چند کتاب از: کاستاندا
#بادهای_مخالف
#آتش_درون
#دون_خوان
#آینه_فرزانگی
#هنر_خواب_بینی
درباره نویسنده :
کارلوس سزار سالوادور آراندا کاستاندا(به اسپانیایی: Carlos Cesar Salvador Arana Castaneda) (زاده ۲۵ دسامبر ۱۹۲۵ پرو – درگذشته ۲۷ آوریل ۱۹۹۸) نویسنده پرطرفدار آمریکایی کتابهای شمنباوری بود. دوازده کتاب وی که به ۱۷ زبان ترجمه گردیده و ۸ میلیون نسخه فروش داشتهاند باعث ایجاد جنجال و توجه فراوان در میان علاقهمندان به فلسفه و مردم شناسی گردید.
او ابتدا با تکیه بر تعالیم دون خوان در سال ۱۹۶۸ یک سری کتاب نوشت که آموزشهای او را در شمنیزم توصیف میکردند. کتابها که به زبان خودش روایت شدهاند مربوط به تجربیاتی است که وی تحت سرپرستی یک سرخپوست یاکی یا مرد دانا بنام دون خوان ماتئوس به دست آورد. دوازده کتاب او با بیش از ۸ میلیون نسخه به ۱۷ زبان دنیا فروخته شدهاست. منتقدان گفتهاند که آنها داستانهای تخیلی هستند در حالیکه حامیان کاستاندا ادعا میکنند اتفاقات ذکر شده در کتب او حقیقی بوده یا دست کم آثار فلسفی ارزشمندی بوده و شیوههایی را برای بالا بردن سطح آگاهی ارائه میدهند.
کاستاندا در سال ۱۹۷۳ از انظار عمومی خارج شد تا بیشتر بر رشد درونی خود کار کند. او در یک خانه بزرگ با سه زن که به همسفران آگاهی موسوم بودند زندگی میکرد. آنها کسانی بودند که آماده قطع روابط خود با خانواده و حتی تغییر نام بودند. کاستاندا موسسه کلییر گرین را تاسیس کرد. این موسسه مروج تنسگریتی بود؛ که یک رویه سنتی در تولتک و در بردارنده تمرینهای قدرتمند معنوی است.
آثار
سه کتاب اول کاستاندا – آموزههای دون خوان، راه دانش سرخپوست یاکی، حقیقتی دیگر، و سفر به ایختلان – در حالی به رشته تحریر در آمد که وی در دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس (UCLA) دانشجوی رشته مردم شناسی بود. او این کتابها را ثبت حقایقی در توصیف روابط شاگرد و معلمی خویش با مرد دانا – دون خوان ماتئوس، که سرخپوستی از نواحی شمالی مکزیک بودهاست – می داند. به کاستاندا بر مبنای شرحی که بر این کتابها نوشته بود لیسانس و درجه دکترا اهدا شد. در سال ۱۹۷۴ چهارمین کتاب او بنام افسانه قدرت منتشر شد. این کتاب با جهش کاستاندا از بالای صخره به سمت اعماق به پایان میرسد که نشانه پایان یافتن شاگردی وی (در مکتب) استادی ماتئوس است. شهرت و محبوبیت کاستاندا در میان عموم با انتشار کتب بعدی همچنان ادامه یافت. او در کتابهای خود به زبان اول شخص، رویدادهایی را شرح میدهد که منجر به مواجهه وی با ماتئوس و دنباله روی از وی در سال ۱۹۶۰ شد. تجارب کاستاندا در این ملاقاتها، الهام بخش آثاری بود که بخاطر آنها معروف شدهاست. کاستاندا میگوید ساحر (ماتئوس) برای او جایگاه ناگوال یا رهبری یک گروه روشن بینان را برجای گذاشتهاست. او از اصطلاح ناگوال برای تاکی بر این موضوع استفاده میکند که نشان دهد بخشی از ادراک که هنوز در حیطه ناشناخته قرار دارد برای انسان قابل دسترسی است. و از این طریق تلویحاً میگوید برای گروه روشن بینان متصل به او دون خوان حکم رابطی بین آنها و حیطه ناشناخته را داشتهاست. کاستاندا اغلب به این قلمرو ناشناخته به عنوان واقعیتی غیرمعمول اشاره کردهاست طوری که نشان میدهد این حوزه براستی یک واقعیت است، اما اساساً با وقایع عادی تجربه شده بوسیله انسان متفاوت است. اصطلاح ناگوال توسط انسان شناسان به معنای شمن یا جادوگر استفاده میشود، یعنی کسی که میتواند به شکل یک حیوان و یا بطور مجازی طی آدابی جادو×یی و یا شمنیزم و یا مواد روانگردان (به عنوان مثال، پیوت و تاتوره)، به فرمی دیگر تغییر شکل دهد.
