🌷🪴
چرا نوروز جشن بزرگی است؟
در بخشی از نبیک(کتاب) «آیین مزدیسنا» چند رخداد دربارهی بزرگی #نوروز آمده که در آنها افسانه و راستی آمیختهاند:
- کیومرث، نخستین پادشاه پیشدادی در این روز زاده شد.
- هوشنگ دومین پادشاه پیشدادی نیز در این روز زاده شد.
- تهمورث پیشدادی هم در این روز پا به جهان گذاشت.
- فریدون در این روز فرمانروایی ایران پهناور را میان فرزندانش بخش(تقسیم) کرد.
- سام نریمان در این روز تبهکاران را سرکوب و بنیاد آنها را واژگون کرد و آسایش مردم پایدار شد.
- کیخسرو و پورسیاوش در این روز زاده شدند.
- کیخسرو در این روز فرخ جایگاه «افسرپادشاهی» را به لهراسب بخشید.
- زرتشت در این روز آفریده شد.
- زرتشت در این روز به نمایندگی از اهورامزدا به راهنمایی گمراهان پرداخت.
- شاه گشتاسب، بانو کتایون و جاماسب در این روز کیش مزدیسنایی را پذیرفته و از پیامبر آن پیروی کردند.
- به باور گروهیان(شیعیان) در این روز فرمند(حضرت)«علی» از سوی پیامبر اسلام و در جشن غدیر خم به فرمانروایی رسید.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
برگرفته از: آیین مزدیسنا #مهرداد_مهرین، جشنهای ملی ایرانیان #رضا_دشتی
🌷🪴 @AdabSar
چرا نوروز جشن بزرگی است؟
در بخشی از نبیک(کتاب) «آیین مزدیسنا» چند رخداد دربارهی بزرگی #نوروز آمده که در آنها افسانه و راستی آمیختهاند:
- کیومرث، نخستین پادشاه پیشدادی در این روز زاده شد.
- هوشنگ دومین پادشاه پیشدادی نیز در این روز زاده شد.
- تهمورث پیشدادی هم در این روز پا به جهان گذاشت.
- فریدون در این روز فرمانروایی ایران پهناور را میان فرزندانش بخش(تقسیم) کرد.
- سام نریمان در این روز تبهکاران را سرکوب و بنیاد آنها را واژگون کرد و آسایش مردم پایدار شد.
- کیخسرو و پورسیاوش در این روز زاده شدند.
- کیخسرو در این روز فرخ جایگاه «افسرپادشاهی» را به لهراسب بخشید.
- زرتشت در این روز آفریده شد.
- زرتشت در این روز به نمایندگی از اهورامزدا به راهنمایی گمراهان پرداخت.
- شاه گشتاسب، بانو کتایون و جاماسب در این روز کیش مزدیسنایی را پذیرفته و از پیامبر آن پیروی کردند.
- به باور گروهیان(شیعیان) در این روز فرمند(حضرت)«علی» از سوی پیامبر اسلام و در جشن غدیر خم به فرمانروایی رسید.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
برگرفته از: آیین مزدیسنا #مهرداد_مهرین، جشنهای ملی ایرانیان #رضا_دشتی
🌷🪴 @AdabSar
🔮 چه شد که نوروز، نوروز شد؟
نگاهی کوتاه به چند داستان کمتر شنیده شده از نامگذاری #نوروز
- گفته شده که در زمان تهمورس و در چنین روزهایی صابئه (از کیشهای باستانی) پدید آمد و هنگامی که جمشید به پادشاهی رسید، این دین را آیینمند (رسمی) دانست و این کار از دید مردم بسیار بزرگ آمد. پس آن روز را جشن گرفتند و نوروز نامیدند. اگرچه پیش از آن هم نوروز بزرگ و باشکوه بود.
