Forwarded from ادبسار
@AdabSar
تعریف تو از عقل همان بود که باید
عقلی که نمیخواست سر عقل بیاید
یک عمر کشیدی نفس اما نکشیدی
آهی که از آیینه غباری بزداید
از گریهی بر خویشتن و خندهی دشمن
جانکاهتر آهیست که از دوست برآید
کوری که زمین خورد و مَنَش دست گرفتم
در فکر چراغیست که از من برباید
با آن که مرا از دل خود راند بگویید
ملکی که در آن ظلم شود دیر نپاید
#فاضل_نظری
@AdabSar
تعریف تو از عقل همان بود که باید
عقلی که نمیخواست سر عقل بیاید
یک عمر کشیدی نفس اما نکشیدی
آهی که از آیینه غباری بزداید
از گریهی بر خویشتن و خندهی دشمن
جانکاهتر آهیست که از دوست برآید
کوری که زمین خورد و مَنَش دست گرفتم
در فکر چراغیست که از من برباید
با آن که مرا از دل خود راند بگویید
ملکی که در آن ظلم شود دیر نپاید
#فاضل_نظری
@AdabSar
Forwarded from ادبسار
@AdabSar
با لبِ سرخت مرا یاد خدا انداختی
روزگارت خوش که از میخانه مسجد ساختی
روی ماه خویش را در برکه میدیدی ولی
سهم ماهیهای عاشق را چه خوش پرداختی
ما برای باتوبودن عمر خود را باختیم
بد نبود ای دوست گاهی هم تو دل میباختی
من به خاک افتادم اما این جوانمردی نبود
میتوانستی نتازی بر من اما تاختی
ای که گفتی عشق را ازیادبردن سخت نیست
عشق را شاید، ولی هرگز مرا نشناختی
#فاضل_نظری
@AdabSar
با لبِ سرخت مرا یاد خدا انداختی
روزگارت خوش که از میخانه مسجد ساختی
روی ماه خویش را در برکه میدیدی ولی
سهم ماهیهای عاشق را چه خوش پرداختی
ما برای باتوبودن عمر خود را باختیم
بد نبود ای دوست گاهی هم تو دل میباختی
من به خاک افتادم اما این جوانمردی نبود
میتوانستی نتازی بر من اما تاختی
ای که گفتی عشق را ازیادبردن سخت نیست
عشق را شاید، ولی هرگز مرا نشناختی
#فاضل_نظری
@AdabSar
Forwarded from ادبسار
💫
ما هرچه دویدیم، به جایی نرسیدیم
ای باد! سرانجام تو هم گوشهنشینیست
از خاک مرا برد و به افلاک رسانید
این است که من معتقدم؛ عشق زمینیست
#فاضل_نظری
@AdabSar
ما هرچه دویدیم، به جایی نرسیدیم
ای باد! سرانجام تو هم گوشهنشینیست
از خاک مرا برد و به افلاک رسانید
این است که من معتقدم؛ عشق زمینیست
#فاضل_نظری
@AdabSar
Forwarded from ادبسار
💫
عشق را گفتم چرا بر من نبستی راه؟ گفت:
راه بر گمراه بستن، نیست در آیینِ ما
بی تو چون بیمار، زیرِ دستِ عقل افتادهایم
این طبیب ایکاش برمیخواست از بالین ما
#فاضل_نظری
@AdabSar
عشق را گفتم چرا بر من نبستی راه؟ گفت:
راه بر گمراه بستن، نیست در آیینِ ما
بی تو چون بیمار، زیرِ دستِ عقل افتادهایم
این طبیب ایکاش برمیخواست از بالین ما
#فاضل_نظری
@AdabSar
Forwarded from ادبسار
💫
ما هرچه دویدیم، به جایی نرسیدیم
ای باد! سرانجام تو هم گوشهنشینیست
از خاک مرا برد و به افلاک رسانید
این است که من معتقدم؛ عشق زمینیست
#فاضل_نظری
@AdabSar
ما هرچه دویدیم، به جایی نرسیدیم
ای باد! سرانجام تو هم گوشهنشینیست
از خاک مرا برد و به افلاک رسانید
این است که من معتقدم؛ عشق زمینیست
#فاضل_نظری
@AdabSar
Forwarded from ادبسار
💠🌀💠🌀
@AdabSar
بگذار... گر این بار سر از خاک برآرم
بر شانهی تنهایی خود سر بگذارم
از حاصل عمر بههدر رفتهام ای دوست
ناراضیام، امّا گلهای از تو ندارم
در سینهام آویخته دستی قفسی را
تا حبس نفسهای خودم را بشمارم
از غربتم اینقدر بگویم که پس از تو
حتا ننشستهست غباری به مزارم…
ای کشتیِ جان! حوصله کن، میرسد آن روز
روزی که تو را نیز به دریا بسپارم
نفرین گل سرخ بر این «شرم» که نگذاشت
یک بار به پیراهن تو بوسه بکارم...
