"صدای ملّت"
7.95K subscribers
142K photos
69.2K videos
162 files
4.23K links

ولاتلبسوا الحق‌ بالباطل‌ و تکتموا‌ الحق‌ وانتم‌تعلمون‌. حق را با باطل در نیامیزید، حقیقت را که خود می‌دانید پنهان نکنید.

@sedayeslahat
Download Telegram
🔴#سرمقاله
پرونده ویژه بنیتا
مرگ دلخراش کودک ۸ ماهه در شرق تهران که به دنبال یک حادثه عادی سرقت خودرو رخ داد انعکاس اجتماعی گسترده‌ای داشت و حساسیت مردم و مسئولین را برانگیخت. در این رویدادها مهم‌ترین قولی که داده می‌شود رسیدگی سریع و خارج از نوبت و مجازات فرد مجرم است. موضوعی که دادستان محترم تهران درباره این پرونده اعلام کرد و حتی درخواست شده که پرونده جهت رسیدگی به تهران احاله شود. این نوع واکنش‌ها متأثر از فضای عمومی و واکنش مردم و انتظارات موجود در جامعه است. بنابراین تا حد زیادی قابل انتظار است ولی اتفاقاً رسیدگی به این پرونده‌ها باید به گونه‌ای باشد که تا حدی از فضای احساسی فاصله بگیریم تا تحت تأثیر این فضای احساسی رسیدگی قضایی دچار مشکل نشود. این پرونده می‌تواند ابعاد حقوقی و اجتماعی قابل توجهی داشته باشد و حق جامعه است که این ابعاد به خوبی شکافته شود که در اینجا به بخشی از آنها اشاره خواهد شد. برخی از این موارد شاید برای اولین بار باشد که در نظام حقوقی و دادرسی ایران طرح می‌شود یا حداقل در این سطح از حساسیت عمومی درباره آن بتوان گفت‌وگو کرد.


به "صدای اصلاحات"بپیوندید👇👇👇

@sedayeslahat
#سرمقاله

♦️کارگران و مذاکره معکوس

✍️سهیلا جلودارزاده ن= ماینده مردم تهران در مجلس

🔹جناب آقای محمد باقر نوبخت در کنفرانس مطبوعاتی با اشاره به تعیین چارچوب‌های حقوق و مزایای مستخدمین دولت از افزایش ده درصدی در این حوزه خبر داد. لزوم صرفه‌جویی دستگاه‌ها برای پرداخت نیمی از این افزایش از نکات بارز این اعلان دولتی بود. شورای عالی کار به احتمال زیاد در اسفندماه سال جاری برای تعیین حدود و میزان دستمزد کارگران در سال پیش رو تشکیل جلسه خواهند داد. چنین تصمیمی در شرایط حال حاضر کشور حائز اهمیت ویژه‌ای خواهد بود. نکته قابل اعتناء در این بین طلب جامعه کارگری از ساز و کار تامین اجتماعی کشور است. در طی سال‌های گذشته بدهی دولت به تامین اجتماعی و مسائلی از این دست حقوق کارگران را تحت تاثیر قرار داده است. در نتیجه حقوق کارگران متناسب با تورم افزایش نیافته است و به همین جهت در برنامه ششم توسعه جمهوری اسلامی ایران مقرر شده است که این موضوع به نحوی جبران شود و هر سال این عقب‌ماندگی در تعیین حقوق و مزایا در نظر گرفته شود. به همین جهت جامعه کارگری باید به نوعی دست به مذاکره معکوس بزند تا این سال‌ها در تعیین حداقل حقوق و دستمزد‌ها لحاظ شود. به روایت دیگر کارگران طلبی بابت حقوقشان دارند که باید این طلب در مبحث حقوق و دستمزد ادا شود. تنها سال قبل بود که حقوق و دستمزد بیشتر از تورم در نظر گرفته شد و سال‌های پیش از این خط سیر حقوق کمتر از شاخص بود. وضعیت حقوق و دستمزد کارگران البته تابعی از وضعیت کلی اقتصاد کشور و خروج صنایع از رکود خواهد بود ، کما اینکه در اثر تلاش‌ها مختصر تغییری نیز حادث شده است. دولت باید با تمرکز بر اصلاح ساختار و کاهش هزینه‌ها ، نگاه جدی به وضعیت معیشت کارگران داشته باشد. مواردی همچون بهره‌های سنگین تسهیلات بانکی ، مشتبه به ربا تا در اقتصاد وجود دارد نمی‌توان به اصلاحات عمقی و ساختاری امیدوار بود. در حال حاضر این سطح از حقوق کارگری امکان یک زندگی معمول را از مردم گرفته است و چنین وضعیتی قابل ادامه نیست.