منبع: ویکی پدیا فارسی
تعلیمات دون خوان (۱۹۶۸)
حقیقتی دیگر۱ ۱۹۷۱
سفر به دیگر سو (۱۹۷۲)
افسانه قدرت ۱۹۷۴
دومین حلقه قدرت ۱۹۷۷
هدیه عقاب ۱۹۸۱
آتش درون ۱۹۸۴
قدرت سکوت ۱۹۸۷
هنر رویا دیدن ۱۹۹۳
حرکات جادویی ۱۹۹۸
چرخ زمان ۱۹۹۸
کرانه فعال بی کرانگی ۱۹۹۹
#بادهای_مخالف
#آتش_درون
#دون_خوان
#آینه_فرزانگی
#هنر_خواب_بینی
درباره نویسنده :
کارلوس سزار سالوادور آراندا کاستاندا(به اسپانیایی: Carlos Cesar Salvador Arana Castaneda) (زاده ۲۵ دسامبر ۱۹۲۵ پرو – درگذشته ۲۷ آوریل ۱۹۹۸) نویسنده پرطرفدار آمریکایی کتابهای شمنباوری بود. دوازده کتاب وی که به ۱۷ زبان ترجمه گردیده و ۸ میلیون نسخه فروش داشتهاند باعث ایجاد جنجال و توجه فراوان در میان علاقهمندان به فلسفه و مردم شناسی گردید.
او ابتدا با تکیه بر تعالیم دون خوان در سال ۱۹۶۸ یک سری کتاب نوشت که آموزشهای او را در شمنیزم توصیف میکردند. کتابها که به زبان خودش روایت شدهاند مربوط به تجربیاتی است که وی تحت سرپرستی یک سرخپوست یاکی یا مرد دانا بنام دون خوان ماتئوس به دست آورد. دوازده کتاب او با بیش از ۸ میلیون نسخه به ۱۷ زبان دنیا فروخته شدهاست. منتقدان گفتهاند که آنها داستانهای تخیلی هستند در حالیکه حامیان کاستاندا ادعا میکنند اتفاقات ذکر شده در کتب او حقیقی بوده یا دست کم آثار فلسفی ارزشمندی بوده و شیوههایی را برای بالا بردن سطح آگاهی ارائه میدهند.
کاستاندا در سال ۱۹۷۳ از انظار عمومی خارج شد تا بیشتر بر رشد درونی خود کار کند. او در یک خانه بزرگ با سه زن که به همسفران آگاهی موسوم بودند زندگی میکرد. آنها کسانی بودند که آماده قطع روابط خود با خانواده و حتی تغییر نام بودند. کاستاندا موسسه کلییر گرین را تاسیس کرد. این موسسه مروج تنسگریتی بود؛ که یک رویه سنتی در تولتک و در بردارنده تمرینهای قدرتمند معنوی است.
آثار
سه کتاب اول کاستاندا – آموزههای دون خوان، راه دانش سرخپوست یاکی، حقیقتی دیگر، و سفر به ایختلان – در حالی به رشته تحریر در آمد که وی در دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس (UCLA) دانشجوی رشته مردم شناسی بود. او این کتابها را ثبت حقایقی در توصیف روابط شاگرد و معلمی خویش با مرد دانا – دون خوان ماتئوس، که سرخپوستی از نواحی شمالی مکزیک بودهاست – می داند. به کاستاندا بر مبنای شرحی که بر این کتابها نوشته بود لیسانس و درجه دکترا اهدا شد. در سال ۱۹۷۴ چهارمین کتاب او بنام افسانه قدرت منتشر شد. این کتاب با جهش کاستاندا از بالای صخره به سمت اعماق به پایان میرسد که نشانه پایان یافتن شاگردی وی (در مکتب) استادی ماتئوس است. شهرت و محبوبیت کاستاندا در میان عموم با انتشار کتب بعدی همچنان ادامه یافت. او در کتابهای خود به زبان اول شخص، رویدادهایی را شرح میدهد که منجر به مواجهه وی با ماتئوس و دنباله روی از وی در سال ۱۹۶۰ شد. تجارب کاستاندا در این ملاقاتها، الهام بخش آثاری بود که بخاطر آنها معروف شدهاست. کاستاندا میگوید ساحر (ماتئوس) برای او جایگاه ناگوال یا رهبری یک گروه روشن بینان را برجای گذاشتهاست. او از اصطلاح ناگوال برای تاکی بر این موضوع استفاده میکند که نشان دهد بخشی از ادراک که هنوز در حیطه ناشناخته قرار دارد برای انسان قابل دسترسی است. و از این طریق تلویحاً میگوید برای گروه روشن بینان متصل به او دون خوان حکم رابطی بین آنها و حیطه ناشناخته را داشتهاست. کاستاندا اغلب به این قلمرو ناشناخته به عنوان واقعیتی غیرمعمول اشاره کردهاست طوری که نشان میدهد این حوزه براستی یک واقعیت است، اما اساساً با وقایع عادی تجربه شده بوسیله انسان متفاوت است. اصطلاح ناگوال توسط انسان شناسان به معنای شمن یا جادوگر استفاده میشود، یعنی کسی که میتواند به شکل یک حیوان و یا بطور مجازی طی آدابی جادو×یی و یا شمنیزم و یا مواد روانگردان (به عنوان مثال، پیوت و تاتوره)، به فرمی دیگر تغییر شکل دهد.
منبع: ویکی پدیا فارسی
تعلیمات دون خوان (۱۹۶۸)
حقیقتی دیگر۱ ۱۹۷۱
سفر به دیگر سو (۱۹۷۲)
افسانه قدرت ۱۹۷۴
دومین حلقه قدرت ۱۹۷۷
هدیه عقاب ۱۹۸۱
آتش درون ۱۹۸۴
قدرت سکوت ۱۹۸۷
هنر رویا دیدن ۱۹۹۳
حرکات جادویی ۱۹۹۸
چرخ زمان ۱۹۹۸
کرانه فعال بی کرانگی ۱۹۹۹
#کتاب_PDF 📚📚📚
#هنر_خواب_بینی
#کارلوس_کاستاندا
#فلسفه
توضیحات : 📒📒📒
وایتگر دوره ای پر آشوب از تاریخ یکی از مهمترین تمدنهای جهان است. کا راو را می توان بازآفرینی صریح و بی رحمانه دنیایی دستخوش جنگ و آشوب دانست. داستانهایش اغلب وقایع نامه مصیبت و فاجعه اند، ولی فضایی رنگین، با نشاط و سرشار از طنز دارند- با حال و هوایی متفاوت که زندگی، تر و تازه و چالاک، در آن جاری است.
بابل در دوره ای پر آشوب ساکن این جهان بوده، زمانه انقلابی خلقی با آرمانی دست نیافتنی که در شتاب ثانیه هایش مجالی برای انسان بودن نیست. او که خود به نوعی پرورده این انقلاب است، با نگاهی ژرف بین لحظه های خوشبختی گریخته از کف انسانها را ثبت می کند.
#هنر_خواب_بینی
#کارلوس_کاستاندا
#فلسفه
توضیحات : 📒📒📒
وایتگر دوره ای پر آشوب از تاریخ یکی از مهمترین تمدنهای جهان است. کا راو را می توان بازآفرینی صریح و بی رحمانه دنیایی دستخوش جنگ و آشوب دانست. داستانهایش اغلب وقایع نامه مصیبت و فاجعه اند، ولی فضایی رنگین، با نشاط و سرشار از طنز دارند- با حال و هوایی متفاوت که زندگی، تر و تازه و چالاک، در آن جاری است.
بابل در دوره ای پر آشوب ساکن این جهان بوده، زمانه انقلابی خلقی با آرمانی دست نیافتنی که در شتاب ثانیه هایش مجالی برای انسان بودن نیست. او که خود به نوعی پرورده این انقلاب است، با نگاهی ژرف بین لحظه های خوشبختی گریخته از کف انسانها را ثبت می کند.
Gale.Encyclopedia_Vol.2 - Ancient Greece and Rome.pdf
14.7 MB
دایره المعارف هنر و علوم انسانی سرتاسر دوران از مجموعه دایره المعارف گیل
#هنر
#علوم_انسانی
#دایره_المعارف_گیل
این کتاب جلددوم مجموعه 4جلدی و درباره یونان و رم باستان است
#هنر
#علوم_انسانی
#دایره_المعارف_گیل
این کتاب جلددوم مجموعه 4جلدی و درباره یونان و رم باستان است
چند کتاب از: کاستاندا
#بادهای_مخالف
#آتش_درون
#دون_خوان
#آینه_فرزانگی
#هنر_خواب_بینی
درباره نویسنده :
کارلوس سزار سالوادور آراندا کاستاندا(به اسپانیایی: Carlos Cesar Salvador Arana Castaneda) (زاده ۲۵ دسامبر ۱۹۲۵ پرو – درگذشته ۲۷ آوریل ۱۹۹۸) نویسنده پرطرفدار آمریکایی کتابهای شمنباوری بود. دوازده کتاب وی که به ۱۷ زبان ترجمه گردیده و ۸ میلیون نسخه فروش داشتهاند باعث ایجاد جنجال و توجه فراوان در میان علاقهمندان به فلسفه و مردم شناسی گردید.
او ابتدا با تکیه بر تعالیم دون خوان در سال ۱۹۶۸ یک سری کتاب نوشت که آموزشهای او را در شمنیزم توصیف میکردند. کتابها که به زبان خودش روایت شدهاند مربوط به تجربیاتی است که وی تحت سرپرستی یک سرخپوست یاکی یا مرد دانا بنام دون خوان ماتئوس به دست آورد. دوازده کتاب او با بیش از ۸ میلیون نسخه به ۱۷ زبان دنیا فروخته شدهاست. منتقدان گفتهاند که آنها داستانهای تخیلی هستند در حالیکه حامیان کاستاندا ادعا میکنند اتفاقات ذکر شده در کتب او حقیقی بوده یا دست کم آثار فلسفی ارزشمندی بوده و شیوههایی را برای بالا بردن سطح آگاهی ارائه میدهند.
کاستاندا در سال ۱۹۷۳ از انظار عمومی خارج شد تا بیشتر بر رشد درونی خود کار کند. او در یک خانه بزرگ با سه زن که به همسفران آگاهی موسوم بودند زندگی میکرد. آنها کسانی بودند که آماده قطع روابط خود با خانواده و حتی تغییر نام بودند. کاستاندا موسسه کلییر گرین را تاسیس کرد. این موسسه مروج تنسگریتی بود؛ که یک رویه سنتی در تولتک و در بردارنده تمرینهای قدرتمند معنوی است.
آثار
سه کتاب اول کاستاندا – آموزههای دون خوان، راه دانش سرخپوست یاکی، حقیقتی دیگر، و سفر به ایختلان – در حالی به رشته تحریر در آمد که وی در دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس (UCLA) دانشجوی رشته مردم شناسی بود. او این کتابها را ثبت حقایقی در توصیف روابط شاگرد و معلمی خویش با مرد دانا – دون خوان ماتئوس، که سرخپوستی از نواحی شمالی مکزیک بودهاست – می داند. به کاستاندا بر مبنای شرحی که بر این کتابها نوشته بود لیسانس و درجه دکترا اهدا شد. در سال ۱۹۷۴ چهارمین کتاب او بنام افسانه قدرت منتشر شد. این کتاب با جهش کاستاندا از بالای صخره به سمت اعماق به پایان میرسد که نشانه پایان یافتن شاگردی وی (در مکتب) استادی ماتئوس است. شهرت و محبوبیت کاستاندا در میان عموم با انتشار کتب بعدی همچنان ادامه یافت. او در کتابهای خود به زبان اول شخص، رویدادهایی را شرح میدهد که منجر به مواجهه وی با ماتئوس و دنباله روی از وی در سال ۱۹۶۰ شد. تجارب کاستاندا در این ملاقاتها، الهام بخش آثاری بود که بخاطر آنها معروف شدهاست. کاستاندا میگوید ساحر (ماتئوس) برای او جایگاه ناگوال یا رهبری یک گروه روشن بینان را برجای گذاشتهاست. او از اصطلاح ناگوال برای تاکی بر این موضوع استفاده میکند که نشان دهد بخشی از ادراک که هنوز در حیطه ناشناخته قرار دارد برای انسان قابل دسترسی است. و از این طریق تلویحاً میگوید برای گروه روشن بینان متصل به او دون خوان حکم رابطی بین آنها و حیطه ناشناخته را داشتهاست. کاستاندا اغلب به این قلمرو ناشناخته به عنوان واقعیتی غیرمعمول اشاره کردهاست طوری که نشان میدهد این حوزه براستی یک واقعیت است، اما اساساً با وقایع عادی تجربه شده بوسیله انسان متفاوت است. اصطلاح ناگوال توسط انسان شناسان به معنای شمن یا جادوگر استفاده میشود، یعنی کسی که میتواند به شکل یک حیوان و یا بطور مجازی طی آدابی جادو×یی و یا شمنیزم و یا مواد روانگردان (به عنوان مثال، پیوت و تاتوره)، به فرمی دیگر تغییر شکل دهد.
منبع: ویکی پدیا فارسی
تعلیمات دون خوان (۱۹۶۸)
حقیقتی دیگر۱ ۱۹۷۱
سفر به دیگر سو (۱۹۷۲)
افسانه قدرت ۱۹۷۴
دومین حلقه قدرت ۱۹۷۷
هدیه عقاب ۱۹۸۱
آتش درون ۱۹۸۴
قدرت سکوت ۱۹۸۷
هنر رویا دیدن ۱۹۹۳
حرکات جادویی ۱۹۹۸
چرخ زمان ۱۹۹۸
کرانه فعال بی کرانگی ۱۹۹۹
#بادهای_مخالف
#آتش_درون
#دون_خوان
#آینه_فرزانگی
#هنر_خواب_بینی
درباره نویسنده :
کارلوس سزار سالوادور آراندا کاستاندا(به اسپانیایی: Carlos Cesar Salvador Arana Castaneda) (زاده ۲۵ دسامبر ۱۹۲۵ پرو – درگذشته ۲۷ آوریل ۱۹۹۸) نویسنده پرطرفدار آمریکایی کتابهای شمنباوری بود. دوازده کتاب وی که به ۱۷ زبان ترجمه گردیده و ۸ میلیون نسخه فروش داشتهاند باعث ایجاد جنجال و توجه فراوان در میان علاقهمندان به فلسفه و مردم شناسی گردید.
او ابتدا با تکیه بر تعالیم دون خوان در سال ۱۹۶۸ یک سری کتاب نوشت که آموزشهای او را در شمنیزم توصیف میکردند. کتابها که به زبان خودش روایت شدهاند مربوط به تجربیاتی است که وی تحت سرپرستی یک سرخپوست یاکی یا مرد دانا بنام دون خوان ماتئوس به دست آورد. دوازده کتاب او با بیش از ۸ میلیون نسخه به ۱۷ زبان دنیا فروخته شدهاست. منتقدان گفتهاند که آنها داستانهای تخیلی هستند در حالیکه حامیان کاستاندا ادعا میکنند اتفاقات ذکر شده در کتب او حقیقی بوده یا دست کم آثار فلسفی ارزشمندی بوده و شیوههایی را برای بالا بردن سطح آگاهی ارائه میدهند.
کاستاندا در سال ۱۹۷۳ از انظار عمومی خارج شد تا بیشتر بر رشد درونی خود کار کند. او در یک خانه بزرگ با سه زن که به همسفران آگاهی موسوم بودند زندگی میکرد. آنها کسانی بودند که آماده قطع روابط خود با خانواده و حتی تغییر نام بودند. کاستاندا موسسه کلییر گرین را تاسیس کرد. این موسسه مروج تنسگریتی بود؛ که یک رویه سنتی در تولتک و در بردارنده تمرینهای قدرتمند معنوی است.
آثار
سه کتاب اول کاستاندا – آموزههای دون خوان، راه دانش سرخپوست یاکی، حقیقتی دیگر، و سفر به ایختلان – در حالی به رشته تحریر در آمد که وی در دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس (UCLA) دانشجوی رشته مردم شناسی بود. او این کتابها را ثبت حقایقی در توصیف روابط شاگرد و معلمی خویش با مرد دانا – دون خوان ماتئوس، که سرخپوستی از نواحی شمالی مکزیک بودهاست – می داند. به کاستاندا بر مبنای شرحی که بر این کتابها نوشته بود لیسانس و درجه دکترا اهدا شد. در سال ۱۹۷۴ چهارمین کتاب او بنام افسانه قدرت منتشر شد. این کتاب با جهش کاستاندا از بالای صخره به سمت اعماق به پایان میرسد که نشانه پایان یافتن شاگردی وی (در مکتب) استادی ماتئوس است. شهرت و محبوبیت کاستاندا در میان عموم با انتشار کتب بعدی همچنان ادامه یافت. او در کتابهای خود به زبان اول شخص، رویدادهایی را شرح میدهد که منجر به مواجهه وی با ماتئوس و دنباله روی از وی در سال ۱۹۶۰ شد. تجارب کاستاندا در این ملاقاتها، الهام بخش آثاری بود که بخاطر آنها معروف شدهاست. کاستاندا میگوید ساحر (ماتئوس) برای او جایگاه ناگوال یا رهبری یک گروه روشن بینان را برجای گذاشتهاست. او از اصطلاح ناگوال برای تاکی بر این موضوع استفاده میکند که نشان دهد بخشی از ادراک که هنوز در حیطه ناشناخته قرار دارد برای انسان قابل دسترسی است. و از این طریق تلویحاً میگوید برای گروه روشن بینان متصل به او دون خوان حکم رابطی بین آنها و حیطه ناشناخته را داشتهاست. کاستاندا اغلب به این قلمرو ناشناخته به عنوان واقعیتی غیرمعمول اشاره کردهاست طوری که نشان میدهد این حوزه براستی یک واقعیت است، اما اساساً با وقایع عادی تجربه شده بوسیله انسان متفاوت است. اصطلاح ناگوال توسط انسان شناسان به معنای شمن یا جادوگر استفاده میشود، یعنی کسی که میتواند به شکل یک حیوان و یا بطور مجازی طی آدابی جادو×یی و یا شمنیزم و یا مواد روانگردان (به عنوان مثال، پیوت و تاتوره)، به فرمی دیگر تغییر شکل دهد.
منبع: ویکی پدیا فارسی
تعلیمات دون خوان (۱۹۶۸)
حقیقتی دیگر۱ ۱۹۷۱
سفر به دیگر سو (۱۹۷۲)
افسانه قدرت ۱۹۷۴
دومین حلقه قدرت ۱۹۷۷
هدیه عقاب ۱۹۸۱
آتش درون ۱۹۸۴
قدرت سکوت ۱۹۸۷
هنر رویا دیدن ۱۹۹۳
حرکات جادویی ۱۹۹۸
چرخ زمان ۱۹۹۸
کرانه فعال بی کرانگی ۱۹۹۹
⏹تمدن یعنی وقتی مردم کمی خود را از فکر معاش و قوت و غذا آسوده کنند و به #فلسفه و #هنر بپردازند.
✍ویل_دورانت
📚 تاریخ تمدن
۱۸۸۵ ـ ۱۹۸۱
فیلسوف،تاریخ_نگار و نویسندهٔ آمریکایی بود.
@shafiAzad
✍ویل_دورانت
📚 تاریخ تمدن
۱۸۸۵ ـ ۱۹۸۱
فیلسوف،تاریخ_نگار و نویسندهٔ آمریکایی بود.
@shafiAzad
⏹ نارتسیس: "بگو که #هنر برای تو چه چیز به ارمغان آورده است و ارزش آن برایت چیست؟"
گلدموند:
"پیروزی بر گذرایی و ناپایداری زندگی.
دریافتهام که از این
بازیِ دیوانگان و رقصِ #مرگ
که زندگیِ انسانهاست چیزی باقی میماند و دیر میپاید و آن آثار هنری است.
البته آنها نیز سرانجام زمانی از میان میروند. میسوزند، تباه میشوند. یا شکسته و نابود میگردند، اما هرچه هست به قدر چند نسلی از آدمیان دیرتر میپایند و در فراسوی لحظهی حال، سرزمینِ آرامی پدید میآورند که جهانِ تصاویر و مقدسات است.
اشتغال به این کار در نظرم نیکو و تسلی بخش آمد، زیرا به راستی آن را چیزی در ردیف جاویدان ساختن فانی مییافتم."
📚نارتسیس و گلدموند
✍ هرمان هسه
@shafiAzad
گلدموند:
"پیروزی بر گذرایی و ناپایداری زندگی.
دریافتهام که از این
بازیِ دیوانگان و رقصِ #مرگ
که زندگیِ انسانهاست چیزی باقی میماند و دیر میپاید و آن آثار هنری است.
البته آنها نیز سرانجام زمانی از میان میروند. میسوزند، تباه میشوند. یا شکسته و نابود میگردند، اما هرچه هست به قدر چند نسلی از آدمیان دیرتر میپایند و در فراسوی لحظهی حال، سرزمینِ آرامی پدید میآورند که جهانِ تصاویر و مقدسات است.
اشتغال به این کار در نظرم نیکو و تسلی بخش آمد، زیرا به راستی آن را چیزی در ردیف جاویدان ساختن فانی مییافتم."
📚نارتسیس و گلدموند
✍ هرمان هسه
@shafiAzad
کتابخوانی📚
👌 آن کس که خود را عمیق میداند تلاش میکند که واضح و شفاف باشد. آن کس که دوست دارد در نگاه تودهی مردم عمیق بیاید تلاش میکند که مبهم و کدر باشد. تودهی مردم کفِ هر جایی را که نتوانند ببینند عمیق میپندارند و از غرق شدن خیلی واهمه دارند... فریدریش نیچه…
⏹ در نظر نیچه، انسان منبع نظم و ساختار در عالم است.
این انسان است که از طریق زبان و افکارش به عالم هستی شکل می دهد.
زندگی در ذات خویش عاری از هرگونه حس و معنی است.
معنی زندگی صرفا همان است که انسان به آن می بخشد، از اینرو انسان منبع حس و معنی در عالم هستی نیز هست. در اینجا به پرسشی عملی می رسیم:
انسان چگونه و از چه راه هایی این معانی را که در آینده رشد و پیشرفت او را در مسیر کمال شتاب می دهد، به زندگی می بخشد؟
در حقیقت به واسطه ی خلاقیت هنری است که انسان امکان این را می یابد که وجودش را توجیه کند، و به آن معنی و جهت ببخشد. از طریق هنر است که انسان می تواند راه رسیدن به ابرانسان را پیدا کند.
#هنر در فلسفه نیچه
@shafiAzad
این انسان است که از طریق زبان و افکارش به عالم هستی شکل می دهد.
زندگی در ذات خویش عاری از هرگونه حس و معنی است.
معنی زندگی صرفا همان است که انسان به آن می بخشد، از اینرو انسان منبع حس و معنی در عالم هستی نیز هست. در اینجا به پرسشی عملی می رسیم:
انسان چگونه و از چه راه هایی این معانی را که در آینده رشد و پیشرفت او را در مسیر کمال شتاب می دهد، به زندگی می بخشد؟
در حقیقت به واسطه ی خلاقیت هنری است که انسان امکان این را می یابد که وجودش را توجیه کند، و به آن معنی و جهت ببخشد. از طریق هنر است که انسان می تواند راه رسیدن به ابرانسان را پیدا کند.
#هنر در فلسفه نیچه
@shafiAzad