#کتاب_صوتی
#بامداد_خمار
#فتانه_حاج_سیدجوادی
#رمان_داستان
#قسمت_اول
محبوبه، دختر بصیرالملک بافرهنگ و اشرافی و از اعیان جامعه عاشق رحیم که یک شاگرد نجار و از قشر پایین جامعه است
میشود.خواستگارانش را رد میکند و در برابر خانواده آنقدر مقاومت میکند تا خانواده به ازدواج او رضایت میدهد، اما آیا همه چیز مطابق میل محبوبه پیش می رود؟
”بامداد خمار” رمانی نوشتهٔ فتانه حاج سیدجوادی در سال ۱۳۷۴ است.بامداد خمار یکی از پرفروشترین رمانهای معاصر ایران و با ادبیات عامهپسند میباشد، که در طول 10 سال چیزی در حدود 300 هزار نسخه فروش داشته است.این رمان در زمان انتشار با بحثهای داغ و نقدهای بسیار روبهرو شد.
#بامداد_خمار
#فتانه_حاج_سیدجوادی
#رمان_داستان
#قسمت_اول
محبوبه، دختر بصیرالملک بافرهنگ و اشرافی و از اعیان جامعه عاشق رحیم که یک شاگرد نجار و از قشر پایین جامعه است
میشود.خواستگارانش را رد میکند و در برابر خانواده آنقدر مقاومت میکند تا خانواده به ازدواج او رضایت میدهد، اما آیا همه چیز مطابق میل محبوبه پیش می رود؟
”بامداد خمار” رمانی نوشتهٔ فتانه حاج سیدجوادی در سال ۱۳۷۴ است.بامداد خمار یکی از پرفروشترین رمانهای معاصر ایران و با ادبیات عامهپسند میباشد، که در طول 10 سال چیزی در حدود 300 هزار نسخه فروش داشته است.این رمان در زمان انتشار با بحثهای داغ و نقدهای بسیار روبهرو شد.
#کتاب_صوتی
#رنج_و_سرمستی
#ایروینگ_استون
#رمان_داستان
#چهار_جلد
رنج و سر مستی (به انگلیسی: The Agony and the Ecstasy) رمانی است از ایروینگ استون، نویسندهٔ اهل ایالات متحده آمریکا که زندگی میکلانژ، پیکرتراش نابغهٔ دوره رنسانس را حکایت میکند.
#رنج_و_سرمستی
#ایروینگ_استون
#رمان_داستان
#چهار_جلد
رنج و سر مستی (به انگلیسی: The Agony and the Ecstasy) رمانی است از ایروینگ استون، نویسندهٔ اهل ایالات متحده آمریکا که زندگی میکلانژ، پیکرتراش نابغهٔ دوره رنسانس را حکایت میکند.
#کتاب_صوتی
#تنهایی_پرهیاهو
#بهومیل_هرابال
#پرویز_دوانی
#رمان_داستان
تنهایی پرهیاهو عنوان کتابی از بهومیل هرابال نویسنده اهل چک است. او این کتاب را در فاصله سالهای ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۶ نوشت و از آنجا که در کشورش ممنوعالقلم بود اثر در سال ۱۹۷۶ به صورت مخفیانه منتشر شد. اولین انتشار اثر در کشور چک به سال ۱۹۸۹ برمیگردد. داستان، برخلاف بیشتر آثار هرابال، در دوره سلطه نظام کمونیستی رخ میدهد.کتاب روایت تکگویی درونگرایانه یک کارگر پرس به نام آقای هانتا است. او در زیر زمینی مرطوب که انبار کاغذ باطله است روزگار میگذراند و کتابهایی را که از سوی اداره سانسور به آنجا میآورند را خمیر میکند.آقای هانتا با خواندن این کتابها دنیا را به گونهای دیگر میبیند.«قصهی عاشقانه»ی سی و پنج سالهاش که پا میگذاری، پر میشوی از کتاب. دنیایش در انبوه کتابها خلاصه شده _ و علیرغم ارادهی خودش دانشی به هم رسانده _ و آبجو _ آنقدر آبجو خورده که استخری با طول پنجاه متر یا به قد یک برکهی پرورش ماهی میشود _ مینوشد تا به قلب آنچه میخواند بهتر راه یابد. او به مدد کتاب فهمیده است آسمان از عاطفه بی بهره است _ نه آسمان عاطفه دارد و نه انسان ِ اندیشمند _ کتاب را که میبیند با پیشبندش آن را پاک میکند، بازش میکند، عطر حروف چاپ شدهاش را مینوشد، جملات زیبای کتاب را به دهان میاندازد و مثل آبنبات میمکد یا مثل لیکوری مینوشد.خوابهایش پر از کابوس کتاب است. برای کتابهایش مراسم عشای ربانی به جا میآورد.«تنهایی پر هیاهو» داستانی روانکاوانه_ فلسفی است، که از شخصیت هانتا و افکارش سخن میگوید. اما در این بین گاهی به موارد سیاسی_اجتماعی نیز اشاره میکند. «اگر کسی میخواست کتابی را خمیر کند، باید سر آدمها را زیر پرس میگذاشت، ولی این کار فایده ای نمیداشت چون که افکار واقعی از بیرون حاصل می شود…تفتیش کنندههای عقاید و افکار در سراسر جهان، بیهوده کتابها را میسوزانند…» که اشاره به ممنوعیت کتابها و خفقان فرهنگی ِ دوره ای از زندگی نویسنده دارد. هانتا کارگری روشنفکر از کشور چک _ کشوری سوسیالیستی _ است و این عاملی می شود تا خواننده در ذهن از او یک فعال سیاسی بسازد.بهومیل در داستان از طنز پنهانی بهره میگیرد؛ گویی نویسنده دخالتی در این طنز نداشته و روند داستان و خود شخصیتها چنین موقعیتهایی را به وجود میآورند. طنز موقعیت. انتخاب راوی ِ اول شخص، زاویهی دید مناسبی برای خواننده ایجاد میکند و تمام لحظات تنهایی راوی برایش ملموستر میشود. بعضی از جملات مکرر تکرار میشوند که ترجیعبند داستان را میسازند. آنقدر که وقتی به «سی و پنج سال است که …» برمیخوری خستگی سی و پنج ساله را در تنات حس میکنی و جملهی دیگر:« آسمان عاطفه ندارد.» نویسنده اینگونه به روزها و سالهای زندگی اشاره میکند که از پشت هم میآیند و میروند بیهیچ تغییری. هانتا تمام حواسش به عشقبازی با کتابهاست و آسماناش تکه ای خاکستری است از حفرهی بالای زیرزمین، زیرزمین نموری که در آن کار می کند. دنیای هانتا پر از کتاب است، پر از ولع خوانش کتاب، جمع آوری کتابهای قوی ادبی و فلسفی، اگر چه دنیایاش تکراری است اما این عشق به او شادی میبخشد، به زندگیاش روح میدهد و سرشاری عمیقی از خواندن کتابها.
#تنهایی_پرهیاهو
#بهومیل_هرابال
#پرویز_دوانی
#رمان_داستان
تنهایی پرهیاهو عنوان کتابی از بهومیل هرابال نویسنده اهل چک است. او این کتاب را در فاصله سالهای ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۶ نوشت و از آنجا که در کشورش ممنوعالقلم بود اثر در سال ۱۹۷۶ به صورت مخفیانه منتشر شد. اولین انتشار اثر در کشور چک به سال ۱۹۸۹ برمیگردد. داستان، برخلاف بیشتر آثار هرابال، در دوره سلطه نظام کمونیستی رخ میدهد.کتاب روایت تکگویی درونگرایانه یک کارگر پرس به نام آقای هانتا است. او در زیر زمینی مرطوب که انبار کاغذ باطله است روزگار میگذراند و کتابهایی را که از سوی اداره سانسور به آنجا میآورند را خمیر میکند.آقای هانتا با خواندن این کتابها دنیا را به گونهای دیگر میبیند.«قصهی عاشقانه»ی سی و پنج سالهاش که پا میگذاری، پر میشوی از کتاب. دنیایش در انبوه کتابها خلاصه شده _ و علیرغم ارادهی خودش دانشی به هم رسانده _ و آبجو _ آنقدر آبجو خورده که استخری با طول پنجاه متر یا به قد یک برکهی پرورش ماهی میشود _ مینوشد تا به قلب آنچه میخواند بهتر راه یابد. او به مدد کتاب فهمیده است آسمان از عاطفه بی بهره است _ نه آسمان عاطفه دارد و نه انسان ِ اندیشمند _ کتاب را که میبیند با پیشبندش آن را پاک میکند، بازش میکند، عطر حروف چاپ شدهاش را مینوشد، جملات زیبای کتاب را به دهان میاندازد و مثل آبنبات میمکد یا مثل لیکوری مینوشد.خوابهایش پر از کابوس کتاب است. برای کتابهایش مراسم عشای ربانی به جا میآورد.«تنهایی پر هیاهو» داستانی روانکاوانه_ فلسفی است، که از شخصیت هانتا و افکارش سخن میگوید. اما در این بین گاهی به موارد سیاسی_اجتماعی نیز اشاره میکند. «اگر کسی میخواست کتابی را خمیر کند، باید سر آدمها را زیر پرس میگذاشت، ولی این کار فایده ای نمیداشت چون که افکار واقعی از بیرون حاصل می شود…تفتیش کنندههای عقاید و افکار در سراسر جهان، بیهوده کتابها را میسوزانند…» که اشاره به ممنوعیت کتابها و خفقان فرهنگی ِ دوره ای از زندگی نویسنده دارد. هانتا کارگری روشنفکر از کشور چک _ کشوری سوسیالیستی _ است و این عاملی می شود تا خواننده در ذهن از او یک فعال سیاسی بسازد.بهومیل در داستان از طنز پنهانی بهره میگیرد؛ گویی نویسنده دخالتی در این طنز نداشته و روند داستان و خود شخصیتها چنین موقعیتهایی را به وجود میآورند. طنز موقعیت. انتخاب راوی ِ اول شخص، زاویهی دید مناسبی برای خواننده ایجاد میکند و تمام لحظات تنهایی راوی برایش ملموستر میشود. بعضی از جملات مکرر تکرار میشوند که ترجیعبند داستان را میسازند. آنقدر که وقتی به «سی و پنج سال است که …» برمیخوری خستگی سی و پنج ساله را در تنات حس میکنی و جملهی دیگر:« آسمان عاطفه ندارد.» نویسنده اینگونه به روزها و سالهای زندگی اشاره میکند که از پشت هم میآیند و میروند بیهیچ تغییری. هانتا تمام حواسش به عشقبازی با کتابهاست و آسماناش تکه ای خاکستری است از حفرهی بالای زیرزمین، زیرزمین نموری که در آن کار می کند. دنیای هانتا پر از کتاب است، پر از ولع خوانش کتاب، جمع آوری کتابهای قوی ادبی و فلسفی، اگر چه دنیایاش تکراری است اما این عشق به او شادی میبخشد، به زندگیاش روح میدهد و سرشاری عمیقی از خواندن کتابها.
#کتاب_صوتی
#ماشین_زمان
#هربرت_جورج_ولز
#فرید_جواهرکلام
#بهروز_رضوی
#رمان_داستان
ماشین زمان داستان یک دانشمندی انگلیسی است که در پی یک کشف علمی به دوستانش اعلام میکند ماشینی ساخته است که توانایی حرکت در بعد چهارم ''زمان'' را دارد. او برای آزمایش ماشینش سوار آن میشود و به آینده میرود و در کنار یک مجسمه شبیه ابوالهول فرود میآید.او بعد از دیدن آدمهای عجیب اطرافش پی میبرد که آدمهای آینده برخلاف انتظار او نه تنها پیشرفتی نسبت به دوران او نداشتهاند.ماشین زمان نام یک رمان مشهور است که هربرت جورج ولز در سال ۱۸۹۵ منتشر کرد. این کتاب منبع الهام چندین فیلم و سریال تلویزیونی و تعداد زیادی کتاب طنز بوده و به طور غیر مستقیم بر بسیاری از آثار تخیلی دیگر تأثیر گذارده است.
#ماشین_زمان
#هربرت_جورج_ولز
#فرید_جواهرکلام
#بهروز_رضوی
#رمان_داستان
ماشین زمان داستان یک دانشمندی انگلیسی است که در پی یک کشف علمی به دوستانش اعلام میکند ماشینی ساخته است که توانایی حرکت در بعد چهارم ''زمان'' را دارد. او برای آزمایش ماشینش سوار آن میشود و به آینده میرود و در کنار یک مجسمه شبیه ابوالهول فرود میآید.او بعد از دیدن آدمهای عجیب اطرافش پی میبرد که آدمهای آینده برخلاف انتظار او نه تنها پیشرفتی نسبت به دوران او نداشتهاند.ماشین زمان نام یک رمان مشهور است که هربرت جورج ولز در سال ۱۸۹۵ منتشر کرد. این کتاب منبع الهام چندین فیلم و سریال تلویزیونی و تعداد زیادی کتاب طنز بوده و به طور غیر مستقیم بر بسیاری از آثار تخیلی دیگر تأثیر گذارده است.