به "صدای اصلاحات"بپیوندید👇👇👇

@sedayeslahat
📃 #سرمقاله

♦️یک وداع 24 میلیونی؟

🖋سینا خسروی



🔻تا انتخابات ریاست جمهوریِ 1400 تنها چند هفته باقی است. اصولگرایان با مشهدی‌هایِ تکراری‌شان آمده‌اند و اعتدالیون این بار با اهلِ لاریجان! و اصلاح‌طلبان در غیاب مرد کرمانی، چراغ برداشته و پیِ کاندیدایی می‌گردند تا بیاید و فقط و فقط متعهد شود که زنان و اهل سنت را در سرشماری عمومی نفوس و مسکن، به شمار آورده و جزو جمعیت محسوبشان کند و یک تعهد دیگر که آن مرد کرمانی را به فرمانداری کرمان منصوب کند، که تا این لحظه، اهلِ لاریجان روی دومی نیمچه قولی داده و برای اولی شانه بالا زده و «تا ببینیمی» گفته و «هنوز» قولی نداده است.


همین دومی هم البته کافیست تا رییس دولت اصلاحات پیام «تَکرار» خود را بر تکه پوستی نوشته و برپایِ کبوتری بسته و ارسال نماید و بنفشهای سابق را با مچ بند «سفید» راهی ورزشگاه‌ها و جلسات پرشور سخنرانی نماید، که اعتدال اگر تا آن روز بنفش بود و تلفیقی از «سه رنگ»، این بار می‌بایست تمام فیزیک را به مدد گرفته و همه «هفت رنگِ» نیوتن را نمایندگی کند. جمع کاندیداها جمع است.


یکی از دوستانِ آن مرد آرادانی هم آمده! مناظرات شروع و داغ شده و کاندیداها «این» و «آنِ» یکدیگر را روی داریه می‌ریزند و خوشبختانه کسی پیگیر این «این و آنِ» برملا شده نمی‌شود. از «ربّنا» می‌گویند و از آزادی، از کوروش و منشورش، از فردوسی و مخلوقاتش، از کرد و ترک و لُر و بلوچ، از خلیج تا ابد فارس و البته طبق معمول از ... (برای تحققِ این سه نقطه اما شرط دارند و آن هم کسب رای 99 درصدی در انتخابات است). میتینگ‌ها جَو داده و در آن اتمسفر، وعده یارانه تا مرز 1 میلیون تومان رسیده و تتلیتی‌ها با سلبریتی با سوادشان ترانه «سه باره ایران» را زمزمه می‌کنند و خلاصه اوضاعی است. آخرین مناظره است.


روز سرنوشت‌ساز فرا رسیده و انتخابات با مقداری «شور» برگزار می‌شود و در حالی که مردم در مشکلات اقتصادی دست و پا زده و تورم تک رقمی را قاب کرده و به دیوار خانه‌هایِ بی‌مهرشان زده‌اند، دوستِ آن مرد آرادانی، با یک میلیون تومان پیشنهاد، مزایده را می‌برد و می‌رود سراغ ساختمان پاستور و از نگهبانِ دم در تا معاون اول، همگی را یک شبه عوض می‌کند. چاپخانه بانک مرکزی را رونق داده و ماهی یک میلیون را پخش می‌کند و در دنیایِ بدونِ «ترامپِ تک دوره‌ای» تریبونِ جوک‌های جهانی را تسخیر می‌کند و به تنهایی جملات قصار می‌گوید و ...


