران، یعنی "چالش حقوقی دولت و دربار" را به محاق برده است. چالشی که عموما ذیل دوگانه ی "استبداد-دموکراسی" روایت و به کشمکش های سیاسی فروکاسته می شود لیکن واقع آن است که قانون اساسی مشروطیت نیز همچون قانون اساسی جمهوری اسلامی به لحاظ حقوقی، قانونی پارادوکسیکال و پر مساله بوده است.

🔸کسانی که قانون اساسی مشروطیت را از نظر گذرانیده اند به خوبی می دانند که به سختی می توان از دل این قانون، به راهبرد "شاه باید سلطنت کند، نه حکومت" رسید. این که عرض شد، در مورد متن اولیه ی قانون اساسی مشروطه و متمم آن است ورنه نسبت این قانون با دموکراسی، متعاقب اصلاحات مجلس موسسان مساله داری که در سال بیست و هشت،در پی تقویت اقتدار پادشاه، اختیار انحلال مجلسین را به او واگذار کرد، اظهر من الشمس است. مخلص کلام اینکه فهم دموکراتیک از قانون اساسی مشروطیت، صرفا یک تفسیر از میان تفاسیر این قانون است که رجل پارلمانتاریست ما، دکتر محمد مصدق شارح آن بود و دقیقا همین جاست که تجربه ی او برای کنشگران دموکراسی خواه معاصر حائز اهمیت شده و وجه اشتراکی با تلاش های آنها پیدا می کند که می باید مورد توجه قرار گیرد.

🔸برای نمونه، از میان همه ی اصولی که در این قانون از حقوق پادشاه صحبت کرده اند، بند اول اصل بیست و هفت قانون اساسی مشروطیت را که در مورد "قوای مملکت" است،با هم مرور می کنیم:

🔸"اول– قوه مقننه که مخصوص است بوضع و تهذیب قوانین و این قوه ناشی میشود از اعلیحضرت شاهنشاهی و مجلس شورای ملی و مجلس سنا و هر یک از این سه منشاء حق انشاء قانون را دارد ولی استقرار آن موقوف است به عدم مخالفت با موازین شرعیه و تصویب مجلسین و توشیح بصحهٔ همایونی لکن وضع و تصویب قوانین راجعه بدخل و خرج مملکت از مختصات مجلس شورای ملی است. شرح و تفسیر قوانین از وظائف مختصه ی مجلس شورای ملی ست."

🔸ملاحظه می شود که تا چه اندازه این عبارات پیچیده اند. چگونه می شد پادشاهی که وفق قانون یکی از منابع قوه ی مقننه جهت وضع و تهذیب قوانین معرفی شده و حق انشاء قانون را داشته و حتی استقرار مصوبات مجلسین به شرط عدم مخالفت با موازین شرعیه، موکول به توشیح بصحه ی وی بوده است را در جایگاه مقامی تشریفاتی نشاند که نمی بایست در حکومت مداخله کند؟

🔸این ماده و مواد دیگری از قانون اساسی در باب اختیارات پادشاه، چالش دموکراتیک عصر مصدق را شکل می داده اند که به حق، می باید از آن سالها با عنوان عصر استثنایی تاریخ مشروطیت ایران یاد کرد، ورنه قاعده در تاریخ مشروطیت ایران، سیطره ی "دربار" بر "دولت" بوده است.
👇👇👇
@sedayeslahat
ترمز مجلس کشیده شد: طرح سوال از سوی «نهادهای مختلف» استقبال نمیشود

📌 گروه سیاسی: بعد از سروصدای زیاد برای طرح سئوال از روحانی، اصولگرایان که دیدند طرف مقابل در دولت روحانی اتفاقا هیچ نگرانی از این موضوع ندارد، طرح عقب نشینی را کلید زدند. اما ظاهرا هنوز برخی در درون مجلس «فرمان» نمی برند. اما آنها که فضای سیاسی ایران را می شناختند از قبل می دانستند که این مجلس توان و اجازه انجام چنین کاری را نخواهد داشت.

📌بخشی از رسانه های اصولگرایان مانند #مشرق با طرح این بحث که «استیضاح خواست اصلاح طلبان است تا به وسیله آن فضا را به سمت اغتشاش ببرند» عملیات عقب نشینی را برای مجلس توجیه و تئوریزه کردند. اما از آن جالب تر واکنش روزنامه #فرهیختگان بود که به مجلس نشینان هشدار می داد که طرح استیضاح روحانی «حتما استقبال ویژه‌ای را در افکار عمومی و البته دیگر نهادها و مجموعه‌های کشور به دنبال نخواهد داشت.»

