Forwarded from آموزشکده توانا
برخورد مامور شهرداری با جمعکنندهی زبالههای بازیافتی
روز شنبه پانزده اسفند در خیابان نیروی هوایی (منطقه ۱۳ تهران)، مامور شهرداری باز هم به #خشونت متوسل شد . سئوال اینجاست با فرض بر غیرقانونی بودن کار #دستفروشان و ... آیا ماموران #شهرداری حق برخورد خشن و فیزیکی با متخلفین را دارند؟
به نظر شما راهکار مناسب برای پیشگیری از چنین اتفاقاتی چیست؟
این ویدیو از طرف همراهان آموزشکده توانا برای ما ارسال شده ، شما هم میتوانید #دیدهبان #جامعه_مدنی باشید. لطفا گزارشهای خود را به فیسبوک توانا یا به ایمیل info.tavaana@gmail.com ارسال کنید.
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
روز شنبه پانزده اسفند در خیابان نیروی هوایی (منطقه ۱۳ تهران)، مامور شهرداری باز هم به #خشونت متوسل شد . سئوال اینجاست با فرض بر غیرقانونی بودن کار #دستفروشان و ... آیا ماموران #شهرداری حق برخورد خشن و فیزیکی با متخلفین را دارند؟
به نظر شما راهکار مناسب برای پیشگیری از چنین اتفاقاتی چیست؟
این ویدیو از طرف همراهان آموزشکده توانا برای ما ارسال شده ، شما هم میتوانید #دیدهبان #جامعه_مدنی باشید. لطفا گزارشهای خود را به فیسبوک توانا یا به ایمیل info.tavaana@gmail.com ارسال کنید.
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Forwarded from آموزشکده توانا
ابعاد "تجاوز و قتل دختر شش ساله افغانستانی"
خبر در شبکههای اجتماعی دست به دست میچرخد و هر کسی خواسته و ناخواسته واکنش تند نشان میدهد. فرقی ندارد خواننده خبر ایرانی باشد یا افغانستانی. هر کس از عمق فاجعه آگاه میشود، وجودش فرو میریزد.
یکشنبه ۲۱ فروردین است. پسر ۱۷ ساله در ورامین، دختر همسایه افغانستانیشان را که هنوز شش سال بیشتر ندارد به خانه میبرد و پس از رفتار شیطانی با او، با ضربات چاقو وی را به قتل رسانده و در وان حمام بر رویش #اسید ریخته تا از بین برود. اما چون جسد بهطور کامل از بین نرفت، از دوستش یاری میطلبد. دوست وی با توجه به ابعاد جرم، ماجرا را با پدر خود در میان گذاشته و پدر هم با یکی از معتمدین محل و نهایتاً بدون کمترین تردیدی به پلیس خبر میدهند. پلیس هم هنگام مراجعه به خانه، هم باقیمانده جسد را پیدا میکند و هم قاتل را دستگیر.
فارغ از بحث آسیبهای اجتماعیای که گریبان بخشی از جامعه ایران را گرفته که یک نوجوان هفده ساله را به سوی چنین جرمی (که در واقع ترکیبی از چندین جرم دهشتناک است) سوق میدهد و نیاز به تحلیلهای جامعهشناختی و انسانشناختی جدی و دامنهدار دارد، درباره این رویداد چند نکته نظر نگارنده را به خود جلب کرده است:
۱- پیش از هر چیز، شکیبایی خانواده مقتول و برخورد عقلانی با این ماجرا قابل تأمل و بلکه ستودنی است. شوربختانه در مواردی اینچنین، نخستین گزینهای که به ذهن برخی افراد خطور میکند، تقابل قومی یا ملیتی است. یعنی برای نمونه در این مورد، اینگونه ادعا شود که کودک به دلیل «افغانستانی» بودنش توسط یک نوجوان ایرانی به این شیوه به قتل رسید. در مواردی دیگر، شوربختانه سراغ داشتیم که قربانی ایرانی بوده و مجرم افغانستانی، و با واکنش تند برخی افراد «لمپن» روبرو گردیده و کل جامعه افغانستانی متهم شده بود. اما این بار به نظر میآید خانواده مقتول و طبقه روشنفکر مهاجرین افغانستانی (که کم و بیش با ایشان در ارتباط هستیم) تاکید داشتهاند بر غیر ملیتی بودن جرم. به این معنا که قربانی ممکن بود کودکی ایرانی باشد و یا مجرم ممکن بود افغانستانی باشد. در این مورد باید این رفتار خانواده مقتول و روشنفکران مهاجر، الگو قرار گرفته و درسی شود برای جامعه ایرانی.
۲- با وجود نکتهای که در بالا شرح دادم، تأکید داشتم در عنوان، حتماً به «افغانستانی بودن قربانی» اشاره شود؛ چرا که بسیاری از رسانههای زرد ایرانی که صرفاً جلب مخاطب و مشتری، بدون در نظر گرفتن شرایط اخلاقی برایشان مهم است، همیشه در بزرگنمایی جرائم مهاجرین دستی دراز داشته و حتی در برخی موارد پیش از اثبات جرم، با همان جریان لمپن اشارهشده در بالا همراهی میکردند و بدین وسیله، اصلیترین عامل منفی شدن نگاه بخشی از جامعه ایران به مهاجرین افغانستانی بودهاند. بنابراین لازم است نشان داده شود مهاجرین در واقع بخشی از جامعه ایران شده و همانگونه که در جرائم دخالت دارند، بسیاری از مواقع نیز خود قربانی جرایم میشوند. تلخ و شیرین ایران اکنون برای هر دو یکسان است و مشترک.
۳- قبح عمل فراتر از آن است که جامعه به #افغانستانی یا #ایرانی بودن مجرم و قربانی توجه کند. واکنشها نسبت به این خبر سراسر منفی بود؛ چه از سوی ایرانیها و چه از سوی افغانستانیها. همانگونه که دوستان نزدیک مجرم و اهالی و معتمدین محلی نیز، بدون کمترین تردیدی ماجرا را به پلیس گزارش دادند.
۴- جامعه مدنی ایران اکنون احساس نزدیکی بیشتری با مهاجرین نموده و در واقع آنها را بخشی از خود میداند. از همین رو است که این خبر در برخی رسانههای واقعگرا نیز اطلاعرسانی شده، بسیاری از فعالین اجتماعی ایرانی از همان ساعات اولیه کشف جرم، به یاری خانواده مقتول شتافته و در خبررسانی، برقراری ارتباط با مقامات بالای قضایی کشور، پیدا کردن وکیل برای خانواده مقتول و... از هیچ کوششی دریغ نکردند.
۵- در کنار #جامعه_مدنی، مسئولین هم نسبت به قضیه حساسیت بالایی نشان دادهاند. مدیر کل اتباع خارجی استان تهران و نماینده فرمانداری، بخشی از مسئولینی بودند که در نخستین روزها به خانواده مقتول سرکشی کرده و نسبت به پیگیری پرونده و وضعیت پیشآمده متعهد شدند.
۶- تا اینجای کار همکاری پلیس و دستگاه قضایی روی این ماجرا کاملاً همراه با حساسیت بالا بوده و بیتردید یقین داریم نتیجه پرونده این جرم فجیع، به همگان نشان خواهد داد که چنین جرمهایی نه برای جامعه ایرانی و نه برای پلیس و دستگاه قضایی، رنگ و بویی از قومیت و ملیت نداشته و حق و حقوق قربانی و خانوادهاش بدون کمترین مماشات احقاق خواهد شد.
فرارو- امیر هاشمی مقدم؛
#ستایش
@Tavaana_TavaanaTech
خبر در شبکههای اجتماعی دست به دست میچرخد و هر کسی خواسته و ناخواسته واکنش تند نشان میدهد. فرقی ندارد خواننده خبر ایرانی باشد یا افغانستانی. هر کس از عمق فاجعه آگاه میشود، وجودش فرو میریزد.
یکشنبه ۲۱ فروردین است. پسر ۱۷ ساله در ورامین، دختر همسایه افغانستانیشان را که هنوز شش سال بیشتر ندارد به خانه میبرد و پس از رفتار شیطانی با او، با ضربات چاقو وی را به قتل رسانده و در وان حمام بر رویش #اسید ریخته تا از بین برود. اما چون جسد بهطور کامل از بین نرفت، از دوستش یاری میطلبد. دوست وی با توجه به ابعاد جرم، ماجرا را با پدر خود در میان گذاشته و پدر هم با یکی از معتمدین محل و نهایتاً بدون کمترین تردیدی به پلیس خبر میدهند. پلیس هم هنگام مراجعه به خانه، هم باقیمانده جسد را پیدا میکند و هم قاتل را دستگیر.
فارغ از بحث آسیبهای اجتماعیای که گریبان بخشی از جامعه ایران را گرفته که یک نوجوان هفده ساله را به سوی چنین جرمی (که در واقع ترکیبی از چندین جرم دهشتناک است) سوق میدهد و نیاز به تحلیلهای جامعهشناختی و انسانشناختی جدی و دامنهدار دارد، درباره این رویداد چند نکته نظر نگارنده را به خود جلب کرده است:
۱- پیش از هر چیز، شکیبایی خانواده مقتول و برخورد عقلانی با این ماجرا قابل تأمل و بلکه ستودنی است. شوربختانه در مواردی اینچنین، نخستین گزینهای که به ذهن برخی افراد خطور میکند، تقابل قومی یا ملیتی است. یعنی برای نمونه در این مورد، اینگونه ادعا شود که کودک به دلیل «افغانستانی» بودنش توسط یک نوجوان ایرانی به این شیوه به قتل رسید. در مواردی دیگر، شوربختانه سراغ داشتیم که قربانی ایرانی بوده و مجرم افغانستانی، و با واکنش تند برخی افراد «لمپن» روبرو گردیده و کل جامعه افغانستانی متهم شده بود. اما این بار به نظر میآید خانواده مقتول و طبقه روشنفکر مهاجرین افغانستانی (که کم و بیش با ایشان در ارتباط هستیم) تاکید داشتهاند بر غیر ملیتی بودن جرم. به این معنا که قربانی ممکن بود کودکی ایرانی باشد و یا مجرم ممکن بود افغانستانی باشد. در این مورد باید این رفتار خانواده مقتول و روشنفکران مهاجر، الگو قرار گرفته و درسی شود برای جامعه ایرانی.
۲- با وجود نکتهای که در بالا شرح دادم، تأکید داشتم در عنوان، حتماً به «افغانستانی بودن قربانی» اشاره شود؛ چرا که بسیاری از رسانههای زرد ایرانی که صرفاً جلب مخاطب و مشتری، بدون در نظر گرفتن شرایط اخلاقی برایشان مهم است، همیشه در بزرگنمایی جرائم مهاجرین دستی دراز داشته و حتی در برخی موارد پیش از اثبات جرم، با همان جریان لمپن اشارهشده در بالا همراهی میکردند و بدین وسیله، اصلیترین عامل منفی شدن نگاه بخشی از جامعه ایران به مهاجرین افغانستانی بودهاند. بنابراین لازم است نشان داده شود مهاجرین در واقع بخشی از جامعه ایران شده و همانگونه که در جرائم دخالت دارند، بسیاری از مواقع نیز خود قربانی جرایم میشوند. تلخ و شیرین ایران اکنون برای هر دو یکسان است و مشترک.
۳- قبح عمل فراتر از آن است که جامعه به #افغانستانی یا #ایرانی بودن مجرم و قربانی توجه کند. واکنشها نسبت به این خبر سراسر منفی بود؛ چه از سوی ایرانیها و چه از سوی افغانستانیها. همانگونه که دوستان نزدیک مجرم و اهالی و معتمدین محلی نیز، بدون کمترین تردیدی ماجرا را به پلیس گزارش دادند.
۴- جامعه مدنی ایران اکنون احساس نزدیکی بیشتری با مهاجرین نموده و در واقع آنها را بخشی از خود میداند. از همین رو است که این خبر در برخی رسانههای واقعگرا نیز اطلاعرسانی شده، بسیاری از فعالین اجتماعی ایرانی از همان ساعات اولیه کشف جرم، به یاری خانواده مقتول شتافته و در خبررسانی، برقراری ارتباط با مقامات بالای قضایی کشور، پیدا کردن وکیل برای خانواده مقتول و... از هیچ کوششی دریغ نکردند.
۵- در کنار #جامعه_مدنی، مسئولین هم نسبت به قضیه حساسیت بالایی نشان دادهاند. مدیر کل اتباع خارجی استان تهران و نماینده فرمانداری، بخشی از مسئولینی بودند که در نخستین روزها به خانواده مقتول سرکشی کرده و نسبت به پیگیری پرونده و وضعیت پیشآمده متعهد شدند.
۶- تا اینجای کار همکاری پلیس و دستگاه قضایی روی این ماجرا کاملاً همراه با حساسیت بالا بوده و بیتردید یقین داریم نتیجه پرونده این جرم فجیع، به همگان نشان خواهد داد که چنین جرمهایی نه برای جامعه ایرانی و نه برای پلیس و دستگاه قضایی، رنگ و بویی از قومیت و ملیت نداشته و حق و حقوق قربانی و خانوادهاش بدون کمترین مماشات احقاق خواهد شد.
فرارو- امیر هاشمی مقدم؛
#ستایش
@Tavaana_TavaanaTech
گام بلند جامعه مدنی؛ استفاده از فناوری برای مقابله با ویروس کرونا
ماهها پس از اینکه کووید-۱۹ در نوامبر ۲۰۱۹ در چین شناسایی شد، این پاندمی در سراسر جهان منتشر و به یکی از مرگبارترینها در تاریخ مبدل شده بود. کووید-۱۹ شاید به اندازه اکثر بلاهای بزرگ تاریخ کشنده نباشد، اما چون تقریبا همه کشورهای جهان مجموعهای از اقداماتی از جمله حصر و قرنطینه را برای مقابله با ویروس این بیماری آغاز کردند، مقیاس جهانی آن برای مختلکردن شدید زندگی روزمره کافی بود. در این میان جامعه مدنی کشورها نیز عملا و عمیقا تحت تاثیر قرار گرفت و با واقعیتهای جدید و چالشهای بیشماری روبرو شد. با این تفاوت که برخلاف پاندمیهای بزرگ گذشته، فعالان در دوران کرونا به انبوهی از فناوریها دسترسی داشتند و در بسیاری از اقدامات مدنیشان به صورت گسترده از آن استفاده کردند.
پاندمی کووید-۱۹ تاثیرات عمیق و مخربی درباره بسیاری از نگرانیهای مرسوم جامعه مدنی در سراسر جهان داشت؛ از جمله در حوزههای «حمایت از گروههای آسیبپذیر»، «مطالبهگری برای شفافیت و پاسخگویی دولت» و موضوع «آموزش». به این ترتیب جامعه مدنی با کمک فناوریهای یاریرسان، از گروههای آسیبپذیر و نادیدهگرفتهشده حمایت کرد. از جمله با تامین مالی جمعی، شبکههای پشتیبانی آنلاین، فعالیتهای مجازی، طرحهای بررسی حقایق، پیامرسان واتساپ، پلتفرمهای پخش ویدیو و موارد دیگر. همچنین این جامعه به عنوان ناظر بر پاسخگویی دولتها عمل کرد و در شرایطی که پاندمی کووید-۱۹ چالشهای بیسابقهای را در هر سه حوزه یادشده به وجود آورده بود، به تضمین تداوم آموزش کمک کرد.
بین سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۱، عملا هیچ کشوری از پاندمی کووید-۱۹ در امان نماند و در نتیجه همه ملتها، فارغ از نوع حکومتشان، تحت فشار قرار گرفتند. در این میان کشورهایی که تحت حکومت سیستمهای ناکارآمد، اقتدارگرا یا به نوعی نالایق و غارتگر قرار داشتند، غالبا در موقعیتی نبودند که به طور موثر با فشارهای ناشی از پاندمی مبارزه کنند. در چنین کشورهایی، فعالان جامعه مدنی تا آنجا که ممکن بود درگیر تامین نیازهای آسیبپذیرترین بخشهای جامعه بودند؛ مانند: بیماران، سالمندان، تهیدستها و ستمدیدگان.
با آمدن کووید-۱۹، بسیاری از گروههای محروم از خدمات، آسیبپذیرتر شدند؛ زیرا دولتها یا نمیخواستند یا نمیتوانستند به نیازهایشان رسیدگی کنند. در این موارد، جامعه مدنی بسیج شد تا این شکاف را پر کند...
ادامه را بخوانید:
https://tech.tavaana.org/fa/news/Covid19
#مطالعه_موردی #جامعه_مدنی #کرونا #تکولوژی
@tavaanatech
ماهها پس از اینکه کووید-۱۹ در نوامبر ۲۰۱۹ در چین شناسایی شد، این پاندمی در سراسر جهان منتشر و به یکی از مرگبارترینها در تاریخ مبدل شده بود. کووید-۱۹ شاید به اندازه اکثر بلاهای بزرگ تاریخ کشنده نباشد، اما چون تقریبا همه کشورهای جهان مجموعهای از اقداماتی از جمله حصر و قرنطینه را برای مقابله با ویروس این بیماری آغاز کردند، مقیاس جهانی آن برای مختلکردن شدید زندگی روزمره کافی بود. در این میان جامعه مدنی کشورها نیز عملا و عمیقا تحت تاثیر قرار گرفت و با واقعیتهای جدید و چالشهای بیشماری روبرو شد. با این تفاوت که برخلاف پاندمیهای بزرگ گذشته، فعالان در دوران کرونا به انبوهی از فناوریها دسترسی داشتند و در بسیاری از اقدامات مدنیشان به صورت گسترده از آن استفاده کردند.
پاندمی کووید-۱۹ تاثیرات عمیق و مخربی درباره بسیاری از نگرانیهای مرسوم جامعه مدنی در سراسر جهان داشت؛ از جمله در حوزههای «حمایت از گروههای آسیبپذیر»، «مطالبهگری برای شفافیت و پاسخگویی دولت» و موضوع «آموزش». به این ترتیب جامعه مدنی با کمک فناوریهای یاریرسان، از گروههای آسیبپذیر و نادیدهگرفتهشده حمایت کرد. از جمله با تامین مالی جمعی، شبکههای پشتیبانی آنلاین، فعالیتهای مجازی، طرحهای بررسی حقایق، پیامرسان واتساپ، پلتفرمهای پخش ویدیو و موارد دیگر. همچنین این جامعه به عنوان ناظر بر پاسخگویی دولتها عمل کرد و در شرایطی که پاندمی کووید-۱۹ چالشهای بیسابقهای را در هر سه حوزه یادشده به وجود آورده بود، به تضمین تداوم آموزش کمک کرد.
بین سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۱، عملا هیچ کشوری از پاندمی کووید-۱۹ در امان نماند و در نتیجه همه ملتها، فارغ از نوع حکومتشان، تحت فشار قرار گرفتند. در این میان کشورهایی که تحت حکومت سیستمهای ناکارآمد، اقتدارگرا یا به نوعی نالایق و غارتگر قرار داشتند، غالبا در موقعیتی نبودند که به طور موثر با فشارهای ناشی از پاندمی مبارزه کنند. در چنین کشورهایی، فعالان جامعه مدنی تا آنجا که ممکن بود درگیر تامین نیازهای آسیبپذیرترین بخشهای جامعه بودند؛ مانند: بیماران، سالمندان، تهیدستها و ستمدیدگان.
با آمدن کووید-۱۹، بسیاری از گروههای محروم از خدمات، آسیبپذیرتر شدند؛ زیرا دولتها یا نمیخواستند یا نمیتوانستند به نیازهایشان رسیدگی کنند. در این موارد، جامعه مدنی بسیج شد تا این شکاف را پر کند...
ادامه را بخوانید:
https://tech.tavaana.org/fa/news/Covid19
#مطالعه_موردی #جامعه_مدنی #کرونا #تکولوژی
@tavaanatech
Forwarded from آموزشکده توانا
یادآوری چند نکته به مخاطبان و حامیان ارجمند آموزشکده توانا
آموزشکده توانا سربلند است که بیش از یک دهه است که در زمینه تقویت جامعه مدنی، و تلاش برای بازتاب صدای زندانیان عقیدتی - سیاسی، اقلیتهای مذهبی، دگرباشان جنسی، زنان و دیگر اقشار مورد تبعیض در ایران، فعالیت مستمر دارد.
طبعا فعالیتهای مدنی آموزشکده توانا به دستگاه سایبری و پروپاگاندای جمهوری اسلامی سخت گران آمده و بر این اساس تلاش کرده است آن را به جریانی خاص منتسب کند. شایسته یادآوری است که این آموزشکده نه تنها وابستگی حزبی-گروهی ندارد بلکه فعالیتهای آن در راستای تقویت جامعه مدنی، حتی مستقل از دیدگاه سیاسی بنیانگذاران و مدیران آن است.
جمهوری اسلامی در پی شکستهای امنیتی پیاپی از دولتهای خارجی، دستگاه ناتوان سایبری خود را بسیج کرده تا به خیال اخلال در فعالیت یک وبسایت مدنی و مستقل، پروپاگاندای دیگری راه بیندازد. اینکه چنین افرادی با این میزان از کجفهمی از واقعیات بیرونی، اکنون بر ایران سلطه دارند غمانگیز و دردناک است.
وبسایت آموزشکده توانا محل بارگذاری محتوای تولید شده در آموزشکده و قابل بازدید از سوی مخاطبان بوده و است و بدیهی است که در آن هیچ اطلاعات محرمانهای نگهداری نمیشود. آموزشکده توانا به اصل شفافیت سخت باورمند است.
دگرباره از اعتماد و اطمینان مخاطبان و حامیان آموزشکده توانا عمیقا سپاسگزار هستیم.
#توانا #آموزشکده_توانا #جامعه_مدنی
@beshkan
@tavaanatech
@Tavaana_TavaanaTech
آموزشکده توانا سربلند است که بیش از یک دهه است که در زمینه تقویت جامعه مدنی، و تلاش برای بازتاب صدای زندانیان عقیدتی - سیاسی، اقلیتهای مذهبی، دگرباشان جنسی، زنان و دیگر اقشار مورد تبعیض در ایران، فعالیت مستمر دارد.
طبعا فعالیتهای مدنی آموزشکده توانا به دستگاه سایبری و پروپاگاندای جمهوری اسلامی سخت گران آمده و بر این اساس تلاش کرده است آن را به جریانی خاص منتسب کند. شایسته یادآوری است که این آموزشکده نه تنها وابستگی حزبی-گروهی ندارد بلکه فعالیتهای آن در راستای تقویت جامعه مدنی، حتی مستقل از دیدگاه سیاسی بنیانگذاران و مدیران آن است.
جمهوری اسلامی در پی شکستهای امنیتی پیاپی از دولتهای خارجی، دستگاه ناتوان سایبری خود را بسیج کرده تا به خیال اخلال در فعالیت یک وبسایت مدنی و مستقل، پروپاگاندای دیگری راه بیندازد. اینکه چنین افرادی با این میزان از کجفهمی از واقعیات بیرونی، اکنون بر ایران سلطه دارند غمانگیز و دردناک است.
وبسایت آموزشکده توانا محل بارگذاری محتوای تولید شده در آموزشکده و قابل بازدید از سوی مخاطبان بوده و است و بدیهی است که در آن هیچ اطلاعات محرمانهای نگهداری نمیشود. آموزشکده توانا به اصل شفافیت سخت باورمند است.
دگرباره از اعتماد و اطمینان مخاطبان و حامیان آموزشکده توانا عمیقا سپاسگزار هستیم.
#توانا #آموزشکده_توانا #جامعه_مدنی
@beshkan
@tavaanatech
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
آموزشکده توانا طی سالهای فعالیت خود همیشه در تلاش بوده است تا پیوندی راستین با مخاطبان خود برقرار کند.
اقبال گسترده مخاطبان به آموزشکده توانا نشانگر آن بوده است که در هدف خود تا حد قابل توجهی کامیاب بودهایم.
با این وجود ما همیشه نیازمند تقویت خود هستیم.
لطفا به ما پیام بدهید و بگویید دو تاثیر کارآمد که از تولیدات آموزشی توانا گرفتهاید چه بودهاند؟
#آموزشکده_توانا #جامعه_مدنی ##حقوق_بشر #دموکراسی #یاری_مدنی_توانا #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اقبال گسترده مخاطبان به آموزشکده توانا نشانگر آن بوده است که در هدف خود تا حد قابل توجهی کامیاب بودهایم.
با این وجود ما همیشه نیازمند تقویت خود هستیم.
لطفا به ما پیام بدهید و بگویید دو تاثیر کارآمد که از تولیدات آموزشی توانا گرفتهاید چه بودهاند؟
#آموزشکده_توانا #جامعه_مدنی ##حقوق_بشر #دموکراسی #یاری_مدنی_توانا #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech