📕#یک_کیو_هشتاد_و_چهار(1q84)
✍#هاروکی_موراکامی
رمان یک کیو هشتاد و چهار که نام آن یاد آور نام کتاب 1984 جورج اورول میباشد، روایت داستان زنی است که در حین تلاش برای رسیدن به قرار ملاقات سوار تاکسی شده و در ترافیک ناچار به پیاده شدن زود هنگام از تاکسی میشود. این زن بعد از پیاده شدن از تاکسی خود را در بعدی دیگر از دنیای فعلی مییابد، بعدی که موازی با دنیای واقعی میباشد لیکن شامل مفاهیم متفاوتی است...
اگر موراکامیخوان باشید که سبک نوشتارش را حتما میشناسید، اما برای آن دسته که هنوز اثری از ایشان نخواندهاند که باید بگویم که به پیش بردن داستانهای موازی و استفاده استادانه از شخصیتهای تخیلی و آمیختن واقعیتهایی از دنیای واقعی با دنیای تخیلی، از مشخصات نوشتههای این نویسنده ژاپنی نامدار است.
داستان در یک بنبست اتفاق میافتد: دختری جوان به نام آئومام (به معنای نخود سبز) در تاکسی در ترافیک سنگین اتوبانی بالاتر از سطح زمین که کمربندی توکیو را دور میزند گیر کرده است. آهنگی از رادیوی تاکسی پخش میشود. همینطور که آهنگ نواخته میشود و تاکسی منتظر است، راننده به آئومام پیشنهاد یک راه خروجی غیرمتعارف داد. به او میگوید که اتوبانهای بالاتر از سطح زمین، راههای خروج اضطراری دارند و یکی از آنها کمی جلوتر است.و میگوید که این خروجیها راهپلههای مخفی به خیابانها دارند و بیشتر مردم از آنها خبر ندارند، و اگر او واقعاً دیرش شده چارهای ندارد جز اینکه از یکی از این راهپلهها پایین برود. وقتی آئومام فکر میکند که چه کار کند، ناگهان راننده یک هشدار موراکامیوار میدهد؛ «فقط یادت باشه که چیزها اونجوری که به نظر میآن نیستن.» در واقع به دختر هشدار میدهد که وقتی پایین برود ممکن است دنیایش برای همیشه تغییر کند.
دختر از پلهها پایین میرود و آنچه راننده گفته بود اتفاق میافتد. دنیایی که آئومام واردش میشود، به طور ظریفی با دنیایی که منتظرش بود متفاوت است. قرار ملاقاتی که برایش عجله داشت، یک قتل از آب درمیآید.
این شروع دیوانهوار 1Q84 است. در میانهی داستان، کار به اتفاقهای غیرواقعی و ماورایی (مانند ساعتی که در هوا معلق است) میکشد، و...
ترجمه فارسی 1Q84 را انتشارات آوای مکتوب در سه جلد با قیمت ۶۰ هزار تومان منتشر کرده است.
رمان "1Q84"که در دو جلد نخست توانست عنوان پرفروشترین کتاب سال ژاپن را از آن خود کند.موفقیت این رمان همچنین باعث فروش آثار قبلی موراکامی و استقبال از سیدی موسیقی ذکر شده در رمان شد.
♦️@seemorghbook
✍#هاروکی_موراکامی
رمان یک کیو هشتاد و چهار که نام آن یاد آور نام کتاب 1984 جورج اورول میباشد، روایت داستان زنی است که در حین تلاش برای رسیدن به قرار ملاقات سوار تاکسی شده و در ترافیک ناچار به پیاده شدن زود هنگام از تاکسی میشود. این زن بعد از پیاده شدن از تاکسی خود را در بعدی دیگر از دنیای فعلی مییابد، بعدی که موازی با دنیای واقعی میباشد لیکن شامل مفاهیم متفاوتی است...
اگر موراکامیخوان باشید که سبک نوشتارش را حتما میشناسید، اما برای آن دسته که هنوز اثری از ایشان نخواندهاند که باید بگویم که به پیش بردن داستانهای موازی و استفاده استادانه از شخصیتهای تخیلی و آمیختن واقعیتهایی از دنیای واقعی با دنیای تخیلی، از مشخصات نوشتههای این نویسنده ژاپنی نامدار است.
داستان در یک بنبست اتفاق میافتد: دختری جوان به نام آئومام (به معنای نخود سبز) در تاکسی در ترافیک سنگین اتوبانی بالاتر از سطح زمین که کمربندی توکیو را دور میزند گیر کرده است. آهنگی از رادیوی تاکسی پخش میشود. همینطور که آهنگ نواخته میشود و تاکسی منتظر است، راننده به آئومام پیشنهاد یک راه خروجی غیرمتعارف داد. به او میگوید که اتوبانهای بالاتر از سطح زمین، راههای خروج اضطراری دارند و یکی از آنها کمی جلوتر است.و میگوید که این خروجیها راهپلههای مخفی به خیابانها دارند و بیشتر مردم از آنها خبر ندارند، و اگر او واقعاً دیرش شده چارهای ندارد جز اینکه از یکی از این راهپلهها پایین برود. وقتی آئومام فکر میکند که چه کار کند، ناگهان راننده یک هشدار موراکامیوار میدهد؛ «فقط یادت باشه که چیزها اونجوری که به نظر میآن نیستن.» در واقع به دختر هشدار میدهد که وقتی پایین برود ممکن است دنیایش برای همیشه تغییر کند.
دختر از پلهها پایین میرود و آنچه راننده گفته بود اتفاق میافتد. دنیایی که آئومام واردش میشود، به طور ظریفی با دنیایی که منتظرش بود متفاوت است. قرار ملاقاتی که برایش عجله داشت، یک قتل از آب درمیآید.
این شروع دیوانهوار 1Q84 است. در میانهی داستان، کار به اتفاقهای غیرواقعی و ماورایی (مانند ساعتی که در هوا معلق است) میکشد، و...
ترجمه فارسی 1Q84 را انتشارات آوای مکتوب در سه جلد با قیمت ۶۰ هزار تومان منتشر کرده است.
رمان "1Q84"که در دو جلد نخست توانست عنوان پرفروشترین کتاب سال ژاپن را از آن خود کند.موفقیت این رمان همچنین باعث فروش آثار قبلی موراکامی و استقبال از سیدی موسیقی ذکر شده در رمان شد.
♦️@seemorghbook