راهی که این روزها برخی دولتی‌ها در آن گام نهاده، بدون شک شرایط را برای تحقق طنزنامه تلخ بالا مهیا و مهیاتر می‌سازد. با مروری بر تاریخ معاصر ایران، از زمانی که رگه‌هایی از دموکراسی در نقشه سیاسی این مرز و بوم مشاهده شده، نشان می‌دهد که هیچ سیاستمداری تا کنون نتوانسته همچون روحانی، ظرف مدت کمتر از نیم سال، حجم گسترده‌ای از امید را اینگونه به تلّی از ناامیدی مبدل سازد. کاش دولت به دغدغه‌های 24 میلیون همراهش فقط بی‌توجهی می‌کرد اما متاسفانه گاه این روزها، عکس این دغدغه‌ها هم عمل می‌شود. هنوز روحانی را دوست داریم ، اما چراغ این دوست داشتن، دارد تحت تاثیر قرار می‌گیرد. در اینکه شیخ دیپلمات، برخی وعده‌های سیاسی‌اش را به کل در گنجه خاطراتش محصور ساخته و موریانه‌های نا امیدی را به جانشان انداخته، شکی نیست، اما آلزایمرِ سیاسی، همه مشکل روزگار ما نیست. «غمِ نان» بر قلب‌هایِ خسته نان آوران چنگ می‌زند و کمر این مردم زیر سنگینیِ بار آنچه زندگی‌اش می‌خوانند، دو تا شده است.


در روزهایی که رهبر معظم انقلاب اقتصاد و معیشت مردم را اولویت کاری تمام مسئولین معرفی کرده‌اند، کاش دولت در برهوت برخی بدقولی‌ها، لااقل اقتصاد این مردم را جدی بگیرد که اگر نگیرد، دستی دستی ایرانِ 1400 را در مزایده پوپولیسم، به اقساط، خواهد باخت. تورم تک رقمی، رشد اقتصادی مثبت، تولید ناخالص داخلی فزاینده و ... همه و همه آمارهای خوبی هستند که صرفا بر سینه کاغذ حبس شده‌اند و به قول فرمایش رهبری، آثارشان در زندگی مردم به هیچ عنوان مشهود نیست. تا 1400 هنوز 4 سال مانده و به نظر می‌رسد برای نجات اقتصاد، دولت دوازدهم وقت زیادی دارد که البته با آهنگ حرکتی فعلی، نمی‌توان به آن دلخوش بود. بدون شک بی‌توجهی اقتصادی می‌تواند تا کوتاه‌ترین فاصله ممکن را به یک حادثه تلخ تبدیل کند.

اینکه هشتگ « #روحانی_تنها_نیست » ظرف چند ماه مبدل به هشتگ دیگری می‌شود و رای‌های خاکستری در کمترین زمان ممکن به منتقدین جدی دولت امید! تبدیل می‌شوند، سیگنال‌های خوبی نیست. کاش دولت این موارد را جدی می‌گرفت.
▫️▫️▫️
مردم سالاری آنلاین🔻


