"صدای ملّت" ستاد مردمی حامیان دکتر مسعود پزشکیان
7.91K subscribers
141K photos
69K videos
162 files
4.23K links

ولاتلبسوا الحق‌ بالباطل‌ و تکتموا‌ الحق‌ وانتم‌تعلمون‌. حق را با باطل در نیامیزید، حقیقت را که خود می‌دانید پنهان نکنید.

@sedayeslahat
Download Telegram
#عبدالله_رمضان‌_زاده، سخنگوی دولت اصلاحات:

🔸 ‏تفاوت دو رئیس جمهور

🔹#محمد_خاتمی دستور داد علی لاریجانی را به دولت راه ندهند چون از عاملین قتل‌های زنجیره‌ای در تلویزیون دفاع شده بود.

🔹#حسن_روحانی دستور داده شهردار تهران را به دولت راه ندهند چون شهرداری از تخلف ساختمانی نهاد ریاست جمهوری جلوگیری کرده است.

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴🔴آش دهن‌سوزی نیست!

#احمد_زیدآبادی؛

خیلی از افراد بر این نظرند که رئیس جمهور در نظام سیاسی ایران فاقد قدرت لازم برای پیشبرد اهداف اعلام شدۀ خود و بنابراین مقامی کم و بیش تشریفاتی و در خدمت دستورات دیگر نهادهاست. اما وقتی فصل انتخابات ریاست جمهوری فرار می‌رسد بیشترِ این افراد برای فرستادن چهرۀ مورد علاقۀ خود به پاستور، چنان به دست و پا می‌افتند و در مورد به خطر افتادن "جمهوریت" و به "انحراف" رفتن کشور به مدت پنجاه سال در صورت شکست کاندیدای خود در انتخابات هشدار می‌دهند، کأنّهُ رئیس جمهور ایران نه فقط به اندازۀ رئیس جمهور فرانسه یا آمریکا یا روسیه یا چین قدرت دارد، بلکه گویی نعوذبالله قادر متعال است!
خب، انصافاً این چه بازی مسخره و ریاکارانه‌ای است؟ اگر رئیس جمهور واقعاً از قدرت کافی و لازم برخوردار است، چرا آن را به هنگام استقرار او در پاستور نشان نمی‌دهند و اگر فاقد چنین قدرتی است دیگراین همه سر و صدا و جار و جنجال و برانگیختن مردم در مورد چگونگی انتخاب او برای چیست؟
می‌دانم برای این پرسش چند پاسخ وجود دارد. پاسخ نخست این است که این درست است رئیس جمهور فاقد قدرت لازم است اما بی‌قدرت کامل هم که نیست! عقل سلیم حکم می‌کند که همان حداقل قدرت را برای جناح خود حفظ کنیم تا دست کم در برخی تصمیمات تأثیرگذار باشیم. پاسخ دوم این است که میزان قدرت رئیس جمهور بستگی به شجاعت شخصی او دارد. اگر رئیس جمهور فردی شجاع و بی‌باک و نترس و اهل ایستادگی باشد، می‌تواند نهادهای دیگر را به تسلیم در برابر برنامۀ خود وادار سازد، اما اگر او چهره‌ای ترسو و بزدل و بی‌جربزه و اهل عقب‌نشینی باشد، همان مقدار قدرت اندک را هم از دست می‌دهد و به صورت آلت دست دیگران در می‌آید. پاسخ سوم هم این است که رئیس جمهور گرچه قدرتی ندارد اما حداقل می‌تواند به مثابۀ ترمز یا نیروی اصطکاکی در مقابل قدرت یک دستِ طرف مقابل عمل کند و مانع برخی تصمیم‌گیری های بسیار خطرناک آنها برای اعلام جنگ با دنیا یا تحمیل الگوی یک رژیم صد در صد توتالیتر مانند کرۀ شمالی بر جامعه شود.
اینها البته پاسخ‌هایی است که معمولاً به صورت علنی و روشن کمتر در مجامع عمومی مورد بحث قرار می‌گیرد زیرا گمان بر این است که اشاره به این موارد در هنگامۀ انتخابات می‌تواند سبب بی‌رغبتی مردم به شرکت در انتخابات و موجب دلسردی آنها شود، پس بهتر است که در چنین هنگامه‌ای رئیس جمهور در قالب همان "قادر لایزال" معرفی شود تا جامعه را به جنبش در آورد!
به نظرم پاسخ‌های سه گانۀ فوق هر سه بر نادیده‌انگاری واقعیات و بخصوص چشم بستن بر نتایجِ اسفناک آنها در پدید آمدن بحران‌های کنونی جامعه استوار است و یکایک آنها را می‌توان دربحثی مفصل به راحتی ابطال کرد.
از نگاه من، انتخابات ریاست جمهوری بدون دلیل و منطق روشن، به مهمترین دلمشغولی نیروهای سیاسی ایران تبدیل شده و عملاً توجه جامعه را از مسائل اساسی و بنیادی و زیستی به نوعی تفنن فصلی و بی‌مایه معطوف کرده است.
گفته خواهد شد: این چه حرفی است؟ یعنی بین دوران هاشمی و خاتمی و احمدی‌نژاد و روحانی تفاوتی وجود ندارد؟ قاعدتاً نمی‌توان گفت که تفاوتی وجود ندارد، اما اگر به روندها و سرنوشت هر یک از این چهار نفر و تبعات عملکرد آنها نگریسته شود، می‌توان به راحتی پی برد که وقایع روزگار آنان، بیش از آنکه به جایگاه ریاست جمهوری گره خورده باشد به عواملی خارج از قدرتِ هر چهار نفرِ آنان مانند وضعیت بین‌المللی، نوسان بهای نفت، نوع آرایش سیاسی جامعه، میزان تحرک نیروهای اجتماعی و موقعیت خاص ساختار قدرت در آن برهه مربوط بوده است.
شاید پرسیده شود حالا در این وضعیت منظور از این حرفها چیست؟ منظور این است که ریاست جمهوری آش چندان دهن سوزی نیست که لازم باشد بر سرش این همه عجز و لابه سر داده شود!
بعد از این در این باره بیشتر توضیح خواهم داد.

#محمد_خاتمی
#هاشمی_رفسنجانی
#احمدی_نژاد
#انتخابات

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
📝📝چهار سال وقت و تصمیم‌گیری در لحظۀ آخر!

#احمد_زیدآبادی(فعال سیاسی اصلاح طلب وتحولخواه):

♈️سه چهرۀ سیاسی مشهور که به طور غیررسمی به عنوان رهبران جریان اصلاح‌طلبی در ایران شهرت یافته‌اند، هر کدام موضع متفاوتی در برابر انتخابات جاری اتخاذ کرده‌اند.

♈️میرحسین موسوی موضعی نزدیک به تحریم گرفته، شیخ مهدی کروبی خواستار معرفی کاندیدا شده و سید محمد خاتمی به طور مبهم راهی میانۀ این دو توصیه کرده است.

♈️این نوع تشتت آراء در بین سران اصلاحات نسبت به موضوعی مشخص، علامت خوبی نیست و از عدم وجود تحلیلی حداقلی از شرایط موجود کشور و چشم‌انداز آن در بین اصلاح‌طلبان حکایت دارد.

♈️در این میان، بهزاد نبوی رئیس نهاد اجماع ساز اصلاح‌طلبان نیز متضرعانه خواستار حضور مردم در پای صندوق رأی و "نجات" ایران شده است.

♈️خب، اگر نهایتاً قرار به این تصمیم بود، آن بیانیه‌ها و اظهارنظرهای شورمندانه و قاطعانۀ پیشین با چه منطقی صورت گرفت؟
لابد گفته می‌شود، "قراری" در کار نبود، اما در روزهای آخر این نتیجه‌گیری حاصل شد!

♈️به نظرم تصمیم چند روزه و تغییر آن در آخرین لحظات، در بارۀ اتفاقی که چهار سال تمام، برای اندیشه و واکاوی و سناریوسازی در بارۀ آن، زمان در اختیار بوده است، از میزان اصالت و اثرگذاری و بخصوص "نجات‌بخشی" آن به روشنی پرده برمی‌دارد!

#مهدی_کروبی
#میرحسین_موسوی
#محمد_خاتمی
#بهزاد_نبوی

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴🔴خاتمی و بیانیه‌اش!

#احمد_زیدآبادی:

سید محمد خاتمی بیانیه‌ای در بارۀ بحران افغانستان صادر کرده است که معنای آن این است:
امارت اسلامی طالبان در 25 سال پیش فاجعه بود. اقدام آمریکا در سرنگونی آنان به کمک نیروهای مستقر در درۀ پنجشیر نیز همانقدر فاجعه بود. حالا هم سرنگونی دولت تحت حمایت آمریکا در آن کشور فاجعه است. ظهور دوبارۀ طالبان هم فاجعه‌ای بزرگتر است.
واقعیت این است که من به آقای خاتمی از صمیم قلب احترام می‌گذارم، اما این نوع بیانیه‌ها واقعاً در شأن یک رئیس جمهور سابق است که انتظار می‌رود درکی عینی و بدون ابهام از معضلات داشته باشد یا از یک کنشگر رمانتیکِ رها از هفت دولت که علایق و آرزوهای شخصی خود را بیان می‌کند؟
به نظرم اگر آقای خاتمی می‌خواهد اعتبار اجتماعی خود را احیاء کند، در درجۀ نخست لازم است از دایرۀ برخی مشاوران خود خارج شود.

#محمد_خاتمی
#امارت_اسلامی
#دره_پنجشیر
#طالبان

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴🔴اگر از جنس احمدی‌نژاد می‌بود!

#احمد_زیدآبادی؛

در حالی که گزارش روزنامۀ لبنانی الاخبار در بارۀ ملاقات مخفیانۀ مقام‌های امنیتی و اطلاعاتی ایران و آمریکا نقل محافل است، مدیرمسئول کیهان برای هزار و نهصد و هشتاد و هفتمین بار، ماجرای ملاقات سید محمد خاتمی با جرج سوروس را پیش کشیده است.
آقای خاتمی و اطرافیانش دیدار وی با جرج سوروس را تکذیب می‌کنند، اما هر چه از آنان انکار از مدیر مسئول کیهان اصرار!
از قضا جرج سوروس جزو آن دسته از یهودیانی است که دار و دستۀ بنیامین نتانیاهو در اسرائیل و اعوان و انصار دونالد ترامپ در آمریکا به خونش تشنه‌اند چون در شمار مخالفان سرسخت آنها به شمار می‌رود.
حالا ملاقات با چنین آدمی به فرض صحت، در هیچ قاموسی ذنب لایغفر به شمار نمی‌رود که کیهان آن را به صورت پیراهن خونین خلیفه در آورده و 15 سال آزگار بر سر نیزه کرده است.
به تصور گردانندگان کیهان، داشتن نام فرنگی و تبار یهودی به خودی خود جرم و مترادف جاسوسی و توطئه‌گری است و هر فردی هم با آنان سلام و علیکی رد و بدل کنند در جرم و توطئۀ و جاسوسی آنها سهیم است.
مسئولان برگزاری دادگاه‌های فرمایشی سال 88 نیر دقیقاً همین تصور را از اسامی خارجی داشتند به طوری که دیدار با یورگن هابرماس آن هم در جریان سفرش به تهران را به عنوان شاهدی از دست داشتن برخی از متهمان در توطئه‌ای خارجی قلمداد می‌کردند.
بیچاره آن مخاطبان ناآشنا با هابرماس که با شنیدن این اسم آلمانی، خیال می‌کردند آن متهمان مثلاً با رئیس سازمان امنیت آلمان رابطه داشته‌اند!
ظاهراً جاسوسی و توطئه‌پردازی از نگاه گردانندگان کیهان چیزی شبیه بازی‌های کودکانه و نوعی مسخره‌بازی است که همۀ خلایق در آن سهیم‌اند. در واقع، دامن زدن به ترس و وحشتِ هیستریک و بی‌دلیل از خارجیان در بین شهروندان عادی، از علائم نظام‌های استالینیتسی و هیتلری است و مشخص نیست کیهان با چه نیتی اصرار دارد آن را در جمهوری اسلامی نیز اشاعه دهد.
در هر صورت، به نظرم اگر در هر کشور دیگری، چنین مجادلۀ کسل‌کننده و بی‌پایانی در مورد یک دیدار، علیه یک رئیس جمهور سابق به راه می‌افتاد، آن رئیس جمهور سابق اعلام می‌کرد که بله دیدار کرده‌ام؛ خوب کاری هم کرده‌ام! هر کس هم ناراحت است برود زیر اگزوز اتوبوس‌های میدان توپخانه یک نفس عمیق بکشد، بخصوص اگر آن رئیس جمهور سابق از جنس محمود احمدی‌نژاد باشد!

#محمد_خاتمی
#جرج_سوروس
#احمدی_نژاد
#هابر_ماس

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴🔴آنچه نباید می‌شد!

#احمد_زیدآبادی:

وضعیتی است به خدا! شرایط کشور همچون بیماری روی دست‌مان مانده است. هر کدام به دری می‌کوبیم، یا فریادی می‌زنیم، یا نسخه‌ای می پیچیم، یا هشداری می‌دهیم، یا با هم نزاع می‌کنیم، یا تکه‌ای می‌پرانیم، یا متلکی بار کسی می‌کنیم، یا درون خود غصه می‌خوریم، یا پرخاش می‌کنیم، یا ناسزا می‌گوییم، یا... اما همه‌اش گویی هیچ و پوچ است و راه به جایی نمی‌برد!
برخی حکومت‌ها که تمام شئون کشورداری را با عینک امنیتی می‌بینند، همۀ سرمایه‌های نمادین و کارهای جمعی اجتماعی و تشکل‌های سیاسی و مدنی را تهدیدی علیه بقای خود می‌دانند و در جهت اضمحلال آنها یا جلوگیری از ایجادشان تلاش می‌کنند.
اما روزی می‌رسد که دیگر تداوم شرایط به صورت قبلش ممکن نیست. معضلات مانند گرگ‌های گرسنه زوزه‌کشان حمله می‌آورند. دفع حملات آنها فقط از طریق نهادهای جمعی اجماع‌ساز و عقلانیت و تجربۀ انباشت شده در آنها و به میدان آمدنِ حساب‌شده و آینده‌نگرانۀ سرمایه‌های نمادین امکانپذیر است، اما در شرایط ضعف یا فقدان آنها، جامعه همچون برهوتی است که نه درختی برای بالا رفتن از آن باقی مانده و نه تپه‌ای که بتوان در پشت آن سنگر گرفت و نه بیشه‌ای که در لابلایش ره گم کرد و نه حتی حفره‌ای که در آن پنهان شد! برهوتی صاف و صیقلی شبیه کویر بینِ معلمان تا جندق!
نسل امروز شاید نداند که در سال‌های نخست دولت سید محمد خاتمی تا روزی که مطبوعات دایر بود، چقدر در این باره هشدار داده شد! فریادها زدیم و ضجه‌ها کشیدیم که این مملکت بدون زنجیره‌ای از نهادهای پخته و کارآمدِ مدنی و احزاب باتجربه و توانمند سیاسی و سرمایه‌های اجتماعی مقبولِ عموم، در شرایط بحرانی بی‌پناه می‌ماند؛ اما حتی با لفظ "جامعۀ مدنی" هم مقابله شد به گونه‌ای که رئیس جمهور وقت، گویی به صرفِ بیانِ این لفظ مرتکب گناه کبیره شده است تا جایی که ناچار شد بگوید منظورش از جامعۀ مدنی "مدینهٌ‌النبی" بوده است.
از قضا "مدینهٌ‌النبی" هم یک جامعۀ سیاسی فعال و پرسشگر و بسیار پر جنب و جوشی بود که بر اساس یک "قرارداد اجتماعی" بین پیامبر اسلام و طوایف و قبایل یثرب تأسیس شد. اساساً تغییر نامِ یثرب به "مدینه" که همریشۀ مدنیت و مدنی است اشاره به همان اصل قرارداد اجتماعی به عنوان مبنای تأسیس شهر یا همان جامعۀ سیاسی دارد.
به این بحث‌ها نیز التفاتی نشد به طوری که دکتر علی اکبر ولایتی به صراحت اعلام کرد که نهادهای مدنی تهدیدی علیه حاکمیت جمهوری اسلامی است.
پس شد آنچه نباید می‌شد! توشه‌ای نیندوختیم. دستمان خالی شد و گرگ‌ها در برهوت در پی‌مان گذاشته‌اند!

#جامعه_مدنی
#محمد_خاتمی
#علی_اکبر_ولایتی
#برهوت

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
⚫️⚫️⚫️سید محمود دعایی؛ نمونۀ اعلای چهره‌ای خاکسار و دلسوز

#احمد_زیدآبادی:

خبر غیرمترقبۀ وفات سید محمود دعایی مرا بسیار متأثر و غمگین کرد. تحت مدیریت آن مرحوم به مدت هشت سال در روزنامۀ اطلاعات مشغول به کار بودم و پس از آن نیز هیچگاه رابطه‌ام با آن مرحوم قطع نشد.
زنده‌یاد دعایی شخصیتی استثنایی داشت. او در مقام همکار و مدیر، اقتدار خاص خود را اعمال می‌کرد و در مقام دوست و رفیق، بی‌نهایت خاکسار و فروتن و دلسوز و دستگیر بود.
سال 1373 با تلخی از روزنامۀ اطلاعات جدا شدم و این تلخی برای چندی پس از آن هم دوام یافت، اما سید محمود دعایی که بغضش دیری نمی‌پایید، همۀ آن تلخی‌ها را به باد نسیان سپرد و از درِ دوستی و آشتی و صمیمیت در آمد.
مرحوم دعایی از کرمانِ ما برخاسته بود. مادرش با رنجِ رخت‌شویی او را پرورش داده و برای تحصیل راهی قم کرده بود.
در قم او در سلکِ شیفتگانِ مخصوصِ آیت‌الله خمینی در آمده و با تبعید آیت‌الله به نجف، برای خدمت به وی رهسپار عراق شده بود.
ارادت مرحوم دعایی به آقای خمینی و فرزندان و خاندان او نهایت نداشت و در کنار آن، به روحانیون نوگراتر بخصوص از خطۀ یزد و کرمان علاقمندی غیر قابل وصفی نشان می‌داد. نیاز به گفتن نیست که سید محمد خاتمی و مرحوم هاشمی رفسنجانی در رأس افراد مورد احترام و بلکه شیفتگی او قرار داشتند.
مرحوم دعایی به دلیل نقش واسطگی بین آیت‌الله خمینی و گروه‌های مبارز دوران پهلوی، شناخت گسترده و همراه با جزئیاتی از تک تک نیروهای مبارز آن زمان داشت و از این جهت به نوبۀ خودش دایرهٌ‌المعارف محسوب می‌شد.
در بین گروه‌های سیاسی داخلی مرحوم دعایی با هیچکدام سر قهر و غیظ نداشت و دلسوز همگان بود. به افراد ایران‌دوست و با فرهنگ مهری عمیق داشت. برای سالیان دراز، روزنامۀ تحت مدیریتش تنها رسانۀ منعکس کنندۀ مقالاتِ چهره‌های دانشگاهی مانند استاد باستانی پاریزی و استاد ندوشن و یا برخی نظرات انتقادیِ شخصیت‌های شاخصِ ملی و ملی - مذهبی و یا اخبار مربوط به آنها بود.
من مجموعۀ خاطراتم در بارۀ مرحوم دعایی را در دو کتاب "بهار زندگی در زمستان تهران" و "گرگ و میش هوای خرداد ماه" نقل کرده‌ام با این حال، خاطرات بسیار زیادی از او بخصوص از دوران زندانم پس از سال 88 همچنان باقی مانده است.
واقعیت این است که بسیاری از همشهریان فرهیختۀ کرمانی مقیم تهران بخصوص استاد فقید باستانی پاریزی تنها مرجعی را که برای کمک به امور افراد گرفتار و زندانی در جمهوری اسلامی می‌شناختند، مرحوم دعایی بود. طبعاً در بارۀ من هم فقط به آن مرحوم مراجعه می‌کردند.
مرحوم دعایی در این گونه موارد نسبت به همۀ افراد از هر کمکی به هر میزان که از دستش برمی‌آمد، دریغ نمی‌کرد. گویا او برای مرخصی استعلاجی من از زندان، زحمت بسیار کشیده و پیش بسیاری از افراد کوچک و بزرگ رو انداخته بود. او حتی به درخواست دادستان وقت تهران، شخصاً ضامن من شده بود که در صورت اعزام به مرخصی از ایران فرار نکنم!
مرحوم دعایی در واپسین روزهای عمر خود به دلیل بوسیدن دست سید ابراهیم رئیسی مورد حمله و هجوم گسترده‌ای قرار گرفت؛ حال آنکه هر کس با او مختصر آشنایی داشت می‌دانست که این حرکت نه از سرِ تملق و چاپلوسی که از روی خوی و سرشتی بی‌اندازه خاکسارانه بوده است.
خداوند روحش را شاد و غرق آمرزش خود کند و برای خانوادۀ محترمش، همکاران گرامی در روزنامۀ اطلاعات و تمام دوستان و دوستدارانش صبر و اجر عنایت فرماید.

#محمود_دعایی
#روزنامه_اطلاعات
#محمد_خاتمی
#باستانی_پاریزی

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴🔴پس این دعوت برای چیست؟

#احمد_زیدآبادی؛

در زمانه‌ای که سید محمد خاتمی در مقام ریاست جمهوری، دانشجویان را به طور مکرر به پرسش‌گری از حکومت و نقد آن فرا می‌خواند، من در همان موقع به اومعترض شدم؛ وقتی که امکانِ حمایت از دانشجویان پرسشگر و منتقد و تأمین امنیت آنان را ندارد، چرا مرتب آنها را به پرسشگری و نقد فرا می‌خواند!
امروزه اما داستان قدری متفاوت شده است. تقریباً تمام سران نظام بر ضرورت آزادی بیان تأکید می‌کنند و با اصرار، اهل نظر را به نقد عملکرد نهادهای حاکم و مدیران آن فرا می‌خوانند. طبعاً با چنین شرایطی یک منتقد مسالمت‌جو گمان می‌کند که از امنیت لازم برای نقد و اظهار نظر برخوردار است، اما ناگهان در کنار موجی از بازداشت، تمامی منتقدان از سوی رسانه‌های وابسته به نهادهای صاحب قدرت تهدید به دستگیری و برخورد می‌شوند!
این چه داستانی است؟ آیا هدف از دعوت منتقدان به بیان نظرات و نقدهایشان، شناسایی آنها برای برخوردهای امنیتی است؟ یا اینکه نهادهای صاحب قدرت چندان حرف شنوی از سران کشور ندارند و به کار دائمی خود مشغولند؟

#محمد_خاتمی
#پرسشگری
#بازداشت
#منتقدان

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴🔴پیشرفت!

#احمد_زیدآبادی:

«به عنوان یک گام موثر و افشا‌کننده پیشنهاد می‌شود دستگاه قضایی افرادی نظیر آقایان محمد خاتمی و جهانگیری و عبدالله نوری و‌... چند مدعی اصلاحات دیگر را احضار کند و در یک نشست رو‌در‌رو از آنها بخواهد دلائل و اسناد خود را درباره ادعای قتل‌! خانم مهسا امینی ارائه کنند و از این نشست فیلم تهیه کرده و برای اطلاع عموم مردم از تلویزیون پخش شود. در این حالت، اگر آقایان سند و شاهد و قرینه‌ای برای ادعای خود داشته باشند ارائه می‌کنند و چنان‌که سند و دلیلی در چنته نداشته باشند (که ندارند‌)، دروغ‌پردازی‌های آنها برای همگان برملا خواهد شد. بسم‌الله این گوی و این میدان!»

متن فوق آخرین بخش از سرمقالۀ امروز روزنامۀ کیهان به قلم حسین شریعتمداری مدیر مسئول آن است. این متن را در اینجا نقل نکردم که آن را نقد کنم، بلکه در واقع خواستم پیشرفت آقای شریعتمداری را به وی تبریک بگویم! لابد می‌پرسید چه پیشرفتی؟ این که باز هم با همان لحن همیشگی، پیشداوری کرده است!
اگر شما هم مثل من بیکار بودید و سرمقاله‌های کیهان را هر روز دنبال می‌کردید، حتماً انتظارتان این می‌شد که آقای شریعتمداری در انتهای یادداشت خود خواهان بر پا کردن دار مجازات برای اعدام افراد نامبرده شود! اما نشده و فقط خواستار برملا شدن "دروغ‌پردازی‌های آنها" شده است.
این واقعاً خودش پیشرفت بزرگی است! اگر همین پیشنهاد را در روزهای پس از انتخابات سال 88 هم می‌داد، کلی از مصائب بعدی پیش نمی‌آمد.

#مهسا_امینی
#محمد_خاتمی
#عبد_الله_نوری
#حسین_شریعتمداری

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴🔴این که خشونت نیست، مهربانی است!

#احمد_زیدآبادی:

در دورانِ ریاست جمهوری سید محمد خاتمی بسیاری از رسانه‌ها و اهل نظر، شیخ محمد تقی مصباح یزدی را به عنوان "تئوریسین خشونت" معرفی می‌کردند.
این عنوان بر شاگردان و مریدان آقای مصباح گران می‌آمد و در واقع این نوع اسم‌گذاری را به نوبۀ خود نوعی "خشونت‌ورزی" می‌دانستند.
در اینجا قصد بازشکافی آراء و عقاید آقای مصباح در بارۀ خشونت در میان نیست، بلکه صرفاً اشاره‌ای به مواضع و رفتار دست‌پروردگان فکری او در برابر حوادث جاری در کشور منظور نظر است.
اینکه مریدان آقای مصباح در این روزها مرتب بر آتش التهابات اجتماعی هیزم می‌ریزند و دستگاه حاکم را به اِعمال سخت‌ترین روش‌ها و شدیدترین مجازات‌ها علیه مخالفان فرا می‌خوانند، چندان نیازی به ارائۀ شاهد و دلیل ندارد، اما یک مورد از آنها "درخشان‌تر" از بقیه به نظر می‌رسد!
شیخ حسین جلالی رئیس دفتر آقای مصباح بوده و به عنوان نمایندۀ دو شهر رفسنجان و انار از استانِ کرمان به مجلس راه یافته است. این همولایتی ما، هر از گاه نطق‌هایی در صحن مجلس می‌کند که از شدت قهر وغیظ و خشونتِ آنها کُنده‌های درختان پستۀ رفسنجان مانند شاخه‌های آویزانِ بید مجنون به لرزه در می‌آیند!
وی در آخرین نطق خود ظاهراً با اشاره به مولوی عبدالحمید امام جمعۀ اهل سنت زاهدان گفته است: "شورای امنیت ملی، دستگاه‌های امنیتی، اطلاعاتی و نظارتی! مدارا و مماشات بس است! باید با کسانی که از تربیون مقدس مساجد و نماز جمعه فرمان حمله صادر می‌کنند و بذر اغتشاش و تفرقه‌افکنی می‌پاشند و با تحریک قومیتی موج‌سواری می‌کنند برخورد جدی، شدید و قاطع شود!"
آقای جلالی ادامه داده است: "وقتی سرکرده فتنه ۸۸ ابوموسی اشعری به عنوان صلح کل، قیافه حق به جانب به خود می‌گیرد و بیانیه می‌دهد و جمهوری اسلامی را به خشونت متهم می‌کند و از طرف اغتشاشگران از جمهوری اسلامی مظلوم می‌خواهد که از اقدامات خشونت آمیز اجتناب کند، چرا دبیر شورای امنیت ملی این کد واضح امنیتی را جدی نمی‌گیرد و روابط عاطفی و رفاقت با شخص ممنوع‌التصویر مانع از برخورد جدی با این شخص مفسد و محارب می‌شود؟ آقای شمخانی حفظ نظام از اوجب واجبات است حتی از حفظ جان امام زمان هم مقدم‌تر است. شما نباید رفاقت با خاتمی را بر اصل نظام اسلامی مقدم بدارید!"
وقتی کسی شخصیتی با ویژگی‌ها و مشخصات سید محمد خاتمی را هم در این کشور "مفسد" و "محارب" و لابد مستوجب اعدام می‌داند، قاعدتاً باید قریب به عموم ایرانیان راهم مفسد و محارب به شمار آورد، چرا که اکثریت قاطع مردم ایران یامواضع سیاسی رادیکال‌تری نسبت به آقای خاتمی دارند و یا در همان حدود و ثغور می‌اندیشند!
در واقع آقای جلالی با این نوع بیان خود، وجود هر مخالف و معترض و منتقدِ ایرانی حتی در سطحِ کاملاً مسالمت‌جویانۀ آقای خاتمی را نیز مخل حفظ نظام می‌داند و قلع و قمع و انهدام دسته‌جمعی آنها را طلب می‌کند!
آیا خشونت‌آمیزتر از این موضع هم در عالم بشری یافت می‌شود؟ یا اینکه به زعم حامیان آقای مصباح این عین مهربانی و لطف و گذشت است؟
گویا شیخ صادق خلخالی هم اعدام افراد را لطف و مهربانی نسبت به آنها می‌دانسته است، زیرا به زعم او، کار از دو حال که خارج نبوده است. یا اعدامی فردی گناهکار بوده که در آن صورت با مرگش کارنامۀ سیاهش در آن دنیا سبک‌تر شده و از شدت عذابش کاسته است و یا اینکه کلاً بی‌گناه بوده که در آن صورت، هم امکان ارتکاب گناه در باقی عمرش از او سلب شده و هم به عنوان "شهید" نزد پروردگار به رزق و روزی ابدی رسیده است!

#محمد_خاتمی
#مصباح_یزدی
#حسین_جلالی
#صادق_خلخالی

#عضویت_در_کانال
       👇👇👇
@sedayeslahat