📚 واژه‌پرداز وُرد 📚
4.03K subscribers
723 photos
443 videos
85 files
1.04K links
📚 سید مسعود هاشمی نجفی
📚 ویراستار فنی (صوری) و صفحه‌آرای وُرد
📚 سابقهٔ کار: انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد
.
‏‌‏📚‏تماس: ‎@WordPardaz

‌‏🌐‏ گروه پرسش‌وپاسخ وُردِ سید مسعود حسینی:
جهت دریافت لینک به روبات کمک‌آموزشی گروه مراجعه کنید.
🆔 @Masoudhosseini_Bot
Download Telegram
آدم درست؛ کلمه درست
[بازنشر یک یادداشت لینکدینی]


قبل از این‌که بخواهم درباره «در ستایشِ حضور یک نویسنده/کپی‌رایتر» حرفی بزنم، با طمأنینه و آهستگی، کلمه‌های این نوشته را باهم بخوانیم:

«نهایت احترام و عزت پیشگاه مردم شریف و خطاپوش کشورم
باور آن سخت است که امروز برخلاف انتظاراتم باید از نقره‌ی المپیک بنویسم. مدالی که هرچند ارزشمند و والا اما شاید لایق پیشکش‌کردن محضر شما صاحبان فخر و افتخار نباشد. قدردان پیام‌های پرمهرتان و زحمات بی‌دریغ همه عزیزانی که مرا در این مسیر سخت و فرسایشی هدایت و حمایت کردند هستم و خواهم بود و با شما مردم کشور پیمان می‌بندم که هزینه کاستی‌ها را جبران و پاسخ حیله و رندی‌ها را با تاوانی بزرگ بدهم. عهد می‌بندم که نتیجه بی‌احترامی به ایران و فرزندانش پایانی تلخ و هضم‌نشدنی داشته باشد. این نه تهدید است و نه تحریک؛ یک وظیفه کاملا ملی و حیثیتی است که سنگینی آن را تا روز موعود روی شانه‌هایم حمل خواهم کرد. تا آن روز اما در انتظار پاسخ به یک پرسش اساسی از جان مایه می‌گذارم؛
چه کسی وجود ایستادن مقابل پرچم میهنم ایران را خواهد داشت. هستیم و خواهیم دید.»


کلمه‌هایی که در بالا خواندید و احتمالا از خواندنش کیفور شدید، آخرین پست اینستاگرام امیرحسین زارع -قهرمان کشتی- است. اگر در جریانِ حواشیِ بازی‌های المپیک بوده باشید، از بی‌اخلاقی کشتی‌گیر گرجستانی باخبرید. حالا چرا معتقدم این کلمه‌ها، درست‌ترین کلمه‌هایی هستند که آدمِ درستی آن را نوشته‌اند؟!

صفحه اینستاگرام امیرحسین زارع را بررسی کردم. به‌خوبی مشهود است که نوع نگارش و لحنِ او در چند پست آخر، تغییر کرده است. این یعنی که احتمالا از آدمِ صاحب‌نظر و اهل قلمی برای تنظیم نوشته‌ها کمک گرفته؛ که همین، امیرحسین زارع را مستحق یک مدالِ طلا می‌کند: فهمِ ضرورت کنشگری و حضور رسانه‌ای متناسب با ذائقه مخاطب.

نوشته را یک‌بار دیگر بخوانیم.

اگر کشتی را یکی از حماسی‌ترین ورزش‌ها بدانیم، می‌بینید که چطور لحن به‌درستی انتخاب شده است؟ می‌شود حدس زد که حتی یک کلمه هم از روی شانس انتخاب نشده‌اند. ذهنِ ایرانیِ همه ما نسبتی با داستان همیشگی خیر و شر و احتمالا داستان‌های شاهنامه دارد. ببینید که نویسنده چطور توانسته با کلمه‌ها «حیله» و «رندی» و «وظیفه کاملا ملی» و «حیثیتی»، این دوگانه را برای گره‌زدنِ دلِ ما به یک قهرمان ملی بسازد؟

از طرف دیگر، نویسنده بدون هیچ اشاره‌ای به بی‌اخلاقی حریف خود در بازی المپیک، ایده نوشته‌اش -یعنی دفاع از شرافت ایران و ایرانی- را طوری بسط می‌دهد که نوشته‌اش بدون تاریخ انقضا و حتی مرتبط با بخشی از اتفاقات سیاسی روز هم باشد که اخبارش را دنبال می‌کنیم.

فقط همین‌هاست؛ نه! می‌شود این متن‌کاوی را با هزار کلمه دیگر ادامه داد. بیشتر از همه قصد داشتم از «ستایش حضور یک نویسنده/کپی‌رایتر» در «تثبیت و مراقبت از برند شخصی» و «اهمیت کلمه‌ها در بزنگاه‌ها» حرف بزنم.

وقتی آدمِ درستی، کلمه‌های درستی را بنویسد، این‌طور می‌شود که خونِ هم‌وطنیِ ما با خواندن این متن می‌جوشد...

#شغل_نویسی
#برند_شخصی