شکوریراد، دبیرکل یکی از مهمترین احزاب #اصلاحطلب امروز گفته «شورایشهر تهران عملکرد موفقی داشته»
طبق مصوبه این شورا، شهرداری امسال دو برابر بودجه «آموزش و ارتقای #فرهنگ_ترافیک» خرج «فعالیتهای ارزشی و #بصیرتافزایی» میکند، ۱۳٫۵میلیارد تومان!
معنی «عملکرد موفق» را هم فهمیدیم!
محمد مساعد
👇👇👇
@sedayeslahat
طبق مصوبه این شورا، شهرداری امسال دو برابر بودجه «آموزش و ارتقای #فرهنگ_ترافیک» خرج «فعالیتهای ارزشی و #بصیرتافزایی» میکند، ۱۳٫۵میلیارد تومان!
معنی «عملکرد موفق» را هم فهمیدیم!
محمد مساعد
👇👇👇
@sedayeslahat
Telegram
ربات توییتر فارسی
این ربات برای مشاهده، جستجو، و پالایش تازهترین توییتهای فارسی طراحی شده است. وابسته به کانال @Twitter_Farsi
🔴چرا همسر حداد عادل در تلویزیون #دروغ گفت؟
✍️ياشار سلطاني
🔹به جای ایجاد محیط تحصیلی برای فرزندش؛ محیط شغلی ایجاد کرد آن هم با امکانات بنیاد مستضعفان که متعلق به فقرا است.
🔹فرید حداد عادل متولد ۵۲ هست. برخلاف اظهارات مادر جان ۳ سال دبیرستان (ریاضی) مدرسه شهید دانش بوده.
🔹سال چهارم (انسانی) هم #شاهد آل احمد (تجریش) بوده!
🔹سال ۷۱ وارد دانشگاه امام صادق شدند و #فرهنگ هم در ۷۱ تاسیس شده و ایشان در آنجا مربی شده!
🔺ظاهرا خانم ماهروزاده بیشتر از مدرسه دنبال کار برای آقازاده بوده!
▫️آنچه گفته شد براساس مصاحبه فریدالدین حدادعادل با مشرق هست.
🔹مادر: آقازاده خواست برود انسانی، برایش مدرسه زدیم!
🔹فرید عادل: سه سال ریاضی خواندم، سال چهارم شاهد بودم و ۷۱ دانشجو شدم و با همراهی پدر سال ۷۱ مدرسه زدیم و آنجا مربی شدم!
👇👇👇
@sedayeslahat
✍️ياشار سلطاني
🔹به جای ایجاد محیط تحصیلی برای فرزندش؛ محیط شغلی ایجاد کرد آن هم با امکانات بنیاد مستضعفان که متعلق به فقرا است.
🔹فرید حداد عادل متولد ۵۲ هست. برخلاف اظهارات مادر جان ۳ سال دبیرستان (ریاضی) مدرسه شهید دانش بوده.
🔹سال چهارم (انسانی) هم #شاهد آل احمد (تجریش) بوده!
🔹سال ۷۱ وارد دانشگاه امام صادق شدند و #فرهنگ هم در ۷۱ تاسیس شده و ایشان در آنجا مربی شده!
🔺ظاهرا خانم ماهروزاده بیشتر از مدرسه دنبال کار برای آقازاده بوده!
▫️آنچه گفته شد براساس مصاحبه فریدالدین حدادعادل با مشرق هست.
🔹مادر: آقازاده خواست برود انسانی، برایش مدرسه زدیم!
🔹فرید عادل: سه سال ریاضی خواندم، سال چهارم شاهد بودم و ۷۱ دانشجو شدم و با همراهی پدر سال ۷۱ مدرسه زدیم و آنجا مربی شدم!
👇👇👇
@sedayeslahat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸صحنههای جنجالی قسمت هفتم سریال پایتخت برای پایان ماجرای عشقی رحمت و فهیمه!
▫️در هفتمین قسمت سری جدید پایتخت، با ورود بهبود فریبا به قصه، ماجرای ازدواج رحمت و فهیمه در این سکانس هایی که در تصاویر می بینید اقلا تا اینجا به کوتاه ترین شکل ممکن فسخ شد.
#فرهنگ
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
▫️در هفتمین قسمت سری جدید پایتخت، با ورود بهبود فریبا به قصه، ماجرای ازدواج رحمت و فهیمه در این سکانس هایی که در تصاویر می بینید اقلا تا اینجا به کوتاه ترین شکل ممکن فسخ شد.
#فرهنگ
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥نجف دریابندری، مترجم بزرگ ایرانی درگذشت
▪️نجف دریابندری (زاده ۱ شهریور ۱۳۰۸ در آبادان - درگذشته ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ تهران) مترجم آثار گرانسنگی همچون تاریخ فلسفه غرب(اثر برتراند راسل) وداع با اسلحه (اثر ارنست همینگوی) و یک گل سرخ برای امیلی (اثر ویلیام فاکنر) در سن 91 سالگی به مرگ طبیعی درگذشت
▪️حضور انگلیسیها در تأسیسات نفتی شهر آبادان و تردد آنان در سطح شهر و کاربرد آن زبان، وی را به یادگیری زبان انگلیسی علاقهمند ساخت و بهطور خودآموز به فراگیری این زبان پرداخت.
▪️او کتاب "تاریخ فلسفه غرب" اثر برتراند راسل را در سال 1337 در زندان ترجمه کرده است.
▪️سازمان میراث فرهنگی ایران، در سال ۱۳۹۶، آقای دریابندری را به عنوان گنجینه زنده بشری ثبت کرد.
▪️دریابندری مترجمی بود که چند نسل از ایرانیان از کتابهای او بسیار آموختند. یادش گرامی.
#فرهنگ_مطالعه
#هنر
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
▪️نجف دریابندری (زاده ۱ شهریور ۱۳۰۸ در آبادان - درگذشته ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ تهران) مترجم آثار گرانسنگی همچون تاریخ فلسفه غرب(اثر برتراند راسل) وداع با اسلحه (اثر ارنست همینگوی) و یک گل سرخ برای امیلی (اثر ویلیام فاکنر) در سن 91 سالگی به مرگ طبیعی درگذشت
▪️حضور انگلیسیها در تأسیسات نفتی شهر آبادان و تردد آنان در سطح شهر و کاربرد آن زبان، وی را به یادگیری زبان انگلیسی علاقهمند ساخت و بهطور خودآموز به فراگیری این زبان پرداخت.
▪️او کتاب "تاریخ فلسفه غرب" اثر برتراند راسل را در سال 1337 در زندان ترجمه کرده است.
▪️سازمان میراث فرهنگی ایران، در سال ۱۳۹۶، آقای دریابندری را به عنوان گنجینه زنده بشری ثبت کرد.
▪️دریابندری مترجمی بود که چند نسل از ایرانیان از کتابهای او بسیار آموختند. یادش گرامی.
#فرهنگ_مطالعه
#هنر
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
♦️نجف دریابندری و هجرت از سیاست به فرهنگ
👤محمد کیانوش راد، نمایندهی مردم اهواز در مجلس ششم در یادداشتی به بهانهی درگذشت نجف دریابندری نوشت:
🔹نجف دریابندری نمونه روشنفکرانی از این دیار است که به دلایل و علل گوناگونی ترجیح دادند از سیاست و از ساحت ِ «باید و نبایدها و زنده باد و مرده باد» به عالم «اما و اگر و شاید» فرهنگ هجرت کند.
🔹شاید، از ابتدا دریابندری، اشتباهاً، اما نه، درد مندانه در آبادان سیاسی و دوست داشتنی ِدروازه تجددِ انسان ایرانی، با سینماها و تاتر و موسیقی و تنوع فرهنگی -سیاسی بینظیر، به عالم کنش گری سیاسی کشانده شد. کوله بار عملی سیاست برای بسیاری از سیاسیون شرافتمندِ ایرانی، از جمله نجف، زندان، اخراج، و حصر و دربدری بود.
🔹برای توصیف و ارزیابی زندگی علمی و هنری استاد نجف دریابندری، البته، کسانی در حد و اندازه او، بزرگانی چون استاد محمد علی موحد و استاد شفیعی کدکنی صلاحیت ِ گفت دارند.
🔹گفتهاند: معرِّف باید اجلیٰ از معَّرف باشد.
دریابندری، مُشکی است که بوی خوش ِ فرزانگی و اندیشگی او را بی نیاز از هر توصیفِ مثل ِ من میکند.
🔹افرادی چون نجف دریابندری، حوزه فرهنگ و ادبیات و هنر را، اصیلتر، ماناتر و مهمتر و زیربناییتر از روزمرگیهای سیاست یافتند.
🔹تواضع همیشگی وافتادگیِ این اندیشمند ِجنوبی، او را به دور از هیاهو و فخرفروشی، با کوله بار تجربهی زندان و اخراج شدن از کار، به دلایلی سیاسی، از ساحتِ سیاست به حوزه فرهنگ عزیمت داد.
🔹نزدیک به هشتاد سال پیش، محمد علی فروغی، با نگارش اثر ارزشمند «سیر حکمت در اروپا» مساله اصلی سیر تحول در غرب را به ایرانیان گوشزد کرد. کتاب فروغی همواره کتابی قابل استناد و خشتِ اول در میان روشنفکران ایرانی و حتا روحانیون ایرانی چون مطهری بود. سالها بعد، در زندان و در دهه ۳۰ کتاب معیارِ دیگری خودنمایی کرد.
🔹خشتِ دوم این فعالیت فکری و فرهنگی عظیم، با ترجمه «تاریخ فلسفه غرب» اثر فیلسوفی تأثیر گذار، برتراند راسل، توسط نجف دریابندری به فضای فکری روشنفکران ایرانی عرضه شد.
🔹روشن است این به معنای نادیده شدن تلاشهای بسیار زیاد روشنفکران در شناخت غرب، از سید عبداللطیف شوشتری تا ملکم خان و سید جمال الدین اسدآبادی و بعدها سید فخرالدین شادمان و …. دیگران نیست، اما کتابی مدون در معرفی اندیشه فلسفی غرب با «سیر حکمت در اروپا» و انتشار «تاریخ فلسفه غرب از راسل در ایران به صورتی مدون و یکپارچه صورت پذیرفت.
