🔸💠🔸در #احادیث صحیح این مطلب که #محمد سر پا ادرار می کرده وجود دارد.
⭕️حدثنا محمد بن عَرْعَرَةَ قال حدثنا شُعْبَةُ عن مَنْصُورٍ عن أبي وَائِلٍ قال كان أبو مُوسَى الْأَشْعَرِيُّ يُشَدِّدُ في الْبَوْلِ وَيَقُولُ إِنَّ بَنِي إِسْرَائِيلَ كان إذا أَصَابَ ثَوْبَ أَحَدِهِمْ قَرَضَهُ فقال حُذَيْفَةُ لَيْتَهُ أَمْسَكَ أتى رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم سُبَاطَةَ قَوْمٍ فَبَالَ قَائِمًا.
💢 سند :
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج1 ، ص 90، ح 224، كِتَاب الْوُضُوءِ، بَاب الْبَوْلِ عِنْدَ سُبَاطَةِ قَوْمٍ ، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987
✔️ترجمه :
أبووائل گويد: ابوموسى اشعرى در باره بول سختگيرى مىكرد و مىگفت: بنىاسرائيل اين گونه بودند كه هر وقت به لباس يكى از آنها بولى اصابت مىكرد، آن را قيچى مىكردند، پس حذيفه گفت: اى كاش او خويشتن دارى مىكرد، رسول الله به مزبله قومى رسيد و ايستاده بول (ادرار) كرد.
🔸💠🔸حدثنا آدَمُ قال حدثنا شُعْبَةُ عن الْأَعْمَشِ عن أبي وَائِلٍ عن حُذَيْفَةَ قال أتى النبي صلى الله عليه وسلم سُبَاطَةَ قَوْمٍ فَبَالَ قَائِمًا ثُمَّ دَعَا بِمَاءٍ فَجِئْتُهُ بِمَاءٍ فَتَوَضَّأَ.
💢سند :
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج1 ، ص 90، ح222، كِتَاب الْوُضُوءِ، بَاب الْبَوْلِ قَائِمًا وَقَاعِدًا ، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987
✔️ترجمه : از حذيفه روايت شده است که گفت : رسول خدا به مزبله قومى رسيد، پس در حالت ايستاده بول کردند ، سپس آبى خواسته پس من آب را آوردم و حضرت وضو گرفتند.
🔸💠🔸حدثنا سُلَيْمَانُ بن حَرْبٍ عن شُعْبَةَ عن مَنْصُورٍ عن أبي وَائِلٍ عن حُذَيْفَةَ رضي الله عنه قال لقد رأيت رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم أو قال لقد أتى النبي صلى الله عليه وسلم سُبَاطَةَ قَوْمٍ فَبَالَ قَائِمًا.
💢سند :
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج2 ، ص 874، ح2339، كِتَاب المظالم، بَاب الْوُقُوفِ وَالْبَوْلِ عِنْدَ سُبَاطَةِ قَوْمٍ ، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987
✔️ترجمه : ابووائل از حذيفه نقل كرده كه ديدم رسول الله را يا گفت: رسول خدا آمد به مزبله قومى و در آن جا ايستاده بول كرد
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
⚫️ در یکی از شهر های #سنی سالی یه بار این سنت محمد را اجرا می کنند.
⭕️ محيى الدين نووى در شرح صحيح مسلم و جلال الدين سيوطى در شرح سنن نسائى مىنويسند :
قال القاضي حسين في تعليقه . وصار هذا عادة لأهل هراة يبولون قياما في كل سنة مرة إحياء لتلك السنة.
💢 سند :
النووي الشافعي، محيي الدين أبو زكريا يحيى بن شرف بن مر بن جمعة بن حزام (متوفاي676 هـ)، المجموع، ج2، ص 103، ناشر: دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، التكملة الثانية
💠السيوطي، جلال الدين أبو الفضل عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاي911هـ)، شرح السيوطي لسنن النسائي، ج1، ص 20، تحقيق : عبدالفتاح أبو غدة ، ناشر : مكتب المطبوعات الإسلامية - حلب ، الطبعة : الثانية ، 1406هـ – 1986م
✔️ ترجمه : قاضى حسين در تعليقه خويش آورده است كه اين كار عادت اهل هرات شده بود كه هر سال يكبار براى احياى اين سنت ، ايستاده بول مىكردند
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
⚫️ و از طرف ديگر ايستاده بول كردن را يكى از علامتهاى ضعف راوى به حساب آوردهاند . عقيلى در شرح حال سماك بن حرب كوفى مىنويسد :
💠 حدثنا جرير قال أتيت سماك بن حرب فوجدته يبول قائما فتركته ولم أسمع منه.
💢 سند :
🔸العقيلي، ابوجعفر محمد بن عمر بن موسي (متوفاي322هـ)، الضعفاء الكبير، ج2، ص 178، تحقيق: عبد المعطي أمين قلعجي، ناشر: دار المكتبة العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1404هـ - 1984م؛
🔹اللكنوي الهندي، ابوالحسنات محمد عبد الحي (متوفاي1304هـ)، الرفع والتكميل في الجرح والتعديل، ج1، ص 81، تحقيق: عبد الفتاح ابوغدة، ناشر: مكتب المطبوعات الإسلامية - حلب، الطبعة: الثالثة، 1407هـ
✔️ ترجمه : جرير مىگويد به نزد سماك بن حرب رفتم ! ديدم او ايستاده بول مىكند ؛ به همين سبب او را رها كرده و از او روايت نشنيدم.
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
⭕️ با توجه به روايات بالا كه در سنديت انها خدشه اي وجود ندارد #محمد_رسول الله ايستاده ادرار ميكرده و تمام مطالبى كه روحانيون مسلمان در مورد فوايد نشسته ادارار كردن و سنت نبوي ميگويند، چرندياتي بيش نيست ‼️
https://telegram.me/shafiazad
⭕️حدثنا محمد بن عَرْعَرَةَ قال حدثنا شُعْبَةُ عن مَنْصُورٍ عن أبي وَائِلٍ قال كان أبو مُوسَى الْأَشْعَرِيُّ يُشَدِّدُ في الْبَوْلِ وَيَقُولُ إِنَّ بَنِي إِسْرَائِيلَ كان إذا أَصَابَ ثَوْبَ أَحَدِهِمْ قَرَضَهُ فقال حُذَيْفَةُ لَيْتَهُ أَمْسَكَ أتى رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم سُبَاطَةَ قَوْمٍ فَبَالَ قَائِمًا.
💢 سند :
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج1 ، ص 90، ح 224، كِتَاب الْوُضُوءِ، بَاب الْبَوْلِ عِنْدَ سُبَاطَةِ قَوْمٍ ، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987
✔️ترجمه :
أبووائل گويد: ابوموسى اشعرى در باره بول سختگيرى مىكرد و مىگفت: بنىاسرائيل اين گونه بودند كه هر وقت به لباس يكى از آنها بولى اصابت مىكرد، آن را قيچى مىكردند، پس حذيفه گفت: اى كاش او خويشتن دارى مىكرد، رسول الله به مزبله قومى رسيد و ايستاده بول (ادرار) كرد.
🔸💠🔸حدثنا آدَمُ قال حدثنا شُعْبَةُ عن الْأَعْمَشِ عن أبي وَائِلٍ عن حُذَيْفَةَ قال أتى النبي صلى الله عليه وسلم سُبَاطَةَ قَوْمٍ فَبَالَ قَائِمًا ثُمَّ دَعَا بِمَاءٍ فَجِئْتُهُ بِمَاءٍ فَتَوَضَّأَ.
💢سند :
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج1 ، ص 90، ح222، كِتَاب الْوُضُوءِ، بَاب الْبَوْلِ قَائِمًا وَقَاعِدًا ، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987
✔️ترجمه : از حذيفه روايت شده است که گفت : رسول خدا به مزبله قومى رسيد، پس در حالت ايستاده بول کردند ، سپس آبى خواسته پس من آب را آوردم و حضرت وضو گرفتند.
🔸💠🔸حدثنا سُلَيْمَانُ بن حَرْبٍ عن شُعْبَةَ عن مَنْصُورٍ عن أبي وَائِلٍ عن حُذَيْفَةَ رضي الله عنه قال لقد رأيت رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم أو قال لقد أتى النبي صلى الله عليه وسلم سُبَاطَةَ قَوْمٍ فَبَالَ قَائِمًا.
💢سند :
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج2 ، ص 874، ح2339، كِتَاب المظالم، بَاب الْوُقُوفِ وَالْبَوْلِ عِنْدَ سُبَاطَةِ قَوْمٍ ، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987
✔️ترجمه : ابووائل از حذيفه نقل كرده كه ديدم رسول الله را يا گفت: رسول خدا آمد به مزبله قومى و در آن جا ايستاده بول كرد
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
⚫️ در یکی از شهر های #سنی سالی یه بار این سنت محمد را اجرا می کنند.
⭕️ محيى الدين نووى در شرح صحيح مسلم و جلال الدين سيوطى در شرح سنن نسائى مىنويسند :
قال القاضي حسين في تعليقه . وصار هذا عادة لأهل هراة يبولون قياما في كل سنة مرة إحياء لتلك السنة.
💢 سند :
النووي الشافعي، محيي الدين أبو زكريا يحيى بن شرف بن مر بن جمعة بن حزام (متوفاي676 هـ)، المجموع، ج2، ص 103، ناشر: دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، التكملة الثانية
💠السيوطي، جلال الدين أبو الفضل عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاي911هـ)، شرح السيوطي لسنن النسائي، ج1، ص 20، تحقيق : عبدالفتاح أبو غدة ، ناشر : مكتب المطبوعات الإسلامية - حلب ، الطبعة : الثانية ، 1406هـ – 1986م
✔️ ترجمه : قاضى حسين در تعليقه خويش آورده است كه اين كار عادت اهل هرات شده بود كه هر سال يكبار براى احياى اين سنت ، ايستاده بول مىكردند
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
⚫️ و از طرف ديگر ايستاده بول كردن را يكى از علامتهاى ضعف راوى به حساب آوردهاند . عقيلى در شرح حال سماك بن حرب كوفى مىنويسد :
💠 حدثنا جرير قال أتيت سماك بن حرب فوجدته يبول قائما فتركته ولم أسمع منه.
💢 سند :
🔸العقيلي، ابوجعفر محمد بن عمر بن موسي (متوفاي322هـ)، الضعفاء الكبير، ج2، ص 178، تحقيق: عبد المعطي أمين قلعجي، ناشر: دار المكتبة العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1404هـ - 1984م؛
🔹اللكنوي الهندي، ابوالحسنات محمد عبد الحي (متوفاي1304هـ)، الرفع والتكميل في الجرح والتعديل، ج1، ص 81، تحقيق: عبد الفتاح ابوغدة، ناشر: مكتب المطبوعات الإسلامية - حلب، الطبعة: الثالثة، 1407هـ
✔️ ترجمه : جرير مىگويد به نزد سماك بن حرب رفتم ! ديدم او ايستاده بول مىكند ؛ به همين سبب او را رها كرده و از او روايت نشنيدم.
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
⭕️ با توجه به روايات بالا كه در سنديت انها خدشه اي وجود ندارد #محمد_رسول الله ايستاده ادرار ميكرده و تمام مطالبى كه روحانيون مسلمان در مورد فوايد نشسته ادارار كردن و سنت نبوي ميگويند، چرندياتي بيش نيست ‼️
https://telegram.me/shafiazad
#اسلام
#احادیث
توحش علی و عدالتش و همچنین شخصیت محمد!
عقبه پسر علقمه، از صادق جعفر بن محمد نقل میکند: عرب بیابانگردی نزد پیامبر آمد و ادعا کرد که از بابت شتر، هفتاد درهم از او طلب دارد. پیامبر به او گفت: آیا آن را از من نگرفتی؟ گفت: نه! گفت: من آن را به تو دادم. عرب گفت: من راضی هستم که شخصی میان ما و شما حکم کند. پیامر با او به نزد یکی از قریشیان آمد. قریشی به عرب گفت: به پیامبر خدا چه ادعای داری؟ گفت: هفتاد درهم پول یک شتر که به او فروخته ام. گفت: ای پیامبر خدا تو چه میگوئی؟ گفت: آن را پرداخت کرده ام. قریشی گفت: ای رسول خدا! شما بر طلب داشتن او اقرار نمودید، بنابر این باید دو نفر را به عنوان شاهد بیاورید، تا اثبات شود که پرداخته اید، یا اینکه هفتاد درهم به او بدهید. پیامبر خشمناک برخاست و در حالی که عبایش را میکشید، گفت: به خدا قسم، نزد کسی خواهم رفت که با حکم خداوند میان ما حکم نماید. و همراه مرد عرب نزد علی آمد و علی از عرب پرسید چه ادعایی درباره رسول خدا داری؟ گفت: از بابت فروختن شتری، هفتاد درهم طلب دارم. گفت: ای پیامبر خدا، شما چه میگوئید؟ گفت پولش را پرداخته ام. گفت: ای عرب! رسول خدا میگوید آن را پرداخت کرده است، آیا راست میگوید؟ گفت: نه، به من پرداخت نکرده است. علی، در دم شمشیر کشید و گردن او را زد. پیامبر گفت: عرب را چرا کشتی؟ گفت: به خاطر اینکه شما را تکذیب نمود. و هرکس که شما را تکذیب کند، خون او حلال است و قتلش واجب. پیامبر گفت: یا علی! سوگند به خدائی که مرا به حق مبعوث نموده تو از حکم خدا خطا ننمودی، ولی دیگر چنین نکن! سپس رو به آن مرد قریشی کرد و گفت: این حکم خداست نه آنچه تو حکم کردی.
منبع اول: من لا یحضر الفقیه ج 1 حديث 3425
منبع دوم: امالی شیح صدوق برگ 164 (مجلس بیست و دوم حدیث دوم)
منبع سوم: حر عاملی، 1401 ه ق ج 18 ، ص 200
منبع چهارم: محمد تقی شوشتری، 1403 ه ق ، ص 209
و ...
برای اینکه دوستان مسلمان بیشتر با اعتبار این روایت آشنا شوند و کمتر خیال پردازی کنند
لینک سایت پایگاه اطلاع رسانی حوزه علمیه را نیز تقدیم،
و حجت را بر شما تمام می کنم:
http://www.hawzah.net/fa/article/articleview/78278
(برای پیدا کردن حدیث استناد شده، در صفحه ی باز شده کافیست واژه "درهم" را جستجو کنید تا حدیث فوق برای شما پدیدار گردد!)
#احادیث
توحش علی و عدالتش و همچنین شخصیت محمد!
عقبه پسر علقمه، از صادق جعفر بن محمد نقل میکند: عرب بیابانگردی نزد پیامبر آمد و ادعا کرد که از بابت شتر، هفتاد درهم از او طلب دارد. پیامبر به او گفت: آیا آن را از من نگرفتی؟ گفت: نه! گفت: من آن را به تو دادم. عرب گفت: من راضی هستم که شخصی میان ما و شما حکم کند. پیامر با او به نزد یکی از قریشیان آمد. قریشی به عرب گفت: به پیامبر خدا چه ادعای داری؟ گفت: هفتاد درهم پول یک شتر که به او فروخته ام. گفت: ای پیامبر خدا تو چه میگوئی؟ گفت: آن را پرداخت کرده ام. قریشی گفت: ای رسول خدا! شما بر طلب داشتن او اقرار نمودید، بنابر این باید دو نفر را به عنوان شاهد بیاورید، تا اثبات شود که پرداخته اید، یا اینکه هفتاد درهم به او بدهید. پیامبر خشمناک برخاست و در حالی که عبایش را میکشید، گفت: به خدا قسم، نزد کسی خواهم رفت که با حکم خداوند میان ما حکم نماید. و همراه مرد عرب نزد علی آمد و علی از عرب پرسید چه ادعایی درباره رسول خدا داری؟ گفت: از بابت فروختن شتری، هفتاد درهم طلب دارم. گفت: ای پیامبر خدا، شما چه میگوئید؟ گفت پولش را پرداخته ام. گفت: ای عرب! رسول خدا میگوید آن را پرداخت کرده است، آیا راست میگوید؟ گفت: نه، به من پرداخت نکرده است. علی، در دم شمشیر کشید و گردن او را زد. پیامبر گفت: عرب را چرا کشتی؟ گفت: به خاطر اینکه شما را تکذیب نمود. و هرکس که شما را تکذیب کند، خون او حلال است و قتلش واجب. پیامبر گفت: یا علی! سوگند به خدائی که مرا به حق مبعوث نموده تو از حکم خدا خطا ننمودی، ولی دیگر چنین نکن! سپس رو به آن مرد قریشی کرد و گفت: این حکم خداست نه آنچه تو حکم کردی.
منبع اول: من لا یحضر الفقیه ج 1 حديث 3425
منبع دوم: امالی شیح صدوق برگ 164 (مجلس بیست و دوم حدیث دوم)
منبع سوم: حر عاملی، 1401 ه ق ج 18 ، ص 200
منبع چهارم: محمد تقی شوشتری، 1403 ه ق ، ص 209
و ...
برای اینکه دوستان مسلمان بیشتر با اعتبار این روایت آشنا شوند و کمتر خیال پردازی کنند
لینک سایت پایگاه اطلاع رسانی حوزه علمیه را نیز تقدیم،
و حجت را بر شما تمام می کنم:
http://www.hawzah.net/fa/article/articleview/78278
(برای پیدا کردن حدیث استناد شده، در صفحه ی باز شده کافیست واژه "درهم" را جستجو کنید تا حدیث فوق برای شما پدیدار گردد!)