به "صدای اصلاحات"بپیوندید👇👇👇

@sedayeslahat
Forwarded from اتچ بات
#سرمقاله

♦️خودت را فدا کن

✍️صادق زیبا کلام = استاد دانشگاه

🔹اگر فرض را بر این بگیریم که آقای اسحاق جهانگیری تصمیمش را گرفته و عزمش را جزم کرده است که در 1400 ، به عنوان یک نامزد جدی اصلاح طلب وارد انتخابات شود، در چنین شرایطی این سوال مطرح می شود که آیا بودن او در دولت آقای روحانی به نفع معاون اول تمام می شود یا به ضررش؟
من به شخصه معتقدم که بودن آقای جهانگیری در دولت دوازدهم، آنچنان به نفع او از از جهت رای آوری نخواهد بود. چراکه در دور دوم ریاست جمهوری آقای روحانی بنا بر دلایلی که برای خود دارم، کارنامه چندان موفقی را برای ایشان پیش بینی نمی کنم. به این دلیل که مرکز ثقل دولت دوم آقای روحانی و بزرگترین مشکلات و چالش هایی که با آن روبه رو است به مسائل اقتصادی باز می گردد. از همین رو نوری برای مشاهده موفقیت اقتصادی دولت دوازدهم به چشم نمی خورد. بنابراین چه آقای اسحاق جهانگیری و چه هر فرد دیگری که در دولت آقای روحانی شریک باشند باید توجه کنند که این شراکت یک سرمایه گذاری سودده و پر منفعت برای کسی که می خواهد بعدها نامزد ریاست جمهوری شود نخواهد بود چراکه عدم موفقیت دولت، دامن همه را خواهد گرفت و این « همه» شامل آقای اسحاق جهانگیری هم خواهد بود. بنابراین عقل سلیم و منفعت شخصی و سیاسی آقای معاون اول حکم می کند که او کناره بگیرد و شریک در ضرر و زیان های سیاسی دولت دوم آقای روحانی نشود.
اما باید در نظر بگیریم که گذاره فوق نفع شخصی آقای اسحاق جهانگیری است. از همین رو سوالی که مطرح می شود این است که چه چیزی به نفع مملکت است؟ چه چیزی به نفع نظام است؟ درست است که جدایی آقای جهانگیری از دولت به نفع شخص ایشان است اما سوال اساسی این است که آیا این جدا شدن؛ به نفع مملکت هم هست؟ به نفع نظام هم هست؟ من بررغم آقای محمدعلی ابطحی که سخن از استعفای جهانگیری برای افزایش شانس پیروزی او در انتخابات را به میان آورد، براین باورم که آقای اسحاق جهانگیری باید خودش را فدای مصالح و منافع مملکت و نظام کند و پابرجا بایستد و به آتش ناکامی روحانی بسوزد و شانس انتخاباتش را از بین ببرد. چراکه درصورت جداییش از دولت روحانی کسانی که کارنامه ضعیفی در دولت دارند همچون محمود واعظی و محمد نهاوندیان و به طور کلی حلقه نزدیک آقای روحانی که خیلی افکار و ایده های درستی برای پیشرفت و ترقی کشور ندارند،جدایی جهانگیری از دولت شانس عدم موفقیت دولت را چند برابر می کند. یعنی اگر با وجود آقای جهانگیری ما با حدس و گمان پیش بینی می کنیم که دولت به موفقیت دست نمی یابد، در صورت جدایی آقای جهانگیری دولت آقای روحانی ناکام تر و ورشکسته تر هم خواهد شد . بنابراین در یک سو منافع فردی و شخصی آقای اسحاق جهانگیری قرار دارد و در دیگر سو منافع مملکت قرار دارد. درست است که منفعت آقای جهانگیری ایجاب می کند که از دولت جدا شود اما منفعت مملکت چنین چیزی را اقتضا نمی کند. آقای جهانگیری اگر در دولت دوازدهم بماند، قطعا کمک خواهد کرد به بهبود اوضاع. بنابراین ایشان باید منافع شخصی خود را فدای منافع کلان مملکت نماید و اجازه ندهد شرایط دولت روحانی توسط واعظی و دیگران از این هم اسفناک تر شود./آفتاب یزد


به "صدای اصلاحات"بپیوندید👇👇👇

@sedayeslahat
📝📝آقای رئیس جمهور؛ جنگ روانی یا واقعیت؟
#علی_صالح‌آبادی
#سرمقاله


♈️عصر روز چهارشنبه (23خرداد) رئیس جمهور میزبان اصحاب رسانه، خبرگزاری‌ها، خبرنگاران و نویسندگان بود. این جلسه از آن جهت مهم و قابل تأمل بود که تقریباً اکثر فعالان و کنشگران حوزه اطلاع‌رسانی در آن حضور داشتند و چند تن از صاحب‌نظران سخن گفتند و نقطه‌نظرهای خود را درباره اوضاع فرهنگی،سیاسی و اقتصادی بیان کردند و از تیم اقتصادی دولت نیز انتقاد کردند. در انتها نوبت پاسخگویی به رئیس‌جمهور رسید.