📌آنطرف اما همچنان برطبل خود میکوبد. #نیک بین، یار نزدیک #زاکانی در این باره نوشته بود: «اگر برای ‎#استیضاح اقدام نشود روشِ غلطِ مرسومی همچنان تکرار خواهد شد که هر مسئولی، وقتی برای مدت معیّنی انتخاب شد، می‌تواند هر خطایی بکند و هیچ نهادی هم به‌خاطر ‎#مصلحت نباید کاری انجام دهد.»
#قاسم_روانبخش از شاگردان آیت الله مصباح که با بازگشت پایداری ها به مجلس از لاک سکوت خارج شده در توئیتی نوشت: «پروسه سوال از رئیس‌جمهور تکراری، زمان‌بر و فرصت‌سوزی است، استیضاح را در دستور‌کار قرار دهید. هر یک روزی که زودتر عزل شود، کشور به آرامش اقتصادی نزدیک‌تر می‌شود!»

📌پاسخ دولت سکوت بود اما خود آنها در عمل انجام شده قرار گرفتند نه توان سئوال و استیضاح دارند و نه روی عقب نشینی و پا پس کشیدن. برای همین روزنامه فرهیختگان می پرسد: «چنین اقدامی آیا صحیح است یا خیر، در عمل چقدر امکان تحقق دارد و نهایتا درصورت وقوع چه نتیجه‌ای خواهد داشت و چقدر از مشکلات امروز کشور گره‌گشایی خواهد کرد؟» به اعتقاد این روزنامه محافظه کار که گفته میشود کسانی چون #حمیدرضا_مقدم_فر در پشت صحنه آن را اداره می کند «اگر قرار باشد این فرآیند به نتیجه برسد حتما باید نظر موافق اکثریت مطلق نمایندگان به‌اضافه هماهنگی دیگر نهادهای کشور را نیز به‌همراه داشته باشد و سوال اینکه آیا این موافقت وجود دارد یا خیر؟»

📌روزنامه فرهیختگان سئوال مهمی را نیز از نمایندگان مطرح کرده و نشان می دهد آنها هیچ ایده جایگزینی برای دولت روحانی ندارند. اگر دارند از طریق همین مجلس آن را به دولت داده و خواهان اجرای آن باشند. در صورتی که دولت آن را اجرا نکرد می توانند آن را استیضاح کنند. با اینحال در مجموع فرهیختگان معتقد است که اصولگرایان مجلس واقعا هیچ ایده جایگزینی ندارند و صرفا با نیت مخالفت به معنای مخالفت به دنبال این موضوع هستند.

📌به نظر میرسد آنها هم به خوبی فهمیدند که افتادن در دام پایداری ها وضعیت را برایشان سخت تر خواهد کرد. از همین رو حالا که موضوع تنها در قالب «لاف در غریبی» است قصد دارند مانع استیضاح شوند تا آبرومندانه مجلس عقب نشینی کرده باشد.

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢#حمیدرضا_جلایی‌پور:

▫️خصیصه‌ای در ایران است که من به آن #مصلحت‌گرایی یا عمل‌گرایی دقیقه نودی می‌گویم.

▫️هنر #تندروها این بوده که جلوی #اصلاحات بایستند و کار مملکت را هم به اینجا رسانده‌اند

▫️دموکراسی یعنی زنده شدن جامعه مدنی ،من زنده بودن #جامعه_مدنی را در قضیه آقای #شجریان با گوشت و پوستم حس کردم

▫️این #کشور مال همه است

▫️اصلا مهم نیست که سال دیگر اصلاح‌طلبان در قدرت باشند یا نباشند؛ ما به طرف تغییر سیاست‌های داخلی و خارجی حرکت می‌کنیم

▫️جناح_تندرو باید همه چیز را بیازماید. تندروها باید با چشم خود ببینند که سرشان را به دیوار می‌زنند


#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴🔴#حمیدرضا_نعیمی در صفحه اینستاگرام خود نوشت:


آقای محمدمهدی اسماعیلی، وزیرِ پیشنهادی دولت سیزدهم:

