Forwarded from کتابخوانی📚
falsafeye tars.rar
84 MB
عنوان: فلسفه ترس
نویسنده لارس اسوندسن؛
مترجم خشایار دیهیمی؛
گوینده پریوش زاهدی
تاریخ انتشار: 1394
نشر گمان
خلاصه:
نویسنده در این کتاب ترس را از جنبههای مختلف بررسی میکند و به واکاوی آن میپردازد. از نظر وی این کتاب حملهای است به این گرایش که عملا همه پدیدهها را باید از منظر ترس مورد توجه قرار داد.
موضوع: ترس - جنبههای اجتماعی ترس - جنبه های روانشناسی
مجموعه تجربه و هنر زندگی 5
نویسنده لارس اسوندسن؛
مترجم خشایار دیهیمی؛
گوینده پریوش زاهدی
تاریخ انتشار: 1394
نشر گمان
خلاصه:
نویسنده در این کتاب ترس را از جنبههای مختلف بررسی میکند و به واکاوی آن میپردازد. از نظر وی این کتاب حملهای است به این گرایش که عملا همه پدیدهها را باید از منظر ترس مورد توجه قرار داد.
موضوع: ترس - جنبههای اجتماعی ترس - جنبه های روانشناسی
مجموعه تجربه و هنر زندگی 5
☕️ قطعه ای از کتاب
ما در تلاشمان برای چاره اندیشی برای خطرهایی که احاطهمان کردهاند، غالبا راهها و چیزهایی را انتخاب میکنیم که خودشان بدتر از آن مشکلی هستند که با آن دست و پنجه نرم میکنیم.
ارنست بلوخ در همان ابتدای اثر عظیمش درباره امید مینویسد: نکته بسیار مهم این است که یاد بگیریم امیدوار باشیم. اثر امید هرگز از میان نمیرود، امید به عشق به موفقیت میانجامد و نه شکست. امید بر ترس برتری دارد چون نه منفعلانه است و نه به هیچی ختم میشود. این افق پیش روی آدمیان را گستردهتر میکند نه آنکه تنگ ترش کند.
📕 فلسفه ترس
✍ لارس اسوندسن
@shafiAzad
ما در تلاشمان برای چاره اندیشی برای خطرهایی که احاطهمان کردهاند، غالبا راهها و چیزهایی را انتخاب میکنیم که خودشان بدتر از آن مشکلی هستند که با آن دست و پنجه نرم میکنیم.
ارنست بلوخ در همان ابتدای اثر عظیمش درباره امید مینویسد: نکته بسیار مهم این است که یاد بگیریم امیدوار باشیم. اثر امید هرگز از میان نمیرود، امید به عشق به موفقیت میانجامد و نه شکست. امید بر ترس برتری دارد چون نه منفعلانه است و نه به هیچی ختم میشود. این افق پیش روی آدمیان را گستردهتر میکند نه آنکه تنگ ترش کند.
📕 فلسفه ترس
✍ لارس اسوندسن
@shafiAzad
Forwarded from Sciensology
▪️هوش بالاتر و میزان وابستگی آن به تعداد سلولهای مغزی و ارتباط بیشتر میان نورونها
نتایج مطالعات نشان داده است باهوشتر بودن افراد دستکم در پارهای از موضوعات ربطی به بیشتر بودن سلولهای مغزی ندارد، بلکه به تعداد اتصالات مؤثر نورونها مربوط میشود؛ یعنی افرادی که ضریب هوشی بالاتری دارند اتصالات کمتری در بین نورونهای مغز آنها در لایه بیرونی برقرار است.
نتایج مطالعهای که سطح تراکم و طبقهبندی ماده خاکستریرنگ موجود در مغز ۲۵۹ داوطلب را بررسی کرده است نشان میدهد افرادی که در این آزمون استدلالی پیچیده (Complex Reasoning Test) امتیاز بالاتری کسب کرده بودند سلولهای مغزی بیشتری نداشتند و حتی اتصالات کمتری بین سلولهای عصبی موجود در کُرتکس مغز آنها برقرار بوده است.
پژوهشگران نتیجه گرفتهاند که الگویی تکرار شونده در این میان ایفای نقش میکند. نتایج برخی مطالعات هم بیانگر این است که مغز افراد باهوشتر تمایلی به فعالیتهای دشوار ندارد و فعالیت متابولیکی کمتری نسبت به سایر افراد از خود نشان میدهد.
در مجموع این مشاهدات موجب ایجاد فرضیهای به نام بازدهی عصبی (Neural Efficiency Hypothesis) شده است که بیان میکند قدرت تحلیلی سلولهای عصبی مغز به تراکم آنها ربطی ندارد، بلکه به نوع اتصال نورونها مربوط میشود تا تلاش خود را به کمترین حد ممکن برسانند. گرچه ممکن است افراد باهوش در مغز خود سلولهای عصبی کمی داشته باشند، اما این نورونها کارآمدی زیادی دارند. بنابراین بدین شکل قدرت تفکر با حداقل فعالیتهای عصبی برای آنها مقدور میشود.
از آنجا که مطالعات مربوط به هوش و نبوغ غالباً تحلیل و تفسیری از تستهای ضریب هوشی است نباید از این نکته غافل شد که تواناییهای مغزی فراواناند و استدلالهای تحلیلی فقط بخشی از مهارتهای شناختی ما هستند.
Source: Nature Communications
Intelligence - Intelligence
@NeoSciensology
نتایج مطالعات نشان داده است باهوشتر بودن افراد دستکم در پارهای از موضوعات ربطی به بیشتر بودن سلولهای مغزی ندارد، بلکه به تعداد اتصالات مؤثر نورونها مربوط میشود؛ یعنی افرادی که ضریب هوشی بالاتری دارند اتصالات کمتری در بین نورونهای مغز آنها در لایه بیرونی برقرار است.
نتایج مطالعهای که سطح تراکم و طبقهبندی ماده خاکستریرنگ موجود در مغز ۲۵۹ داوطلب را بررسی کرده است نشان میدهد افرادی که در این آزمون استدلالی پیچیده (Complex Reasoning Test) امتیاز بالاتری کسب کرده بودند سلولهای مغزی بیشتری نداشتند و حتی اتصالات کمتری بین سلولهای عصبی موجود در کُرتکس مغز آنها برقرار بوده است.
پژوهشگران نتیجه گرفتهاند که الگویی تکرار شونده در این میان ایفای نقش میکند. نتایج برخی مطالعات هم بیانگر این است که مغز افراد باهوشتر تمایلی به فعالیتهای دشوار ندارد و فعالیت متابولیکی کمتری نسبت به سایر افراد از خود نشان میدهد.
در مجموع این مشاهدات موجب ایجاد فرضیهای به نام بازدهی عصبی (Neural Efficiency Hypothesis) شده است که بیان میکند قدرت تحلیلی سلولهای عصبی مغز به تراکم آنها ربطی ندارد، بلکه به نوع اتصال نورونها مربوط میشود تا تلاش خود را به کمترین حد ممکن برسانند. گرچه ممکن است افراد باهوش در مغز خود سلولهای عصبی کمی داشته باشند، اما این نورونها کارآمدی زیادی دارند. بنابراین بدین شکل قدرت تفکر با حداقل فعالیتهای عصبی برای آنها مقدور میشود.
از آنجا که مطالعات مربوط به هوش و نبوغ غالباً تحلیل و تفسیری از تستهای ضریب هوشی است نباید از این نکته غافل شد که تواناییهای مغزی فراواناند و استدلالهای تحلیلی فقط بخشی از مهارتهای شناختی ما هستند.
Source: Nature Communications
Intelligence - Intelligence
@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
▪️خودباهوشپنداری مردان
تحقیقات نشان میدهد مردان همواره خود را باهوشتر از زنان میدانند؛ در مقابل زنان نیز بهرهٔ هوشی (IQ) خود را دستکم میگیرند. علیرغم شواهد بیشمار روانشناختی و نظریات پژوهشگران روانشناسی و حوزهٔ هوش که با صراحت میگویند مردان و زنان از لحاظ بهرهٔ هوشی با همدیگر برابر هستند و جنس باهوشتر وجود ندارد، همچنان تفاوتهای جنسیتی در هوش خودتخمینی (SEI) به نحوی گسترده گزارش میشود. در واقع قویترین عواملی که تخمین بیش از حد بهرهٔ هوشی را تعیین میکند جنس زیستی و سپس جنسیت روانشناختی است. افراد تمایل دارند که هوش خود را دست بالا بگیرند؛ گرچه آنها باهم فرق دارند. برخی در تواناییهای فکری خود تردید دارند، اما برخی دیگر استعدادهای خود را بیش از حد ارزیابی میکنند. در مجموع مردان به شکلی سیستماتیک خود را به طور قابلتوجهی در مقایسه با زنان باهوشتر میدانند؛ در مقابل زنان نیز به شکلی سیستماتیک هوش خود را دستکم میگیرند؛ پدیدهای که در بسیاری از فرهنگها به وضوح مشاهده میشود. در روانشناسی به این اثر «غرور مردانه - تواضع زنانه» گفته میشود.
Source: Frontiers in Psychology
@NeoSciensology
تحقیقات نشان میدهد مردان همواره خود را باهوشتر از زنان میدانند؛ در مقابل زنان نیز بهرهٔ هوشی (IQ) خود را دستکم میگیرند. علیرغم شواهد بیشمار روانشناختی و نظریات پژوهشگران روانشناسی و حوزهٔ هوش که با صراحت میگویند مردان و زنان از لحاظ بهرهٔ هوشی با همدیگر برابر هستند و جنس باهوشتر وجود ندارد، همچنان تفاوتهای جنسیتی در هوش خودتخمینی (SEI) به نحوی گسترده گزارش میشود. در واقع قویترین عواملی که تخمین بیش از حد بهرهٔ هوشی را تعیین میکند جنس زیستی و سپس جنسیت روانشناختی است. افراد تمایل دارند که هوش خود را دست بالا بگیرند؛ گرچه آنها باهم فرق دارند. برخی در تواناییهای فکری خود تردید دارند، اما برخی دیگر استعدادهای خود را بیش از حد ارزیابی میکنند. در مجموع مردان به شکلی سیستماتیک خود را به طور قابلتوجهی در مقایسه با زنان باهوشتر میدانند؛ در مقابل زنان نیز به شکلی سیستماتیک هوش خود را دستکم میگیرند؛ پدیدهای که در بسیاری از فرهنگها به وضوح مشاهده میشود. در روانشناسی به این اثر «غرور مردانه - تواضع زنانه» گفته میشود.
Source: Frontiers in Psychology
@NeoSciensology
انسان در حقیقت حیوانی وحشی و تنفرانگیز است که ما او را فقط در حالت رام و مهار شده می شناسیم.
این حالت را تمدن نامیده اند.
آرتور_شوپنهاور
متعلقات_و_ملحقات
این حالت را تمدن نامیده اند.
آرتور_شوپنهاور
متعلقات_و_ملحقات
Forwarded from کتابخوانی📚 (fa.m)
⏹ انسان بیش از آن که به تواناییهای خودش تکیه کند روی کَرم و بخشش دیگران حساب میکند. و این یکی از پایههای اصلی خداپرستی است.
✍آرتور شوپنهاور
📚متعلقات و ملحقات
@shafiAzad
✍آرتور شوپنهاور
📚متعلقات و ملحقات
@shafiAzad
برای مردم تفکر همچون باری طاقت فرساست. بنابراین همان قدری که کار حرفه ایشان ایجاب میکند میاندیشند و همانقدری که برای تفریحاتِ مختلفشان لازم است و نیز برای گفتگو و بازی، که ازین رو باید طوری ترتیب داده شوند که آنها بتوانند با حداقل اندیشهی ممکن کارشان را پیش ببرند ولی اگر در اوقات فراغتشان چنین تسهیلاتی نداشته باشند به جای اینکه کتابی به دست بگیرند و قدرت اندیشه شان را محک بزنند، ساعت ها کنار پنجره ولو میشوند و به پیش پا افتادهترین اتفاقات چشم میدوزند و به این ترتیب واقعا برایمان میشوند مصداقهای این سخن آریوستو که:
چه رقت آورند ساعاتِ بیکاریِ نادانان!
#آرتور_شوپنهاور
از کتاب "متعلقات و ملحقات"
@shafiazad
چه رقت آورند ساعاتِ بیکاریِ نادانان!
#آرتور_شوپنهاور
از کتاب "متعلقات و ملحقات"
@shafiazad
Forwarded from Sciensology
▪️اثرات فقر و آسیبهای اجتماعی بر مغز نوزاد در زمان بارداری مادر
تأثیر تجربیات مادر در دوران بارداری بر رشد مغز نوزاد بسیار جدیتر از آن چیزی است که تصور میشود. در مجموع نتایج مطالعات نشان دادهاند که فقر و آسیبهای اجتماعی نظیر جرم و جنایت حتی پیش از تولد میتوانند بر ساختار و عملکرد مغز نوزادان تأثیر عمدهای بگذارند.
مادرانی که در شرایط فقر میزیاند، نوزادان متولد شده از آنها نسبت به مادرانی که درآمد خانوادگی بیشتری دارند از حجم مغزی کمتری منجمله ماده خاکستری قشر مغز، ماده خاکستری زیر قشری و ماده سفید برخوردار هستند. همچنین مادرانی که در زمان بارداری در شرایط فقر به سر میبرند، ممکن است مغز نوزادانی که آنها به دنیا میآورند حتی در مراحل بعدی زندگی به اندازهای که مغز سایر نوزادان مشابه در شرایط عاری از فشار زیاد میتواند رشد یابد قادر به رویش نباشد؛ زیرا یافتهها از چینخوردگی کمتر و کمعمقتر مغز این نوزادان حکایت میکند که معمولاً نشانهای از نابالغی مغز است. مغز انسان سالم در حین رشد و رویش دارای چینخوردگی بیشتری است و سطح عملکردی وسیعتری برای قشر مغز فراهم میکند.
مادرانی که دوران بارداری خود را در مناطق جرمپرور و جنایتخیز سپری کردهاند، مغز نوزادان متولد شده از آنها در هفتههای نخست زندگی با مغز سایر نوزادانی که در شرایط بهتری میزیاند متفاوت است. همچنین نوزادانی که مادران آنها در معرض جرم و جنایت قرار دارند در تنظیم و کنترل احساسات از خود عملکرد ضعیفتری نشان میدهند که دلیل آن میتواند استرس مادر باشد و به ضعف ارتباطات در مغز نوزادان بیانجامد.
Source: JAMA Network Open - Biological Psychiatry - Issues in Mental Health Nursing
@NeoSciensology
تأثیر تجربیات مادر در دوران بارداری بر رشد مغز نوزاد بسیار جدیتر از آن چیزی است که تصور میشود. در مجموع نتایج مطالعات نشان دادهاند که فقر و آسیبهای اجتماعی نظیر جرم و جنایت حتی پیش از تولد میتوانند بر ساختار و عملکرد مغز نوزادان تأثیر عمدهای بگذارند.
مادرانی که در شرایط فقر میزیاند، نوزادان متولد شده از آنها نسبت به مادرانی که درآمد خانوادگی بیشتری دارند از حجم مغزی کمتری منجمله ماده خاکستری قشر مغز، ماده خاکستری زیر قشری و ماده سفید برخوردار هستند. همچنین مادرانی که در زمان بارداری در شرایط فقر به سر میبرند، ممکن است مغز نوزادانی که آنها به دنیا میآورند حتی در مراحل بعدی زندگی به اندازهای که مغز سایر نوزادان مشابه در شرایط عاری از فشار زیاد میتواند رشد یابد قادر به رویش نباشد؛ زیرا یافتهها از چینخوردگی کمتر و کمعمقتر مغز این نوزادان حکایت میکند که معمولاً نشانهای از نابالغی مغز است. مغز انسان سالم در حین رشد و رویش دارای چینخوردگی بیشتری است و سطح عملکردی وسیعتری برای قشر مغز فراهم میکند.
مادرانی که دوران بارداری خود را در مناطق جرمپرور و جنایتخیز سپری کردهاند، مغز نوزادان متولد شده از آنها در هفتههای نخست زندگی با مغز سایر نوزادانی که در شرایط بهتری میزیاند متفاوت است. همچنین نوزادانی که مادران آنها در معرض جرم و جنایت قرار دارند در تنظیم و کنترل احساسات از خود عملکرد ضعیفتری نشان میدهند که دلیل آن میتواند استرس مادر باشد و به ضعف ارتباطات در مغز نوزادان بیانجامد.
Source: JAMA Network Open - Biological Psychiatry - Issues in Mental Health Nursing
@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
▪️همنوعخواری پس از رابطهٔ جنسی
مادههای بسیاری از گونههای عنکبوت در عملی وحشتناک موسوم به همنوعخواری جنسی پس از تولیدمثل - چه برای تغذیه و چه برای ایجاد موقعیتهای جفتگیری با دیگر نرها - شریک خود را میبلعند. عنکبوتهای ماده معمولاً از همتایان نر خود جثهای بزرگتر دارند و از یک مزیت بالقوهٔ فیزیکی برخوردار هستند.
نتایج پژوهشی جدید نشان میدهد عنکبوت نر گردباف (Philoponella Prominens) پس از رابطهٔ جنسی برای جلوگیری از کشته و خورده شدن توسط شریک خود با میانگین اوج سرعت ۶۵ سانتیمتر بر ثانیه و شتاب ۲۰۰ متر بر مجذور ثانیه یعنی معادل ۲۰ برابر شتاب در هنگام سقوط آزاد فرار میکند. عنکبوت نر گردباف حین این عمل پاهای جلویی خود را روی ماده جمع میکند و بلافاصله پس از جفتگیری با استفاده از فشار هیدرولیک ایجاد شده در امتداد مفاصل تیبیا-متاتارسوس در اقدامی شگفتانگیز پاهایش را به شکلی صاف در میآورد تا بتواند مانند فنر یا منجنیق خود را پرتاب کند.
پژوهشگران با بررسی ۱۵۵ جفتگیری موفق در عنکبوتهای گردباف پی بردند که ۱۵۲ عنکبوت نر پاهای خود را به شکل منجنیق درآوردند و از مرگ نجات یافتند، اما ۳ عنکبوت نر از منجنیقشدن پرهیز کردند و بلافاصله توسط شرکای جنسی خود خورده شدند. همچنین پژوهشگران در این مطالعه از منجنیقشدن ۳۰ عنکبوت نر دیگر جلوگیری کردند که همگی توسط جفت خود شکار شدند. بنابراین به نظر میرسد منجنیقشدن برای جلوگیری از همنوعخواری جنسی ضرورت داشته باشد.
عنکبوت نر میتواند این چرخه را تا شش بار تکرار کند. شاید بازگشت مداوم به یک شریک جنسی قاتل تا حد زیادی بیپروا به نظر برسد، اما عنکبوتهای نر برای اطمینان از تلقیح یک عنکبوت ماده با اطلاعات ژنتیکی خود این عمل خطرناک را بارها انجام میدهند تا زمانی که بتوانند جفتگیری کنند.
ممکن است فرار حیرتآور و تماشایی عنکبوت نر گردباف از نظر انتخاب ژنتیکی مفید باشد و به تعیین تناسب اندام نرها کمک کند؛ زیرا نرهایی که نمیتوانند بدن خود را به شکل منجنیق درآورند اساساً از مخزن ژنی خارج میشوند، اما نرهایی که میتوانند خود را مانند منجنیق پرتاب کنند احتمالاً وقتی دوباره برای جفتگیری بازگردند برای مادهها جذابتر به نظر برسند.
Source: Current Biology
@NeoSciensology
مادههای بسیاری از گونههای عنکبوت در عملی وحشتناک موسوم به همنوعخواری جنسی پس از تولیدمثل - چه برای تغذیه و چه برای ایجاد موقعیتهای جفتگیری با دیگر نرها - شریک خود را میبلعند. عنکبوتهای ماده معمولاً از همتایان نر خود جثهای بزرگتر دارند و از یک مزیت بالقوهٔ فیزیکی برخوردار هستند.
نتایج پژوهشی جدید نشان میدهد عنکبوت نر گردباف (Philoponella Prominens) پس از رابطهٔ جنسی برای جلوگیری از کشته و خورده شدن توسط شریک خود با میانگین اوج سرعت ۶۵ سانتیمتر بر ثانیه و شتاب ۲۰۰ متر بر مجذور ثانیه یعنی معادل ۲۰ برابر شتاب در هنگام سقوط آزاد فرار میکند. عنکبوت نر گردباف حین این عمل پاهای جلویی خود را روی ماده جمع میکند و بلافاصله پس از جفتگیری با استفاده از فشار هیدرولیک ایجاد شده در امتداد مفاصل تیبیا-متاتارسوس در اقدامی شگفتانگیز پاهایش را به شکلی صاف در میآورد تا بتواند مانند فنر یا منجنیق خود را پرتاب کند.
پژوهشگران با بررسی ۱۵۵ جفتگیری موفق در عنکبوتهای گردباف پی بردند که ۱۵۲ عنکبوت نر پاهای خود را به شکل منجنیق درآوردند و از مرگ نجات یافتند، اما ۳ عنکبوت نر از منجنیقشدن پرهیز کردند و بلافاصله توسط شرکای جنسی خود خورده شدند. همچنین پژوهشگران در این مطالعه از منجنیقشدن ۳۰ عنکبوت نر دیگر جلوگیری کردند که همگی توسط جفت خود شکار شدند. بنابراین به نظر میرسد منجنیقشدن برای جلوگیری از همنوعخواری جنسی ضرورت داشته باشد.
عنکبوت نر میتواند این چرخه را تا شش بار تکرار کند. شاید بازگشت مداوم به یک شریک جنسی قاتل تا حد زیادی بیپروا به نظر برسد، اما عنکبوتهای نر برای اطمینان از تلقیح یک عنکبوت ماده با اطلاعات ژنتیکی خود این عمل خطرناک را بارها انجام میدهند تا زمانی که بتوانند جفتگیری کنند.
ممکن است فرار حیرتآور و تماشایی عنکبوت نر گردباف از نظر انتخاب ژنتیکی مفید باشد و به تعیین تناسب اندام نرها کمک کند؛ زیرا نرهایی که نمیتوانند بدن خود را به شکل منجنیق درآورند اساساً از مخزن ژنی خارج میشوند، اما نرهایی که میتوانند خود را مانند منجنیق پرتاب کنند احتمالاً وقتی دوباره برای جفتگیری بازگردند برای مادهها جذابتر به نظر برسند.
Source: Current Biology
@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
▪️تفاوت مغز قاتلان با سایر مجرمان
تحقیقات نشان میدهد که مغز قاتلان به شکل قابلتوجهی متفاوت با مغز سایر مجرمان خشن و غیرخشن است. بزرگترین پژوهش انجامشده در این زمینه بر روی مغز ۸۰۸ نفر از زندانیان مرد انجام شده است که دچار روانپریشی و آسیب مغزی و غیره نبودند. پژوهشگران در این مطالعه اسکن مغزی سه گروه مجرم را مورد بررسی قرار دادند.
گروه اول متشکل از ۲۰۳ قاتل میشد که به جرم خود اذعان داشتند و کسانی که جرم آنها محرز بوده است و محکوم به قتل شده بودند. گروه دوم متشکل از ۴۷۵ مجرم میشد که قاتل نبودند و دارای جرائم خشونتباری همچون ضرب و جرح، خشونتهای خانوادگی و مواردی بودند که آسیب بدنی شدید را به همراه داشته است. گروه سوم متشکل از ۱۳۰ مجرم میشد که یا مرتکب خشونت نشده بودند یا خشونت آنها زیاد نبود و جرائمی همچون حمل مواد مخدر، فحشاء و جرمهای دیگری داشتند که سایرین را دچار آسیب مستقیم و بدنی جدی نکرده بود.
نتایج به دست آمده نشان داد که ماده خاکستری مغز کسانی که مرتکب قتل شده بودند با دو گروه دیگر تفاوت قابل ملاحظهای دارد و میزان ماده خاکستری افراد گروه قاتل در چندین ناحیه از مغز نسبت به دو گروه دیگر دارای کاهش بسیاری بود. بیشترین کاهش ماده خاکستری مغز مردان قاتل در مقایسه با مجرمانی که دارای جرائم دیگر بودند در نواحی قشر اوربیتوفرونتال (orbital frontal cortex) و بخش جلویی لوبهای تمپورال (anterior temporal lobes) دیده میشد.
گرچه پیشبینی رفتار قتل با تکیه بر دادههای مغزی یک نتیجه معقول است، اما پژوهشگران این مطالعه میگویند که نباید از این اطلاعات به عنوان ابزاری برای شناسایی قاتلان یا ابزاری برای پیشبینی رفتار آدمکشی در آینده استفاده شود و باید بررسیهای بیشتری انجام بگیرد. در هر حال این مطالعه به یک نشانه مغزی برای رفتار قتل اشاره میکند، اما میباید این نتایج در مطالعات دیگری نیز تکرار شود.
Source: Brain Imaging and Behavior
@NeoSciensology
تحقیقات نشان میدهد که مغز قاتلان به شکل قابلتوجهی متفاوت با مغز سایر مجرمان خشن و غیرخشن است. بزرگترین پژوهش انجامشده در این زمینه بر روی مغز ۸۰۸ نفر از زندانیان مرد انجام شده است که دچار روانپریشی و آسیب مغزی و غیره نبودند. پژوهشگران در این مطالعه اسکن مغزی سه گروه مجرم را مورد بررسی قرار دادند.
گروه اول متشکل از ۲۰۳ قاتل میشد که به جرم خود اذعان داشتند و کسانی که جرم آنها محرز بوده است و محکوم به قتل شده بودند. گروه دوم متشکل از ۴۷۵ مجرم میشد که قاتل نبودند و دارای جرائم خشونتباری همچون ضرب و جرح، خشونتهای خانوادگی و مواردی بودند که آسیب بدنی شدید را به همراه داشته است. گروه سوم متشکل از ۱۳۰ مجرم میشد که یا مرتکب خشونت نشده بودند یا خشونت آنها زیاد نبود و جرائمی همچون حمل مواد مخدر، فحشاء و جرمهای دیگری داشتند که سایرین را دچار آسیب مستقیم و بدنی جدی نکرده بود.
نتایج به دست آمده نشان داد که ماده خاکستری مغز کسانی که مرتکب قتل شده بودند با دو گروه دیگر تفاوت قابل ملاحظهای دارد و میزان ماده خاکستری افراد گروه قاتل در چندین ناحیه از مغز نسبت به دو گروه دیگر دارای کاهش بسیاری بود. بیشترین کاهش ماده خاکستری مغز مردان قاتل در مقایسه با مجرمانی که دارای جرائم دیگر بودند در نواحی قشر اوربیتوفرونتال (orbital frontal cortex) و بخش جلویی لوبهای تمپورال (anterior temporal lobes) دیده میشد.
گرچه پیشبینی رفتار قتل با تکیه بر دادههای مغزی یک نتیجه معقول است، اما پژوهشگران این مطالعه میگویند که نباید از این اطلاعات به عنوان ابزاری برای شناسایی قاتلان یا ابزاری برای پیشبینی رفتار آدمکشی در آینده استفاده شود و باید بررسیهای بیشتری انجام بگیرد. در هر حال این مطالعه به یک نشانه مغزی برای رفتار قتل اشاره میکند، اما میباید این نتایج در مطالعات دیگری نیز تکرار شود.
Source: Brain Imaging and Behavior
@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
▪️شبکههای اجتماعی و آسیبهای روانی
تحقیقات نشان میدهد یکهفته عدم استفاده از شبکههای اجتماعی میتواند سلامت روان را به نحو چشمگیری بهبود بخشد و موجب کاهش افسردگی و اضطراب شود. میدانیم که امروزه شبکههای اجتماعی نقش مهمی در زندگی بسیاری از افراد دارند، اما اگر هر هفته ساعتها وقت خود را صرف پیمایش شبکههای اجتماعی میکنید و گمان میبرید این کار روی شما تأثیر منفی میگذارد، احتمالاً ارزش آن را داشته باشد که استفاده خود را کاهش دهید تا ببینید چه برآیند مثبتی میتواند بجا بگذارد.
Source: Cyberpsychology, Behaviour and Social Networking
@NeoSciensology
تحقیقات نشان میدهد یکهفته عدم استفاده از شبکههای اجتماعی میتواند سلامت روان را به نحو چشمگیری بهبود بخشد و موجب کاهش افسردگی و اضطراب شود. میدانیم که امروزه شبکههای اجتماعی نقش مهمی در زندگی بسیاری از افراد دارند، اما اگر هر هفته ساعتها وقت خود را صرف پیمایش شبکههای اجتماعی میکنید و گمان میبرید این کار روی شما تأثیر منفی میگذارد، احتمالاً ارزش آن را داشته باشد که استفاده خود را کاهش دهید تا ببینید چه برآیند مثبتی میتواند بجا بگذارد.
Source: Cyberpsychology, Behaviour and Social Networking
@NeoSciensology
معمولا ما فکر میکنیم که نزدیکانمان احساسات ما نسبت به خودشان را میدانند و به همین دلیل نیازی برای بیان احساس و علاقهامان نسبت به آنها احساس نمیکنیم. اما هر چند که ممکن است غیر منطقی به نظر برسد ولی باز هم تردیدهایی در این خصوص در آنها بهوجود میآید به همین دلیل زمانیکه احساساتتان را با اعضای خانواده در میان بگذارید احساس خیلی بهتری خواهند داشت.
📕 ۱۰۰ راز خانواده موفق
✍🏻 #دیوید_نیون
@ShafiAzad
📕 ۱۰۰ راز خانواده موفق
✍🏻 #دیوید_نیون
@ShafiAzad
خودت رو مورد مطالعه قرار بده ؛
تو نیاز داری که به شناختن خود ادامه دهی ...
هر روز کمی بیشتر از روز پیش ...
#ریچارد_باخ
@ShafiAzad
تو نیاز داری که به شناختن خود ادامه دهی ...
هر روز کمی بیشتر از روز پیش ...
#ریچارد_باخ
@ShafiAzad