♈️وی با ارائه برخی آمار‌ها و مقایسه دولت خود با دولت‌های نهم و دهم گفت: اشتغال خالص در آن زمان حدود 12هزار نفر در سال بود و دولت‌های او توانسته‌اند از رشد منفی اقتصادی به رشد مثبت برسند. هر چند بخش‌های زیادی از سخنان ایشان و مقایسه‌اش با گذشته درست است، اما او بخش عمده‌ای از حرف‌هایش را به “ جنگ روانی” که به زعم او علیه جمهوری اسلامی به‌راه افتاده و رسانه‌های ایرانی می‌باید با آن به مقابله برخیزند اختصاص داد و به صراحت گفت: در کشورکمبود نداریم ، بلکه جنگ روانی باعث نوسان بازار‌ها شده است . بر فرض که بپذیریم چنین جنگی وجود دارد ، پرسش این است که چرا ملت ایران باید هزینه یک جنگ روانی را بپردازند؟

♈️سیاست دو لبه دارد و معادله هم دوطرف دارد، آقای رئیس جمهور وقتی که دولت نتواند با دنیا تعامل سازنده برقرار کند و تعدادی از نمایندگان مجلس هم که جزو مقامات رسمی هستند در صحن علنی مجلس پرچم یک کشور دیگر را که به مثابه هویت آن کشور به حساب می‌آید به آتش می‌کشند، انتظار دارید بزرگترین قدرت سیاسی ، اقتصادی و نظامی جهان برای شما و اصولگرایان فرش قرمز پهن کند؟

♈️آقای رئیس جمهور منکر جنگ روانی و فشار رسانه‌ای غرب علیه ایران نیستید اما آن‌چه ما به آن منتقدیم ضعیف بودن تیم اقتصادی دولت و تحلیل نا‌درست داشتن از پشت صحنه گرانی‌ها و نوسان‌های بازار است که که یک واقعیت است و ربطی به جنگ روانی ندارد.نویسنده در پایان این جلسه از سر خیرخواهی و اصلاح امور به ایشان عرض کردم، اتحاد جماهیر شوروی دو چیز پوکاند، یکی اقتصاد و دیگر فشار رسانه‌های غربی بود که به محض باز شدن فضا توسط گورباچف ابر قدرت دوم جهان مورد آماج تبلیغات قرار گرفت تا آن‌جا که شوروی در سال 1991 رسماً از روی نقشه دنیا حذف شد.


♈️ به عقیده نویسنده اگر دولت و دیگر نهاد‌ها نتوانند شرایط پیچیده کنونی را از یکسو شناسایی و از سوی دیگر برای آن راهکار ارائه کنند، نمی‌توان به اصلاح امور امید داشت. نگارنده پیشنهاد می‌کند با توجه به اینکه اقتصاد دولتی و فعالیت شرکت‌های دولتی‌، شبه‌دولتی‌ و شبه‌نظامی در چهار دهه گذشته نتیجه مثبت به بار نیاورده است، به فعالیت این بنگاه‌ها در اقتصاد پایان داده شود. این راهکار می‌تواند علاج واقعه قبل از وقوع باشد.این نوشتار را با نظریه ایمره لاکاتوش فیلسوف، ریاضیدان و استراتژیست اصلاح سیستم‌ها و روش‌ها به پایان می‌برم.“

♈️ایمره لاکاتوش (1974-1922) به برنامه پژوهشی معتقد بودو می‌گفت: گزاره‌های علمی، انتزاعی و خارج از زمان و مکان نیستند بلکه هر کدام از آن‌ها در درون یک برنامه پژوهشی قرار می‌گیرند که نیاز به اصلاح و به روز شدن دارند و با مطرح کردن متدولوژی برنامه‌های تحقیق علمی براین باور بود که دستاوردهای علمی عبارت از یک فرضیه جدا و یگانه نیستند، بلکه در واقع یک برنامه تحقیق است که واحد را تشکیل می‌دهد.او به رفو کردن(اصلاح) فرضیات معتقد بود که دارای برنامه‌های تحقیق علمی هستند.

♈️ وی از اصلاح فرضیات به‌عنوان کمربند محافظ (Protective belt)بهره می‌گرفت و بر این باور بود که فرضیه ها و ساختار‌های علمی باید در گذر زمان بازسازی و اصلاح شوند در غیر این صورت به نتیجه دلخواه نخواهند رسید.”