آخرین رمانِ خارجی، آخرین رمانِ ایرانی، آخرین فیلمِ خارجی، آخرین فیلمِ ایرانی، آخرین نمایشِ خارجی، آخرین نمایشِ ایرانی که دیده‌اید و خوانده‌اید کدام‌ها هستند؟
آخرین باری که به کتابفروشی‌های خیابانِ انقلاب رفته‌اید و از حقوق و دستمزدتان کتاب خریده‌اید چه زمانی بوده‌ است؟ به یاد می‌آورید آخرین باری که تأسف خوردید چرا استاد «حمید سمندریان» نمایشنامه‌ی «زندگی گالیله» را اجرا نکرد، حدوداً کی بود؟ آخرین باری که تصمیم گرفتید به محض وزیر شدن، به پشت در منزلِ استاد «ناصر تقوایی» بروید، و از ایشان التماس کنید که دست از سکوت بردارند و فیلم بسازند در خاطرتان هست؟ تا به حال از «ویلیام شکسپیر» و «بهرام بیضایی» نمایشنامه‌ای خوانده‌اید؟
تاریخ یونان باستان، رم، چین، هند، مصر و ایران را مطالعه کرده‌اید؟
نظرتان درباره‌ی «مکالمات» افلاطون چیست؟
مهابهاراتا، ایلیاد و اودیسه، و شاهنامه را یک‌بار از ابتدا تا انتها خوانده‌اید؟
نظرتان درباره‌ی موسیقی‌های کلاسیکِ غربی، مدرن، پست مدرن، جَز و... چیست؟ آثار استاد «محمدرضا شجریان» را گوش می‌کنید؟ نظرتان درباره‌ی «خیام‌خوانی»‌های بوشهری‌ها چیست؟ موسیقی‌های محلی و رقص‌های محلی ایران را نشانه‌ی ابتذال می‌دانید؟
تا به حال چندبار به نمایشگاه و گالری‌های نقاشی رفته‌اید؟
«موزه‌ زمان» کجاست؟ «موزه پول» در کدام خیابان است؟ «موزه آبگینه و سفالینه» کجاست؟
آخرین باری که فرزندانِ خردسال‌تان را برای دیدن نمایش به «کانون تئاتر لاله» یا «تالار هنر» بردید خاطرتان هست؟
عکس‌های «کاوه گلستان» و «نصراله کسرائیان» و «آلفرد یعقوب‌زاده» و «جمشید بایرامی» را دیده‌اید؟
و...
خدا عاقبت فرهنگ و هنر ایران را به خیر کند!


#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴 خدا رحمت کند #حمیدرضا_الداغی⁩ را. نه مدعی امر‌معروف بود و نه دین‌ودنیای ملت؛ چونان دلیرمردان جنگ، دغدغه‌ی مردم داشت و امنیت!

🔹حالا همان قماش هتاک که شهدا را به‌نام خود مصادره کردند، به کاسبی خون او مشغول‌اند! همان‌ها که در جنگ، در روستاها پنهان بودند و در ایام صلح، «گردان شهادت» برپا کردند.

✍️مصطفی فقیهی

#عضویت_در_کانال
       👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴🔴نویسنده سرشناس اصولگرا: به دکتر #مسعود_پزشکیان رای خواهم داد

حسین_قدیانی نویسنده و روزنامه‌نکار سرشناس اصولگرا در یادداشتی اعلام کرد به دکتر #مسعود_پزشکیان رای خواهد داد. یادداشت او را بخوانید: در اعتراض به حذف لاریجانی می‌توانستم با قوت بیش‌تری در تنور تحریم انتخابات بدمم اما سیاست عرصه‌ی قهر و آشتی نیست. من راستش خیلی تحلیل روشنی ندارم که ناظر بر پدیده‌ی خودبراندازی سوپرانقلابی‌ها، ریاست جمهوری مسعود پزشکیان چقدر می‌تواند عمر جمهوری اسلامی را بیش‌تر کند اما شک ندارم دولت مسعود قادر است نحسی این سال‌های جمهور را تا حد زیادی رفع و رفو کند. پزشکیان در جایی بین مرز تذبذب خاتمی و تبختر روحانی می‌تواند نماد مشکل‌گشایی باشد؛ همه‌ی محاسن سید اصلاحات و شیخ دیپلمات را داشته باشد لیکن فاقد معایب خاتمی و روحانی باشد. اگر می‌گفتند روحانی تن به کار نمی‌دهد و اگر می‌نوشتند خاتمی رئیس‌جمهوری صرفاً گفتمانی با اکسسوری ناز با خنده یا گریه است، خب هیچ کدام از این وصله‌ها به پزشکیان نمی‌چسبد؛ نه به خلقیات خصوصی مسعود، نه شخصیت سیاسی او. مسعود پزشکیان حتی از محمود احمدی‌نژاد هم تعامل بیش‌تری با توده دارد و اساساً چند و چون هم‌نشینی با پابرهنه‌ها را بلد است لیکن نقل سیاست‌مدار اصیلی است که از عیوب متعدد محمود هم مبراست. پزشکیان اگر چه مردم‌دار است اما پوپولیست نیست و اگر چه زندگی به نسبت ساده‌ای دارد ولی کمونیست نیست و اگر چه جنم مبارزه با زر و زور و تزویر را دارد لیکن اهل پرونده‌سازی و عقده‌گشایی نیست. گذشته از همه‌ی این‌ها، نسبت هم‌خونی پزشکیان با ترک‌ها و کردها نیز نسبت هم‌خون دلی او با عموم معترض‌ها می‌تواند برگ برنده‌ی بزرگ مردی باشد که اگر چه کم‌تر از مدعیان حزب‌اللهی‌گری کر و کور مایه از المان‌های محبوب دهه‌ی شصت می‌گذارد اما نیک اگر بنگری اشبه‌الناس به ظاهر و باطن شهدای دهه‌ی شصت همین مسعود پزشکیان است. عاقله‌مردی که می‌توان او را جمع تخصص و تعهد خواند. کسی که هم زبان حاکمیت را و هم زبان ملت را هم‌زمان می‌فهمد و به وقتش به رویه‌ی کج‌دار و مریز اشراف کامل دارد، نه عجب که حتی آلوده به معایب موسوی و کروبی هم نباشد. پزشکیان بسته به مشی و منشش این قابلیت را دارد که حتی برای امثال من هم محبوب باشد. من هزاری هم اگر در باب مظلومیت #مهسا و #نیکا و #مهرشاد و #حمیدرضا بنویسم، باز درست یا غلط حزب‌اللهی خوانده می‌شوم. کم نیستند مثل من حزب‌اللهی‌های خسته از حاکمیت یک‌دست حزب‌اللهی‌های امام صادقی. اظهر من الشمس است که امثال من به امثال زاکانی و جلیلی رأی نمی‌دهند ولی من به همین وضوح که دارید می‌خوانید می‌نویسم که دیگر هرگز به باقر قالی‌باف هم #رأی نخواهم داد. مسئله روشن است. قالی‌باف درگیر نوع احمقانه‌ای از سیاست‌ورزی است که از سویی بیش‌ترین فحش را از پای‌داری و دیگر انشعابات مصباح و مصباحیون می‌خورد و از سویی دیگر به خاطر چهار تا صندلی بیش‌تر در بهارستان حاضر است با همین جماعت ائتلاف بکند که هیچ؛ حتی لاس هم بزند. در میان روزنامه‌نگاران کشور هیچ کس اندازه‌ی من به خاطر حمایت از باقر هزینه نداده. من سال نود و دو با وجود انتقادهایی که در مقطع هشتاد و هشت از قالی‌باف کرده بودم، نیز با علم بر نفرت بلندگوهای مرسوم حزب‌الله از قالی‌باف، بدون هیچ مزد و منتی از حاج‌باقر دفاع کردم، چرا که معتقد بودم باقر، هم در قیاس با جلیلی و هم در مقایسه با روحانی نسبت مستقیم‌تری با مدیریت اجرایی کشور دارد. مدیریت اما سیاست هم می‌خواهد که مع‌الاسف پای قالی‌باف در سیاست درست مثل عدالت لنگ می‌زند. لنگ می‌زند که او، هم از منتقدها فحش می‌خورد، هم از معتقدها. قالی‌باف مادام که این شجاعت را نداشته باشد که محکم بگوید من با گشت ارشاد مخالفم و مادام که این صداقت را نداشته باشد که یک بار برای همیشه درباره‌ی مفاسد ریز و درشت اطرافیان سببی و نسبی‌ش شفاف‌سازی کند و مادام که حاضر نباشد یعنی قادر نباشد از کم و کیف ثروت صادق محصولی در مقام عابربانک مصباح و مصباحیست‌هایی مثل جلیلی تحقیق و تفحص کند، رأی من یکی را نخواهد داشت؛ منی که به خاطر او- یعنی به خاطر کشور- لگد به محبوبیت خودم در میان حزب‌اللهی‌ها زدم و البته عین خیالم هم نبود. چند خط بالا را دوباره بخوانید. خواهید فهمید علت تفوق پزشکیان را بر قالی‌باف. من با این‌که تا همین چند وقت پیش هم داشتم شماری از اصلاح‌طلب‌ها را می‌زدم ولی اذعان می‌کنم: پزشکیان قبل از آن‌که به دوم خردادی‌ها مرتبط باشد، ربط به سوم خردادی‌ها دارد و خوب که نگاه کنی می‌فهمی حلقه‌ی وصل سوم خرداد شصت و یک با دوم خرداد هفتاد و شش فقط یک مفهوم است: جمهوریت...
و من با همین نیت جمهوریت به مسعود پزشکیان رأی خواهم داد. کاش به عرصه‌ی سیاست نگاه مطلق‌نگر نکنیم. اگر تو خواننده‌ی عزیز هم فکر می‌کنی کشور بیش از این ظرفیت استفاده از عقاید مشعشع مصباح و هر سه نسل ‌...