ای بغض فروخفته مرا مَرد نگهدار!
تا دست خداحافظیاش را بفشارم…
#فاضل_نظری
#شعر_ایران
@AdabSar
💠🌀💠🌀
@AdabSar
بگذار... گر این بار سر از خاک برآرم
بر شانهی تنهایی خود سر بگذارم
از حاصل عمر بههدر رفتهام ای دوست
ناراضیام، امّا گلهای از تو ندارم
در سینهام آویخته دستی قفسی را
تا حبس نفسهای خودم را بشمارم
از غربتم اینقدر بگویم که پس از تو
حتا ننشستهست غباری به مزارم…
ای کشتیِ جان! حوصله کن، میرسد آن روز
روزی که تو را نیز به دریا بسپارم
نفرین گل سرخ بر این «شرم» که نگذاشت
یک بار به پیراهن تو بوسه بکارم...
ای بغض فروخفته مرا مَرد نگهدار!
تا دست خداحافظیاش را بفشارم…
#فاضل_نظری
#شعر_ایران
@AdabSar
💠🌀💠🌀
Forwarded from ادبسار
@AdabSar
در این دریا چه میجویند ماهیهای سرگردان
مرا آزاد میخواهی؟ به تُنگِ خویش برگردان
مرا از خود رها کردی و بالِ پرزدن دادی
اگر این است آزادی، مرا بی بالوپَر گردان
دعای زنده ماندن چیست وقتی عشق با ما نیست؟
خداوندا دعای دوستان را بیاثر گردان
من از دنیا به جادوی تو دلخوش کردهام ای عشق
طلسمی را که بر من بسته بودی بستهتر گردان
به جای اینکه هیزم بر اجاقی تازه بگذاری
همین خاکسترِ افسرده را زیر و زبر گردان
من از سرمایهی عالم همین یک قلب را دارم
اگر چیزی دگر ماندهست آن را هم هدر گردان
در این دوزخ بهجز تردید راهی تا حقیقت نیست
مرا در آتش تردیدهایم شعلهور گردان
#فاضل_نظری
@AdabSar
در این دریا چه میجویند ماهیهای سرگردان
مرا آزاد میخواهی؟ به تُنگِ خویش برگردان
مرا از خود رها کردی و بالِ پرزدن دادی
اگر این است آزادی، مرا بی بالوپَر گردان
دعای زنده ماندن چیست وقتی عشق با ما نیست؟
خداوندا دعای دوستان را بیاثر گردان
من از دنیا به جادوی تو دلخوش کردهام ای عشق
طلسمی را که بر من بسته بودی بستهتر گردان
به جای اینکه هیزم بر اجاقی تازه بگذاری
همین خاکسترِ افسرده را زیر و زبر گردان
من از سرمایهی عالم همین یک قلب را دارم
اگر چیزی دگر ماندهست آن را هم هدر گردان
در این دوزخ بهجز تردید راهی تا حقیقت نیست
مرا در آتش تردیدهایم شعلهور گردان
#فاضل_نظری
@AdabSar
@AdabSar
شرابِ تلخ بیاور که وقت شیداییست
که آنچه در سر من نیست بیم رسواییست
چه غم که خلق به حسن تو عیب میگیرند
همیشه زخم زبان خونبهای زیباییست
اگر خیال تماشاست در سرت بشتاب
که آبشارم و افتادنم تماشاییست
شباهت تو و من هرچه بود ثابت کرد
که فصل مشترک عشق و عقل تنهاییست
کنون اگر چه کویرم هنوز در سر من
صدای پَرزدنِ مرغهای دریاییست
#فاضل_نظری
@AdabSar
شرابِ تلخ بیاور که وقت شیداییست
که آنچه در سر من نیست بیم رسواییست
چه غم که خلق به حسن تو عیب میگیرند
همیشه زخم زبان خونبهای زیباییست
اگر خیال تماشاست در سرت بشتاب
که آبشارم و افتادنم تماشاییست
شباهت تو و من هرچه بود ثابت کرد
که فصل مشترک عشق و عقل تنهاییست
کنون اگر چه کویرم هنوز در سر من
صدای پَرزدنِ مرغهای دریاییست
#فاضل_نظری
@AdabSar
@AdabSar
هرچند حیا میکند از بوسهی ما دوست
دلتنگی ما بیشتر از دلهرهی اوست
الفت چه طلسمیست که باطلشدنی نیست
اعجاز تو ای عشق نه سحر است نه جادوست