@sedayeslahat
⬅️اساسنامه فدراسیون فوتبال ایران «لابی‌محور» است نه برنامه‌محور

ورود نخبگان به فوتبال ممنوع!
#سرمقاله

🖌علی عالی

🔹* انتخابات فدراسیون در اسفندماه سال جاری، به نوعی فرا رسیدن بهار مدیریت در فوتبال است. چشم‌ها و امیدها به انتخابات اسفندماه دوخته شده است. فعالیت‌های انتخاباتی کم‌وبیش در لایه‌های مدیریتی و لابی‌های مختلف پیش می‌رود. وضعیت فوتبال ایران، نمونه برجسته‌ای از الگوی مدیریتی بیماری است که مبتنی بر آن «برخی افراد» با استفاده از شبکه‌های رابطه‌ای وابسته به قدرت، به همه قواعد و مقررات پشت‌پا می‌زنند.

🔹نظیر چنین الگویی را در دوران قبل دیده بودیم که نتیجه‌اش انحراف از برنامه‌های توسعه‌محور کشور بود. ذیل چنین مدیریتی، قانون و اجرای آن، با منافع «مجمع» و اعضای حقیقی و حقوقی فوتبال در تضاد است. شبکه مبهم مالی، تصمیمات غیرکارشناسی، انزوای متخصصان، غیرپاسخگو بودن و به تمسخر گرفتن برنامه‌ها، برخی از رویکردهای این سیستم بود که بی‌مسئولیتی بزرگ‌ترین سازمان فوتبال یعنی فدراسیون را موجب شده بود.

🔹در چنین شرایطی، ضوابط جای خود را به روابط، منطق حقوق جایش را به منطق زور و توسعه جایش را به روزمرگی می‌دهد که خروجی‌اش جز نتایج سینوسی در فوتبال نخواهد بود. اینجاست که بهترین فدراسیون فوتبال آسیا ممکن است نتایج عجیبی در فوتبال پایه کسب کند و دیگر خبری از استمرار موفقیت‌های پیشینش نیست.

🔹در چنین شرایطی، اساساً اراده‌ای برای تغییر شکل نمی‌گیرد و تلاش برای بهبود امور، به منزله تقابل با منافع گروهی است که به فعالیت‌های اقتصادی بی‌محابایی دست زده‌اند. ذیل چنین فضایی، «پرسش‌کنندگان» متهم به حرکت در مسیر منافع شخصی می‌شوند و «افشاکنندگان اسرار» به تلاش برای کسب صندلی مدیریتی متهم می‌شوند و در سایه این سیاه و سفیدسازی‌های کاذب، ذهن‌های آگاه از میدان به‌در می‌شوند.

🔹جامعه فوتبال ایران نمونه جمع و جور و خوبی برای مطالعه وضعیتی است که در جامعه‌مان وجود دارد. آنچه در فوتبال می‌بینیم، کپی برابر اصل صحنه زندگی اجتماعی امروز ما است.

⬅️متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://b2n.ir/067363

👇👇👇
@sedayeslahat
پالس جدید از رئیس فراکسیون ورزش؛ گره اساسنامه کور‌تر می‌شود؟
#سرمقاله

✍🏼آرمن ساروخانیان

🔹اساسنامه #فدراسیون #فوتبال در هفته‌ها و ماه‌های اخیر در کش و قوس تأیید فیفاست و پس از آن باید به تأیید نهادهای داخلی هم برسد. بند مورد اختلاف بین سازمان بین‌المللی فوتبال و #مجلس شورای اسلامی که می‌تواند تصویب نهایی را به تأخیر بیندازد، عنوان فدراسیون فوتبال است. یکی از ایرادهای #فیفا به اساسنامه فدراسیون فوتبال انتخاب عنوان «عمومی – غیردولتی» است و آنها اصرار دارند که این عنوان باید به «مستقل - غیرانتفاعی» تغییر کند. مذاکره و چانه‌زنی در این مورد ادامه دارد تا یکی از طرفین از موضعش عقب بنشیند وگرنه فوتبال ایران ممکن است یک بار دیگر در بن‌بست‌های سازمانی گرفتار شود.

