This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺ببینید #کیمیا_علیزاده و همسرش درباره مهاجرتشان چه گفته بودند؟ قول میدیم برمیگردیم!
🔹مهاجرت علیزاده به #هلند و حضور در المپیک توکیو با پرچمی غیر از ایران درحالی مطرح میشودکه او و #حامد_معدنچی، همسرش، شهریور۹۷ در برنامهی تلویزیونی گفته بودندکه بعد از انجام مراحل درمانی علیزاده به ایران برمیگردند
🔺صحبتهای کیمیا علیزاده بعد از مدال آوری در المپیک در برنامه خندوانه دربارهی امیدبخش بودن پیام رهبری و رئیسجمهوری ایران نیز در انتهای این ویدئو خواهید دید
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔹مهاجرت علیزاده به #هلند و حضور در المپیک توکیو با پرچمی غیر از ایران درحالی مطرح میشودکه او و #حامد_معدنچی، همسرش، شهریور۹۷ در برنامهی تلویزیونی گفته بودندکه بعد از انجام مراحل درمانی علیزاده به ایران برمیگردند
🔺صحبتهای کیمیا علیزاده بعد از مدال آوری در المپیک در برنامه خندوانه دربارهی امیدبخش بودن پیام رهبری و رئیسجمهوری ایران نیز در انتهای این ویدئو خواهید دید
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
📝📝"نبرد بیمعنا..."
✍✍محمدجواد روح
♈️ این، پیچیدهترین نبرد آبی و قرمز بود. نه میتوانستی آبی باشی، نه قرمز. آبی و قرمز هیچ معنایی نداشت. رنگهای پرچم ایران بود که ازهم گسست.
♈️ ایران مقابل ایرانی قرار گرفت. آشکارترین وجهی از اینکه، ایران برای همه ایرانیان نیست. یا دستکم، همه ایرانیان خود را ذیل ایران رسمی موجود، تعریف نمیتوانند کرد، ذیل آن زندگی نمیتوانند کرد، ذیل آن آیندهای نمیتوانند ساخت.
♈️ نبرد، نبرد آبی و قرمز نبود. جدال ناهید و کیمیا هم نبود. صحنه برهم خوردن پایهایترین تعاریف از ملیت و هویت و سیاست بود. و نیز، عدالت که شبانهروز ادعای آن را دارند. و مگر عدالت غیر از این است که هر چیز، جای خود باشد. پس چرا نبود؟ چرا تنها زن مدالآور تاریخ المپیک ایران، مقابل ایران ایستاد؟
♈️ البته، میتوان انگشتهای اتهام را متوجه او کرد. میتوان مثل همیشه شخص را بهجای ساختار، بهجای روند، بهجای ایدئولوژی در جایگاه مقصر و متهم نشاند. مثل هواپیماهایی که سقوط میکنند و خلبان متهم میشود؛ اتوبوسهایی که به دره میافتند و راننده مقصر میشود؛ و حتی کشوری که به بیراهه میرود و صرفا دولت و رئیسجمهور انگشتنما میشود. اینجا هم مقصر کیمیاست.
♈️ میتوان او را ردصلاحیت کرد. میتوان او را مجرم انگاشت. مستند هم بسیار است و همه، محکم. مگر او نبود که غیرت و تعصب و پرچم و کشور را قدر نشناخت و وقتی به جایی رسید و نامآور شد، همه را زیر پا گذاشت؟ مگر ما نبودیم که او را به همهجا رساندیم؟ نمک دادیم و نمکدانمان شکست؟ پلکان برایش چیدیم و به بالا که رسید، نردبان شکست؟ پس، چه صلاحیتی دارد برای ایرانی ماندن؟ برای زیر پرچم ما بودن؟ برای یکی از ما بودن؟
♈️ این ادعایی است که پیشاپیش مشخص است مبنای گفتمان رسمی خواهد بود برای تبرئه خویشتن و ایران را علیه ایرانی برانگیختن.
