"صدای ملّت"
8.6K subscribers
147K photos
72.4K videos
162 files
4.34K links

ولاتلبسوا الحق‌ بالباطل‌ و تکتموا‌ الحق‌ وانتم‌تعلمون‌. حق را با باطل در نیامیزید، حقیقت را که خود می‌دانید پنهان نکنید.

@sedayeslahat
Download Telegram
📝📝‍ اصلاح‌طلبی تخیلی، اصلاح‌طلبی واقعی
محمد قوچانی، عضو شورای مرکزی کارگزاران سازندگی ایران
@sedayeslahat

♈️در اینجا درباره‌ نظریه دموکراسی سخن نمی‌گوییم درباره اجرای دموکراسی حرف می‌زنیم و از این منظر طرح «سرا» فی‌نفسه گامی بلند و مهم به سوی بسط دموکراسی درون‌گفتمانی و درون‌تشکیلاتی در جبهه اصلاحات است و باید زحمات شخصی دو مولف آن را قدر دانست؛ اما «سرا» همچون نوزادی نارس است که به علت زایمان زودرس ممکن است مرده به دنیا بیاید.

♈️نقد «سرا» البته متاخر بر نقد پدرخوانده‌ آن: «شعسا» است که جای آن در این گفتار نیست. آنچه امروز ما می‌خواهیم به آن بپردازیم ترمیم شکاف‌هایی است که این دو نظر و نهاد جدیدالولاده در پیکر جبهه اصلاحات ایجاد کرده‌اند تا با ارجاع به تاریخ و گفتمان اصلاحات نشان دهیم نهادهایی که قرار است به همگرایی اصلاح‌طلبان بینجامند چگونه به واگرایی دامن می‌زنند.

♈️این امیرکبیر بود که بنای اصلاحات را در ایران گذاشت.

♈️مهمترین نکته در تفکر و تجربه‌ امیرکبیر درک این راهبرد بود که بدون دستیابی به قدرت و بهتر بگوییم استقرار در نهاد دولت امکان اصلاحات در ایران وجود ندارد.

♈️این مرز میان اصلاح‌طلبی تخیلی و اصلاح‌طلبی واقعی است. همان‌طور که بنیان‌گذاران سوسیالیسم تخیلی فکر می‌کردند با دعوت به خیر و دوستی و بذل و بخشش و توزیع ثروت می‌تواند عدالت را محقق کنند و کارل مارکس دریافت که سوسیالیسم جز با روش و رفتار علمی و اصلاح ساختاری اقتصاد و سیاست ممکن نیست (مارکسی که هنوز مارکسیست نشده بود) اصلاح‌طلبی تخیلی هم فکر می‌کند می‌توان با مناسک‌گرایی، شکل‌زدگی و شعارزدگی به اهداف اصلاحات رسید.

♈️این طرز تفکر که در انحرافی آشکار به جای ترقی از عرفان‌زدگی عبدالکریم سروش به معنویت‌گرایی (مستقل از شریعت) مصطفی ملکیان رسیده است؛ گمان می‌کند راه اصلاحات نه از «سیاست» که از «فرهنگ» می‌گذرد و فرهنگ را هم به اخلاقیات فردی فرو می‌کاهد و به جای جامعه‌شناسی سیاسی به نوعی روانکاوی سیاسی روی آورده است.

♈️اصلاح‌طلبی به معنایی که از زمان میرزاتقی‌خان امیرکبیر شروع شده است یک هدف بیشتر ندارد: توسعه و ترقی ایران به عنوان دولت-ملتی مقتدر و مستقل از دخالت خارجی و هر آنچه در این راه است اعم از انتخابات، مجلس، انجمن‌ها و احزاب فقط «طریقیت» دارند و نه اصالت.

♈️اصلاح‌طلبی سیاسی به این معنا دو رکن دارد: اول؛ مبارزه انتخاباتی و سیاسی، دوم؛ تعامل با حاکمیت و قدرت برای پیشبرد اصلاحات نه ماندن در حاکمیت.

♈️جبهه اصلاحات و نهادهای آن نباید به پناهگاه باندهای قدرت بدل شوند. باندهای قدرت افرادی هستند که بدون تبار تاریخی، گفتمان فکری و پایگاه اجتماعی دور هم جمع می‌شوند و در هر دولتی (چه اصلاح‌طلب، چه اصول‌گرا) به قدرت می‌رسند.
@sedayeslahat
به عنوان یک نهاد تاریخی مسئولیتی بزرگ دارد. ساختار کنونی این جبهه چه در قالب شورای عالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاح‌طلبان و چه در قالب شورای هماهنگی احزاب اصلاح‌طلب به تعبیر شخصی این بنده (نه الزاما تعبیر تشکیلاتی) ناکارآمد و ناتوان است.