🔹تاریخ فلسفه غرب راسل، کراراً مورد استناد روشنفکران سکولار و مذهبی قرار میگرفت و فارغ از تک نگاری ها در مورد فیلسوفان غربی، تنها پس از انقلاب اسلامی تلاشهایی منسجم برای معرفی و بازنمایی سیر فلسفه در غرب، که مبنای همه تحولاتِ عظیم تمدنی و فرهنگی دنیای جدید است صورت گرفته است.
🔹مساله اصلی روشنفکران و اصلاح گران در یکصد ساله اخیر این بود و هست، که چرا غرب چنین شد و چرا ما درماندهایم و چرا ما اینگونه ماندهایم و چرا روح همگرایی و انسجام و اجماع نخبگان ایرانی تا به این حد ضعیف است. مساله تجدد چیست و نسبت ما ایرانیان با تجدد کجاست؟ این مساله، هنوز هم مساله انسان ایرانی است.
🔹ذهن جستجوگر و دریاییِ دریابندری به بیان استاد محمد علی موحد » خودساخته و خودآموز » بود. او به عالم شایدها راه یافته بود و از ورطه روشنفکری «قالبی و قلابی» هجرت نمود. به زعم خود او، او کمی سوسیالیست وکمی هم لیبرال شده بود و این آغازی بر فرار از جزم اندیشی های زمانهاش بود.
🔹گشودگی ذهن و اندیشه، راه تعصب و یکتا انگاری و تقلیل گرایی را بر او بسته بود. تلاش برای دستیابی به حقیقتِ حقایق را، در فهرست ترجمهها و در نگاهی گذرا به آثار او میتوان یافت. از ترجمه تاریخ فلسفه غرب، تا ترجمه «افسانه دولت» ارنست کاسیرر و «متفکران روس» آیزیا برلین، تا ترجمه رمان های متنوع، که بهترین راه برای شناختِ دنیای تو در توی انسان عصر مدرن است در کارنامهاش میتوان یافت.
🔹تنها ادای دِین ما و نسل جوان به این اندیشمند ِ بزرگ جنوبی، خواندن و اندیشیدن در آثار بی نظیر اوست.
محمد کیانوش راد
۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹
#فرهنگ_مطالعه
#هنر
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
👤محمد کیانوش راد، نمایندهی مردم اهواز در مجلس ششم در یادداشتی به بهانهی درگذشت نجف دریابندری نوشت:
🔹نجف دریابندری نمونه روشنفکرانی از این دیار است که به دلایل و علل گوناگونی ترجیح دادند از سیاست و از ساحت ِ «باید و نبایدها و زنده باد و مرده باد» به عالم «اما و اگر و شاید» فرهنگ هجرت کند.
🔹شاید، از ابتدا دریابندری، اشتباهاً، اما نه، درد مندانه در آبادان سیاسی و دوست داشتنی ِدروازه تجددِ انسان ایرانی، با سینماها و تاتر و موسیقی و تنوع فرهنگی -سیاسی بینظیر، به عالم کنش گری سیاسی کشانده شد. کوله بار عملی سیاست برای بسیاری از سیاسیون شرافتمندِ ایرانی، از جمله نجف، زندان، اخراج، و حصر و دربدری بود.
🔹برای توصیف و ارزیابی زندگی علمی و هنری استاد نجف دریابندری، البته، کسانی در حد و اندازه او، بزرگانی چون استاد محمد علی موحد و استاد شفیعی کدکنی صلاحیت ِ گفت دارند.
🔹گفتهاند: معرِّف باید اجلیٰ از معَّرف باشد.
دریابندری، مُشکی است که بوی خوش ِ فرزانگی و اندیشگی او را بی نیاز از هر توصیفِ مثل ِ من میکند.
🔹افرادی چون نجف دریابندری، حوزه فرهنگ و ادبیات و هنر را، اصیلتر، ماناتر و مهمتر و زیربناییتر از روزمرگیهای سیاست یافتند.
🔹تواضع همیشگی وافتادگیِ این اندیشمند ِجنوبی، او را به دور از هیاهو و فخرفروشی، با کوله بار تجربهی زندان و اخراج شدن از کار، به دلایلی سیاسی، از ساحتِ سیاست به حوزه فرهنگ عزیمت داد.
🔹نزدیک به هشتاد سال پیش، محمد علی فروغی، با نگارش اثر ارزشمند «سیر حکمت در اروپا» مساله اصلی سیر تحول در غرب را به ایرانیان گوشزد کرد. کتاب فروغی همواره کتابی قابل استناد و خشتِ اول در میان روشنفکران ایرانی و حتا روحانیون ایرانی چون مطهری بود. سالها بعد، در زندان و در دهه ۳۰ کتاب معیارِ دیگری خودنمایی کرد.
🔹خشتِ دوم این فعالیت فکری و فرهنگی عظیم، با ترجمه «تاریخ فلسفه غرب» اثر فیلسوفی تأثیر گذار، برتراند راسل، توسط نجف دریابندری به فضای فکری روشنفکران ایرانی عرضه شد.
🔹روشن است این به معنای نادیده شدن تلاشهای بسیار زیاد روشنفکران در شناخت غرب، از سید عبداللطیف شوشتری تا ملکم خان و سید جمال الدین اسدآبادی و بعدها سید فخرالدین شادمان و …. دیگران نیست، اما کتابی مدون در معرفی اندیشه فلسفی غرب با «سیر حکمت در اروپا» و انتشار «تاریخ فلسفه غرب از راسل در ایران به صورتی مدون و یکپارچه صورت پذیرفت.
🔹تاریخ فلسفه غرب راسل، کراراً مورد استناد روشنفکران سکولار و مذهبی قرار میگرفت و فارغ از تک نگاری ها در مورد فیلسوفان غربی، تنها پس از انقلاب اسلامی تلاشهایی منسجم برای معرفی و بازنمایی سیر فلسفه در غرب، که مبنای همه تحولاتِ عظیم تمدنی و فرهنگی دنیای جدید است صورت گرفته است.
🔹مساله اصلی روشنفکران و اصلاح گران در یکصد ساله اخیر این بود و هست، که چرا غرب چنین شد و چرا ما درماندهایم و چرا ما اینگونه ماندهایم و چرا روح همگرایی و انسجام و اجماع نخبگان ایرانی تا به این حد ضعیف است. مساله تجدد چیست و نسبت ما ایرانیان با تجدد کجاست؟ این مساله، هنوز هم مساله انسان ایرانی است.
🔹ذهن جستجوگر و دریاییِ دریابندری به بیان استاد محمد علی موحد » خودساخته و خودآموز » بود. او به عالم شایدها راه یافته بود و از ورطه روشنفکری «قالبی و قلابی» هجرت نمود. به زعم خود او، او کمی سوسیالیست وکمی هم لیبرال شده بود و این آغازی بر فرار از جزم اندیشی های زمانهاش بود.
🔹گشودگی ذهن و اندیشه، راه تعصب و یکتا انگاری و تقلیل گرایی را بر او بسته بود. تلاش برای دستیابی به حقیقتِ حقایق را، در فهرست ترجمهها و در نگاهی گذرا به آثار او میتوان یافت. از ترجمه تاریخ فلسفه غرب، تا ترجمه «افسانه دولت» ارنست کاسیرر و «متفکران روس» آیزیا برلین، تا ترجمه رمان های متنوع، که بهترین راه برای شناختِ دنیای تو در توی انسان عصر مدرن است در کارنامهاش میتوان یافت.
🔹تنها ادای دِین ما و نسل جوان به این اندیشمند ِ بزرگ جنوبی، خواندن و اندیشیدن در آثار بی نظیر اوست.
محمد کیانوش راد
۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹
#فرهنگ_مطالعه
#هنر
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴 #احمد_زیدآبادی
بِرّو و برجام!
در ولایت ما فردی بود به نام ببراز که اهالی طبق فرهنگ محلی، نام او را تصغیر کرده و به "بِرّو" تبدیل کرده بودند.
غلظت این تصغیرِ نام، بیش از اندازه بود و آشکارا نشانی از احترام به او نداشت. از این رو اهالی از این اسم، پیش روی خودش استفاده نمیکردند و معمولاً پشت سرش او را بِرّو مینامیدند.
در این میان، جوانکی خام در صدد برمیآید تا ببراز را دست بیاندازد و از این طریق تفریح کند. جوانک خود را پشت دیواری پنهان میکند و همین که ببراز پا به کوچه میگذارد پشت سرش ظاهر میشود و با صدای بلند میگوید: بِرّو! همینکه ببراز سر برمیگرداند جوانک پشت دیوار پنهان میشود! خلاصه جوانک این کار را چند بار تکرار میکند تا اینکه ببراز در گوشهای به کمین مینشیند و همین که جوانک از پناهگاه خود خارج میشود؛ با نرمش و آرامی گریبان او را میگیرد و میگوید: چی از صبح دنبال من راه افتادی هی میگی برّو! برّو! اصلاً من برّو که هیچ تِرّو! اصلاٌ تِرّو هم نه قِرّو! حالا این برا تو تنخواه نون شد؟ تنخواه آب شد؟ تنخواه زندگی شد؟ برو دنبال کاری بگرد! افتادی دنبال من هی بِرّو برّو که نشد کار! نشد زندگی!
حالا آن ماجرا حکایت جماعت "دلواپس" در کشور ما شده است. پنج سال است که مرتب میگویند برجام یکسره خسارت بوده! کلاه گشادی بوده! کاملاً یک سویه بوده! آبنباتی در برابر درّی گرانبها بوده!
خب، حالا هر کوفتی که بوده! اصلاً کثافت محض بوده! آشغال تمامعیار بوده! تسلیم کامل بوده! این برای شما شد برنامه؟ شد راهحل؟ شد راه خروج از بحران؟ شد پایان تحریم؟
به جای اینکه روز تا شب به برجام بپرید در یک کلام بگویید راه حل جایگزین خودتان چیست! اینکه برجام چنین بوده و چنان بوده به قول ببراز شد تنخواه نون؟ شد تنخواه آب؟ شد تنخواه زندگی؟
#برجام
#دلواپسان
#تحریم
#فرهنگ_عامه
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
بِرّو و برجام!
در ولایت ما فردی بود به نام ببراز که اهالی طبق فرهنگ محلی، نام او را تصغیر کرده و به "بِرّو" تبدیل کرده بودند.
غلظت این تصغیرِ نام، بیش از اندازه بود و آشکارا نشانی از احترام به او نداشت. از این رو اهالی از این اسم، پیش روی خودش استفاده نمیکردند و معمولاً پشت سرش او را بِرّو مینامیدند.
در این میان، جوانکی خام در صدد برمیآید تا ببراز را دست بیاندازد و از این طریق تفریح کند. جوانک خود را پشت دیواری پنهان میکند و همین که ببراز پا به کوچه میگذارد پشت سرش ظاهر میشود و با صدای بلند میگوید: بِرّو! همینکه ببراز سر برمیگرداند جوانک پشت دیوار پنهان میشود! خلاصه جوانک این کار را چند بار تکرار میکند تا اینکه ببراز در گوشهای به کمین مینشیند و همین که جوانک از پناهگاه خود خارج میشود؛ با نرمش و آرامی گریبان او را میگیرد و میگوید: چی از صبح دنبال من راه افتادی هی میگی برّو! برّو! اصلاً من برّو که هیچ تِرّو! اصلاٌ تِرّو هم نه قِرّو! حالا این برا تو تنخواه نون شد؟ تنخواه آب شد؟ تنخواه زندگی شد؟ برو دنبال کاری بگرد! افتادی دنبال من هی بِرّو برّو که نشد کار! نشد زندگی!
حالا آن ماجرا حکایت جماعت "دلواپس" در کشور ما شده است. پنج سال است که مرتب میگویند برجام یکسره خسارت بوده! کلاه گشادی بوده! کاملاً یک سویه بوده! آبنباتی در برابر درّی گرانبها بوده!
خب، حالا هر کوفتی که بوده! اصلاً کثافت محض بوده! آشغال تمامعیار بوده! تسلیم کامل بوده! این برای شما شد برنامه؟ شد راهحل؟ شد راه خروج از بحران؟ شد پایان تحریم؟
به جای اینکه روز تا شب به برجام بپرید در یک کلام بگویید راه حل جایگزین خودتان چیست! اینکه برجام چنین بوده و چنان بوده به قول ببراز شد تنخواه نون؟ شد تنخواه آب؟ شد تنخواه زندگی؟
#برجام
#دلواپسان
#تحریم
#فرهنگ_عامه
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴دختری
که پدری دارد که بعداً با داس او را میکشد، حدوداً سه یا چهار سال قبل از #کشتهشدن، #مردهاست.
به فکر دخترکانی باشیم که در #خانه_پدری هنوز نمردهاند. تنها سلاحی که نخواهد گذاشت چیزهای تیز به دست #ناکس بیافتد، «#فرهنگ» در بالاترین پله نردبان #مدیریت یک کشوراست.
✍حسین کرمانپور
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
که پدری دارد که بعداً با داس او را میکشد، حدوداً سه یا چهار سال قبل از #کشتهشدن، #مردهاست.
به فکر دخترکانی باشیم که در #خانه_پدری هنوز نمردهاند. تنها سلاحی که نخواهد گذاشت چیزهای تیز به دست #ناکس بیافتد، «#فرهنگ» در بالاترین پله نردبان #مدیریت یک کشوراست.
✍حسین کرمانپور
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸لحظه ورود پیکر محمدعلی کشاورز به جمع علاقمندان حاضر در آیین تشییع وی در قطعه هنرمندان بهشت زهرا
#فرهنگ
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#فرهنگ
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴دو نکته از دو زاویه!
#احمد_زیدآبادی
نکتۀ اول:
مهندس عباس عبدی در یکی از مطالب اخیر خود از عدم موضعگیری بسیاری از ایرانیان خارج از کشور بر ضد تحریمهای آمریکا علیه ایران، انتقاد کرده و البته دلایلی هم برای آن برشمرده بود.
به نظرم به دلایلی که آقای عبدی در این باره برشمرده بود، دلایل دیگری هم میتوان اضافه کرد از جمله اینکه:
غالب مقامهای جمهوری اسلامی تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه کشور را یا برکت مینامند یا بیاثر میدانند و یا اثر آن را بسیار ناچیز میشمرند! حالا وقتی صاحبِ علّه، امری را برکت یا بیاثر یا با اثر ناچیز و قابلِ چشمپوشی قلمداد میکند چطور از دیگران میتوان انتظار داشت که برای مقابله با آن، پیشگام شوند؟
آیا تا کنون یک گزارش رسمی از سوی نهادهای رسمی ایران در مورد تأثیر تحریمهای آمریکا بر ابعاد مختلف زندگی ایرانیان منتشر شده است که بتوان با استناد بدان، از آمریکا بازخواست کرد؟ هر چه بوده اصرار بر بیاهمیتی و بیتأثیری تحریمها و نسبت دادن تمام مشکلات به چشمداشت به دنیای غرب و امضای برجام و فقدان مدیریت جهای بوده است!
نکتۀ دوم:
در خبرها آمده بود که دانشآموز یازده سالهای به اسم محمد موسویزاده از اهالی بندر دیّر به دلیل نداشتن موبایل برای استفاده از کلاسهای درس مدرسه به صورت آنلاین، خودکشی کرده است. این خبر واقعاً تکاندهنده است بخصوص از این جهت که چرا یک پسر خردسال به دلیل احساس کمبود و محرومیت در زندگیاش باید دست به خودکشی بزند؟ در واقع اقدام به خودکشی به علت احساس محرومیت یا کمبود، چیزی بسیار فراتر از اصل محرومیت و ناداری است و از نقطهنظر روانی و فرهنگی باید مورد ریشهیابی عمیق قرار گیرد.
متأسفانه نیروهای دخیل در فرهنگسازی در جامعۀ ما به جای آنکه ستیز با مشکلات و تابآوری در برابر آنها و تلاش و پیکار برای دستیابی به حق خویش را به مردم آموزش دهند، عملاً به راهی رفتهاند که هر فرد محروم از امکاناتِ بخصوص، احساس شکست و درماندگی و بیچارگی و باخت ابدی میکند و در مواجهه با شداید زندگی، تسلیم و انفعال و به فنا دادن حیات خود را برمیگزیند!
در حقیقت، در کنار کسانی که زمینهساز محرومیت مادی زندگی آن کودک بیگناه شدهاند، فرهنگسازان جامعه نیز در نوع انتخاب او برای رهایی از محرومیت سهمی دارند.
در موردی البته نه چندان مرتبط به این مسئله، چند وقت پیش به مدرسۀ پسرم سر زدم تا به معلماناش یادآور شوم که به منظور کسب رتبهای بالاتر در کنکور ، او را برای درس خواندن تحت فشار قرار ندهند و بگذارند که به صورت عادی و نرمال و طبیعی کار خود را پیش ببرد. در حالی که من با رئیس مدرسه در حال گفتگو بودم، مردی ماتمزده و غصهدار که گویی عزیزترین کسِ خود را از دست داده و هر آن ممکن است فغان و شیون سر دهد، در دفتر رئیس مدرسه سر پا ایستاده بود و مرتب به علامت حزن و اندوه سرش را تکان میداد!
وقتی جویای ماجرا شدم مشخص شد که پدر یکی از دانشآموزان است و با دیدن چند نمرۀ پایین در کارنامۀ فرزندش به آن روز افتاده است. مرد با تأثر رو به من کرد و گفت؛ آقا من خُرد شدم! من نابود شدم! من متلاشی شدم! دیگه نمیتونم سر بلند کنم!
پرسیدم؛ همۀ این حرفهای وحشتناک فقط برای چند نمرۀ پایین فرزندت؟
اندوه و ناراحتی مرد اما به اندازهای بود که اصلاً حرفام را نشنید. رئیس مدرسه هم هر چه کوشید تا او را دلداری دهد، نتیجهای نگرفت.
به رئیس مدرسه گفتم؛ این چه فرهنگی است که چند نمره را برای این مرد تا سر حد احساس خُرد و متلاشی شدنِ شخصیتاش مهم کرده است؟
مدیر مدرسه با شنیدن این حرف درد دلش باز شد و گفت؛ آقا! به خدا قسم شما تنها کسی هستید که آمده است بگوید برای درس خواندن پسرم سخت نگیرید و اجازه دهید در حد وسع و استعداد و علاقه و حوصلۀ خودش درس بخواند و نتیجهاش خیلی مهم نیست! دیگر والدین اگر بدانید ما را سر نمرۀ بچههایشان چقدر تحت فشار قرار میدهند....
واقعاً که چه زندگی رضایتمندانهای برای خود تعریف کردهایم!
#احمد_زیدآبادی
#عباس_عبدی
#تحریم_اقتصادی
#فرهنگ_اجتماعی
#محمد_موسوی_زاده
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی
نکتۀ اول:
مهندس عباس عبدی در یکی از مطالب اخیر خود از عدم موضعگیری بسیاری از ایرانیان خارج از کشور بر ضد تحریمهای آمریکا علیه ایران، انتقاد کرده و البته دلایلی هم برای آن برشمرده بود.
به نظرم به دلایلی که آقای عبدی در این باره برشمرده بود، دلایل دیگری هم میتوان اضافه کرد از جمله اینکه:
غالب مقامهای جمهوری اسلامی تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه کشور را یا برکت مینامند یا بیاثر میدانند و یا اثر آن را بسیار ناچیز میشمرند! حالا وقتی صاحبِ علّه، امری را برکت یا بیاثر یا با اثر ناچیز و قابلِ چشمپوشی قلمداد میکند چطور از دیگران میتوان انتظار داشت که برای مقابله با آن، پیشگام شوند؟
آیا تا کنون یک گزارش رسمی از سوی نهادهای رسمی ایران در مورد تأثیر تحریمهای آمریکا بر ابعاد مختلف زندگی ایرانیان منتشر شده است که بتوان با استناد بدان، از آمریکا بازخواست کرد؟ هر چه بوده اصرار بر بیاهمیتی و بیتأثیری تحریمها و نسبت دادن تمام مشکلات به چشمداشت به دنیای غرب و امضای برجام و فقدان مدیریت جهای بوده است!
نکتۀ دوم:
در خبرها آمده بود که دانشآموز یازده سالهای به اسم محمد موسویزاده از اهالی بندر دیّر به دلیل نداشتن موبایل برای استفاده از کلاسهای درس مدرسه به صورت آنلاین، خودکشی کرده است. این خبر واقعاً تکاندهنده است بخصوص از این جهت که چرا یک پسر خردسال به دلیل احساس کمبود و محرومیت در زندگیاش باید دست به خودکشی بزند؟ در واقع اقدام به خودکشی به علت احساس محرومیت یا کمبود، چیزی بسیار فراتر از اصل محرومیت و ناداری است و از نقطهنظر روانی و فرهنگی باید مورد ریشهیابی عمیق قرار گیرد.