🔻با این حال روز گذشته محمدمهدی فروردین، رئیس جدید فراکسیون #ورزش در مصاحبه با «ایران ورزشی» موضع جدیدی داشت که در تناقض با مواضع قبلی نمایندگان مجلس بود. نماینده مردم فیروزآباد در این باره گفت: «این اراده در مجلس وجود دارد تا بتوانیم عنوان فدراسیون فوتبال را از «عمومی – غیردولتی» تغییر بدهیم. به هر حال ما باید تابع قوانین و اساسنامه‌های بین‌المللی هم باشیم و استانداردهای بین‌المللی را رعایت کنیم. اگر ادعا می‌کنیم که تابع AFC و فیفا هستیم باید مورد تأیید آنها قرار بگیریم.»

🔹تغییر این عنوان اما در تضاد با قانون مصوب سال 1371 مجلس است که بر اساس آن تمام فدراسیون‌های ورزشی و کمیته ملی المپیک تحت عنوان «عمومی – غیردولتی» ثبت می‌شوند. احسان قاضی‌زاده هاشمی، نماینده فریمان و سرخس در مصاحبه ماه گذشته با ایران ورزشی درباره ایراد وارد شده از سوی فیفا و احتمال تغییر این قانون گفته بود: «به نظر من تبیین درستی از قانون به فیفا ارائه نشده است و ما در انتقال مفاهیم مشکل داشته‌ایم، چون همه فدراسیون‌ها به قوانین ملی احترام می‌گذارند. حتی اگر دقت کنید متوجه می‌شوید که مشکل فیفا با عنوان فدراسیون فوتبال از ابتدا نبود. ما این ذهنیت را به وجود آورده‌ایم چون عده‌ای در فدراسیون فوتبال می‌خواهند تحت‌الشمول قوانین دیگر قرار نگیرند، این کار را می‌کنند. این اما راه‌حل مشکل نیست چون ما فقط همین یک فدراسیون را که نداریم. البته یکی از راه حل‌های این موضوع تغییر قوانین داخلی است. این موضوع از محالات نیست اما باید به این نکته توجه داشت که این موضوع، شأن نظام قانونی کشور را به هم می‌ریزد.»

🔺این نماینده مجلس که بحث حضور بازنشسته‌ها در فدراسیون فوتبال را به دقت دنبال می‌کند، اضافه کرده بود: «بر فرض که چنین اتفاقی بیفتد و اصلاً قوانین داخلی کشور تغییر کند و فدراسیون فوتبال هم به عنوان نهاد غیرانتفاعی و مستقل ثبت شود. آیا تفاوتی در نتیجه ایجاد می‌شود؟ در نهایت اینطور نمی‌شود که یک گروه تحت‌الشمول هیچ قانونی نباشند.»

🔹روابط مالی فدراسیون فوتبال و به طور کلی سازمان‌های ورزشی با #دولت پیچیده‌تر از آن است که به راحتی بتوان موضوع استقلال آن را مطرح کرد. از طرف دیگر فوتبال در خاورمیانه با بحث‌های منطقه‌ای در هم تنیده شده و گاهی برای حل مشکلاتش نیاز به رایزنی‌های سیاسی دارد. البته داشتن یک فدراسیون مستقل و مقتدر می‌تواند ایده‌آل باشد، ولی پیش‌نیازهایی دارد که هنوز در فوتبال ایران برآورده نشده است. با تجمیع نظراتی که قبلاً از نمایندگان مجلس در این باره مطرح شده، نظر جدید و متفاوت رئیس فراکسیون ورزش با واقعیت‌های موجود کمی فاصله دارد و این دوگانگی می‌تواند مراحل تأیید اساسنامه را طولانی‌تر کند.

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
برخورد قضایی بی‌سابقه با متهمان قرارداد بی‌سابقه
#سرمقاله

✍🏼#فرشاد_کاس‌نژاد

معرفی ۸ متهم پرونده مارک #ویلموتس به دادگاه، اتفاق تازه و غریبی در ورزش #ایران است. این شاید اولین بار باشد که مدیران یک فدراسیون یا باشگاه به دلیل خسارتی که طی یک قرارداد ایجاد کرده‌اند، به دادگاه احضار می‌شوند.