♈️فقدان نظام رتبه‌بندی تشکیلاتی چه در قانون احزاب، چه در شورای عالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاح‌طلبان، یکی از زیستگاه‌های رشد فرصت‌طلبی در ایران است.

♈️تنها راه نجات اصلاحات، «اصلاحات در اصلاحات است» و این اصلاحات باید در فهم ما از تبارشناسی، گفتمان و از همه فوری‌تر «تشکیلات اصلاحات» صورت بگیرد. این خواست گروهی از جوانان اصلاح‌طلب بود که دو سال قبل بیانیه «اصلاح اصلاحات» را دادند و به‌شدت منکوب شدند.

♈️حداکثر هفت حزب اصلاح‌طلب می‌توانند هیئت موسس یک جبهه جدید شوند و با تاسیس نهادی مانند پارلمان اصلاحات (مجمع ملی اصلاح‌طلبان) به عنوان نماد همگرایی و داوری سیاسی از میراث اصلاحات پاسداری کنند.

♈️اگر انتخاب از پایین به بالا ممکن است به شایسته‌سالاری منتهی شود بی‌تردید انتخاب از بالا به پایین جز به حاکمیت «ارادت‌سالاری» منتهی نخواهد شد.

♈️اصلاح‌طلبی در آستانه ایستادن بر «سر» خویش قرار گرفته است. باید اصلاح‌طلبی را دوباره بر «پا» کرد.

🔰متن کامل سرمقاله امروز روزنامه سازندگی را در سایت کارگزاران بخوانید:
https://bit.ly/2rq7Z0B
#محمد_قوچانی

🗓یک‌شنبه ۱۹ آبان ۹۸

@sedayeslahat
🔴 #احمد_زیدآبادی

🔸نه مسیح نه یهودا!

