چهار ایرانی در میان دریافت کنندگان جوایز مهم اتحادیه ژئوفیزیک آمریکا در سال ۲۰۱۹
مجید حسنی زاده، مدال رابرت هورتون در علوم آب شناسی
امیر آقاکوچک، مدال جیمز مک لوین محققان جوان
کاوه مدنی،جایزه محققان جوان علوم آب شناسی
آرمین سروشیان، جایزه اسنت در علوم اتمسفری
کاوه مدنی نوشت:«به امید روزی که ایرانیان حوزه علم در خارج از وطن بتوانند سهمی در حل مشکلات ایران داشته باشند بی آنکه دایه گانی مهربان تر از مادر آنها را جاسوس و نفوذی و مزدور و خائن به میهن بخوانند.»
#تواناتک #بشکن #اتحادیه_ژئوفیزیک_آمریکا #کاوه_مدنی
@tavaanatech
مجید حسنی زاده، مدال رابرت هورتون در علوم آب شناسی
امیر آقاکوچک، مدال جیمز مک لوین محققان جوان
کاوه مدنی،جایزه محققان جوان علوم آب شناسی
آرمین سروشیان، جایزه اسنت در علوم اتمسفری
کاوه مدنی نوشت:«به امید روزی که ایرانیان حوزه علم در خارج از وطن بتوانند سهمی در حل مشکلات ایران داشته باشند بی آنکه دایه گانی مهربان تر از مادر آنها را جاسوس و نفوذی و مزدور و خائن به میهن بخوانند.»
#تواناتک #بشکن #اتحادیه_ژئوفیزیک_آمریکا #کاوه_مدنی
@tavaanatech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تاثیر تحریم بر نظرات کارشناسی
در قسمت اول این ویدئو رائفی پور از نقشه های شیطانی پشت پرده بیت کوین می گوید و در قسمت دوم از برکات این ارز دیجیتال سخن می گوید.
.
چرا باید به افرادی با این سطح از دانش و تخصص تریبون داده شود و از سوی دیگر افرادی مانند سعید ملک پور سال ها در زندان بمانند و افرادی مانند کاوه مدنی مجبور به ترک ایران شوند؟
..
#رائفی_پور #بیت_کوین #ارز_دیجیتال #سعید_ملک_پور #کاوه_مدنی
@tavaanatech
در قسمت اول این ویدئو رائفی پور از نقشه های شیطانی پشت پرده بیت کوین می گوید و در قسمت دوم از برکات این ارز دیجیتال سخن می گوید.
.
چرا باید به افرادی با این سطح از دانش و تخصص تریبون داده شود و از سوی دیگر افرادی مانند سعید ملک پور سال ها در زندان بمانند و افرادی مانند کاوه مدنی مجبور به ترک ایران شوند؟
..
#رائفی_پور #بیت_کوین #ارز_دیجیتال #سعید_ملک_پور #کاوه_مدنی
@tavaanatech
.
کاوه مدنی، جایزه سفیر اتحادیه ژئوفیزیک آمریکا شد این جایزه سالانه به کسانی که دستاوردهایشان تاثیر شایانی بر جوامع انسانی داشته، اهدا میشود.
کاوه مدنی، استاد دانشگاه ییل، پژوهشگر و فعال محیط زیستی ایرانی و معاون سابق سازمان حفاظت محیط زیست ایران و نائب رئیس مجمع محیط زیست سازمان ملل متحد است. وی همچنین استاد مرکز سیاست محیط زیست کالج سلطنتی لندن (امپریال کالج لندن) است.
#کاوه_مدنی #ژئوفیزیک #محیط_زیست
@tavaanatech
کاوه مدنی، جایزه سفیر اتحادیه ژئوفیزیک آمریکا شد این جایزه سالانه به کسانی که دستاوردهایشان تاثیر شایانی بر جوامع انسانی داشته، اهدا میشود.
کاوه مدنی، استاد دانشگاه ییل، پژوهشگر و فعال محیط زیستی ایرانی و معاون سابق سازمان حفاظت محیط زیست ایران و نائب رئیس مجمع محیط زیست سازمان ملل متحد است. وی همچنین استاد مرکز سیاست محیط زیست کالج سلطنتی لندن (امپریال کالج لندن) است.