ای کاش شب مرگ در آغوش تو باشم
زهری که بنوشم ز لب سرخ تو داروست
یک بار دگر بار سفر بستی و رفتی
تا یاد بگیرم که سفر خوی پرستوست
از کوشش بیهودهی خود دست کشیدم
در بستر مرداب چه حاجت به تکاپوست
#فاضل_نظری
@AdabSar
هرچند حیا میکند از بوسهی ما دوست
دلتنگی ما بیشتر از دلهرهی اوست
الفت چه طلسمیست که باطلشدنی نیست
اعجاز تو ای عشق نه سحر است نه جادوست
ای کاش شب مرگ در آغوش تو باشم
زهری که بنوشم ز لب سرخ تو داروست
یک بار دگر بار سفر بستی و رفتی
تا یاد بگیرم که سفر خوی پرستوست
از کوشش بیهودهی خود دست کشیدم
در بستر مرداب چه حاجت به تکاپوست
#فاضل_نظری
@AdabSar
@AdabSar
به چنگ آوردهام گیسوی معشوقی خیالی را
خدا از ما نگیرد نعمت آشفتهحالی را
خدا را شکر امشب هم حریفی پیش رو دارم
که با او میتوان نوشید ساغرهای خالی را
مرا در بر بگیر ای مهربان هرچند میدانم
ندارم طاقت آغوش یکدریا زلالی را
ز مستی فاش میگویم تورا بوسیدهام اما
کسی باور ندارد حرف مست لااُبالی را
من آن خاکم که روزی بستر رودی خروشان بود
کنار چشمه بشکن بغض این ظرف سفالی را
#فاضل_نظری
@AdabSar
به چنگ آوردهام گیسوی معشوقی خیالی را
خدا از ما نگیرد نعمت آشفتهحالی را
خدا را شکر امشب هم حریفی پیش رو دارم
که با او میتوان نوشید ساغرهای خالی را
مرا در بر بگیر ای مهربان هرچند میدانم
ندارم طاقت آغوش یکدریا زلالی را
ز مستی فاش میگویم تورا بوسیدهام اما
کسی باور ندارد حرف مست لااُبالی را
من آن خاکم که روزی بستر رودی خروشان بود
کنار چشمه بشکن بغض این ظرف سفالی را
#فاضل_نظری
@AdabSar
@AdabSar
دلواپس گذشته مباش و غمت مباد
من سالهاست هیچ نمیآورم به یاد
بی اعتنا شدم به جهان بی تو آنچنان
کز دیدن تو نیز نه غمگین شوم نه شاد
من داستان آن گل سرخم که عاقبت
دلسوزی نسیم سرش را به باد داد
گفتی ببند عهد و به من اعتماد کن
نفرین به عهد بستن و لعنت به اعتماد
این زخمخورده را به ترحم نیاز نیست
خیر شما رسیده به ما مرحمت زیاد
#فاضل_نظری
@AdabSar
دلواپس گذشته مباش و غمت مباد
من سالهاست هیچ نمیآورم به یاد
بی اعتنا شدم به جهان بی تو آنچنان
کز دیدن تو نیز نه غمگین شوم نه شاد
من داستان آن گل سرخم که عاقبت
دلسوزی نسیم سرش را به باد داد
گفتی ببند عهد و به من اعتماد کن
نفرین به عهد بستن و لعنت به اعتماد
این زخمخورده را به ترحم نیاز نیست
خیر شما رسیده به ما مرحمت زیاد
#فاضل_نظری
@AdabSar
@AdabSar
نسبتِ عشق به من نسبتِ جان است به تن
تو بگو من به تو مشتاقترم یا تو به من؟
زندهام بی تو همین قدر که دارم نفسی
از جدایی نتوان گفت به جز آه سخن
بعد از این در دل من شوق رهایی هم نیست
این هم از عاقبتِ از قفس آزاد شدن
وای بر من که در این بازی بی سود و زیان
پیش پیمانشکنی چون تو شدم عهدشکن
باز با گریه به آغوش تو برمیگردم
چون غریبی که خودش را برساند به وطن
تو اگر یوسف خود را نشناسی عجب است
ای که بینا شده چشم تو ز یک پیراهن
#فاضل_نظری
@AdabSar
نسبتِ عشق به من نسبتِ جان است به تن
تو بگو من به تو مشتاقترم یا تو به من؟
زندهام بی تو همین قدر که دارم نفسی
از جدایی نتوان گفت به جز آه سخن
بعد از این در دل من شوق رهایی هم نیست
این هم از عاقبتِ از قفس آزاد شدن
وای بر من که در این بازی بی سود و زیان
پیش پیمانشکنی چون تو شدم عهدشکن
باز با گریه به آغوش تو برمیگردم
چون غریبی که خودش را برساند به وطن
تو اگر یوسف خود را نشناسی عجب است
ای که بینا شده چشم تو ز یک پیراهن
#فاضل_نظری
@AdabSar
💫
من آسمان پر از ابرهای دلگیرم
اگر تو دلخوری از من، من از خودم سیرم
من آن طبیب زمینگیر زار و بیمارم
که هرچه زهر به خود میدهم نمیمیرم
#فاضل_نظری
@AdabSar
من آسمان پر از ابرهای دلگیرم
اگر تو دلخوری از من، من از خودم سیرم
من آن طبیب زمینگیر زار و بیمارم
که هرچه زهر به خود میدهم نمیمیرم
#فاضل_نظری
@AdabSar
@AdabSar
نرگسِ مردمفریبی داشت شبنم میفروخت
باهمان چشمی که میزد زخم مرهم میفروخت
زندگی چون بردهداری پیر در بازارِ عمر
داشت یوسف را به مُشتی خاکِ عالم میفروخت
زندگی این تاجرِ طماعِ ناخنخشکِ پیر
مرگ را همچون شراب ناب کمکم میفروخت
در تمام سالهای رفته بر ما روزگار
شادمانی میخرید از ما و ماتم میفروخت
من گلی پژمرده بودم در کنار غنچهها
گلفروش ای کاش با آنها مرا هم میفروخت
#فاضل_نظری
@AdabSar
نرگسِ مردمفریبی داشت شبنم میفروخت
باهمان چشمی که میزد زخم مرهم میفروخت
زندگی چون بردهداری پیر در بازارِ عمر
داشت یوسف را به مُشتی خاکِ عالم میفروخت
زندگی این تاجرِ طماعِ ناخنخشکِ پیر
مرگ را همچون شراب ناب کمکم میفروخت
در تمام سالهای رفته بر ما روزگار
شادمانی میخرید از ما و ماتم میفروخت
من گلی پژمرده بودم در کنار غنچهها
گلفروش ای کاش با آنها مرا هم میفروخت
#فاضل_نظری
@AdabSar
💫
من پریشان تر از آنم که تـو میپنداری
شده آیا تهِ یک شعـر تَرَک برداری
#فاضل_نظری
فرستنده #مهین_دری
@AdabSar
من پریشان تر از آنم که تـو میپنداری
شده آیا تهِ یک شعـر تَرَک برداری
#فاضل_نظری
فرستنده #مهین_دری
@AdabSar
💫
این خیره ماندنها به ساعتهای دیواری
تمرین برای روزهایی که نمیآییست
شاید فقط عاشق بداند او چرا تنهاست
کاملترین معنا برای عشق تنهاییست
#فاضل_نظری
@AdabSar
این خیره ماندنها به ساعتهای دیواری
تمرین برای روزهایی که نمیآییست
شاید فقط عاشق بداند او چرا تنهاست
کاملترین معنا برای عشق تنهاییست
#فاضل_نظری
@AdabSar
💫
موج عشق تو اگر شعله به دلها بکشد
رود را از جگر کوه به دریا بکشد
گیسوان تو شبیه است به شب اما نه
شب که اینقدر نباید به درازا بکشد
#فاضل_نظری
#یلدا
@AdabSar
موج عشق تو اگر شعله به دلها بکشد
رود را از جگر کوه به دریا بکشد
گیسوان تو شبیه است به شب اما نه
شب که اینقدر نباید به درازا بکشد
#فاضل_نظری
#یلدا
@AdabSar
💫
من و جامِ می و معشوق الباقی اضافات است
اگر هستی که بسمالله در تاخیر آفات است
مرا محتاج رحم این و آن کردی ملالی نیست
تو هم محتاج خواهی شد جهان دارِ مکافات است
#فاضل_نظری
@AdabSar
من و جامِ می و معشوق الباقی اضافات است
اگر هستی که بسمالله در تاخیر آفات است
مرا محتاج رحم این و آن کردی ملالی نیست
تو هم محتاج خواهی شد جهان دارِ مکافات است
#فاضل_نظری
@AdabSar