♈️ اما ایرانی که برای همه ایرانیان نباشد، حتی اگر حق هم بگوید، حتی اگر ادعاهایش مستند باشد، سخناش دیگر بر دل نمینشیند. دیگر قدرت توجیه ندارد. لال است، الکن است. حرفاش نه کیمیاها را بازمیگرداند و نه حتی، ناهیدها را نگه میدارد. نه آبیها را ذیل پرچم میآورد و نه قرمزها را.
♈️ دیری است که گوشها بر سخنها بسته است. و البته، کدام سخن؟ مگر سخن بیمعنا، سخن است؟ معنا که در کار نباشد، سخنی در کار نیست. همه صرفا شعار است و ادعا.
♈️ چنین است که بهتدریج همهچیز بیمعنا میشود و شد. حتی معنادارترینها؛ حتی پیراهن ملی، حتی پرچم، حتی جدال آبی و قرمز، حتی نفس نبرد.
#المپیک_توکیو
#کیمیا_علیزاده
#ناهید_کیانی
#ایران_برای_همه_ایرانیان
#ملیت
#هویت
#مهاجرت
#تکواندو
#پرچم
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍✍محمدجواد روح
♈️ این، پیچیدهترین نبرد آبی و قرمز بود. نه میتوانستی آبی باشی، نه قرمز. آبی و قرمز هیچ معنایی نداشت. رنگهای پرچم ایران بود که ازهم گسست.
♈️ ایران مقابل ایرانی قرار گرفت. آشکارترین وجهی از اینکه، ایران برای همه ایرانیان نیست. یا دستکم، همه ایرانیان خود را ذیل ایران رسمی موجود، تعریف نمیتوانند کرد، ذیل آن زندگی نمیتوانند کرد، ذیل آن آیندهای نمیتوانند ساخت.
♈️ نبرد، نبرد آبی و قرمز نبود. جدال ناهید و کیمیا هم نبود. صحنه برهم خوردن پایهایترین تعاریف از ملیت و هویت و سیاست بود. و نیز، عدالت که شبانهروز ادعای آن را دارند. و مگر عدالت غیر از این است که هر چیز، جای خود باشد. پس چرا نبود؟ چرا تنها زن مدالآور تاریخ المپیک ایران، مقابل ایران ایستاد؟
♈️ البته، میتوان انگشتهای اتهام را متوجه او کرد. میتوان مثل همیشه شخص را بهجای ساختار، بهجای روند، بهجای ایدئولوژی در جایگاه مقصر و متهم نشاند. مثل هواپیماهایی که سقوط میکنند و خلبان متهم میشود؛ اتوبوسهایی که به دره میافتند و راننده مقصر میشود؛ و حتی کشوری که به بیراهه میرود و صرفا دولت و رئیسجمهور انگشتنما میشود. اینجا هم مقصر کیمیاست.
♈️ میتوان او را ردصلاحیت کرد. میتوان او را مجرم انگاشت. مستند هم بسیار است و همه، محکم. مگر او نبود که غیرت و تعصب و پرچم و کشور را قدر نشناخت و وقتی به جایی رسید و نامآور شد، همه را زیر پا گذاشت؟ مگر ما نبودیم که او را به همهجا رساندیم؟ نمک دادیم و نمکدانمان شکست؟ پلکان برایش چیدیم و به بالا که رسید، نردبان شکست؟ پس، چه صلاحیتی دارد برای ایرانی ماندن؟ برای زیر پرچم ما بودن؟ برای یکی از ما بودن؟
♈️ این ادعایی است که پیشاپیش مشخص است مبنای گفتمان رسمی خواهد بود برای تبرئه خویشتن و ایران را علیه ایرانی برانگیختن.
♈️ اما ایرانی که برای همه ایرانیان نباشد، حتی اگر حق هم بگوید، حتی اگر ادعاهایش مستند باشد، سخناش دیگر بر دل نمینشیند. دیگر قدرت توجیه ندارد. لال است، الکن است. حرفاش نه کیمیاها را بازمیگرداند و نه حتی، ناهیدها را نگه میدارد. نه آبیها را ذیل پرچم میآورد و نه قرمزها را.
♈️ دیری است که گوشها بر سخنها بسته است. و البته، کدام سخن؟ مگر سخن بیمعنا، سخن است؟ معنا که در کار نباشد، سخنی در کار نیست. همه صرفا شعار است و ادعا.
♈️ چنین است که بهتدریج همهچیز بیمعنا میشود و شد. حتی معنادارترینها؛ حتی پیراهن ملی، حتی پرچم، حتی جدال آبی و قرمز، حتی نفس نبرد.
#المپیک_توکیو
#کیمیا_علیزاده
#ناهید_کیانی
#ایران_برای_همه_ایرانیان
#ملیت
#هویت
#مهاجرت
#تکواندو
#پرچم
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
💢 فرزاد شالفروش؛
‼️#ناهید_کیانی تنها تکواندوکار زن کاروان المپیک ایران مقابل #کیمیا_علیزاده اولین زن ایرانی مدال آور تاریخ المپیک از تیم پناهندگان شکست خورد و مسئول این شکست و تقابل دو ایرانی، کیانی ها نیستند بلکه آنهایی هستند که با سیاست ها و تصمیم گیری های خود باعث مهاجرت سرمایه های انسانی کشور شده اند و می شوند و پاسخگو نیز همواره نیستند!!
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
‼️#ناهید_کیانی تنها تکواندوکار زن کاروان المپیک ایران مقابل #کیمیا_علیزاده اولین زن ایرانی مدال آور تاریخ المپیک از تیم پناهندگان شکست خورد و مسئول این شکست و تقابل دو ایرانی، کیانی ها نیستند بلکه آنهایی هستند که با سیاست ها و تصمیم گیری های خود باعث مهاجرت سرمایه های انسانی کشور شده اند و می شوند و پاسخگو نیز همواره نیستند!!
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
"صدای ملّت" ستاد مردمی حامیان دکتر مسعود پزشکیان
🗞جهان صنعت / ۲۴ مهر ۹۶ 🔺رویای تجارت 20 میلیارددلاری 🔺خطر گریز سرمایه از کشور 🔺ترامپ، برجام و منافع ملی 🔺نگاه سطحی به اعتیاد 🔺سفری پس از 41سال 🔺بی تعادلی مطلق در بازار مسکن @sedayeslahat
✅کیمیا علیزاده از مریخ آمده؟
🔷حالا به جای #کیمیا_علیزاده بگویی «حریفش، رقیبش، او، خودش» مسئله حل میشود؟ مردم نمیدانند که رقیب کیانی، دختر این سرزمین است. فکر میکنند او از مریخ آمده!
🔴گفتنی است در جریان رقابت کیمیا علیزاده با رقیب ایرانی اش گزارشگر بازی به نحو عجیبی این رقابت را گزارش نمود و سعی کرد نامی از کیمیا علیزاده در گزارش ذکر نشود!
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔷حالا به جای #کیمیا_علیزاده بگویی «حریفش، رقیبش، او، خودش» مسئله حل میشود؟ مردم نمیدانند که رقیب کیانی، دختر این سرزمین است. فکر میکنند او از مریخ آمده!
🔴گفتنی است در جریان رقابت کیمیا علیزاده با رقیب ایرانی اش گزارشگر بازی به نحو عجیبی این رقابت را گزارش نمود و سعی کرد نامی از کیمیا علیزاده در گزارش ذکر نشود!
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
📝📝 مکثی در مفهوم پناهجویی؛
🔰 چهار اشاره درباره کیمیاعلیزاده
✍✍ عباس نعیمی جورشری،جامعهشناس
♈️المپیک ۲۰۲۰-۲۰۲۱ در حالی برگزار می شود که امر اجتماعی به شکلی غلیظ تر بر آن جاری است. از این زمره بوده حضور تیمی با عنوان «پناهجویان» که چهره هایی همچون کیمیا علیزاده در آن حاضرند. این «غلظت واقعیت اجتماعی» در مسابقه علیزاده با تیم ملی ایران برجسته شد. آنجا که او در مقابل دوست سابق و تیم پیشین خویش قرار گرفت. عرصه از مفهوم ورزشی اش فراتر رفت و سوژه ای را پرداخت که نکات زیر در باب آن قابل تامل است:
1️⃣آدمی ریشه های اجتماعی دارد. خاندان، شهر، قومیت، دین، زبان، طبقه، قشریت. اینها همه ریشه های اجتماعی آدمی است. #وطن ریشه ای بنیادین در بین ریشه های اجتماعی است. ریشه ای که ذهنیت و عینیت او را رقم می زند. وطن صرفا سرزمین نیست. آینه ای است برای کیستی و چیستی. جهت دهنده #بودن است و چگونگی حضور. این ریشه می تواند دچار نبود شود. این نبودن، ترجمان مسأله ای است.
2️⃣ آدمی که کوچ می کند از وطن خویش، روایتگر یک #داستان است. آنها که از وطن می روند تا عنوان #پناهنده را بر خویش ببینند، داستانی دارند اندوه بار. این #تراژدی مخرج مشترک همه پناهجویی ها در تاریخ بوده است. روایت آنها روایت صبرهای به سر آمده است و جان های به لب رسیده. از شرایطی که در هر داستان، متفاوت است و ذهن راوی را نمایندگی می کند. راوی را باید فهمید. روایت را بدون فهم صاحبش نمی توان به بحث نشست. او معنادهنده داستان است. سرکوب او نافی داستان نخواهد بود. نادیده گرفتن او به عدم داستان نمی انجامد. داستان پابرجاست تا آنگاه که شنیده شود و همدلی دریافت کند.
3️⃣کیمیا علیزاده یک فرد نیست. یک ورزشکار نیست. یک #نشانه است از آنچه بر ذهنیت #ایرانی می گذرد. این ایرانی البته تنوع دارد و نشانه های متغیری را نشان می دهد. بااینحال یکی از این نشانه ها «موقعیت» کیمیا است. او ترجمه یک موقعیت اجتماعی است. موقعیتی که از خاک خویش می کَنَد تا در هوایی دیگر نفس بکشد. این رفتن ناگزیر از رنج است و تلخی. در اینجا باید #تلخ را چشید؛ درک نمود. پیش از هر سخنی باید به داستان کیمیا گوش داد. سپس آنها را به فهم درآورد. نماد معناشناسانه ی کیمیا در لباس و کمربندی است که اگرچه به تیم پناهجویان تعلق دارد، حروف نامش را به رنگهای پرچمی نگاشته که از آن بُریده است؛ سبز، سفید، سرخ! بُریدنی در کار نیست. او پیوندش پابرجاست. حتی در آن موقعیت بیگانه و جبری. پیوند با مبدایی که از او دور افتاده. مبدایی که خودش موقعیت بیان نشده ای است. بیان او داشته هایش است بنابراین در اینجا تهی تر از این «داشتن»ها.
4️⃣ #ایران سرشار است از داستان های تلخ و شیرین مردمانش. داستان هایی که گاه فراتر از فردیت هستند. نماد جمعیتی می شوند در مفهوم بالقوه تا بالفعل! هجرت، کوچ، رفتن، پناه، ...همه و همه مستلزم #فقدان است. هشداری است بر یک فقدان بزرگ که فرد را به انجام آن راضی می کند. #رضایت به «انجام آینده» ، دلیلی بر ناامیدی از بهبود «حال» است. زمان در یک تاویل منحصر بفرد به مکان فرا می رویَد. مولفه حال-آینده به مولفه ای مکان محور منجر می شود. هجرت و پناه. از چه چیز؟ به چیز؟ مسأله کانونی جاری است در این پرسش معرفت شناسانه!