متأسفانه نیروهای دخیل در فرهنگسازی در جامعۀ ما به جای آنکه ستیز با مشکلات و تابآوری در برابر آنها و تلاش و پیکار برای دستیابی به حق خویش را به مردم آموزش دهند، عملاً به راهی رفتهاند که هر فرد محروم از امکاناتِ بخصوص، احساس شکست و درماندگی و بیچارگی و باخت ابدی میکند و در مواجهه با شداید زندگی، تسلیم و انفعال و به فنا دادن حیات خود را برمیگزیند!
در حقیقت، در کنار کسانی که زمینهساز محرومیت مادی زندگی آن کودک بیگناه شدهاند، فرهنگسازان جامعه نیز در نوع انتخاب او برای رهایی از محرومیت سهمی دارند.
در موردی البته نه چندان مرتبط به این مسئله، چند وقت پیش به مدرسۀ پسرم سر زدم تا به معلماناش یادآور شوم که به منظور کسب رتبهای بالاتر در کنکور ، او را برای درس خواندن تحت فشار قرار ندهند و بگذارند که به صورت عادی و نرمال و طبیعی کار خود را پیش ببرد. در حالی که من با رئیس مدرسه در حال گفتگو بودم، مردی ماتمزده و غصهدار که گویی عزیزترین کسِ خود را از دست داده و هر آن ممکن است فغان و شیون سر دهد، در دفتر رئیس مدرسه سر پا ایستاده بود و مرتب به علامت حزن و اندوه سرش را تکان میداد!
وقتی جویای ماجرا شدم مشخص شد که پدر یکی از دانشآموزان است و با دیدن چند نمرۀ پایین در کارنامۀ فرزندش به آن روز افتاده است. مرد با تأثر رو به من کرد و گفت؛ آقا من خُرد شدم! من نابود شدم! من متلاشی شدم! دیگه نمیتونم سر بلند کنم!
پرسیدم؛ همۀ این حرفهای وحشتناک فقط برای چند نمرۀ پایین فرزندت؟
اندوه و ناراحتی مرد اما به اندازهای بود که اصلاً حرفام را نشنید. رئیس مدرسه هم هر چه کوشید تا او را دلداری دهد، نتیجهای نگرفت.
به رئیس مدرسه گفتم؛ این چه فرهنگی است که چند نمره را برای این مرد تا سر حد احساس خُرد و متلاشی شدنِ شخصیتاش مهم کرده است؟
مدیر مدرسه با شنیدن این حرف درد دلش باز شد و گفت؛ آقا! به خدا قسم شما تنها کسی هستید که آمده است بگوید برای درس خواندن پسرم سخت نگیرید و اجازه دهید در حد وسع و استعداد و علاقه و حوصلۀ خودش درس بخواند و نتیجهاش خیلی مهم نیست! دیگر والدین اگر بدانید ما را سر نمرۀ بچههایشان چقدر تحت فشار قرار میدهند....
واقعاً که چه زندگی رضایتمندانهای برای خود تعریف کردهایم!
#احمد_زیدآبادی
#عباس_عبدی
#تحریم_اقتصادی
#فرهنگ_اجتماعی
#محمد_موسوی_زاده
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
جاه!
با آنکه حبّ "جاه" و وسوسۀ دستیابی به آن، در فرهنگ اسلامی صریحتر و شدیدتر از هر رذیلت دیگری، مذموم و نکوهش شده است، مشخص نیست بخشی از مدعیان اسلامباوری، روی چه حساب و با تکیه بر چه منابعی، کسب"قدرت سیاسی" را تا حد "مقامی قدسی" ارزشگذاری میکنند!
نگاهی به رقابتهای پیدا و پنهان بر سر ریاست جمهوری سال آینده، به وضوح نشان میدهد که گویی نزد عدهای، حب جاه از سیئهای شیطانی به حسنهای قدسی و متعالی تبدیل شده است!
چه خبرتان است؟ اگر بعضاً اعتنایی به آموزههای اخلاقی دین ندارید لااقل قدری خویشتندار باشید تا مردم کوچه و بازار نگویند که اینها به چیزی جز قدرت باور ندارند و برای هموار کردن راه دسترسی به آن، حاضرند جامعه و مملکتی را به ویرانی بکشانند///#احمد_زیدآبادی
#حب_جاه
#فرهنگ_اسلامی
#ریاست_جمهوری
#سیئه_حسنه
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
با آنکه حبّ "جاه" و وسوسۀ دستیابی به آن، در فرهنگ اسلامی صریحتر و شدیدتر از هر رذیلت دیگری، مذموم و نکوهش شده است، مشخص نیست بخشی از مدعیان اسلامباوری، روی چه حساب و با تکیه بر چه منابعی، کسب"قدرت سیاسی" را تا حد "مقامی قدسی" ارزشگذاری میکنند!
نگاهی به رقابتهای پیدا و پنهان بر سر ریاست جمهوری سال آینده، به وضوح نشان میدهد که گویی نزد عدهای، حب جاه از سیئهای شیطانی به حسنهای قدسی و متعالی تبدیل شده است!
چه خبرتان است؟ اگر بعضاً اعتنایی به آموزههای اخلاقی دین ندارید لااقل قدری خویشتندار باشید تا مردم کوچه و بازار نگویند که اینها به چیزی جز قدرت باور ندارند و برای هموار کردن راه دسترسی به آن، حاضرند جامعه و مملکتی را به ویرانی بکشانند///#احمد_زیدآبادی
#حب_جاه
#فرهنگ_اسلامی
#ریاست_جمهوری
#سیئه_حسنه
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
📝📝تمامیت گرایی(Totalitarianism)
♈️تمامیت خواهی یک سیستم تمامیت خواه سلطۀ سیاسی است که نوعا با بهره گیری از «ایدئولوژی فراگیر» دستکاری شده و و استفاده از ترور و خشونت ایجاد می گردد.
#توتالیتاریسم
♈️تمامیت خواهی متفاوت از اتوکراسی(خودکامگی) واقتدارگرایی است.به همین در تلاش اند تا کل قدرت را از طریق سیاسی کردن تمام عرصه های اجتماعی و فردی موجود به دست آورند.
♈️بنابراین تمامیت گرایی به معنای نابودی کامل جامعه مدنی است:
🔰نابودی کامل زندگی خصوصی!
♈️فریدریش و برژینسکی 6 ویژگی برای توتالتایسم بر شمرده اند.
1️⃣وجود یک ایدئولوژی رسمی
2️⃣حکومت تک حزبی که معمولا یک رهبر همۀ قدرت را در اختیار دارد
3️⃣یک سیستم مراقبتی تروریستی
4️⃣انحصار وسایل ارتباط جمعی
5️⃣انحصار وسایل اعمال خشونت
6️⃣کنترل دولت بر تمام جنبه های زندگی اقتصادی
(هیوود)
♈️پس نظامهای کمونیستی مائو و لنین و استالین و هیتلر و موسیلینی و فرانکو و بنیادگراهای دینی از مهمترین اشکال توتالیتاریسم قرن 20 و 21 هستند که این ویژگی ها در اقتدارگرایی به این وسعت و شدت مشاهده نمی شود و راه گذار به دموکراسی نیز در آنها متفاوت است.
♈️فهم تفاوت اینها در شناخت ما و نوع مواجهه ما با آنها اهمیت حیاتی دارد.
#علوم_سیاسی
#فرهنگ_دموکراتیک
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
♈️تمامیت خواهی یک سیستم تمامیت خواه سلطۀ سیاسی است که نوعا با بهره گیری از «ایدئولوژی فراگیر» دستکاری شده و و استفاده از ترور و خشونت ایجاد می گردد.
#توتالیتاریسم
♈️تمامیت خواهی متفاوت از اتوکراسی(خودکامگی) واقتدارگرایی است.به همین در تلاش اند تا کل قدرت را از طریق سیاسی کردن تمام عرصه های اجتماعی و فردی موجود به دست آورند.
♈️بنابراین تمامیت گرایی به معنای نابودی کامل جامعه مدنی است:
🔰نابودی کامل زندگی خصوصی!
♈️فریدریش و برژینسکی 6 ویژگی برای توتالتایسم بر شمرده اند.
1️⃣وجود یک ایدئولوژی رسمی
2️⃣حکومت تک حزبی که معمولا یک رهبر همۀ قدرت را در اختیار دارد
3️⃣یک سیستم مراقبتی تروریستی
4️⃣انحصار وسایل ارتباط جمعی
5️⃣انحصار وسایل اعمال خشونت
6️⃣کنترل دولت بر تمام جنبه های زندگی اقتصادی
(هیوود)
♈️پس نظامهای کمونیستی مائو و لنین و استالین و هیتلر و موسیلینی و فرانکو و بنیادگراهای دینی از مهمترین اشکال توتالیتاریسم قرن 20 و 21 هستند که این ویژگی ها در اقتدارگرایی به این وسعت و شدت مشاهده نمی شود و راه گذار به دموکراسی نیز در آنها متفاوت است.
♈️فهم تفاوت اینها در شناخت ما و نوع مواجهه ما با آنها اهمیت حیاتی دارد.
#علوم_سیاسی
#فرهنگ_دموکراتیک
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔰 برگی از تقویم تاریخ ☘☘
♈️ ۹ امرداد سالروز صدور نخستین گواهینامه رانندگی در ایران
♈️سیفالهخان، از خرداد سال ۱۳۰۷ تا امرداد سال ۱۳۰۸ با گذراندن آزمون سه مرحلهای، اولین گواهینامه اتومبیل را دریافت کرد. تاریخ صدور گواهینامه رانندگی سیفالهخان ۹ امرداد ۱۳۰۸ برابر با ۲۹ ژوئیه ۱۹۲۹ میلادی است.
#تاریخ #فرهنگ
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
♈️ ۹ امرداد سالروز صدور نخستین گواهینامه رانندگی در ایران
♈️سیفالهخان، از خرداد سال ۱۳۰۷ تا امرداد سال ۱۳۰۸ با گذراندن آزمون سه مرحلهای، اولین گواهینامه اتومبیل را دریافت کرد. تاریخ صدور گواهینامه رانندگی سیفالهخان ۹ امرداد ۱۳۰۸ برابر با ۲۹ ژوئیه ۱۹۲۹ میلادی است.
#تاریخ #فرهنگ
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴سیاستِ مورد به مورد به جای نفی و پذیرش مطلق
#احمد_زیدآبادی؛
ظرفیت فیزیکی ایران بیش از این توان تحملِ سیاستهای ویرانگر گذشته را ندارد. به عبارت دیگر، ظرفیت کشور تکمیل شده است. تغییر بنیادی سیاستها و روشهای ادارۀ کشور گریزناپذیر است. یا این اتفاق میافتد و یا وارد تونلی بیپایان از وحشت میشویم.
هر نیرویی که نه صرفاً به موقعیت و منافع خود بلکه به سرنوشت کشور و آیندۀ آن میاندیشید لاجرم باید از هر راهِ مقدور به تغییر روش ادارۀ کشور کمک کند و این نیازمند بحث آزاد و بازاندیشی در کلیشههای سیاسی مرسوم است.
بزرگترین مانعی که پیشِ روی نیروهای سیاسی برای این کار وجود دارد، مانع روانی است. ما ایرانیان از هر گروه و دسته و حزب و نحلهای و با هر نوع مرام و مسلک و اندیشهای، خود را مظهر عموم خیرات و فضایل بشری و رقیب و مخالف و دشمن خود را تجلی همۀ رذایل و شرورِ عالم امکان فرض میکنیم و به همین علت هر اختلافی را به صورتِ تضادی لاینحل در میآوریم.
اگر مفهوم پیچیدۀ ناخودآگاه جمعی یا کهن الگوی تاریخی کارل گوستاو یونگ را بپذیریم این نوع نگرش و رفتار ما ایرانیان عمدتاً در همین کهن الگو ریشه دارد. نیاکان ما در عهد باستان، جهانِ هستی را عرصۀ نزاع بین خیر و شر و نور و ظلمت میدانستند. این ثنویتِ شناختی در آموزههای پیامبران ایرانی مانند زرتشت و مانی هم تبلور یافته و ناخودآگاه جمعی ما را شکل داده است. حتی پس از ورود نگرش توحیدی اسلام به ایران و نفی جهانبینیِ ثنویتگرایی توسط آن، به قول زندهیاد محمد اقبال لاهوری پارهای فرقههای غالی شیعی آموزههای ثنویتگراییِ ایران باستان را در پوشش قرائتی از اسلام، بازسازی و احیاء کردند تا در واقع نشان داده باشند که نگاه ثنویتگرایانه به جهان و پدیدهها، در ژرفای ناخودآگاه جمعی قوم ما لانه دارد.
در صد سال اخیر، عوارض این ناخودآگاه جمعی، وارد منازعات سیاسی و اجتماعی جامعۀ ایران شده و قرائتی از مارکسیسم روسی که پایۀ آن نیز بر تضاد اصطلاحاً آنتاگونیستی بین طبقات اجتماعی استوار است، آن را به شدت تقویت و مستحکم کرده است.
کافی است نگاهی به ادبیات و فرهنگ مبارزۀ سیاسی در یک قرن اخیر ایران بیاندازیم. هر فرد یا گروهی که با دشمنسازی از یک پدیدۀ داخلی یا خارجی، بر سازشناپذیری و ادامۀ جنگ و نزاع با آن تا سرحد مرگ بیشتر تأکید کرده، مقبولتر و محبوبتر بوده، صرف نظر از اینکه سازشناپذیریاش چه مصائبی را برای کشور رقم زده است! در مقابل، هر فرد و گروهی که برای کاهش هزینه یا رنجی عمومی، گرایشی از لزوم تعامل و گفتگو از خود نشان داده چنان ملکوک و بیحیثیت و رسوا شده است که دیگر نتوانسته سر راست کند!
این فرهنگ با تمام قدرتِ تاریخی خود هم اکنون نیز از سوی همۀ نیروهای سیاسی جاری و ساری است و ظاهراً قرار است بار دیگر تراژدیهای بیپایانِ تاریخ کشورمان را تکرار کند.
نیروهای اصلاحطلب خود را از این نگرش جدا میبینند اما اگر به روش کار آنها دقت کنیم از قضا، جمع بزرگی از آنها یکی از پایههای اصلی تقویت این نگرش در بخشی از بدنۀ اجتماعی خود و در سطحی کلانتر در جامعۀ سیاسی ایران بودهاند.
در واقع آنها نیز خود را مظهر تمام خیرات عالم فرض میکنند و هنگامی که با پدیدهای وارد منازعه میشوند، آن را تا سرحد شرورترین شیاطین، سیاه و ظلمانی معرفی کرده و جز به خواری و شکست او رضایت نمیدهند.
اگر اصلاحطلبان نتوانند این نگاه عمدتاً پنهان را تغییر دهند، رقیب اصولگرای آنها در فضای تبلیغاتی و روانی کنونی، امکان تغییر مسیر پیدا نخواهد کرد و حتی اگر هم به فرض تغییر مسیر دهد، کارش یا به چشم نخواهد آمد و یا به فریبکاری محض تعبیر میشود و در نتیجه، وضع کشور بیش از پیش پیچیده و نابسامان خواهد شد.
از این رو، به جای شیوۀ نور و ظلمتسازی از خود و دیگران، باید "سیاستِ مورد به مورد" را در پیش گرفت. بدین صورت که اگر در هر مورد خاصی، گامی درست در جهت صحیح برداشته شد، آن را دید و ستود و ترغیب و تشویق کرد و در هر موردی هم که گام اشتباه یا مخرب و ویرانگر برداشته شد، بدون هرگونه ترس و واهمه آن را به زبانی عالمانه نقد کرد و از تمام ابزارهای مشروعِ شناخته شده در عرف جهانی برای خنثیسازی و مقابله با آن بهره جست. این نوع سیاستورزی هم منصفانهتر است و هم کارآمدتر و هم در این شرایط برای کشور کم هزینهتر.
اگر برخی اصلاحطلبان هم نخواهند اینگونه عمل کنند به طور قطع علاقمندان به راه چهارم لازم است این مسیر را در پیش گیرند.
#ثنویت_گرایی
#فرهنگ_مبارزه
#نیروی_چهارم
#مارکسیسم_روسی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی؛
ظرفیت فیزیکی ایران بیش از این توان تحملِ سیاستهای ویرانگر گذشته را ندارد. به عبارت دیگر، ظرفیت کشور تکمیل شده است. تغییر بنیادی سیاستها و روشهای ادارۀ کشور گریزناپذیر است. یا این اتفاق میافتد و یا وارد تونلی بیپایان از وحشت میشویم.
هر نیرویی که نه صرفاً به موقعیت و منافع خود بلکه به سرنوشت کشور و آیندۀ آن میاندیشید لاجرم باید از هر راهِ مقدور به تغییر روش ادارۀ کشور کمک کند و این نیازمند بحث آزاد و بازاندیشی در کلیشههای سیاسی مرسوم است.
بزرگترین مانعی که پیشِ روی نیروهای سیاسی برای این کار وجود دارد، مانع روانی است. ما ایرانیان از هر گروه و دسته و حزب و نحلهای و با هر نوع مرام و مسلک و اندیشهای، خود را مظهر عموم خیرات و فضایل بشری و رقیب و مخالف و دشمن خود را تجلی همۀ رذایل و شرورِ عالم امکان فرض میکنیم و به همین علت هر اختلافی را به صورتِ تضادی لاینحل در میآوریم.
اگر مفهوم پیچیدۀ ناخودآگاه جمعی یا کهن الگوی تاریخی کارل گوستاو یونگ را بپذیریم این نوع نگرش و رفتار ما ایرانیان عمدتاً در همین کهن الگو ریشه دارد. نیاکان ما در عهد باستان، جهانِ هستی را عرصۀ نزاع بین خیر و شر و نور و ظلمت میدانستند. این ثنویتِ شناختی در آموزههای پیامبران ایرانی مانند زرتشت و مانی هم تبلور یافته و ناخودآگاه جمعی ما را شکل داده است. حتی پس از ورود نگرش توحیدی اسلام به ایران و نفی جهانبینیِ ثنویتگرایی توسط آن، به قول زندهیاد محمد اقبال لاهوری پارهای فرقههای غالی شیعی آموزههای ثنویتگراییِ ایران باستان را در پوشش قرائتی از اسلام، بازسازی و احیاء کردند تا در واقع نشان داده باشند که نگاه ثنویتگرایانه به جهان و پدیدهها، در ژرفای ناخودآگاه جمعی قوم ما لانه دارد.
در صد سال اخیر، عوارض این ناخودآگاه جمعی، وارد منازعات سیاسی و اجتماعی جامعۀ ایران شده و قرائتی از مارکسیسم روسی که پایۀ آن نیز بر تضاد اصطلاحاً آنتاگونیستی بین طبقات اجتماعی استوار است، آن را به شدت تقویت و مستحکم کرده است.
کافی است نگاهی به ادبیات و فرهنگ مبارزۀ سیاسی در یک قرن اخیر ایران بیاندازیم. هر فرد یا گروهی که با دشمنسازی از یک پدیدۀ داخلی یا خارجی، بر سازشناپذیری و ادامۀ جنگ و نزاع با آن تا سرحد مرگ بیشتر تأکید کرده، مقبولتر و محبوبتر بوده، صرف نظر از اینکه سازشناپذیریاش چه مصائبی را برای کشور رقم زده است! در مقابل، هر فرد و گروهی که برای کاهش هزینه یا رنجی عمومی، گرایشی از لزوم تعامل و گفتگو از خود نشان داده چنان ملکوک و بیحیثیت و رسوا شده است که دیگر نتوانسته سر راست کند!
این فرهنگ با تمام قدرتِ تاریخی خود هم اکنون نیز از سوی همۀ نیروهای سیاسی جاری و ساری است و ظاهراً قرار است بار دیگر تراژدیهای بیپایانِ تاریخ کشورمان را تکرار کند.
نیروهای اصلاحطلب خود را از این نگرش جدا میبینند اما اگر به روش کار آنها دقت کنیم از قضا، جمع بزرگی از آنها یکی از پایههای اصلی تقویت این نگرش در بخشی از بدنۀ اجتماعی خود و در سطحی کلانتر در جامعۀ سیاسی ایران بودهاند.
در واقع آنها نیز خود را مظهر تمام خیرات عالم فرض میکنند و هنگامی که با پدیدهای وارد منازعه میشوند، آن را تا سرحد شرورترین شیاطین، سیاه و ظلمانی معرفی کرده و جز به خواری و شکست او رضایت نمیدهند.
اگر اصلاحطلبان نتوانند این نگاه عمدتاً پنهان را تغییر دهند، رقیب اصولگرای آنها در فضای تبلیغاتی و روانی کنونی، امکان تغییر مسیر پیدا نخواهد کرد و حتی اگر هم به فرض تغییر مسیر دهد، کارش یا به چشم نخواهد آمد و یا به فریبکاری محض تعبیر میشود و در نتیجه، وضع کشور بیش از پیش پیچیده و نابسامان خواهد شد.
از این رو، به جای شیوۀ نور و ظلمتسازی از خود و دیگران، باید "سیاستِ مورد به مورد" را در پیش گرفت. بدین صورت که اگر در هر مورد خاصی، گامی درست در جهت صحیح برداشته شد، آن را دید و ستود و ترغیب و تشویق کرد و در هر موردی هم که گام اشتباه یا مخرب و ویرانگر برداشته شد، بدون هرگونه ترس و واهمه آن را به زبانی عالمانه نقد کرد و از تمام ابزارهای مشروعِ شناخته شده در عرف جهانی برای خنثیسازی و مقابله با آن بهره جست. این نوع سیاستورزی هم منصفانهتر است و هم کارآمدتر و هم در این شرایط برای کشور کم هزینهتر.
اگر برخی اصلاحطلبان هم نخواهند اینگونه عمل کنند به طور قطع علاقمندان به راه چهارم لازم است این مسیر را در پیش گیرند.
#ثنویت_گرایی
#فرهنگ_مبارزه
#نیروی_چهارم
#مارکسیسم_روسی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
📝📝سیاستِ مورد به مورد به جای نفی و پذیرش مطلق
✍✍ #احمد_زیدآبادی
♈️ظرفیت فیزیکی ایران بیش از این توان تحملِ سیاستهای ویرانگر گذشته را ندارد. به عبارت دیگر، ظرفیت کشور تکمیل شده است. تغییر بنیادی سیاستها و روشهای ادارۀ کشور گریزناپذیر است. یا این اتفاق میافتد و یا وارد تونلی بیپایان از وحشت میشویم.
♈️هر نیرویی که نه صرفاً به موقعیت و منافع خود بلکه به سرنوشت کشور و آیندۀ آن میاندیشید لاجرم باید از هر راهِ مقدور به تغییر روش ادارۀ کشور کمک کند و این نیازمند بحث آزاد و بازاندیشی در کلیشههای سیاسی مرسوم است.
♈️بزرگترین مانعی که پیشِ روی نیروهای سیاسی برای این کار وجود دارد، مانع روانی است. ما ایرانیان از هر گروه و دسته و حزب و نحلهای و با هر نوع مرام و مسلک و اندیشهای، خود را مظهر عموم خیرات و فضایل بشری و رقیب و مخالف و دشمن خود را تجلی همۀ رذایل و شرورِ عالم امکان فرض میکنیم و به همین علت هر اختلافی را به صورتِ تضادی لاینحل در میآوریم.
♈️اگر مفهوم پیچیدۀ ناخودآگاه جمعی یا کهن الگوی تاریخی کارل گوستاو یونگ را بپذیریم این نوع نگرش و رفتار ما ایرانیان عمدتاً در همین کهن الگو ریشه دارد. نیاکان ما در عهد باستان، جهانِ هستی را عرصۀ نزاع بین خیر و شر و نور و ظلمت میدانستند.
♈️این ثنویتِ شناختی در آموزههای پیامبران ایرانی مانند زرتشت و مانی هم تبلور یافته و ناخودآگاه جمعی ما را شکل داده است. حتی پس از ورود نگرش توحیدی اسلام به ایران و نفی جهانبینیِ ثنویتگرایی توسط آن، به قول زندهیاد محمد اقبال لاهوری پارهای فرقههای غالی شیعی آموزههای ثنویتگراییِ ایران باستان را در پوشش قرائتی از اسلام، بازسازی و احیاء کردند تا در واقع نشان داده باشند که نگاه ثنویتگرایانه به جهان و پدیدهها، در ژرفای ناخودآگاه جمعی قوم ما لانه دارد.
♈️در صد سال اخیر، عوارض این ناخودآگاه جمعی، وارد منازعات سیاسی و اجتماعی جامعۀ ایران شده و قرائتی از مارکسیسم روسی که پایۀ آن نیز بر تضاد اصطلاحاً آنتاگونیستی بین طبقات اجتماعی استوار است، آن را به شدت تقویت و مستحکم کرده است.
♈️کافی است نگاهی به ادبیات و فرهنگ مبارزۀ سیاسی در یک قرن اخیر ایران بیاندازیم. هر فرد یا گروهی که با دشمنسازی از یک پدیدۀ داخلی یا خارجی، بر سازشناپذیری و ادامۀ جنگ و نزاع با آن تا سرحد مرگ بیشتر تأکید کرده، مقبولتر و محبوبتر بوده، صرف نظر از اینکه سازشناپذیریاش چه مصائبی را برای کشور رقم زده است! در مقابل، هر فرد و گروهی که برای کاهش هزینه یا رنجی عمومی، گرایشی از لزوم تعامل و گفتگو از خود نشان داده چنان ملکوک و بیحیثیت و رسوا شده است که دیگر نتوانسته سر راست کند!
♈️این فرهنگ با تمام قدرتِ تاریخی خود هم اکنون نیز از سوی همۀ نیروهای سیاسی جاری و ساری است و ظاهراً قرار است بار دیگر تراژدیهای بیپایانِ تاریخ کشورمان را تکرار کند.
♈️نیروهای اصلاحطلب خود را از این نگرش جدا میبینند اما اگر به روش کار آنها دقت کنیم از قضا، جمع بزرگی از آنها یکی از پایههای اصلی تقویت این نگرش در بخشی از بدنۀ اجتماعی خود و در سطحی کلانتر در جامعۀ سیاسی ایران بودهاند.
♈️در واقع آنها نیز خود را مظهر تمام خیرات عالم فرض میکنند و هنگامی که با پدیدهای وارد منازعه میشوند، آن را تا سرحد شرورترین شیاطین، سیاه و ظلمانی معرفی کرده و جز به خواری و شکست او رضایت نمیدهند.
♈️اگر اصلاحطلبان نتوانند این نگاه عمدتاً پنهان را تغییر دهند، رقیب اصولگرای آنها در فضای تبلیغاتی و روانی کنونی، امکان تغییر مسیر پیدا نخواهد کرد و حتی اگر هم به فرض تغییر مسیر دهد، کارش یا به چشم نخواهد آمد و یا به فریبکاری محض تعبیر میشود و در نتیجه، وضع کشور بیش از پیش پیچیده و نابسامان خواهد شد.
♈️از این رو، به جای شیوۀ نور و ظلمتسازی از خود و دیگران، باید "سیاستِ مورد به مورد" را در پیش گرفت. بدین صورت که اگر در هر مورد خاصی، گامی درست در جهت صحیح برداشته شد، آن را دید و ستود و ترغیب و تشویق کرد و در هر موردی هم که گام اشتباه یا مخرب و ویرانگر برداشته شد، بدون هرگونه ترس و واهمه آن را به زبانی عالمانه نقد کرد و از تمام ابزارهای مشروعِ شناخته شده در عرف جهانی برای خنثیسازی و مقابله با آن بهره جست.
♈️ این نوع سیاستورزی هم منصفانهتر است و هم کارآمدتر و هم در این شرایط برای کشور کم هزینهتر. اگر برخی اصلاحطلبان هم نخواهند اینگونه عمل کنند به طور قطع علاقمندان به راه چهارم لازم است این مسیر را در پیش گیرند.
#ثنویت_گرایی
#فرهنگ_مبارزه
#نیروی_چهارم
#مارکسیسم_روسی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍✍ #احمد_زیدآبادی
♈️ظرفیت فیزیکی ایران بیش از این توان تحملِ سیاستهای ویرانگر گذشته را ندارد. به عبارت دیگر، ظرفیت کشور تکمیل شده است. تغییر بنیادی سیاستها و روشهای ادارۀ کشور گریزناپذیر است. یا این اتفاق میافتد و یا وارد تونلی بیپایان از وحشت میشویم.
♈️هر نیرویی که نه صرفاً به موقعیت و منافع خود بلکه به سرنوشت کشور و آیندۀ آن میاندیشید لاجرم باید از هر راهِ مقدور به تغییر روش ادارۀ کشور کمک کند و این نیازمند بحث آزاد و بازاندیشی در کلیشههای سیاسی مرسوم است.
♈️بزرگترین مانعی که پیشِ روی نیروهای سیاسی برای این کار وجود دارد، مانع روانی است. ما ایرانیان از هر گروه و دسته و حزب و نحلهای و با هر نوع مرام و مسلک و اندیشهای، خود را مظهر عموم خیرات و فضایل بشری و رقیب و مخالف و دشمن خود را تجلی همۀ رذایل و شرورِ عالم امکان فرض میکنیم و به همین علت هر اختلافی را به صورتِ تضادی لاینحل در میآوریم.
♈️اگر مفهوم پیچیدۀ ناخودآگاه جمعی یا کهن الگوی تاریخی کارل گوستاو یونگ را بپذیریم این نوع نگرش و رفتار ما ایرانیان عمدتاً در همین کهن الگو ریشه دارد. نیاکان ما در عهد باستان، جهانِ هستی را عرصۀ نزاع بین خیر و شر و نور و ظلمت میدانستند.
♈️این ثنویتِ شناختی در آموزههای پیامبران ایرانی مانند زرتشت و مانی هم تبلور یافته و ناخودآگاه جمعی ما را شکل داده است. حتی پس از ورود نگرش توحیدی اسلام به ایران و نفی جهانبینیِ ثنویتگرایی توسط آن، به قول زندهیاد محمد اقبال لاهوری پارهای فرقههای غالی شیعی آموزههای ثنویتگراییِ ایران باستان را در پوشش قرائتی از اسلام، بازسازی و احیاء کردند تا در واقع نشان داده باشند که نگاه ثنویتگرایانه به جهان و پدیدهها، در ژرفای ناخودآگاه جمعی قوم ما لانه دارد.
♈️در صد سال اخیر، عوارض این ناخودآگاه جمعی، وارد منازعات سیاسی و اجتماعی جامعۀ ایران شده و قرائتی از مارکسیسم روسی که پایۀ آن نیز بر تضاد اصطلاحاً آنتاگونیستی بین طبقات اجتماعی استوار است، آن را به شدت تقویت و مستحکم کرده است.