#کاوه_مدنی #ژئوفیزیک #محیط_زیست
@tavaanatech
اصغر قندچی؛ پدر صنعت کامیونسازی در ایران
تحصیلات آکادمیک نداشت. بچه که بود از مدرسه فرار می کرد و علیرغم پیگیریهای پدرش ترک تحصیل کرد و روی آورد به کار فنی. مدام تاکید میکرد که عاشق حرفهاش است و تا ۹۰ سالگی فعالیت کرد. در یک اتاق کوچک شروع کرد، و چنان پیشرفت کرد که توانست نمایندگی ماک آمریکایی را در ایران بگیرد و کارخانه ایران کاوه را تاسیس کند. اصغر قندچی را پدر صنعت کامیونسازی ایران میخوانند. کسی که پس از انقلاب اموالش از جمله کارخانهاش مصادره شد.
اصغر قندچی در سال ۱۳۰۷ در محله قناتآباد در جنوب تهران نزدیک میدان اعدام در خانوادهای تحصیلکرده به دنیا آمد. پدرش وکیل بود و میخواست پسرش نیز درس بخواند و وکیل شود، اما اصغر قندچی به کارهای فنی علاقه داشت و از کودکی به کار در تعمیرگاهها روی آورد. ۱۶ ساله بود که تعمیرگاه کوچک خود را حوالی میدان قزوین دایر کرد. که در نهایت قندچی این تعمیرگاه کوچک را به کارخانه ای با مساحت ۲۰۰ هزار متر مربع با بیش از ۱۲۰۰ کارگر تبدیل کرد.
در سال ۱۳۴۰ در وزارت اقتصاد تصمیم گرفته شد که دیگر پروانه مونتاژ صادر نشود. وزارت در صدد تولید ماشین در داخل بود. در این بین فردی آلمانی به دیدار «رضا نیازمند»، معاون وقت وزارت اقتصاد ایران، میرود تا پروانه مونتاژ مرسدس بنز را در ایران بگیرد. نیازمند به او جواب منفی میدهد و می گوید که باید مرسدس بنز را در ایران تولید کنند، و اجازه مونتاژ نمیدهند. تاجر آلمانی در جواب میگوید: «شما تا پانزده سال دیگر نمیتوانید نشان ستاره بنز را هم تولید کنید».
تاجر آلمانی به دیدار شاه می رود و از مسئولین اقتصاد گله میکند. شاه نیز به نیازمند شش ماه فرصت میدهد تا یا در ایران اتومبیل تولید کند یا از وزارتخانه برود. نیازمند نیز که تحت فشار قرار گرفته بود، در دروازه قزوین تهران، قندچی را پیدا می کند که در کارگاهش کامیون ماک را تقویت میکند و خود یک اتاق کامل کامیون ماک را با دست ساخته است.
بعد از دیدار نیازمند از کارگاه قندچی، قرار میشود در نمایشگاه خودروسازی یک غرفه به قندچی بدهند تا تولیداتش را به نمایش بگذارد. شاه فقط از غرفه قندچی دیدن میکند و چنان نظرش جلب میشود که درخواست میکند صندلی بیاورند تا بنشیند و با قندچی درباره کارش صحبت کند. شاه متعجب از اینکه در خیابان قزوین فردی مشغول به تولید اتومبیل است و از او بی خبر بودهاند و در آخر با رضایت از غرفه خارج می شود.
پس از آن اولین پروانه تولید خودرو در ایران در سال ۱۳۴۲ به قندچی اهدا میشود. بدینترتیب کارخانه ایران کاوه تاسیس میشود.
اولین ماشینی که قندچی تولید کرد یک جیپ بود، البته موتورش آمریکایی بود و بدنه و دیگر قطعات را خودش میساخت. پس از ساخت جیپ و تسلط کامل بر نحوه ساخت، قندچی به دنبال تولید کامیون ماک بود.
قطعات ماک از خارج وارد میشد. البته بیش از هفتاد درصد از قطعات در خود ایران تولید میشد. نکته جالب توجه این بود که کیفیت ماک ایرانی بالاتر از ماک آمریکایی بود و مشتریها به دنبال خرید ماک ایرانی بودند.
قندچی تعریف میکند که آن زمان بیشتر جادههای ایران خاکی بودند و آب و هوای خشک ایران باعث میشد ماک زود، جوش بیاورد و یا قطعاتش بشکند. آمریکاییها در مقابل این ایرادگیری گفتند ماشین آمریکایی برای جادههای آمریکایی است!
وبسایت:
tavaana.org/fa/Asghar_Ghandchi_Iran
#اصغر_قندچی #ماک #کاوه #ایران_ناسیونال #خودروسازی
@tavaanatech
تحصیلات آکادمیک نداشت. بچه که بود از مدرسه فرار می کرد و علیرغم پیگیریهای پدرش ترک تحصیل کرد و روی آورد به کار فنی. مدام تاکید میکرد که عاشق حرفهاش است و تا ۹۰ سالگی فعالیت کرد. در یک اتاق کوچک شروع کرد، و چنان پیشرفت کرد که توانست نمایندگی ماک آمریکایی را در ایران بگیرد و کارخانه ایران کاوه را تاسیس کند. اصغر قندچی را پدر صنعت کامیونسازی ایران میخوانند. کسی که پس از انقلاب اموالش از جمله کارخانهاش مصادره شد.
اصغر قندچی در سال ۱۳۰۷ در محله قناتآباد در جنوب تهران نزدیک میدان اعدام در خانوادهای تحصیلکرده به دنیا آمد. پدرش وکیل بود و میخواست پسرش نیز درس بخواند و وکیل شود، اما اصغر قندچی به کارهای فنی علاقه داشت و از کودکی به کار در تعمیرگاهها روی آورد. ۱۶ ساله بود که تعمیرگاه کوچک خود را حوالی میدان قزوین دایر کرد. که در نهایت قندچی این تعمیرگاه کوچک را به کارخانه ای با مساحت ۲۰۰ هزار متر مربع با بیش از ۱۲۰۰ کارگر تبدیل کرد.
در سال ۱۳۴۰ در وزارت اقتصاد تصمیم گرفته شد که دیگر پروانه مونتاژ صادر نشود. وزارت در صدد تولید ماشین در داخل بود. در این بین فردی آلمانی به دیدار «رضا نیازمند»، معاون وقت وزارت اقتصاد ایران، میرود تا پروانه مونتاژ مرسدس بنز را در ایران بگیرد. نیازمند به او جواب منفی میدهد و می گوید که باید مرسدس بنز را در ایران تولید کنند، و اجازه مونتاژ نمیدهند. تاجر آلمانی در جواب میگوید: «شما تا پانزده سال دیگر نمیتوانید نشان ستاره بنز را هم تولید کنید».
تاجر آلمانی به دیدار شاه می رود و از مسئولین اقتصاد گله میکند. شاه نیز به نیازمند شش ماه فرصت میدهد تا یا در ایران اتومبیل تولید کند یا از وزارتخانه برود. نیازمند نیز که تحت فشار قرار گرفته بود، در دروازه قزوین تهران، قندچی را پیدا می کند که در کارگاهش کامیون ماک را تقویت میکند و خود یک اتاق کامل کامیون ماک را با دست ساخته است.
بعد از دیدار نیازمند از کارگاه قندچی، قرار میشود در نمایشگاه خودروسازی یک غرفه به قندچی بدهند تا تولیداتش را به نمایش بگذارد. شاه فقط از غرفه قندچی دیدن میکند و چنان نظرش جلب میشود که درخواست میکند صندلی بیاورند تا بنشیند و با قندچی درباره کارش صحبت کند. شاه متعجب از اینکه در خیابان قزوین فردی مشغول به تولید اتومبیل است و از او بی خبر بودهاند و در آخر با رضایت از غرفه خارج می شود.
پس از آن اولین پروانه تولید خودرو در ایران در سال ۱۳۴۲ به قندچی اهدا میشود. بدینترتیب کارخانه ایران کاوه تاسیس میشود.
اولین ماشینی که قندچی تولید کرد یک جیپ بود، البته موتورش آمریکایی بود و بدنه و دیگر قطعات را خودش میساخت. پس از ساخت جیپ و تسلط کامل بر نحوه ساخت، قندچی به دنبال تولید کامیون ماک بود.
قطعات ماک از خارج وارد میشد. البته بیش از هفتاد درصد از قطعات در خود ایران تولید میشد. نکته جالب توجه این بود که کیفیت ماک ایرانی بالاتر از ماک آمریکایی بود و مشتریها به دنبال خرید ماک ایرانی بودند.
قندچی تعریف میکند که آن زمان بیشتر جادههای ایران خاکی بودند و آب و هوای خشک ایران باعث میشد ماک زود، جوش بیاورد و یا قطعاتش بشکند. آمریکاییها در مقابل این ایرادگیری گفتند ماشین آمریکایی برای جادههای آمریکایی است!
وبسایت:
tavaana.org/fa/Asghar_Ghandchi_Iran
#اصغر_قندچی #ماک #کاوه #ایران_ناسیونال #خودروسازی
@tavaanatech
توانا
اصغر قندچی؛ پدر صنعت کامیونسازی در ایران
تحصیلات آکادمیک نداشت. بچه که بود از مدرسه فرار می کرد و علیرغم پیگیریهای پدرش ترک تحصیل کرد و روی آورد به کار فنی. مدام تاکید میکرد که عاشق حرفهاش است و تا ۹۰ سالگی فعالیت کرد. در یک اتاق کوچک
کاوه مدنی، پژوهشگر و دانشمند ایرانی عالیترین نشان افتخار منابع آبی اروپا را دریافت کرد
اندیشکده آب، محیط زیست و بهداشت دانشگاه سازمان ملل با انتشار پستی در پلتفرم ایکس اعطای «دیپلم افتخاری» انجمن منابع آبی اروپا به کاوه مدنی را تبریک گفت.
این دیپلم افتخاری، بالاترین نشان افتخار انجمن منابع آبی اروپا به مهندسان و دانشمندان پیشرو در زمینه منابع آبی جهان است که بهدلیل «مشارکتهای چشمگیر» کاوه مدنی در حوزه منابع آبی به او اهدا شده است.
#کاوه_مدنی #محیط_زیست #منابع_آبی
@tavaanatech
اندیشکده آب، محیط زیست و بهداشت دانشگاه سازمان ملل با انتشار پستی در پلتفرم ایکس اعطای «دیپلم افتخاری» انجمن منابع آبی اروپا به کاوه مدنی را تبریک گفت.
این دیپلم افتخاری، بالاترین نشان افتخار انجمن منابع آبی اروپا به مهندسان و دانشمندان پیشرو در زمینه منابع آبی جهان است که بهدلیل «مشارکتهای چشمگیر» کاوه مدنی در حوزه منابع آبی به او اهدا شده است.
#کاوه_مدنی #محیط_زیست #منابع_آبی
@tavaanatech
اصغر قندچی؛ پدر صنعت کامیونسازی در ایران
تحصیلات آکادمیک نداشت. بچه که بود از مدرسه فرار می کرد و علیرغم پیگیریهای پدرش ترک تحصیل کرد و روی آورد به کار فنی. مدام تاکید میکرد که عاشق حرفهاش است و تا ۹۰ سالگی فعالیت کرد.
در یک اتاق کوچک شروع کرد، و چنان پیشرفت کرد که توانست نمایندگی ماک آمریکایی را در ایران بگیرد و کارخانه ایران کاوه را تاسیس کند. اصغر قندچی را پدر صنعت کامیونسازی ایران میخوانند. کسی که پس از انقلاب اموالش از جمله کارخانهاش مصادره شد.
اصغر قندچی در سال ۱۳۰۷ در محله قناتآباد در جنوب تهران نزدیک میدان اعدام در خانوادهای تحصیلکرده به دنیا آمد. پدرش وکیل بود و میخواست پسرش نیز درس بخواند و وکیل شود، اما اصغر قندچی به کارهای فنی علاقه داشت و از کودکی به کار در تعمیرگاهها روی آورد. ۱۶ ساله بود که تعمیرگاه کوچک خود را حوالی میدان قزوین دایر کرد. که در نهایت قندچی این تعمیرگاه کوچک را به کارخانه ای با مساحت ۲۰۰ هزار متر مربع با بیش از ۱۲۰۰ کارگر تبدیل کرد.
در سال ۱۳۴۰ در وزارت اقتصاد تصمیم گرفته شد که دیگر پروانه مونتاژ صادر نشود. وزارت در صدد تولید ماشین در داخل بود. در این بین فردی آلمانی به دیدار «رضا نیازمند»، معاون وقت وزارت اقتصاد ایران، میرود تا پروانه مونتاژ مرسدس بنز را در ایران بگیرد. نیازمند به او جواب منفی میدهد و می گوید که باید مرسدس بنز را در ایران تولید کنند، و اجازه مونتاژ نمیدهند. تاجر آلمانی در جواب میگوید: «شما تا پانزده سال دیگر نمیتوانید نشان ستاره بنز را هم تولید کنید».
تاجر آلمانی به دیدار شاه می رود و از مسئولین اقتصاد گله میکند. شاه نیز به نیازمند شش ماه فرصت میدهد تا یا در ایران اتومبیل تولید کند یا از وزارتخانه برود. نیازمند نیز که تحت فشار قرار گرفته بود، در دروازه قزوین تهران، قندچی را پیدا می کند که در کارگاهش کامیون ماک را تقویت میکند و خود یک اتاق کامل کامیون ماک را با دست ساخته است.
بعد از دیدار نیازمند از کارگاه قندچی، قرار میشود در نمایشگاه خودروسازی یک غرفه به قندچی بدهند تا تولیداتش را به نمایش بگذارد. شاه فقط از غرفه قندچی دیدن میکند و چنان نظرش جلب میشود که درخواست میکند صندلی بیاورند تا بنشیند و با قندچی درباره کارش صحبت کند. شاه متعجب از اینکه در خیابان قزوین فردی مشغول به تولید اتومبیل است و از او بی خبر بودهاند و در آخر با رضایت از غرفه خارج می شود.
ادامه مطلب:
https://tavaana.org/asghar_ghandchi_iran/
#اصغر_قندچی #ماک #کاوه #خودروسازی
@tavaanatech
تحصیلات آکادمیک نداشت. بچه که بود از مدرسه فرار می کرد و علیرغم پیگیریهای پدرش ترک تحصیل کرد و روی آورد به کار فنی. مدام تاکید میکرد که عاشق حرفهاش است و تا ۹۰ سالگی فعالیت کرد.
در یک اتاق کوچک شروع کرد، و چنان پیشرفت کرد که توانست نمایندگی ماک آمریکایی را در ایران بگیرد و کارخانه ایران کاوه را تاسیس کند. اصغر قندچی را پدر صنعت کامیونسازی ایران میخوانند. کسی که پس از انقلاب اموالش از جمله کارخانهاش مصادره شد.
اصغر قندچی در سال ۱۳۰۷ در محله قناتآباد در جنوب تهران نزدیک میدان اعدام در خانوادهای تحصیلکرده به دنیا آمد. پدرش وکیل بود و میخواست پسرش نیز درس بخواند و وکیل شود، اما اصغر قندچی به کارهای فنی علاقه داشت و از کودکی به کار در تعمیرگاهها روی آورد. ۱۶ ساله بود که تعمیرگاه کوچک خود را حوالی میدان قزوین دایر کرد. که در نهایت قندچی این تعمیرگاه کوچک را به کارخانه ای با مساحت ۲۰۰ هزار متر مربع با بیش از ۱۲۰۰ کارگر تبدیل کرد.
در سال ۱۳۴۰ در وزارت اقتصاد تصمیم گرفته شد که دیگر پروانه مونتاژ صادر نشود. وزارت در صدد تولید ماشین در داخل بود. در این بین فردی آلمانی به دیدار «رضا نیازمند»، معاون وقت وزارت اقتصاد ایران، میرود تا پروانه مونتاژ مرسدس بنز را در ایران بگیرد. نیازمند به او جواب منفی میدهد و می گوید که باید مرسدس بنز را در ایران تولید کنند، و اجازه مونتاژ نمیدهند. تاجر آلمانی در جواب میگوید: «شما تا پانزده سال دیگر نمیتوانید نشان ستاره بنز را هم تولید کنید».
تاجر آلمانی به دیدار شاه می رود و از مسئولین اقتصاد گله میکند. شاه نیز به نیازمند شش ماه فرصت میدهد تا یا در ایران اتومبیل تولید کند یا از وزارتخانه برود. نیازمند نیز که تحت فشار قرار گرفته بود، در دروازه قزوین تهران، قندچی را پیدا می کند که در کارگاهش کامیون ماک را تقویت میکند و خود یک اتاق کامل کامیون ماک را با دست ساخته است.
بعد از دیدار نیازمند از کارگاه قندچی، قرار میشود در نمایشگاه خودروسازی یک غرفه به قندچی بدهند تا تولیداتش را به نمایش بگذارد. شاه فقط از غرفه قندچی دیدن میکند و چنان نظرش جلب میشود که درخواست میکند صندلی بیاورند تا بنشیند و با قندچی درباره کارش صحبت کند. شاه متعجب از اینکه در خیابان قزوین فردی مشغول به تولید اتومبیل است و از او بی خبر بودهاند و در آخر با رضایت از غرفه خارج می شود.
ادامه مطلب:
https://tavaana.org/asghar_ghandchi_iran/
#اصغر_قندچی #ماک #کاوه #خودروسازی
@tavaanatech