متن خبر در ورزش ایران تازگی دارد: «سازمان بازرسی کل کشور هشت اسم را با اتهام اهمال منجر به تضییع و ایجاد دین بر ذمه فدراسیون و همچنین ورود خسارت به اموال دولتی و حقوق عمومی و تضییع آنها، به این پرونده الصاق کرده و به دادستان عمومی و انقلاب تهران ارائه داده تا درباره جرائم آنها بررسی شود. درباره این هشت اسم اطلاعاتی از سازمان بازرسی به بیرون درز نکرد، اما به نظر می‌رسد رئیس فدراسیون فوتبال و اعضای هیأت رئیسه به همراه رابطین این انتقال و شاید مشاورین مربوط به این فرآیند به سازمان بازرسی احضار شده باشند.»

پیش‌تر خسارت‌های بسیاری که در قراردادهای #بازیکنان و مربیان به تیم‌های #دولتی وارد می‌شد، هرگز مورد پیگیری قضایی قرار نمی‌گرفت، اما این‌بار شاید رقم بی‌سابقه قرارداد ویلموتس - بیش از ۸ میلیون یورو- که حالا ۶/۲ میلیون یورو از آن طبق رأی فیفا باید توسط فدراسیون فوتبال پرداخت شود، باعث شده که نحوه برخورد قضایی نیز بی‌سابقه باشد.

#فدراسیون #فوتبال ایران توان اقتصادی پرداخت این رقم را ندارد و اگر در دادگاه حکمیت ورزش نیز نتیجه شکایت ایران بازهم محکومیت به پرداخت ۶/۲ میلیون یورو به اضافه جریمه روزانه افزون بر این مبلغ باشد، آنگاه مشخص نیست که این بدهی باید از کدام منبع پرداخت شود. مهدی تاج در آخرین مصاحبه‌اش تلاش کرد تا با طرح مثال‌های دیگر و خطاهای مسئولان سیاسی و خسارت‌هایی که به بار می‌آورد، از اهمیت این مبلغ ۶/۲ میلیون یورویی بکاهد اما این مبلغ در اقتصاد ورزش ایران رقمی چشمگیر و خانمانسوز است و پرداخت آن هرگز در توان فدراسیون فوتبال نیست.

خبر دریافت فهرست اموال رئیس پیشین فدراسیون و هیات رئیسه #فدراسیون فوتبال، نشان می‌دهد که احتمال دریافت این خسارت از مقصران پرونده وجود دارد اما این اتفاق را باید در ورزش ایران بی‌سابقه بدانیم.

مدیران پرشماری در ورزش ایران خسارت‌های بزرگ در قراردادها پدید آورده‌اند. از محمد رویانیان و حسین هدایتی و علی فتح‌الله‌زاده و امیر عابدینی در باشگاه‌داری تا افتخاری و انصاری‌فرد، افشارزاده و دیگران. پرشمارند مدیرانی که بالاتر از توان اقتصادی باشگاه دولتی تحت مدیریت خود قرارداد بسته‌اند و باشگاه را با چالش‌ها و خسارت‌های بزرگ مواجه کرده‌اند و البته پرشمارند مدیرانی که با بازیکنان و مربیان قراردادهای شائبه‌برانگیز امضا کرده‌اند و به خصوص بازیکنان بسیار بی‌کیفیتی را به قیمت‌های گزاف استخدام کرده‌اند.

در همین‌روزها بسیاری از باشگاه‌ها درگیر چنین قراردادهایی هستند و تاوان بزرگی را می‌پردازند و مدیران نیز هرگز درباره این اشتباهات سهوی یا عمدی بزرگ پاسخگو نیستند و گاهی با دو خط استعفا تمام مسئولیت را از خود دور می‌کنند. بی‌شک رفتار اینها در مدیریت توجیه‌کننده فاجعه‌ رخ‌داده در قرارداد مارک ویلموتس نیست و بی‌مسئولیتی این مدیران نیز نشانه برخورد نشدن با متهمان پرونده ویلموتس نیست. شاید این‌بار بررسی پرونده مارک ویلموتس برگ تازه‌ای برای مقابله با سوءمدیریت در فوتبال #ایران باشد.

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat