This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سپیدپوش شهیدم ابوالفضل آدینهزاده
یک/ بوی باهار؟ بوی عید؟ من هنوز دچار بوی خون ماندهام.
هفت سین من؟ خط چشم نیکا شاکرمی ، سلام بچههای سارینا اسماعیلزاده ، نفسکشیدن بلند وسط حرفزدن کیان پیرفلک ، چشمهای مهرشاد شهیدی ، عشق بزرگ بهنام لایقپور ، غم صورت دخترک فرشته احمدی و غریبی محمد حسینی . باید با "س" شروع شود؟ مشکلی نیست. قبل از هرکدام یک "سوگ" بنویسید. بله، من سوگوارم. در باهار میخندم، میرقصم، میگریم، شاید دل ببندم، شاید سفر بروم. اما در همه حال سوگوارم. و سوگ، چراغ راه من تا آزادی است. مثل همرزمانم، از مشروطه تا صبح آزاد وطن.
دو/ و با شما هستم، عملهگان قدرت. زبان باز کردهاید که "انقلابتان تمام شد؟" نه، انقلاب ما تمام نمیشود و همین است که زمینگیر کرده شما را. ما در پی نوریم و واقفیم تغییر تدریجی است و این دوی امدادی باشکوه را ادامه میدهیم، مثل تمام سال هایی که در میدانهای شهر سرمست رقصیدیم و شما عربده کشیدید و چوب چرخاندید تا ترستان پنهان بماند. ما زنده و جنگجوییم، و مسلحیم به خون و شرف. اربابی هم نداریم که ما را مثل انتر لوطی برقصاند، گاهی روی دیوار سفارت و گاهی در متنهای تحسین رابطه با عربستان. ایستادهایم، زخمی اما سربلند. تو هم در آینه به خودت نگاه کن، شاید ته چشمت بقایای آدمی را ببینی که وطن را چون مادر دوست میداشت.
سه/ رفیق، با دلی که خون است و با بانگ بلند خشم و عزا، زندگی کن. دل ببند، بخند، برقص، گریه کن، آواز بخوان. زندگی کن. زندگی مهمترین چیزی است که از ما ربوده شده. مثل رقص گیسوان زنان شهرم در باد، که امسال تازه دارم میبینم عاشقشدن در باهار با تماشای آنها چه ساده است.
متن: حمید سلیمی
#ابوالفضل_آدینه_زاده #نیکا_شاکرمی #سارینا_اسماعیل_زاده #مهرشاد_شهیدی #بهنام_لایق_پور #مهسا_امینی #کیان_پیرفلک #محمد_حسینی #فرشته_احمدی #هفت_سین #نوروز
@tavaanatech
یک/ بوی باهار؟ بوی عید؟ من هنوز دچار بوی خون ماندهام.
هفت سین من؟ خط چشم نیکا شاکرمی ، سلام بچههای سارینا اسماعیلزاده ، نفسکشیدن بلند وسط حرفزدن کیان پیرفلک ، چشمهای مهرشاد شهیدی ، عشق بزرگ بهنام لایقپور ، غم صورت دخترک فرشته احمدی و غریبی محمد حسینی . باید با "س" شروع شود؟ مشکلی نیست. قبل از هرکدام یک "سوگ" بنویسید. بله، من سوگوارم. در باهار میخندم، میرقصم، میگریم، شاید دل ببندم، شاید سفر بروم. اما در همه حال سوگوارم. و سوگ، چراغ راه من تا آزادی است. مثل همرزمانم، از مشروطه تا صبح آزاد وطن.
دو/ و با شما هستم، عملهگان قدرت. زبان باز کردهاید که "انقلابتان تمام شد؟" نه، انقلاب ما تمام نمیشود و همین است که زمینگیر کرده شما را. ما در پی نوریم و واقفیم تغییر تدریجی است و این دوی امدادی باشکوه را ادامه میدهیم، مثل تمام سال هایی که در میدانهای شهر سرمست رقصیدیم و شما عربده کشیدید و چوب چرخاندید تا ترستان پنهان بماند. ما زنده و جنگجوییم، و مسلحیم به خون و شرف. اربابی هم نداریم که ما را مثل انتر لوطی برقصاند، گاهی روی دیوار سفارت و گاهی در متنهای تحسین رابطه با عربستان. ایستادهایم، زخمی اما سربلند. تو هم در آینه به خودت نگاه کن، شاید ته چشمت بقایای آدمی را ببینی که وطن را چون مادر دوست میداشت.
سه/ رفیق، با دلی که خون است و با بانگ بلند خشم و عزا، زندگی کن. دل ببند، بخند، برقص، گریه کن، آواز بخوان. زندگی کن. زندگی مهمترین چیزی است که از ما ربوده شده. مثل رقص گیسوان زنان شهرم در باد، که امسال تازه دارم میبینم عاشقشدن در باهار با تماشای آنها چه ساده است.
متن: حمید سلیمی
#ابوالفضل_آدینه_زاده #نیکا_شاکرمی #سارینا_اسماعیل_زاده #مهرشاد_شهیدی #بهنام_لایق_پور #مهسا_امینی #کیان_پیرفلک #محمد_حسینی #فرشته_احمدی #هفت_سین #نوروز
@tavaanatech