📕#توفان
✍#ماکسیم_گورکی
بالاخره او در برابر کسی قرار گرفت که نه ماه قبل از تولدش می شناخت در مقابل موجودی بود که هرگز او را بیرون از دل خود احساس نمی کرد. او غرق مخمل و ابریشم بود و اسلحه ی او هم غرق در جواهر بود...
در وجدان هر کسی لکهای هست. منهم در وجدان خودم چنین لکهای دارم.اما عدهی زیادی از مردم دربرابر این بزکهایی که روحشان را پوشانده است، خیلی بی قیدند. آنها این لکه را مانند پیراهن یقه داری که بتن داشته باشند، به آسانی با خود حمل میکنند ... و حال آنکه من چنین پیراهن هایی نمیپوشم ... و گویا بهمین جهت است که تحمل لکه ی وجدان برای من بسیار سنگین است. خلاصه میخواهم گناهم را اعتراف کنم.
اما این اعتراف من، برای خاطر این نیست که نمیتوانم وسیلهی سرگرمی و تفریحی غیر از این پیدا کنم و یا به این وسیله نظر مردم را بطرف خودم جلب کنم. و همچنین برای بحث از محاسن خودم نیست. نه! ... رویهم رفته هیچیک از عللی که مردم را بسوی اعتراف میکشد،باعث اینکار من نشده است. من برای این به گناهانم اعتراف میکنم که میبینم وقتش رسیده است.
♦️@seemorghbook
✍#ماکسیم_گورکی
بالاخره او در برابر کسی قرار گرفت که نه ماه قبل از تولدش می شناخت در مقابل موجودی بود که هرگز او را بیرون از دل خود احساس نمی کرد. او غرق مخمل و ابریشم بود و اسلحه ی او هم غرق در جواهر بود...
در وجدان هر کسی لکهای هست. منهم در وجدان خودم چنین لکهای دارم.اما عدهی زیادی از مردم دربرابر این بزکهایی که روحشان را پوشانده است، خیلی بی قیدند. آنها این لکه را مانند پیراهن یقه داری که بتن داشته باشند، به آسانی با خود حمل میکنند ... و حال آنکه من چنین پیراهن هایی نمیپوشم ... و گویا بهمین جهت است که تحمل لکه ی وجدان برای من بسیار سنگین است. خلاصه میخواهم گناهم را اعتراف کنم.
اما این اعتراف من، برای خاطر این نیست که نمیتوانم وسیلهی سرگرمی و تفریحی غیر از این پیدا کنم و یا به این وسیله نظر مردم را بطرف خودم جلب کنم. و همچنین برای بحث از محاسن خودم نیست. نه! ... رویهم رفته هیچیک از عللی که مردم را بسوی اعتراف میکشد،باعث اینکار من نشده است. من برای این به گناهانم اعتراف میکنم که میبینم وقتش رسیده است.
♦️@seemorghbook