دوست و همکاری مطبوعاتی‌ام محمد قوچانی در شمارۀ 13 نشریۀ سیاست‌نامه، مطلبی طولانی در بارۀ زندگی سیاسی و فکری محمد حنیف‌نژاد با عنوان "مسیح یا یهودا" نوشته که به نظرم نیازمند نقد جدی است.
قوچانی در مطلب خود چهره‌ای از مرحوم حنیف‌نژاد ترسیم کرده است که خواننده تصور می‌کند آن مرحوم نه فقط جامعِ جمیع نقطه ضعف‌های بشری بوده بلکه با سرک کشیدن به انواع ایدئولوژی‌ها و‌ مرام‌های سیاسی و اعتقادی تاریخ بشر، مخرب‌ترین عناصر آنها را برگزیده و در یک دستگاه مخوف فکری - تشکیلاتی به گونه‌ای سامان داده است که از آن به طور قهری و جبری، جز تیرگی و تباهی و تروریسم و جنایت زاده نمی‌شود!
آیا قوچانی خودآگاهانه در صدد ترسیم این چهره از مرحوم حنیف برآمده یا اینکه مطلب‌اش ناخواسته آن را رقم زده است؟
احتمالاً او خواهد گفت اگر قرار به یافتن مقصری در این زمینه باشد، تقصیر متوجه " منطق پژوهش و اثر فکت‌ها"ست، نه شخص وی که کار پژوهش را به انجام رسانده و فکت‌ها را جمع‌آوری کرده است.
در واقع ،عیب اصلی مطلب قوچانی همان متد پژوهش و نوع چینش فکت‌ها و نحوۀ نتیجه‌گیری از آنهاست. به عبارت دیگر، خواننده در حین مطالعۀ مطلب قوچانی، خود را با یک پژوهشگر مستقل و بی‌طرف روبرو نمی‌بیند، چرا که سرتاسر مطلب مشحون از داوری‌های تند و تیز و عریان سیاسی است و علاوه بر آن، فکت‌ها در بسیاری موارد با نوع نتیجه‌ای که از آنها می‌گیرد، همخوانی ندارد.
از این جهت، مطلب قوچانی نه یک پژوهش علمی که گونه‌ای منازعۀ تلخ سیاسی و عقیدتی با پیروان یک مرام یا طریقت خاص است که او به هر دلیلی از عملکرد آنها بیزار است. این گونه منازعات البته در عالم سیاست و همینطور اندیشه بی‌سابقه نیست؛ اما با پژوهشگری مستقل فاصلۀ روشنی دارد.
در حقیقت، پژوهشگران با سیاه‌ترین و خشن‌تر چهره‌های تاریخ بشر نیز برخوردی چنین یکسویه، انجام نمی‌دهند و در اغلب موارد، واقعیات عینیِ زمینه سازِ اندیشه و عملکرد آنها را با نوعی همدلی تشریح می‌کنند تا خوانندگان آنها با پیچیدگی‌ها و بغرنجی‌های عالم انسانی بیتشر آشنا شوند.
در مطلب قوچانی اما یک مورد همدلی و یا حتی بی‌تفاوتی نسبت به رفتار و اندیشۀ مرحوم حنیف به چشم نمی‌خورد و گویی او اصرار دارد که از هر سخن و عمل او، خشونتی ضد انسانی استخراج کند!
در واقع، با این نوع متد کار و چینش نقل قول‌ها و برداشت شخصی از آنها، می‌توان بزرگترین و درخشان‌ترین شخصیت‌های تاریخ بشر را نیز همانگونه توصیف و تشریح کرد که قوچانی، مرحوم حنیف‌نژاد را توصیف و تشریح کرده است.
من البته با نقد حنیف و اسطوره‌زدایی از او به منظور پیشگیری از تکرار اشتباهات پیشینیان موافق‌ام، اما این اسطوره‌زدایی اگر همراه با رعایت کامل انصاف و بی‌تعصبی علمی و حتی نوعی همدلی پژوهشگرانه همراه نباشد، خود می‌تواند به آفت‌های تازه‌ای منجر شود.
به هر حال، این روشن است که محمد حنیف‌نژاد روحیات و خصائل بسیار متفاوتی با فردی مانند مسعود رجوی داشته است. قوچانی این تفاوت را با تکیه بر آنچه "روش دانش الهیات سیاسی" نامیده به کلی نادیده گرفته است و گویی اصرار دارد که نظر واحد به عمل واحد منتهی می‌شود!
طبعاً بین نظر و عمل می‌توان نسبت‌های خاصی برقرار کرد اما تأکید بر اینکه دو فرد انسانی به صرف نظر واحد به عمل واحدی می‌رسند، به نظرم نادیده گرفتن همان اصالت فردیتی است که لیبرالیسم بر اهمیت آن انگشت می‌گذارد!
قوچانی در متن خود از تلاطم فکری حنیف بعد از دستگیری و اذعان به نقطه ضعف‌های خود تا حد ورود به مرحلۀ افسردگی سخن به میان آورده است. آیا می‌توان موردی هم پیدا کرد که مسعود رجوی پس از هر یک از شکست‌های استراتژیک خود، به ضعف و اشتباه خویش اعتراف کرده باشد؟ در واقع مشی حنیف این بوده که مسئولیت هر شکستی را ابتدا متوجه خود کند، اما مشی رجوی این است که خود را مبرای از هر خطایی نشان دهد و مسئولیت تمام ناکامی‌ها را به دوش اطرافیان و پیروان بینوای خود بیاندازد! پس چرا نظر واحد فرضی آنها به عمل واحد آن دو منجر نشده است؟
طبعاً میزان صداقت و خیرخواهی یا ناراستی و خودخواهی آدمیان در عمل آنها تأثیر می‌گذارد. تقریباً تمام شخصیت‌های نامدارِ سالم و سلیم النفسی که با حنیف محشور بوده‌اند؛ در مورد صداقت و پاک‍دلی او و شخصیت مسئله‌دار و خودخواه مسعود رجوی اتفاق نظر داشته‌اند. بنابراین عمل این دو نمی‌توانسته است به یک امر واحد منجر شود. پس می‌توان با طالقانی همدل و همصدا شد که "ای کاش حنیف و سعید اعدام نمی‌شدند" تا روزگار ما بدین سیاهی نمی‌شد!

#سیاست_نامه
#محمد_قوچانی
#محمد_حنیف_نژاد
#مسعود_رجوی

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
وقتی شاملو مُرد من در مراسمش گریه کردم. یکی از دوستان به من گفت سایه گریه می‌کنی؟ فکر می‌کرد من نباید برای شاملو گریه کنم! گفتم این چه حرفی است؟ من برای کدام یک از رفقایم مرثیه ساخته‌ام؟ مهدی اخوان ، شاملو، کسرایی، شهریار؟ درد نبودن این‌ها چنان برای من عظیم است که اصلاً کلمه پیدا نمی‌کنم.»

گفتگوی #استاد_ابتهاج در گفتگویی با #محمد_قوچانی #مهدی_یزدانی‌خرم و #علیرضا_غلامی که در مجله #مهرنامه منتشر شد

#مهرماه_1392

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴🔴مجیزگویی روزنامه نگاران برای مسئولین دولت بی حکمت نیست

#محمد_قوچانی فقط در یک قلم ۱۱۴ میلیون گرفته برای جمع آوری آثار حسن روحانی کپی پیست این آثار مگر چقدر وقت و هزینه می برد؟ چندی پیش معاون قوچانی در سازندگی طی یادداشتی رئیسش را بهتربن روزنامه نگار۱٠ سال اخیر ایران خوانده بود

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
Audio
🔴🔴🔴مناظره جنجالی #محمد_قوچانی و قاسم روانبخش

#عضویت_در_کانال
       👇👇👇
@sedayeslahat