#کیمیا_علیزاده
#المیک_2021_2020
#عباس_نعیمی_جورشری
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔰 چهار اشاره درباره کیمیاعلیزاده
✍✍ عباس نعیمی جورشری،جامعهشناس
♈️المپیک ۲۰۲۰-۲۰۲۱ در حالی برگزار می شود که امر اجتماعی به شکلی غلیظ تر بر آن جاری است. از این زمره بوده حضور تیمی با عنوان «پناهجویان» که چهره هایی همچون کیمیا علیزاده در آن حاضرند. این «غلظت واقعیت اجتماعی» در مسابقه علیزاده با تیم ملی ایران برجسته شد. آنجا که او در مقابل دوست سابق و تیم پیشین خویش قرار گرفت. عرصه از مفهوم ورزشی اش فراتر رفت و سوژه ای را پرداخت که نکات زیر در باب آن قابل تامل است:
1️⃣آدمی ریشه های اجتماعی دارد. خاندان، شهر، قومیت، دین، زبان، طبقه، قشریت. اینها همه ریشه های اجتماعی آدمی است. #وطن ریشه ای بنیادین در بین ریشه های اجتماعی است. ریشه ای که ذهنیت و عینیت او را رقم می زند. وطن صرفا سرزمین نیست. آینه ای است برای کیستی و چیستی. جهت دهنده #بودن است و چگونگی حضور. این ریشه می تواند دچار نبود شود. این نبودن، ترجمان مسأله ای است.
2️⃣ آدمی که کوچ می کند از وطن خویش، روایتگر یک #داستان است. آنها که از وطن می روند تا عنوان #پناهنده را بر خویش ببینند، داستانی دارند اندوه بار. این #تراژدی مخرج مشترک همه پناهجویی ها در تاریخ بوده است. روایت آنها روایت صبرهای به سر آمده است و جان های به لب رسیده. از شرایطی که در هر داستان، متفاوت است و ذهن راوی را نمایندگی می کند. راوی را باید فهمید. روایت را بدون فهم صاحبش نمی توان به بحث نشست. او معنادهنده داستان است. سرکوب او نافی داستان نخواهد بود. نادیده گرفتن او به عدم داستان نمی انجامد. داستان پابرجاست تا آنگاه که شنیده شود و همدلی دریافت کند.
3️⃣کیمیا علیزاده یک فرد نیست. یک ورزشکار نیست. یک #نشانه است از آنچه بر ذهنیت #ایرانی می گذرد. این ایرانی البته تنوع دارد و نشانه های متغیری را نشان می دهد. بااینحال یکی از این نشانه ها «موقعیت» کیمیا است. او ترجمه یک موقعیت اجتماعی است. موقعیتی که از خاک خویش می کَنَد تا در هوایی دیگر نفس بکشد. این رفتن ناگزیر از رنج است و تلخی. در اینجا باید #تلخ را چشید؛ درک نمود. پیش از هر سخنی باید به داستان کیمیا گوش داد. سپس آنها را به فهم درآورد. نماد معناشناسانه ی کیمیا در لباس و کمربندی است که اگرچه به تیم پناهجویان تعلق دارد، حروف نامش را به رنگهای پرچمی نگاشته که از آن بُریده است؛ سبز، سفید، سرخ! بُریدنی در کار نیست. او پیوندش پابرجاست. حتی در آن موقعیت بیگانه و جبری. پیوند با مبدایی که از او دور افتاده. مبدایی که خودش موقعیت بیان نشده ای است. بیان او داشته هایش است بنابراین در اینجا تهی تر از این «داشتن»ها.
4️⃣ #ایران سرشار است از داستان های تلخ و شیرین مردمانش. داستان هایی که گاه فراتر از فردیت هستند. نماد جمعیتی می شوند در مفهوم بالقوه تا بالفعل! هجرت، کوچ، رفتن، پناه، ...همه و همه مستلزم #فقدان است. هشداری است بر یک فقدان بزرگ که فرد را به انجام آن راضی می کند. #رضایت به «انجام آینده» ، دلیلی بر ناامیدی از بهبود «حال» است. زمان در یک تاویل منحصر بفرد به مکان فرا می رویَد. مولفه حال-آینده به مولفه ای مکان محور منجر می شود. هجرت و پناه. از چه چیز؟ به چیز؟ مسأله کانونی جاری است در این پرسش معرفت شناسانه!
#کیمیا_علیزاده
#المیک_2021_2020
#عباس_نعیمی_جورشری
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat