کتابخوانی📚
6.37K subscribers
6.04K photos
390 videos
12.1K files
990 links
https://www.instagram.com/azadshafi7


👻مخاطب نوشته هام یه موجود خیالیه :)


Admin:
@ShafiAzad7
Download Telegram
کتابخوانی📚
زندگی ،جنگ و دیگر هیچ.pdf
کتاب #زندگی ، #جنگ_و_دیگر_هیچ
نوشته #اوریانا_فالاچی
ترجمه #لیلی_گلستان
#نایاب

این کتاب گزارشی از سفر اوریانا فالاچی به ویتنام و مکزیک است.
چاپ این کتاب بعد از جنگ ویتنام نه تنها برای فالاچی شهرتی جهانی به بار آورد که حتی باعث شد بسیاری از آنها که از جنگ ویتنام دفاع می‌کردند نیز از کرده خود پشیمان شوند. «زندگی، جنگ و دیگر هیچ» را شاید بتوان یکی از موثرترین کتابهای ضد جنگ تاریخ دانست. کتابی که از دید بعضی شاید بهترین کتاب ضد جنگ تاریخ هم لقب بگیرد.
عکسی که بر روی جلد این کتاب است تصویری است واقعی از رییس پلیس ویتنام، تصویر اعدام مردی شورشی، تصویری که توانست دنیا را تکان دهد و بسیاری معتقدند انتشار این عکس شکست آمریکا در جنگ ویتنام را قطعی کرد. عکسی که بعدها موضوع کتاب فالاچی شد. – اوریانا فالاچی روزنامه نگار جوایز بسیاری برای آثارش برده است. برای چاپ این اثر به خصوص نیز توانست جایزه بانکارلا را در ۱۹۷۰ به خود اختصاص دهد.

فالاچی با قلم تند و تیز و زبان گزنده‌اش (که از خصوصیات بارز او بود) حوادث ایام جنگ ویتنام را به‌گونه‌ای بازگو می‌کند که خواننده می‌تواند در ذهن خود آن‌ها را شبیه‌سازی کرده و رنج‌ها و محنت‌های مردم تحت ستم ویتنام را احساس کند.

فالاچی در بخش‌های آغازین کتاب می‌نویسد: "فرمانده دستور داده بود که پناهگاه‌های ویتنام شمالی را با فانتوم بمباران کنند، ‌ولی پناهگاه‌ها خیلی نزدیک به محل نگهداری زخمی‌ها بود. بمب درست به میان زخمی‌ها افتاد و قتل عام وحشت‌ناکی را باعث شد. این اشتباه سبب شد تا ما اولین بالگرد خبرنگاری را از دست بدهیم. هنگامی که بالگرد دوم رسید،‌ خلبانش گفت که بالگرد نخست را «ویت کنگ‌ها» به تلافی ساقط کرده‌اند.
با شنیدن این خبر فقط لرزشی در خودم احساس کردم. می‌دانی؛ ‌انسان زود به همه چیز عادت می‌کند. از این که قرار بود بمیرم و نمردم، دیگر تعجب نمی‌کنم. برایمان عادت شده و عادت کرده‌ایم که در برابر خرابی‌ها و بی‌رحمی‌ها حتا مژه هم بر هم نزنیم. در عین حال زندگی شیرین است.
از «جورج»می پرسم: "در هنگام شلیک به چه چیز فکر می‌کنی؟"
گفت: "فقط به کشتن و این که کشته نشوم. همیشه هنگام حمله ترس عجیبی همه‌ی وجودم را فرا می‌گیرد. اولین بار که برای حمله می رفتیم،‌ دوستم «باب» در کنارم بود. با هم به ویتنام آمده بودیم و همیشه مثل دو یار جدا نشدنی،‌ با هم بودیم... وقتی موشکی به طرف ما پرتاب شد، ‌آن را دیدم و بدون آن که چیزی به باب بگویم، ‌با چتر نجات به زمین پریدم. او را خبر نکردم، ‌می‌دانی! فقط به فکر نجات خودم بودم، ‌دیدم که باب منفجر شد. او مرد...!"
فالاچی در بخش دیگری از کتاب(و از زبان یک سرباز)می‌نویسد: "یک ویت‌کنگ با تمام نیرو می‌دوید و همه به او شلیک می‌کردند. درست مثل این که در غرفه‌ی تیراندازی پارک شهر به طرف سیبل هدف تیر می‌اندازند. ولی تیرها به او نمی‌خورد. بعد من یک تیر شلیک کردم و او افتاد. درست مثل این که به یک درخت شلیک کرده باشم . حتا جلو رفتم و به او دست زدم؛ هیچ احساسی نداشتم. احمقانه است،‌ولی واقعیت دارد..."
Human being is a beautiful phrase because it doesn't differ between men and women, the heart of the people's brain dosen't have sexuality.

آدم بودن عبارت قشنگیه، چون فرقی بین زن و مرد نمی ذاره، قلبِ مغز آدما جنسیت نداره.

#اوریانا_فالاچی

@ShafiAzad
هر موضوعی سه دیدگاه دارد؛
دید من
دید شما
و حقیقت...!

#اوریانا_فالاچی
@ShafiAzad
زندگی، حجمی ست که باید پرش کنیم. حتی اگر اشتباه پر کنیم. به درک.
اشتباه کردن، بهتر از این است که هیچ کاری نکنیم.


📘 زندگی جنگ و دیگر هیچ
✍🏻 #اوریانا_فالاچی
@ShafiAzad