کتابخوانی📚
6.29K subscribers
6.04K photos
390 videos
12.1K files
990 links
https://www.instagram.com/azadshafi7


👻مخاطب نوشته هام یه موجود خیالیه :)


Admin:
@ShafiAzad7
Download Telegram
Forwarded from Public Exit (mahtab_sh1992)
نظام سیاسیِ فاسد مبتنی بر امامت

الاهیات شیعی و نظام سیاسی‌ مبتنی بر امامت، نظام خونی‌ــ راسیستی و از بنیاد فاسد است. بنا کردن نظام سیاسی و اخلاقی نه بر مبنای شایستگی‌های اکتسابی، بلکه بر بنیاد "واژن مقدس فاطمه" و ویژگی‌های خونی و حیوانی و‌ بیولوژیک، نه بنیاد علمی دارد و نه از نظر انسانی و اخلاقی قابل توجیه است.

امام صادق، پیشوای مذهب شیعه، "ثواب‌الدین مخکش" تاریخ اسلام و کسی است که با تمام وجود در راستای تدوین دستورالعمل نظام سیاسی خونی و نژادی کار کرد و هذیان بافت. ایده‌های این ثواب‌الدین مخکش در مرور زمان از سوی برخی دنبال شد و کار به‌جایی رسید که برای طفل خیالی تازه متولد شده، صرفاً به دلیل ارتباط خیالی او با واژن مقدس دختر محمد، حق و شأن امامت قائل شدند.

اینکه چنین باور نژادگرایانه‌ای در عهد قدیم بوده است، چندان شگفت‌انگیز نیست ولی اینکه کسانی حتی در دوران معاصر مبلغ و مقلد و معتقد به نظام سیاسی‌ــ اخلاقی مبتنی بر واژن مقدس‌اند شگفت‌انگیز و بسیار جای تأسف است. جالب‌تر اینکه این پیروان مذهب ثواب‌الدین مخکش تاریخ اسلام، مدعی عدالت و برابری حقوقی و انسانی نیز هستند!

#Asad_Buda
@PublicExit
Forwarded from Public Exit (ᴍᴀʜᴛᴀʙ_sʜ₁₉₉₂)
ریشه تفخیذ در فقه شیعی

کسانی که ملاهای حنفی را ملامت می‌کنند، اگر از روی صداقت باشد، اسلام را نفهمیده‌اند. بهتر است برای یک‌بار هم که شده به متونِ دینی و تاریخی و داستان ازدواج محمد ۵۴ ساله با عایشه ۷‌ ساله مراجعه کنند. توجیه برخی از موارد آسان است ولی مواردی چون موضوع ازدواج محمد با عایشه فقها را با یک بن‌بست روبه‌رو کرده است. یا ازدواج با کودک را حرام اعلام کنند و بپذیرند که محمد مرتکب امر حرام شده است یا به خاطر محمد ازدواج با کودک را امر شرعی بدانند. ناگزیر راه دوم را انتخاب کرده‌اند. بر اساس همین خطای محمد فقهای اسلامی تلاش کرده‌اند ازدواج و بهره‌گیری جنسی از کودکان و دختران خردسال را توجیه کنند.

بر اساس روایت‌های تاریخی، عایشه کودک بود. در دو سال اول توانایی جنسی را نداشت. محمد او را در آغوش می‌گرفت، اندام آن طفل معصوم را دست می‌زد و خودش را بر او می‌مالید. چون بر اساسِ اصولِ فقه "فعل نبی"، در صورتی که دليل متقنی بر اختصاصی بودن آن نداشته باشیم، اگر دال بر وجوب و استحباب نباشد، حداقل بر جواز دلالت دارد، بحث ازدواج با دختران خردسال و حتی "طفل شیرخوار" به یکی از بحث‌های مهم اسلامی تبدیل شد.

موضوع بحث، جواز ادواج با کودک خرسال نیست، موضوع بحث این است که استمتاع جنسی از کودک "شیرخوار/ رضیعه" جایز است یا نه؟ درباره "عده" و "استبراء" کودک شیرخوار بحث‌های زیادی شده است. اصطلاح "تفخیذ" در فقه شیعی ریشه در ازدواج محمد و عایشه دارد. معنای فقهی تفخیذ، مالیدنِ آلتِ تناسلی بر ران‌ها و بازی جنسی به قسمی است که بیش از ختنه‌گاهِ مرد وارد قُبل یا دُبر طرف نشود. بحث تفخیذ در مرور زمان توسعه یافت و مصادیق متعدد پیدا کرد ولی در فقه شیعی یکی از کاربردهای آن جواز شرعی بازی جنسی با تن کودک است.

آیت‌الله خمینی در کتاب "تحریرالوسیله‌" می‌گوید: "کسی که زوجه‌ای کمتر از نه سال دارد وطی او برای وی جایز نیست... اما سایر کام‌گیری‌ها از قبیل لمس به شهوت و آغوش گرفتن و تفخیذ اشکال ندارد هر چند شیرخواره باشد" (تحریرالوسیله، بابِ نکاح، صفحه ۴۳۰، مسئله ۱۲).

از شما مسلمین می‌خواهیم در این فتوای خمینی اندکی تأمل نمائيد. اگر کودک شیرخوار دارید بازی جنسی یک مرد با او را در ذهن خود مجسم کنید تا دریابید که منادی اسلام چه می‌گوید. تصور کنید مردی پیری در لای پای دختر هفت‌ساله‌تان نشسته است. یا آلتِ تناسلی‌اش را به کودک شیرخوارتان می‌مالد! آیا کار زشت‌تر از این قابل تصور است؟ از هر منظر بنگریم، تصور بازی جنسی با طفل‌معصوم و شیرخوار نفرت‌انگیز است ولی نفرت‌انگیزتر از آن پندار و رفتار کسانی است که چنین چیزهایی را امر مقدس می‌پندارند!

کاری زشت‌تر و قبیح‌تر از آن نیست که کسی درباره کودکِ شیرخوار خیال‌پردازی جنسی کند، چه رسد به آنکه عملاً چنین کاری را مرتکب شود! انحرافِ جنسی و جنون شهوت تا چه حد باشد که کسی عملاً یا در عالم خیال با دختر خردسال و یا "طفل شیرخوار" شهوتش را فرو نشاند!

بدتر اینکه هرگاه درباره شهوت‌رانان دینی و فقهی حرف بزنیم، این ما هستیم که ملامت می‌شویم نه آن‌هایی که مردم را به تفخیذ و مالیدنِ آلتِ تناسلی به کودک شیرخوار دعوت می‌کنند! وقتی این همه بی‌اعتنایی به اسناد و احادیث و تجربه را می‌بينم، آشکار در می‌يابم که برخی در عوض وارسی و کندوکاو حقیقت در پیِ نفهمی و لجاجت‌اند!

#Asad_Buda
@PublicExit
Forwarded from Public Exit (ᴍᴀʜᴛᴀʙ_sʜ₁₉₉₂)
کین‌توزی شیعیان نسبت به عایشه

عایشه به "ام‌المؤمنین" شهرت دارد و از نظری دینی برتر از "فاطمه" است. شیعیان اما کینِ عمیقی نسبت به عایشه دارند. بر خلاف سنی‌ها که برای فاطمه احترام قائل‌اند، در برخی متونِ شیعی "عایشه" و "حفصه" لعن شده‌اند. در برخی مناسکِ شیعی ایران به ویژه در ایام فاطمیه و مراسم شب قدر؛ ابوبکر، عمر، عثمان، عایشه و حفصه با صدای بلند و به صورتِ هم‌سرایی لعن می‌شوند. در زبان روزمره شیعیان "عایشه" گاهی نوعی فحش بسیار بد و دقیقاً مترادف "فاحشه" است.

برای یک شیعه قابل تصور نیست که نام دخترش را عایشه بگذارد. ملاهای شیعه، با نام‌های کافرانه‌‌ای مانند ماندانا، هلن و رودابه نه فقط مشکلی ندارند، بلکه با افتخار روی دختران‌شان می‌گذارند ولی حاضر نیستند عایشه نام بگذارند. بر خلاف فاطمه که هیچ ویژگی شخصیتی خاصی ندارد، فقط یک زن خانه‌دار معمولی بود، عایشه زن اهل شعر و سخن و ادب و سیاست بود. هنگام مرگ پیامبر در برابر تفرقه‌افکنی‌های علی و فاطمه سرسخت ایستاد و سران اسلام را متقاعد کرد که پیامبر را در خانه خودش دفن کنند. سهم عایشه در تصحیح و بازنگری احادیث و از همه مهم‌تر تدوین قرآن در زمان عثمان، مثال‌زدنی است.

سرراست‌ترین معنی این کین‌توزی نسبت به عایشه این است که شیعیان قرآن و اسلام را بهتر از محمد می‌فهمند. به راستی دین و مذهب انسان‌ها را آن‌قدر بی‌عقل و از منطق دور می‌کند تا جایی که حتی به اصول خود هم پایبند نباشند. من تا هنوز بر نخورده‌ام که حتی مصلح‌ترین فرهنگیان شیعه فارسی‌زبان، درباره فضایل عایشه و عمر و ابوبکر و عثمان سخن گفته باشند. در ایام فاطمیه این ابداع سیاسی دولت ایران، صدای "وا زهرای" شیعیان در همه‌جا بلند است ولی هرگز از عایشه که در اسلام مقامش برتر از فاطمه است، یادی نمی‌شود!

می‌دانیم که بین علی و عایشه کینه بود، در ماجرای افک و اتهام هم‌بسترشدن عایشه با صفوان‌بن معطل، علی به عنوان مأمور بررسی ماجرا، عایشه را تحقیر کرد ولی علی با نام‌گذاری فرزندانش به نام عمر و عثمان و ابوبکر مشکلی نداشت. برای شیعیان اما تابوست که نام فرزندان‌شان عمر و عثمان و ابوبکر بگذارند. آیا آن‌ها از محمد و علی مسلمان‌تر و شیعه‌ترند؟

در برخی از متون شیعه حتی می‌کوشند اثبات کنند که عایشه و حفصه قاتلانِ محمد هستند. محمد نمرد. عایشه و حفصه با زهر کشتند. کم نیستند متون شیعی که بر اساس آیه "والذين يؤذون الله و رسوله لعنهم الله في الدنيا والآخرة" دستور لعن عایشه و حفصه را صادر کرده‌اند و در عین حال بر مبنای همین آيه حدیث "فاطمة بضعة مني وأنا منها، فمن آذاها فقد آذاني، من آذاني فقد آذى الله" را ابداع و اختراع کرده‌اند.

برای من اسلام از ریشه بی‌اعتبار است، اساساً اما نفس برگزاری مراسم یادبود به مناسبت "شهادتِ فاطمه" و نه "مرگ طبیعی" او حرکتی فرقه‌گرایانه است. فاطمه را عمر نکشت، به مرگ طبیعی از دنیا رفت. می‌شود برای کسی که به مرگِ طبیعی از دنیا رفته است مراسم یادبود برگزار كرد ولی این باور که فاطمه نمرد و توسط عمر کشته شد، یک بدعت و تحریفِ تاریخی است!

@PublicExit
#Asad_Buda
بوسیدن، عالی‌ترین شکل نوشتن است. شکلی که در آن معنا به صورتِ بلاواسطه و مستقیم، چشیده و تنفس می‌شود. با خط‌خطی روی کاغذ هرگز نمی‌توان آن معنای متعالی‌ و نابی را که هنگامِ مرگ‌ِ کلام، در بوسه شکوفا و نوشیده می‌شود، تجربه کرد: بوسه امضایِ لب است. به عنوان تصدیقِ یک رابطهٔ وجودی گفت‌وگویِ عاشقانه را قطع و میان دو جانِ جدا از هم نسبتِ وجودی برقرار می‌کند.

#Asad_Buda
@ShafiAzad
قاتلِ با هوش

عشق، باهوش‌ترین قاتلِ آدمی است. در عین حالی‌که بی‌رحمانه می‌کشد، رد پایی از جنایت خود به‌جا نمی‌گذارد و بنابراین، در هیچ دادگاهی قابل محاکمه نیست. هرگاه دادخواستی صورت گیرد، قاتل معصوم و بی‌گناه است و مقتول کیفر داده می‌شود. بدتر اینکه به کشتنِ عادی راضی نیست. مقتول را به شیوه‌های متفاوت و تا آن‌جا تخیلِ جنایی ظرفیت دارد، زجرکش می‌کند: هرچه بی‌رحمانه‌تر بکشد، خواستنی‌تر و بی‌گناه‌تر به‌نظر می‌رسد.
#Asad_Buda
@ShafiAzad
Forwarded from Public Exit
اگر ملا نباشد!

فراوان می‌گویند که اگر ملا نباشد و عقد نکاح پدر و مادرتان را نخواند، شما حرام‌زاده به دنیا می‌آئید. تصور می‌کنند خواندن عقد نکاح موضوع پیچیده‌ای در حد سفر به فضاست و فقط ملاها از این قدرت اعجاز برخوردار هستند که این سفر فضایی را ممکن بسازند. گذشته از اینکه ازدواج یک قرارداد است که به خاطر مسائل حقوقی توسط دولت‌ها ثبت می‌گردد، روشن کردن این موضوع که ملاها چه می‌خوانند تا افراد حلال زاده می‌شوند، خالی از فایده نخواهد بود.

فرض کنید دختری به نام "زهرا" با مردی به نام "حسین" با هم ازدواج می‌کنند. ازدواج این‌ها دائم و مهر زهرا "ده‌هزار دلار" است. بعد از تعیین مهر ملا به عنوان وکیل زهرا و حسین چنین می‌خواند:

"أنکحتُ مُوکِّلَتی زهرا علی المهر المعلوم". "قبلتُ النّکاحَ لموکلی حسین علی المهر المعلوم". "به گائیدن دادم موکله‌ام زهرا را در برابر این مهر تعیین شده". "قبول کردم این گائیدن را از طرف موکلم حسین در برابر این مهر تعیین شده".

می‌توانند در عوض مهر تعیین شده، واژه عربی "معلوم" را بدون ترجمه به کار برد. منظور از مهر تعیین شده ‌یا "معلوم" همان ده‌هزار دلار است. وکیل گرفتن ملا شرط شرعی نیست. بدون وکیل‌ گرفتن آسان‌تر است. در صورتی که زهرا و حسین بدون وکیل عقد ازدواجش را بخوانند چنین خواهد بود:

"زهرا: أنکحتُکَ نفسی علی المهر المعلوم". "حسین: قبلتُ النّکاحَ‌ لِنفسی علی المهر المعلوم". "زهرا: در برابر این مهر تعیین شده خودم را به گائیدن تو دادم". "حسین: این گائیدن در برابر مهر تعیین شده را قبول کردم".

خواندن قرارداد عقد به عربی شرط نیست. عروس و داماد می‌توانند به زبان خودشان آن را بخوانند. گذشته از اینکه ازدواج یک رابطه طولانی مدت است و افراد پس از شناخت ویژگی‌های روحی و جسمی باید تصمیم بگیرند، آیا برای بیان چنین مسئله ساده‌ای به ملا نیاز است؟ آیا ابلهانه نیست بر اساس این بیان بی‌ادبانه و رکیک افراد را به حلال‌زاده و حرام‌زاده تعیین کرده و شیره‌ای را که ملاها بر سر مردم می‌مالند مهم تلقی کنیم؟ آیا جای خوشی و افتخار است که ملا وکیل گائیدن پدر و مادرتان باشد؟ به راستی اسلام و مسلمانان با این جوکِ مزخرف می‌خواهند چه چیزی را اثبات کنند و کدام افتخاری‌ را به رخ بکشند؟

باور کنید اگر "ملا" و اسلام نباشد اتفاق خاصی نمی‌افتد، فقط روابط زن و مرد سالم‌تر و انسانی‌تر خواهد شد و ملاها نمی‌توانند در نقش وکیل گائیدن و گایاندن و نماینده آلت تناسلی مردم ظاهر شوند و جیب مردم را خالی کنند!

#Asad_Buda
@PublicExit