- در داستان دیگری گفته شده که چون جمشید برای خود گردونه ساخت، در این روز بر آن نشست و ابلیس، دیوها و پریان او را در هوا بردند و در یک روز از کوه دماوند به بابِل رسید. مردم از این رخداد در شگفتی شدند و جشن گرفتند و برای یادبود آن هر سال بر تاب مینشستند و تاب میخوردند.
- گویا جمشید در شهرها بسیار گردش میکرد. گفتهاند چون جمشید خواست به آذربادگان (آذربایجان) درون شود، بر سریری از زر نشست و مردم آن را بر روی دوش خود بردند. چون پرتو آفتاب بر آن تابید و سریر جمشید درخشید، آن روز را جشن گرفتند.
این داستان را اینگونه هم گفتند که سریر جم از زر و گوهرهای فراوان بود. تخت را بر بلندیهای آذربادگان گذاشتند و جم با تاگ (تاج) بر سر روی تخت نشست و هنگامی که آفتاب بامداد دمید، مردم از درخشش تخت او شاد شدند و پسوند شید (نور) را بر نام او افزودند و جمشید نامیدندش.
- داستان خواندنی دیگر اینکه جمشید در این روز نیشکر را شناخت و آن را شکست و شیرینیاش را نوشید. مردم از یافتن نیشکر خوشمزه شاد شدند و جشن گرفتند و هر سال در نوروز شیرینیهای گوناگون پختند.
b2n.ir/y35778
✍ #پریسا_امام_وردیلو
🗞 برگرفته از: برهان قاطع، آنندراج، فرهنگ رشیدی و انجمن آرا.
فرتور: نگارهای از افسانهی بر هوا بردن تخت جمشید به دست دیوها و پریان.
💃🏻🎺 @AdabSar
نگاهی کوتاه به چند داستان کمتر شنیده شده از نامگذاری #نوروز
- گفته شده که در زمان تهمورس و در چنین روزهایی صابئه (از کیشهای باستانی) پدید آمد و هنگامی که جمشید به پادشاهی رسید، این دین را آیینمند (رسمی) دانست و این کار از دید مردم بسیار بزرگ آمد. پس آن روز را جشن گرفتند و نوروز نامیدند. اگرچه پیش از آن هم نوروز بزرگ و باشکوه بود.
- در داستان دیگری گفته شده که چون جمشید برای خود گردونه ساخت، در این روز بر آن نشست و ابلیس، دیوها و پریان او را در هوا بردند و در یک روز از کوه دماوند به بابِل رسید. مردم از این رخداد در شگفتی شدند و جشن گرفتند و برای یادبود آن هر سال بر تاب مینشستند و تاب میخوردند.
- گویا جمشید در شهرها بسیار گردش میکرد. گفتهاند چون جمشید خواست به آذربادگان (آذربایجان) درون شود، بر سریری از زر نشست و مردم آن را بر روی دوش خود بردند. چون پرتو آفتاب بر آن تابید و سریر جمشید درخشید، آن روز را جشن گرفتند.
این داستان را اینگونه هم گفتند که سریر جم از زر و گوهرهای فراوان بود. تخت را بر بلندیهای آذربادگان گذاشتند و جم با تاگ (تاج) بر سر روی تخت نشست و هنگامی که آفتاب بامداد دمید، مردم از درخشش تخت او شاد شدند و پسوند شید (نور) را بر نام او افزودند و جمشید نامیدندش.
- داستان خواندنی دیگر اینکه جمشید در این روز نیشکر را شناخت و آن را شکست و شیرینیاش را نوشید. مردم از یافتن نیشکر خوشمزه شاد شدند و جشن گرفتند و هر سال در نوروز شیرینیهای گوناگون پختند.
b2n.ir/y35778
✍ #پریسا_امام_وردیلو
🗞 برگرفته از: برهان قاطع، آنندراج، فرهنگ رشیدی و انجمن آرا.
فرتور: نگارهای از افسانهی بر هوا بردن تخت جمشید به دست دیوها و پریان.
💃🏻🎺 @AdabSar