♈️کافی است نگاهی به ادبیات و فرهنگ مبارزۀ سیاسی در یک قرن اخیر ایران بیاندازیم. هر فرد یا گروهی که با دشمنسازی از یک پدیدۀ داخلی یا خارجی، بر سازشناپذیری و ادامۀ جنگ و نزاع با آن تا سرحد مرگ بیشتر تأکید کرده، مقبولتر و محبوبتر بوده، صرف نظر از اینکه سازشناپذیریاش چه مصائبی را برای کشور رقم زده است! در مقابل، هر فرد و گروهی که برای کاهش هزینه یا رنجی عمومی، گرایشی از لزوم تعامل و گفتگو از خود نشان داده چنان ملکوک و بیحیثیت و رسوا شده است که دیگر نتوانسته سر راست کند!
♈️این فرهنگ با تمام قدرتِ تاریخی خود هم اکنون نیز از سوی همۀ نیروهای سیاسی جاری و ساری است و ظاهراً قرار است بار دیگر تراژدیهای بیپایانِ تاریخ کشورمان را تکرار کند.
♈️نیروهای اصلاحطلب خود را از این نگرش جدا میبینند اما اگر به روش کار آنها دقت کنیم از قضا، جمع بزرگی از آنها یکی از پایههای اصلی تقویت این نگرش در بخشی از بدنۀ اجتماعی خود و در سطحی کلانتر در جامعۀ سیاسی ایران بودهاند.
♈️در واقع آنها نیز خود را مظهر تمام خیرات عالم فرض میکنند و هنگامی که با پدیدهای وارد منازعه میشوند، آن را تا سرحد شرورترین شیاطین، سیاه و ظلمانی معرفی کرده و جز به خواری و شکست او رضایت نمیدهند.
♈️اگر اصلاحطلبان نتوانند این نگاه عمدتاً پنهان را تغییر دهند، رقیب اصولگرای آنها در فضای تبلیغاتی و روانی کنونی، امکان تغییر مسیر پیدا نخواهد کرد و حتی اگر هم به فرض تغییر مسیر دهد، کارش یا به چشم نخواهد آمد و یا به فریبکاری محض تعبیر میشود و در نتیجه، وضع کشور بیش از پیش پیچیده و نابسامان خواهد شد.
♈️از این رو، به جای شیوۀ نور و ظلمتسازی از خود و دیگران، باید "سیاستِ مورد به مورد" را در پیش گرفت. بدین صورت که اگر در هر مورد خاصی، گامی درست در جهت صحیح برداشته شد، آن را دید و ستود و ترغیب و تشویق کرد و در هر موردی هم که گام اشتباه یا مخرب و ویرانگر برداشته شد، بدون هرگونه ترس و واهمه آن را به زبانی عالمانه نقد کرد و از تمام ابزارهای مشروعِ شناخته شده در عرف جهانی برای خنثیسازی و مقابله با آن بهره جست.
♈️ این نوع سیاستورزی هم منصفانهتر است و هم کارآمدتر و هم در این شرایط برای کشور کم هزینهتر. اگر برخی اصلاحطلبان هم نخواهند اینگونه عمل کنند به طور قطع علاقمندان به راه چهارم لازم است این مسیر را در پیش گیرند.
#ثنویت_گرایی
#فرهنگ_مبارزه
#نیروی_چهارم
#مارکسیسم_روسی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 شریف شیریننواز
▪️پنجسال از درگذشت #فرهنگ_شریف نوازنده ایرانی و صاحبسبک #تار گذشت. درباره او بیشتر بدانیم.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
▪️پنجسال از درگذشت #فرهنگ_شریف نوازنده ایرانی و صاحبسبک #تار گذشت. درباره او بیشتر بدانیم.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴نزاکت یاد بگیر!
#احمد_زیدآبادی:
جانم به شما بگه که یکی از اهالی روستای ما برای مدتی رفته بود شهر و وقتی برگشته بود؛ هی مرتب روستائیان را سرکوفت میداد که چرا نزاکت ندارند؟
روستائیان هم گفتند ما که شهر نرفتهایم تا نزاکت یاد بگیریم تو که رفتی یاد ما هم بده! او هم پذیرفت که به اهالی نزاکت یاد بده. این بود که هر روز دور دهکده میچرخید و از هر کس بینزاکتی می دید فوراً به او تذکر میداد!
به مشتی رمضون که میرسید؛ بر سرش فریاد میزد: هوی یابو! مثل آدم راه برو! به مصمعلی میرسید؛ میگفت: هاش! چه مرگته اینقدر وراجی میکنی! به طلعت زنِ شعبون میرسید، میگفت: آهای زنیکۀ بیعقل! لب و لوچهات را ورچین! به قربونعلی میرسید؛ فریاد میزد: چخه! چخه! مگه الاغی که اینطور چهارنعل میدوی! به قمر زنِ سیدنعناع میرسید؛ میگفت: مرده شور اون ریخت کثیفت را ببره! این چه طرزِ هندوونه کلاچیدنه؟ به عباسقلی میرسید، داد میزد: هوی الدنگ! چرا کلاهت را کج گذاشتی؟
خلاصه به قدری نزاکت یاد مردم روستا داد که همه کم کم نزاکت را یاد گرفتن و وقتی به هم میرسیدن، میگفتن: هوی یابو! هاش! زنیکه! چخه! الدنگ.....
خلاصه اینکه نزاکت واقعاً چیز خوبیه همانطور که دمکراسی خیلی خوبه!
#نزاکت
#دمکراسی
#فرهنگ
#طنز
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی:
جانم به شما بگه که یکی از اهالی روستای ما برای مدتی رفته بود شهر و وقتی برگشته بود؛ هی مرتب روستائیان را سرکوفت میداد که چرا نزاکت ندارند؟
روستائیان هم گفتند ما که شهر نرفتهایم تا نزاکت یاد بگیریم تو که رفتی یاد ما هم بده! او هم پذیرفت که به اهالی نزاکت یاد بده. این بود که هر روز دور دهکده میچرخید و از هر کس بینزاکتی می دید فوراً به او تذکر میداد!
به مشتی رمضون که میرسید؛ بر سرش فریاد میزد: هوی یابو! مثل آدم راه برو! به مصمعلی میرسید؛ میگفت: هاش! چه مرگته اینقدر وراجی میکنی! به طلعت زنِ شعبون میرسید، میگفت: آهای زنیکۀ بیعقل! لب و لوچهات را ورچین! به قربونعلی میرسید؛ فریاد میزد: چخه! چخه! مگه الاغی که اینطور چهارنعل میدوی! به قمر زنِ سیدنعناع میرسید؛ میگفت: مرده شور اون ریخت کثیفت را ببره! این چه طرزِ هندوونه کلاچیدنه؟ به عباسقلی میرسید، داد میزد: هوی الدنگ! چرا کلاهت را کج گذاشتی؟
خلاصه به قدری نزاکت یاد مردم روستا داد که همه کم کم نزاکت را یاد گرفتن و وقتی به هم میرسیدن، میگفتن: هوی یابو! هاش! زنیکه! چخه! الدنگ.....
خلاصه اینکه نزاکت واقعاً چیز خوبیه همانطور که دمکراسی خیلی خوبه!
#نزاکت
#دمکراسی
#فرهنگ
#طنز
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴صدایی از اعماقِ حاشیه
#احمد_زیدآبادی؛
- اَلِو، اَلِو،اَلِو! منِ اِشناختی؟
+ بله شناختم، مِشتیصغری؟
- مَ کَلصغری شدم، تو هنو میگی مِشتی؟
+ به به، قبول باشه، معلوم میشه وضعتون خوب شده که رفتی کربلا!
- نه یِه حالا که نرفتم. او موقِی که اِمریکایا رفته بودن عراق مَ رفتم کربلا. تازه راه کربلا وا شده بود. الان که نمیتونیم تا همی امامزاده احمد بریم!
+ چرا؟
- یه، دنیا ور سرمون شِو گرفته به خدا! نمیفهمیم چه کار کنیم! گرونی از یه طرف. پیداکنندگی نیس. از چلۀ بزرگی تا حالا یه چَکلۀ بارونی نیومده. هر روز دولَخت و گرتِ خاک. چشمِ چار برامون نمونده. ئی دوتا بُتۀ پِسّه رَم که سُوم زده! سه ساله پشت سرهم سُوم زده!
+ مگه شما پسته هم دارین؟
- نه، پسّهمون کجا بود عامو! ما میرفتیم تو پسّهچینی تو باغا مردم کار میکردیم، همونم دیگه نیس!
+ پس زندگیتون چطو رمیگذره؟
- یه عامو! زندگی کجا بود؟ ما اصلاً پیداکنندگی نداریم که. دنیا ور سرمون شِو گرفته. نمیدونیم چه خاکی ورسر بریزیم. یه دیرو رفتم دم دکّون مصمعلی، یه بطر روغن از او کُشکُووا میداد هشتاد هزارتومن! باورت میشه؟ یعنی میخواه قیامت بشه؟ یه، به اون قرآنی که در سینۀ محمده، نمیتونیم هِچّی بخوریم!
+ فکر کنم باید مثلِ قدیما آبگرمو و آبآردو و قاتوق بابونه و قاتوق شیرینو و کشکِ کاف بدیم به بچههامون!
- قربونِ کشک! کشک کجا بود؟ کیلوی خدا تومنه. همو اُوگرمو و اُوآرتو و قتق بابونه هم به خدا خیلی خرج ور میداره. من و کلاسمال که حاضریم بخوریم، این بچّا غافلو خورده نمیخورن، اَ کُتشون ته نمیره. یه اینا اَ مَ برنج میخوان. برنج اَ کجا بیارم؟ ئی برنجووا هندی شدن کیلوی شص هزار تومن! باورت میشه؟ معلوم نیس برنجن؟ برنج نیسَن؟ یه، پنج ساعت تو اِو جوش قل قل میجوشن، تِت نمیگن بیپیرا! میگن از نفت دِرِسِشون میکنن، راس میگن؟
+ ولله نمیدونم
- یه حالا مَ تلیفون زدم ازت بپرسم ته راه میبری اینا کِی میخوان صال کنن؟
+ نه، نمیدونم.
- اَی ته راه نمیبری نِفَع کی راه میبره؟ ئی تیر تو چش خوردا، چرا ایقد ضدکاری میکنن؟ راعلی به کمرشون بزنه! نمیگن ما فقیرمردم چه خاکی ور سر کنیم؟ حالا گرونی تو سرشون بخوره. پیداکنندگی هم نیس. ئی کلاسمال خودت میدونی آدم تلخیه. هرکار برسه میکنه. ولی کار نیس. باشه هم درآمد نداره، پیداکنندگی نداریم. یه اصلاً انگار همه دیونه شدن. دِز شدن. تا حالا این سیما برقِ ما رِ سه دعفه کندن بردن! همش دعوا، همش مُرافع، همش اعصاب خردی! دیروز بچّا زینتو با بچّا کلمعصومه زدن همدیگه رِ تکه پاره کردن! به خدا شُو گرفته ور سرِ مردم. راس میگن داره قیامت میشه؟......
#مردم_فقیر
#گرانی
#بحران_اقتصادی
#فرهنگ_عامه
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی؛
- اَلِو، اَلِو،اَلِو! منِ اِشناختی؟
+ بله شناختم، مِشتیصغری؟
- مَ کَلصغری شدم، تو هنو میگی مِشتی؟
+ به به، قبول باشه، معلوم میشه وضعتون خوب شده که رفتی کربلا!
- نه یِه حالا که نرفتم. او موقِی که اِمریکایا رفته بودن عراق مَ رفتم کربلا. تازه راه کربلا وا شده بود. الان که نمیتونیم تا همی امامزاده احمد بریم!
+ چرا؟
- یه، دنیا ور سرمون شِو گرفته به خدا! نمیفهمیم چه کار کنیم! گرونی از یه طرف. پیداکنندگی نیس. از چلۀ بزرگی تا حالا یه چَکلۀ بارونی نیومده. هر روز دولَخت و گرتِ خاک. چشمِ چار برامون نمونده. ئی دوتا بُتۀ پِسّه رَم که سُوم زده! سه ساله پشت سرهم سُوم زده!
+ مگه شما پسته هم دارین؟
- نه، پسّهمون کجا بود عامو! ما میرفتیم تو پسّهچینی تو باغا مردم کار میکردیم، همونم دیگه نیس!
+ پس زندگیتون چطو رمیگذره؟
- یه عامو! زندگی کجا بود؟ ما اصلاً پیداکنندگی نداریم که. دنیا ور سرمون شِو گرفته. نمیدونیم چه خاکی ورسر بریزیم. یه دیرو رفتم دم دکّون مصمعلی، یه بطر روغن از او کُشکُووا میداد هشتاد هزارتومن! باورت میشه؟ یعنی میخواه قیامت بشه؟ یه، به اون قرآنی که در سینۀ محمده، نمیتونیم هِچّی بخوریم!
+ فکر کنم باید مثلِ قدیما آبگرمو و آبآردو و قاتوق بابونه و قاتوق شیرینو و کشکِ کاف بدیم به بچههامون!
- قربونِ کشک! کشک کجا بود؟ کیلوی خدا تومنه. همو اُوگرمو و اُوآرتو و قتق بابونه هم به خدا خیلی خرج ور میداره. من و کلاسمال که حاضریم بخوریم، این بچّا غافلو خورده نمیخورن، اَ کُتشون ته نمیره. یه اینا اَ مَ برنج میخوان. برنج اَ کجا بیارم؟ ئی برنجووا هندی شدن کیلوی شص هزار تومن! باورت میشه؟ معلوم نیس برنجن؟ برنج نیسَن؟ یه، پنج ساعت تو اِو جوش قل قل میجوشن، تِت نمیگن بیپیرا! میگن از نفت دِرِسِشون میکنن، راس میگن؟
+ ولله نمیدونم
- یه حالا مَ تلیفون زدم ازت بپرسم ته راه میبری اینا کِی میخوان صال کنن؟
+ نه، نمیدونم.
- اَی ته راه نمیبری نِفَع کی راه میبره؟ ئی تیر تو چش خوردا، چرا ایقد ضدکاری میکنن؟ راعلی به کمرشون بزنه! نمیگن ما فقیرمردم چه خاکی ور سر کنیم؟ حالا گرونی تو سرشون بخوره. پیداکنندگی هم نیس. ئی کلاسمال خودت میدونی آدم تلخیه. هرکار برسه میکنه. ولی کار نیس. باشه هم درآمد نداره، پیداکنندگی نداریم. یه اصلاً انگار همه دیونه شدن. دِز شدن. تا حالا این سیما برقِ ما رِ سه دعفه کندن بردن! همش دعوا، همش مُرافع، همش اعصاب خردی! دیروز بچّا زینتو با بچّا کلمعصومه زدن همدیگه رِ تکه پاره کردن! به خدا شُو گرفته ور سرِ مردم. راس میگن داره قیامت میشه؟......
#مردم_فقیر
#گرانی
#بحران_اقتصادی
#فرهنگ_عامه
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴🔴🔴لئو سای، #هنرمند ژاپنی است که نوازنده سازهای ایرانی است و آواز ایرانی هم میخواند. او میگوید بسیاری از مردم ژاپن، به خصوص کودکان #ایران را فقط از طریق اخبار میشناسند و با فرهنگ غنی ایران آشنایی ندارند. یکی از رویاهای لئو اجرای #موسیقی ایرانی در مدارس #ژاپن است تا کودکان را با #فرهنگ ایران آشنا کند.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#فرهنگ_عذرخواهی
💢معذرتخواهی رئیس جمهوری کره جنوبی بهدلیل وقوع فاجعه هالووین
🔷یون سوک یول، رئیس جمهوری کره جنوبی بهدلیل وقوع فاجعه مرگبار هالووین در سئول عذرخواهی کرد.
🔹او وعده داد مسئولانی را که نتوانستهاند به این حادثه واکنش موثر نشان دهند، مورد بازخواست قرار دهد.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
💢معذرتخواهی رئیس جمهوری کره جنوبی بهدلیل وقوع فاجعه هالووین
🔷یون سوک یول، رئیس جمهوری کره جنوبی بهدلیل وقوع فاجعه مرگبار هالووین در سئول عذرخواهی کرد.
🔹او وعده داد مسئولانی را که نتوانستهاند به این حادثه واکنش موثر نشان دهند، مورد بازخواست قرار دهد.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴لحظۀ خداحافظی!
#احمد_زیدآبادی؛
بازتاب مطلبی که خطاب به حامد اسماعیلیون نوشتم، مرا نسبت به آیندۀ این کشور از هر جهت روشن کرد؛ گرچه پیش از آن هم، برایم کم و بیش روشن بود.
از فحاشی چارپاداری تا تهدید به قتل و تجاوزِ جنسی، بخشی از واکنش افرادی بود که در فضای مجازی و غیرمجازی به حمایت از آقای اسماعیلیون نثارم کردند.
من این سرزمین را سرزمین عطار و سنایی و مولوی و خیام و حافظ و سعدی میدانستم. هرگز فکر نمیکردم بخشی از مردم این سرزمین روزی به این نقطه برسند. حالا که رسیدهاند، دیگر جای حضور من نیست. به هر حال، من هم از پوست و گوشت و خون و عصب ساخته شدهام. فشارها از همه سوست و من چنان تنها و غریب ماندهام که مرگ را بر هموطنی با چنین افرادی ترجیح میدهم.
این لحظه، لحظۀ خداحافظی من با سیاستی است که میخواهد با این شیوه و روش پیش برود. من این صحنه را ترک میکنم، چون هیچ رگی در وجودم با آن سنخیت ندارد و با سرتاسرش بیگانهام.
از این به بعد، بر نوشتن کتابهایم متمرکر میشوم و در این کانال نیز فقط در بارۀ تاریخ و امور انتزاعی مینویسم و کلامی از آنچه در این کشور میگذرد و خواهد گذشت، نخواهم نوشت. این تصمیم برگشتناپذیر است.
اگر ممنوعالخروج نبودم و پاسپورت داشتم، برای مدتی به یاد دوران شکوفایی فرهنگ ایران، به سمرقند یا بخارا میرفتم و یا راهی عراق میشدم و به یادِ لحظههای غربت و مظلومیت علی در جوار مسجد کوفه ساکن میشدم.
با این همه، من عاشق وطنم هستم. برایش دعای خیر میکنم و این تنها کاری است که فعلاً از دستم برمیآید.
#خدا_حافظی
#فرهنگ_ایران
#آینده_کشور
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی؛
بازتاب مطلبی که خطاب به حامد اسماعیلیون نوشتم، مرا نسبت به آیندۀ این کشور از هر جهت روشن کرد؛ گرچه پیش از آن هم، برایم کم و بیش روشن بود.
از فحاشی چارپاداری تا تهدید به قتل و تجاوزِ جنسی، بخشی از واکنش افرادی بود که در فضای مجازی و غیرمجازی به حمایت از آقای اسماعیلیون نثارم کردند.
من این سرزمین را سرزمین عطار و سنایی و مولوی و خیام و حافظ و سعدی میدانستم. هرگز فکر نمیکردم بخشی از مردم این سرزمین روزی به این نقطه برسند. حالا که رسیدهاند، دیگر جای حضور من نیست. به هر حال، من هم از پوست و گوشت و خون و عصب ساخته شدهام. فشارها از همه سوست و من چنان تنها و غریب ماندهام که مرگ را بر هموطنی با چنین افرادی ترجیح میدهم.
این لحظه، لحظۀ خداحافظی من با سیاستی است که میخواهد با این شیوه و روش پیش برود. من این صحنه را ترک میکنم، چون هیچ رگی در وجودم با آن سنخیت ندارد و با سرتاسرش بیگانهام.
از این به بعد، بر نوشتن کتابهایم متمرکر میشوم و در این کانال نیز فقط در بارۀ تاریخ و امور انتزاعی مینویسم و کلامی از آنچه در این کشور میگذرد و خواهد گذشت، نخواهم نوشت. این تصمیم برگشتناپذیر است.
اگر ممنوعالخروج نبودم و پاسپورت داشتم، برای مدتی به یاد دوران شکوفایی فرهنگ ایران، به سمرقند یا بخارا میرفتم و یا راهی عراق میشدم و به یادِ لحظههای غربت و مظلومیت علی در جوار مسجد کوفه ساکن میشدم.
با این همه، من عاشق وطنم هستم. برایش دعای خیر میکنم و این تنها کاری است که فعلاً از دستم برمیآید.
#خدا_حافظی
#فرهنگ_ایران
#آینده_کشور
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat